افزایش نرخ بهره بین بانکی در کوتاهمدت میتواند بر کنترل تورم اثر بگذارد، اما در بلندمدت میتواند منجر به تبعات تورمی و آثار منفی و زیانبار شود.
ارتباط نرخ بهره با بازار رمزارزها
شاید از زبان معامله گران کوتاه مدت رمزارزها از جمله بیت کوین شنیده باشید که در یک روز خاص معامله نکنید چون مقامی از فدرال رزرو آمریکا قرار است سخنرانی کند و سیاست های پولی جدید و مخصوصا نرخ بهره را اعلام کند. یا اینکه در ساعت خاصی قرار است آمارهای بیکاری یا شاخص های مصرف کننده منتشر شود. آیا باید به صحبت های آنها گوش کنیم؟ اگر هولدر رمزارزها هستیم یعنی معاملات بلندمدت انجام می دهیم یا اصلا برای پس اندازهای طولانی مدت به خرید رمزارزها فکر می کنیم، باید به این اخبار اقتصادی که تحلیل بنیادی لقب گرفته اند اهمیت دهیم؟ اصولا کدام متغیرهای اقتصاد کلان یا سیاست های پولی بر بازار رمزارزها موثر است؟
همینجا بگویم که این یک موضوع بسیار بحث برانگیزی است که از نظر علمی و آماری توافقی بر سر آن نیست و نظر هر کس به تجربه ی شخصی او بیشتر ارتباط دارد تا تحقیقات آماری با نتایج قاطع. بیایید کمی بیشتر بررسی کنیم.
عوامل موثر بر قیمت بیتکوین
می دانید که ارزش ارزهای فیات سنتی متاثر از مبانی کلان اقتصادی کشور صادرکننده ی آن ارز یا پول است. اما بیت کوین یک ارز دیجیتال کاملاً غیرمتمرکز است. هیچ مرجع مرکزی مسئول ارزش بیت کوین نیست و بیت کوین به کشور خاصی مرتبط نیست. این ویژگی منحصر به فرد برای هر نظریه پرداز یا فعالی که به دنبال بررسی رفتار قیمت بیت کوین بر اساس مجموعه ای از عوامل اساسی فرضی است، مشکلی جدی ایجاد می کند. تا به امروز، اجماع عمومی اقتصاددانان کلاسیک بر این بوده است که بیت کوین باید به عنوان نوعی دارایی سفته بازانه، سرمایه گذاری بسیار پرخطر و نه یک ارز کامل یا سرمایه گذاری بلندمدت در نظر گرفته شود. طرفداران بیتکوین و رمزارزها البته نظری برخلاف این دارند و تاریخچه ی ده ساله بیتکوین و اهمیت و رشد سریع آن را دلیل ادعای خود می دانند.
مقالات اقتصادی مجموعه وسیعی از عوامل شرطی را بررسی کرده اند که به طور بالقوه بر شکل گیری قیمت بیت کوین تأثیر می گذارد، از جمله تعامل بین عرضه و تقاضا، بنیادهای خرد بازار مانند شتاب قیمت بیت کوین، نسبت معاملات در صرافی ها، قیمت طلا، توجه یا عدم توجه عمومی به اخبار بیت کوین، احساسات بازار، نرخ هش شبکه به عنوان معیاری برای قدرت محاسباتی مورد استفاده برای استخراج بیت کوین، اخبار مربوط به اقدامات نظارتی، توسعه مالی جهانی، قیمت نفت، نرخ بازده بلندمدت و اخبار مربوط به بیکاری و کالاهای بادوام و…
هر کدام از موارد بالا به طور جداگانه بر قیمت بیت کوین تاثیراتی دارند اما هنوز هیچکس نتوانسته فرمولی برای تجمیع اثرات این فاکتورهای مختلف بر قیمت بیتکوین و بازار رمزارزها پیدا کند. در واقع معلوم نیست این کار اصلا شدنی باشد.
تاثیر نرخ بهره بر قیمت بیتکوین
به طور ساده گفته می شود کاهش نرخ بهره باعث خروج پول از بانکها و افزایش تورم و افزایش قیمت کالاها از جمله بازار سهام و بیتکوین می شود. به طور خاص در مورد سیاست های پولی و مهمترین آنها یعنی نرخ بهره هم عده ای معتقدند که همبستگی قوی بین دو وجود دارد در حالی که عده ای دیگر معتقدند که رابطه ی معنادار و بلندمدتی را نمی توان بین نرخ بهره و قیمت رمزارزها پیدا کرد و چه نرخ بهره صعودی باشد چه نزولی بیتکوین راه خودش را می رود. بسیاری از مطالعات با نظر دوم موافقند و به این نتیجه رسیده اند که در سطح کلان و در دراز مدت نمی توان بر اساس اخبار کلان اقتصادی در مورد خرید یا نگهداری یا فروش رمزارزها تصمیم گیری کرد. اما در کوتاه مدت چطور؟
عوامل اقتصادی واقعا موثر بر قیمت بیتکوین
اختلاف بین اقتصاددانان همیشه هست اما این به این معنا نیست که هیچ موردی نباشد که بتوان بر سر آن توافق کرد. در بازه های کوتاه مدت می توان از اخبار اقتصادی مختلفی انتظار داشته باشیم که در نوسانات قیمت تاثیر گذار باشند.
به عنوان مثال مهمترین خبری که بر قیمت بیت کوین موثر است اخبار مربوط به رگولیشن یا تنظیم مقررات بیت کوین است. به طوری که روزهایی که اخباری مربوط به تنظیم مقررات بیت کوین منتشر می شود، از ساعاتی قبل به شدت بازار نوسانی می شود و واکنش نشان می دهد. این مسئله طبیعی و مربوط به ذات مقررات گریز و غیرمتمرکز بیت کوین است و بسیاری از فعالان بازار نسبت به هر گونه محدود سازی استفاده از بیت کوین یا آزادسازی و تسهیل مقررات آن مثل قوانین مالیاتی مربوط به دارندگان رمزارزها، حساس هستند.
مسئله ی دیگر اخبار مربوط به امنیت رمزارزهاست. یافته ها نشان می دهد از جمله موثرترین اخبار بازار رمزارزها خبرهای مربوط به هک شدن یک صرافی بزرگ در مقیاس کلان یا خبرهای مشابه است. البته از یاد نبریم که تاثیر این اخبار بسته به بزرگی هک شدن متفاوت و البته معمولا کوتاه مدت است و باعث نوسانات شدید اما مقطعی می شود.
مورد تاثیر گذار دیگر آن چیزی است که اصطلاحا سنتیمنت یا احساسات فعالین بازار نامیده می شود. این فاکتور عموما از طریق بررسی های آماری در شبکه های اجتماعی و جستجوهای اینترنتی قابل اندازه گیری است و هنگامی که احساسات غالب مثبت باشد نوسانات بازار در جهت مثبت افزایش می یابد. احساسات خنثی یا منفی معمولا اثر کمتری در جهش مثبت و منفی قیمتها دارد و عموما بی تاثیر در نظر گرفته می شود.
تاثیر افزایش نرخ بهره بر بازار فروش اتومبیل در کانادا
تاثیر افزایش نرخ بهره بر بازار فروش اتومبیل در کانادا
کاهش در میزان فروش اتومبیل در ماه نوامبر حاکی از آن است که افزایش نرخ بهره و هزینه های بالاتر وام، احتمالا سریع تر از آنچه که بانک مرکزی کانادا انتظار داشته، بر رشد اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار اقتصادی کانادا تاثیر گذاشته است.
بر اساس اطلاعات Automotive News Data Center در دیترویت، فروش وسایل نقلیه سبک در ماه نوامبر حدود 8.2 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت.
طبق گزارش شرکت DesRosiers Automotive Consultants، از سال 2009 تاکنون این بیشترین میزان کاهش بوده است. البته بدون در نظر گرفتن دوران بحران مالی، می توان گفت که این میزان کاهش، بیشترین افت از سال 2004 میلادی بوده است. در همین حال، اطلاعات بانک مرکزی کانادا نشان می دهد که بر اساس یک بررسی سه ماهه، رشد وام های مسکونی در ماه سپتامبر به میزان 1.38 درصد کاهش داشته است، که پایین ترین سرعت رشد از سال 1982 به حساب می آید.
بانک مرکزی کانادا از ژوئیه 2017 تاکنون، پنج بار هزینه و بهره وام را افزایش داده است. در حالی که سیاستگذاران، نرخ بهره را در نشست هفته پیش بدون هیچ گونه تغییری به میزان 1.75 درصد برای سال 2018 تثبیت کردند، اما افزایش بیشتر نرخ بهره در سال آینده پیش بینی می شود. طبق نظرسنجی بلومبرگ از اقتصاددانان، پیش بینی می شود که میانگین نرخ بهره تا پایان سال 2019 به 2.5 درصد برسد.
Royce Mendes هشدار داده که اقتصاد کانادا فشار حاصل از افزایش نرخ را حس کرده و از این موضوع رنج می برد ولی بانک مرکزی همچنان نسبت به تأثیر افزایش های قبلی نرخ بهره توجه چندانی نشان نداده است. اقتصاددان بانک تجاری امپریال کانادا می گوید کاهش اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار فروش خودرو و سرمایه گذاری های مسکونی، که با کاهش در سه ماهه سوم به میزان 5.9 درصد رسیده است، خیلی زودتر از انتظار، تاثیرات افزایش نرخ بهره را نشان داده اند.
حساسیت نسبت به نرخ
اهمیت نسبی سرمایه گذاری های بخش مسکن و خرید وسایل نقلیه (دو بخشی که بیشترین حساسیت را نسبت به تغییر نرخ دارند) طی سال ها افزایش یافته است. این بخش ها در حال حاضر بیش از 11 درصد از اقتصاد را تشکیل می دهند، در حالی که در زمان شروع آخرین بحران مالی در سال 2004 حدود 9.7 درصد سهم داشتند و طبق محاسبات CIBC، از سال 1961 به طور میانگین 9 درصد اقتصاد را به خود اختصاص داده اند.
بازار مسکن در کانادا از زمان افزایش اخیر نرخ بهره، به واسطه ایجاد تغییرات در قوانین وام های اعتباری توسط سیستم بانکی کشور، کمی دچار رکود شده است. Mendes می گوید:”با وجود اینکه مشخص نیست که چه حجمی از این کاهش معاملات و رکود، به افزایش نرخ های بهره بستگی دارد، براساس برآوردهای قبلی درباره اینکه این قانون به تنهایی چه تاثیری بر بازار مسکن خواهد داشت، مشخص است که سرعت کاهش تقاضا برای دریافت وام شتاب بیشتری نسبت به قبل گرفته است.”
Stephen Poloz، رئیس بانک مرکزی کانادا در پایان ماه اکتبر اظهار داشت که باید نرخ ها تا رسیدن به یک حد متعادل بالا بروند و در محدوده ای بین 2.5 تا 3.5 درصد قرار بگیرند. او به قانونگذاران گفت که بانک مرکزی از مردم کانادا می خواهد تا درک کنند که نرخ بهره سه درصد، رقم نرمالی است و آنها نباید سختگیری بیش از حد نسبت به آن داشته باشند.
به نظر می رسد که آخرین اطلاعات و داده ها ممکن است فعلا موجب توقف سیاست های افزایش نرخ بهره گردند.
نرخ بهره اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار بین بانکی چیست و چه تاثیری روی اقتصاد و بورس دارد؟
افزایش یا کاهش نرخ بهره بین بانکی چه تبعاتی دارد؟
مفاهیم اقتصادی ماهیتی دارند که در عین اینکه فکر میکنیم آنها را بلدیم و میفهمیم چه معنایی دارند، ممکن است اشتباه کنیم. یک مثال ساده، همان مفهوم نرخ بهره بین بانکی و سود بانکی است که ممکن است در نظر بسیاری از افراد یکی باشد و فرقی بین آن قائل نشوند. اما آیا واقعا این دو مفهوم یکی هستند؟ طبیعتا نه. برای رفع این ابهام اخبار بورس دست به کار شده است و این مقاله را آماده کرده تا بگوید نرخ بهره بین بانکی چیست و سپس تاثیر آن را بر بورس و تورم و به طور کلی بر اقتصاد بررسی میکند. چرا که کارشناسان در این خصوص نظرات متفاوتی دارند که حتی گاهی با هم در تضاد است. پس بهتر است ابتدا با این مفهوم آشنا شویم تا بتوانیم بهتر در این مورد قضاوت کنیم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
انواع نرخ بهره
حالا که بحثمان بر سر نرخ بهره بین بانکی است، بد نیست قبل از اینکه توضیحات اصلی را شروع کنیم اول در مورد نرخ بهره و انواع آن کمی حرف بزنیم. نرخ بهره عامل مهمی در اقتصاد است. اگر بخواهید پولتان را در بانک نگهداری کنید، به سراغ نهادی میروید که سود بیشتری را در ازای خواب سرمایهتان به شما بدهد. پس یکی از معیارهای مهم برای سپردهگذاری، همین نرخ بهره است.
اما وقتی نرخ بهره پایین باشد، کمتر کسی پولش را در بانک نگه میدارد. پس پول به سمت پروژهها میرود و سرمایه گذاری رونق میگیرد. در این شرایط کارآفرینان میتوانند از این پول برای پیشرفت پروژهها و استارتاپ ها استفاده کنند.
نرخ بهره پولی است که بابت استقراض پول پرداخت میشود. مثلا اگر وام میگیرید باید درصدی از آن را به عنوان نرخ بهره به وامدهنده پرداخت کنید. در سمت دیگر وقتی پولی را در بانک سپردهگذاری میکنید، در ازای این کار از بانک بهره میگیرید. نرخ بهره انواع مختلفی دارد که سه تا از مهمترینشان اینها هستند:
- نرخ بهره ساده: این سادهترین روشی است که میتوان بر اساس آن نرخ بهره را مشخص کرد. برای این کار باید نرخ سود روزانه را در مبلغ اصلی وام ضرب کنید. سپس حاصل را این بار در تعداد روزهایی که تا سررسید باقی مانده است ضرب کنید.
- نرخ بهره مرکب: بهره یا سود مرکب یک تفاوت عمده با نرخ بهره ساده دارد و آن هم این است که سود فقط به مبلغ اصلی تعلق نمیگیرد. بلکه سودهای انباشته از دورههای قبلی هم در محاسبات لحاظ خواهد شد. یعنی سودی که نصیب قرضدهنده میشود، هم سود اصل پول است و هم بهرهای که از سود سرمایه گذاری حاصل میشود.
- نرخ بهره بین بانکی: این مورد با دو مورد قبلی فرق میکند. چون مربوط به وامهایی است که بانکها از یکدیگر میگیرند. توضیح مفصلش را بخشهای بعدی بخوانید.
نرخ بهره بین بانکی چیست؟
نرخ بهره یا سود بین بانکی مفهومی ساده دارد. بانکها برای تامین مالی دست به دامان بانک مرکزی میشوند. اما همیشه هم اینطور نیست. این وسط بازار بین بانکی هم نقش بسیار پررنگی دارد. زمانی که دورهی مالی کوتاهمدت بانکها تمام میشود، دو حالت پیش میآید. بانکها حساب و کتاب میکنند تا ببیند که آیا مازاد نقدینگی دارند یا کسری. در هر دو حالت کاری که باید بکنند این است که تعادل را برقرار کنند تا دیگر نه خبری از کسری باشد و نه مازاد. بانکها باید مقدار معینی وجه نقد را با عنوان ذخیره اجباری نگهداری کنند تا اگر مشتریان زیادی بخواهند وجوه خود را یکباره برداشت کنند، بانک اعتباراتش را از دست ندهد.
نرخ سود بین بانکی، نرخی است که بانکها در ازای استقراض از یکدیگر باید آن را بپردازند.
پس دو راه پیش روی بانکها قرار میگیرد. یا باید قرض بدهند یا قرض بگیرند. وقتی بانکی مازاد نقدینگی دارد، باید این مبلغ را در بازار بین بانکی به بانکهای دیگر عرضه کند. از آن طرف بانکهایی که کسری دارند هم به سراغ همین بازار بین بانکی میآیند تا ببنید کدام بانکها مازاد نقدینگی دارند. اینطور آنها میتوانند کسری را از طریق استقراض از بانکهای دیگر جبران کنند. پس دیگر نیازی نیست که بانکها برای برقراری تعادل، به سراغ بانک مرکزی بروند. بازار بین بانکی مشکل آنها را حل کرده است.
سررسید وامهای بین بانکی یک هفته یا کمتر است و معمولا از آنها با نام وامهای یکشبه یاد میشود. نرخ سود این وامها همان نرخ سود یا بهره بین بانکی نام دارد. حالا میتوانیم بفهمیم که این مفهوم با نرخ سود بانکی چقدر تفاوت دارد. اما سوال اینجاست که این دو نرخ چه ارتباطی با هم دارند. نظر شما چیست؟
نرخ بهره بین بانکی و آثار آن بر اقتصاد
وقتی بانکها برای تعدیل نقدینگیشان دیگر به بانک مرکزی مراجعه نکنند، بانک مرکزی هم میتواند حجم نقدینگیاش را بهتر کنترل کند.
تاثیر نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه به صورت مستقیم نیست. این عامل میتواند به مسیر نرخ بهره در اقتصاد جهت بدهد.
نرخ سود بین بانکی روی نرخ سود بانکی اثر میگذارد، اما نه چندان زیاد. چرا که سود بانکی به صورت دستوری تعیین میشود. با اینهمه وقتی بانک مرکزی بر نرخ بین بانکی نظارت داشته باشد، میتواند نرخ سود بانکی را هم کنترل کند.
با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بانک باید پول بیشتری را در ازای استقراضش پس بدهد. پس سود بیشتری به سپردهگذارها میدهد تا آنها را تشویق کند که وجوه خود را به بانک بسپارند. در نتیجه سود بانکی را افزایش میدهد.
تثبیت نرخ بهره بین بانکی مساوی است با تثبیت نرخ سود سپردههای بانکی مدتدار و مانع از افزایش آنها میشود. همچنین این امر به افزایش قدرت بانکها برای تقویت اعتباری واسطهها و همینطور نهادهای مالی بازار سرمایه کمک میکند. کاهش هزینههای تامین مالی و تثبیت نرخ سود تسهیلات بانکی نیز از دیگر مزایای تثبیت این نرخ است.
نرخ سود بین بانکی در گروی عواملی مانند میزان در دسترس بودن پول، شرایط وامدهی و همینطور نرخ سود بانکی مرسوم است.
بانک مرکزی برای کنترل نرخ بهره باید جریمهی اضافه برداشت بانکها را کم کند. در این حالت شاهد اضافه برداشت بیشتر و رشد پایه پولی خواهد بود. حالا اگر بانک مرکزی بخواهد کاری کند که بانکها کمتر برای به استقراض به بانک مرکزی رو بیاورند، باید پایه پولی را به بازار بین بانکی تزریق کند و اقدام به افزایش عرضهی منابع کند. اینطور میتواند نرخ بهره را در بازار بین بانکی کم کند. نتیجه چه میشود؟ اینکه بانکها تمایل پیدا میکنند برای تعادل نقدینگیشان به سراغ بازار بین بانکی بروند، نه بانک مرکزی.
تاثیر نرخ بهره بین بانکی بر بورس
آنچه در بخش قبلی گفتم به طور کلی نشان میدهد که تاثیر نرخ بهره بانکی بر اقتصاد چیست. حالا میخواهیم رابطهی میان این فاکتور و بازار بورس را هم کمی بررسی کنیم.
وقتی بانکها دیگر برای تامین این نیازهای مالی کوتاهمدت به سراغ بانک مرکزی نروند، دیگر شاهده پدیدهی انبساط حجم نقدینگی نخواهیم بود. نرخ بهره بین بانکی، روی نرخ سود داراییهای مختلف مثل سپرده، تسهیلات، اوراق دولتی و … اثر میگذارد.
از جمله مزایای وجود بازار بین بانکی میتوان به انتقال نقدینگی از بانکها و موسسات مالی با مازاد نقدینگی به بانکها و موسسات مالی که کسری نقدینگی دارند اشاره کرد.
در کشور ما شرکتها برای تامین مالی معمولا سراغ بانکها میروند، نه سراغ بورس. هرچند میتوانند به کمک عرضه اولیه و افزایش سرمایه منابع مالی خود را تامین کنند. اما در بسیاری از مواقع بانکها گزینههای اول برای قرض گرفتن هستند. زمانی که نرخ سود بین بانکی کم شود، شاهد تاثیر آن روی P/E سهام خواهیم بود.
برخی معتقدند ریزش بازار سهام به خاطر افزایش نرخ بهره بین بانکی و در نتیجه افزایش سود بانکی بود. چرا که این مسئله باعث شد مردم به جای سرمایه گذاری در بورس، در بانکها سپرده گذاری کنند. اما عدهای دیگر ریزش بازار سهام را در گروی عوامل دیگری میدانستند که الان موضوع بحث این مقاله نیست.
به هر حال با کاهش نرخ سود بین بانکی، نقدینگی میتواند به بازارهای دیگر تزریق شود. با یک مدیریت کارآمد میتوان این وجوه را به سمت بازار سهام سوق داد. این مسئله به افزایش عمق بازار سهام کمک میکند. هرچند اگر این نقدینگی به سمت بازارهای ارز یا طلا برود، نتیجهی آن چیزی جز تورم نخواهد بود. پس کاهش نرخ بهره بین بانکی تنها عامل کنترل تورم نیست، بلکه مهم آن است که مسیر درست به نقدینگی داده شود.
نرخ سود بین بانکی و تورم
وقتی بانکها کمتر به بانک مرکزی نیاز پیدا کنند، میشود تا حدودی به کنترل تورم امیدوار بود.
افزایش نرخ بهره بین بانکی در کوتاهمدت میتواند بر کنترل تورم اثر بگذارد، اما در بلندمدت میتواند منجر به تبعات تورمی و آثار منفی و زیانبار شود.
تا اینجا هم متوجه شدهایم که نرخ بهره بین بانکی، چطور میتواند روی تورم اثر بگذارد. بیایید یک بار دیگر این مسیر را با هم از ابتدا مرور کنیم.
- فرض میکنیم نرخ سود بین بانکی افزایش پیدا میکند.
- این مسئله کاهش نقدینگی بانکها را نشان میدهد.
- در مقابل وقتی این نرخ کم شود، افزایش حجم حسابهای جاری بانکی را نشان میدهد.
- این مسئله خود به افزایش حجم پول میانجامد.
- وقتی هم حجم پول بانکها زیاد شود، تورم روندی صعودی میگیرد.
- در شرایطی که اگر حجم پول کم شود و بانکها وابستگی کمتری به بانک مرکزی پیدا کنند، انتظار کاهش تورم دور از عقل نیست.
پس به طور خلاصه آنچه میتوان از رابطهی بین نرخ بهره بین بانکی و تورم فهمید این است که افزایش این نرخ، میتواند در کوتاهمدت به کاهش تورم کمک کند. اما در بلندمدت خود عاملی است که تورم را تشدید میکند.
افزایش سود بین بانکی باعث افزایش هزینه خلق پول میشود. این مسئله باعث میشود پول کمتری در اقتصاد عرضه شود و همین امر میتواند ترمز تورم را بکشد. وقتی سود بین بانکی اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار بالا برود، سود سپردهها و اوراق دولتی هم زیاد میشود. یعنی مردم تمایل پیدا میکنند که در بانکها سپردهگذاری کنند و اوراق دولتی بخرند. پس از میان بازارهای مالی دیگر مثل طلا، ارز یا خودرو، بورس را انتخاب میکنند. کاهش تقاضا در داراییهایی مثل طلا و ارز، قیمت آنها را کم میکند. این امر نیز به کنترل تورم در کوتاهمدت کمک میکند.
چه کسانی از نرخ بهره بین بانکی پایین سود میبرند؟
کاهش نرخ بهره بین بانکی، بیشتر از آنکه روی بازار بورس اثر داشته باشد، باعث افزایش قدرت خرید سهامداران حقوقی و بانکها میشود. وقتی نرخ سود بین بانکی کمتر از ۲۰٪ باشد، بانکها میتوانند همانقدری که به مردم سود میدهند، منابع موردنیازشان را هم تامین کنند. کارگزاری بانکها هم دست به کار میشوند و با این پول در بورس اقداماتی انجام میدهند. آنها صف خرید و فروش را جمع یا ایجاد میکنند تا عمق بازار را زیاد کنند.
اما مسئلهای که این وسط وجود دارد این است که این بانکها تنها روی سهام خود بازارسازی میکنند. یعنی به دنبال منافع خودشان هستند نه منافع جمعی بازار. در حقیقت آنها به دنبال بستری هستند که زیانهای ناشی از مسائل تحمیلی و دستوری دولت را در این بازار جبران کنند.
این نکته هم قابل توجه است که بازارها منفرد از هم عمل میکنند. یعنی درست است که افزایش یا کاهش نرخ بهره بین بانکی باید روی نرخ سایر تسهیلات اثر بگذارد ولی همیشه هم اینطور نیست. چرا که در بسیاری از زمینهها شاهد اعمال نظرات دستوری هستیم.
برخی از افراد پرنفوذ که از افزایش تورم سود میبرند، تا میتوانند به نهادهای مربوطه فشار میآورند تا نرخ بهره بین بانکی افزایش پیدا نکند. چرا که در این صورت میتوانند وامهایی با بهره پایین بگیرند و همچنان از تورم بالا نهایت استفاده را بکنند.
سود بین بانکی بالا یا پایین؟ کدام بهتر است؟
تا اینجا آثار تغییر سود بین بانکی را بررسی کردیم. نمیشود یک نتیجهگیری کلی انجام داد که آیا این نرخ باید افزایش پیدا کند یا کاهش؟ هرچند تثبیت آن میتواند مسئلهای مثبت باشد. به هر حال میتوان یک راهکار سوم ارائه کرد.
بهترین حالت این است که بانکها طبقهبندی شوند و نرخ سود بین بانکی برای هر طبقه تفاوت داشته باشد. مثلا اگر بانکی بتواند به خوبی نقدینگیاش را مدیریت کند، دیگر نیازی به استقراض یکشبه در بازار بین بانکی ندارد. پس میتوان این بانک را در ردهی بانکهایی با عملکرد خوب دستهبندی کرد و نرخ سود بین بانکی را برای این بانک پایینتر در نظر گرفت.
در سمت مقابل بانکهایی که به دلیل ضعف مدیریت، مدام دچار کسری میشوند باید نرخ بیشتری بپردازند. وگرنه اگر این نرخ پایین باشد، این بانکها هم نگرانیای بابت کسری ندارند و با همین سوءمدیریت به کار خودشان ادامه میدهند. شاید این مسئله بتواند کلید حل مشکلاتی باشد که اقتصاد ما در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند.
نرخ سود بین بانکی در سال ۱۴۰۱
آمار و ارقام حکایت از آن دارد که نرخ بین بانکی در آغاز سال ۱۴۰۱ حرکتی صعودی را در پیش گرفته است. درست در هفتهی اول سال ۱۴۰۱، عدد ۲۰.۳۶٪ مقابل این نرخ ثبت شد. این مسئله در شرایطی اتفاق افتاده است که از سال قبل یعنی ۱۴۰۰ دولت کاهش دستوری نرخ سود بین بانکی را در برنامههایش قرار داده است و به دنبال آن است که این نرخ را در سقف ۲۰٪ نگه دارد. اما اعداد ثبتشده چیزی غیر از این را نشان میدهند.
نرخ سود بین بانکی به عرضه و تقاضا مربوط است و نباید با دخالتهای دستوری بانک مرکزی کنترل شود. یعنی افزایش تقاضا برای دریافت این وامها و یا عرضهی اندک باعث فزایش نرخ سود میشود. در سمت دیگر هم هرچه عرضه بیشتر باشد یا تقاضا کمتر شود، نرخ سود به همان میزان کمتر خواهد شد.
آمار منتشرشده در وبسایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران همچنین تا روز ۲۵ فروردینماه نشان میدهد که این نرخ هنوز هم بالای ۲۰٪ است. جدول زیر این مسئله را به خوبی نشان میدهد.
تاریخ | نرخ بهره بین بانکی به درصد |
۱۴۰۱/۰۱/۲۵ | ۲۰.۲۹ |
۱۴۰۱/۰۱/۱۸ | ۲۰.۳ |
۱۴۰۱/۰۱/۱۱ | ۲۰.۳۶ |
باید منتظر ماند و دید اسب سود بین بانکی کدام سمت میتازد. آیا از سرعتش کم میکند یا همچنان شتابان به حرکتش ادامه میدهد.
جمع بندی
نرخ بهره یا نرخ سود بین بانکی به مبلغی گفته میشود که بانکها در ازای استقراض از یکدیگر به هم پرداخت میکنند. زمانی که بانکها با کسری نقدینگی مواجه میشوند میتوانند این کسری را از طریق منابع بانک مرکزی جبران کنند. اما بازار بین بانکی به آنها کمک میکند کسری را با مبلغی پایینتر پوشش بدهند. در این بازار بانکهایی که مازاد نقدینگی دارند در نقش قرضدهنده و بانکهایی که با کسری مواجهاند در نقش قرضگیرنده ظاهر میشوند. مسئلهی مهم در مورد نرخ سود بین بانکی این است که این اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار فاکتور میتواند به مسیر حرکت سایر بازارها جهت بدهد. یعنی به طور کلی تغییرات این نرخ بر اقتصاد و بورس کاملا محسوس است و میتواند در مهار یا رشد تورم اثر بگذارد.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
نرخ سودی است که بانکها در ازای استقراض وامهای کوتاهمدت و به منظور جبران کسری در دورههای مالی کوتاهمدت به یکدیگر میپردازند.
این سوال پاسخ مشخصی ندارد. اما به طور کلی نرخ بهره بین بانکی بالا میتواند به کاهش تورم در کوتاهمدت کمک کند ولی در بلندمدت ممکن است به ضرر اقتصاد باشد و برعکس به تورم دامن بزند.
نرخ بهره بین بانکی میتواند به تمام بازارهای اقتصادی جهت بدهد. وقتی این نرخ بیشتر شود، احتمال بالا رفتن نرخ سود سپرده هم زیاد میشود. در نتیجه مردم به جای آنکه در بورس سرمایه گذاری کنند، ترجیح میدهند در بانکها سپردهگذاری کنند. برعکس این شرایط هم ممکن است اتفاق بیفتد.
سود بین بانکی که بالا برود، هزینهی خلق پول هم زیاد میشود. پس عرضهی پول کمتر خواهد شد و در نتیجه میتوان به کنترل تورم امیدوار بود. اما با گذشت زمان و در بلندمدت، همهچیز میتواند دوباره به همان حالت قبلی برگردد و مجددا تورم رشد کند.
سود بانکی سد راه بازار بورس است؟
یک کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاری در تولید و بازار ریسکی را کاهش میدهد، گفت: یکی از ریسکهایی که بازار سرمایه به شدت از آن هراس دارد، افزایش بهره بانکی است.
ایسنا اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار نوشت: رسول رحیم نیا با بیان اینکه یک سرمایهگذار در مواجهه با یک بازار کمریسک و پرریسک قرار دارد، اظهار کرد: انتظار سرمایهگذار هنگام ورود به بازار پر ریسک، بازدهی بیشتر است. از طرف دیگر افزایش نرخ بهره بانکی در تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر گذار است، چراکه در یک بازار بدون ریسک امکان سرمایهگذاری وجود دارد.
وی ادامه داد: در حال حاضر بازار سرمایه با اقداماتی از قبیل قیمتگذاری دستوری و همچنین شرایط مبهم اقتصادی مواجه است، از سایر فاکتورها هم تاثیر میپذیرد و این موضوع باعث شده بازار رو به رشد نباشد و سلب اعتماد سرمایه گذاران را نیز به دنبال داشته است.
این کارشناس بازار سرمایه درمورد نرخ بهره بانکها عنوان کرد: اکثر بانکهای دولتی نرخهای ابلاغی بانک مرکزی را رعایت کردند؛ اقدامی که در بانکهای خصوصی اتفاق نمیافتد. درحالی که تنظیم عرضه و تقاضا و نیاز به نقدینگی بانکها در بانکهای خصوصی تاثیرگذار است و این بانکها نرخهای خارج از چارچوب بانک مرکزی را به سرمایهگذار پیشنهاد میدهند و از طرفی این نرخها هم باید در بازارهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
رحیم نیا با بیان اینکه بیشتر بازارها مانند مسکن و طلا وارد رکود شدند، گفت: به طور مثال بازار مسکن که در تابستان جاری با رشد قابل توجهی از حجم معاملات روبرو بود، نزدیک به حدود یک ماه است که حالت رکودی پیدا کرده است؛ بنابراین فقط بازار سهام و سپرده بانکی باقی میماند. بنابراین اگر بازار سهام هم چشم انداز درستی نداشته باشد، فعالیتهای سفتهبازی ایجاد میشود و گزینه نهایی سقف سپرده بانکی است که با پیشنهاد نرخهای بالاتر از سوی بانکها همراه خواهد بود.
تاثیر افزایش نرخ بهره آمریکا بر قیمت بیت کوین / روند بازار چگونه خواهد بود؟
یاز اکو - تاثیر سیاستهای اخیر فدرال رزرو بر بازارهای مالی کاملا مشهود بوده و بازار ارزهای دیجیتال نیز از این قافله مستثنا نبوده است. تصمیم دولت آمریکا برای افزایش نرخ بهره به منظور مهار تورم، یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر ریزش اخیر بازار رمزارزها بود.
به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از اقتصاد آنلاین؛ بازار رمزارزها سال ۲۰۲۲ را با روندی ریزشی آغاز کرد. بیتکوین که در نوامبر ۲۰۲۱ به اوج تاریخی خود یعنی کانال ۶۹ هزار دلاری صعود کرد، اخیرا تا کانال ۳۳ هزار دلار نیز سقوط کرد.
کارشناسان بازار، از رکورد جدید سختی شبکه بیتکوین، ممنوعیت رمزارزها در روسیه، افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا و غیره، به عنوان عوامل دخیل در ریزش اخیر بازار یاد میکنند.
در خصوص بررسی وضعیت اخیر بازار ارزهای دیجیتال و پیشبینی روند آن تا پایان سال ۲۰۲۲، مصاحبهای با شایان کیانیجو، کارشناس بازار رمزارزها انجام شده که در ادامه به آن میپردازیم.
کیانیجو با اشاره به دادههای اقتصاد کلان که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد اظهار کرد: فلسفه بیتکوین که از سال ۲۰۰۸ به وجود آمد، این بود که سایر بازارهای مالی را کنار بزند و خلاف جهت آنها شنا کند. اما با این حال، در سال ۲۰۲۱، بازارهای مالی با بیتکوین رابطه مستقیمی داشتهاند؛ به عبارتی دیگر، بیتکوین خوراک خود را از سایر بازارهای مالی میگرفت. به عنوان مثال، بیتکوین رفتار مشابهی با شاخصهای مهم مانند داو جونز و نزدک و اساند پی ۵۰۰ داشت.
وی به منظور بررسی عوامل دخیل در ریزش بازار در سال ۲۰۲۱ گفت: بعد از مارس ۲۰۲۰ که بحث بیماری همهگیر کرونا در جهان پیچید، طبق تجربهای که دولت آمریکا از بحران مالی سال ۲۰۰۸ داشت، واژهای به نام تیپرینگ به وجود آمد. زمانی که بحران اقتصادی ایجاد میشود، دولتها به منظور خروج از این بحران و جلوگیری از رکود اقتصادی، با چاپ پول و خرید اوراق، بازارهای مالی را حمایت میکنند. بدین صورت، دولتها به اقتصاد شوکی وارد میکنند تا سقوط نکند.
تزریق پول دولت آمریکا به بازار
این کارشناس در مورد تزریق پول دولت آمریکا به بازار در سالهای اخیر اذعان داشت: میزان دارایی دلاری دولت آمریکا از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، ۹ تریلیون دلار بود و در عرض ۱۰ سال به ۱۵ تریلیون دلار رسید. بدین معنی که دولت، ۶ تریلیون دلار دیگر پول چاپ کرد. اما از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، میزان آن از ۱۵ تریلیون دلار به ۲۱.۴ تریلیون دلار افزایش یافت. یعنی ۶.۴ تریلون دلار چاپ پول انجام شده است.
کیانیجو در خصوص تاثیر چاپ پول بر تورم خاطرنشان کرد: این عمل چاپ پول، به منظور رشد بازارهای مالی انجام شد و همه شاخصهای آمریکا مانند اساند پی ۵۰۰، نزدک و داو جونز به بالاترین سطح خود رسیدند. لازم به ذکر است زمانی که چاپ پول انجام میشود، تورم قابل توجهی را به دنبال دارد. همانطور که مشاهده شد، در دسامبر ۲۰۲۱، فدرال رزرو اعلام کرد که تورم آمریکا ۷ درصد بوده است. از ژانویه ۱۹۸۲ (۴۰ سال پیش)، چنین تورمی مشاهده نشده بود و دولت مجبور است که تورم را کنترل کرده، میزان پول چاپ شده را کمتر کند و از این رو مجبور خواهد بود که نرخ بهره را افزایش دهد.
سیاست آمریکا برای مهار تورم و تاثیر آن بر بیتکوین
وی در مورد سیاستهای دولت آمریکا برای مهار تورم و تاثیر آن بر بیتکوین گفت: فدرال رزرو اعلام کرد که هر سه ماه (در پایان هر فصل) که نخستین مورد آن ماه مارس است، میزان نرخ بهره را افزایش میدهد. در این بین، بیتکوین از اخبار بازارهای مالی تاثیر گرفته و به اصلاح، پولهایی که نسبت به بازارهای دیگر ترسو هستند وارد بازار رمزارز شده، باعث میشود سرمایهگذاران با کوچکترین نوسانی بترسند و از بازار خارج شوند. یا به عبارتی، پول خود را از دست داده و لیکویید شوند.
کیانیجو افزود: این موضوع باعث میشود که نرخ بهره تاثیرگذار باشد. سیاستی که در آن تزریق پول انجام میشود، سیاست انبساطی نام دارد و سبب حمایت از بازارهای مالی میشود. در سیاست انقباضی نیز پول چاپ شده برگردانده میشود و نرخ بهره را بالا میبرد. حال، بحث افزایش نرخ بهره در اقتصاد کلان مطرح شده و قرار است از ماه مارس انجام شود. پس از آن باید واکنش ببینیم که واکنش بازارها به چه صورت خواهد بود.
بیتکوین بازههای ۴ ساله دارد
این کارشناس بازار رمزارز در مورد چرخههای چهار ساله بیتکوین اظهار کرد: بیتکوین بازههای ۴ ساله دارد. هر ۲۱۰ هزار بلاک در طول ۴ سال ساخته میشود (هر بلاک به طور متوسط در ۱۰ دقیقه تشکیل میشود) و پس از آن هاوینگ رخ میدهد و پاداشها نصف میشود. در این بازه چهار ساله، واکنش بیتکوین معمولا به این صورت بوده که در طول سال نخست روندی تقریبا ثابت یا حتی ریزشی داشته، یک سال و نیم تا دو سال بعد رشد میکند (که ما اکنون این مرحله را تقریبا رد کردهایم) و بعد از آن اصطلاحا خواب زمستانی کریپتو رخ میدهد. همه اینها از خبرهایی که قرار است در ارتباط با افزایش نرخ بهره باشد نشات میگیرد. این موضوع نشان میدهد که بازارهای مالی نیاز دارند ریزش و اصلاحی را تجربه کنند؛ زیرا همه آنها رشد قابل توجهی را تجربه کرده بودند و اکنون نیاز به اصلاح دارند.
کیانیجو در خصوص روند بازار در ماههای آتی خاطرنشان کرد: سال ۲۰۲۲، به دلیل تورمی که ایجاد خواهد شد سال بسیار سختی برای بازارهای مالی خواهد بود. از طرفی، بازار به دلیل موارد جذابی مانند متاورس و NFT میتواند سال جالبی را از این جهت تجربه کند. سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ از جهت اینکه به سمت قانونگذاری بازار ارزهای دیجیتال حرکت میکند، تاثیرگذار خواهد بود. این موضوع، پذیرش بازار توسط مردم را افزایش خواهد داد. نظر برخی نسبت به قانونگذاری بازار رمزارزها منفی بوده، اما از نقطهای دولتها دیگر قادر به مقابله با آن نیستند و مجبور هستند که خود را با این بازار سازگار کنند. اما تاثیر ممنوعیت رمزارزها توسط دولتها، تاثیری مقطعی دارد.
ممنوعیت استخراج رمزارزها در چین
وی در مورد ممنوعیت استخراج رمزارزها و تاثیر آن بر هش ریت متذکر شد: چین تا کنون ۱۸ بار رمزارزها را ممنوع کرده است. مهمترین آنها در سال گذشته بود که استخراج ارزهای دیجیتال را نیز منع کرد و باعث شد هش ریت شبکه به کمترین میزان خود برسد. اما بازار به راحتی بهبود یافت و اخیرا هش ریت شبکه به بالاترین سطح خود رسید. زمانی که هش ریت شبکه افزایش مییابد، قدرت شبکه نیز بالا میرود و موضوع مناسبی برای بازار است.
این کارشناس بازار رمزارز با اشاره به اینکه سختی شبکه زمانی بالا میرود که تعداد ماینر بیشتر میشود، گفت: برای اینکه دیرتر جواب مسئله در استخراج پیدا شود، شبکه، سختی را زیاد میکند تا مدت زمان بیشتری طول بکشد که ماینرها به جواب مسئله برسند. این سختی شبکه بر اساس تعداد ماینرها به طور اتوماتیک بالا و پایین میرود و این موضوع بدی نیست.
ممنوعیت رمزارزها در روسیه
وی در مورد تاثیر ممنوعیت ارزهای دیجیتال در روسیه گفت: در خصوص ممنوعیت رمزارزها در روسیه، فعلا جنگ این کشور با اوکراین مسئله مهمتری است که ممکن است به دلیل تنشهای بینالمللی ایجاد شود. در غیر این صورت ممنوع کردن رمزارزها مسئله مهمی نیست و تاثیر مقطعی دارد. در آینده روسیه نیز به احتمال زیاد به دلیل بخش رمزارزهای ملی، وارد این حوزه میشود.
کیانیجو در خصوص پیشبینی قیمت بیتکوین اذعان داشت: در بدبینانهترین حالت ممکن اگر قرار باشد نرخ بهره تاثیر بدی روی بازار بگذارد، طبیعتا سطح مهم ۳۰ هزار دلار برای بیتکوین از بین میرود و نمیتواند جلوی ریزش را بگیرد. حتی ممکن است وارد کانال ۲۰ تا ۲۴ هزار دلار نیز شود. اما اگر بحران کرونا تاثیر چشمگیری بر بازار بگذارد و دوباره بحث قرنطینه مطرح شود، بحث سال ۲۰۲۲ تکنیکیتر میشود. اگر گونه جدید کرونا دوباره شیوع پیدا کند، دوباره دولتها مجبور به حمایت از بازارهای مالی خواهند بود. به رغم اینکه نرخ بیکاری در آمریکا از ۴.۶ به ۳.۹ درصد رسیده، اگر دوباره گونه جدید کرونا بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار دهد، ممکن است دوباره شاهد رشد بازارهای مالی باشیم.
وی افزود: اما در حالت عادی، همه بازارهای مالی رشد خود را تجربه کرده و نیاز به اصلاح و ریزش دارند. نظر من برای قیمت بیتکوین بر اساس سناریوی محتمل در طول چند ماه آینده بین کانال ۳۰ تا ۴۰ هزار دلار است. از دست دادن کانال ۳۰ هزار دلاری و ورود به محدوده ۲۰ هزار دلار شاید در بدبینانهترین حالت اتفاق بیفتد، اما به احتمال زیاد در همین قیمت کنونی نوسان خواهد داشت.
آینده روشن بازار رمزارزها
این کارشناس بازار رمزارز با در نظر گرفتن سناریوی بهبود وضعیت کرونا در جهان خاطرنشان کرد: در کل، انتظاری که من به عنوان فعال بازار رمزارزها داشتهام به آن رسیدهام و آینده روشنی را برای این بازار متصور هستم. اگر در سال ۲۰۲۲ شرایط کرونا بهتر شود و مردم به کسب و کارهای خود بازگردند، طبیعتا بازارهای مالی دچار خواب زمستانی خواهند شد و میتوانیم محدوده ۳۰ هزار دلار را برای بیتکوین در نظر بگیریم.
کیانیجو به عنوان سخن پایانی خود اظهار کرد: بر اساس مباحث ذکر شده، امسال، از جهت برجسته شدن بحث متاورس و NFT سال بسیار خوبی میتواند برای بازار رمزارزها باشد. حرکت از دنیای واقعی به سمت دنیای مجازی میتواند به طور چشمگیری رشد کند و به نظر اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار من تحقیق و توسعه در این مباحث، میتواند به میزان قابل توجهی کمک کند و بازار را به بلوغ برساند. حتی اگر بیتکوین و اتریوم ریزش داشته باشند، برخی از پروژهها بر اساس ظرفیتی که دارند میتوانند رشد بسیار خوبی را تجربه کنند. در امسال، افراد بیشتری میتوانند با افزایش دانش خود در این زمینه، آینده خود را تضمین کنند.
دیدگاه شما