بهترین روش سرمایه گذاری در بورس؛ مستقیم و غیر مستقیم
روش های سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم در بورس کدامند؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش انواع سرمایه گذاری در بورس را به همراه مزایا و معایب معرفی کرده ایم.
سرمایه گذاری در بازارهای مالی، به ویژه بورس، نیازمند دانش گسترده مرتبط با آن بازار و قدرت تحلیل و پیشبینی بالا است. در واقع ماهیت بازار بورس فرصت افزایش سرمایه و سود را برای سرمایهگذاران و فعالان بازار بورس ایجاد کرده است، اما همه سرمایهگذاران توانایی بهرهگیری از این فرصت را ندارند. سرمایهگذاران بازار بورس ممکن است به دلایل مختلف مانند عدم آشنایی کامل با ترفندهای سرمایه گذاری، کمبود زمان و. قادر به فعالیت در این بازار نباشند. بااین حال، از سرمایه و تمایل لازم برای حضور در بورس برخوردارند.
ورود سرمایه بیشتر به بازار بورس علاوه بر اینکه روشی سودآور برای سرمایهگذاران است، موجب رونق گرفتن بخشهای مختلف صنعت و توسعه یافتن شرکتها و پروژههای مهم نیز میشود. بنابراین، بهتر است زمینه لازم برای حضور تمام مردم به یک اندازه مهیا باشد. برای وارد کردن این سرمایهها به بازار بورس، فعالان و شرکتهای مختلفی آماده خدماترسانی هستند که حضور مستقیم و غیرمستقیم سرمایهگذاران را میسر میسازند.
معرفی انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
بر اساس یک دستهبندی کلی، انواع سرمایه گذاری در بورس به دو روش سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. اینکه یک سرمایهگذار بتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در این بازار حضور داشته باشد، کاملاً بستگی به شرایط وی دارد. در این دستهبندی، افرادی که سطح دانش مالی و ریسکپذیری بالا و همچنین زمان کافی برای تحلیل بازار و شرکتهای مختلف را دارند، به صورت حضوری در بورس سرمایه گذاری میکنند. افرادی که فاقد ویژگیهای ذکر شده هستند، قادر به سرمایه گذاری مستقیم نخواهند بود.
سرمایه گذاری مستقیم در بورس
بازار بورس، یک بازار مالی پر نوسان است و وجود همین نوسانات موجب ریسک بالای سرمایه گذاری در آن شده است. در واقع تمام فعالان میخواهند سهام را با کمترین قیمت بخرند و با بیشترین قیمت بفروشند، همین امر موجب نوسانات شدید و ریسک بالای فعالیت در بازار سرمایهگذار شده است. بنابراین، حضور در بورس به دانش و مهارت تحلیل اطلاعات و سیگنالها، زمان کافی برای بررسی و تحلیل وضعیت شرکتها و همچنین روحیه ریسکپذیر نیاز دارد. افرادی با این ویژگیها میتوانند به صورت مستقیم از سرمایه خود برای سرمایه گذاری و معامله در بازار بورس بهره بگیرند و سود زیادی از آن کسب کنند. برای سرمایه گذاری مستقیم در بازار بورس میتوانید به دو روش زیر اقدام کنید:
سرمایه گذاری در بورس به صورت حضوری
در روش سرمایه گذاری مستقیم در بورس میتوانید به صورت حضوری به کارگزاری یا تالار بورس مراجعه کرده و با پر کردن فرم خرید و فروش سهام، درخواست معامله خود را ثبت کنید. البته این روش مدت زیادی است که دیگر کاربرد ندارد. فعالیت آنلاین کارگزاریها و امکان ثبت سفارش آنلاین موجب راحت شدن امور و عدم نیاز به حضور اشخاص در کارگزاریها و تالار بورس شده است. البته شعبه کارگزاریها به منظور امکان دسترسی راحت افراد و ارتباط گرفتن حضوری در تمام شهرها وجود دارند. بنابراین، در صورت وجود هرگونه مشکل امکان ایجاد ارتباط تلفنی یا حضوری با پرسنل کارگزاری و کارمندان سازمان بورس وجود دارد.
سرمایه گذاری در بورس به صورت اینترنتی
با پیشرفت تکنولوژی، امکان حضور اینترنتی و معاملات آنلاین به منظور تسهیل امور و عدم نیاز به حضور مردم در تالار بورس و کارگزاریها ایجاد شده است. برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس به روش آنلاین لازم است ابتدا در سامانه سجام ثبت نام کرده و بعد از انتخاب یک کارگزاری و احراز هویت، کد بورسی خود را دریافت کنید. با استفاده از کد بورسی میتوانید در سبد سهام (پورتفو) و سایت کارگزاری خود اقدام به معامله و خریدوفروش اوراق بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس بهادار کنید.
سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس
آن دسته افرادی که دانش، مهارت و زمان کافی برای سرمایه گذاری مستقیم را ندارند، سرمایه خود را در قالب یک سرمایه گذاری غیرمستقیم در دست افراد کار بلد و آشنا با پیچ وخم و چالشهای بازار قرار میدهند. این افراد از دانش لازم و قدرت تحلیل بالایی برخوردارند و بخش اعظم زمان خود را به تحلیل بازار و پیش بینی وضعیت شرکتها در روزها، ماهها و بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس حتی گاهی سالهای آینده اختصاص میدهند.
انواع روش های سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس
همانطور که بیان شد، سرمایه گذاری غیر مستقیم به افرادی حرفهای، باتجربه و دارای مهارت کافی در تحلیل درست بازار نیاز دارد. بنابراین، برای اطمینان از بازدهی سرمایه به افراد یا تیم قدرتمند و کار بلد نیاز است. روش های سرمایه گذاری در بورس به صورت غیرمستقیم، بسته به واسطهای که برای سرمایه گذاری خود انتخاب میکنید به دو نوع سرمایه گذاری از طریق شرکتهای سبدگردان و سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری تقسیم میشود. ویژگیهای هر یک از این روشها میتواند مزایا و معایبی برای سرمایهگذاران به شمار بیایند.
سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری
در روش سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس با استفاده از صندوقهای سرمایه گذاری، در واقع سرمایه شما به بخشی از یک سرمایه بزرگتر تبدیل میشود که برای خرید و فروش مجموعهای از انواع اوراق بهادار مورداستفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه سرمایه شما تنها بخشی از سرمایه موجود در صندوق است، در تمام سود یا زیانهای سبد اوراق بهادار سهیم خواهید بود. بنابراین، در این نوع سرمایه گذاری غیرمستقیم هر شخص بسته به میزان سرمایه خود از صندوق، متحمل ضرر یا سود میشود.
مزایای سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری شامل موارد زیر هستند:
مدیریت مالی حرفهای : در این روش، سرمایه شما در دست یک تیم حرفهای متشکل از افراد با مهارت و کاملاً آشنا با ترفندها و دانش تخصصی سرمایه گذاری در بازارهای مالی قرار میگیرد. بنابراین، امکان بازدهی سرمایه بیشتر شده و امکان ضرر کاهش پیدا میکند.
کاهش ریسک سرمایه گذاری : آنچه موجب کاهش ریسک معاملات میشود، تصمیمات درست و به موقع است. یک تیم حرفهای و متخصص با استفاده از دانش و مهارت تحلیل خود به بررسی بازار و شرکتهای عضو آن میپردازد و با سرمایه گذاریهای منطقی و تشکیل یک سبد متنوع، ریسک سرمایه گذاری را کاهش میدهد.
نظارت و شفافیت اطلاعاتی بالا : سپردن یک سرمایه بزرگ در دستان اشخاص دیگر میتواند فرصت سوء استفاده از آن را افزایش دهد. این در حالی است که صندوقها در دورههای زمانی مشخص بازرسی میشوند و صحت اطلاعات سرمایه گذاری و فعالیت آنها توسط سه نهاد سازمان بورس و اوراق بهادار، حسابرس و متولی به طور کامل مورد بررسی قرار میگیرد. این امر موجب افزایش اطمینان سرمایهگذاران و ترغیب شدن آنها به سرمایه گذاری غیرمستقیم در صورت عدم امکان سرمایه گذاری مستقیم میشود.
نقدشوندگی بالا : صندوقهای سرمایه گذاری از ضامن نقدشوندگی برخوردارند. این یعنی، هر زمان که تمایل به بیرون کشیدن سرمایه خود داشته باشید میتوانید برای این کار اقدام کنید و برای نقد شدن پول خود، دچار مشکل نشوید.
افزایش تنوع سرمایه گذاری : معمولاً با یک مقدار مشخص سرمایه تنها میتوان در تعداد کمی شرکت سرمایه گذاری کرد و تنوع سبد بسیار کمتر است. این در حالی است که با قرار گرفتن سرمایه شما در یک صندوق بزرگ، تنوع سبد افزایش پیدا کرده و گزینههای متنوعتری در دسترس شما قرار میگیرد.
صرفهجویی در نسبت مقیاس : تحلیل، بررسی، ارزشگذاری، معاملات و. در روشهای سرمایهگذری در بورس به صورت غیرحضوری با هزینههایی همراه هستند که باید از جانب سرمایهگذاران پرداخته شوند. با سرمایه گذاری در یک صندوق بزرگ، هزینههای بیان شده میان سرمایه گذاران سرشکن میشود و صرفهجویی در هزینهها اتفاق میافتد.
با وجود مزایای متعدد بهرهگیری از صندوقهای سرمایه گذاری، معایب و ریسکهایی نیز در استفاده از آنها مشاهده میشود. این معایب شامل موارد زیر هستند:
تغییر سود اوراق با درآمد ثابت : همواره بخشی از سرمایه صندوقها به اوراق بهادار با درآمد ثابت اختصاص پیدا میکند. بنابراین، ریسک تغییر سود اوراق با درآمد ثابت را نمیتوان نادیده گرفت. زیرا ممکن است تغییر سود اوراق با درآمد ثابت بر سود و بازده صندوقها نیز تأثیر بگذارد. درصد سرمایه صندوقها در این اوراق بهادار، بسته به نوع و ماهیت صندوقهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارند.
ریزش ارزش سهام قرار گرفته در پورتفوی صندوق نیز از جمله ریسکهای این روش شمار میآید. البته باز هم بسته به نوع و ماهیت صندوق، میزان سهام آن نیز میتواند متفاوت باشد.
سرمایه گذاری از طریق شرکتهای سبدگردان
یکی دیگر از انواع سرمایه گذاری در بورس، بهرهگیری از شرکتهای سبدگردان است. در این روش، یک سبد بر اساس ویژگیها، سرمایه و میزان ریسکپذیری هر سرمایه ایجاد میشود و نظارتها و تصمیمگیریهای لازم و به موقع برای آنها اعمال میشود. بعد از چیدن سبد، در صورت تغییر شرایط بازار و امکان تأثیر آن بر سرمایه، تصمیمهای لازم توسط مدیر اتخاذ میشوند. تمام این تصمیمات به گونهای اتخاذ میشوند که سبد مورد نظر با بیشتری بازدهی و کمترین زیان مواجه شود. بنابراین، میزان هر یک از داراییها و زمان تمام معاملات به صورت دقیق ثبت میشوند. استفاده از این روش سرمایه گذاری غیرمستقیم بورس از مزایای زیر برخوردار است :
روش سرمایه گذاری در اینجا غیر مستقیم است، اما مالکیت شما بر تمام داراییها و اوراق بهادار به صورت مستقیم است. بنابراین، تنها مدیریت دارایی توسط سبد گردان انجام میشود و مدیریت سرمایه شما به صورت اختصاصیتر است.
توانایی سبد گردان در مدیریت سرمایه و افزایش بازدهی آن بسیار مطلوب است. این افراد همچنین از مشاوره تیم مدیران سرمایه گذاری شرکت خود بهره میگیرند. بنابراین، تمام تصمیمات بر اساس دانش تخصصی و تحلیلی بازار انجام میشود و ریسک سرمایه گذاری شما به شدت کاهش پیدا میکند.
سبد با توجه به خصوصیات و میزان ریسکپذیری سرمایهگذار و با ساختاری منسجمتر و منعطفتر ایجاد میشود. بنابراین، با اهداف سرمایهگذار همجهتتر است.
کارمزد و هزینههای در نظر گرفته شده برای سبدگردانی در مقایسه با سبدها بسیار بهتر و مطلوبتر هستند.
سود حاصل از سرمایه گذاری بورس با استفاده از روش سبد گردانی کاملاً به میزان مهارت و تجربه مدیر و سبد گردان شما وابسته است. اگر سبد شما در دست یک سبد گردان کار بلد و حرفهای نباشد، نحوه چیدن سبد باهدف بازدهی بالا سازگار نبوده و ریسک سرمایه گذاری شما افزایش پیدا میکند. یکی دیگر از معایب بهرهگیری از روش سبد گردانی، ضرر و زیانی است که به صورت مستقیم متوجه شما میشود. این برخلاف صندوق سرمایه گذاری است.
تفاوت سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری و شرکتهای سبد گردان
عمدهترین و مهمترین تفاوت سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس توسط سبد گردانها و صندوقهای سرمایه گذاری، نوع مالکیت سرمایهگذاران است.
همانطور که پیش تر بیان شد، مالکیت سهام و سایر اوراق بهادار در روش سبد گردانی مستقیماً به نام خود سرمایهگذار است. یعنی تمام اوراق بهادار به نام خود شما خریداری میشوند و تنها تفاوت آن با سرمایه گذاری مستقیم در بورس، وجود یک مدیر یا سبد گردان است که بر سرمایه و سود و زیان شما نظارت دارد.
این در حالی است که مالکیت شما در صندوق بر روی واحدهای صندوق است و هیچیک از اوراق بهادار به صورت مشخص با نام شما انجام نگرفتهاند. به این ترتیب، مدیریت تمام سرمایه صندوق توسط یک مدیر انجام میگیرد و هر سرمایهگذار به نسبت سرمایه خود در صندوق در سود و زیان سهم خواهد داشت. بنابراین، سود و زیان دو سهامدار با میزان سرمایه یکسان به یک اندازه خواهد بود.
اما در سبد گردانی با توجه به اینکه چیدن سبد با توجه به خصوصیات سرمایهگذار انجام میشود، ممکن است افراد با سرمایههای یکسان با سود و زیان متفاوت و متناسب با سبد خود رو به رو شوند.
سرمایه گذاری در بازار بورس میتواند بسیار جذاب و پربازده باشد، تنها در صورتی که سرمایهگذاران روشی متناسب با شرایط خود را انتخاب کنند و از آن بهره بگیرند. انتخاب روش مناسب از میان انواع روشهای سرمایه گذاری در بورس، از جمله مهمترین قدمها در جهت سرمایه گذاری منطقی و سودآور شناخته میشود. در صورت انتخاب سرمایه گذاری مستقیم به دانش و مهارت بالایی برای زنده نگه داشتن سرمایه و کسب سود از یک سبد کم ریسک را بیاموزید. در غیر این صورت، بهرهگیری از روش های سرمایه گذاری در بورس به صورت غیرمستقیم را به عنوان بهترین گزینه به شما توصیه میکنیم.
کاربرد نظریه پرتفوی مدرن در کاهش ریسک سبد سرمایه گذاری
هدف اصلی از فعالیت در بازار سرمایه کسب بازده است. به همین خاطر تشکیل پرتفوی مناسب از داراییهای متنوع اهمیت زیادی دارد. در سال ۱۹۵۲ بود که هنری مارکوویتز با چاپ مقالهای تلاش کرد تا نظریهای مدرن در رابطه با مدیریت پرتفوی ارائه دهد. او توانست با بررسی علمی نشان دهد که مدیریت سنتی پرتفوی پاسخگوی کسب بازدهی حداکثری با حد ریسک یکسان نیست. به عبارتی، مارکوویتز توانست ثابت کند که مجموعهای اوراق بهادار میتواند بازدهی حداکثری را با ریسک حداقلی رقم بزند. جالب است بدانید که هنری مارکوویتز بابت تلاشهایی که حول تئوری پرتفوی مدرن صورت داد، موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۰ شد.
آشنایی بهتر با مفهوم پرتفوی
احتمال زیاد همۀ شما درباره پرتفوی چیزهای زیادی میدانید. به صورت کلی پرتفوی یا سبد دارایی به مجموعهای از داراییهای متنوع گفته میشود که برای کسب بازدهی به صورت مناسبی انتخاب میشوند. امروزه مدیریت پرتفوی یکی از اساسیترین مهارتهایی است که برای فعالیت در بازار سرمایه احتیاج دارید. در گذشته رویکرد سنتی نسبت به پرتفوی اعتقاد داشت که یک نوع دارایی میتواند بازدهی مناسبی را رقم بزند. اما حالا چنین عقیدهای رایج نیست. در ادامه این مطلب با رویکرد مدرن مدیریت پرتفوی بر اساس نظریه مدرن پرتفوی بیشتر آشنا میشویم. ممکن است که شرکتهای مدیریت سرمایه و سبدگردانی از این روشها جهت مدیریت سبد استفاده کنند.
ایده اصلی نظریه پرتفوی مدرن یا MPT چیست؟
نظریه پرتفوی مدرن یا Modern Portfolio Theory به اختصار MPT نام دارد. این نظریه میخواهد نتیجه بگیرد که چگونه میتوان سبدی از انواع دارایی را تنظیم کرد تا با حد مشخصی از ریسک، بیشترین بازدهی ممکن حاصل شود.
در نظریه پرتفوی مدرن، قطعیت و بازدهی رؤیایی جایگاهی ندارد. بلکه بنابر اصول علمی، به بررسی رابطه میان بازدهی و ریسک میپردازد تا بتواند روشن کند بهترین بازدهی با حد ریسک یکسان با چه نوع چینشی از پرتفوی سازگار است. نظریه مدرن پرتفوی اصرار دارد که ایجاد تنوع در سبد دارایی برای کاهش ریسک ضروری است. در این نظریه تأکید میشود که ریسک یک سبد متنوع از داراییهای گوناگون، از ریسک هر یک از داراییها کمتر میشود.
این ایده به صورت شهودی نیز قابل درک است. فرض کنید که شما تنها یک سهم از صنعتی مشخص را داشته باشید. ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به آن سهم و صنعت، تمام پرتفوی شما را تهدید میکند. تنها کافی است که مشکلی برای تولید، فروش یا هر یک از مراحل دیگر عملکردی شرکت پیش بیاید، تا تمام سرمایه شما در معرض خطر قرار گیرد. حال اگر سبد متنوعی از سهام با صنعتهای گوناگون را تصور کنید، ریسک به صورت محسوسی کاهش پیدا میکند. حتی اگر یک صنعت به صورت کامل کنار برود، تنها به بخشی از پرتفوی شما آسیب میرسد و بخشهای دیگر به کسب بازدهی مشغول هستند.
مفروضات اصلی نظریه پرتفوی مدرن
نظریه پرتفوی مدرن بر پایه فرضهایی استوار است. وجود این فرضها برای کارایی لازم نظریه لازم است و تا حد زیادی به آنها وابسته است. به همین خاطر بررسی دقیق مفروضات نظریه میتواند به درک بهتر نظریه پرتفوی مدرن کمک کند.
- فرض اول بیان میکند که هر سرمایهگذار به قصد کسب بازدهی حداکثری وارد فضای سرمایهگذاری میشود. این فرض به نظر بدیهی میرسد، چرا که همۀ معاملهگران به فکر سود بیشتر هستند!
- فرض دوم اشاره میکند که هر نوع سرمایهگذاری را میتوان تنوع بخشید. فرقی ندارد که در چه حوزهای سرمایهگذاری کنید. در هر بخش میتوانید با خرید اقلام متنوع به سبد داراییتان تنوع ببخشید. در بورس نیز با خرید صندوقهای طلا، صندوقهای درآمدثابت و بهرهمندی از امکانات خریدوفروش سهام باعث تنوع پرتفوی خود شوید.
- فرض سوم مبتنی بر کاهش ریسک با افزایش تنوع است. در این مرحله سرمایهگذاران بر اساس بازدهی مورد انتظارشان و حد تحمل ریسکی که دارند، نوع پرتفوی و درصد هر دارایی در سبدشان بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس را تعیین میکنند.
- فرض چهارم میگوید که تمامی سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. با این فرض، رفتارهای پرخطر در بازار سرمایه در نظر گرفته نمیشود و گریز از ریسک را یک ویژگی عمومی تلقی میکند.
- فرض پنجم به رفتار عقلانی سرمایهگذاران اشاره دارد. به عبارتی، در نظریه پرتفوی مدرن فرض میکنیم که تمامی رفتارهای سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار سرمایه، به صورت منطقی رخ میدهد و احساسات در آن دخیل نیستند.
این 5 فرض ستونهای اصلی این نظریه را تشکیل میدهند.
ریسک و بازده مورد انتظار در نظریه پرتفوی مدرن
نظریه پرتفوی مدرن اشاره میکند که بازده مورد انتظار با سطح ریسک پرتفوی رابطهای مشخص دارد. شما میتوانید با انتخاب سطح ریسک خود، تناسب سبدی از داراییها را که میتوانند بیشترین بازدهی را نصیب شما کنند، محاسبه کنید. برای مثال، در سطح افرادی که کاملاً ریسکگریز هستند، صندوقهای درآمد ثابت پیشنهاد میشود! برای افرادی که ریسک بیشتری دارند، ترکیبی از صندوق درآمد ثابت، سهامهای مناسب یا صندوقهای سرمایهگذاری موردنظر قرار میگیرد. برای مطالعه بیشتر درباره ریسکهای سرمایهگذاری، باید درباره مدیریت سرمایه مطالعه کنید.
نکته قابل توجه در این بخش این است که در هیچ حالتی ریسک سرمایهگذاری صفر نخواهد شد. ما تنها میتوانیم ریسکهای غیرسیستماتیک را کنترل کنیم. ریسکهایی که بر سر یک صنعت یا گروه سایه انداختهاند و با چینش مناسب پرتفوی قابل کنترل هستند. اما نباید فراموش کنید که ریسکهای سیستماتیک بخشی از بازار است و ریسک بازار به صورت کلی حذفشدنی نیست.
چرا تنوع سبد دارایی ریسک را کاهش میدهد؟
در ابتدای مقاله اشارهای شد که با داشتن چند سهم میتوان ریسک را میان پرتفوی پخش کرد. در بیانی دیگر، اگر شما داراییهای متنوعی مانند اوراق مشارکت، صندوقهای سرمایهگذاری، طلا، ارز و سهام داشته باشید، میتوانید با مدیریت صحیح و جابهجاییهای هوشمند میان آنها به بازدهی حداکثری برسید. اما در مقابل، اگر تنها یک دارایی در دست شما باشد، ریسک سرمایهگذاری افزایش چشمگیری خواهد داشت. برای مثال اگر تنها طلا داشته باشید، سقوط قیمت انس جهانی طلا میتواند تمام دارایی شما را در معرض خطر قرار دهد.
به همین علت، کاهش ریسک با افزایش تنوع ارتباط تنگاتنگی دارد و همواره توصیه میشود که تنوع سبد دارایی خود را در هر شرایطی حفظ کنید.
مشکلات و ایرادات تئوری پرتفوی مدرن
با وجود کارایی و اهمیت تئوری پرتفوی مدرن، نباید آن را بدون ایراد دانست. هر نظریهای به فراخور مفروضات و فاصلهای که با دنیای آشوبناک واقعی دارد، دچار مشکلاتی میشود. نظریه پرتفوی مدرن نیز به واسطه همین موضوع دچار اشکال است. برای مثال این فرض که تمامی رفتارهای سرمایهگذاران عقلانی است، از پایه با واقعیت جور درنمیآید. هر معاملهگری حداقل یکبار واکنشهای هیجانی و احساسی را در بازار سرمایه تجربه کرده است.
همچنین فرض ریسکگریز بودن تمامی افراد نیز به نظر نادرست میرسد. در هر بازاری افرادی را شاهد هستید که ریسکهای وحشتناکی کردهاند و گاهی به سودهای کلان و گاهی هم به زیانهای بزرگ رسیدهاند! پس میتوان نتیجه گرفت که این فرض نیز نادرست است.
جمعبندی
با وجود ایرادات وارد بر این نظریه، ایده اصلی نظریه پرتفوی مدرن بسیار کارآمد است. در حدی که یکی از اصول مدیریت صحیح پرتفوی، تنوعبخشی به آن است. چیدن سبد دارایی متنوع بسیار مورد استقبال حرفهایهای بازار قرار میگیرد و کاهش ریسک آن نیز قابل درک است. به همین خاطر در هنگام چیدن پرتفوی، با توجه به حد تحمل ریسک خود، ترکیب مناسبی را برای سبد دارایی خودتان در نظر بگیرید.
چهار استراتژی در مورد زمان نگهداری سهام خریداری شده
یکی از اصلی ترین چالش های بازار بورس انتخاب استراتژی چیدن سبد سهام است. در این مقاله سه استراتژی در مورد زمان نگهداری سهام خریداری شده را توضیح بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس خواهیم دادکه چطورى پرتفوی بورسیمون رو بچینیم؟
1- استراتژی کوتاه مدت
نگهداری ۴۰ الی ۴۵ روزه

سهامداری که استراتژی را انتخاب می کند بیشتر به خرید سهامی علاقه مندند که در کوتاه مدت بتواند سوده باشد. طبق نظر اکثر کارشناسان بازار سرمایه زمان نگهداری سهام در استراتژی کوتاه مدت حدودا 40 روزه می باشد. پس سهامداران این استراتژی سهامشان را به امید کسب سود در بازه 30 الى 60 روزه خرید می کنند.
2- استراتژی میان مدت
نگهداری ۳ الی ۶ ماهه
سهامدارانی که در خرید سهام از این استراتژی استفاده می کنند می بایست سهام انتخابی را به مدت ۳ الی ۶ ماه نگهداری نمایند تا به سود مورد انتظار خود دست یابند.
3- استراتژی بلندمدت
نگهداری 9 ماهه الی 1 ساله و بیشتر
طبق نظر اکثر کارشناسان برای انتخاب استراتژی بلندمدت می بایست صبر ایوب داشت و سهام خریداری شده را بیشتر از یک سال نگهداری نماید تا به سود مطلوب خود دست یابد. اکثر شرکت های سرمایه گذاری از این استراتژی برای پرتفو استفاده می کنند. (آلومینیوم)
4- استراتژی نوسان گیری
نگهداری 1 روزه الی 10 روزه
در این روش معامله گران بصورت روزانه خرید فروش میکنند. هدف کسب سودهای کوچک حدود 2 تا 10 درصدی میباشد.
همچنین سرمایه گذاران عزیز میبایست مدیریت سرمایه گذاری و ریسک را هم مد نظر داشته باشند.
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
دیدگاه شما