نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد. به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. […]
صفحه اصلی تبلیغات و برندینگ اصول تبلیغ نویسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات بهویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایهگذاری است و نمیتوان آن را از اولولیتهای کاری خارج کرد، ولی بیتردید در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
به کمک ROI نهتنها میتوانیم ببینیم هزینههای تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینهها باید خرج شود، بلکه میتوانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانستهاند بهینه عمل کنند.بازگشت سرمایه، «ROI» یا «Return On Investment» همانطور که از نامش پیدا است به ما نشان میدهد که چقدر از سرمایهگذاری ما بر تبلیغات برمیگردد. درواقع بازگشت سرمایه به ما نشان میدهد که عملیات تبلیغاتی که انجام میدهیم چقدر اثرگذار است و چقدر سود ایجاد میکند.
تعریف دقیق و علمی بازگشت سرمایه این است که سود حاصل فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه از تبلیغات را منهای هزینه تبلیغات میکنیم و مقدار بهدستآمده را تقسیم بر هزینه کل تبلیغات میکنیم.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه :
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
مهمترین معایب ROI
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
- یک مثال عددی از فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه بازگشت سرمایه تبلیغات
فرض کنید ۱۰۰ هزار تومان بودجه تبلیغاتی اختصاص دادهاید و تبلیغاتی را انجام دادهاید؛ درنتیجه این ۱۰۰ هزار تومان تبلیغ، ۱۱۰ هزار تومان سود خالص کسب کردهاید؛ اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خواهیم دید که سود خالص ما از این عملیات ۱۰ هزار تومان بوده و اگر این عدد را بر کل بودجه تبلیغاتی که اختصاص دادهایم تقسیم کنیم (یعنی ۱۰ هزار تومان را به ۱۰۰ هزار تومان تقسیم کنیم) میبینیم که اگر این عدد به صورت درصد بیان شود ما ۱۰ درصد بازگشت سرمایه داشتهایم.درواقع بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم.
شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن ۵۰ درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی ۵۰ درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
بنابراین اگر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید و نتیجه شما بعد از مدت مشخصی ۱۵۰ میلیون تومان پول دارید. البته در واقعیت هیچگاه نمیتوانید از نرخ بازگشت تبلیغات خود کاملا مطمئن باشید و همیشه تبلیغات با ریسک همراه است.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند.
همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.
آیا بازگشت سرمایه میتواند منفی باشد؟
پاسخ این است که بله میتواند منفی باشد. فرض کنید شما ۱۰۰ هزار تومان پول تبلیغ دادهاید و فقط ۹۵ هزار تومان سود کردهاید. درواقع اتفاقی که افتاده این است که شما از کل عملیات تبلیغاتی که انجام دادهاید ۵ هزار تومان ضرر کردهاید؛ بنابراین بازگشت سرمایه شما طبق فرمولی که گفته شد منفی ۵ درصد است و اگر این نوع تبلیغات را ادامه بدهید مرتبا سرمایه شما کاهش پیدا میکند و ضررهای بیشتری را متحمل خواهید شد.
حقیقت این است که خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند. درواقع خیلی از مدیرانی که من به آنها مشاوره میدادم روش کارشان این بود که چند میلیون تومان پول را با زحمت به دست میآورند و شاید نیمی از پول را صرف تبلیغاتی میکنند که هیچ بازگشت سرمایهای ندارد. درواقع حاضر هستند که پولشان را دور بریزند صرفا برای اینکه بگویند ما تبلیغ میکنیم و سعی میکنیم که برندمان را حفظ کنیم!
روش منطقی آن است که با سعی و خطاهای کوچک و تبلیغ نویسی حرفهای، این ریسک را به حداقل برسانید و هیچوقت پول بزرگی را در تبلیغات از دست ندهید و در بدترین حالت کل پولی که صرف تبلیغات کردهاید به شما برگردد.
بازگشت سرمایه صفر!
یک سوال بسیار مهم: آیا فکر میکنید که اگر تبلیغاتی انجام دهید که بازگشت سرمایه آن صفر باشد به نفع شما است یا به ضررتان؟
این کار حتما به نفع شما است. اگر این اعداد و ارقام را به حسابدار شرکتتان بدهید احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که این کار شما وقت تلف کردن بوده و شما ۱۰۰ هزار تومان پول دادهاید و ۱۰۰ هزار تومان سود کردهاید و سود خالص صفر بوده است؛ بنابراین شاید این کار را انجام نمیدادید بهتر بود.
ولی اگر از دید مدیر بازاریابی این موضوع را تحلیل کنیم حتما میدانیم که این کار بسیار سودآور است؛ بیایید جواب آن را با یک دیدگاه متفاوت بررسی کنیم: هدف اصلی یک کسبوکار ایجاد یا خلق مشتری است؛ پس اگر با این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم شاید در یک عملیات تبلیغاتی هیچ سود مالی نکردهایم ولی ۱۰ خریدار جدید به خریدارانمان اضافه کردهایم و اگر این خریداران که در اولین خریدشان هیچ سودی به ما نرساندهاند این روال را ادامه دهند و خریدهای دوم و سوم خودشان را انجام دهند و کمکم به مشتریان ما تبدیل شوند، میتوانند بسیار سودآور باشند.
بنابراین هدف ما این است که بتوانیم تبلیغاتی بسازیم که بازگشت سرمایه مثبت دارند و در برخی حالتهای خاص شاید به همین حد قانع شویم که بازگشت سرمایه ما صفر باشد ولی ما هیچ پولی را از دست ندادهایم و توانستهایم در کنار آن چندین خریدار جدید ایجاد کنیم که این هم میتواند برای کسبوکار ما بسیار سودآور باشد. البته برای کوتاهمدت حتی بازگشت سرمایه منفی هم توجیه دارد؛ اگر در حال سعی و خطا هستیم تا بازگشت سرمایه را به صفر یا مثبت برسانیم.
راز رشد کسبوکار!
ببینید این ایده چقدر ساده است که اگر بتوانید آن را اجرا کنید و به این ایده تحقق ببخشید، میتوانید مطمئن شوید که کسبوکار شما مرتب در حال رشد خواهد بود و سود آن به صورت صعودی افزایش پیدا خواهد کرد.کافی است بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و اگر موفق شدیم که این کار را انجام دهیم این فرآیند را تکثیر کنیم.
فرض کنید شما یکمیلیون تومان پول تبلیغات میدهید و بعد از ۳۰ روز پول شما به یکمیلیون و صد هزار تومان تبدیلشده است؛ یعنی درواقع بازگشت سرمایه شما ۱۰ درصد مثبت است. اگر بتوانیم بهجای یکمیلیون تومان، صد میلیون تومان تبلیغ کنیم مسلما بازگشت سرمایه هم به همان نسبت بیشتر خواهد شد و اگر صد میلیون تومان پول صرف تبلیغات کنیم و مطمئن باشیم که ۱۰ میلیون تومان برمیگردد ما مرتب میتوانیم این کار را تکثیر کنیم و آن را بیشتر کنیم.
منظور از تکثیر کردن میتواند دو مورد باشد: یک حالت این است که میتوانیم در همانجایی که تبلیغ میدادیم تبلیغ بیشتری دهیم و یک حالت دیگر میتواند این باشد که همان تبلیغ را در جاهای دیگر و با رسانههای دیگر منتشر کنیم و سعی کنیم که سود بیشتری به دست بیاوریم.
بازگشت سرمایه به شرط تبلیغات
پس موضوع به همین سادگی است اگر یک مدیر یا یک کارآفرین یا صاحب مغازه و… بتواند بهجایی برسد که مرتب تبلیغاتی درست کند که بازگشت سرمایه مثبت دارد میتواند مطمئن باشد که سرمایه آن کسبوکار در حال رشد است و یادتان نرود که سرمایه فقط یک موضوع است و موضوع بسیار مهمتر این است که شما با هر تبلیغی که انجام میدهید خریداران جدیدی را به خریداران فعلی خود اضافه میکنید و مرتب پایگاه داده بزرگتری از خریداران دارید و این قدرت کسبوکار شما را روزبهروز افزایش خواهد داد.
بنابراین هدف اصلی ما در تبلیغات این است که بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و تستهای مختلفی انجام دهیم و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم و در اولین فرصت ممکن این سود را تکثیر کنیم و با بیشتر کردن بودجه تبلیغات خودمان بتوانیم سود خیلی بیشتری را کسب کنیم.
تجزیه و تحلیل
به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد.
انواع کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
آموزش بودجهبندی سرمایهای همراه با مثال عملی
انجام هر طرح توسعه ای در بنگاه اقتصادی مستلزم استفاده از روش های بودجه بندی سرمایه ای برای سنجش میزان هزینه، خروج و ورود جریان های نقدی و سود حاصل از اجرای طرح است. مدیریت باید پیش از هر اقدام عملی ابتدا پلان طرح را تهیه و با مشورت مدیران عملیاتی و مالی کلیه ابعاد را بررسی نماید. بهای دارایی هایی که در بدو امر باید خریداری شوند، میزان افزایش تولید، استهلاک دارایی ها، میزان ورودی وجه نقد حاصل از طرح در سنوات آتی و … همه و همه در قالب پلن طرح و با استفاده از روش های بودجه بندی سرمایه ای مورد بررسی قرار گرفته و تصمیم گیری مناسب انجام می پذیرد. در این مقاله سعی کردیم بطور خلاصه به معرفی موضوع بودجه بندی سرمایه ای، ویژگی ها، اهداف و روش های ارزیابی آن بپردازیم.
تعریف بودجه بندی سرمایه ای Capital budgeting
بودجه بندی سرمایه ای، راهی برای برنامه ریزی مدیریت جهت ارزیابی و پشتیبانی مالی پروژه های سرمایه گذاری شرکت است.
این برنامه ریزی به مدیریت کمک می کند که با تحلیل استراتژی های مختلف بلند مدت به سهولت به اهداف خود برسد.
ویژگی های بودجه سرمایه گذاری
از ویژگیهای عمده بودجه بندی هزینه های سرمایه ای این است که دارای ریسک بوده و برای آن سود برآورد میشود و معمولا مدت زمان زیادی بین سرمایه گذاری اولیه و بازده برآورد شده وجود دارد.
به طور مثال، توسعه کارخانه یا تعویض تجهیزات هزینه زیادی دارد که اغلب از سود خالص یک دوره مالی بیشتر است. بنابراین خرید وسایلی که نیاز به صرف مبالغ نسبتاً کمی فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه دارد، به عنوان پروژه بودجه بندی سرمایه ای در نظر گرفته نمی شود.
اهمیت بودجه بندی سرمایه ای
برنامههای بلندمدت سرمایهگذاری، ظرفیت عملیاتی یک واحد انتفاعی را مشخص کرده و باعث فعالیت مداوم پروژه ها و سهولت در رسیدن به اهداف میشود و در نتیجه یک برنامهای مالی است که طبق آن، مخارج سرمایهای یک واحد انتفاعی پیشبینی میشود.
تجزیه و تحلیل مالی پروژههای سرمایهای، اهمیت بودجهبندی سرمایهای را بیشتر میکند، زیرا تجزیه و تحلیل در تصمیمگیری و انتخاب مناسبترین راه، تاثیر قابل توجهی دارد.
مقدار پول نقد درگیر در یک سرمایه گذاری دارایی ثابت ممکن است به حدی باشد که در صورت عدم موفقیت سرمایه گذاری، به ورشکستگی یک شرکت منجر شود. در نتیجه ، بودجه ریزی سرمایه، یک فعالیت اجباری برای پیشنهادهای دارایی ثابت بزرگتر است. این مسئله برای سرمایه گذاری های کوچکتر کاربرد ندارد. بنابراین بهتراست تمرکز بیشتر بر روی سرمایه گذاری های پرهزینه در اسرع وقت انجام شود.
بودجه بندی سرمایه می تواند برای ارزیابی هر گونه خطر بالقوه مرتبط با هزینه شرکت، استفاده شود.
مثلا برای پروژه ایجاد مرکز تولید جدید در خارج از کشور، یک شرکت می خواهد بداند که اگر برنامه ها به صورت اشتباه انجام شود یا اگر کارخانه مطابق با پتانسیل های برنامه ریزی شده خود نباشد، چقدر از وجوه خود را از دست می دهد.
با بودجه بندی سرمایه، تحلیلگران مالی می توانند سناریوهای مختلف ریسک را ارزیابی کرده و خطرات و آسیب پذیری ها را در پیگیری پروژه ، (خصوصاً در مورد سناریوهای جریان نقدینگی شرکت) نشان دهند و تصمیم گیری مناسبی داشته باشند.
هدف بودجه بندی سرمایه ای
هدف از بودجه بندی سرمایه ای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران با مصرف منابع محدود (وجوه نقد آماده برای سرمایه گذاری) است.
شرایط اقتصادی در حال تغییر است و حتی دقیق ترین پیش بینی های مرتبط با عملیات آینده نیز با گذشت زمان نیاز به نجدید نظر دارند. با تغییرات تقاضا برای محصولات واحد تجاری، تغییرات تکنولوژیکی و بهای تمام شده تولید، فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه طرح های سرمایه گذاری هم باید مورد بررسی مجدد قرار گیرند، که ممکن است مدیران به این نتیجه برسند که پروژه های زیان ده را متوقف و سرمایه گذاری برای پروژه های سود ده را بیشتر کنند. در اینجا بد نیست مقاله مالیات شرکت های زیان ده را چگونه تعیین می کنند؟ را مطالعه کنید.
روشهای ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری
روشهای حسابداری ارزیابی
1) دوره بازیافت سرمایه
هرچه دوره بازیافت کمتر، پروژه سرمایه گذاری بهتر
در روش دوره بازگشت سرمایه مدت زمان لازم جهت برگشت سرمایه گذاری اولیه (از راه تحصیل وجوه نقد سالانه) محاسبه می شود.
بسیاری از مدیران معتقدند که دوره بازیافت سرمایه ملاکی برای سنجش احتمال خطر به حساب می آید. زیرا وجوهی که دراینده ای نزدیک به دست آید مطمئن تر از وجوهی است که انتظار می رود درسالهای آینده بدست آید. بنابراین دوره بازیافت نسبتا کوتاه می تواند معرف احتمال خطر کمتر پروژه سرمایه گذاری محسوب شود.
2) معکوس دوره بازیافت سرمایه
در پروژه هایی که طول عمر پروژه حداقل دوبرابر دوره بازیافت باشد و جریانات نقدی پروژه مساوی باشد، نرخ معکوس تقریبی از نرخ بازده داخلی است.
3) نرخ بازده حسابداری
نسبت برآورد سود حسابداری یک پروژه به سرمایه گذاری متوسط انجام شده در پروژه است یعنی هم ارقام نقد و هم غیر نقد در محاسبات لحاظ میشود.
این روش به دلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبات، مورد استفاده عده ای از حسابداران و به دلیل در نظر نگرفتن زمان بندی گردش وجوه نقد در طول عمر پروژه و ارزش زمانی پول، مورد انتقاد بسیاری است.
روشهای غیر حسابداری (روش های مبتنی بر ارزش زمانی)
1) روش خالص ارزش فعلی NPV
در این روش ارزش فعلی خالص، جریان نقدینگی (درآمدها و هزینهها) بر پایه زمان وقوع (درآمد یا هزینه) به نرخ روز تنزیل میشود.
ارزش فعلی خالص منفی به معنای غیر قابل قبول بودن پروژه است و موجب رد آن می گردد. زیرا مبلغی که برای تامین سرمایه مورد نیاز صرف می شود بیش از مبلغی است که از اجرای پروژه به دست خواهد آمد.
باتوجه به اینکه در بیشتر موارد، خرید دارایی های ثابت گران است، بنابراین مدیریت باید تصمیم بگیرد که پول را در بانک سرمایه گذاری کند، وام بگیرد یا دارایی های موجود را برای خرید دارایی های جدید بفروشد. که هر یک از این تصمیمات با این سوال همراه است: آیا بازده مناسب سرمایه گذاری را دریافت می کنند یا خیر؟
به همین دلیل است که بسیاری از مدیران هنگام تصمیم گیری در مورد خرید ، از ارزش فعلی جریان های نقدی آینده استفاده می کنند. تا جریان های نقدی فعلی و آینده را نیز تجزیه و تحلیل کنند و بهترین برنامه را برای آینده اتخاذ کنند.
2) نرخ بازده داخلی IRR
این نرخ نشان دهنده حداکثر نرخ بهره ای است که در صورت تامین مالی شرکت از طریق استقراض پرداخت میشود.
محاسبه درصد نسبت “سود پس از کسر استهلاک” به میانگین “سرمایه به کار رفته” که در واقع یکی از نسبتهای مهم در سرمایهگذاری است.
در صورتی که نرخ بازده داخلی پروژه برابر یا بیش از هزینه سرمایه شرکت باشد آن پروژه معمولا مورد قبول است و اگر نرخ بازده داخلی پروژه کمتر از هزینه جذب سرمایه باشد، سودی نخواهد داشت.
3) شاخص سودآوری (بهبود بخشی)
استفاده از روش خالص ارزش فعلی زمانی مناسب است که مبلغ سرمایه گذاری اولیه پروژه های مختلف برابر باشد، اگر سرمایه گذاری اولیه برابر نباشد استفاده از NPV گمراه کننده است زیرا به تفاوت سرمایه گذاری اولیه توجه نشده است که برای رفع این مشکل از روش شاخص سودآوری استفاده میشود، یعنی جمع ارزش فعلی جریان های نقدی به ارزش فعلی سرمایه گذاری اولیه تقسیم میشود.
نقش مالیات بر درآمد در بودجه بندی سرمایه ای
مدیران در تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای، آثار مالیاتی را مورد توجه قرار می دهند. در ارزیابی پروژه های سرمایه ای نیز معمولا وجوه نقد پس از کسر مالیات بردرآمد برآوردی را وارد محاسبات میکنند.
برای محاسبه مالیات بردرامد لازم است که ابتدا هزینه استهلاک و سپس سود حسابداری محاسبه شود و با اینکه بابت هزینه استهلاک وجه نقد پرداخت نمیشود اما از طریق اثری که بر مالیات بردرآمد می گذارد برگردش وجوه نقد نیز تاثیر گذار است.
مثالی از بودجه بندی هزینه های سرمایه ای
شرکتی قصد خرید ماشین آلات 230 میلیون ریالی را دارد که دارای عمر مفید 5 ساله می باشند. بکارگیری این ماشین آلات موجب افزایش درآمدهای سالانه شرکت به میزان 140 میلیون ریال و افزایش هزینه های آن (بجز استهلاک) به میزان 30،000،000 ریال می شود. نرخ مالیات بر درآمد شرکت 25% و روش استهلاک خط مستقیم می باشد. با فرض اینکه ارزش اسقاط این ماشین آلات صفر باشد، مطلوبست محاسبه جریان نقدی طرح در سال اول
جریان نقدی این طرح در ابتدای سال اول، یعنی در زمان شروع پروژه فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه مبلغ منفی 230 میلیون ریال است. این همان مبلغی است که شرکت باید برای خرید ماشین آلات پرداخت کند.
در طی سال اول اجرای پروژه، شرکت 140،000،000 ریال درآمد کسب می کند که 30،000،000 ریال آن را باید صرف پرداخت هزینه های عملیاتی مربوطه نماید. اگر هزینه استهلاک ماشین آلات به مبلغ 46،000،000 ریال (230 میلیون ریال تقسیم بر 5 سال) را نیز در نظر بگیریم، جمع هزینه ها 76،000،000 ریال (30،000،000 ریال بعلاوه 46،000،000 ریال) و در نتیجه سود قبل از مالیات پروژه 64،000،000 ریال (140،000،000 ریال منهای 76،000،000 ریال) می شود. 25% این سود یعنی مبلغ 16،000،000 ریال آن باید به عنوان مالیات بر درآمد به دولت پرداخت شود.
لذا سود پس از کسر مالیات این طرح 48،000،000 ریال خواهد بود. اگر دقت کنید خواهید دید که مبلغ 46،000،000 ریال از هزینه های پروژه را هزینه استهلاک تشکیل می دهد و بر خلاف هزینه های دیگر پروژه، نیازی به پرداخت وجه نقد برای آن نمی باشد بنابراین برای محاسبه خالص جریان نقدی ورودی حاصل از این پروژه باید این مبلغ را به سود خالص پس از مالیات اضافه نمود. درنتیجه خالص جریان نقدی ورودی حاصل از این پروژه در سال اول 94،000،000 ریال (48،000،000 ریال بعلاوه 46،000،000ریال) می باشد.
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI چیست ؟
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی Marketing ROI چیست ؟
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی Return on Marketing Investment به زبان ساده یعنی :
زمانی که ما 1000 تومان روی بازاریابی سرمایه گذاری مینماییم ، توقع داریم چه مقدار درآمد حاصل نماییم ؟
وقتی کسی از شما سؤال می کند ، “آیا فعالیتهای بازاریابی روی کار شما جواب داده ؟ “
با خودتان فکر میکنید ، آیا واقعا جواب داده یا نه؟
شاید فکر میکنید که منظور آنها این سوال این است که :
- آیا بعد از انجام بازاریابی ، برند شما بیشتر دیده شده است ؟
- آیا آگاهی از برند شما بیشتر شده ؟
- با ترافیک بیشتر روی وب سایت مواجه بوده اید ؟
- فروش شما افزایش پیدا کرده است؟
وقتی این سؤال را می پرسند ، نا خواسته و به بدون انکه بدانند می خواهند بداننن که آیا عملیات بازاریابی شما توانسته است که به صورت موثری موجب سودآوری کسب و کار شما شود یا خیر ؟
این واقعاً همان کاری است که بودجه بازاریابی را برایش تخصیص داده اید.
هرکسی که مسئول هزینه کردن بودجه بازاریابی برای ایجاد درآمد است (به عنوان مثال مدیر بازاریابی / مشاور بازاریابی ) باید ابزاری برای فهم این مطلب که آیا بودجه صرف شده منجر به تولید سود شده است یا خیر ، در اختیار داشته باشد. به همین دلیل نرخ بازاده سرمایه گذاری (ROI) یک شاخص اندازه گیری بسیار مهم برای هر فعالیت تجاری است.
در اینجا برای اولین بار در بین تمام سایتهای فارسی زبان در حوزه مشاوره و سایتهای آموزش مدیریت به اینکه خواهیم پرداخت که چگونه میتوان نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی را تعیین نمود.
در ابتدا باید به بررسی اینکه بپردازیم :
مهمترین چالش پیش روی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه گذاری بازاریابی چیست ؟
در حالت معمول ، برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI به دو شاخص مهم نیاز است :
هزینه های مرتبط با کمپین بازاریابی / عملیات بازاریابی .
نتایج حاصل از فعالیت های بازاریابی .
معمولا این نتایج به صورت درامد یا سود است.
پاسخ معمولی به این سوال (نرخ بازگشت سرمایه ROI چیست ؟) فرمول زیر است :
هزینه بازاریابی / (هزینه بازاریابی – میزان رشد فروش حاصل از بازاریابی) =ROI
با محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بازاریابی MROI از این طریق ، چند چالش جدی وجود دارد.
- بسته به نحوه اندازه گیری اثر و هزینه ها ، محاسبه ROI برای بازاریابی می تواند مشکل باشد.
تشخیص اینکه چه بخشی از رشد فروش مربوط به یک فعالیت بازاریابی است می تواند مشکل باشد.
اگر بازاریابی شما دارای چند لایه باشد و یا چند کمپین در یک زمان در حال انجام باشد نیز بسیار کار را سخت میکند.
شرکت های بزرگ فرمول ها و الگوریتم های ROI پیچیده دارند که عوامل متعدد و متغیری ، ده ها متغیر را ایجاد میکنند.
- اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه ROI برای هر کمپین بازاریابی ، به زمان و دسترسی به اطلاعات و منابع مالی شرکت نیاز دارد.
- این رویکرد مستلزم صبر است. شاید ماه ها زمان ببرد تا بتوانیم بفهمیم که آیا یک کمپین سودآور بوده است یا خیر ؟
به طور خلاصه ، محاسبه ROI بازاریابی به روش “سنتی” همیشه عملی نیست. پس ما به روش بهتری نیاز داریم.
بنابراین بیایید فرمولهای پیچیده ، مدلهای انتسابی و الگوریتمها را کنار بگذاریم و روی یک معیار ساده تمرکز کنیم:
نرخ هزینه درآمد به بازاریابی ( نسبت هزینه درآمد به بازاریابی )
نسبت درآمد به هزینه چیست؟
نسبت هزینه درآمد به بازاریابی بیانگر میزان درآمد حاصل شده برای هر 1 تومان صرف شده برای فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه بازاریابی است.
فرض که برای کسب 5 تومان درآمد ( فروش ) نیاز است باشد که یک ریال روی بازاریابی هزینه نمایید ، بنابراین این نسبت 5 به 1 است.
چه زمانی یک نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی خوب است ؟
ROI بازاریابی زمانی خوب است که نسبت درآمد به هزینه بازاریابی 5 به یک یا 5:1 باشد.
نسبت 5:1 ( همان نرخ 500% ) تقریبا در وسط منحنی زنگوله ایی قرار گرفته است.
منحنی زنگوله ایی : نمودار توزیع نرمال یک نمودار جهان شمول است که تمام احتمالا را در بر میگیرد.
نسبت بالای 5: 1 برای اکثر مشاغل بسیار قوی است و نسبت 10: 1 به صورت کاملا استثنایی است.
دستیابی به نسبت بالاتر از نسبت 10: 1 امکان پذیر است ، اما نباید انتظار باشد ( معمولا در اقتصادهای بیمار که دچار فساد هستند ، چنین نسبتی به راحتی حاصل میشود ).
نسبت هدف مدنظر شما تا حد زیادی به ساختار هزینه و بسته به صنعت شما کاملا متفاوت خواهد بود.
فرض که کمپین بازاریابی تیم مشاوران مدیریت ایران در حدود 263.326.333 تومان هزینه داشته است و در حدود 1.035.666.562 تومان از آن درآمد کسب شده باشد .
در این صورت در حدود نسبت 4 به 1 است یا نرخ بازگشت سرمایه به بازاریابی 393%.
توجه : اینکه شما بدانید که این اعداد را بیاد چگونه به دست آورید تا این در این فرمول قرار دهید خود به قدرت تحلیل مالی صحیح از کمپین نیاز دارد.
چرا از یک نسبت یا نرخ استفاده می کنیم؟
نسبت ها قابل فهم و کاربرد آسان هستند. قبل از شروع برنامه بازاریابی Marketing Plan ، همه می دانند که برای موفقیت باید به چه عددی دستیابند.
همچنین ، تا زمانی که مکانیسم های ردیابی صحیح اطلاعات وجود داشته باشد ، همه می توانند به سرعت تشخیص دهند که آیا یک کمپین بازاریابی موفق بوده یا خیر.
چه مواردی به عنوان هزینه بازاریابی در فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری بازاریابی مدنظر قرار میگیرد ؟
هنگام محاسبه نرخ، هزینه بازاریابی هر هزینه افزایشی است که برای اجرای کمپین بازاریابی (به عنوان مثال هزینه های متغیر) باید پرداخت شود. این هزینه ها شامل:
- هزینه پرداخت برای تبلیغات پرکلیک
- هزینه های نمایش تبلیغات
- هزینه های که رسانه های تبلیغاتی دریافت نموده اند
- هزینه های تولید محتوا
- هزینه های آژانس های بازاریابی و تبلیغات
از آنجا که هزینه های نیروی انسانی واحد بازاریابی تمام وقت ، ثابت است ، آنها به این فرمول اضافه نخواهد شد.
هزینه هایی را باید در این نرخ در نظر داشت که مرتبط با کمیپین بوده و حتما با شروع کمیپین بوجود می آید.
چرا نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی 1:5 خوب است؟
در حداقل مطلق ، شما باید هزینه ساخت محصول و هزینه بازاریابی آن را بتوانید بپردازید
نسبت 2: 1 درآمد به بازاریابی برای بسیاری از مشاغل سودآور نخواهد بود ، زیرا هزینه تولید یا هزینه کالای فروخته شده ، حدود 50٪ قیمت فروش است.
برای این گونه از کسب و کارها :
- اگر 1000 تومان هزینه تولید شده باشد.
- و 1000 تومان در بازاریابی هزینه کنید.
- و 2000 تومان محصول را بفروشید
شما حتما ورشکسته خواهید شد.
شرکت هایی که حاشیه ناخالص بالاتری دارند (هزینه کالای فروخته شده آنها ، کمتر از 50 درصد قیمت فروش است) پس به علت حاشیه سود بالا نیاز نیست که حتما به همان تعداد از پیش تعیین شده در فروش برسند. زیرا به راحتی از نقطه سربرسر خود کمپین عبور میکنند.
در همین حال ، شرکت هایی که حاشیه های پایین تری دارند (هزینه کالای فروخته شده آنها ، بیش از 50 درصد قیمت فروش است) باید حتما برابر تعداد از پیش تعیین شده در کمیپن بفروشنده تا بتوانند یک کار سود آور کرده باشد.
رابطه نرخ بازگشت سرمایه و ارزش طول عمر مشتری Lifetime Value
تا اینجا همه چیز ساده به نظر می آید . البته بعد از توضیحات و مثالهای بنده . 100% ساده است
اما در شرکتی مانند ردبول یا ورجین که ما با یک فرمول ساده به این نتیجه نمیرسیم که باید چند تا بفروشیم در اثر کمپین بازاریابی یا برندینگ بفروشیم تا کارمان سود آور باشد.
- زیرا ممکن است مشتری فقط یک محصول نخرد
- زیرا ممکن است مشتری به صورت مستقیم از ما نخرد
- زیرا مشتری بعد از پایان کمپین از ما بخرد
- زیرا ممکن است ، مشتری محصولی را مرجوع نماید
ما همه این موارد را در این نرخ باید در نظر بگیریم . پس کار خیلی هم ساده نیست.
ارزش عمر مفید مشتری و سایر شاخصهای مرتبط میتواند روی این نرخ اثر گذاری داشته باشد.
فرض که کمپین بازاریابی تیم مشاوران مدیریت ایران در حدود 263.326.333 تومان هزینه داشته است و در حدود 1.035.666.562 تومان از آن درآمد کسب شده باشد .
از این میزان درآمد در حدود 290.000.000 تومان ناشی از تبلیغات کلیکی بود که ما برایش 160.000.000 تومان هزینه کرده بودیم .
همچنین از این درآمد کلیکی در حدود 290.000.000 تومان درآمد ناشی از خرید اولی ها است.
حالا به دو عدد توجه نمایید
- هزینه 326.333 تومان
- درآمد 290.000.000 تومان
نست در اینجا حتی 2 به 1 هم نیست . ایا این کمیپن سودآور است یا خیر ؟
اینجاست که عمرمفید مشتری مهم میشود.
محاسبه درآمد حاصل از فعالیتهای بازاریابی موازی آسان نیست.
تاکتیک های خاصی مانند رسانه های اجتماعی ، بازاریابی محتوا ، فیلم و نمایش تبلیغات برای مخاطب هدفمند مدتها قبل از انجام خرید شروع می شود.
بسترهای نرم افزاری بازاریابی مانند در برخی شرکتهای آمریکایی ایجاد اند که هیچ کدام نیز کامل نیستند و مجبور شدیم فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه خودمان یک برنامه با شاخص های مورد نیازمان با کمک IBM در شرکت ردبول فراهم سازیم.
فقط به این دلیل که یک فعالیت بازاریابی کاملاً قابل اندازه گیری نیست ، به این معنی نیست که نباید در نظر گرفته شود.
گفته می شود ، مدیریت بازاریابی باید بتواند نقاط مختلفی را بین فعالیت و درآمد به هم متصل نماید. پیشرفت در نرم افزار و روش تجزیه و تحلیل وب بینش بهتری برای اندازه گیری فعالیت در طول زمان و در دستگاه های مختلف ارائه می دهد.
بازده سرمایه در گردش
سرمایه در گردش چیزی است که کارآمدی یک شرکت را نشان می دهد. این سرمایه در گردش نشان دهنده ی اوضاع مالی شرکت در یک مدت زمان کوتاه است. لازم به ذکر است که این سرمایه در گردش فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه از کم کردن بدهیها از دارایی ها به وجود می آید.
میزان دارایی های جاری بر بدهیهای جاری نسبت سرمایه در گردش را مشخص می کند. لازم به ذکر است که اگر عدد حاصل از این تقسیم بزرگتر باشد وضعیت شرکت خوب است زیرا این نسبت نشان می دهد که میزان داراییهای جاری از بدهیها بیشتر است پس شرکت می تواند از پس مخارج و هزینه های خود برآید.
اگر این نسبت کمتر از یک باشد وضعیت شرکت در حالت بدی است و به شما به عنوان یک سرمایه گذار هشدار داده می شود که در این شرکت سرمایه گذاری نکنید.
سرمایه در گردش چه چیزی را بازگو می کند
اگر مقدار داراییها از بدهیها بیشتر باشد به این معنا است این شرکت می تواند در زمانهای مشخص شده دیون خود را بپردازد اما اگر بدهیهای جاری از داراییها بیشتر باشد به این معنی است که شرکت مد نظر در نزدیکی ورشکستگی است.
نکته قابل توجه در رابطه با سرمایه در گردش این است که اگر عدد این نسبت از یک کمتر باشد سرمایه منفی است.
شاید اکنون با خود فکر کنید هر چه عدد این نسبت بزرگتر باشد به نفع شرکت است فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه در صورتی که این گونه نیست این عدد به این معنا است که موجودی کالای در شرکت زیاد است و یا این که شرکت مورد نظر در هیچ جایی سرمایه گذاری نکرده است و دارایی آن فقط به صورت وجه نقد است و این آن قدر هم خوب نیست.
ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی( مورد مطالعه: شهرداری تهران)
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی پژوهش، مدیران و خبرگان شهرداری تهران بودند که بهصورت گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل، مدیران شهرداری شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 315 نفر انتخاب شدند. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد و برای تعیین پایایی،از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده که همگی مورد تایید قرارگرفتند. برای تحلیل دادههای کیفی پژوهش از تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش کمی از آزمونهای تحلیل عاملی و الگو یابی معادلات ساختاری و آزمون تی تک گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های فرهنگ سازمانی، رهبری، صلاحیت حرفه ای، به عنوان عوامل اثرگذار و رضایت شغلی، بالندگی سازمانی و عملکرد شغلی، به عنوان عوامل اثرپذیر شناسایی شدند. همچنین، مولفه های طرح یا برنامه آموزشی، جمع آوری داده ها، جداسازی تاثیرات برنامه،تبدیل داده به ارزش پولی، فهرست هزینه های برنامه، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، شناسایی مزایای نامحسوس و گزارش نویسی، به عنوان عوامل تشکیل دهنده معرفی شدند. نتیجه گیری: بنابراین یکی از عوامل مهم در این زمینه، توجه به بازگشت سرمایه به عنوان الگویی مهم در ارزیابی اثربخشی آموزش و بهسازی کارکنان است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Developing a Return on Investment (ROI) Model in Training and Improving Human Resources (Case study: Tehran Municipality)
نویسندگان [English]
- Mohammadnaghi Imani 1
- sekineh rezaei 2
- asghar sharifi 2
1 Assistant Professor, Department of Educational Management, Faculty of Educational Sciences and Counseling, Islamic Azad University, Roudehen Branch, Roudehen, Iran
Objective: The purpose of this study was to present a return on investment on training and improvement of human resources. Methods: The research method was applied in terms of purpose and terms of an exploratory sequential mixed one. The statistical population in the qualitative part of the study was managers and experts of Tehran municipality who were selected as a snowball and purposeful sampling. The statistical population in the quantitative section consisted of Tehran municipality’s managers who were selected using Cochran formula and stratified random sampling. To determine the face, content, and construct validity were used and to determine the validity, and to determine reliability, Cronbach's alpha and composite reliability were used, all of which were confirmed. In a small part, factor analysis tests and structural equation modeling and T - group tests were used. Results: The findings showed that the components of organizational culture, leadership, professional competence were identified as effective factors on job satisfaction, organizational development, and job performance. Also, the components of the design or curriculum, data collection, disaggregation of program impacts, monetary data conversion, and program cost list, return on investment rate calculation, intangible benefits identification, and reporting were introduced as constituents. Conclusion: Therefore, one of the most important factors in this regard is the attention to the Return on Investment (ROI) as an important model in evaluating the effectiveness of training and improving human resources.
دیدگاه شما