علم تحلیل علم قطعیت نیست بلکه علم احتمالات است.
تحلیل شاخص کل بازار بورس – هفته ۲۰
تحلیل شاخص کل بازار بورس هفته ۲۰ را با این سوال شروع می کنم:
دنبال علم غیب هستی یا علم تحلیل!؟
لطفا تکلیف خودت را مشخص کن چون علم غیب با علم تحلیل زمین تا آسمان تفاوت دارد!
علم غیب یعنی من یا سایر تحلیلگران با قطعیت بگوییم شاخص کل فلان عدد را خواهد دید!
و حتما باید این اتفاق بیفتد و فلان عدد را ببیند که اگر اینطور نشود یعنی علم غیب نداریم.
که مطمئنم نه من و نه هیچ تحلیلگر دیگری علم غیب نداشته و نداریم و نخواهیم داشت.
علم شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ تحلیل علم قطعیت نیست بلکه علم احتمالات است.
در ویدیوهای قبلی کاملا توضیح دادم که علم احتمالات چیست؟
حتما ویدیوهای قبلی را ببینید یا خودتان در گوگل سرچ کنید.
حالا شاید بپرسید پس این مدل علم تحلیل به چه دردی می خورد؟
پاسخ من این است که:
اولا ما با تحلیلی که بلد هستیم مسیر احتمالی شاخص کل و سهام هایمان را پیدا می کنیم،
حالا اگر بازار طبق تحلیل ما پیش رفت که چه بهتر 🙂
اما اگر اینطور نشد 🙁 ما آمادگی لازم را داریم و می دانیم که بازار طبق تحلیل ما پیش نرفته است.
بنابراین دوباره تحلیل خودمان را آپدیت می کنیم و اگر سیگنال فروش ببینیم می فروشیم و اگر سیگنال خرید ببینیم دوباره خرید می کنیم.
دوما شما چه راهکاری دارید و چه مدل تحلیلی بلد هستید که با قاطعیت حرف بزند؟ یا بتواند هدایتگر بازار باشد؟
اگر دنبال علم تحلیل هستید و متقاعد شدید که در بازار بورس و تمام بازارهای مالی علم غیب وجود ندارد،
برای شروع یادگیری بورس و علم تحلیل حتما در دوره رایگان قطب نمای بورس ثبت نام کنید.
ویدیوی آموزشی تحلیل شاخص کل بازار بورس
شاخص کل در هفته گذشته با دو روز مثبت و دو روز منفی خوردن، حدودا به عدد ۱۲۹۰۰۰۰ واحد رسید.
بعد از اصلاحات یا ریزش هایی که داشتیم، می توان گفت که شاخص کل به کف تکنیکالی خودش رسیده است.
و اگر طی هفته آتی بتواند تا عدد ۱۳۵۰۰۰۰ واحد برسد احتمالا دوباره از همین حوالی پولبک خواهد زد.
اگر این اتفاق بیفتد به احتمال زیاد شاخص کل عدد ۱۰۹۰۰۰۰ واحد را نیز خواهد دید که در تایم فریم ماهانه نیز تایید می شود.
در تایم فریم هفتگی نیز آخرین کندل که نشانه ۵ روز کاری هفته قبل است، یک کندل دوجی زده است.
کندل های دوجی نشانه بی تصمیمی خریداران و فروشندگان است.
یعنی هنوز در بازار ابهام وجود دارد و هفته آتی مشخص خواهد کرد که خریداران و فروشندگان چه تصمیم هایی را خواهند گرفت.
اما نکته بسیار مهم این است که:
بازار هیچ وقت به ساز ما نمی رقصد!
ما باید با تحلیل و آمادگی به ساز بازار برقصیم!
یعنی تحلیل کرده ایم و آماده هستیم تا بازار به تحلیل ما واکنش نشان دهد،
اگر واکنش نشان نداد و مسیر دیگری را انتخاب کرد ما هم دوباره تحلیل خودمان را آپدیت می کنیم و با بازار هم مسیر می شویم.
درباره صادق عباسی
بزرگترین و قوی ترین استراتژی سرمایه گذاری بدون ریسک در بازار بورس فقط در ذهن خود توست پس در تحلیل ها و حرف های دیگران، دنبال پیدا کردن فرمول یا معجزه نباش! چون پیش بینی ها در بهترین حالت، فقط ۲۰ درصد جواب می دهد و ۸۰ درصد لازم است که روانشناسی سرمایه گذاری بلد باشی و مربی ذهن خودت شوی. و اینجا دقیقا همان جایی است که قرار است به سودهای بزرگ برسی.
شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
حتما تا به امروز در مورد بالا یا پایین رفتن شاخص بورس شنیدهاید. مثلا در روز چهارشنبه (۱۴ اسفندماه ۱۳۹۸) شاخص بورس با ۱۰۹۴۴ واحد افزایش به ۵۵۵،۱۸۱.۵۸ واحد رسید.
معنای این عدد چیست؟ چه میشود که شاخص بالا و پایین میرود؟ آیا پایین آمدن شاخص اتفاق بدی است؟ چه وقت برای خریدن سهم مناسبتر است؟ وقتی شاخص رشد کرده یا کاهش یافته است؟
معنای شاخص کل بورس
همان طور که از اسم این موجود برمیآید، شاخص یک معیار است برای سنجیدن وضعیت عمومی بازار. شاخص کل از بررسی تعداد مشخصی سهم (سهمهای شاخصساز) تشکیل میشود. طبیعی است که در این شاخص ارزش تمام شرکتها برابر نیست و وزن شرکتها در شاخص کل متفاوت است.
فرض کنید شاخص کل در ابتدای یک سال 1000 واحد باشد. در پایان سال شاخص به 1250 واحد میرسد. یعنی اگر کسی تمام سهمهای شاخص را خریده بود در پایان سال 25% سود میکرد. البته ممکن است تمام سهمها به طور مساوی 25 درصد رشد نکرده باشند، اما میانگین وزندار رشد آنها 25 درصد باشد.
وقتی تمام شاخصها پایین میآیند، یعنی اوضاع بورس رو به وخامت میرود. به این بازار، بازار خرسی میگویند.
برای نمونه وقتی میگوییم شاخص امروز 360 واحد افت داشت، یعنی بهطور میانگین قیمت سهمهای شاخصساز %0.42- تغییر کرده است. این در حالی است که برخی از سهمها رشد و برخی دیگر شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ سقوط داشتند.
چرا شاخص کل تغییر میکند؟
شاخص کل نشاندهنده رفتار عمومی تمام فعالهای بازار است. اگر سرمایهگذاران به بازار سهام اقبال نشان بدهند، سمت خریدار کمی سنگینتر از سمت فروشنده میشود. این عدم تعادل شاخص را به سمت بالا هدایت میکند.
اما خروج سرمایهها از بازار میتواند شاخص را به سمت پایین بکشد. در مجموع شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
حالا فرض کنید که قیمت هیچ سهمی تغییر نکند. آیا باز هم ممکن است شاخص بورس تغییر کند؟ بله! با تغییر در مقدار سود شرکتها. البته در واقعیت هرگز این اتفاق رخ نمیدهد. چرا که تغییر در سود هر سهم قطعا بر روی قیمت سهام تاثیر خواهد گذاشت.
شاخص قیمتها
همان طور که گفتیم در شاخص کل، هم قیمت سهمها و هم سود سهم تاثیر دارند. اما یک ملاک دیگر وجود دارد که به کمک آن میشود فقط تغییرات قیمت را دنبال کرد. به این شاخص شاخص قیمتها میگویند.
اگر شاخص قیمتها 1 درصد رشد کند، یعنی میانگین قیمتهای هر برگه سهم بهطور میانگین 1 درصد رشد داشته است.
برای کسانی که میخواهند از خریدوفروش سهم در کوتاهمدت سود بگیرند، شاخص قیمتها از شاخص کل مهمتر است.
شاخص هموزن
همان طور که گفتیم سهم شرکتهای بزرگ در شاخص کل بیشتر از سهم شرکتهای کوچک است. به این دلیل اگر سهم چند شرکت بزرگ رشد کند اما دیگر سهمها رشد چشمگیری نداشته باشند، ممکن است شاخص کل بالا برود.
برای همین ممکن است شاخص کل ما را فریب بدهد. مثلا زمانی که با سقوط شرکتهای بزرگ، شاخص کاهش پیدا میکند، هرچند اوضاع عمومی بازار مثبت و خوب بوده است.
دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد.
برای همین بررسی کردن شاخص هموزن خالی از لطف نیست. در این شاخص تمامی شرکتها وزن مساوی دارند.
به خاطر وزن مساوی تمام نمادها، دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد. به همین دلیل عدهای از تحلیلگرها برای بررسی حال عمومی بازار، شاخص هموزن را ملاکی مناسبتر میدانند.
شاخصهای دیگر
به غیر از شاخص کل، شاخص قیمت و شاخص هموزن چند شاخص دیگر هم وجود دارد که با مطالعه آنها میشود به وضعیت عمومی بازار پی برد. در نظر گرفتن تمام این عوامل به درک درستی از حال بازار منجر میشود.
شاخص 50 شرکت فعالتر
شاخص 50 شرکت فعالتر شاخصی است که از شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ 50 شرکت با بیشترین حجم معاملات ساخته میشود. این 50 شرکت، شرکتهایی با بیشترین ضریب نقدشوندگی هستند. چرا که بیش از دیگر سهمها خریدوفروش میشوند.
در این شاخص شرکتهایی با نقد شوندگی پایینتر حضور ندارند. ممکن است شاخص کل پایین بیاید، اما اوضاع بازار خوب باشد. شاخص 50 شرکت فعالتر میتواند این عامل را به نمایش میگذارد: وضع سهمهایی که خریدوفروش میشوند چطور است؟
شاخص 30 شرکت بزرگتر
این شاخص فقط نشاندهنده 30 شرکت بزرگتر است. یعنی شرکتهایی که بیشترین ارزش بازار (تعداد سهم ضرب در قیمت سهم) را دارند.
در یک بازار گاوی، قیمتها به طور عمومی بالا میروند.
فرض کنید شاخص کل مثبت است، اما شاخص هموزن نه. این اختلاف را چطور توجیه میکنید؟ اگر به شاخص 30 شرکت بزرگتر نگاه کنید میتوانید دلیل این اختلاف را درک کنید.
شاخص صنعت
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. صنایعی مثل فلزات اساسی، پتروشیمی و خودروسازیها. در این شاخص بانکها، بیمهها و شرکتهای خدماتی نقش ندارند. این شاخص بیشتر از فعالان بازار سرمایه برای سیاستگذارها اهمیت دارد.
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. در این شاخص شرکتهای خدماتی نقش ندارند.
البته شاید شما هم بتوانید از این شاخص استفاده کنید و جهت سرمایه خود را هدایت کنید. آیا بهتر است در بین شرکتهای صنعتی به دنبال مورد خوب سرمایهگذاری بگردید، یا در بین شرکتهای خدماتی؟ فراموش نکنید که حتی در بدترین شرایط اقتصادی هم موردهای سرمایهگذاری فوقالعاده وجود دارند.
سرمایهگذاری بر مبنای شاخص
اگر شاخص مثبت باشد، باز هم میشود در بازار ضرر کرد. در یک بازار نزولی (خرسی) نیز میشود به سود رسید. شاخص به تنهایی به شما نمیگوید که اوضاع هر مورد سرمایهگذاری به طور مجزا چطور است.
اما دو نوع سرمایهگذاری وجود دارد که میتواند به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط باشد. اولی سرمایهگذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایهگذاری فرد سعی میکند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا میرود و با پایین آمدن آن ضرر میکند.
برای این کار به تعداد زیادی سهم نیاز است. موثرترین کار این است که یک پرتفو از تمام سهمهای شاخصساز تشکیل شده باشد. شاید یک شخص حقیقی نتواند سرمایه لازم برای این کار را فراهم کند. برای همین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Fund) ابزار خوبی برای این کار هستند.
دومین سرمایهگذاری بر مبنای شاخص، سرمایهگذاری معکوس یا خرسی است. در این صندوق سعی میشود که عکس تغییرات شاخص در سبد وارد شود. به این ترتیب که سرمایهگذار سهمی که ندارد را میفروشد تا در آینده پول آن را پرداخت کند. به این ترتیب اگر قیمت سهم کم بشود، او سود میکند. در بازارهای خرسی از این نوع سرمایهگذاری استفاده میکنند.
مزایای بورس اوراق بهادار
از دید کسانی که با بورس اوراق بهادار آشنایی ندارند، بورس به منزله مکانی مانند کازینو است که با قدری شانس آوردن می توان در آن به پول دست یافت. و در عین حال این امکان وجود دارد که اقبال از فرد رو بگرداند و متحمل ضرر شود. اما واقعا بورس اوراق بهادار به چه دردی می خورد و چه فایده ای برای سرمایه گذاران ، شرکتها و بالاخره کل اقتصاد دارد؟ چرا شاخص بورس یک کشور را دماسنج اقتصاد آن می دانند؟ و چرا بازار سهام این همه مورد توجه دولتها ، اقتصاددانان ، و فعالین صنعت و تجارت است.
پیدایش بورس ( به معنای عام ، نه فقط برای اوراق بهادار ) ریشه در نیاز به مراکزی برای ارتباط بین عرضه کنندگان یک کالا و متقاضیان استفاده از آن دارد. وظیفه اصلی بورس اوراق بهادار ، فراهم آوردن بازاری شفاف و منصفانه برای داد و ستد است.
مزایای بورس اوراق بهادار برای سرمایه گذاران
در گام اول به این مسئله می پردازیم که به چه دلیل در بورس سرمایه گذاری می کنیم. جواب این سوال را بسیاری از فعالین بازار بورس اوراق بهادار هم به طور کامل نمی دانند.
1. کسب بازده شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟
همواره با سرمایه گذاری بر روی سهام و خریداری دارایی های مالی به عنوان یک گزینه برای سرمایه گذاری در کنار سایر گزینه ها می توان بازده مناسبی کسب نمود. کسب این بازده به دو صورت ممکن است. یکی از طریق دریافت سودی که بابت فعالیت های شرکتی که سهام آن را در دست دارید دریافت می کنید. راه دیگر کسب سود ناشی از فعالیت های مدیران ، اتفاقات مربوط به شرکت و یا نوسانات قیمتی مربوط به روند قیمت سهم است. اگر شما بتوانید این تغییرات را که موجب به هم خوردن عرضه و تقاضاست را پیش بینی کنید می توانید از این سود بهره مند شوید. روش های پیش بینی قیمت سهم بحث بسیار عمیق و گسترده است. احتمالا اسم تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال را شنیده اید.
2. شفافیت اطلاعات
یکی از دغدغه های هر سرمایه گذاری اطمینان در مورد موضوع سرمایه گذاریست. سرمایه گذار نیاز دارد که اطلاعات مورد نیاز خود را هر چه کاملتر و دقیقتردر دسترس داشته باشد تا خیالش از بابت سرمایه گذاری راحت باشد. بورس جایی امن برای هر سرمایه گذار است. ضمانت این ایمن بود قوانین موجود در بازار سرمایه است. به علاوه شرکتهایی که سهام آنها در بورس مورد معامله قرار می گیرد، موظف اند بسیاری از اطلاعات مربوط به خود را به طور منظم در اختیار معامله گران قرار دهند. حال در چنین بازاری افراد می توانند با تکیه بر اطلاعات با اطمینان و امنیت اقدام به خرید و فروش کنند.
3. قابلیت نقدشوندگی
نقد شوندگی مفهوم بسیار مهمی در بازار سرمایه است. شما در هنگام خرید یک دارایی مالی قطعا این دغدغه را دارید که اگر روزی نیاز به نقد کردن آن دارایی را داشتید آیا می توانید هر چه سریعتر آن دارایی را بفروشید و از وجه آن استفاده کنید؟ به علاوه اگر سهام در دست شما قابلیت نقد شوندگی بالایی داشته باشد شما می توانید از نوسانات قیمت سهم حداکثر استفاده را بکنید. در غیر این صورت ممکن است فرایند فروش برای شما چند روز طول بکشد و در طول این چند روز فرصتهای دیگر سرمایه گذاری شما از دست برود. سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس عموما از نقدشوندگی بیشتری نسبت به سهام سایر شرکتها برخوردارند.
4. کمک به صاحبان کسب و کار و صنایع
در صورتیکه شما برای خودتان دارای کسب و کاری باشید ، به طور ویژه ای قادر خواهید بود از بازار سهام استفاده کنید. اولا گاهی در حین فرایند معمول کسب و کار وجوه قابل توجهی بلا استفاده برای مدتی در صندوق یا حساب بانکی شما باقی می ماند. در صورتی که شما بتوانید در بازاری مانند بازار سهام که دارای قابلیت نقدشوندگی بالایی است آن وجه را سرمایه گذاری کرده و از بلااستفاده بودن آن جلوگیری کنید و در عین حال هر زمان که نیاز داشتید به سرعت شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ می توانید سهام خود را به پول نقد تبدیل کنید.
به علاوه گاهی اتفاقاتی موجب می شود که یک کسب و کار مورد آسیب قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر شما صاحب یک گاو داری هستید در صورتی که بیماری جنون گاوی شیوع پیدا کند کسب و کار شما ضربه جدی خواهد خورد. یا اگر کشاورز هستید در صورت عدم بارندگی شما متضرر خواهید شد. بعضی افراد بر رفع این مشکل سرمایه خود را در کسب کارهای متنوعیبه کا رمی بندند تا در صورت لطمه دیدن یک کسب و کارمقدار زیادی از سرمایه از دست نرود و بتوان از دیگر راه ها ضرر آن را جبران کرد. این کار اگرچه هوشمندانه است اما تمرکز شما را از فعالیت اصلیتان می گیرد. راه صحیح برای رفع این مشکل استفاده از بازار سهام است به طوریکه شما با تمرکز بر فعالیتی که در آن متخصص هستید در صورت داشتن سرمایه اضافی ، وجوه خود را در سهام مختلف سرمایه گذاری کنید تا بتوانید ریسک موجود در کسب و کارتان را خنثی نمایید.
5. مشارکت و کنترل امور شرکت
صاحبان سهام از طریق حق رای در مجامع عمومی و فوق العاده می توانند به نسبت مالکیت خود در انتخاب مدیران و تعیین خط برنامه های شرکت مشارکت یابند.
6. تنوع در اوراق بهادار
در بازار سهام اوراق بهادار متنوعی معامله می شوند. دو اصل اساسی در هر سرمایه گذاری ریسک و بازده شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ می باشد. شما می توانید با در اختیار گرفتن سهام مختلف با درجه ریسک و بازده متفاوت ، آن را مطابق با نیاز خود تنظیم کنید. حال در نظر بگیرید که اگر به جای بازار بورس کل سرمایه خود را در بانک نگه دارید. در این صورت شما فقط می توانید از یک درجه خاص از ریسک و بازده که همان ریسک صفر و بازده متناظر با آن است استفاده کنید.
7. استفاده از معافیت های مالیاتی
این امتیاز را از آن جهت قائل می شوند که سرمایه ها حتی المقدور جذب بورس شود و منابع مالی نسبتا بلندمدت در اختیار واحدهای تولیدی قرار گیرد. در ایران مبالغ حاصل از فروش سهام شرکتها در تالار بورس تنها مشمول نیم درصد مالیات است که از فروشنده سهام اخذ می گردد. در ضمن سود سهام دریافتی توسط سهامداران مشمول مالیات نیست.
8. کشف دقیق قیمت
زمانی که سهام شرکت در بازار نظام یافته معامله نگردد، ارزیابی آن بر مبنای ارزش دفتری خالص دارایی ها ( دارایی منهای بدهی) یا حداکثر، ارزیابی کارشناسان رسمی صورت می گیرد. این شیوه های ارزیابی و قیمت گذاری علاوه بر هزینه و زمان بیشتر، از دقت کمتری نسبت به حالتی که عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت می باشند برخوردار است.
مزایای بورس اوراق بهادار برای شرکتهای پذیرفته شده
دلایلی که تا الان گفتیم مربوط به امتیازاتیست که یک سرمایه گذار در بورس از آنها بهره مند می شود. اما بازار بورس برای شرکتهای عضو چه منفعتهایی به همراه دارد. قطعا پاسخ های قوی و محکمی برای این سوال وجود دارد که شرکتها برای پذیرفته شدن در بورس این همه رغبت دارند و تلاش می کنند.
1- همانطور که گفته شد سهام پذیرفته شده در بورس قابلیت نقد شوندگی بالاتری دارد. طبق تحقیقات همین امر موجب می شود بازده مورد انتظار سهامداران کاهش یافته و سهم گرانتر شود. در نتیجه ارزش شرکت بیشتر از حالتی می شود که نقدشوندگی سهام آن کم است.
پذیرش شرکت در بورس عموما باعث افزایش تعداد دارندگان سهام می گردد. این امر می تواند به تعادل نسبی قیمت سهام شرکت منجر شده و با افزایش میزان معاملات سهام ، به نزدیک شدن قیمت به ارزش واقعی کمک می نماید.
2- امکان دستیابی کارکنان شرکت به سهام، از طریق بورس تسهیل می گردد. این عمل افزایش انگیزه کارکنان را در پی خواهد داشت.
3- در هر ادغام و یا ترکیب تجاری با سایر شرکتها، شرکتهای پذیرفته شده در بورس از وضعیت بهتری برخوردار می باشند. تجربه نشان می دهد که شرکتهای پذیرفته شده در بورس با قیمتهای بالاتری نسبت به شرکتهای مشابه خارج از بورس معامله می گردند. شرکتهای خارج از بورس بیشتر نزدیک به ارزش دفتری معامله می شوند. چون معیار دقیقی برای ارزیابی آنها وجود ندارد.
4- با پذیرش شرکت در بورس ، فرآیند تامین مالی تسهیل می گردد. افزایش تعداد سهامداران ، دسترسی شرکت به منابع مالی جدید را امکان پذیر می کند. این امر فرایند افزایش سرمایه را بهبود بخشیده و راهکارهایی همانند افزایش سرمایه از طریق صرف سهام را در اختیار شرکت قرار می دهد. همچنین شرکت های پذیرفته شده در بورس می توانند پس از اخذ مجوز از بورس اقدام به انتشار اوراق مشارکت نمایند.
5- عضویت یک شرکت در بورس نشان دهنده سود ده بودن و اعتبار آن است. به علاوه پذیرفته شدن در بورس نام شرکت را بر سر زبان ها می اندازد. این تبلیغات مجانی برای شرکتها جذابیت بسیاری دارد.
6- به موجب قانون مالیتهای مستقیم شرکتهای پذیرفته شده در بورس تا زمانی که در فهرست شرکتهای بورسی قرار دارند، از معافیت مالیاتی به میزان 10 درصد برخوردارد می باشند. مالیات شرکت سهامی معادل 25 درصد سود مشمول مالیات می باشد. بر اساس ماده 143 قانون مالیاتهای مستقیم ایرانی در صورتی که شرکت، سهامی عام باشد و سهام آن در بورس اوراق بهادار تهران معامله شود ، از 10 درصد معافیت مالیات برخوردار شده و نرخ مالیاتی آن 22.5 درصد سود مشمول مالیات است. لازم به ذکر است که با تصویب لایحه توسعه ابزارها و بازارهای مالی و اصلاح تبصره های ماده 143 قانون پیش گفته در سال 1388 معافیت مالیاتی شرکتهای بورسی با سهام شناور آزاد بیش از 20 درصد ، دو برابر شده و از 10 تا 20 درصد تخفیف مالیاتی رسید. بدین سان نرخ مالیات این شرکتها، 20 درصد سود مشمول مالیات خواهد بود.
مزایای بورس اوراق بهادار از نگاه کلان اقتصادی
از منظر اقتصاد، سازوکار بورس اوراق بهادا دارای مزایایی به شرح زیر است:
1. تسهیل فرآیند تامین مالی شرکت ها
انتشار سهام و فروش اوراق بهادار یکی از مطمئن ترین راه های جمع آوری وجوه شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ لازم برای سرمایه گذاری است. واحدهای تولیدی و تجاری به جای دریافت تسهیلات از نظام بانکی تحت شرایطی از طریق انتشار سهام و فروش به جای دریافت تسهیلات از نظام بانکی می توانند تحت شرایطی از طریق انتشار سهام یا فروش اوراق بهادار در بورس ، نیازهای مالی خود را تامین کنند. در گذشته ایجاد واحدهای کوچک با تامین سرمایه از سوی یک شخص یا یک خانواده میسر بود. در حالی که امروزه دیگر تاسیس واحدهای بزرگ تولیدی و تجاری چنان سرمایه انبوهی را نیاز دارد که از توان مالی یک فرد یا خانواده خارج است. بورس مکانی است که این واحدها با انتشار سهام قادر هستند سرمایه های پراکنده را جمع آوری کرده و در پروژه های بزرگ سرمایه گذاری نمایند.
2. کمک به گسترش مالکیت عمومی و توزیع عادلانه در آمد
تقسیم مالکیت های بزرگ از طریق فروش سهام آن ها در بورس اوراق بهادار، از دید کلان اقتصادی به هدف های توزیع عادلانه درآمد و نیز احساس مشارکت در عموم افراد جامعه در فعالیت های تولیدی و تجاری کمک زیادی می کند. حتی چنانچه امکان تامین منابع سرمایه گذاری های بزرگ با تسهیلات بانکی میسر شود، انتشار و فروش سهام به عموم به منظور تامین منابع مالی ارجحیت دارد. بسیاری از جامعه شناسان توزیع مالکیت را بین عموم طبقات به لحاظ اجتماعی مفید می دانند. چرا که از دو قطبی شدن جامعه ( فقیر و غنی ) جلوگیری می کند و ناآرامی های اجتماعی را کاهش می دهد.
3. تخصیص مطلوب منابع
یک بازار رقابت کامل در بورس اوراق تخصیص مطلوب منابع را میسر می کند. بور س اوراق بهادار با تعیین بهای رقابتی سهام به عنوان ابزار نظم دهی اقتصاد، مدیران غیر کارا و ضعیف را تنبیه و مدیران مبتکر و قدرتمند را تشویق می کند. در چنین شرایطی یک شرکت زیان ده نمی تواند از طریق بورس به تامین نیازهای مالی خود اقدام نماید.
شاخص بورس چیست و بیانگر چه چیزی است؟
اگر کم و بیش پیگیر اخبار بورس باشید به احتمال زیاد اصطلاح «شاخص بورس» و اخباری مانند: «شاخص بورس با ۵۰۰ واحد رشد به ۷۵۰۰۰ واحد رسید» را بارها شنیدهاید. شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که این شاخص چیست و نوسانات عدد این شاخص چه معنایی دارند؟
در این قسمت از خانه سرمایه به زبان ساده این مفهوم را برایتان توضیح میدهیم.
ویدئو آموزشی «شاخص بورس چیست؟»
بورس چیست؟
شاید بهتر باشد قبل از توضیح شاخص بورس، اندکی به خود بورس بپردازیم. بورس، بازاری برای مبادله بین خریدار و فروشنده است که در آن سهام شرکتهای مختلف خرید و فروش میشود.
واژه «شاخص» ترجمه کلمه انگلیسی (Index) است. این واژه در مفهوم کلی به معنای نماگر یا نشانگر و بیانگر عددی است که شما با استفاده از آن میتوانید تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغییر را طی یک بازه زمانی خاص، شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ مشاهده کنید. در واقع با بررسی یک شاخص میتوانید وضعیت و نوسانات متغیرهای مورد بررسی آن شاخص را ببینید.
منظور از شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس، عددی است که وضعیت کلی بورس و روند رشد یا افت این بازار را نشان میدهد. ما در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هر کدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان میدهند. محاسبه هر کدام از این شاخصها از طریق فرمول متفاوتی صورت میگیرد.
پس برای تحلیل آن باید بدانید کارکرد آن شاخص چیست؟
شاخصها معیارهای مهمی هستند که با تحلیل و بررسیشان میتوان از جنبههای مختلف، وضعیت گذشته و حال بورس را دریافت. در بین این شاخصها چند شاخص از اهمیت بیشتری نزد افراد فعال در بازار بورس برخوردار هستند. در ادامه برخی از این شاخصها را به شما معرفی میکنیم.
در شکل زیر، شیوه نمایش برخی از شاخصهای بورس را در سایت بورس مشاهده میکنید:
شاخص کل بورس چیست؟
این شاخص همان چیزی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان «شاخص بورس تهران» صحبت میشود. شاخص کل در بین افراد فعال در بازار بورس و سرمایه گذاری یکی از پرکاربردترین شاخصها به شمار میرود. این شاخص، بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
به عبارت دیگر، تغییرات شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. فرض کنید از سهام تمام شرکتهای بورسی هر کدام یک عدد سهم را میخرید. در این صورت، تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سهام شما خواهد بود.
پس این شاخص، هم تغییرات قیمت سهام و هم سودهای سالیانهای که شرکتها به شما پرداخت میکنند را محاسبه میکند.
نام دیگر شاخص کل، «شاخص قیمت و بازده نقدی» (TEDPIX) است. نکتهای که هنگام بررسی شاخص باید به آن توجه کنید این است که میزان تغییرات شاخص برای ما اهمیت دارد نه خود عدد شاخص. مثلا اگر شاخص کل بورس در طی یک سال از عدد ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ برسد – یعنی ۵۰% رشد کند – نشان دهنده این است که میانگین بازدهی بورس طی این یکسال برابر با ۵۰% بوده است.
طبق فرمول محاسبه شاخص کل، هرچه شرکتها بزرگتر باشند – یعنی سرمایه بیشتری داشته باشند – تاثیر بیشتری روی شاخص کل خواهند داشت.
منظور از شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، یکی از اصلیترین شاخصهای بورس است. این شاخص، بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است. پس اگر مثلا شاخص قیمت بورس در یک سال، ۲۰ درصد رشد داشته باشد به این معنی است که سطح عمومی قیمتها در بورس در طول یک سال گذشته به طور متوسط ۲۰ درصد رشد داشته است.
تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت، فقط قیمت سهام شرکتهای بورسی در فرمول شاخص، مورد محاسبه قرار میگیرد. در صورتی که در شاخص کل، علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکتها هم در محاسبه شاخص در نظر گرفته میشود. در این شاخص نیز مثل شاخص کل، وزن شرکتها در تاثیر آنها بر شاخص اهمیت دارد. یعنی هرچه شرکت بزرگتر باشد – سرمایه آن بیشتر باشد – تاثیر آن بر شاخص قیمت بیشتر است.
شاخص ۵۰ شرکت فعالتر چیست؟
بورس، هر سه ماه یک بار فهرست شرکتهای فعالتر را بر اساس میزان نقد شوندگی – یعنی خرید و فروش آسانتر و سریعتر سهام – سهامشان منتشر میکند. هر شرکتی که سهامش سادهتر و سریعتر خرید و فروش شود به اصطلاح «نقد شوندگی» بیشتری دارد. شاخص ۵۰ شرکت فعالتر، تغییرات سطح عمومی قیمت سهام ۵۰ شرکتی را نشان میدهد که سهام آنها از سایر شرکتها نقد شوندهتر هستند.
نگاهی کوتاه به شاخصهای دیگر بورس
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: این شاخص، سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان میدهد؛ ۳۰ شرکت بزرگی که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکتها بیشتر است. ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب «قیمت روز سهام شرکت» در «تعداد سهام آن شرکت» به دست میآید.
شاخص صنعت: منظور از شرکتهای صنعتی، شرکتهایی هستند که در صنایع مختلف مانند «خودروسازی»، «پتروشیمی»، «فلزات اساسی»، «مخابرات»، «ساختمان» و … فعالیت میکنند. شاخص صنعت، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت است. عملکرد هر کدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانهای مورد بررسی قرار میگیرد. مثلا خودرو، دارو، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی.
شاخص واسطه گریهای مالی: این شاخص، عملکرد شرکتهای واسطه گری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است – مثل هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها – را نشان میدهد.
شاخصهای دیگری نیز در بورس مورد محاسبه قرار میگیرند که شاید برای سرمایه گذاران عام بورس کاربرد زیادی نداشته باشند. میتوانید آنها را در مقاله انواع شاخصهای بورس مطالعه کنید.
یک نکته مهم در مورد شاخص
درست است که شاخص، عملکرد و وضعیت بورس را نشان میدهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنی مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست. بلکه شاخص، وضعیت کلی بورس را به ما نشان میدهد.
در خیلی از مواقع ممکن است چند شرکت بزرگ وزن زیادی – سرمایه و ارزش بازار زیادی – داشته باشند و با مثبت یا منفی شدنشان شاخص کل را مثبت یا منفی کنند.
در حالی که وضعیت بسیاری از شرکتهای دیگر متفاوت است. در این جور مواقع، شاخص هم وزن قیمت یا شاخص کل هم وزن میتواند به شکل بهتری وضعیت کلی بازار را به ما نشان دهد.
چون در شاخص هم وزن، وزن تمام شرکتهای بورسی مساوی در نظر گرفته میشود و شرکتهای بزرگ نمیتوانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند.
صفر تابلو در بورس چیست؟ نقطه صفر نوسان قیمت در هر روز معاملاتی
وقتی به تابلو یک سهم در بورس نگاه میکنیم ناخودآگاه اولین چیزی که آن را بررسی میکنیم قیمت است. قیمت اطلاعات زیادی را در دل خود دارد. معاملهگران باتجربه با نگاه به انواع قیمت اعم از قیمت پایانی، قیمت آخرین معامله و قیمت صفر تابلو فردا (که به عنوان مهارت تابلوخوانی در بورس شناخته میشود) میتوانند نکات خوبی را بفهمند. اما شاید اطلاعات روی تابلو برای تازهواردها کمی گیجکننده باشد. ممکن است شما همشنیده باشید که میگویند فلان سهم دارد پایینتر از صفر تابلو معامله میشود. اما این صفر تابلو کجاست و به چه قیمتی اشاره دارد؟ این مقاله اخبار بورس به شما کمک میکند تا پاسخ سوالاتتان را بگیرید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از صفر تابلو در بورس چیست؟
صفر تابلو یکی از اصطلاحات مهم در بورس است که مدام آن را خواهید شنید. چرا که این عبارت در مباحث تابلوخوانی و بررسی تابلو سهم بسیار کاربرد دارد. این مفهوم به قیمت پایانی سهم در روز جاری اشاره دارد. این قیمت به ما نشان میدهد که در روز بعدی حول محور چه قیمتی انجام میشوند. این قیمت به عنوان یک قیمت مبنا در نظر گرفته میشود که سهم میتواند به اندازهی مثبت و منفی دامنهی نوسان از این نقطه تغییر کند. یعنی اگر قیمت پایانی امروز، ۲۵۰ ریال باشد و دامنهی نوسان برابر مثبت و منفی پنج درصد باشد، بیشترین و کمترین قیمت سهم به این صورت هستند:
- بیشترین قیمت سهم در فردا: ۲۵۰ × (۵٪+) = ۲۶۲.۵
- کمترین قیمت سهم در فردا: ۲۵۰ × (۵٪-) = ۲۳۷.۵
نگاهی به مفهوم قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله
اگر امروز به تابلو یک سهم نگاه کنید، میتوانید بفهمید که قیمت پایانی روز گذشته چقدر بوده است. این توضیح خیلی کوتاه است و مختصر. برای واضحتر شدن مفهوم صفر تابلو در بورس نیاز به این داریم که با دو مفهوم دیگر یعنی قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله هم بیشتر آشنا شویم. بخش بعدی به همین مسئله اختصاص دارد.
صفر تابلو فردا، قیمت پایانی امروز سهم است.
در یک جلسهی معاملاتی، سهم در قیمتهای مختلفی معامله میشود. این قیمت با توجه به دامنه نوسان و همانطور که در بالا هم اشاره کردیم میتواند در یک محدودهی مشخص حرکت کند. در پایان جلسه با توجه به اینکه کدام قیمتها حجم بیشتری داشتهاند قیمت پایانی مشخص میشود. با محاسبهی تعداد معاملهها در هر قیمت و میانگین گرفتن از آنها میتوان قیمت پایانی را محاسبه کرد. یعنی اگر دو معامله در قیمت X و سه معامله در قیمت Y انجام شده باشد، قیمت پایانی برابر است شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ با:
مثالی ساده از محاسبه قیمت پایانی
قیمت پایانی = ((۲ × X) + (۳ × Y)) ÷ (۳ + ۲)
البته این تمام قضیه نیست و مفهومی به نام حجم مبنا هم در اینجا دخیل است که از این بحث خارج است. اما اگر دوست دارید با حجم مبنا هم آشنا شوید مقاله «حجم مبنا چیست؟ ابزاری برای محاسبه واقعیتر قیمت پایانی» را مطالعه کنید تا بهتر این مفاهیم مهم را که پایهی تابلوخوانی را تشکیل میدهند درک کنید. با اینهمه لازم نیست ما چیزی را محاسبه کنیم. تمام این محاسبات به صورت خودکار انجام میشوند و در تابلو مربوط به هر سهم مشخص است. اهمیت این قیمت در بورس به خاطر آن است که صفر تابلو را در روز بعد مشخص میکند.
مفهوم مهم دیگری که باید آن را نیز خوب بلد باشیم، قیمت آخرین معامله است که شاید بعضی از افراد آن را با قیمت پایانی اشتباه بگیرند. به سادگی میتوان این تعریف را برای قیمت آخرین معامله ارائه کرد: «آخرین قیمتی که برای یک سهم ثبت میشود.» اما این مفاهیم در کنار هم چه کاربردی دارند؟ بخش بعدی را مطالعه کنید.
کاربرد صفر تابلو
صفر تابلو در بورس در کنار قیمت آخرین معامله مسئلهای مهم است. فرض کنید قیمت پایانی یک سهم در نقطه صفر تابلو همان روز باشد، اما قیمت آخرین معامله بیشتر باشد. این چه معنایی دارد؟ این اتفاق نشان از آن دارد که سهامداران تمایل زیادی به خرید این دارایی نشان میدهند. به طوری که حاضر شدهاند سهم را در قیمتی بالاتر از صفر تابلو روز بعد خرید کنند.
با توجه به اختلاف قیمت پایانی و اختلاف قیمت آخرین معامله ممکن است افراد سهام را بالاتر یا پایینتر از قیمت صفر تابلو فردا معامله کنند. برعکس آنچه که در بالا به آن اشاره شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟ کردیم هم ممکن است. یعنی اگر قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت پایانی باشد نشان میدهد که افراد حاضر شدهاند سهم خود را پایینتر از قیمت صفر تابلو روز آینده بفروشند که باعث میشود سهم در روز بعدی به احتمال زیاد با کاهش قیمت مواجه شود. این موارد نشان میدهند که کاربرد صفر تابلو چیست و چطور میتوان خرید را بر این اساس انجام داد.
مثالی از صفر تابلو در بورس
در این بخش هم یک مثال از بازار بورس را بیان میکنیم و این مفهوم را روی آن بررسی میکنیم. تصویر زیر تابلو روز سهم سایپا را با نماد خساپا نشان میدهد.
قیمت پایانی که در تصویر میبینید قیمت صفر تابلو این سهم در روز بعد است. یعنی این عدد مبنا به اندازهی دامنه نوسان در روز بعدی کم یا زیاد میشود (البته باز هم تاکید میکنیم حجم مبنا هم در این مسئله دخالت دارد.) پس معاملات روز بعد در این سهم از قیمت ۱,۶۴۶ شروع میشود. قیمت دیروز روی تابلو سهم نیز نشان از آن دارد که قیمت پایانی دیروز ۱,۶۳۷ بوده است که نشان میدهد این عدد قیمت صفر تابلو امروز بوده است.
جمع بندی
صفر تابلو در بورس یکی از اطلاعاتی است که در تابلو سهم قابل مشاهده است. این عدد همان قیمت پایانی امروز است. این معیار به ما نشان میدهد که قیمت مبنای سهم در روز بعدی چه عددی است. با توجه به دامنه نوسان این عدد میتواند در یک محدودهی مشخص حرکت و تغییر کند. تفاوت میان قیمت پایانی و آخرین معامله میتواند به معاملهگران اطلاعات مهمی بدهد. مثلا اگر قیمت آخرین معامله بالاتر از قیمت پایانی باشد میتوان فهمید که سهامداران از سهم استقبال کردهاند و دارند آن را در قیمتی بالاتر از قیمت آغازین فردا معامله میکنند.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
صفر تابلو عددی است که در تابلوخوانی اهمیت دارد. این عدد که برابر است باقیمت پایانی روز گذشته، در تابلو هر سهم مشخص و قابل مشاهده است.
به کمک این عدد میتوانیم بفهمیم بازهی قیمت معاملات در روز بعد در چه محدودهای است و بیشترین و کمترین قیمت ممکن چقدر خواهد بود.
اگر صفر تابلو فردا (قیمت پایانی امروز) کمتر از قیمت آخرین معامله باشد، نشان از آن دارد که سهم به احتمال زیاد مستعد رشد قیمت است. اما اگر قیمت پایانی بیشتر از قیمت آخرین معامله باشد نشان از آن دارد که معاملات در قیمتی پایینتر از صفر تابلو انجام میشود که میتواند دلیلی محتمل برا کاهش قیمت در روز بعد باشد.
دیدگاه شما