الگوی پین بار در مقایسه با چکش
الگوهای پین بار و چکش بهترین ابزارها برای آنالیز معاملات فارکس هستند.
برخی معاملهگران معتقدند که پین بارها ابزارهای بهتری برای معامله هستند، این در حالی است که برخی افراد دیگر ترجیح میدهند از الگوی کندل استیک چکش استفاده کنند.
در این مقاله سعی کردهایم هر دو نمودار را بررسی کنیم تا متوجه شوید کدام نمودار برای شما کاربرد بیشتری دارد.
مقایسه پین بار و الگوی چکش
پین بار و الگوی کندل استیک چکشی هر دو دقیقاً یکسان هستند.
با این حال، الگوی چکش یک الگوی کندل استیک صعودی است که نشان دهنده معکوس شدن روند است.
نسخه پین بار الگوی چکشی، پین بار صعودی نام دارد.
به همین ترتیب، پین بار برای الگوی ستاره دنبالهدار زمانی که در بالای یک روند صعودی قرار دارد، پین بار نزولی را تشکیل میدهد.
از جمله نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید این است که هر دو این الگوها نشان دهنده معکوس شدن روند هستند و تنها اسم آنها باهم متفاوت است.
هر دو آنها ساختار یکسانی دارند و از بدنه باریک و یک فیتیله بلند در زیر تشکیل شدهاند.
باید گفت که روش معامله با این نمودارها تقریبا یکسان است.
بنابراین هیچ تفاوتی بین پین بار والگوی چکش وجود ندارد.
چرا معاملهگران پین بار را در مقابل چکش انتخاب میکنند؟
این موضوع به نوع نگاه معاملهگر فارکس درباره الگوهای معاملاتی مرتبط است.
معاملهگران سنتی و افراد حرفهای الگوهای پین بار را به عنوان الگوی کندل استیک چکشی مینامند.
این درحالیست که معاملهگران تازه وارد فارکس که حدود 5 سال در بازار معاملات حضور دارند به آنها پین بار میگویند.
موضوع این است که تفاوت نام آنها در روند معاملات شما مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
میتوان گفت که الگوی پین بار از نظر بصری میتواند برای معاملهگران کمی جذابتر به نظر برسد.
به علاوه معاملهگران استفاده از پین بارها را سادهتر میدانند.
توجه داشته باشید که نام این الگوها با معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی توجه به صعودی و یا نزولی شدن روند تغییر خواهد کرد.
با کدامیک از الگوهای پین بار یا چکش معامله کنیم؟
الگوهای کندل استیک یکی از قدرتمندترین ابزارهای معاملاتی هستند که هر معاملهگر باید درباره آن آگاه باشد.
این کندل استیکها میتوانند به عنوان ابزار زمان بندی، امکان معکوس شدن قیمتها را تحلیل کنند.
بسیاری از معاملهگران فارکس از الگوهای کندل استیک برای زمان بندی معاملات استفاده میکنند.
اینها شاخصهای معاملاتی هستند که هر معاملهگر باید آنها را دنبال کند و نسبت به آنها شناخت کافی بدست آورد.
پین بار سیگنال قدرتمندی از معکوس شدن قیمت در هر استراتژی معاملاتی به شما میفرستد.
هنگامی که پین بار صعودی است، نشان میدهد که مومنتوم نزولی کاهش یافته است که در نتیجه آن قیمت در مسیر صعودی قرار میگیرد.
این اطلاعات بسیار مهم است زیرا در پایان روز، اگر خرسها مومنتوم خود را از دست بدهند، اصطکاک کمتری برای گاوها ایجاد میکنند.
بنابراین در این شرایط، روند معکوسی با پتانسیل بالا ایجاد میشود.
این به شما کمک میکند تا تغییر قیمت یک جفت ارز را تحلیل کنید تا با استفاده از فرصتهای معاملاتی ایجاد شده برای کسب سود در کوتاه مدت، به موفقیت برسید.
به یاد داشته باشید که هیچ نموداری نمیتواند موفقیت شما را به صورت 100٪ تضمین کند.
بنابراین، حتی ممکن است در صورت معامله با پین بارها با شکست مواجه شوید.
موضوع مهم این است که در معاملات، ورود و خروج مناسبی داشته باشید.
یادگیری معاملات با استفاده از نمودارها
شما میتوانید از استراتژیهای مختلفی در معامله با نمودارها استفاده کنید.
بسیاری از معاملهگران تازهوارد باید یک مسیر طولانی را برای تبدیل شدن به معاملهگران سودآور طی کنند.
آنها میتوانند از منابع و وبینارهای آنلاین ، ویدیوهای آموزشی و … برای آغاز سفر معاملاتی خود استفاده کنند.
داشتن پیش فرض قبل از انجام معاملات، اجرای آنها روی کاغذ و در نهایت کسب تجربه میتواند به شما در تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق کمک کند.
در حالی که یادگیری آنالیز تکنیکال میتواند به معاملهگران در بهبود درک آنها از بازار کمک زیادی کند، عوامل دیگری نیز وجود دارند که نمی توان آن ها را نادیده گرفت.
از جمله آنها میتوان به روانشناسی معاملات اشاره کرد.
به طور خاص، کنترل احساسات و هیجانات و داشتن نظم و انضباط دو فاکتور بسیار مهم هستند که بر نحوه عملکرد معاملهگران تأثیر زیادی میگذارند.
بهترین راه برای انجام معاملات فارکس استفاده از استراتژی ساده و آسان برای اجرا است.
یک سیستم معاملاتی فارکس اثبات شده که از سیگنالهای ورودی مکانیکی استفاده میکند، بهترین راه برای کسب سود ثابت خواهد بود.
بنابراین دقیقاً تفاوت بین پین بار و الگوهای چکش چیست؟
هر دو یک الگو هستند.
کندل شناسی در بورس چیست و آشنایی با انواع آن؟
کارشناسان حوزه بورس برای تحلیل بازار معمولا از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میکنند؛ و تحلیلگران تکنیکال این کار را با رسم سه نمودار کندل استیک، میلهای و خطی انجام میدهند. کندل شناسی علم رسم کردن، خواندن و پیشبینی بازار از طریق کندلها است و به عبارتی یک معاملهگر بورسی از طریق کندل شناسی در کنار بهره مندی از سایر استراتژی هایی نظیر استراتژی پرایس اکشن، تحلیل خط روند، امواج الیوت، میتواند معاملات خود را در روز مدیریت کند.
کندل استیک چیست؟
کندل و کندل استیک چیست؟ کندل در لغت به معنای شمع و کندل استیک (Candlestick) به معنای شمعدان است؛ و نمودار شمعی به مجموعهای از کندلها گفته میشود که پشت سر هم رسم میشوند و روند بازار را نمایش میدهند. نمودار کندل استیک زمانی کاربرد دارد که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند و در نتیجه، رسم نمودار الگویی شامل نقاط حمایت و مقاومت سهم را در اختیار تحلیلگر میگذارد که منجر به انتخاب قیمت مناسب برای خرید میشود.
علم کندل شناسی در بورس اگرچه زیرمجموعه روش تحلیل تکنیکال است، اما در حوزه روانشناسی بورس هم کاربرد دارد. از آنجایی که روند حرکت معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی هر سهم در بازار ناشی از تصمیمات معاملهگران است، بنابراین نمودار شمعی احساسات سرمایهگذاران و هیجاناتی که بازار تحت تاثیر آن قرار میگیرد را نمایش میدهد؛ و این موضوع را میتوان از دیگر کاربردهای کندل استیک به حساب آورد.
اجزای نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک در حقیقت از دو بخش اصلی «بدنه» و «سایه» تشکیل شده است؛ و رسم آن بر پایه تعدادی مولفه و انتخاب یک بازه زمانی (از یک ثانیه تا یک ماه) انجام میشود. در تصویر روبرو نمونهای از کندل را مشاهده میکنید که اجزای کندل به شرح زیر است:
- بالاترین قیمت: بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- قیمت باز شدن: اولین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی است.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- پایینترین قیمت: کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- سایههای بالا و پایین: سایهها در هر کندل نشاندهنده میزان خرید و فروش در آن بازه زمانی هستند. اگرچه کندلها انواع گوناگونی دارند اما در حالت کلی، اگر سایه بالایی در کندل بلندتر باشد، از بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدا و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه معاملاتی حکایت دارد که موجب کاهش قیمت پایانی نسبت به قیمت عرضه خواهدشد. اما بلندتر بودن سایه پایینی، بیانگر بیشتر بودن قدرت فروشندگان در ابتدا و قدرت یافتن خریداران در زمان پایان بازه معاملاتی و افزایش قیمت پایانی است.
- بدنه: یکی دیگر از اجزای نمودار کندل استیک که قدرت خرید و فروش سهم را نشان میدهد، بدنه است. نموداری که در آن رنگ بدنه سبز یا سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بالاتر است، به عبارتی قیمت سهم رشد داشته است. اما اگر بدنه قرمز یا مشکی باشد، قیمت سهم کاهش یافته و قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است. همچنین بدنه بزرگتر بیانگر بالا بودن قدرت خرید و فروش در آن سهم است.
انواع شمعها در کندل شناسی
شمعها در نمودار کندل استیک، به اشکال مختلفی ظاهر میشوند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. معاملهگران برای شناسایی انواع شمعها در کندل شناسی، از الگوهای کندل استیک استفاده میکنند. این الگوها به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشوند که در هر دو گروه، میتوان انواع شمعهای بدون سایه، بدون بدنه، با سایه خیلی بلند یا خیلی کوتاه و… را مشاهده کرد.
همچنین گاهی در نمودار کندل استیک، چند الگو در امتداد هم شکل میگیرند که شامل انواع شمعها هستند. مثلا اگر ما بازه زمانی یک ماه را انتخاب کنیم، ممکن است در ابتدا انواع شمعهایی ظاهر شوند که نشان از قدرت معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی معاملهگران دارند (الگوی شماره 1)، در هفته دوم الگو تغییر میکند و شکست سهم را نشان میدهد (الگوی شماره 2) و در هفته آخر ماه انواع شمعهایی ظاهر میشوند که نشان از بازگشت سهم دارند (الگوی شماره 3).
برای درک بهتر انواع شمعها در کندل شناسی، در ادامه به بررسی چند الگو و چگونگی نمایش شمعها در هر الگو میپردازیم.
الگوهای کندل استیک
انواع کندل شناسی با توجه به ویژگیهای سهم و شرایط بازار در بازه معاملاتی انتخاب شده، طبق الگوی خاصی نمایش مییابند. هر کدام از الگوهای کندل استیک دارای نام و ویژگی مخصوص به خود هستند، مثلا ممکن است الگویی بدون سایه یا حتی بدون بدنه باشد! بنابراین در ادامه به معرفی چند الگو که در بحث کندل شناسی بیشترین کاربرد را دارند، میپردازیم.
1/ کندل مارابوزو (Marubozu)
کندل مارابوزو از نظر شکل ظاهری تنها از قسمت بدنه تشکیل شده است و میتواند سبز یا سفید و قرمز یا مشکی باشد. الگوی مارابوزو اغلب در انتهای یک روند صعودی یا نزولی تشکیل میشود.
مارابوزو سبز یا سفید: این مارابوزو اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود، نشان از ادامه رشد قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی تشکیل شود بیانگر حرکت معکوس قیمت سهم در ادامه بازار است.
مارابوزو قرمز یا مشکی: ظاهر شدن این مارابوزو در انتهای روند صعودی نشان از سقوط قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی ظاهر شود، بیانکننده این است که روند جاری ادامه خواهد داشت.
2/ کندل بلند (Long Candle)
الگوی کندل بلند تا حد زیادی شبیه مارابوزو است، با این تفاوت که سایههای بالایی و پایینی کوتاهی هم دارد.
زمانی که این کندل با رنگ قرمز یا مشکی ظاهر شود، ادامه مسیر به صورت نزولی، و زمانی که با رنگ سبز یا سفید نمایش یابد، ادامه مسیر به صورت صعودی را انتظار خواهیم داشت.
به عبارتی کندل بلند از وجود ثبات در بازار حکایت دارد و با ظهور آن به رنگ قرمز تا مدتی بیشتر افراد فروشنده و با ظهور به رنگ سبز برای مدتی بیشتر افراد خریدار خواهند بود.
3/ کندلهای سهتایی (Three candles patterns)
کندلهای سهتایی همانطور که از نامشان پیداست از قرارگیری متوالی سه شمعدان با بدنه و سایههای متوسط تشکیل میشوند؛ و شامل دو مدل: سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (Three White Soldiers) هستند. دقت کنید در این الگو توالی شمعدانها مهم است و نباید بین آنها فاصلهای وجود داشته باشد. مثلا دو شمعدان با روند نزولی و سپس ظهور یک شمعدان صعودی، نمیتواند در الگوی سهتایی قرار بگیرد.
در الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) سه شمعدان با رنگ مشکی یا قرمز با حرکت نزولی ظاهر میشوند که احتمالا در ادامه آن، معاملهگران شاهد کاهش قیمت سهم خواهند بود؛ و به عبارتی تعداد فروشندگان همچنان بیشتر از خریداران است.
اما الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) برعکس حالت قبل است. یعنی ظهور سه شمعدان سفید یا سبز به شکل متوالی با حرکت صعودی؛ که بیانگر وجود خریداران قوی و افزایش قیمت سهم در ادامه خواهد بود.
4/ کندل دوجی (Doji)
کندل دوجی الگویی است که در زمان تضعیف یک روند ظاهر میشود. اگر الگوی دوجی در امتداد یک روند صعودی ظاهر شود، خبر از کم شدن قدرت خریداران دارد؛ و اگر در امتداد یک الگوی نزولی ظاهر شود گویای کاهش تعداد فروشندگان است.
از نظر ظاهری، دوجی کندلی بدون بدنه و دارای سایههایی بلند است و شامل سه مدل: دوجی سنجاقک، دوجی پایه بلند و دوجی سنگ قبر میشود.
زمانی که در سهمی قیمت شروع و پایان برابر باشد، با افزایش تعداد خریداران، دوجی سنجاقک و با افزایش تعداد فروشندگان، دوجی سنگ قبر ظاهر میشود. اما گاهی تردید زیادی درباره سهم وجود دارد و علاوه بر برابر بودن قیمت شروع و پایان، قدرت فروشندگان و خریدان هم تقریبا برابر است! که در این حالت شاهد رسم دوجی پایهبلند خواهیم بود.
5/ کندل چکش (Hammer)
این الگو ظاهری شبیه نام خود دارد، یعنی بدنهای کوتاه و مربعی با سایه پایینی بلند که طول سایه حداقل دو تا سه برابر بدنه است. کندل چکش سایه بالایی ندارد یا سایه بالایی آن بسیار کوتاه است.
معمولا زمانی که قرار است یک روند نزولی پایان یابد (مثلا پس از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، یک کندل چکش ظاهر میشود. اگر کندلی که پس از چکش رسم میشود، حرکت صعودی داشته باشد، الگوی ما معتبر و در غیر اینصورت نامعتبر است. البته این موضوع را از رنگ کندل چکش هم میتوان حدس زد؛ معمولا چکشهای سبز یا سفید اعتبار بیشتری دارند و احتمال صعودی شدن حرکت پس از تشکیل آنها بیشتر خواهد بود.
6/ کندل ابر سیاه (Dark Cloud)
کندل ابر سیاه برعکس الگوی چکش است و در امتداد یک روند صعودی (مثلا پس از تشکیل الگوی سه سرباز سفید) ظاهر میشود و برعکس شدن روند جاری را خبر میدهد.
از نظر ظاهری رنگ بدنه مشکی یا قرمز، با سایههایی کوتاه یا حتی بدون سایه است.
قیمت باز شدن سهم در این کندل گاهی برابر با قیمت بسته شدن در کندل قبلی و اغلب بیشتر از آن است. معاملهگران ظاهر شدن الگوی کندل ابر سیاه را هشداری برای خروج از سهم قلمداد میکنند.
7/ کندل هارامی (Harami)
هارامی کلمهای ژاپنی است که اشاره به باردار بودن دارد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید الگوی کندل هارامی با تشکیل یک شمعدان بزرگ (مادر) و یک شمعدان کوچک (نوزاد) در میانه آن، توصیف درستی از نام خود را ارائه میدهد. کندل هارامی شامل دو حالت صعودی (Harami Bullish) و نزولی (Harami Bearish) است؛ و معاملهگران آن را به عنوان یک الگوی ضعیفِ بازگشتی در روند بازار میشناسند.
به عبارتی الگوی کندل هارامی میگوید که قیمت از روند قبلی خود (خواه نزولی باشد یا صعودی) جدا خواهد شد؛ اما اینکه روند معکوس میشود یا سهم بدون روند به مسیر خود ادامه میدهد، مشخص نیست! و این مشخص نبودن میتواند آشفتگی بازار را در پی داشته باشد؛ چرا که برخی افراد توقف روند را به فال نیک گرفته و وارد معامله برای خرید یا فروش سهم میشوند و برخی دیگر منتظر روند پیدا کردن سهم در بازار میمانند.
سخن آخر
وجود الگوهای مختلف در بحث کندل شناسی، احتمالا موجب سردرگمی کاربران و پیچیده به نظر رسیدن این مبحث خواهد شد! اما دقت کنید که کندل در حالت کلی از اجزای ثابتی تشکیل میشود و تنها نحوه قرارگیری این اجزا در الگوهای مختلف متغیر است، بنابراین شما با بررسی نمودار چندین سهم و روند حرکتی آنها در بازار، به راحتی قادر به درک مبحث کندل استیک خواهید بود.
گفتنی است اگرچه کندل شناسی در بورس به تنهایی برای تحلیل بازار و مدیریت معاملات کاربرد ندارد، اما در کنار نمودارهای میلهای و خطی میتواند نتایج خوبی را در اختیارتان بگذارد و نقطه قوت آن که مشخص کردن بهترین زمان برای خرید سهم است، را میتوان دلیل محبوبیت این روش بین تحلیلگران حوزه تکنیکال دانست.
معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی
الگوهای کندل استیک برای معاملات وابسته به تحلیل تکنیکال ابزار مهمی به شمار می آیند. یاد گرفتن تشخیص این الگوها به معامله گران اجازه می دهد تا روندهای احتمالی بازار را شناسایی کنند و بر اساس این تحلیل ها تصمیمات معاملاتی خود را بگیرند. الگوهای کندل استیک مختلفی وجود دارند که می توانند حرکت های صعودی یا نزولی قیمت ها را نشان دهند. این مقاله به طور خلاصه به توضیح الگوهای کندل استیک می پردازد و سپس 10 الگوی برتر و ضرروی برای همه معامله گران را معرفی می کند.
الگوی کندل استیک (شمعی) چیست؟
کندل استیک یک میله جداگانه در نمودار است که حرکت قیمت یک دارایی خاص را در یک بازه زمانی معین نشان می دهد. اطلاعاتی که کندل استیک ارائه می دهد شامل قیمت باز شدن، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن در آن بازه زمانی است.
الگوهای کندل استیک با بررسی یک یا چند کندل در نمودار به معامله گران وابسته به تحلیل تکنیکال در پیش بینی حرکات آتی و الگوهای قیمتی دارایی های مالی (مانند جفت ارزها، سهام و غیره) کمک می کنند. الگوهای کندل استیک در نمودار این دارایی ها قابل رویت هستند و برای تحلیل بازار مورد استفاده قرار می گیرند. مقالات ما در مورد تشخیص الگوهای کندل استیک آغازی بی نظیر برای یادگیری نحوه شناسایی و تحلیل کندل های نمودار جهت داشتن معاملات سودده است.
الگوهای کندل استیک می توانند صعودی یا نزولی باشند
به منظور تشخیص و اعمال متداول ترین الگوهای کندل استیک در استراتژی های معاملاتی، معامله گران باید بدانند که چگونه این الگوها می توانند بر جهت بازار (روند) تأثیر بگذارند. جدول های زیر دو نوع اصلی حرکت های قیمت که توسط کندل استیک ها مشخص می شوند را خلاصه می کنند. بسیاری از این الگوها در لیست 10 الگوی برتر ما درج شده اند.
کندل شناسی در بورس چیست و آشنایی با انواع آن؟
کارشناسان حوزه بورس برای تحلیل بازار معمولا از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میکنند؛ و تحلیلگران تکنیکال این کار را با رسم سه نمودار کندل استیک، میلهای و خطی انجام میدهند. کندل شناسی علم رسم کردن، خواندن و پیشبینی بازار از طریق کندلها است و به عبارتی یک معاملهگر بورسی از طریق کندل شناسی در کنار بهره مندی از سایر استراتژی هایی نظیر استراتژی پرایس اکشن، تحلیل خط روند، امواج الیوت، میتواند معاملات خود را در روز مدیریت کند.
کندل استیک چیست؟
کندل و کندل استیک چیست؟ کندل در لغت به معنای شمع و کندل استیک (Candlestick) به معنای شمعدان است؛ و نمودار شمعی به مجموعهای از کندلها گفته میشود که پشت سر هم رسم میشوند و روند بازار را نمایش میدهند. نمودار کندل استیک زمانی کاربرد دارد که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند و در نتیجه، رسم نمودار الگویی شامل نقاط حمایت و مقاومت سهم را در اختیار تحلیلگر میگذارد که منجر به انتخاب قیمت مناسب برای خرید میشود.
علم کندل شناسی در بورس اگرچه زیرمجموعه روش تحلیل تکنیکال است، اما در حوزه روانشناسی بورس هم کاربرد دارد. از آنجایی که روند حرکت هر سهم در بازار ناشی از تصمیمات معاملهگران است، بنابراین نمودار شمعی احساسات سرمایهگذاران و هیجاناتی که بازار تحت تاثیر معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی آن قرار میگیرد را نمایش میدهد؛ و این موضوع را میتوان از دیگر کاربردهای کندل استیک به حساب آورد.
اجزای نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک در حقیقت از دو بخش اصلی «بدنه» و «سایه» تشکیل شده است؛ و رسم آن بر پایه تعدادی مولفه و انتخاب یک بازه زمانی (از یک ثانیه تا یک ماه) انجام میشود. در تصویر روبرو نمونهای از کندل را مشاهده میکنید که اجزای کندل به شرح زیر است:
- بالاترین قیمت: بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- قیمت باز شدن: اولین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- پایینترین قیمت: کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- سایههای بالا و پایین: سایهها در هر کندل نشاندهنده میزان خرید و فروش در آن بازه زمانی هستند. اگرچه کندلها انواع گوناگونی دارند اما در حالت کلی، اگر سایه بالایی در کندل بلندتر باشد، از بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدا و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه معاملاتی حکایت دارد که موجب کاهش قیمت پایانی نسبت به قیمت عرضه خواهدشد. اما بلندتر بودن سایه پایینی، بیانگر بیشتر بودن قدرت فروشندگان در ابتدا و قدرت یافتن خریداران در زمان پایان بازه معاملاتی و افزایش قیمت پایانی است.
- بدنه: یکی دیگر از اجزای نمودار کندل استیک که قدرت خرید و فروش سهم را نشان میدهد، بدنه است. نموداری که در آن رنگ بدنه سبز یا سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بالاتر است، به عبارتی قیمت سهم رشد داشته است. اما اگر بدنه قرمز یا مشکی باشد، قیمت سهم کاهش یافته و قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است. همچنین بدنه بزرگتر بیانگر بالا بودن قدرت خرید و فروش در آن سهم است.
انواع شمعها در کندل شناسی
شمعها در نمودار کندل استیک، به اشکال مختلفی ظاهر میشوند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. معاملهگران برای شناسایی انواع شمعها در کندل شناسی، از الگوهای کندل استیک استفاده میکنند. این الگوها به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشوند که در هر دو گروه، میتوان انواع شمعهای بدون سایه، بدون بدنه، با سایه خیلی بلند یا خیلی کوتاه و… را مشاهده کرد.
همچنین گاهی در نمودار کندل استیک، چند الگو در امتداد هم شکل میگیرند که شامل انواع شمعها هستند. مثلا اگر ما بازه زمانی یک ماه را انتخاب کنیم، ممکن است در ابتدا انواع شمعهایی ظاهر شوند که نشان از قدرت معاملهگران دارند (الگوی شماره 1)، در هفته دوم الگو تغییر میکند و شکست سهم را نشان میدهد (الگوی شماره 2) و در هفته آخر ماه انواع شمعهایی ظاهر میشوند که نشان از بازگشت سهم دارند (الگوی شماره 3).
برای درک بهتر انواع شمعها در کندل شناسی، در ادامه به بررسی چند الگو و چگونگی نمایش شمعها در هر الگو میپردازیم.
الگوهای کندل استیک
انواع کندل شناسی با توجه به ویژگیهای سهم و شرایط بازار در بازه معاملاتی انتخاب شده، طبق الگوی خاصی نمایش مییابند. هر کدام از الگوهای کندل استیک دارای نام و ویژگی مخصوص به خود هستند، مثلا ممکن است الگویی بدون سایه یا حتی بدون بدنه باشد! بنابراین در ادامه به معرفی چند الگو که در بحث کندل شناسی بیشترین کاربرد را دارند، میپردازیم.
1/ کندل مارابوزو (Marubozu)
کندل مارابوزو از نظر شکل ظاهری تنها از قسمت بدنه تشکیل شده است و میتواند سبز یا سفید و قرمز یا مشکی باشد. الگوی مارابوزو اغلب در انتهای یک روند صعودی یا نزولی تشکیل میشود.
مارابوزو سبز یا سفید: این مارابوزو اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود، نشان از ادامه رشد قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی تشکیل شود بیانگر حرکت معکوس قیمت سهم در ادامه بازار است.
مارابوزو قرمز یا مشکی: ظاهر شدن این مارابوزو در انتهای روند صعودی نشان از سقوط قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی ظاهر شود، بیانکننده این است که روند جاری ادامه خواهد داشت.
2/ کندل بلند (Long Candle)
الگوی کندل بلند تا حد زیادی شبیه مارابوزو است، با این تفاوت که سایههای بالایی و پایینی کوتاهی هم دارد.
زمانی که این کندل با رنگ قرمز یا مشکی ظاهر شود، ادامه مسیر به صورت نزولی، و زمانی که با رنگ سبز یا سفید نمایش یابد، ادامه مسیر به صورت صعودی را انتظار خواهیم داشت.
به عبارتی کندل بلند از وجود ثبات در بازار حکایت دارد و با ظهور آن به رنگ قرمز تا مدتی بیشتر افراد فروشنده و با ظهور به رنگ سبز برای مدتی بیشتر افراد خریدار خواهند بود.
3/ کندلهای سهتایی (Three candles patterns)
کندلهای سهتایی همانطور که از نامشان پیداست از قرارگیری متوالی سه شمعدان با بدنه و سایههای متوسط تشکیل میشوند؛ و شامل دو مدل: سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (Three White Soldiers) هستند. دقت کنید در این الگو توالی شمعدانها مهم است و نباید بین آنها فاصلهای وجود داشته باشد. مثلا دو شمعدان با روند نزولی و سپس ظهور یک شمعدان صعودی، نمیتواند در الگوی سهتایی قرار بگیرد.
در الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) سه شمعدان با رنگ مشکی یا قرمز با حرکت نزولی ظاهر میشوند که احتمالا در ادامه آن، معاملهگران شاهد کاهش قیمت سهم خواهند بود؛ و به عبارتی تعداد فروشندگان همچنان بیشتر از خریداران است.
اما الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) برعکس حالت قبل است. یعنی ظهور سه شمعدان سفید یا سبز به شکل متوالی با حرکت صعودی؛ که بیانگر وجود خریداران قوی و افزایش قیمت سهم در ادامه خواهد بود.
4/ کندل دوجی (Doji)
کندل دوجی الگویی است که در زمان تضعیف یک روند ظاهر میشود. اگر الگوی دوجی در امتداد یک روند صعودی ظاهر شود، خبر از کم شدن قدرت خریداران دارد؛ و اگر در امتداد یک الگوی نزولی ظاهر شود گویای کاهش تعداد فروشندگان است.
از نظر ظاهری، دوجی کندلی بدون بدنه و دارای سایههایی بلند است و شامل سه مدل: دوجی سنجاقک، دوجی پایه بلند و دوجی سنگ قبر میشود.
زمانی که در سهمی قیمت شروع و پایان برابر باشد، با افزایش تعداد خریداران، دوجی سنجاقک و با افزایش تعداد فروشندگان، دوجی سنگ قبر ظاهر میشود. اما گاهی تردید زیادی درباره سهم وجود دارد و علاوه بر برابر بودن قیمت شروع و پایان، قدرت فروشندگان و خریدان هم تقریبا برابر است! که در این حالت شاهد رسم دوجی پایهبلند خواهیم بود.
5/ کندل چکش (Hammer)
این الگو ظاهری شبیه نام خود دارد، یعنی بدنهای کوتاه و مربعی با سایه پایینی بلند که طول سایه حداقل دو تا سه برابر بدنه است. کندل چکش سایه بالایی ندارد یا سایه بالایی آن بسیار کوتاه است.
معمولا زمانی که قرار است یک روند نزولی پایان یابد (مثلا پس از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، یک کندل چکش ظاهر میشود. اگر کندلی که پس از چکش رسم میشود، حرکت صعودی داشته باشد، الگوی ما معتبر و در غیر اینصورت نامعتبر است. البته این موضوع را از رنگ کندل چکش هم میتوان حدس زد؛ معمولا چکشهای سبز یا سفید اعتبار بیشتری دارند و احتمال صعودی شدن حرکت پس از تشکیل آنها بیشتر خواهد بود.
6/ کندل ابر سیاه (Dark Cloud)
کندل ابر سیاه برعکس الگوی چکش است و در امتداد یک روند صعودی (مثلا پس از تشکیل الگوی سه سرباز سفید) ظاهر میشود و برعکس شدن روند جاری را خبر میدهد.
از نظر ظاهری رنگ بدنه مشکی یا قرمز، با سایههایی کوتاه یا حتی بدون سایه است.
قیمت باز شدن سهم در این کندل گاهی برابر با قیمت بسته شدن در کندل قبلی و اغلب بیشتر از آن است. معاملهگران ظاهر شدن الگوی کندل ابر سیاه را هشداری برای خروج از سهم قلمداد میکنند.
7/ کندل هارامی (Harami)
هارامی کلمهای ژاپنی است که اشاره به باردار بودن دارد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید الگوی کندل هارامی با تشکیل یک شمعدان بزرگ (مادر) و یک شمعدان کوچک (نوزاد) در میانه آن، توصیف درستی از نام خود را ارائه میدهد. کندل هارامی شامل دو حالت صعودی (Harami Bullish) و نزولی (Harami Bearish) است؛ و معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی معاملهگران آن را به عنوان یک الگوی ضعیفِ بازگشتی در روند بازار میشناسند.
به عبارتی الگوی کندل هارامی میگوید که قیمت از روند قبلی خود (خواه نزولی باشد یا صعودی) جدا خواهد شد؛ اما اینکه روند معکوس میشود یا سهم بدون روند به مسیر خود ادامه میدهد، مشخص نیست! و این مشخص نبودن میتواند آشفتگی بازار را در پی داشته باشد؛ چرا که برخی افراد توقف روند را به فال نیک گرفته و وارد معامله برای خرید یا فروش سهم میشوند و برخی دیگر منتظر روند پیدا کردن سهم در بازار میمانند.
سخن آخر
وجود الگوهای مختلف در بحث کندل شناسی، احتمالا موجب سردرگمی کاربران و پیچیده به نظر رسیدن این مبحث خواهد شد! اما دقت کنید که کندل در حالت کلی از اجزای ثابتی تشکیل میشود و تنها نحوه قرارگیری این اجزا در الگوهای مختلف متغیر است، بنابراین شما با بررسی نمودار چندین سهم و روند حرکتی آنها در بازار، به راحتی قادر به درک مبحث کندل استیک خواهید بود.
گفتنی است اگرچه کندل شناسی در بورس به تنهایی برای تحلیل بازار و مدیریت معاملات کاربرد ندارد، اما در کنار نمودارهای میلهای و خطی میتواند نتایج خوبی را در اختیارتان بگذارد و نقطه قوت آن که مشخص کردن بهترین زمان برای خرید سهم است، را میتوان دلیل محبوبیت این روش بین تحلیلگران حوزه تکنیکال دانست.
الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ کندل Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال
الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال اهمیت بالایی دارند، در این مقاله شما را با کندل های Hammer و Inverted hammer بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟
hammer یک الگوی ژاپنی است .
تشخیص : یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است .
کارکرد : این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند .
اعتبار الگو : اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است . همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود .
صحیح بودن الگو : در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد .
الگو چکش یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی تشکیل میگردد و میتواند موجب مثبت شدن بازار بشود.
الگو چکش از یک دم بلند و کشیده و بدنه های کوچک و مربعی شکل تشکیل شده است این الگو یا اصلاً شاخه ندارد یا این که اندازه شاخ بسیار کوچک و قابل اغماض است.
اندازه دم باید حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه باشد.
رنگ بدنه کندل اهمیتی ندارد و میتواند صعودی یا نزولی باشد اما با توجه به ماهیت صعودی الگو طبیعتاً اگر رنگ بدنه مثبت باشد بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.
به عنوان مثال :
در تصویر زیر می توانید الگوی چکش را که موجب بازگشت روند نزولی در نمودار قیمت سهام فولاد مبارکه اصفهان شده است مشاهده نمایید.
فلسفه روانشناسی الگوی چکش
تحلیل تکنیکال علم آمار و احتمالات است تقریباً هیچ یک از قواعد تکنیکال از دلیل و اثبات ریاضی برخوردار نیستند و صرفاً برمبنای تجربه و بررسیهای آماری به دست آمده اند با این وجود هر جا که بتوانیم سعی کنیم تا حد امکان فلسفه روانشناسی پشت قضیه را نیز برایتان بازگو نماییم تا منطق آن روشن تر بشود و درک بهتری نسبت به آنچه عملاً در پشت پرده بازار در حال وقوع است حاصل گردد.
در الگوی چکش می توان گفت قیمت در انتهای یک روند نزولی پس از سقوط تا پایین ترین حد ممکن ناگهان به سطح حمایت مستحکمی برخورد نموده و حتی اندکی درون این محدوده حمایتی فرو رفته است.
اما به تدریج با افزایش قدرت خریداران بر روی نیروی دافعه صعودی افزوده گشته تا حدی که فروشندگان نهایتاً میدان نبرد را به طور کامل به خریداران باختهاند قیمت شروع به صعود نموده و حتی تا مجاورت قیمت بازگشایی اولیه رشد کرده است.
دم بلند و کشیده الگو نشانه نفوذ قیمت به درون محدوده مستحکم حمایتی و سپس بازگشت سریع آن است.
به همین دلیل است که می گوییم هرچقدر اندازه این دم بلند تر و کشیده تر باشد میزان قدرت و اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
نیروی دافعه خریداران موجب شده قیمت در طول دوم الگو تمام مسیر نزولی را مجدداً بالا بیاید و به نزدیکی نقطه بازگشایی برسد.
سهامدارانی که قبلاً از عدم فروش در اوایل بازار پشیمان بودند اکنون می بینند فرصت فروش در بالاترین قیمت ها برایشان مهیا شده است بنابراین از فروش خودداری نموده و حتی فشار صعودی را بیشتر می کنند دم بلند و کشیده الگو نشان می دهد فشار صعودی خریداران به قدری زیاد بوده که قیمت قادر به توقف در مجاورت محدوده حمایتی حتی فقط برای یک کندل نشده است.
کندل های قبل از الگوی چکش باید نزولی باشند.
قبلاً در مورد لزوم همخوانی روند با الگوهای شمعی ژاپنی صحبت کردیم.
در این جا نیز روند نزولی بودن کندل های قبل از الگوی چرخش نشانگر همخوانی الگو با روند جاری است.
عدم وجود شاخ از آن جهت حائز اهمیت است که نشان میدهد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن کندل دائماً در حال رشد بوده است.
یعنی خریداران حتی تا آخرین لحظات خوش بینی خود را نسبت به آینده بازار حفظ نموده و از خرید پشیمان نگشتند حیف که زمان به اتمام رسیده و کندل بسته شده است وگرنه قاعدتاً تا نقطه کلوز حتی بالاتر می آمد و خریداران می توانستند قیمتهای بالاتر را نیز بر روی تابلو ببینند.
در چنین مواقعی انتظار داریم به محض باز شدن کندل بعدی خریداران رویه قبلی را ادامه داده و حرکت رو به بالای قیمت در طول کندل بعدی ادامه یابد.
انتهای دم چکش نشان دهنده اصابت با یک سطح حمایت است.
نکته مهم تر اینکه صرفاً با یک خط حمایت مواجه نبودیم بلکه در واقع با یک محدوده حمایتی مواجه هستیم یعنی محدوده حمایتی را بهصورت یک خط تجسم نکنید بلکه آن را به صورت یک محدوده مستطیلی در نظر بگیرید این محدوده در تمام طول دوم چکش گسترده است.
بنابراین کندل های سمت راست و چپ الگو نباید بدنشان به درون این محدوده نفوذ نمایند یکی از اشتباهات رایج نوآموزان دقیقاً عدم توجه به همین نکته است:
بدنه کندل های راست و چپ الگوی چکش نباید با دم چکش اشتراک قیمت داشته باشند.
همچنین دوم کندلهای سمت راست و چپ به الگو نباید پایین تر از انتهای دم چکش باشد.
معاملهگری بر روی الگوی Hammer
الگوی چکش یک الگوی مثبت و امیدوارکننده است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود و سهامداران را نسبت به آینده بازار خوشبین می سازد دقت کنید که نباید به محض مشاهده الگوی چکش بلافاصله اقدام به خرید سهام بکنید بلکه باید صبر کنید و منتظر بمانید تا اولاً چکش به طور کامل تشخیص تشکیل و تثبیت بشود.
اصطلاحا هم میگویند کندل باید بسته شود.
دوما در کندل های بعدی فقط در صورتی که قیمت از سقف الگوی چکش به سمت بالا عبور نماید اجازه دارید وارد بازار شوید.
حد ضرر در الگوی چکش اندکی پایین تر از انتهای دم چکش تعریف می شود الگوی چکش قادر به پیشنهاد کردن حد سود نیست و نمیتواند تارگت مشخصی را به شما پیشنهاد بدهد اما اغلب پس از مشاهده الگوی چکش انتظار داریم حداقل ۲ الی ۳ کندل به سمت بالا صعود نمایند
الگوی چکش هنگامی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روند نزولی به یک محدوده حمایتی مستحکم برخورد نماید نفوذ قیمت درون محدوده حمایتی با نیروی دافعه قدرتمندی مواجه میشود که موجب رانده شدن قیمت به سمت بالا میگردد نفوذ به درون محدوده حمایتی و سپس صعود و بازگشت سریع قیمت به سمت بالا و اثری را بر روی نمودار باقی می گذارد که آن را به صورت بلند و کشیده الگوی چکش مشاهده می کنید هرچه اندازه این دو بلندتر باشد نشانه آن است که قدرت و اعتبار محدوده حمایتی فوق نیز بیشتر بوده است.
محدوده دوم چکش یک ناحیه قدرتمند حمایتی را ترسیم میکند که در حالت عادی انتظار داریم کندن های قبل و بعد از الگوی چکش نیز نتوانند با بدنه خود به درون این منطقه نفوذ نمایند این نکتهای است که بسیاری از نو آموزان به آن دقت نمیکنند و باعث میشود جنگندههای نادرستی را به عنوان الگوی چکش در نظر بگیرند.
نقض شدن الگوی چکش
نقطه نقض شدن الگوی چکش دقیقاً در انتهای دم آن قرار دارد یعنی اگر قیمت به جای این که سقفش کفش را به سمت بالا بهش کند نزول نموده و به زیر کفش الگو برود اصطلاحا میگوییم الگوی چکش نقض شده است به همین دلیل حد ضرر را دقیقاً زیر دم چکش در نظر میگیریم
الگوی چکش ذاتاً یک الگوی بازگشتی صعودی است اما در صورتی که این الگو نقض بشود نقش آن کاملاً معکوس گشته و تبدیل به یک الگوی ادامه دهنده نزولی بسیار قدرتمند میشود به گونهای که حتی یک سیگنال فروش اندکی پایین تر از دم چکش صادر خواهد شد.
معمولاً در یک روند نزولی با تعداد زیادی از الگوهای چکش نقض شده مواجه می شوید که کف آنها شکسته شده برای نزول تندی را ایجاد میکنند وقوع این نوع از چکش های نقض شده در طی یک روند نزولی امر رایجی است که می تواند سیگنال های بسیار خوبی را جهت استفاده فروشندگان صادر نماید این چکش ها به معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی ویژه اگر بدن های سیاه رنگ داشته باشند از قدرت نزولی بیشتری برخوردارند
مثال هایی از الگوی چکش
مثال 1)
در تصویر زیر میتوانید الگوی چکش را بر روی نمودار زیر مشاهده نمایید همان طور که ملاحظه می کنید این الگو منجر به اتمام روند نزولی و حتی صعودی شدن آن شده است.
سعی کنید یک بار دیگر مجموعه نکاتی را که درباره الگوی چکش معرفی الگوی چکش در الگوهای کندلی آموختید در ذهن خود مرور کرده و با آنچه در تصویر زیر مشاهده می کنید مقایسه نمایید.
الگوی چکش از یک بدنه کوچک و مربعی تشکیل می شود
این الگوی یک دم بلند و کشیده اندازه دم حداقل ۲ الی ۳ برابر بدنه است
رنگ الگو فاقد اهمیت است اما صعودی بودن بدنه میتواند موجب تقویت اعتبار آن بشود
انتهای دم نشانگر وجود یک سطح حمایت مستحکم است
بنابراین کندل های سمت چپ و راست الگو نباید از انتهای دم چکش پایین تر بروند
محدوده ی دم الگوی چکش نشانگر یک محدوده حمایتی است که کندل های مجاور الگو درون محدوده دم چکش نفوذ نمیکنند.
مثال ۲)
تصویر بالا نمودار سهام ایران خودرو را در تایم فریم روزانه نشان می دهد
همانطور که ملاحظه می کنید تشکیل الگوی چکش بر روی سطح حمایت ۲۰۰ تومان موجب اتمام روند نزولی قیمت این سهم شده است.
الگوی چکش وارونه
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی ظاهر می گردد و می تواند موجب صعود قیمت بشود.
الگوی چکش وارونه کاملاً مشابه الگوی چکش است با این تفاوت که دم خودش را از دست داده و در عوض شاخ بلند و کشیده ای دارد.
اندازه شاخ حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه است یا اصلاً دم ندارد و یا یک دم کوچک و قابل اغماض خواهد داشت.
رنگ بدنه میتواند سیاه یا سفید و طبیعتاً صعودی بودن بدن موجب افزایش قدرت و اعتبار الگو خواهد شد.
تمام نکاتی که درباره الگوی چکش ذکر کردیم درباره این الگو نیز عیناً صادق هستند نقطه مناسب برای خرید اندکی بالاتر از سقف اروگوئه قرار دارد حد ضرر نیز اندکی پایین تر از کفش الگو انتخاب می شود.
الگوی چکش وارونه صرفاً در روندهای نزولی ظاهر می شود پس حداقل دو الی سه کندل قبل از آن باید سیاه رنگ و نزولی باشند.
نمیتوان تارگت دقیق برای این الگو بیان نمود ولی انتظار داریم بازار پس از مشاهده الگو حداقل برای ۲ الی ۳ کندل بعدی صعودی بشود و در تصویر زیر الگوی چکش وارونه را بر روی نمودار مشاهده می کنید.
احتمال تشکیل الگوی چکش وارونه نسبت به الگوی چکش به مراتب کمتر بوده و همچنین از قدرت و اعتبار کمتری برخوردار است.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با الگو ها و کندل های چکش و چکش وارونه برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
دیدگاه شما