اندیکاتور فیشر (Fisher transform) در تحلیل تکنیکال
استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال همواره برای بسیاری از تحلیلگران، تأثیرگذار و کارآمد بوده است. اندیکاتورها یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال میباشد که با استفاده از آنها میتوان داده ها و اطلاعات موثری را برای تحلیل انواع سهام به دست آورد. اندیکاتور Fisher transform نیز کاربرد خاصی در تحلیل سهام در بازار سرمایه دارد. در این مقاله سعی داریم تا به بررسی اندیکاتور فیشر ترنسفورم بپردازیم و مطالب مربوط به آن را شرح و بسط بدهیم:
- اندیکاتور Fisher transform چیست؟
- فرمول اندیکاتور فیشر
- نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور Fisher
- اندیکاتور فیشر در پلتفرم اقتصاد بیدار
- نکات معاملاتی اندیکاتور فیشر
- ترکیب اندیکاتور فیشر با سایر اندیکاتورها
اندیکاتور Fisher Transform چیست؟
Fisher Transform یک شاخص فنی است که توسط John F. Ehlers ایجاد شده است و قیمتها را به توزیع عادی گوسی تبدیل میکند. اندیکاتور فیشر ترنسفورم، یک شاخص مهم محسوب میشود که در محدوده صفر نوسان میکند و قابلیت این را دارد تا به راحتی سیگنال خرید یا فروش صادر کند.
به عبارتی میتوان گفت اندیکاتور فیشر ترنسفورم، نقاط عطف قیمت را مورد سنجش قرار میدهد. پس تشخیص نقاط عطف قیمتی یک دارایی یا یک سهام به کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. همچنین Fisher transform ، سطح قیمت را در گذشته ارزیابی میکند و طبق آن جهت روند را مشخص می نماید. اگر اندیکاتور فیشر مثبت باشد، سیگنال خرید و در صورتی که منفی باشد، سیگنال فروش صادر میگردد.
فرمول اندیکاتور فیشر
فرمول اندیکاتور فیشر ترنسفورم به صورت زیر میباشد:
Fisher transform= 1/2 * ln (1+X/ 1-X)
ln : برابر با لگاریتم طبیعی میباشد.
X : سطح قیمتی ترنسفورم بین -1 تا +1 است.
برای محاسبه اندیکاتور Fisher transform ، یک دوره زمانی بازگشت انتخاب میکنیم، مانند 9 دوره. به این صورت است که Fisher Transform در چند دوره اعمال میشود.
با در نظر گرفتن فرمول، قیمت این دورهها را به مقادیر بین 1- تا 1+ و ورودی برای X تبدیل میکنیم. ضرب در لگاریتم آن و سپس ضربدر 0.5. با پایان هر دوره نزدیک، محاسبه را تکرار میکنیم و جدیدترین قیمت را بر اساس آخرین قیمتهای نه دوره ای به مقدار بین -1 و 1+ تبدیل می نماییم . مقادیر محاسبه شده از مقدار محاسبه شده قبلی اضافه یا کسر میشوند.
نحوه سیگنالگیری از اندیکاتور Fisher
همان طور که گفته شد، خط بین محدوده صفر در اندیکاتور فیشر ترنسفورم، از اهمیت بالایی برخوردار است. در سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور Fisher ، هنگامی که اندیکاتور از پایین، خط صفر را به سمت بالا رد میکند، یک نوسان قیمتی از منفی به مثبت شکل میگیرد که میتوان در آن نقطه ترید خود را انجام داد.
همچنین زمانی که اندیکاتور Fisher ، از سمت بالا خط صفر را به سمت پایین رد میکند، نوسان قیمتی از مثبت به منفی را شاهد خواهیم بود که در آن نقطه میتوان معامله خود را به فروش تغییر دهیم. این روش میتواند یک گزینه ایدهآل برای معاملات کوتاهمدت یا نوسانگیری باشد. چرا که شما به راحتی میتوانید در زمان مناسب به سهم وارد شده و در بهترین زمان از سهم خارج شوید تا سود مناسبی را کسب کنید.
اندیکاتور فیشر در پلتفرم اقتصاد بیدار
پلتفرم اقتصاد بیدار قابلیت این را دارد تا تحلیلگران نسبت به هر سهمی که مد نظر دارند، بتوانند با استفاده از ابزار اندیکاتورها به بررسی و تحلیل انواع سهام بپردازند. در این پلتفرم، امکان مشاهده چارت هر سهم در بازههای زمانی خاص، فراهم است. برای این منظور برای هر سهم دلخواه، چارت مربوط به آن را کلیک میکنیم تا نمودار قیمتی آن باز شود. در قسمت منو، مثل اغلب نرمافزارهای تحلیلی، ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل رسم خطوط، ترسیم کانال و انواع اندیکاتورها به چشم میآید.
در قسمت اندیکاتورها میتوانید به راحتی گزینه اندیکاتور Fisher transform را انتخاب کنید. اندیکاتور فیشر ترنسفورم برای هر تغییر و نوسان قیمتی در نمودار از خود واکنش نشان میدهد تا معاملهگران بتوانند نسبت به آن برای سهم خود خرید یا فروش را انتخاب کنند.
نکات معاملاتی اندیکاتور فیشر
استفاده از اندیکاتور فیشر برای معاملات، کاربردهای گوناگونی دارد. برخی از معاملهگران به دنبال خواندن اعداد اندیکاتور برای نشان دادن مناطق احتمالی معکوس قیمت و برخی دیگر منتظر تغییر جهت Fisher Transform هستند.
- شاخص Fisher Transform نامحدود است. به این معنی که میتواند برای مدت طولانی رخ دهد. این نامحدود بودن، بر اساس قرائتهای تاریخی سهام مورد نظر است. برای برخی از داراییها، خواندن بالا ممکن است 7 یا 8 باشد، در حالی که خوانش پایین ممکن است 4- باشد. برای دارایی دیگر، این مقادیر ممکن است متفاوت باشد.
- شاخص اندیکاتور فیشر ترنسفورم، یک شاخص نسبتاً آسان برای استفاده به حساب میآید و سیگنال گیری با استفاده از آن به راحتی صورت میگیرد. همچنین اندیکاتوری است که در بازارهای دیگر مثل فارکس مورد استفاده قرار میگیرد.
- در اندیکاتور فیشر اغلب یک خط سیگنال به آن متصل شده است. این میانگین متحرک MA ، مقدار Fisher Transform است. بنابراین کمی کندتر از خط Fisher Transform حرکت میکند.
- برای انجام معاملات بهتر و مطمئنتر با استفاده از اندیکاتور فیشر ترنسفورم بهتر است این اندیکاتور با اندیکاتورهای معتبر و قدرتمند دیگر ترکیب شود تا نتیجه مطلوبتری گرفته شود.
در مقالهای جداگانه به طور مفصل راجع به ترکیب اندیکاتورهای گوناگون صحبت کردهایم.
ترکیب اندیکاتور فیشر با سایر اندیکاتورها
زمانی میتوانیم به اعتبار اندیکاتور فیشر ترنسفورم اضافه کنیم که در ترکیب با اندیکاتورهای دیگر قرار دهیم. اندیکاتور فیشر با بسیاری از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال ترکیب میشود که در این قسمت به شرح و بسط آن میپردازیم.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و استوکاستیک
نگاهی دقیق تر به شاخص Fisher Transform روی نمودار نشان میدهد که شباهت مشابهی با اندیکاتور Stochastic دارند.
ابتدا، میتوان از این دو برای شناسایی سطح اشباع فروش و اشباع خرید استفاده کرد. دوم، میتوان از آنها برای پیروی از روند استفاده کرد. این دو شاخص بیشتر هنگام افزایش قیمت افزایش مییابند و هنگامی که قیمت در حال کاهش است، کاهش مییابند .
همچنین، میتوان از کراس اوورهای آنها برای شناسایی سیگنالهای خرید و فروش استفاده کرد تا معامله با تحلیل بهتری انجام بگیرد.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و RSI
Fisher transform ، همچنین شباهتی به اندیکاتور RSI نیز دارد. این دو شاخص از نظر نحوه محاسبه متفاوت هستند. با این حال ، این دو شاخص به طور مشابه مورد استفاده قرار میگیرند. میتوان از آنها برای یافتن سطوح خرید و فروش بیش از حد استفاده کرد. علاوه بر این، میتوان از آنها برای یافتن واگراییها در روند بعدی استفاده کرد. به همین ترتیب زمانی که هر دو اندیکاتور در وضعیتی قرار میگیرند که سیگنال خرید یا فروش به طور همزمان صادر میکنند، آن تحلیل از قدرت و اعتبار بالایی برخوردار خواهد شد.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و باند بولینگر
اندیکاتور Fisher transform ، یک نوسانساز محسوب میشود در حالی که اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) یک شاخص برای شناسایی روند مطرح است. هر دو اندیکاتور فیشر ترنسفورم و باند بولینگر میتوانند به صورت مکمل قرار بگیرند چرا که هر کدام از آنها یک بخشی از تغییرات سهم را مورد ارزیابی قرار میدهند.
برای مثال میتوان از Fisher Transform برای تأیید سیگنال صعودی توسط Bollinger Bands استفاده کرد.
برای درک بهتر از مفهوم ترکیب اندیکاتورها بهتر است به مقاله ترکیب اندیکاتورها که قبل تر آماده شده است مراجعه کنید.
جمعبندی
اندیکاتور fisher transform یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بسیاری از تحلیلگران طبق آن معاملات خود را صورت میدهند. این اندیکاتور به راحتی با دیگر اندیکاتورها ترکیب میشود تا بتواند سیگنال مطمئنتری صادر کند. در این مقاله سعی داشتیم تا به بررسی ویژگیها و نحوه محاسبه اندیکاتور فیشر ترنسفورم بپردازیم و کاربردهای آن فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ در ترکیب با اندیکاتورها را بیان کنیم.
شناخت بیشتر در مورد این اندیکاتور و نحوه معامله با آن نیاز به کسب مهارت و آموزشهای لازم دارد. در این خصوص کارگزاری اقتصاد بیدار خدمات آموزشی خود را به علاقهمندان و سرمایهگذاران این حوزه اختصاص میدهد و کافی است تا با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.
مقایسه دو روش سرمایه گذاری
سرمایهگذاری به معنای هزینه پولهای در دسترس، برای دستیابی به پولهای بیشتر در آینده است؛ یا به عبارت دیگر به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتر در آینده میباشد. در سرمایهگذاری دو ویژگی مهم و متفاوت وجود دارد: زمان و ریسک. اهمیت این دو موضوع به این علت است که در سرمایهگذاری، صرف پول در زمان حال صورت میگیرد و مقدار آن معین است؛ در حالی که پاداش حاصل از آن، در آینده به دست میآید و معمولاً با نبود اطمینان همراه است . در این مقاله قصد داریم تا شما را با روش سرمایهگذاری و استراتژی "وارن بافت" (از ثروتمندترین افراد جهان) آشنا کنیم و بررسی نماییم، کدام یک از دو شرکت زیر جهت سرمایهگذاری مناسبتر است.
- یک شرکت معمولی با قیمت ارزان
- یک شرکت عالی با قیمت منطقی
بنجامین گراهام، فیلیپ فیشر و چارلی مانگر از جمله کسانی بودند که بیشترین نقش را در شکلگیری نظریه وارن بافت داشتند و باعث شدند وی به عنوان پنجمین فرد ثروتمند جهان با دارایی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار شناخته شود. گراهام اولین سرمایهگذاری بود که وجود روشهای نظری را در انتخاب سهام اثبات کرد. جایگاه گراهام در حوزه سرمایهگذاری برابر با جایگاه انیشتین در علم فیزیک و داروین در زیستشناسی است! وی معتقد است که سرمایهگذاری عملی است که از طریق یک تحلیل جامع، به شما اطمینان میدهد که سرمایه اصلی خود را حفظ میکنید و سود کافی به دست خواهید آورد؛ معاملاتی که این شرایط را نداشته باشند و یا براساس حدس و گمان انجام شوند، دارای ریسک بالایی میباشند.
او بر این باور بود که اگر بعد از یک تحلیل منطقی، دریافتید که قیمت سهام یک شرکت بسیار پایینتر از ارزش ذاتی آن است، حفظ آن سهام در بلند مدت قطعاً سودآورخواهد بود. او برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت از "نسبت قیمت به درآمد (P/E Ratio)، یعنی نسبت قیمت بازاری هر سهم به مقدار سودی که شرکت به ازای هر سهم بدست میآورد" استفاده کرد. از آنجا که پیشبینی فروشها، قیمتها، و هزینههای آینده یک شرکت مشکل است، ارزش ذاتی محاسبه شده یک عدد دقیق نیست، بلکه فقط یک برآورد تقریبی است و نشاندهنده میزان ریسک آن سهام است. هرچقدر این عدد کمتر باشد، نشاندهنده ریسک کمتر و حاشیه امن بیشتر خواهد بود. به همین دلیل، گراهام به دنبال سهامی بود که نسبت قیمت به درآمد پایینتری داشتند.
اما فیشر اعتقاد داشت باید سهام شرکتی را خرید که آینده روشنی دارد. فیشر پدر سرمایهگذاری مبتنی بر رشد بود و در وال استریت بسیار مورد احترام و ستایش است. فیشر مایل است پنج دلار روی چیزی سرمایهگذاری کند که ارزش آینده آن ۵۰ دلار خواهد شد. اما گراهام تمایل داشت یک دلار روی چیزی سرمایهگذاری کند که ارزش روز آن دو دلار باشد. مشکل روش سرمایهگذاری فیشر این است که ما چطور میتوانیم تشخیص دهیم یک شرکت به پیشرفت خود در آینده ادامه خواهد داد، در این رابطه دو راهکار پیشنهاد شده است:
1) خرید سهام یک شرکت خوب
خرید سهام یک شرکت خوب، به معنی سرمایهگذاری در شرکتهایی است که به طور مداوم فروش و نرخ رشد سود بالاتری نسبت به شرکتهای دیگر در همان حوزه داشتهاند؛ با بررسی صورتهای مالی شرکت در سالهای گذشته و عملکرد آنها به این مهم دسترسی خواهیم داشت.
2) کار با مدیران خوب
روش دوم به معنی خرید سهام شرکتی است که مدیران خوبی دارد. مدیری که بتواند آیندهنگر باشد، قادر است انتظارات بازار از یک محصول را از ابتدا پیشبینی نماید و از قبل راهکارهایی برای تغییرات روند بازار تعیین کند. چنین شرکتی برای تغییرات بزرگ و غیرمنتظره همیشه آماده خواهد بود. اگرچه "بافت" از همان ابتدا با نظریه فیشر آشنا شده بود، اما انگیزه استفاده از آن را راهنمای سومش چارلی مانگر، نایب رئیس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی در او ایجاد کرد. بافت، تحت تأثیر دیدگاه مانگر، خیلی فراتر از نظریه گراهام عمل کرد. در نگاه مانگر، خرید یک شرکت عالی با قیمتی منطقی (یعنی به روش فیشر) خیلی بهتر از خرید یک شرکت معمولی با قیمتی ارزان (یعنی به روش گراهام) است.
نتیجهگیری:
در یک "شرکت معمولی با قیمت ارزان" تنها در صورتی سود قابل قبولی حاصل میشود که سهام خود را تا چندین سال نفروشیم و زمانی که سایر شرکتها رشد قابل قبولی کردند، این شرکت نیز بنا به موارد اقتصادی رشد خواهد کرد که ممکن است با چندین سال فاصله این اتفاق رخ دهد. در این روش میانگین سود سالانه بسیار کم خواهد بود اما حفظ آن سهام در بلند مدت قطعاً سودآور خواهد بود. در فلسفه یک "شرکت عالی با قیمت منطقی" تا زمانی که دورنمای فعالیت شرکت عالی باشد و مدیران خوب و کارآمد در آن مجموعه باشند، سرمایهگذاری کلان روی آن شرکت ارزشمند است و بازدهی آن بیشتر از یک شرکت معمولی با قیمت ارزان خواهد بود.
هنر سهامداري در بورس >>> فیشر: سرمایهگذاران اغلب وقت خود را درنگرانی به مسائل اشتباه هدر میدهند!!
فیشر در پاسخ به این سوال که سرمایهگذاران از کجا بفهمند کدام اخبار اهمیت دارد و از کدام اخبار باید بیتفاوت گذر کنند؟ گفت: بازارهای اغلب در اطلاعات تعیین پیشقیمت که طی سه تا 30 ماه آتی اتفاق میافتد، بسیار فعالند.
وب سایت بورس نگار- سرمایه گذاران، بهخصوص سرمایهگذاران جوان که تجربه کافی ندارند، اغلب خود را مشغول اخباری میکنند که هیچ تاثیری در آینده سرمایه گذاری آنها ندارد و اغلب گام بعدی سرمایه گذاری خود را نیز مبتنی بر همین اشتباهات قرار میدهند.
سرمایهگذاران و تجار اغلب به اخبار گوش میدهند و سپس با توجه به این اخبار، گام بعدی خود را برمیدارند. آنها مدام بهدنبال این هستند که بدانند چه زمانی فدرالرزرو نرخ بهره را افزایش میدهد؟ آیا بازار مسکن احیا میشود؟ آیا گزارشهای بازار کار ناامیدکننده خواهد بود؟
اما «کن فیشر»، مولف کتاب «جمعیت را کنار بزن» و مدیرعامل موسسه سرمایهگذاری «فیشر» ترفند اصلی هدایت موفق بازار را در بیتوجهی کامل به آن میداند. به گزارش اقتصادنیوز، فیشر که شرکتش بیش از 64 میلیارد دلار دارایی را اداره میکند، میگوید: سرمایهگذاران اغلب وقت خود را درنگرانی راجع به مسائل اشتباه هدر میدهند. وی در گفتگو با واشنگتنپست میگوید که سرمایهگذاران بهجای نگرانی بیمورد راجع به مسائل بیاهمیت، توجه خود را روی چه مسائلی متمرکز کنند.
فیشر در پاسخ به این سوال که سرمایهگذاران از کجا بفهمند کدام اخبار اهمیت دارد و از کدام اخبار باید بیتفاوت گذر کنند؟ گفت: بازارهای اغلب در اطلاعات تعیین پیشقیمت که طی سه تا 30 ماه آتی اتفاق میافتد، بسیار فعالند. آنها نسبت به اتفاقات 10 تا 15 سال آینده اشتیاقی نشان نمیدهند و تمایلی هم به اتفاقات هفته آینده ندارند. این موارد شامل: تاثیر هشدارها نسبت ورشکستگی ادارات تامین اجتماعی یا مسایلی از این دست میشود. برای آنها جواب این سوالات اهمیتی ندارد. بازارها هماکنون نمیتوانند این مسایل را از حالا پیشبینی کنند؛ چراکه اتفاق این رویدادها خیلی دور است. همچنین، اتفاقاتی که ممکن است بهزودی برای شما بیفتند، خیلی نزدیک هستند و موج اندکی را برایتان ایجاد خواهند کرد.
فیشر درباره چگونگی آمادگی افراد برای رویدادهای پیشرو اینگونه میگوید: شما اغلب با این فرض کاری را شروع میکنید که هرکسی نگرانی خاص خود را دارد. اما نباید نگران باشید؛ زیرا دیگران این وظیفه را بهجای شما انجام میدهند. پس شما باید نگران مسائل دیگر باشید.
از فیشر پرسیده شد که سرمایه گذاران درباره زمان افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو دغدغه دارند، آیا نگرانی آنها بجاست؟ وی اینگونه پاسخ داد: همیشه درباره تبعات افزایش نرخ بهره کوتاهمدت توسط فدرال رزرو صحبتهای بی پایانی وجود دارد. بسیاری از مردم به یک نتیجهگیری مشترک رسیدهاند که این نتیجهگیری آنها با راهی که به آنها پیشنهاد میکنم تا به آن فکر کنند، کاملا در تضاد است. سوال اینجاست که آیا فدرال رزرو تاکنون و تا پیش از شروع نخستین چرخه تجاری، نرخ بهره کوتاهمدت را افزایش دادهاست؟ در اینصورت، واکنش بازارها به این افزایش نرخ بهره چه بودهاست؟ من به شما میگویم که فدرال رزرو برای نخستین بار در یک چرخه تجاری نرخ بهره کوتاهمدت را افزایش داد و این کار را طی چرخههای واحد انجام داد. حالا بهراحتی میتوانید تخمین بزنید که بعد از سه الی 60 ماه از این اقدام، چه اتفاقاتی رخ داد. حالا متوجه میشوید که افزایش نرخ بهره برای نخستین بار در یک چرخه هرگز اتفاقات آینده را پیشبینی نمیکند. پس مردم درحال حاضر، بیخود نگران اتفاقی هستند که سالهای پیش درباره آن نگرانی وجود داشت. تاریخ نشان میدهد که اصلا نباید نگران این مساله باشیم.
فیشر در توصیه به سرمایهگذاران جوان گفت: جوانان تجربهای که آنها را با تعصب به سمت و سویی خاص گرایش دهد، ندارند. اما قسمت بد قضیه این است که آنها حتی تجربهای کارآمد و کمکرسان هم ندارند. این مهمترین دلیلی است که توصیه میکنم جوانان تا جایی که میتوانند مطالعه کنند، و از تجربیات گذشتگان درس بگیرند. این سوالی است که همیشه از من میپرسند: اگر شما یک سرمایه گذار جوان بودید در چه چیزی سرمایه گذاری میکردید؟ توصیه من این است که اگر سرمایهگذار جوانی هستید، بهترین چیزی که باید روی آن سرمایهگذاری کنید، خودتان هستید. سرمایه خود را بسازید و ظرفیتهای خود را بشناسید.
وی ادامه داد:طبیعت انسان این است که کاری را که بکنند که پشیمانی به بار نیاورد و در عوض منجر به غرور آفرینی شود. غرور آفرینی یعنی فلان چیز را خریدم پس من خیلی زرنگم! پشیمانی یعنی فلان چیز را خریدم؛ و اشتباه کردم؛ قربانی شدم؛ تقصیر من نبود! اگر قصد دارید این رویه را تغییر دهید، نگاهی به موفقیتهای خود بیندازید. خواهید فهمید که در برخی از آنها هم کمی خوششانس بودهاید. اما درباره شکست هایتان، به اشتباهاتی که کردهاید نگاه کنید. این اشتباهات اغلب همانهایی هستند که انسانها بهطور طبیعی مرتکب میشوند، اما این اشتباهات طبیعی زمینه را برای کاهش اشتباهات بزرگتر فراهم میکنند.
۴ فرد موفق در بورس که باید بشناسید
در این مقاله از سری مقالات آموزشی میخواهیم به ارائه معرفی تعدادی از افراد موفق در بورس و اشخاص به نام در این بازار که باعث شدند با خرید و فروشهایشان نام خود را در تاریخ بازار بورس جهانی ثبت کنند، بپردازیم.
به گزارش نبض بورس، افراد موفق در بورس مثل بنجامین گراهام، فیلیپ فیش، پیتر لینچ یا ویلیام اونیل که جزو درخشانترین نامهایی هستند که هیچگاه از حافظه تاریخی معاملهگرانی که در بازار بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند، پاک نخواهد شد. همچنین با مطالعه رفتارشناسی این بزرگان بازار سرمایه میتوانیم به یک استراتژی جامع و کاربردی برای خودمان در بازار دست پیدا کنیم و به راحتی بتوانیم تحلیل شخصی خودمان را داشته باشیم. پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
بنجامین گراهام
بنجامین گراهام در واقع نخستین کسی است که در فهرست افراد موفق در بورس به معرفی او میپردازیم. او یکی از معروفترین فعالان بورس بود که در دهه 60 میلادی توانست علاوه بر ارائه تئوری جذابی درباره بورس، با خرید و فروشهایی که در بورس نیویورک انجام میداد، اسمش بر سرزبانها افتاد و این توانایی را داشته به عنوان یک بروکر موفق در این بازه زمانی شناخته شود.
بنجامین گراهام در سال 1984 در کشور بریتانیا به دنیا آمد. زمانی که یک سالش بود به همراه خانوادهاش به ایالت متحده آمریکا نقل مکان کرد و در همین بحبوحه بود که پدرش را از دست داد و خانواده او دچار فقر شدیدی شد. به خاطر فوت پدر و فقر علاوه بر تحصیل کار هم میکرد.
بعدها از دانشگاه کلمبیا بورسیه گرفت و در رشتههای فلسفه و ریاضیات به تحصیل ادامه داد. اما گرایش او به بازار بورس در واقع از 20 سالگی شروع شد، درست زمانی که در یکی از کارگزاریهای وال استریت مشغول به کار شده بود.
گراهام در اکثر مواقع به صورت مخفیانه به مشتریان کارگزاری مشاوره ارائه میداد و همین کار باعث شد که همکارانش به او حسادت کنند و در نهایت از کارگزاری هم اخراج گردید.
ولی گراهام به کاری که میکرد ایمان داشت و با سرمایه اندک به خرید سهام در بازار بورس نیویورک شروع کرد و بعد از زمان کمی که از این کار گذشت، توانست میلیونها دلار از راه معامله در بازار بورس به دست آورد و اسمش را به عنوان یکی از معاملهگران بزرگ و مطرح بورس والاستریت مطرح نماید.
گراهام در سال 1934 میلادی با انتشار کتاب مشهورش به اسم "تحلیل امنیت" اسمش را تحت عنوان یکی از بزرگترین و مطرحترین اقتصاددانان و تحلیلگران وال استریت ثبت کرد.
خیلی از نظریههای او هم اکنون نیز مورد توجه فعالان و تحلیلگران بازار بورس در سراسر جهان است. همین طور کتاب او نیز جزو کتابهای اقتصادی در حیطه تحلیل بازار سرمایه و بورس به حساب میآید. همچنین از وی به عنوان یکی از افراد امیدوارکننده برای آمریکا در عرصه اقتصادی پس از رکود جنگ جهانی دوم اسم میبرند.
طرفداران او از روشی در بازار بورس بهرهبرداری میکنند که هم اکنون به نام "نظریه گراهام" شهرت دارد. در حال حاضر نیز وارن بافت از مشهورترین و معروفترین افراد بازار بورس (دومین ثروتمند برتر دنیا) از همین الگوی گراهامی برای تحلیل بازار سهام کمک میگیرد.
نکات مهم و مورد توجه روش گراهام به صورت زیر است:
- آینده بازار قابل پیشبینی نیست و هیچ کسی هم از آینده بازار اطلاعی ندارد، پس تنها نکته مهم این است که ما بتوانیم بر طبق رفتار کنونی بازار عمل نماییم.(مطالعه مقاله "تحلیل رفتارشناسی در بورس" می تواند مفید باشد.)
- هر شرکتی در برگیرنده دو نوع ارزش است که عبارتاند از: 1) ارزش دفتری 2) ارزش بازار. ارزش دفتری در واقع از تقسیم داراییها بر تعداد سهام حاصل شده و ارزش بازار نیز از ضرب قیمت هر سهم در تعداد سهام حساب میشود. اگر درباره ارزش شرکت و محاسبه ان به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله "محاسبه ارزش شرکت" را پیشنهاد می کنیم.
- سهامی برای خرید در بازار بورس ارزش دارند که از نسبت "قیمت/ارزش بازار" نزدیک به 1 و p/e به نسبت پایین برخوردار باشد.
- فاصله بین ارزش بازار با ارزش دفتری سهام شرکت، به اصطلاح حاشیه اطمینان نامگذاری شده است که در واقع هرچه این فاصله بیشتر باشد، به این معنی است که سرمایهگذار در واقع کمتر از نوسانات بیدلیل و همین طور غیرمنطقی بازار زیان خواهد دید.
در ادامه این مقاله به سایر افراد موفق در بورس اشاره میکنیم تا بیشتر با دیدگاهها و نظریات این دسته از افراد موفق در بازار سرمایه آشنا شویم.
فیلیپ فیشر
در واقع آقای فیشر یکی از فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ بزرگترین و نامدارترین نظریهپردازان بازار بورس و سرمایه در جهان است که کتابی تحت عنوان "سهام عادی و سود غیر عادی" را به تألیف درآورده است. وارن بافت نیز بر این نکته اشاره کرده است که بعد از گراهام بزرگترین نظریه پرداز بازار فیشر است. همچنین بافت نیز خودش در محضر فیشر تعلیم دیده است. از دیدگاه فیشر میتوان سهام خوب و خرید درست را در انتخاب شرکت برتر دانست.
او شرکت برتر را این طور خلاصه میکند که این شرکت دارای فروش، گردش نقد بالا و حاشیه سود سهام مطمئن به همراه هزینه پایین و گردش نقد بالا است. نکات مهمی که فیشر در این زمینه اشاره میکند عبارت است از:
- باید سهامی را در بازار برای خرید انتخاب نمایید که رشدش در سال آتی زیادتر از مقدار میانگین صنعت باشد.
- در جست و جوی مدیریت خوب بگردید. چرا که در واقع مدیریتی خوب است که سود آنی را برای رشد بلند مدت و پایدار فدا میکند.
- فروش شرکت یکی از معیارهای اساسی است. در این زمینه تا میتوانید تحقیقات انجام دهید.
- حاشیه سود شرکت را برای اینکه موفق در بازار باشید حتماً بررسی کنید. فروشی که در نهایت به سود منجر نشود هیچ فایدهای نخواهد داشت.
- این فاکتور را در نظر بگیرید که شرکت بایستی تا محصول ارزان تولید نماید. حاشیه سود بالا اگر با هزینه پایین ترکیب شود، یک نتیجه مشابه با حاشیه ایمنی گراهام میسازد.
- بهتر این است که درباره شرکت به طرق مختلف اطلاعات کسب نمایید و اگر نیاز شد با رقبای شرکت، کارمندان و سرمایهگذارانش به پای صحبت بنشینید.
- این ثابت شده است که پیدا کردن شرکتهای برتر کاری بس سخت و پیچیدهای است پس چند سهم خوب در سبدتان داشته باشید تا وقتتان را با شرکتهای دیگر الکی هدر ندهید.
پیتر لینچ
لینچ به عنوان یکی دیگر از افراد موفق در بورس در واقع مدیر یکی از بهترین و مشهورترین صندوق های سرمایهگذاری مشاع است. ارزش این صندوق معادل 20 میلیون دلار در 1977 به 14 میلیارد دلار در سال 1990 رسید. پیتر لینچ به این اصول کاری در حرفهاش معتقد بود که باید شرکتی را فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ که میخواهید روی سهام آن سرمایهگذاری کنید، به خوبی بشناسید و با دانش و اطلاعات کافی برای خرید سهمش پیش بروید.
نکات مهم اصول کاری او عبارت است از:
- از دانشتان برای خرید سهام مناسب کمک بخواهید. سعی کنید مدام پرس و جو کنید و در این باره اطلاعات کسب نمایید. حتی گاهی از محصولات شرکت استفاده کنید و ببینید چه ویژگیهایی دارد و سپس اقدام به خرید کنید.
- شرکتهای انتخابیتان را طبقه بندی کنید و هر یک را در گروه خاصی دسته بندی نمایید. لازم نیست این دستهبندی خیلی هم دقیق باشد ولی همین که با توجه به این معیارها نظیر شرکتی با رشد سریع، در حال نوسان یا تازهکار دستهبندی کنید کفایت میکند. مطالعه آموزش نوسان گیری می تواند مفید باشد.
شرکتهایی که از نظر او برای سرمایهگذاری مناسب هستند عبارتاند از:
- درک شرکت راحت باشد. به این دلیل که دیر یا زود این احتمال قوی وجود دارد که مدیریت شرکت را فرد نادانی به عهده بگیرد.
- به دلیل اینکه جذابیتی ندارید مورد استقبال مردم قرار نگیرد. به عبارت دیگر همه این تصور را دارند که بر روی آخرین شرکت اینترنتی سرمایهگذاری کنند ولی هیچ کس رقبتی به آخرین شرکت سبزی یا میوه فروشی ندارد.
- همه فکر میکنند که اگر به دنبال این هستند تا رویای پولیشان تحقق یابد به دره سیلیکون بروند و در واقع هیچ کسی نیست که به شرکتهای مراسم کفن و دفن حتی فکر نماید.
ویلیام اونیل
اونیل یکی دیگر از افراد موفق در بورس است که نویسنده کتاب مشهور How To Make Money In the Stock Market و همین طور مؤسس ژورنال معتبری به اسم Investor Business Daily است. نظریاتی که او مطرح کرده است اغلب تا حدودی با سایر نظریاتی که دیگران مطرح میکنند در تقابل است.
او به جای این که توصیه کند سبد خودتان را متنوع بچینید، تأکید به انتخاب سهام برتر دارد. او اعتقاد دارد که بایستی تا به جای دنبال چند سهام متفاوت باشید، به دنبال کسب سود سریع در بازار باشید. برای اینکه به این مهم دست پیدا کنید باید تا سهام بازنده را در اسرع وقت از سبدتان خارج نمایید و فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ بر سهام برنده اضافه کنید.
او الگویی را برای انتخاب سهام برتر در نظر دارد از جمله (الگوی CANSLIM) که هر حرف آن عبارت است از:
- C: سود شرکت در هر فصل جدیدی بایستی نسبت به فصل قبل، از سود چشمگیری برخوردار باشد.
- A: سود سالانه شرکت میبایست در هر سال نسبت به سال قبل رشد چشمگیری داشته باشد.
- N: خدمات و محصولات جدیدی باید در سال جدید توسط شرکت ارائه شده باشد.
- S: عرضه سهام در این شرکت باید نسبت به تقاضا بیشتر باشد و تقاضا هم نسبت به عرضه پیشی بگیرد.
- L: شرکتی باید مدنظر قرار بگیرد که از پیشگامان صنعت باشد.
- I: سهامداران نهادی باید این وظیفه را به دوش بکشند که از شرکت حمایت نمایند.
- M: سمت و سویی که بازار دارد بایستی تا در تصمیمگیریها مد نظر تصمیم گیرندگان شرکت قرار بگیرد.
و در آخر.
امیدواریم که دیدگاههای افراد موفق در بورس برای شما مثمر ثمر بوده باشد و بتواند شما را در مسیر اخذ استراتژی درست رهنمود نماید
4 بورسباز موفق دنیا چگونه معامله میکردند؟
به گزارش بانک اول محمد خبریزاد، کارشناس بازار سرمایه در خصوص بورسبازان موفق در دنیا بیان کرد: از جمله بورسبازان موفق در جهان میتوان به، بنجامین گراهام، فیلیپ فیشر، ویلیام اونیل، پیتر لینچ اشاره کرد.
وی در ادامه در خصوص بنجامین گراهام عنوان کرد: بنجامین گراهام در سال ۱۹۸۴ در انگلستان متولد شد و او یکی فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ از معروفترین فعالان بورس در دهه ۶۰ میلادی بود که علاوه بر نظریهپردازی، با خریدهای خود توانست به عنوان یک بروکر موفق نام خود را در تاریخ بورس نیویورک ثبت کند.
بورس بازی که از محل کارش اخراج شد
خبریزاد در ادامه بیان کرد: گرایش او به بازار بورس از ۲۰ سالگی، هنگامی که در یکی از کارگزاریهای والاستریت مشغول به کار بود نمایان شد. او در بسیاری از موارد پنهانی به مشتریان کارگزاری مشاوره میداد و همین باعث حسادت دیگر همکاران او شد و در نهایت از آنجا اخراج شد. ولی گراهام که به سرمایهگذاریهای خود بسیار مطمئن بود با سرمایه اندک به خرید سهام در بورس نیویورک ادامه داد و پس از مدت کوتاهی توانست میلیون ها دلار از این راه کسب و نام خود را به عنوان یکی از معاملهگران مطرح وال استریت مطرح کند.
وی افزود: او به عنوان یکی از امید دهندگان اقتصادی به آمریکاییها در دوران پس از رکود جنگ جهانی دوم نام برده میشود. طرفداران او از روشهایی پیروی میکنند که به نام نظریه گراهام معروف است. در حال حاضر هم وارن بافت دومین ثروتمند برتر دنیا از همین روش برای تحلیل سهام استفاده میکند.
کارشناس بازار سرمایه در ادامه به نکات مهمی که گراهام در روند سرمایهگذاری در بازار بورس به کار میبرد، اشاره کرد: هیچکس از آینده بازار مطلع نیست، پس ما به دنبال پیشبینی آینده نیستیم، ما براساس رفتار کنونی بازار عمل میکنیم،
وی در ادامه در خصوص انواع ارزشهای شرکتها اظهار کرد: هر شرکت دارای دو ارزش دفتری و ارزش بازار است، ارزش دفتری حاصل تقسیم دارایی ها بر تعداد سهام و ارزش بازار نیز حاصل ضرب قیمت هر سهم در تعداد سهام است. اگر ارزش بازار شرکتی کمتر از ارزش دفتری آن باشد پس قیمت آن سهم پایین بوده و برای خرید مناسب است.
خبری زاد افزود: فاصله ارزش دفتری با ارزش بازار شرکت، حاشیه اطمینان آن نام دارد که هر چقدر بیشتر باشد یعنی سرمایهگذار کمتر از نوسانات غیرمنطقی و بیدلیل بازار ضربه خواهد خورد.
وی در ادامه در همین راستا بیان کرد: گراهام عنوان کرد، سهامی مناسب سرمایه گذاری است که از نسبت قیمت به ارزش بازار نزدیک به ۱ و همچنین از P/E پایین برخوردار هستند.
فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص بورسباز بزرگ دیگر فیلیپ فیشر اظهار کرد: فیشر از نظریهپردازان بزرگ سرمایهگذاری در بازار است که کتابی با عنوان سهام عادی و سود غیرعادی دارد. وارن بافت، وی را پس از گراهام یکی از بزرگترین نظریهپردازان بازار سهام دانسته و خود شخصا در حضور وی تعلیم یافته است.
وی در ادامه گفت: تاکید اصلی فیشر بر انتخاب شرکت برتر است، از دید وی شرکت برتر یعنی شرکتی که فروش، حاشیه سود و گردش نقد بالا و هزینه پایین داشته باشد.
کارشناس بازار سرمایه در ادامه به نکات مهمی که فیلیپ فیشر در روند سرمایهگذاری در بازار بورس به کار میبرد، اشاره کرد: سهام شرکتی را بخرید که رشد آن در سالهای آتی بیشتر از میانگین صنعت باشد و دیگر اینکه به دنبال مدیریت خوب باشید، مدیریت خوب سودهای آتی را فدای رشد پایدار و بلندمدت میکند.
خبریزاد به دیگر نکات فیلیپ فیشر اشاره کرد: فروش شرکت عامل بسیار مهمی است، فروش هر شرکت و تحقیقات آن در زمینه مشتریان را بررسی کنید و دیگر اینکه، حاشیه سود شرکت را حتما بررسی کنید، فروشی که منجر به سود نشود فایده نخواهد داشت.
وی در ادامه بیان کرد: از نظر فیشر، شرکت باید محصولاتی ارزان تولید کند، حاشیه سود بالا در ترکیب با هزینه پایین نتیجهای مشابه با حاشیه ایمنی گراهام میدهد و بهتر است با روشهای مختلف درباره شرکت اطلاعات کسب کرده و در صورت لزوم با کارمندان، رقبا و سرمایهگذاران آن صحبت کنید.
وی افزود: از آنجا که یافتن شرکت های برتر کار سختی است، پس در هر زمان بهتر است، چند سهم خوب داشته باشید و وقت خود را با شرکتهای دیگر تلف نکنید.
قیمت بهترین شاخص ارزیابی هر سهم در بورس
کارشناس بازار سرمایه در رابطه با رویکرد یکی دیگر از بورس بازان به نام ویلیام اونیل اظهار کرد: نظریات اونیل کمی در تقابل با سایر سرمایهگذاران قرار دارد، برای مثال وی قیمت را بهترین شاخص ارزیابی هر سهم دانسته و اعتقاد دارد که هرگز نباید با بازار در افتاد.
وی در ادامه گفت: ایشان به جای فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ تاکید بر ایجاد تنوع زیاد در سبد، به دنبال انتخاب سهام برتر است و به اعتقاد ایشان کسب سود سریع مهم ترین عامل است و برای همین باید سهام بازنده را سریعا از سبد خارج کرده و بر سهام برنده افزود.
خبری زاد در خصوص اینکه معیار اونیل برای انتخاب سهام خوب چیست؟ تصریح کرد: یکی اینکه، از ارزشگذاری سهام صرف نظر کنید، P/E معیار خوبی برای انتخاب سهام نیست و دیگر اینکه، به دنبال شرکت هایی که مدیریت شرکت سهام زیادی را در اختیار داشته و بدهی شرکت پایین است باشید.
وی در رابطه با معیارهای دیگر اونیل اظهار کرد: برخلاف نظر موجود، شرکتهایی باید خریداری شوند که به قیمت حداکثر جدیدی دست یافتهاند و قیمت شرکتی که به حداقل جدیدی رسیده، باز هم پایین خواهد رفت و از نظر ویلیام مانند، یک خرده فروش سبد خود را مدیریت کنید، سهام کم سود را فروخته و بر سهام پر سود بیفزایید.
کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: از نظر اونیل باید راهبرد سرمایهگذاری خود را خودکار کنید و قیمت توقف زیان تعیین کرده فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ و هرگز سهام را در قیمت پایین تر از آن نگه ندارید و به جای سبدی از سهام متوسط به دنبال چند سهام برتر باشید.
کارشناس بازار سرمایه به یکی دیگر از بورس بازها با نام پیتر لینچ اشاره کرد و گفت: پیتر لینچ مدیریت یکی از بزرگترین صندوق های سرمایهگذاری مشاع را برعهده داشت که ارزش آن فیشر چگونه از بازار سرمایه سود کرد؟ از ۲۰ میلیون دلار در ۱۹۷۷ به ۱۴ میلیارد دلار در ۱۹۹۰ رسید.
وی در ادامه بیان کرد: پیتر لینچ معتقد بود، باید شرکتی را که در آن سرمایهگذاری میشود به خوبی شناخت و با دانش کافی اقدام به خرید آن کرد.
خبری زاد در خصوص نکات مهمی که پیتر لینچ در سرمایهگذاری خود رعایت می کرد اشاره کرد و گفت: پیتر لینچ از دانش خود برای انتخاب سهام مناسب استفاده می کرد و معتقد بود، افراد به عنوان کارمند بهتر از تحلیلگران دیگر درباره صنعت خود دانش دارند و به عنوان مصرفکننده نیز با جست و جو در محصولات، شرکت بهتر را میتوانید پیدا کنید.
وی در ادامه بیان کرد: پیتر لینچ معتقد بود، شرکتهای انتخابی خود برای سرمایه گذاری را باید دستهبندی کنید، لازم نیست خیلی دستهبندی دقیقی داشته باشید، ولی میتوانید شرکتها را به شرکت هایی با رشد سریع، تازهکار و در حال نوسان تقسیم کنید، در طول زمان شرکتها در بین دستهها جابهجا میشوند.
کارشناس بازار سرمایه در خصوص شرکتهای مناسب برای سرمایهگذاری از نظر پیتر لینچ اظهار کرد: درک آن ها ساده باشد، زیرا دیر یا زود افراد نادانی میتوانند مدیریت آنها را برعهده بگیرند. به خاطر جذاب نبودن مردم از آنها رو گردان شوند، همه فکر میکنند باید در آخرین شرکت اینترنتی ایجاد شده سرمایهگذاری کنند، ولی کسی به فکر آخرین شرکت فروش سبزی و میوه نیست. دارای چیزی منحصر به فرد باشند تا رقابت با آنها سخت باشد.
وی در ادامه در همین راستا بیان کرد: چیزی عرضه کنند که مردم به آن محتاج باشند، به این ترتیب، کار آن ها دوام خواهد داشت. دارای وجه نقد زیاد و بدهی کم باشند، شرکتی که بدهی ندارد، ورشکسته نخواهد شد، با قیمتی خوب عرضه شود، برای تعیین خوب بودن قیمت سهم به نسبتهایی مانند قیمت/ ارزش دفتری و P/E توجه کنید.
وی افزود: مدیران و کارمندان شرکتها، خود از سهامداران شرکت باشند، به این ترتیب آنها بیشتر برای رشد شرکت تلاش خواهند کرد. شرکت سهام خود را بازخرید کند، به این ترتیب شرکت اعتماد بیشتری به آینده داشته و با کاهش سهام جاری ارزش آن افزایش مییابد (این مورد در بازار ایران مصداق ندارد).
دیدگاه شما