زمانی که ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست ، انتخاب این استراتژی بهترین استراتژی خواهد بود.
ریسک چیست؟
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بیکنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد.
تقریباً همهٔ کوششهای بشری دربردارندهٔ درجاتی از آن هستند، با این همه برخی از آنها میزان بیشتری را به همراه دارند. به عبارت دیگر آن را می توان ضرر بالقوه نامید بنابراین میتواند مثبت یا منفی باشد.
به بیان ساده تر یعنی احتمال به وجود آمدن خطر یا زیان.
بزرگی این موضوع آنگونه که تصور عمومی بر آن است، در درجه اول به میزان باخت دلالت ندارد، بلکه مهم است که چند درصد احتمال برد در آن وجود دارد.
چرا ریسک وجود دارد؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است.
انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد، متقابلا بیشتر در معرض آن خواهد بود.
به طور کلی، موقعیتهایی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص(pure risk)
در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هست و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. شامل انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی و…. هستند.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص این احتمال را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسک کلی برای هر دارایی مالی
ریسک سیستماتیک
ریسک بازار است؛ به عبارت دیگر قسمتی از ریسک کل است که شرایط کلی بازار بر آن تأثیرگذار است و غیرقابل کاهش و غیرقابل کنترل است و بر روی کلیه اوراق موجود در بازار اثر دارد.
ریسک غیر سیستماتیک
بخشی که به شرایط کلی بازار بستگی ندارد و تنها به اوراق بهادار خاص مربوط است. به بیان دیگر ریسک قابل کنترل و قابل حذف.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
نرخ سود (interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع مطرح میشود. معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
تورم (inflation risk)
رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود.
مالی (Financial risk) انواع ریسک در سرمایه گذاری
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل financial risk فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم خطر تر میروند.
نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با liquidity risk مواجه است. در مورد سهام نیز این موضوع وجود دارد.
نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، currency risk بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش آن خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
ریسک تجاری
در اینجا به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
ریسک کشور
به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین اتفاقب، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
ریسک سیاسی
زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد.
نکتهای که در مورد آن وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، بیشتر میشود.
ریسک و مدیریت ریسک
پیش از آنکه ریسک را بشناسیم و در مورد آن بیشتر بدانیم، لازم است بدانیم ریسک چه چیزی نیست تا بهتر بتوانیم ریسک را بشناسیم.
ریسک چی نیست؟
واژه های خطر و بحران گاهی معادل ریسک در نظر گرفته می شود که صحیح نیست یا بهتر است گفته شود که کافی نیست.
وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم به نظر میرسد در مورد موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت، صحبت میکنیم و بحران، تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
ریسک چی هست؟
ریسک بعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر، یا حتی چقدر سود میکنم یا چقدرضرر میکنم.
اگر بین چیزی که فکر میکنیم روی خواهد داد و آنچه واقعا روی می دهد، تفاوتی وجود داشته باشد، چه این تفاوت به نفع ما باشد چه به ضرر ما، با ریسک مواجه هستیم. در حقیقت زمانی که با ریسک مواجه هستیم خطر و فرصت را همزمان در کنار هم داریم هم این امکان وجود دارد که با عواقب بدی مواجه بشیم هم این فرصت را داریم که به چیزی بهتر از آنچه تصور میکنیم دست پیدا کنیم.
چرا ریسک وجود دارد؟
هدف از سرمایه گذاری، کسب بازده است. همانگونه که در مقاله بازدهی توضیح داده شد، بین بازدهی واقعی و بازدهی مورد انتظار تفاوت زیادی وجود دارد.
میخوام مقاله بازدهی را مطالعه کنم
بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری در انواع دارایی ها، گاهی کم و گاهی زیاد است. اما این اختلاف ها از کجاست؟ چرا ما حاضریم در ازای دریافت 14درصد بازدهی، 10 میلیون تومان را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا در ازای دریافت 20 الی 23 درصد بازدهی، اسناد خزانه و اوراق مشارکت خریداری می کنیم اما زمانی که همین پول را در بورس سرمایه گذاری می کنیم توقع داریم بازدهی بیشتر از 30 درصد را بدست بیاوریم؟
علت این تفاوتها چیست؟
اگر تمایل دارید در مورد اسناد خزانه و اوراق مشارکت بیشتر بدونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید.
محصول صوتی “سرمایه گذاری بدون ریسک“
اگر ما پول خود را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا اوراق مشارکت و اسناد خزانه خریداری کنیم، میتوانیم میزان بازدهی واقعی را با کمترین انحراف پیش بینی کنیم بنابراین، طبق تعریف ریسک، می توانیم بگوییم ریسکِ سپرده گذاری در بانک و یا سرمایه گذاری در اسناد خزانه و اوراق مشارکت صفر و یا بسیار کم است. در ادبیات مالی به بازدهی ناشی ازسرمایه گذاری در دارایی بدون ریسک مثل سپرده گذاری در بانک و یا خرید اوراق مشارکت و اسناد خزانه، “بازدهی بدون ریسک” گفته می شود.
در شرایط عادی و نرمال، اگر شما انواع ریسک در سرمایه گذاری بپذیرید در پروژه ای سرمایه گذاری کنید که احتمال تحقق یافتن پیش بینی ها کمتر از 100% باشد، خیلی بعید است که به همان بازدهی بدون ریسک قانع باشید. هر فرد عاقل و اقتصادی ای، ترجیح میدهد در ازای قبول ریسک، بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند.
بنابراین می توان گفت زمانیکه در پروژهای ریسکی سرمایه گذاری می کنید نرخ بازدهی مورد انتظار برابر است :
نرخ بازدهی مورد انتظار = نرخ بازدهی بدون ریسک + X
هر اندازه ریسک (احتمال عدم تحقق پیش بینی) بیشتر باشد، میزان X بیشتر خواهد بود یا به عبارت دیگر، فرد سرمایه گذار توقع بازدهی بیشتری خواهد داشت به میزانX، در ادبیات مالی صرف ریسک گفته میشود.
صرف ریسک چیست؟
به مبلغِ بازدهیِ بیشتری که نسبت به “بازدهی بدون ریسک” توقع داریم، صرف ریسک گفته می شود. به عبارت دیگر، صرف ریسک، پاداشی است که هر سرمایه گذار انتظار دارد به ازای پذیرش ریسک به او تعلق بگیرد.
به طور خلاصه، در شرایط عادی، “بازدهی مورد انتظار” برایر است با بازدهی سرمایه گذاری در پروژه های بدون ریسک بعلاوه پاداشِ پذیرش ریسک و هر چه ریسکی که پذیرفتی بیشتر باشد، صرف ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما، آیا همیشه شرایط عادی و نرمال است؟ آیا همیشه سرمایه گذاران عاقلانه عمل میکنند؟ نه لزوماً.
بسیاری از سرمایه گذاران عاقلانه عمل نمیکنند و در ازای پذیرش ریسک بیشتر، صرف ریسکی را مطالبه نمیکنند.
برخورد سرمایه گذاران در مواجهه با ریسک چگونه است؟
همانگونه که در بخشهای قبل توضیح داده شد، در شرایط عادی، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع دارد بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، به زبان ساده تر پروژه های ریسکی را جریمه میکند. به چنین فردی، اصطلاحا ریسک گریز گفته می شود.
پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
درشرایط غیر نرمال چطور؟
درشرایط غیر نرمال، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع ندارد بازدهیِ بیشتری نسبت به “انواع ریسک در سرمایه گذاری بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، از آنجایی که برای عده ای از سرمایه گذاران ریسک، موضوع جذابی است و همین که در پروژه هایی حضور دارند که هر کسی آن را قبول نمیکند و کار جدید و تازه ای است برایشان کافی است و دیگر توقع دریافت جایزه به عنوان “صرف ریسک” را ندارند. به این دسته از سرمایه گذاران سرمایه گذاران، ریسک پذیر گفته میشود.
دسته سومی هم از سرمایه گذاران وجود دارند که کاملا بدون توجه به احتمال تحقق پیش بینی ها، سرمایه گذاری میکنند آنها صرفا بر اساس پیش بینی اعلام شده برای نرخ بازدهی نسبت به سرمایه گذاری اقدام میکنند. به این دسته از افراد ، بی توجه به ریسک گفته میشود.
فرد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز چه کسی نیست؟
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست.
بلکه ریسک گریزی به این معناست که افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده ی انواع ریسک در سرمایه گذاری قبلی توقع دارند.
و ریسک پذیری به این معناست که افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند.
سه نمودار زیر، رابطه پذیرش ریسک و بازدهی مورد انتظار را برای سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk -averse)، سرمایه گذاران ریسک پذیر (Risk lover) و سرمایه گذاران بی توجه به ریسک یا ریسک خنثی (Risk – neutral) را نشان میدهد
نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک گریز
نمودار بازدهی مورد انتظار فردا ریسکپذیر
نمودار بازدهی مورد انتظار فردی که نسبت به ریسک بی تفاوت است
محاسبه ریسک
در آمار، نوسانات و انحراف از میانگین را به کمک واریانس محاسبه میکنند و جذر آن را انحراف معیار مینامند بنابراین در ادبیات مالی نیز انحراف از بازدهی مورد انتظار را با کمک واریانس محاسبه میکنند برای آشنایی بیشتر با شیوه محاسبه به کتابهای مدیریت مالی مراجعه نمایید.
ریسک پذیری بهتر است یا ریسک گریزی؟
سرمایهگذار حرفهای و عاقل به دنبال کسب بازدهی است اما این نکته را نیز در نظر دارد که…
پول انواع ریسک در سرمایه گذاری و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
بنابراین زمانی، ریسکِ بیشتری را قبول میکند که انتظار داشته باشد در ازای آن، بازدهی بیشتری را دریافت خواهد کرد. بنابراین میتوانیم بگوییم سرمایهگذار حرفهای و عاقل، ریسک گریز است و در پروژههای سرمایهگذاری میکند که
ریسک کمتر و بازدهی مورد انتظار بالاتری داشته باشد.
انواع واکنش در برابر ریسک
ازآنجایی که همه ی سرمایه گذاران (ریسک پذیر، ریسک گریز و بی توجه به ریسک) در همه امور مختلف زندگی با ریسک مواجه هستند، به طور کلی دو نوع واکنش در برابر ریسک از خود نشان می دهند:
- اجتناب از ریسک
- پذیرش ریسک و تلاس برای مدیریت آن
مدیریت ریسک چگونه است؟
مدیدریت ریسک با انتخاب یک استراتژی از بین استراتژی زیر انجام می شود. اما پیش از انتخاب استراتژی باید این نکته در نظر گرفته شود که ….
هدف از مدیریت ریسک، کسب بازدهی نیست بلکه هدف کنترل نوسان و ریسک است.
استراتژی های مدیریت ریسک
الف. انتقال ریسک
د.کنترل یا اداره ریسک
ه.حذف یا کاهش ریسک
در ادامه با هر یک از استراتژی ها بیشتر آشنا می شویم
الف. انتقال ریسک
همانگونه که در بخش های قبلی توضیح داده شد، هر فردسرمایه گذار به قصد کسب بازده، سرمایه گذاری میکند اگر گزینه سرمایه گذاری، ریسکی باشد و فرد سرمایه گذار از استراتژی “انتقال ریسک” استفاده کند، در اصل کلیه منافع و مضرات حاصل از سرمایه گذاری را به فرد یا نهاد دیگری منتقل میکند مانند زمانی که از انواع بیمه نامه ها استفاده میکند.
زمانی که ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست ، انتخاب این استراتژی بهترین استراتژی خواهد بود.
ب.پوشش ریسک
یکی دیگر از راههای “مدیریت ریسک” استفاده از ابزار های نوین مالی و استفاده از ابزارهایی است که توسط مهندسان مالی طراحی شده است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهای مهندسی مالی به لینک زیر مراجعه بفر مایید
آشنایی با مهندسی مالی
زمانیکه افراد برای ادامه کسب و کار خود به مواد اولیه ، ارز و یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشند که در آینده احتمال نوسان قیمت زیادی داشته باشد، از “استراتژی پوشش ریسک” استفاده میکنند.
ج.تسهیم ریسک
استراتژی “تسهیم ریسک” بسیار شبیه به “استراتژی انتقال ریسک” است به این تفاوت که در انتقال ریسک، کلیه ریسک به دیگران منتقل میشود وخود سرمایه گذار از مزایا و مضرات پذیرش ریسک منفعت و ضرری را نمی برد اما در استراتژی “تسهیم ریسک”، خود نیز دربخشی از ریسک، مزایا و مضرات با دیگران شریک می شود.
د.کنترل یا اداره ریسک
ساده ترین شیوه مدیرت ریسک، “کنترل و اداره ریسک” است . استراتژی “کنترل و اداره ریسک” به این صورت است که فرد، ریسک را می پذیرد و با فعالیت هایی مانند سرمایه گذاری در دارایی های بدون ریسک و یا انبار کردن مواد اولیه موردنیاز، خود را دربرابر نوسانات قیمت، ایمن میکند یا از ابزارهای فیزیکی مثل نصب دوربین کنترل نامحسوس و … استفاده میکند.
ه.حذف یا کاهش ریسک
استراتژی “حذف و کاهش ریسک” بسیار شبیه به استراتژی “پوشش ریسک” است، با این تفاوت که در پوشش ریسک، مدیریت ریسک با کمک ابزار های نوین و مهندسی مالی انجام میشود اما در استراتژی “حذف و یا کاهش ریسک”، مدیریت ریسک با سرمایه گذاری در سایر دارایی های فیزیکی و مالی انجام می شود.
به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه گذار پرتفوی تشکیل میدهد، در حقیقت برای “کاهش و یا حذف ریسک” تلاش می کند.
انواع ریسک
از آنجایی که ریسکها بسیار متنوع هستند و در عین حال با هم ارتباط متقابل دارند، دسته بندی های زیادی برای آنها درنظر گرفته میشود:
- دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
- دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
- دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
- دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه
دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
در ابتدای این مقاله گفته شد ریسک، بحران و یا خطر نیست بلکه نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی. ریسک یعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر میکنم یا حتی چقدر سود میکنم یاچقدرضرر میکنم. بناراین می توان گفت ریسک هم زمان هم شرایط منفی را پوشش را میدهد هم شرایط مثبت را. در دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک، دو بخش شرایط منفی و مثبت از هم جدا میشوند.
به عبارت دیگر دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه عبارتست از :
- ریسکهای خالص که فقط جنبه منفی رویدادهای محتمل را درنظر میگیرند مانند زیان، آتش سوزی ، سیل و …
- ریسک های سفته بازی که ناشی از تبادل یا معامله بین اشخاص است که شامل جنبه های مثبت و منفی می شود مانند نرخ ارز و …
دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
طبق نظر بانک جهانی، ریسک ها به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی قابل دسته بندی هستند:
دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
طبق دسته بندی ریسک های اصلی و فرعی، ریسک ها قابل تفکیک نیستند. بلکه صرفا ریسکها روی هم اثر می گذارند. به عنوان مثال، پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، سقوط بازار های سرمایه را تجربه کردیم که این امر منجر به کاهش ارزش دارایی ها و عدم ایفای تعهدات فعالان اقتصادی شد.
دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه بانکها
همانگونه که اطلاع دارید وظیفه اصلی بانک، جمع آوری سپرده ها ی مردمی و ارائه وام به متقاضیان وام است و از محل مابه التفاوت نرخ سودی که به سپرده ها پرداخت می شود و نرخ بهره ای که از دریافت کنندگان وام دریافت می شود، سود کسب میکند. بنابراین ساختار ترازنامه بانک با سایر نهادهای مالی متفاوت است.
قسمت اعظم سمت راست یا به عبارت بهتر دارایی های بانک ها عبارتند از : وام های پرداختی به وام گیرندگان
قسمت اعظمِ بخشِ بالایی سمت چپ یا به عبارت بهتر بدهی های بانک ها عبارتند از سپرده گذاری مردم و شرکتها در بانک
اگر با ترازنامه آشنا نیستید به لینک زیر مراجعه کنید.
ترازنامه چیست؟
- بنابراین یکی از مهمترین ریسکهایی که بانکها درمعرض آن قرار دارند، عدم تطابقِ زمانِ دریافت سود از وام گیرندگان و زمان پرداخت سود به سپرده های بانکی است.
- ریسکِ مهم دیگری که بانکها و حتی سایر شرکتها درمعرض آن قرار دارند، ریسک معاملات است که ناشی از ترکیب سرمایه گذاری ها و معاملات بانک/ شرکت است مانند ریسک بازار و نوسانات ارز و …
چطوری ریسک محاسبه می شود؟
اگر دوست دارید با روش های محاسبه ریسک آشنا بشید و یا دوست دارید اطلاعات جامع تری در مورد ریسک بدست بیارید، در دوره مدیریت ریسک شرکت کنید.
اطلاعات بیشتر در اینستاگرام
www.instagram.com/royaderakhshani
خلاصه
- در این مقاله در مورد تعریف ریسک صحبت کردیم و گفتیم ریسک با خطر و بحران متفاوت است، وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم بعنی موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت و بحران نیز تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نااطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
- از آنجایی که هدف اصلی سرمایه گذاران، کسب بازدهی است، فرد سرمایه گذار زمانی حاضر است در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری کند که انتظار داشته باشد بازدهی بیشتری نسبت به بازدهی بدون ریسک دریافت کند.
- در مورد برخوردسرمایه گذاران در مورد ریسک صحبت کردیم و گفتیم سرمایه گذاران به سه دسته ریسک پذیر و ریسک گریز و بی تفاوت نسبت به ریسک دسته بندی می شوند.
- در مورد مدیریت ریسک و اتخاذ استراتژی مناسب در مواجه با ریسک صحبت کردیم
- درنهایت هم درمورد انواع ریسک و دسته بندی های ریسک از منظر های گوناگون صحبت کردیم.
درخشان باشید و بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟ | انواع ریسک و محاسبه آن
«سرمایهگذاری در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است!» اما مفهوم سرمایهگذاری، بازارهای مالی و ریسک چیست؟ اگر ما بخواهیم پسانداز، پول یا سرمایه خود را وارد بازار کنیم، چطور میتوانیم سود و زیان خود را پیشبینی یا محاسبه کنیم؟سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به یک موضوع مطرح تبدیل شده است و بسیاری از افراد که به دنبال کسب سود هستند، سرمایه خود را در این بازار قرار میدهند تا با انجام معاملات گوناگون به هدف خود برسند. اما موضوعی که وجود دارد، این است که سرمایهگذاری همیشه به سود منجر نمیشود، بلکه گاهی اوقات ضرر و زیان بسیاری نیز به همراه دارد. از همین رو شما باید با ارکان اصلی بازار بورس آشنا شوید تا بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ریسک در بورس یکی از این ارکان به شمار میآید.
حال بسیاری از افراد با شنیدن نام ریسک به یاد خطر و ضرر میافتند، درحالیکه این چنین نیست. در معنای کلی ریسک را میتوان نا اطمینانی به آینده تعریف کرد که در برخی از مواقع اتفاقات مثبتی انواع ریسک در سرمایه گذاری را به همراه دارد و گاهی اوقات اتفاقات منفی. بنابراین میتوان گفت ریسک هر دو بعد مثبت و منفی را پوشش میدهد، از همین رو توجه به این مسئله اهمیت دارد. در این مطلب قصد داریم تا با ارائه تعریف هریک از مفاهیم نامبرده، دید واضحی را به شما ارائه دهیم تا بتوانید از پول خود سود خوبی دریافت کنید. علاوه بر این موارد، موضوع دیگری وجود دارد که بررسی آن میتواند برای موفقیت در بازار بورس به شما کمک کند و آن مفهوم ریسک در بورس است. بنابراین با ما همراه باشید تا اطلاعات خود را با شما در میان بگذاریم.
سرمایهگذاری چیست و در کجا میتوان سرمایهگذاری کرد؟
سرمایهگذاری یا (investment) به معنی چشمپوشی از منافع کنونی برای دستیابی به موفقیت مالی یا رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. مثلاً شما مقداری پول دارید که میتوانید هماینکه آن را خرج کرده و وسایل موردنیاز زندگیتان را خریداری کنید؛ اما شما بهجای اینکار بخش اعظم پول خود را وارد بازار میکنید تا بتوانید در چند سال آینده سود خوبی از پول خود بدست بیاورید و بتوانید نیازهای بیشتری را با آن پوشش دهید. بازارهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید پول خود را در آنها سرمایهگذاری کنید. مانند بازار املاک، کالا، بورس و اوراق بهادار و …. اما با توجه به سیاستهای اخیری که دولت در پیش گرفته است، از اواخر سال گذشته اکثر مردم کشورمان سرمایههای خود را وارد بازار «بورس» کردهاند. میتوان گفت دیگر مثل گذشته بورس تنها برای عده خاصی از افراد نبوده و در حال حاضر بیشتر مردم عام هم جزو سهامداران بورس کشور هستند.
مطمئناً همه با هدف کسب سود و منفعت وارد بورس میشوند اما سودده بودن بورس به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که تشخیص این عوامل نیازمند دانش مالی فراوان است. دستیابی به دانش بورسی ممکن است چند سال طول بکشد و به تجربه نیاز داشته باشد. اما یکسری مفاهیم خاص در این بازار وجود دارند که توجه به آنها میتواند دانش اولیه سرمایهگذاری را در اختیار افراد قرار دهد تا بتوانند سرمایههای بورس خود را بهدرستی مدیریت کنند. از مهمترین مفاهیمی که سرمایهگذاران بورس باید از آن آگاهی داشته باشند، مفهوم بازده یا ریسک در بورس است که در ادامه به بررسی هریک از آنها خواهیم پرداخت.
بازده در سرمایهگذاری بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بازده مهمترین و اولین مفهومی است که سرمایهگذاران علاقه زیادی به محاسبه آن دارند. در واقع بررسی بازده سهام بورس، ایشان را از مقدار سودهایی که کسب کردهاند آگاه میکند. اما بازده همیشه هم مثبت نیست و ممکن است برخی سرمایهگذاران در حین محاسبه بازده سهام خود متوجه بازده منفی (زیان) سهم خود شوند. محاسبه بازده مثبت یا منفی یک سهم در بورس دارای فرمول سادهای است که این فرمول به صورت زیر است:
- فرمول محاسبه بازده یک سهم:
- فرمول محاسبه درصد بازده:
طبق این فرمول اگر ما هر واحد سهمی را به قیمت ۵۰۰ تومان خریده باشیم و پس از گذشت سه ماه قیمت هر واحد سهم به ۵۲۰ هزار تومان رسیده باشد اما هنوز مجمع سالیانه تقسیم سود آن سهم برگزار نشده باشد (سود نقدی تعلق نگرفته باشد)، بازده این سهم به شکل زیر خواهد بود:
۲۰ = ۰ + ۵۰۰ – ۵۲۰
۲۵ = ۲۰ ÷ ۵۰۰
حالا تصور کنید ۶ ماه از خرید سهم فوق بگذرد و قیمت آن سهم به ۴۵۰ کاهش پیدا کند، اما در مجمع سالیانه مقدار سود نقدی ۱۲۰ تومانی به سهم تعلق گرفته باشد. در چنین شرایطی محاسبه بازده به شکل زیر خواهد بود:
۵۰- = ۵۰۰ – ۴۵۰
۱/۰- یعنی ۱۰- درصد بازده = ۵۰۰ ÷ ۵۰-
البته بررسی بازده یک سهم به تنهایی کافی نبوده و به همراه بازده، همیشه باید مقدار ریسک در بورس را نیز محاسبه کنیم. چراکه این دو مفهوم همیشه در کنار هم به کار برده میشوند و ارتباط مستقیمی با هم دارند.
ریسک در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ریسک در لغت به معنی «خطر کردن» است. در واقع شما با خرید یک سهم، براساس پیشبینیهای خود عمل کرده و از سود و زیان سهم موردنظر اطمینان ۱۰۰ درصد ندارید اما به امید کسب سود، خطر کرده و سهم موردنظر را خریداری میکنید. هرچقدر نوسان قیمت آن سهم شدیدتر باشد، مقدار ریسک بالاتر و هرچقدر نوسان قیمت آن ملایمتر باشد، ریسک آن سهم کمتر خواهد بود. اگر بخواهیم مقدار ریسک در بورس یک سهم را محاسبه کنیم، به عملیات ریاضی پیچیدهای نیاز خواهد بود. اما برای یک سرمایهگذار عادی بورس چنین محاسبات پیچیدهای برای مشخص شدن درصد ریسک در بورس لازم نیست. همینکه یک حساب سرانگشتی کنید، میتوانید به مقدار کلی ریسک در بورس سهم خود دست پیدا کنید.
یک مثال ساده از ریسک در بورس
برای مثال تصور کنید که شما پیشبینی میکنید یک سهم خاص تا شش ماه آینده به ۵۰ درصد سود برسد و با همین پیشبینی سهم مورد نظر را خریداری میکنید. پس از گذشت زمان موردنظر، آن سهم به ۲۰ درصد سود میرسد. بهنظر شما ریسک چنین سرمایهگذاری چقدر بوده است؟ میتوان گفت ریسک چنین خریدی بسیار بالا بوده است، چراکه ۳۰ درصد از پیشبینی شما کمتر سود داده است. حالا اگر سهم دیگری را با پیشبینی دریافت ۱۰ درصد سود به مدت یکماه خریداری کرده باشیم، اما پس از گذشت یکماه سهم مورد نظر به سود ۲۵ درصدی رسیده باشد، آیا این خرید هم دارای ریسک بوده است؟ میتوان گفت، ریسک چنین سهمی ۱۵ درصد بالاتر از محاسبه شما بوده است. نکته قابل توجه در این مثالها این است که ریسک تنها مقدار اختلاف پیشبینی شما با نتیجه واقعی است.
انواع ریسک در بورس کدامند؟
سرمایهگذاری که در بازار بورس مشغول به فعالیت شده است، در طول زمان بارها با ریسکهای گوناگون مواجه خواهد شد. حال برای آن که این فرد بتواند تحلیل درستی انجام دهد باید با انواع ریسک در بورس آشنا باشد. در حالت کلی انواع ریسک در این بازار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. اکنون برای بسیاری از کاربران سوال پیش میآید که تفاوت این دو نوع ریسک در چیست که در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
اولین نوع از ریسک در بورس، ریسک سیستماتیک است. این ریسک بهطورمعمول وابسته با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود، از همین رو امکان حذف آن وجود ندارد. از جمله مواردی که باعث ایجاد ریسک سیستماتیک میشوند، میتوان به مواردی چون تغییر نرخ تورم، شرایط سیاسی و سیاستهای کلان اقتصادی اشاره کرد. مسلما امکان اجتناب از چنین مواردی وجود ندارد و تاثیر آنها برای تمام شرکتها خواهد بود.
همانطور که از نام این ریسک مشخص است، امکان اجتناب و دوری از آن با استفاده از برخی روشها وجود دارد. باید متذکر شد که دلیل و منشا بروز چنین ریسکی، اکثرا به داخل شرکت مربوط میشود. برای مثال میتوان به عملکرد ضعیف مدیرعامل یک شرکت، ضعیف ظاهر شدن در برابر رقبا، اعتصاب کارکنان شرکت، قدیمی شدن محصولات قابل سرمایهگذاری، عملکرد غلط سهامداران و … اشاره کرد. در واقع ریسک غیرسیستماتیک نه بر روی تمام سهام، بلکه تنها روی یک سهام خاص اعمال شده و به شرایط درونسازمانی آن سهم مربوط میشود. البته توجه داشته باشید که راهکارهای گوناگونی وجود دارد که میتوانید از طریق آنها احتمال چنین ریسکی را نیز کاهش دهید. برای مثال یکی از این راهکارها استفاده از تئوری سبد در بازار بورس است.
برای مثال ممکن است در مورد سهم x، اتفاقاتی مانند عملکرد ضعیف شرکت، رفتار نامناسب سهامداران، کاهش فروش محصولات، کاهش تنوع محصولات، رقابت ضعیف، اعتصاب کارکنان، کاهش مقدار تولید و … بر کاهش نرخ آن سهم تاثیر داشته باشد. در اینصورت بررسی شرایط آن سهم، میتواند شما را از خرید چنین سهم پرریسکی منصرف کند که در اکثر مواقع قابل پیشبینی و اجتناب است.
چطور میتوانیم بازده و ریسک در بورس خود را بهتر مدیریت کنیم؟
مدیریت کردن ریسک در بورس از اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع اگر ما هیچ مدیریتی بر روی سهام خود نداشته باشیم، مقدار سود و زیان خود را نیز نمیتوانیم محاسبه کنیم؛ در چنین شرایطی میتوانیم بگوییم که سهام خود را به دست باد سپردهایم و هر اتفاقی برای آن بیفتد، ما نمیتوانیم در روند سود و زیان آن مداخله کنیم. این در حالی است که سرمایه شما در تمام مراحل خرید سهم باید تحت نظارت و مدیریت مستقیم شما باشد.
مدیریت سهام چه ارتباطی با ریسک در بورس دارد؟
اگر یک کاربر مبتدی بورس هستید، با استفاده از نکات زیر میتوانید مدیریت سهام خود را در دست بگیرید و از سرمایهگذاری خود، بسیار بیشتر از زیانهایتان، سود ببرید (چراکه هم سود و هم زیان همیشه وجود دارد):
- اگر اطلاعات سرمایهگذاری شما در بورس کم است یا نمیخواهید ریسک بالا انجام دهید، بهجای خرید سهام مستقیم، اقدام به خرید واحد صندوقهای سرمایهگذاری کنید. (این واحدها مجموعهای از سهام برتر هستند که ریسک پایینی دارند و با خرید آنها شما به صورتی غیرمستقیم سهامدار بورس خواهید بود)
- قبل اینکه وارد بازار سرمایهگذاری در بورس شوید، از دانش کافی خود نسبت به این بازار اطمینان حاصل کنید.
- اگر به سرمایهگذاری در بورس علاقه دارید، اما دانش کافی ندارید، میتوانید از دانش سایر افراد حرفهای در این زمینه استفاده کرده و از ایشان مشورت بگیرید.
- هرگز تمام پول خود را به خرید یک سهم خاص اختصاص ندهید. بهجای آن پول خود را تقسیم کرده و با هر بخش آن یک نوع سهم از بازارهای متنوع پتروشیمی، کالا، صنایع غذایی، صنایع فولاد و …. را خریداری کنید. در اینصورت با ضرر کردن یک سهم، دیگر گزینهها زیان وارده را جبران خواهند کرد.
- بهتر است برای ورود به بازار بورس، دید بلند مدتی داشته باشید.
- رفتارهای هیجانی و پر ریسک در بورس بسیار دیده میشود و همین رفتارها ممکن است روی شما نیز تاثیر گذاشته و باعث شود ضررهای زیادی را متحمل شوید. اما اگر بتوانید در چنین شرایطی احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید، در نهایت انواع ریسک در سرمایه گذاری انواع ریسک در سرمایه گذاری دچار خرید و فروشهای غیرمنطقی نخواهید شد.
- در سرمایهگذاریهای بلندمدت یا میانمدت در بورس، برای خود حداکثر و حداقل سود و زیان را مشخص کنید تا با رسیدن به حداکثرها یا حداقلها بتوانید سهام خود را بهتر مدیریت کنید. (مثلاً اگر بیش از ۱۰ درصد در یک ماه در خرید یک سهم وارد ضرر شدید، آن را بفروشید یا اگر حداکثر در خرید یک سهم به ۵۰ درصد سود در دو ماه رسیدید، آن را بفروشید)
ریسک فردی در بورس چیست؟
افراد بهطورکلی به سه دسته ریسکپذیر، ریسک گریز و افرادی میانه این دو تقسیم میشوند که بر اساس شرایطی که دارند، انتخابهایی را انجام میدهند. در حقیقت ریسک فردی در بورس تعیین میکند که امکان موفقیت وجود دارد یا خیر. باید متذکر شد که فعالیت در بازار بورس نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد و برای افرادی که چنین توانایی ندارند، مناسب نخواهد بود. در چنین شرایطی شاهد سرمایهگذاری افراد ریسک گریز در بانکها هستیم یا عدهای دیگر نیز سرمایهگذاری با اوراق مشارکت را انتخاب میکنند.
سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس
در شرایط دیگر، بسیاری از افراد ترجیح میدهند که از ریسک مربوط به سرمایه گذاری دوری کنند، چراکه حاضر به از دست دادن بخشی از سرمایه خود نیستند. توجه داشته باشید که برخی از بازارها، مانند بازار مربوط به ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارند و اگر شما به دنبال سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس هستید، نباید به سراغ چنین بازاری بروید.
از طرفی شرایطی برای افرادی که به دنبال بازارهایی با ریسک کم هستند نیز به وجود آمده است. برای مثال سرمایه گذاری در صندوقها یکی از شیوهها با کمترین ریسک در بورس است، زیرا مدیریت آنها توسط گروهی از کارشناسان حرفهای انجام خواهد شد که استراتژیهای لازم برای رویارویی با شرایط را دارند. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندوقها نیز انواع گوناگونی دارند که ریسک مربوط به هرکدام متفاوت است.
آشنایی با ریسک و انواع آن
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و… بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند. معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند. طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود. از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟
مقدار ایدهآل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین ۱ تا ۳ درصد میباشد که در ابتدای شروع فرآیند معاملهگری توصیه میشود؛ از همان ۱ درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدودههای مجاز ریسک پذیری در دورههای زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمیرساند. ممکن است یک معاملهگر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام میدهد و در این مورد هیچگونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه میشود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.
پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آنها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.
در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:
سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، ۱۰ میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی ۳ درصد ریسک در نظر میگیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر ۳۰۰ هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.
رعایت محدوده ریسک
برخی معاملهگران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان میکنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایهگذاری در بازار سهام ایجاب میکند که به محدودههای ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچگاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صفهای فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.
در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معاملهگر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری انواع ریسک در سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا انواع ریسک در سرمایه گذاری کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
دیدگاه شما