تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت سوم
در قسمت دوم تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ با خطوط و نمودارها آشنا شدید،در این قسمت به موضوع شناسایی الگو ها در تحلیل تکنیکال میپردازیم با ما همراه باشید.
شناسایی الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوها و شناسایی الگوها، از مهمترین مباحث در تحلیل تکنیکال هستند. الگوها در واقع از حرکت نامظنم قیمتها در روی نمودار به وجود میآیند. در ادامه این مبحث به سراغ معرفی چند مورد از متداولترین الگوها رفته و ضمن معرفی و تشریح آنها، به نحوه استفاده از هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
معاملهگران و تریدرهای بسیاری در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال حضور یافتهاند که مجموع ارزش معاملات روزانهشان، به مرز میلیاردها دلار میرسد. خواندن اینکه در فکر و اندیشه این معاملهگران چه چیزی میگذرد و انگیزه هر یک از آنها از انجام معاملات چیست، کاری است که از حد و مرزهای تفکر ما فراتر خواهد رفت. با این وجود، پیشبینی کردن رفتار جمعی معاملهگران میتواند با استفاده از الگویی بزرگتر اتفاق بیفتد. با شناسایی کردن سیگنالهای ورودی و خروجی، میتوان معاملات را پیشبینی کرد و حرکات آتی قیمتها را از قبل دید.
تاریخ، علاقه به تکرار دارد!
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، تاریخ، علاقه زیادی به تکرار شدن دارد. به این معنا که با استخراج کردن الگوهایی که در طول زمان به وجود میآیند یا آمدهاند، میتوان الگوهایی که در آیندهای نزدیک ایجاد خواهند شد را پیشبینی کرده و با استفاده از آنها، نتایجی که در آیندهای نزدیک اتفاق میافتند را از پیش دید.
الگوها به مثابه یک قطبنما در دنیای هزارتوی ارزهای دیجیتال
الگوهای نموداری، دارای تعریف دقیق و مشخصی هستند. اما هیچ الگویی در مبحث تحلیل تکنیکال وجود ندارد که با قطعیت، حرکات قیمتها را در آینده پیشبینی نماید. چرا که اگر یک فرمول قطعی برای این روش وجود داشته باشد، دیگر چیزی به اسم ریسک و ریوارد در دنیای معاملات مالی و بازارهای سرمایه معنا نخواهد داشت. به نوعی میتوان گفت که عدم قطعیت الگوها باعث شده است که تریدرها، دچار آسیبهای مالی و ضرر و زیانهایی در طول مسیر رشد و پیشرفت خود شوند. برای همین، تحلیل تکنیکال، تنها یک روش کمکی برای رسیدن به نتایجی است که ما را انجام اشتباهات فاحش باز خواهد داشت. به عبارت بهتر، استفاده از الگوها و تحلیل تکنیکال نمودارها، به عنوان قطبنما عمل خواهد کرد که میتواند ما را در مسیر درست هدایت کند.
معرفی الگوهای رایج در تحلیل تکنیکال
الگوهایی که در نمودارها با آنها مواجه میشویم، به دو دسته کلی تقسیم میشوند. یکی از این دو دوسته، با عنوان در جهت روند یا Continuations شناخته میشود و دیگری تحت عنوان برگشتی یا Reversals است. الگوهای برگشتی به این معنا هستند که پس از کامل گشتن الگو، روند جدید در خلاف جهت روند قبلی پیش خواهد رفت. به عنوان مثال، اگر روند جاری یک روند صعودی باشد، پس از تکمیل موفقیتآمیز آن روند، شاهد روند نزولی خواهیم بود. در ادامه مطلب با برخی از الگوهای مهمی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد آشنا خواهیم شد.
الگوی سر و شانه یا Head and Shoulders
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال، یک الگوی برگشتی است که پس از شکلگیری، روند بازار را تغییر خواهد داد. این الگو، متشکل از سه قله یا سقف قیمتی است که قله میانی به نسبت دو قله دیگر، ارتفاع بیشتری خواهد داشت. در حالت ایدهآل این الگو، دو قله کناری از نظر بازههای زمانی و تغییرات قیمتی، مشابه یکدیگر خواهند بود. اما برای تشکیل این الگو، احتیاجی به وجود چنین شرایطی نیست.
حالت ایدهآلی که در مورد الگوی سر و شانه وجود دارد را در شکل بالا مشاهده میکنید. پس از شکسته شدن خط گردن و تائید شدن آن، هدفی که نمودار دنبال میکند به اندازه میزان اختلاف بازه قیمتی خط گردن و قله میانی میباشد. تشکیل این الگو در روند صعودی، انتظاراتی را جهت آغاز روند نزولی ایجاد خواهد کرد.
نکتهای که در مورد الگوی سر و شانه وجود دارد این است که پیش و پس از تشکیل شدن قله میانی یا Head، شانههای متعددی ممکن است شکل بگیرند. همچنین امکان دارد که خط گردن زاویه دار بوده یا اصطلاحاً کج باشد. بنابراین لزومی ندارد که این خط به صورت افقی کشیده شود. هر چند ممکن است این موضوع از اعتبار الگو بکاهد.
یک نکته دیگر در مورد الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه گاهی ممکن است به صورت معکوس ایجاد شود. در واقع، الگوی سر و شانه معکوس نیز وجود خواهد داشت و لازم است که از تشخیص آن آگاه باشید. این الگو دقیقاً حالت سر و شانه است و تنها فرق آن، پدیدار شدن آن در یک روند نزولی است که میتواند نشانهای از تغییرات روند باشد.
الگوی سر و شانه، میتواند بسیاری از تریدرها و معاملهگران را دچار اشتباه کند. مشخص کردن این که الگوی سر و شانه در کجا شکل میگیرد و تائید آن به چه صورت است، میتواند اندکی دشوار به نظر آید. برای ایجاد سهولت در این امر لازم است از حجم معاملات که یکی از ابزارها برای تائید این الگو است بهرهمند شد.
در الگوی سر و شانه، با نزدیکتر شدن به شانه سمت راست، فشار برای فروش بیشتر خواهد شد و میلههای حجمی با رنگ قرمز، بیشتر و بزرگتر از میلههای سبزرنگ میشوند. در الگوی سر و شانه معکوس، این قضیه کاملاً به صورت برعکس نمود خواهد یافت. در شانه سمت راست، میلههای حجمی سبز رنگ، بیشتر و بزرگتر از میلههای قرمز خواهند بود. برای اینکه بتوانید تغییرات قیمت در الگوهای سر و شانه و نیز سر و شانه معکوس را تشخیص دهید، بهتر است نگاهی به تصویر زیر داشته باشید.
الگوی فنجان و دسته یا Cup and Handle
یکی دیگر از الگوهایی که از آن برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود، الگویی است که در جهت روند میباشد و برای اولین بار توسط ویلیام اونیل در کتاب «چگونه در سهام پولدار شویم؟» معرفی گردید. این الگو، تحت عنوان الگوی فنجان و دسته شناخته میشود. همانطور که میتوان از نام این الگو حدس زد، از دو دسته تشکیل شده است. یکی فنجان و دیگری دسته آن!
قسمت فنجان یا Cup بعد از شکلگیری با انحنایی خاص در نمودار است که شبیه به حرف U انگلیسی خواهد بود. پس از تشکیل شدن فنجان، قسمت دسته آن شکل میگیرد. بعد از از آن،فشار فروش و سپس تقاضای خرید در یک بازه قیمتی کوچک ایحاد خواهد شد. پس از اینکه شکست مقاومتی و تائید الگو ایجاد شد، قیمتها شروع به افزایش خواهند گذاشت.
الگوی فنجان و دسته را میتوان بدین گونه تفسیر کرد. معاملهگران در کف قیمت شروع به خریداری ارزها میکنند و زمانی که قیمت به سقف تاریخی و نقطه ریزش میرسد، میزان عرضه بیشتر از تقاضا خواهد شد. با ایجاد فروش، قیمتها دوباره ریزش میکنند اما این ریزش به اندازهای نیست که از کف قبلی (ته فنجان) بگذرد. پس از ریزش، قیمتها مجدداً برای معاملهگران جذاب خواهد بود اما هدفی که این بار دنبال میکنند، شکستن خط مقاومت و افزایش قیمتها از سطح پیشین میباشد.
نکاتی در خصوص الگوی فنجان و دسته
در خصوص الگوی فنجان و دسته، چند نکته وجود دارد که باید به آنها توجه شود:
- هرچه طول دهانه فنجان بیشتر باشد، اعتبار الگو نیز بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر، هر چه شکلی که در الگو ایجاد میشود، به حرف U شباهت بیشتری داشته باشد، ارزش اعتبار آن نیز افزایش خواهد یافت. همچنین که این الگو با حرکتی که الگوی V را میسازد نباید اشتباه گرفته شود.
- برای جلب اطمینان از صحت و سقم الگو، عمق دسته باید در یکسوم بالایی عمق فنجان قرار بگیرد. در مواردی نیز دیده میشود که اصلاح، تا دو سوم عمق فنجان هم میتواند اتفاق بیفتد.
- حجم معاملات در هنگام ساخته شدن نیمه چپ فنجان بایستی کمتر شود. به حدی که با نزدیک شدن و رسیدن به کف قیمتها، حجم معاملات ثابت شده و با افزایش یافتن حجم، نیمه راستی فنجان ساخته خواهد شد.
یک مقاله کاربردی دیگر نیز مطالعه کنید: معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال
الگوهای کف دو گانه و قله دوگانه در تحلیل تکنیکال
شناسایی کردن الگوهای بازگشتی کف دوگانه و قله دوگانه، در مقایسه با دیگر الگوها کاری راحتتر و سادهتر است. الگوی کف دوگانه یا W Pattern و قله دوگانه یا M Pattern، از برخورد دوباره قیمت با خطوط حمایت و مقاومت و عدم موفقیت در عبور کردن از آنها شکل میگیرد. در الگوی قله دوگانه، تا هنگامی که خط حمایت شکسته نشود، الگو تائید نخواهد شد. همچنین در الگوی کف دوگانه نیز تا شکسته شدن خط گردن که همان خط مقاومت است، افزایش قیمت تائید میگردد.
باید به این موضوع دقت داشت که خط حمایت و مقاومت لازم نیست که حتماً به صورت افقی باشد. برای درک بهتر و آشنایی با الن الگو، به مثالی که در ادامه میزنیم توجه داشته باشید. نکتهای که وجود دارد این است که بعد از شکست حمایتی مقاومتی، این احتمال هست که Pullback به خط حمایتی مقاومتی اتفاق بیفتد. پولبکها یکی از بهترین نقطهها برای وارد شدن به موقعیتهای خرید و فروش هستند.
در تصاویر زیر، دو هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته الگوی سقف دوگانه و کف دوگانه در نمودارهای قیمت بیت کوین را مشاهده خواهید کرد.
الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا Flags and Pennants
پرچمها و پرچمهای سه گوش، از جمله الگوهایی هستند که در جهت روند هستند و در بازههای کوتاهمدت خود را نشان خواهند داد. این الگوها، حکایت از تداوم روند دارند. تشکیل این الگوها معمولاً در میانه روند میباشند و شکست آنها با حجم بالا اتفاق خواهد افتاد. پرچمها از دو قسمت میله و پرچم شکل گرفتهاند. بخش میله، حرکت تند و تیز قیمت را نشان میدهد که به صورت صعودی یا نزولی قوی، در دورههای زمانی اندک مشخص میشوند. قسمت پرجم بعد از حرکت تند قیمت به دو صورت مثلی و کانالهای قیمتی میتواند ایجاد شود.
در تصویر زیر میتونید انواع الگوهایی که ممکن است در الگوی پرچم ایجاد شوند را مشاهده میکنید.
مشخصات کلی پرچمها را میتوان به ترتیب زیر مشخص نمود:
- قسمت میله پرچم از حجم زیادی از معاملات شکل گرفته است و داخل پرچم، حجم معاملات به مرور کاهش مییابد تا اینکه در نقطهای منجر به شکست میشود.
- جهتگیری کلی بخش پرچمها معمولاً در خلاف جهت روند میباشد. به عنوان مثال، اگر در روند صعودی، الگوی پرچم شکل بگیرد، احتملاً پرچم در کانال نزولی شکل میگیرد.
- پرچمها در مدت زمان کوتاه شکل گرفته و شکسته میشوند.
با اینکه پیدا کردن پرچمها کار چندان پیچیده و دشواری نیست اما باید به ملزوماتی که به آنها اشاره کردیم توجه داشته باشید. مثلاً پیش از شکل گرفتن پرچم، حجم معاملات به طور شدیدی در قالب یک جرکت شارپی قیمتی مشاهده خواهد شد. هرچه مدت زمان شکل گرفتن میله بیشتر باشد، از اعتبار این الگو نیز کاسته خواهد شد. همچنین که هدف قیمتی پس از شکسته شدن پرچم، به اندازه میله پرچم میباشد.
الگوی مثلث یا Triangle در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث یا سه گوش، یکی دیگر از انواع الگوها در تحلیل تکنیکال است که در آن، بازههای قیمتی با گذز زمان متمرکز شده تا جائیکه نهایتاً الگو شکسته شود. این الگو به سه دسته تقسیم میگردد که در هر یک از آنها، ذهنیت بازار با دیگر متفاوت میباشد. همچنین الگوهای مثلثی صعودی و نزولی و نیز الگوی متقارن معمولاً در جهت روند هستند. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که درصد شکست این الگوها بالاست و احتمال تغییر روند بعد از تشکیل شدن آنها نیز وجود خواهد داشت.
مثلث صعودی یا Ascending Triangle
الگوی مثلث صعودی در روند صعودی شکل میگیرد و بر ادامه روند صعودی تاکید خواهد کرد. ساختار این مثلث به این شکل است که در هر صعودی که در مثلث ایجاد میشود، با محدوده مقاومتی ثابتی برخورد خواهد کرد و این در حالی است که قیمت پس از عدم موفقیت در شکست، به کف بالاتری از کف قبلی باز خواهد گشت. همچنین که بعد از شکست مقاومت ثابت، احتمال پولبک به مقاومت پیشین که نقش حمایت را بازی میکند نیز وجود خواهد داشت.
مشخصههای الگوی مثلث صعودی به قرار زیر است:
- این الگو تنها زمانی میتواند مورد تائید واقع شود که شکست از سمت مقاومت آن اتفاق بیفتد. پس از این اتفاق، میتوان این موضوع را در نظر داشت که وارد معامله شود. در این حین میتوان از روند صعودی، کسب سود نمود. فرض ادامهدار بودن این مثلث و ورود به معامله پیش از شکست مقاومتی، کاری خطرناک است که ریسک زیادی را در بر خواهد داشت.
- جهت ایجاد خط مقاومت در الگوی مثلث صعودی، حداقل باید دو قله وجود داشته باشد. البته لازم نیست که این قلهها دارای قیمتهای کاملاً یکسان باشند. بلکه باید به طور معقول، این خطوط به صورت افقی باشند و بیش از حد زاویهدار نباشند.
- حجم معاملات درون مثلث با گذر زمان و تا پیش از شکست مقاومتی کاهش خواهد یافت.
- این الگو معمولاً در تایمفریمهای طولانی در مقایسه با الگوی پرچم شکل میگیرد. تفاوت این الگو با الگوی پرچم در حرکت تند و تیز قیمت است که پیش از شکلگیری الگوی پرچم اتفاق میافتد.
- هدفی که بعد از شکست در مثلث صعودی وجود خواهد داشت، به اندازه طول ضلع مثلث میباشد که در شکل زیر آن را مشخص کردهایم.
در این پست از تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به معرفی الگو ها،شناسایی الگو ها و نحوه استفاده از آن ها پرداختیم در پست بعدی تحلیل تکنیکال به ادامه مبحث الگوها و معرفی اندیکاتورها میپردازیم.
این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایهگذاری و خرید و فروش ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ الگوها – بخش هفتم
در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال به سراغ تعدادی از الگوهای متداول رفتهایم و ضمن معرفی و تشریح ویژگیها هر یک، به نحوه معامله و استفاده از آنها میپردازیم.
معاملهگران بسیاری در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال حضور دارند که مجموع ارزش معاملات روزانه آنها به میلیاردها دلار میرسد. خواندن فکر همه این معاملهگران و درک انگیزه تک تک آنها غیر ممکن است. با این حال برای پیشبینی رفتار آنها، الگوها تصویری بزرگتر از بازار و معاملهگران به ما ارائه میدهند و به ما در شناسایی سیگنالهای ورود و خروج به معاملات یا پیشبینی حرکات آتی قیمت کمک میکنند.
همانطور که در بخش اول آموزش تحلیل تکنیکال اشاره شد، یکی از سه پیشفرض اصلی، علاقه تاریخ به تکرار خودش است. با این حساب الگوهای مشخصی در طول زمان به وجود آمدهاند که با بررسی آنها میتوان متوجه ایجاد نتایج مشابه شد.
الگوهای نموداری تعریف دقیق و مشخصی دارند، اما هیچ الگویی در دنیای تحلیل تکنیکال وجود ندارد که با قاطعیت حرکت قیمت را در آینده مشخص کند. چرا که اگر یک فرمولی قطعی جهت پیشبینی بازار وجود داشت تریدرها ثروتمندترین افراد دنیا بودند و نه سرمایهگذاران! برای همین هم تحلیل تکنیکال تنها یک ابزار کمکی برای پیداکردن الگوها و آمادگی در برابر حرکات آینده بازار است.
الگوهای مختلفی که در نمودارها با آنها برخورد میکنیم به دو دسته در جهت روند (continuations) و برگشتی (reversals) تقسیم میشوند. الگوهای برگشتی به این معنی هستند که پس از کامل شدن الگو، روند جدید در خلاف جهت روند قبلی خواهد بود. به طور مثال اگر روند جاری یک روند صعودی است، پس از تکمیل موفقیتآمیز روندهای برگشتی شاهد روند نزولی خواهیم بود.
در ادامه با برخی از الگوهای مهمی که اغلب در نمودارهای قیمتی تشکیل میشوند، آشنا خواهیم شد و آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
۱- الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که پس از شکلگیری، روند بازار را تغییر میدهد. این الگو از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده و قله میانی نسبت به دو قله دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. حالت ایدهآل این الگو هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته که اعتبار بیشتری هم دارد، به این شکل است که دو قله کناری از نظر بازه زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند اما الزامی برای این مورد وجود ندارد.
حالت ایدهآل این الگو در شکل بالا نشان داده شده است. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال میکند به اندازه اختلاف بازه قیمتی خط گردن و قله میانی خواهد بود. تشکیل این الگو در روند صعودی انتظارات را برای آغاز روند نزولی افزایش میدهد.
نکته دیگر درباره الگوی سر و شانه این است که قبل و بعد از تشکیل قله میانی (Head) شانههای متعددی میتوانند شکل بگیرند. همچنین خط گردن نیز میتواند زاویه داشته باشد (کج باشد) و لزومی ندارد که بهصورت افقی کشیده شود؛ هر چند این موضوع از اعتبار الگو میکاهد.
الگوی سر و شانه معکوس
این هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته الگو مشابه حالت سر و شانه است و تنها تفاوت آن پدیدار شدن در یک روند نزولی است که میتواند نشانهای برای تغییر روند باشد.
الگوی سر و شانه بسیاری از تریدرها را اغلب اوقات به اشتباه میاندازد. مشخص کردن الگوی سر و شانه و تایید آن نسبت به الگوهای دیگر شاید کمی دشوارتر به نظر برسد. جهت سهولت این امر، میتوان از حجم معاملات که یکی از ابزارهای تایید این الگو است، استفاده کرد.
در الگوی سر و شانه با نزدیک شدن به شانه سمت راست فشار فروش بیشتر میشود و میلههای حجمی که با رنگ قرمز بسته میشوند بزرگتر و بیشتر از میلههای سبز میشوند. در سر و شانه معکوس این قضیه کاملا برعکس است و در شانه سمت راست میلههای حجمی که با رنگ سبز بسته میشوند بیشتر و بزرگتر از میلههای قرمز هستند.
مشخصههای کلی پرچمها به شرح زیر است:
- قسمت میله از حجم بالایی از معاملات تشکیل شده است و در داخل بخش پرچم، حجم معاملات رفته رفته کاهش یافته تا اینکه در نقطهای که شکست رخ میدهد، حجم معاملات نیز به یکباره افزایش مییابد.
- جهتگیری کلی بخش پرچم معمولاً بر خلاف جهت روند است. برای مثال اگر در روند صعودی الگوی پرچم تشکیل شود، احتمال اینکه پرچم در کانال نزولی شکل گیرد، بیشتر است.
- پرچمها در کوتاهمدت شکل میگیرند و شکسته میشوند.
با اینکه یافتن پرچمها کار چندان سختی نیست اما باید ملزومات ذکر شده را داشته باشد. مثلا قبل از شکلگیری پرچم، حجم شدید معامله در قالب حرکت شارپی قیمتی باید مشاهده شود و هرچه مدت زمان شکل گیری میله بیشتر باشد از اعتبار این الگو کاسته میشود.
آخرین نکتهای که در رابطه با الگوی پرچم وجود دارد این است که هدف قیمتی پس از شکسته شدن، به اندازهی میله پرچم است.
۵- الگوی مثلث (Triangle)
الگوی مثلثی یا سه گوش از دیگر انواع الگوهاست که در آن بازه قیمتی با گذشت زمان متمرکز میشود تا جایی که نهایتا الگو شکسته میشود. این الگو به سه دسته تقسیم میشود که در هر کدام ذهنیت بازار با دیگری متفاوت است. همچنین الگوهای مثلث صعودی و نزولی و متقارن معمولا در جهت روند شکل میگیرند؛ اما باید توجه داشت که درصد شکست خوردن این الگوها بالاست و احتمال تغییر روند پس از تشکیل آنها وجود دارد.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
ین الگو معمولا در روند صعودی تشکیل میشود و بر ادامه روند صعودی دلالت دارد. ساختار این مثلث به این صورت است که در هر صعودی که درون مثلث شکل میگیرد، با محدوده مقاومتی ثابتی برخورد میکند و این در حالی ست که قیمت پس از عدم موفقیت در شکستن مقاومت به کف بالاتری از کف قبلی باز میگردد. همچنین پس از شکستن مقاومت ثابت احتمال پولبک به مقاومت قبلی که نقش حمایت را ایفا میکند، وجود دارد.
مشخصههای این الگو به شرح زیر است:
- این الگو تنها زمانی تایید میشود که شکست از سمت مقاومت در آن اتفاق بیافتد. پس از این اتفاق میتوان وارد معامله شد و از روند صعودی کسب سود کرد. فرض ادامهدار بودن مثلث و وارد شدن به معامله قبل از شکست مقامتی کار خطرناکی است که ریسک بسیار بالایی دارد.
- برای ایجاد خط مقاومت در این الگو حداقل وجود دو قله الزامی است. البته لازم نیست این قلهها قیمت کاملاً یکسانی را نشان دهند اما باید به طور معقولی این خط بهصورت افقی در نظر گرفته شود.
- حجم معاملاتی درون مثلث با گذشت زمان و تا قبل از شکست مقاومتی کاهش مییابد.
- این الگو معمولا در بازههای زمانی طولانیتری نسبت به الگوی پرچم شکل میگیرد. تفاوتی که الگوی پرچم با الگوی مثلثی دارد در حرکت تند و تیز قیمتی است که قبل از شکلگیری الگو در پرچم رخ میدهد.
- هدفی که پس از شکست در مثلث صعودی وجود دارد، به اندازه طول ضلع مثلث است. این هدف در شکل زیر مشخص شده است.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
این الگو معمولا در روند نزولی شکل میگیرد و پس از تایید شدن این الگو روند نزولی ادامه مییابد. ضلع پایینی مثلث مجموعهای از کفهای بهم پیوسته در قیمتی ثابت بوده و ضلع بالایی آن از بهم پیوستن سقفها یا قلههایی که مرتبا در حال کاهش هستند، تشکیل شده است.
توجه کنید احتمال شکست از ضلع بالا نیز در این مثلث وجود دارد که در اینصورت الگوی مثلث نزولی تایید نمیشود.
مشخصههای عمومی این الگو نیز همانند الگوی مثلث صعودی است.
مثلت متقارن (Symmetrical Triangle)
الگوی مثلث متقارن حاصل فشرده شدن بازه قیمتی بین خطوط مقاومت و حمایتی است که حداقل دو قله و دو کف در آنها ایجاد شده است. این الگو در طول روند به وجود میآید و در صورت تایید منجر به تداوم روند میشود.
برای نمونه در مثال نمودار قیمت اتریوم، پس از شکسته شدن مثلث متقارن روند نزولی تداوم یافته است.
۶- الگوی کُنج یا گوه (Wedge)
این الگو که دو نوع صعودی (Rising Wedge) و نزولی (Falling Wedge) دارد، از سری الگوهای بازگشتی است. الگوی کنج از خطوط حمایتی و مقاومتی تشکیل شده که شیب هر دو آنها هم علامت است. در الگوی کنج همانطور که قیمت در حال متمرکز شدن بوده و بازه قیمتی کاهش مییابد، قیمت به سمت نقطه انتهایی کنج حرکت میکند تا اینکه شکست در خلاف جهت روند اتفاق بیافتد. در مقایسه با الگوی مثلث متقارن، پیشفرضهای ما درباره حرکت بعدی قیمت در این الگو قویتر است.
کنج نزولی (Falling Wedge)
الگوی کنج نزولی متشکل از خطوط حمایت و مقاومت با شیب منفی است؛ بطوریکه خط مقاومت شیب بیشتری نسبت به خط حمایت دارد. شکست در اغلب مواقع از سوی خط مقاومت انجام میشود و روند صعودی پس از آن آغاز میشود، اما بار دیگر نکتهای که در بخشهای قبلی گفته شد را متذکر میشویم؛ تنها پس از شکست حمایتی یا مقاومتی از الگو، باید وارد معامله شد. البته باز هم دقت داشته باشید که این شکست اگر با حجم قابل توجهی انجام شود (رصد کردن حجم معاملات در تایمفریمی که الگو به وضوح مشخص است) از اعتبار کافی برخوردار است.
مشخصههای عمومی این الگو به شرح زیر است:
- برای اینکه بازگشت روند پس از تایید این الگو اتفاق بیافتد باید قبل از تشکیل الگوی کنج، روند صعودی یا نزولی وجود داشته باشد. این الگو معمولا پس از رسیدن به کف قیمتی و با شکست مقاومتی تایید میشود.
- برای تشکیل خطوط مقاومت و حمایت حداقل دو قله و دو کف مورد نیاز است تا شکل کنج به دست آید.
- زیر نظر گرفتن حجم در این الگو مهمتر از الگوی کنج صعودی است و تایید شکست مقاومتی باید با حجم قابل توجهی صورت گیرد. همچنین با متمرکز شدن بازه قیمتی و نزدیک شدن به انتهای کنج، حجم معاملات نیز کمتر میشود.
باید در نظر داشته باشید که الگوی کنج نزولی از کاهش علاقه برای فروش خبر میدهد و تکنیکالیستها را از بازگشت روند آگاه میسازد. با شکل گرفتن کفهای پایینتر در الگوی کنج نزولی، در اسیلاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) که در بخشهای بعد درباره آن صحبت خواهد شد، بین قیمت و شاخص واگرایی مثبتی به وجود میآید که از کاهش فشار فروش در هر کف قیمتی خبر میدهد. اما باید توجه داشت که قدرت خرید نیز تا زمان شکست مقاومتی به اندازهای نیست که بر فشار فروش غلبه کند.
کنج صعودی (Rising Wedge)
این الگو که بیشتر اوقات یک الگوی خرسی است و در انتهای روند صعودی شکل میگیرد، از دو خط حمایت و مقاومت با شیبهای مثبت تشکیل شده است. معمولا شکست حمایتی پس از تشکیل این الگو اتفاق میافتد و روند بازار تغییر پیدا میکند.
این الگو نیز به مانند کنج نزولی مشخصههای یکسانی دارد. برای تشکیل این الگو نیز به حداقل دو کف و دو قله نیاز داریم.
البته در الگوی کنج نیز همانند الگوهای دیگر تنها راهی که به معتبر بودن آن میتوان پی برد، شکست در جهتی است که برای آن تعیین شده است. همچنین اگر شکست در خلاف جهتی که از الگو انتظار میرود، اتفاق بیافتد در اینصورت هم با گرفتن تایید از بسته شدن کندل میتوان معامله را در خلاف جهت شروع کرد اما باید در نظر داشت که ریسک این کار بیشتر است و تعیین نقطه خروج با استفاده از ابزارهای دیگر باید انجام شود.
تصویر زیر نیز میتواند به شما در یادآوری این الگوها و نحوه موقعیتگیری در هر کدام کمک کند. توصیه میشود اگر به عنوان یک تازهکار وارد این بازار شدهاید و ابتدای مسیر یادگیری تحلیل تکنیکال هستید، این تصویر را پرینت بگیرید و از آن استفاده کنید.
با توجه به رالی صعودی ۲۰ درصدی هفتگی پالیگان ، قیمت آن در سه ماهه چهارم سال می تواند به ۳٫۵۰ دلار برسد
ماتیک(MATIC) بعد از افزایش ۳۰ درصدی قیمت در روز جمعه خط روند بالایی پرچم خود را به عنوان مقاومت دوباره آزمایش کرد.
پالیگان(ماتیک) اگنون الگویی را نشان می دهد که شبیه پرچم صعودی است و تا انتهای سال جاری پتانسیل رسیدن به ۳٫۵۰ دلار را دارد.
پرچم های صعودی، الگوهای ادامه دهنده روند صعودی هستند و زمانی که قیمت برای تشکیل یک سقف بالاتر تثبیت می شود، تشکیل می شوند. در این حین، روند قیمت در حالی که چرخه ی کف قیمتی بالاتر و کف قیمتی پایینتر را پشت سر می گذارد، تمایل به کاهش دارد.
زمانی که قیمت بالای خط روند بالایی پرچم(مقاومت) بسته شود، شکست رخ می دهد. به عبارتی قیمت می تواند به اندازه ارتفاع صعود قبلی که به عنوان میله پرچم نیز شناخته می شود، رشد کند.
به نظر می رسد حتی از زمانی که رکورد ۲٫۸۹ دلار را در ۱۷ مه پس از یک روند صعودی ۲ دلاری ثبت کرد ماتیک(MATIC) الگویی مشابه را ترسیم کرده است.
تشکیل یک پرچم صعودی در چارت قیمتی هفتگی ماتیک به دلار(MATIC/USD). منبع: TradingView
در نتیجه، شکست قاطعانه قیمت ماتیک(MATIC) به بالای مقاومت پرچم، هدف قیمتی را حدود ۲ دلار بالای محدوده شکست قرار می دهد. این امر حدودا قیمت پالیگان(Polygon) را در مسیر ۳٫۵۰ دلار قرار می دهد.
زاویه پولبک
این شرایط صعودی در حالی ظاهر شد که قیمت ماتیک(MATIC) روز جمعه با ۳۰ درصد رشد به سقف ماهانه خود در ۱٫۶۵ دلار رسیده بود.
با این اوصاف، این رمزارز اصلاح خفیفی در نزدیکی سقف مذکور تجربه کرد و به دلیل فروش در بین معامله گران روزانه، حدود ۴ درصد کاهش یافت. علاوه بر این از آن جا که این اصلاح دقیقا نزدیک مقاومت پرچم صعودی اتفاق افتاد، امکان فشار فروش مجدد در آینده را افزایش داد.
اگر یک پولبک اتفاق بیفتد، خطر ریزش قیمت ماتیک(MATIC) تا خط ابتدایی حمایت هفتگی یعنی میانگین متحرک نمایی ۲۰ هفته ای (۲۰-week EMA) موج سبز رنگ، در نزدیکی ۱٫۲۳۱ دلار، وجود دارد. در همین حال تضعیف بیشتر قیمت می تواند هدف قیمتی پایینی را تا میانگین متحرک نمایی ۵۰ هفته ای (۵۰-week EMA) موج مخملی رنگ در نزدیکی ۰٫۸۶۸ دلار برساند.
علاوه بر پرچم صعودی، ماتیک (MATIC) یک الگوی فنجان و دسته (cup-and-handle) را شکل داده است که نشان می دهد احتمال دارد قیمت به زودی به ۱٫۸۰ دلار برسد.
MK2 Trading، یک شاخص معکوس صعودی را روی نمودار روزانه توکن پالیگان (Polygon) تشخیص داد که نشان می دهد قیمت پس از حرکت صعودی یک کف گرد (فنجان) و سپس یک کانال کاهشی (handle یا دسته) تشکیل می دهد.
تشکیل الگوی فنجان و دسته در نمودار روزانه MATIC/USD. منبع: TradingView
یک شکست صعودی در محدوده معاملاتی دسته(handle)، سیگنالی بر ادامه روند صعودی می باشد. در این حین هدف قیمتی به اندازه طول عمق فنجان می باشد. در نتیجه MK2 Trading انتظار رشد قیمت تا ۱٫۸۰ دلار را دارد.
آخرین جدال خرید در بازار پالیگان(Polygon) بعد از آن ظاهر شد که آپ بیت (Upbit) یکی از اکسچنج های بزرگ کره جنوبی از لحاظ حجم معاملات ، جفت ارز های ماتیک(MATIC) را به پلتفرم معاملاتی خود اضافه کرد. به علاوه این اکسچنج جفت ارز های سولانا(SOL) و نوسایفر(NU) را نیز لیست کرده است.
سولانا(SOL) با رشد بیش از ۱۱٫۵ درصدی یکی دیگر از ارزهای برجسته روز جمعه بود، در حالی که نوسایفر(NU) بعد از اعلامیه آپ بیت در روز جمعه با رشد بیش از ۸۴۵ درصدی مواجه شد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک ابزار و روش معاملاتی برای تحلیل بازارهای مالی و انتخاب استراتژیهای سرمایه گذاری است. این تحلیل به همراه تحلیل بنیادی ( تحلیل فاندامنتال چیست؟ )، یکی از دو روش اصلی برای تحلیل بازارها است که شامل عملکرد گذشته بازار از نظر حرکت قیمت، حجم، میانگین متحرک و موارد مختلف دیگری است. بر خلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال بر روی سیگنالهای معاملاتی متمرکز است تا با بررسی روند سرمایه گذاری از طریق داده های معاملاتی و سایر عناصر آماری، سرمایه گذاری های خوب و فرصتهای تجاری مناسب را ترسیم کند.
به عنوان یک قاعده کلی، تحلیل تکنیکال، قیمت فعلی یا گذشته یک سهم را به عنوان بهترین شاخص برای پیشبینی قیمت آینده آن سهم در نظر میگیرد. تحلیل تکنیکال برای کشف نقاط قوت یا ضعفهای احتمالی سرمایه گذاری و روند پیشبینی به شدت به نمودارهای مالی، دادهها و آمارها متکی است تا به تحلیل گران و سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند که آیا روند یک سهم ادامهدار است یا خیر؟ تا بتوانند بهترین تصمیم را در بهترین زمان اتخاذ کنند.
منع اصلی تحلیل تکنیکال
اگر در بازارهای مالی فعال هستید، ممکن است با کتاب جان جی مورفی با عنوان “تحلیل تکنیکال بازار مالی” آشنا باشید. در این کتاب از تحلیل گران تکنیکال با عنوان چارتیست یاد میشود که اصطلاح متداولی برای اشاره به طرفداران این روش است. عنوان چارتیست از این واقعیت ناشی میشود که تکنیکالیستها هنگام توضیح تحلیلهای خود از نمودارهای زیادی استفاده میکنند و دائما به آنها مراجعه میکنند.
یکی از متداولترین منابع و نمودارهای قابل استفاده در تکنیکال، بازار فارکس می باشد؛ چرا که این بازار 24 ساعته است و دارای بازههای زمانی (تایم فریم) گستردهای است و این خود نمودارها و چارتهای بسیار گستردهای را در اختیار چارتیست ها قرار میدهد.
آنچه شما باید در مورد تحلیل تکنیکال بدانید
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است؛ زیرا تحلیل تکنیکال در تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهم نیست؛ اما در عوض با استفاده از الگوهای مختلف، روند کلی بازار را مشخص میکند تا از آنها به عنوان مبنای تصمیمات سرمایه گذاری استفاده کند. تحلیل تکنیکال دارای الگوها و نوسانگرنماهای (اندیکاتورها) مختلفی است. برخی از افراد از الگوهای داخل نمودار و برخی دیگر از ترکیب این الگوها با اندیکاتورها استفاده میکنند. تنها چیزی که در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد استفاده از داده های گذشته است. معمولا تحلیل گران تکنیکال هنگام پیشبینی حرکات قیمتی آینده، ارزش سهام را در نظر نمیگیرند.
دوره های آموزش تحلیل تکنیکال آکادمی بورس پشوتن:
- دوره کامل آموزش تحلیل تکنیکال (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
- وبینار تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس برزو حق شناس)
- تمرین عملی تکنیکال و آشنایی با بازارهای جهانی (مدرس شروین ورجاوند)
- تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال
به منظور پیشبینی حرکتهای آینده قیمتها برای تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری استراتژیک، تحلیل تکنیکال فرضیات زیر را ارائه میدهد:
*همه چیز در بازار نهفته است.
*تغییرات قیمت تصادفی نیستند؛ بلکه قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند.
*احتمال تشکیل یک الگو به اندازه پیشبینی مردم روی میدهد.
*تاریخ اغلب تکرار میشود.
نظریه اینکه همه چیز در بازار نهفته است، مبتنی بر این واقعیت است که تحلیلگران تکنیکال معتقدند عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در قیمت سهام وجود دارند. این نظریه غالباً توسط متخصصان مختلف و فعالین بازار سرمایه مورد انتقاد قرار میگیرد؛ زیرا آنها معتقدند که تکنیکالیستها فقط حرکتهای قیمت را در نظر میگیرند و سایر عوامل اساسی و تاثیرگذار در بازار را را نادیده میگیرند.
فرض دوم اینکه تغییرات قیمت تصادفی نیستند از این باور ناشی میشود که قیمتها در روند حرکت میکنند، خواه این روند کوتاه مدت، میانمدت یا بلند مدت باشد. استراتژیهای معاملاتی تکنیکالی بیشتر بر این فرض استوار است که قیمت سهام احتمالاً روند گذشته را تکرار میکند. این فرضیه در صورتی کامل و درست خواهد بود که شرکت کنندگان در بازار و خریداران یک سهم از همان الگو در یک زمان مشخص استفاده نمایند؛ اما در صورتی که اکثر خریداران از سهم مورد نظر خارج شوند، الگوی مشخص شده فاقد اعتبار خواهد بود و این کار را برای تحلیل آینده مشکل خواهد کرد.
این ایده که تاریخ تمایل به تکرار دارد به روانشناسی بازار متکی است؛ به این معنی که هنگام بررسی برخی احساسات مانند هیجان و ترس، قیمتها و روندها بسیار قابل پیش بینی خواهد بود. البته الگوهای قیمتی بیشتر از 100 سال است که با توجه به احساسات و هیجانات بازار تجزیه و تحلیل شدهاند و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند؛ بنابراین میتوان به قابل اتکا بودن آنها اطمینان داشت.
اندیکاتورها و اوسیلاتورها
همانطور که در بالا ذکر شد، تحلیل تکنیکال اغلب شامل استفاده از اندیکاتورها و اوسیلاتورها میباشد. در واقع این یک روش آماری است تا ذهنی که شامل تجزیه و تحلیل روند بازار، جریانات، نوسانات و حرکات قیمتی برای کمک به تحلیلگران در تأیید کیفیت الگوهای نمودار است. اندیکاتورها و اوسیلاتورها به دو شکل پیشرو و پسرو در دسترس هستند. هدف اول پیشبینی حرکات آینده قیمت و کمک به شناسایی شکست روند قیمتی است، در حالی که مورد دوم در واقع تحرکات قیمت را دنبال و تأیید میکند. در واقع اندیکاتورها و اوسیلاتورها نقاط ضعیف و قدرتمند بازار را در یک ناحیه مشخص نشان میدهند. نمونههای زیادی از اندیکاتورها و اوسیلاتورها مانند : MACD , RSI , Stochastic , ADX , MA و… وجود دارند که هر کدام کاربرد خاص خود در زمانی مشخص را خواهند داشت.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار نقش زیادی در تحلیل سهام دارند و به تحلیلگران کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی و حرکتهای آتی قیمتها را شناسایی کنند. این الگوها در تحلیل تکنیکال عمدتاً بر این فرض استوار است که تاریخ تکرار میشود، با این توجیه که الگوهای نمودار دوباره شکل میگیرند و همان نتایج قبلی را تولید میکنند. بیشتر الگوهای نمودار یا بازگشتی هستند یا ادامهدهنده هستند. الگوهای بازگشتی نشان میدهد که با تکمیل الگو روند معکوس خواهد شد و الگوهای ادامه دهنده نشان میدهد که با تکمیل الگو روند ادامه خواهد یافت.
برای نمونه الگوی نمودار سر و شانه را میبینید که نشان میدهد که روند پس از کامل شدن احتمالاً هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته معکوس خواهد بود.
یکی دیگر از انواع الگوهای نمودار شامل الگوی فنجان و دسته فنجان است است که یک الگوی ادامهدهنده صعودی است و همچنین الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو که دو مورد از معتبرترین الگوهای نمودار هستند که محبوبیت فوقالعادهای در بین معامله گران دارند. در زیر نمونهای از الگوی سقف دوقلو را مشاهده مینمایید.
انواع دیگر الگوهای نمودار شامل مثلث، پرچم، سقف و کف سه قلو و… می باشد که جزء الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی هستند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
با استفاده از الگوهای مختلف نمودار و محاسبات، تحلیلگران تکنیکال میتوانند روند بازار را تشخیص دهند و حرکات آینده قیمتی را پیشبینی کنند. برخی از تحلیلگران از تحلیل تکنیکال برای ردیابی حجم معاملات و سایر عوامل موثر در بازار استفاده میکنند. اعتقاد اصلی در تحلیل تکنیکال سهام این است که قیمتها و روانشناسی بازار شاخصهای بزرگی در مورد این است که قیمت سهام به زودی افزایش مییابد یا کاهش مییابد.
تحلیل تکنیکال بدون ایراد نیست؛ بسیاری از تحلیلگران آن را اتلاف وقت و انرژی میدانند و مبنای پیشبینی خود از بازار را بر پایه تحلیل بنیادی میگذارند. از آنجا که تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهام را اندازه گیری میکند، شرایط کلی اقتصاد، شرایط صنعت و وضعیت مدیریت و اقتصادی یک شرکت را در نظر میگیرد. به نظر منتقدین تحلیل تکنیکال یک آرزو و امیدواری برای قیمت سهام است.
توصیه میشود که معامله گران قبل از تصمیمگیری در مورد رویکرد معاملاتی خود، تحقیقات گستردهای را انجام دهند. در صورت استفاده از تحلیل تکنیکال، انتخاب مناسبترین استراتژی یا سیستم معاملاتی بسیار مهم است؛ بنابراین بهترین روش قبل از شروع معامله آموزش در مورد چگونگی استفاده از تحلیل است؛ چه تحلیل بنیادی، چه تحلیل تکنیکال.
آموزش بورسی تکنیکال الگوهای ادامه دهنده (الگوی فنجان و دسته)
اکوبورس: الگوي فنجان و دسته یک الگوي ادامه دهنده روند است فنجان و دسته یک الگوي خیزان ادامه دهنده است که دوران تثبیت قبل از شکست را نشانه گرفته است.
به گزارش اکوبورس، این الگو را ویلیام انیل در کتاب "چگونه در سهام پول درآوریم" در سال 1988 معرفی کرد.
بخش فنجان الگوي فنجان و دسته یک حرکت اصلاحی از روند صعودي قبلی است و زمانی که قیمت ها به آرامی بسمت پایین و سپس به آرامی به سمت بالا می آیند و در بلند مدت شبیه حرف"U "می شود.
بخش دسته یک حرکت اصلاحی رو به پایین از سمت راست فنجان ایجاد نموده و سپس برگشت به سمت بالا به سوي سطح قیمت بالاي سمت چپ فنجان که معمولا مانند حرف "V "خواهد شد.
هنگامی که قیمت محدوده لبه فنجان را به سمت بالا می شکند سیگنال خرید صادر می شود.
الگوي فنجان و دسته معمولا قبل از یک روند صعودي با 30 ٪رشد و در بازه زمانی 7 تا 65 هفته ایجاد می شود ، اما اکثریت الگوهاي شکل گرفته در بازار بین 3 تا 6 ماه طول می کشد. دوره زمانی شکل گیري دسته الگو حداقل یک هفته و معمولاً 2 هفته طول می کشد.
علاوه بر این، فاصله بین بالاي فنجان و ته فنجان 12 ٪تا 15 ٪است، اما تواند تا 33 ٪نیز افزایش پیدا کند. به طور معمول حجم در سمت چپ از فنجان کاهش می یابد و پس از آن مجددا افزایش می یابد. لبه هاي فنجان باید در محدوده هاي قیمتی یکسانی باشد.
نتایج پژوهش Bulkowski نشان می دهد که متوسط افزایش قیمت پس از شکست الگوي فنجان و دسته 34 ٪است. احتمال رسیدن قیمت به هدف 34 درصدي تنها 50 % است و درصد عدم موفقیت الگو 5 درصد است.
خرید: هنگامی که قیمت بالاتر از لبه سمت راست فنجان (نقطه A ،و خط قرمز رنگ افقی) بسته شود، اقدام به خرید نمایید.
هشدار: قیمت معمولاً 10 تا 15 درصد افزایش می یابد و سپس روند آن وارونه می شود و به سمت پایین می رود. در این صورت به سرعت سهم مورد نظر را بفروشید، در غیر این صورت زیان زیادي خواهید کرد.
دسته کوتاه: الگوهایی که دستههایی کوتاه تر از 23 روز دارند، عملکرد بسیار خوبی را پس از شکست قیمتی از خود نشان می دهند.
شکل و چگونگی حجم: فنجان هایی که از نظر حجم معامله کاملاً U شکل هستند، عملکرد بهتري از سایرین پس از شکست قیمتی دارند.
نمودار بالا قیمت جهانی طلا را نشان میده.طلا پس از روند صعودي قبلی ، پس از آن روند نزولی که کف سمت چپ فنجان را ایجاد نموده با صعودي مجدد و تشکیل قسمت راست بخش عمده اي از الگو را کامل می کند .
قیمت پس از شکستن خط مقاومت در سمت راست دسته فنجان را کامل می کند، قیمت ها به شکل "V "در سمت راست فنجان افزایش می یابد ، به سطح مقاومت نفوذ می کند و از 994 دلار تا 1220 دلار افزایش پیدا می کند.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (واگرایی مثبت و منفی)
اکوبورس: دایورجنس یا واگرائی به حالتی اطلاق می شود که حرکت قیمت و حرکت اندیکاتور در دو جهت مختلف است (یعنی قیمت و اندیکاتور با یکدیگر هم جهت یا همگرا نیستند ) و این دو منحنی از یکدیگر دور می شوند که این سیگنال یا همان نشانه اي است که بر تضعیف روند بازار دلالت می کند.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (اسیلاتور RSI)
اکوبورس: از محبوبترین اندیکاتورهاي تکنیکی در بین اکثر تحلیلگران است و از این رو شاخص قدرت نسبی نام گرفته که قدرت تغییرات قیمتهاي اخیر بسته شدن را با مقادیر پیشینی از دوره هاي قبلی اندازه گرفته و آن را تبدیل به عددي میکند که همواره بین 0 و 100 است.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (میانگین جهت یاب)
اکوبورس: اندیکاتوري است که براي تشخیص قدرت بازار به کار میرود.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها (میانگین متحرك نمایی)
اکوبورس: تحلیلگران تکنیکال براي کاستن تاخیر نمودار میانگین متحرك ساده ، اغلب از میانگین هاي متحرك نمایی استفاده می کنند.این میانگین ها با تاکید بیشتر بر قیمت هاي اخیر، این تاخیر را کاهش می دهند.
آموزش بورسی تشخیص نواحی مقاومت و حمایت میانگین متحرك
اکوبورس: یکی دیگر از کاربرد هاي میانگین متحرك ، شناسایی ترازهاي مقاومت و حمایت است. شما میتوانید از میانگین متحرك ها بعنوان حمایت ها و مقاومت های داینامیک (پویا) استفاده کنید
دیدگاه شما