کنترل خود در بازارهای مالی و بورس


فرآیند با شناخت نیاز شروع می‌شود. توجه داشته باشید که نیاز حد فاصل میان شرایط موجود و شرایط مطلوب است . چیزی باید اتفاق می‌افتاده که نیفتاده است و این احساس نیاز را در آدمی نمایان می‌کند.

بهترین راه های سرمایه گذاری دلاری و ریالی با پول کم یا زیاد

امروزه مردم ایران با توجه به شرایط بد اقتصادی حاکم شده در کشور، سعی دارند که اوضاع اقتصادی زندگی خودشان را با روش های مختلف سرمایه گذاری بهبود ببخشند. این سرمایه گذاری می تواند در هر زمینه ای باشد به طورمثال: سرمایه گذاری در خرید ملک و زمین، خودرو، سکه، ارز، طلا، سهام و. .اما این مسئله برای سرمایه گذاران پیش می آید که در کجا و چگونه بتوانند بهترین سرمایه گذاری را داشته باشند در ادامه این مقاله، قصد داریم که شما را با بهترین راه های سرمایه گذاری دلاری آشنا کنیم و همچنین به شما کمک کنیم تا با انتخاب مسیر سرمایه گذاری خود، بتوانید از سرمایه خود بیشترین بازدهی را کسب کنید.

بهترین راه های سرمایه گذاری ریالی

در ایران می توان دست به انجام کارهای مختلفی برای سرمایه گذاری با هزینه ریالی زد چه با پول کم و چه زیاد. اگر چه با پول کم هم بتوان در زمینه های خرید املاک، خودرو، سکه و طلا و. سرمایه گذاری را آغاز کرد اما طبیعتا هر چه که سرمایه فردی بیشتر باشد در آمد و بازدهی از سرمایه به همان نسبت بیشتر است.

خرید و فروش در این زمینه هایی که به آنها اشاره شد هر یک مشکلاتی دارند و رکود بازار و تغییر قیمت های جهانی می تواند باعث بشود که ضرر زیادی را در پی داشته باشند و همچنین ریسک سرمایه گذاری و استرس کشیدن افراد سرمایه گذار، زیاد بشود.

بهترین ترفند سرمایه گذاری ریالی و مزایای آن :

در طی چند سال اخیر بازار بورس توانسته است زمینه درآمدزایی و سرمایه گذاری بسیار خوبی برای افراد داشته باشد و مردم را مشتاق به شرکت کردن در این بازار کند. با ورود اکثر سهام شرکت های مختلف به داخل بازار بورس متقاضیان زیادی به سمت سرمایه گذاری در این زمینه روی آوردند.

از مزیت های بورس این است که همه افراد می توانند در آن شرکت کنند چه با دانش بورسی

و چه صرفا سرمایه گذاری در بازار و خرید سهام. از دیگر مزیت های بورس می توان به این مورد اشاره کرد که افراد مشتاق به شرکت در این بازار می توانند با پول اندک هم نیز سرمایه گذاری خود را در بورس آغاز کنند و روز به روز سرمایه اولیه خود را افزایش دهند و یا حتی می توانند این سرمایه گذاری را در هر زمان به صورت مستمر با مقدار هزینه اندکی ، انجام دهند. بازار بورس هم مانند بازارهای دیگر دارای فراز و نشیب هایی است و گاهی اوقات دچار رکود شده اما در طولانی مدت میزان بازدهی و سودرسانی به سرمایه افزایش می یابد.

از دیگر ویژگی های بازار بورس این است که فرایند نقد شوندگی در آن راحت است یعنی شما برای مثال اگر در خرید دلار و تبدیل آن به ریال یا هر نوع پولی مجبور بودید که زمان بیشتری بگذارید و به صرافی ها مراجعه کنید، اما در بورس می توانید به سادگی و در همان لحظه دارایی خود را به پول نقد یا حتی به ارزهای دیگری تبدیل کنید. از طریق بورس می توانید در دارایی های موازی از قبیل سکه، طلا، نقره و . به جای خرید فیزیکی آنها که در بازار های حقیقی وجود دارند در بورس سهمی از آن را داشته باشید و بخرید و بدون نیاز به دریافت آن کالا، در بازار بورس از آن سرمایه گذاری کنید و باید به این نکته توجه داشت که از سرمایه خود با آگاهی کامل و در مسیر درست استفاده کرد.

درآمد دلاری

چگونه درآمد دلاری داشته باشیم؟؟

سرمایه گذاری دلاری را در حوزه ها و مشاغل مختلفی میتوان انجام داد اما طبق بررسی هایی که انجام شده است شاهد این بودیم که بازار بورس و بازارهای بین المللی از جمله فارکس به عنوان پرسودترین بازار سرمایه گذاری برای افراد در چند سال اخیر شناخته شده است. حال ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که چگونه و در چه بازارهایی سرمایه گذاری دلاری را آغاز کنم؟ و چگونه درآمد دلاری داشته باشیم؟ در ادامه با انواع آن بیشتر آشنا می شویم.

1. خرید سهام دلاری در بورس ایران

در بورس ایران سهام هایی وجود دارند که ارزش آن ها با دلار است برای مثال شرکت های صادراتی به ایران که در بورس قرار گرفته اند ، نمونه ای از مواردی اند که با افزایش قیمت دلار رابطه مستقیمی دارند و با خریدن سهام های آن در بورس می توان به همان نسبت افزایش قیمت دلار سود برد.

2. سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

قبل از آنکه به سراغ مزیت ها و نکات مهم در این زمینه برویم توضیح کوتاهی از ماهیت ارزهای دیجیتالی برایتان می گوییم تا بیشتر با آن آشنا شوید. ارز دیجیتال ( پول الکترونیکی ) شکلی از پول دیجیتال است که بر پایه علم رمزنگاری شده و توسط کدهای برنامه نویسی ساخته شده است. ارزدیجیتال چند سالی می شود ک وارد بازار معاملاتی شده و موقعیت جدیدی را برای فعالان در زمینه سرمایه گذاری ساخته و آنها را به سرمایه گذاری در این بازار وسوسه کرده است.

ارزهای دیجیتال اگر چه با واسطه های فیزیکی مانند اوراق بانکی و سکه در ارتباط است اما به عنوان واحدی پول در دنیای اینترنت تعریف می شود و مانند پول های فیزیکی موجود در بازار می توان از آن برای خرید کالا و خدمات نیز استفاده کرد. بیت کوین ، اتریم، تتر، بایننس و . هر کدام ارزهای دیجیتال مشهور در این بازار هستند و برای خرید و فروش آنها یا انتقال دادن آنها نیاز به ساختن حساب بانکی و دردسر های رفتن به بانک را ندارد و به صورت آنی میتوان معاملات و انتقالات ارزهای خود را انجام داد.

نکات مهم سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

- قبل از هر چیزی باید با فلسفه ارزهای دیجیتال و نحوه خرید و فروش و در کل در این زمینه دانش و تخصص کافی داشته باشید و آموزش ببینید.

- اگر که قصد دارید وارد بازار ارزهای دیجیتال شوید، برای انجام معاملات خود و خرید وفروش ارزهایتان، نیاز به حساب و کیف پولی با امنیت بالا دارید. پلتفرم ها و وبسایت های زیادی در حوزه فروش این کیف پول ها و والتها وجود دارند اما همه آنها قابل اعتماد نیستن و ممکن است که کلاهبرداری کنند و به دلایل مختلفی حسابتان را مسدود کنند. همانطورکه مشخص است کیف پول ارز دیجیتال برای نگهداری دارایی ارزهای دیجیتال شما است و باید کیف پول دیجیتال شما از هر نظر امن و در کنترل و اختیار شما باشد و همچنین تمامی اطلاعات حساب کاربریتان باید پنهان باشد. پیشنهاد میکنم قبل از خرید کیف پول ارز دیجیتالی خود، تحقیق کنید و از آن مطمئن شوید.

- شما باید از نوع ارزی که تصمیم دارید بخرید مطمئن شوید و روی آن تحقیقات لازم را انجام دهید. رمز ارزهای بسیاری در بازار وجود دارند اما این دلیل نمی شود هر کدام که سود زیادی می دهد ضرری نداشته باشد و این بازار هم مانند سایر بازارها دارای نوساناتی می شود و باید در عین ریسک پذیر بودن در خرید و همچنین نداشتن ترس از دست دادن دارایتان، اطلاعات خود را در خرید ارز دیجیتال مورد نظر تکمیل کنید.

- کنترل احساسات خود در این بازار بسیار به شما کمک خواهد کرد تا تصمیم عاقلانه بگیرید و در مسیر درست پیش بروید. همانطور که در بالا گفته شد بازار دارای نوسانات زیادی است و این بازار توانسته حتی افراد حرفه ای که در این زمینه فعالیت میکردند را غافلگیر کند. بنابراین با برنامه ریزی درست و به دور از گرفتن تصمیم از روی احساس و هیجان زدگی، می توانید در معاملات خود شاهد موفقیت زیادی باشید.

- تجربه نشان داده است که نباید همه سرمایه خود را روی یک ارز دیجیتالی هزینه کنید این حرکت که بخواهید همه سرمایه خود را صرف یک ارز دیجیتالی کنید فکر هوشمندانه و حرفه ای نیست و شما با این کار فقط ریسک سرمایه گذاری خود را بالا میبرید و باید در نظر داشته باشید که ممکن است ارزش ان ارز مورد نظر روزی کاهش یابد بنابراین همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید این بسیار نکته مهمی است.

- برای داشتن یک سرمایه گذاری مفید و خوب در حوزه ارزهای دیجیتال، باید رسیدن به اهداف خود را در بلند مدت دنبال کنید اگر چه می توانید روش معاملاتی خود را به صورت کوتاه مدت نیز انتخاب کنید اما بهتر است سریع اقدام به برداشت سرمایه از حساب خود نکنید و بگذارید که با گذشت زمان بر ارزش داراییتان اضافه شود و همچنین سعی کنید در زمان مناسب به بازار ورود یا خروج کنید، که این امر در تمامی بازارها بسیار مهم است.

3- سرمایه گذاری در فارکس (درآمد دلاری با کپی تریدینگ)

فارکس چیست؟

دنیای فارکس، دنیای بی حد و مرزی برای درآمدزایی است و امروزه به عنوان بزرگترین بازار مالی جهانی در جوامع شناخته شده است. بازار فارکس گردش مالی بیش از 5 تریلیون دلار را در روز دارد و این عدد، عدد بسیار بزرگی است که یک بازار مالی می تواند داشته باشد و این رقم غیرقابل مقایسه با بازارهای دیگر از جمله بورس ایران است. در ادامه می خواهیم بیشتر با فارکس، مزایا و معایب این بازار آشنا شویم .

برای اطلاعات بیشتر در مورد فارکس این مقاله را بخوانید: فارکس چیست؟

مزایا درآمد دلاری در فارکس:

- یکی از مزایای بسیار خوب این بازار بزرگ اینه که افراد می توانند در هر زمینه و کالایی از جمله نفت، طلا، نقره، مس، نیکل و. یا حتی گندم، برنج و. خلاصه هر آنچه که فکرش را نمی کنید در فارکس وجود دارند و می توان با آنها معامله کرد.

- امکان انجام معاملات خود در هر ساعت از شبانه روز (به جز تعطیلات میلادی)، بر جذابیت این بازار افزون می کند و برای افراد شاغل می تواند شغل دوم بسیار خوبی باشد که در هر زمان از طول روز یا شب می توانند معامله کنند و آزادی عمل را به تریدرها می دهد.

- در فارکس همه چیز زیر نظر تریدر و مورد دلخواه او است یعنی اینکه زمان یا نوع خرید و فروش و انجام معاملات فردی، بر عهده خود تریدر است. در کل تصمیم گیرنده در این بازار، خود تریدر است و کنترل فعالیت های خود را در این بازار را به دست می گیرد.

- فارکس ویژگی جذابی را در اختیار افراد تریدرها گذاشته است آن هم این است که افراد مبتدی و تازه وارد، می توانند با حساب تمرینی( حساب دمو ) وارد این بازار شوند و با این بازار بیشتر آشنا شوند و در آن به صورت تمرینی ( آزمایشی ) بدون پرداخت هیچ هزینه ای، تمرین و ترید کنند که این خود بسیار کمک کننده است.

- طبیعی است که همچین بازار بزرگ معاملاتی با این گردش مالی روزانه زیاد باید نقدینگی خوبی داشته باشد که همانطور هم هست. فارکس این امکان را می دهد که در هر زمان از شبانه روز بتوانید برداشت یا واریز کنید و یا هر لحظه به بازار وارد و خارج شوید وکارهای دیگر از این قبیل انجام دهید.

معایب:

- بازار فارکس دارای نوسانات بسیار زیادی در طول شبانه روز است و همین امر هم باعث شده که حجم زیادی از پول جابه جا شود و سودآوری لحظه ای برای افراد داشته باشد، اما این ویژگی در عین حال می تواند خطرناک و پر ریسک باشد و باعث نابودی سرمایه تان شود پس باید با دانش و آگاهی کامل مهره خود را حرکت دهید.

- همانطور که در مزایای فارکس گفته شد این بازار 24 ساعته است وهیچ محدودیت زمانی ندارد. باید بگویم که این موضوع همانطور که خوب است ولی می تواند شرایط را برای تریدر سخت کند چرا که فرد باید در هر دقیقه به روز باشد و خود را بروز کند و همچنین باید مراقب این نوسانات بازار در هر لحظه باشند. تجربه نشان داده که بازار فارکس در هر لحظه غیر قابل پیش بینی است و ممکن است هر اتفاقی را رقم بزند پس به این نکته حتما توجه کنید.

- هزینه و سرمایه ای که می خواهیم در فارکس قرار بدهیم چه کم باشد و چه زیاد هر کدام به یک نوع مزیتی دارند. برای مثال اگر شما پول کمی در این حوزه بگذارید به همان نسبت باید میزان دفعات ترید خود را افزایش دهید که این راه اگر چه با پول کم آغاز می شود اما باعث می شود شما با ترید زیاد کلافه و سردرگم شوید و حتی ممکن است با خراب کردن یک معامله، مابقی معاملاتمان را به هم بریزد و دچار خطا و اشتباه شویم. اما اکنون می خواهم روش نوین و کارساز را برای جلوگیری از این مورد به شما معرفی کنم.

کپی تریدینگ راه حل کارساز درآمد دلاری

همانطور که از نامش پیداست به معنای این است که شما می توانید ترید خود را بر اساس روش ترید افراد حرفه ای و مانند استراتژی موفق آنها انجام دهید. این سبک از ترید بسیار به افراد تازه کار می تواند کمک کند تا کارهایی مانند بررسی و احتمالات بازار بر عهده فرد کارکشته در بازار فارکس قرار بگیرد. این قرارداد دو طرفه می باشد و هر دو طرف چه تریدر و چه کپی تریدر سرمایه و دارایی خود را در کار قرار می دهند و باز باید به این نکته توجه داشت که هیچوقت بازار به همان صورت که می خواهیم پیش نمیرود بلکه این ما تریدرها هستیم که باید خود را در مسیر بازار قرار دهیم.

سیگنال در فارکس

ابزار کمک کننده دیگر در فارکس سیگنال معاملاتی است انواع سیگنال های آن شامل سیگنال های ورود و خروج، سیگنال های رایگان و پولی و. میباشد . سیگنال به شما کمک می کند تا بر اساس آن، در زمان و محل معین شده در سیگنال، ترید(خرید و یا فروش) کنید. در واقع با این کار شما نه تنها کارتان بسیار راحت تر می شود بلکه شما می توانید از روی همین سیگنال ها آموزش ببینید و به تجربه خودتان بیفزایید و همچنین این کار باعث می شود که شما از منطق پشت این سیگنال ها سر دربیارید.

مجمدعه Onbit سال ها در تلاش است که با قرار دادن آموزش ها و نکات به روز خود به علاقه مندان و فعالان در زمینه بورس کمک کند تا در سرمایه گذاری دلاری خود موفق باشند و بتوانند به خوبی در بازار های معاملاتی، معامله کنند.

از طرفی با توجه به درخواست های زیاد کاربران تیم سرمایه گذاری ONBIT با شرایط بسیار ویژه و محدود اقدام به جذب سرمایه جهت درآمد دلاری کرده است. شما می توانید برای اطلاعات بیشتر وارد صفحه سرمایه گذاری دلاری شده و از شرایط این سرمایه گذاری مطلع شوید. برای مشاهده اینجا کلیک کنید.

کنترل خود در بازارهای مالی و بورس

هرگاه صحبت از سواد مالی به میان می‌آید، کنترل ریسک همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین فاکتورهای آن مطرح است. احتمالاً شما نیز افرادی را دیده‌اید که علیرغم تحلیل بسیار خوب، در معاملات‌شان خوب عمل نمی‌‌کنند و گاهی متحمل ضررهای بزرگی می‌شوند؛ علت این امر عمدتاً به عدم کنترل ریسک بازمی‌گردد.

در مطلب سواد مالی چیست به طور کلی در مورد این دانش توضیح داده شد و به ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. در این مطلب تأکید بر جایگاه مقوله ریسک در این دانش است.

اگر یک معامله‌گر حرفه‌ای را در بازاری پرریسک قرار دهید ابتدا درصد کمی از سرمایه‌اش را به معامله در آن بازار در می‌آورد تا شناخت عمیق‌تری از آن بازار پیدا کند و ریسک‌های موجود در آن را شناسایی کند و کنترل آن‌ها را در معاملاتش لحاظ نماید؛ چرا که چنین فردی یا از طریق آموزش یا تجربه، سواد مالی بالایی پیدا کرده است و اهمیت ریسک را به خوبی درک می‌کند.

آنچه که یک نفر را به معامله‌گری حرفه‌ای بدل می‌نماید تنها توان تحلیلی وی نیست؛ بلکه معامله‌گری فعالیتی است که تا حد زیادی به سواد مالی و به ویژه توان افراد در کنترل معاملات در نااطمینانی‌های موجود بستگی داد.

احتمالاً شما نیز تاکنون به برخی ریسک‌های موجود در بازار بورس ایران برخورده‌اید؛ بسته ماندن طولانی سهام و نامشخص بودن زمان بازگشایی، تصمیمات ناگهانی سازمان بورس در مورد بازار و بدون اطلاع قبلی، اتفاقات ناگهانی سیاسی، رفتارهای غیرمترقبه سهامداران حقوقی، مشخص نبودن برنامه‌های بانک مرکزی و دولت و .

پیش‌بینی این ریسک‌ها در بازاری همچون بازار ایران بسیار دشوار است؛ در کنار این‌ها ریسک اشتباه شدن تحلیل نیز وجود دارد، لذا تنها کاری که می‌توان در ارتباط با این ریسک‌ها نمود به‌کارگیری روش‌هایی برای کنترل آن‌هاست.

در واقع یکی از مهم‌ترین عواملی که در طول زمان می‌تواند منجر به افزایش موفقیت در معاملات شود کنترل ریسک است.

راهکارهای کنترل ریسک

در ادامه به بررسی و تعریف راهکارهای مختلفی که برای کنترل ریسک وجود دارد، می‌پردازیم.

حد ضرر

در سواد مالی یکی از راهکارهایی که برای کنترل ریسک از آن یاد می‌شود حد ضرر است. اگرچه حد ضرر یا stop loss در اصل یک اصطلاح تکنیکال است اما اگر مفهوم آن را در نظر داشته باشیم می‌توانیم در امور بیشتری آن را بکار بریم.

حد ضرر در واقع به معنای از دست رفتن هر دلیلی است که ما از آن انتظار حمایت از روند مد نظر خود را داریم. در تکنیکال این وضعیت به یک قیمت خاصی که مثلاً روی خط روند بلندمدت آن قرار گرفته است گفته می‌شود؛ اما اگر دلیلی که ما طبق آن سهمی را خریده‌ایم صرفاً تکنیکال نبوده باشد و دلایلی مانند سرانه خریدار حقیقی، قیمت‌های جهانی، نرخ ارز و غیره باشد، جمع آن دلایل حد ضرر ما خواهند بود و از دست رفتن هرکدام از آن‌ها به تضعیف این حد ضرر منجر خواهد شد تا جایی که ممکن است این حمایت از بین برود و نیاز به تحلیل مجدد و تصمیمی جدید باشد.

لذا در معاملات باید دقت کرد که طبق روشی که برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کنیم انتظارات حمایتی خود را از آن سهم مشخص کنیم، آن‌ها را بنویسیم و به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.

داشتن حد ضرر به قدری اهمیت دارد که بسیاری از معامله‌گران معتقد هستند بدون آن نباید اقدام به معامله کرد و یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های سواد مالی در معامله‌‌گری به شمار می‌رود.

ریسک به ریوارد

یکی دیگر از ابزارهای پرکاربرد در سواد مالی برای کنترل ریسک، نسبت ریسک به ریوارد (risk to reward ratio) است. ریسک به ریوارد به ما می‌گوید که احتمال هر پیروزی چقدر است. یا به عبارت دیگر میزان ریسکی که برای تحقق هدف مورد نظر باید بپذیریم چقدر است.

برای مثال اگر شما در تحلیل تکنیکالی یک نمودار به الگویی خاص برخوردید که در صوت عبور از مقاومتش هدف قیمتی را 50 درصد بالاتر نشان می‌داد و در صورت شکست حمایتش 25 درصد افت می‌کرد، نسبت ریسک به ریوارد معادل 0.5 می‌شود.

هرچه میزان ریسک به ریوارد کمتر باشد اطمینان در معامله بالاتر می‌رود. هرچند که گاهی این پایین بودن با احتمال سود کم نیز همراه است. در نظر گرفتن این نکته مخصوصاً در ریزش‌های بازار بسیار مهم خواهد بود. البته ناگفته نماند که داشتن این میزان از دقت برای تعیین ریسک به ریوارد بستگی به میزان شفافیت و ثبات سایر شرایط بازار دارد. در شرایط بازار ایران باید احتمالات دیگر را نیز در نظر گرفت و در نهایت طبق آن‌ها میزان ریسک به ریوارد را مشخص کرد.

تشکیل سبد دارایی

همه ما این عبارت را شنیده‌ایم که تمام تخم‌مرغ‌های خود را نباید در یک سبد بگذاریم؛ اما در سواد مالی این امر چگونه خود را نمایان می‌کند؟

فرض کنید شما به یک سهم خاص اعتماد زیادی دارید که بازدهی قابل توجهی نصیبتان خواهد کرد؛ آیا باید تمام سرمایه خود را روی آن سهم بگذارید؟ رشد این سهم در هر شرایطی بستگی به عواملی دارد که هرکدام با میزانی از ریسک همراه هستند و در ابتدای متن به برخی از آن‌ها اشاره شد. لذا اگر چنین ریسکی را بپذیرید، در صورت اشتباه در آمدن تحلیل‌تان بخش زیادی از دارایی خود را از دست خواهید داد و این به دور از سواد مالی است.

برای موفقیت در بازارهای مالی باید بتوانید روند سودآوری خوبی داشته باشید تا به مرور در طول زمان بر سرمایه شما افزوده شود. در آن صورت است که می‌توانید بگویید استراتژی مناسبی داشته‌اید و دانش و مهارت شما قادر به تشخیص شرایط بازار بوده است.

به همین دلیل بهتر است با توجه به ریسک‌هایی که متوجه بازارها و شرایط مختلف است سبدی از دارایی برای خود تشکیل دهید. این سبد می‌تواند هم ابعاد زمانی مختلفی داشته باشد و هم بازارهای مختلفی همچون بازار سهام، بازار ارز دیجیتال، طلا و غیره را شامل شود.

به طور کلی پیشنهاد می‌شود هیچ‌گاه بیش از 25 درصد از سرمایه خود را به یک دارایی اختصاص ندهید. مثلاً اگر تصمیم دارید فقط سهام خریداری کنید، سعی کنید با توجه به وضعیت پیش رو و فاکتورهای تحلیلی‌تان از چند صنعت و از هرکدام یک تا دو سهم خریداری کنید. همچنین بهتر است از داشتن سهام زیاد پرهیز کنید تا بتوانید روی آن‌ها کنترل بهتری داشته باشید.

همچنین برای یادگیری کامل‌تر نحوه تشکیل بهینه سبد سهام می‌توانید به دوره استراتژی معاملاتی و سبد سهام مراجعه کنید.

سواد مالی و تجربه

در کنار همه این عوامل هرچه سواد خود را از بازارهای مالی افزایش دهید و تجربه بیشتری پیدا کنید، در معاملاتتان موفق‌تر خواهید بود. به طوری که قادر به پیش‌بینی و کنترل ریسک‌های مختلف در این بازارها خواهید بود. سعی کنید در هر شرایطی از بازارهای مالی فاصله نگیرید و حتی با سرمایه‌ای اندک در بدترین شرایط نیز بمانید تا به تجربه و دانش خود بیفزایید.

به معامله‌گری به چشم یک فعالیت بلندمدت نگاه کنید؛ پازلی بزرگ که به مرور تکمیل خواهد شد و سعی کنید با این دید همیشه در حال یادگیری باشید. اول از همه نیز یادگیری ضمنی یا همان تجربه‌ای که در معاملات کنترل خود در بازارهای مالی و بورس خود کسب می‌کنید اهمیت دارد. در وهله بعدی به دنبال منابع مفید برای آموزش باشید و همیشه زمانی را به افزایش دانش خود تخصیص دهید.

کتاب‌هایی از افراد موفق بازارهای مالی بخوانید و از شخصیت آن‌ها چیزهایی یاد بگیرید. جورج سوروس یکی از این افراد است که سرگذشتی جالب داشته و مطالعه زندگی‌نامه وی در کتاب بی‌اجازه با جورج می‌تواند نکات خوبی را در بر داشته باشد. (برای مطالعه بیشتر درباره معروف‌ترین کتاب‌های بازار مالی می‌توانید به مقاله 17 کتاب آموزش بورس و سرمایه‌گذاری مراجعه کنید.)

جمع‌بندی

همان‌طور که گفته شد، مفهوم ریسک یکی از مهم‌ترین مفاهیم در سواد مالی است. گاهی ریسک‌ها در بازارهای مالی مختلف کاهش و گاهی افزایش می‌یابند. نکته مهم این است که در استراتژی معاملاتی خود ریسک‌ها را به خوبی لحاظ کنید و آمادگی مواجه با آن‌ها را تا حد خوبی داشته باشید. همچنین دوباره باید تأکید کرد که یادگیری کنترل ریسک نیز همچون یادگیری هر موضوعی نیازمند آموزش، تمرین و تجربه است و به مرور حاصل می‌شود. لذا تداوم مهم‌ترین مسئله در مسیر یادگیری است که باید به آن دقت داشت.

برای مطالعه بیشتر درباره مدیریت ریسک می‌توانید به مقاله تعریف ریسک و مدیریت آن مراجعه کنید.

از مهم‌ترین نکات برای شناسایی و کنترل ریسک، دنبال کردن آموزش‌هایی باکیفیت و عمیق است؛ به همین منظور، برای آشنایی بیشتر با تمام بازارهای مالی کشور می‌توانید دوره آموزشی رایگان آموزش همگانی سرمایه‌گذاری و برای آشنایی بیشتر با بازار بورس می‌توانید دوره آموزشی رایگان دوره آشنایی با بازار بورس را مشاهده کنید.

استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای چیست؟

استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای یکی از تکنیک‌های مدیریت سرمایه در بازار بورس است. این تکنیک‌ به معامله گران کمک می‌کند کمترین ریسک را در هنگام سرمایه گذاری متحمل شوند. این استراتژی در کنار تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال و تریدینگ به کاربر کمک می‌کند تا سود مناسبی از سرمایه گذاری‌های خود دریافت نماید.

برخی از تحلیل گران، استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای را مختص بازار بورس می‌دانند. باید اذعان نمود این شیوه در انواع مختلف بازارهای مالی سنتی و مدرن می‌تواند به کار برده شود. به عبارت بهتر بازارهای مالی تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند، به همین خاطر نمی‌توان با اطمینان کامل در مورد خرید و فروش سهام یا محصول نظر قطعی ارائه داد.

شاید بهتر است این گونه بگوییم که کلا تجارت یک ریسک است و افرادی که به این وادی وارد می‌شوند باید ریسک پذیر باشند. معامله گران برای اینکه از افت و خیز و ضرر و زیان بازار به دور باشند، بهتر است اصول مدیریتی را با استراتژی سرمایه گذاری همراه نمایند.

شکل 1 استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای یکی از تکنیک‌های مدیریت سرمایه در بازار بورس است.

تعریف استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای

آیا شنیده‌اید که در هنگام خرید سهام یا سرمایه گذاری هیچ‌گاه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نچینید؟ یا این ضرب‌المثل به گوشتان خورده که هیچ‌گاه با دو پا به طور هم‌زمان وارد رودخانه نشوید؟

اگر در بازار بورس و یا فارکس حضور دارید، احتمالا این اصطلاح به گوشتان خورده است. در فرایند خرید پله‌ای فرد از آینده کوتاه مدت و بلند مدت یک سهام اطمینان خاطر ندارد. در همین راستا برای آنکه دچار ضرر و زیان فاحشی نشود اقدام به خرید سهام در چند مرحله می‌نماید.

بازار فارکس و اوراق بهادار و بازار ارزهای دیجیتالی یکی از پر ریسک ترین بازارهای مالی جهانی هستند. در این بازارها کاربر با ثبت خرید در فواصل زمانی یا آستانه قیمتی‌ متفاوت سعی می‌کند موقعیت خود را در پوزیشن سودآوری حفظ نماید.

در هنگام خرید سهام ممکن است سرمایه گذاران دچار شک و تردید شوند یا حتی نداند که باید چه حجمی از سهام را خریدار کنند. در خرید پله ای سرمایه گذار به جای اینکه تمام سرمایه خود بر روی یک سهام یا رمز ارز سرمایه گذاری کند، تنها بخشی از رمز ارز موردنظر را خریداری می‌نماید.

اگر در روزهای آتی قیمت و ارزش رمز ارز افزایش پیدا کرد، سرمایه گذار در یک آستانه قیمتی مشخص دوباره اقدام به خرید حجم مشخصی ارز خواهد نمود. در صورتی که روند قیمت و ارزش رمز ارز برعکس بوده و صورت نزولی به خود گرفت، در این صورت سرمایه گذار از خرید دوباره صرف نظر کرده و ضرر بسیار کمتری را متحمل خواهد شد.

به عبارت بهتر استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای به کاربر کمک می‌کند تا بداند یک سهام را با چه قیمتی و با چه حجمی بخرد.

شکل 2 چگونگی خرید و فروش سهام به سلیقه و انتخاب سرمایه گذار بستگی دارد.

کاربرد استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای

چگونگی خرید و فروش سهام به سلیقه و انتخاب سرمایه گذار بستگی دارد و تصمیم گیرنده نهایی او است. برخی از سرمایه گذاران دوست دارند به یک‌باره سهام مدنظر خود را خریداری نمایند. برخی دیگر از سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند با احتیاط پیش روند و خرید خود را در چند مرحله تکمیل کنند.

بنابراین خرید پله ای در وهله اول به استراتژی معاملاتی و برنامه مدنظر هر سرمایه گذار بستگی دارد. این استراتژی دارای کاربردهای فراوانی است که بخشی از آن به عبارت زیر است:

  1. خرید پلکانی یکی از راه کارهای مدیریت سرمایه برای کنترل شاخص ترس و طمع است.
  2. گاهی اوقات سرمایه‌گذاران در حین خرید با شرایطی مواجه می‌شوند که از پتانسیل‌ رشد یک سهم آگاهی دارند اما‌ نمی‌توانند در مورد وضعیت کوتاه‌ مدت آن نظری ارائه دهند. در این زمان خرید پلکانی می‌تواند یک استراتژی راهبردی قلمداد شود.
  3. خرید در بازه‌های مختلف زمانی و قیمتی سبب کاهش ریسک حاکم بر بازار بورس و اوراق بهادار می‌شود. به این ترتیب فعالیت در بازار برای سرمایه گذاران به خصوص سرمایه گذاران تازه وارد راحت‌تر می‌شود.
  4. خرید پلکانی در واقع رویکرد هوشمندانه برای کاهش ضرر وکسب سود ببشتر است. سرمایه گذار با این رویکرد ریسک‌ معامله را بسیار‌ پایین می‌آورد.
  5. با این راه‌کار سرمایه گذار از احساسات و هیجان دروتی خود دور می‌گردد و با هر سهمی به‌صورت منطقی و معقول برخورد می‌کند.
  6. خرید پله ای به سرمایه گذار کمک می‌کند د‌ر نزدیکی کف‌های قیمتی سهام مدنظر خود را خریداری کند. در صورتی که ارزش سهام یا ارز دیجیتال روند صعودی پیدا کرد سرمایه گذار می‌تواند دوباره با شیوه پلکانی اقدام به فروش در سقف‌های قیمتی نماید.
  7. سرمایه گذار در خرید پلکانی نباید چند پله را دوتا یکی کند، بلکه برای موفقیت در این شیوه باید فاصله بین پله‌ها را کنترل خود در بازارهای مالی و بورس رعایت کرد.

شکل 3 خرید پله ای فعالیت پر ریسکی است.

مزایای استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای

استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای به کاربر این اجازه را می‌دهد تا احساسات و هیجانات خود را کنترل کند سپس با منطق و تحلیل اقدام به خرید سهام نماید. این شیوه مدیریت سرمایه از مزایای مختلفی برخوردار است که برخی از آن‌ها در این بخش بیان شده‌اند.

  • کاهش ریسک و درصد ضرر و زیان معامله:

همان طور که قبلا بیان کردیم اساس مطرح کردن این شیوه خرید اجتناب از ریسک معامله است. با استفاده از استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای کاربر سعی می‌کند بر روی یک ارز دیجیتالی در قیمت‌های پایین یا شیب نزولی سرمایه گذاری کند. چون از آینده و رفتار رمز ارز اطلاعات کاملی ندارد، سعی می‌کند به جای خرید یهویی از خرید متناوب و چند بخشی استفاده کند. به این ترتیب کاربر موقعیت خود را حفظ کرده و احتمال ضرر و زیان را به حداقل می‌رساند.

چنانچه کاربر اقدام به خرید سهمی کرده باشد که به مرور زمان دچار افت قیمتی زیادی شده است. در این حالت کاربر در کف قیمت سهام دوباره اقدام به خرید خواهد نمود تا در سیر صعودی سهام ضرر و زیان خود را جبران نماید.

در این حالت با توجه به برآیند و میانگین دو فرایند که پس از خرید کاربر نمایان گشته قیمت سربه‌سر معامله را تبین می‌کند.

استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای در حقیقت همان مدیریت سرمایه و دارایی است که در آن کاربر سعی می‌کند با توجه به شرایط انتخاب بهتری داشته باشد.

شکل 4 ممکن است به جای اینکه نمودار ارزش‌گذاری رمز ارز روند صعودی طی کند.

معایب استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای

استراتژی سرمایه گذاری با خرید پله ای مانند هر شیوه دیگر مدیریت سرمایه از دو روی سکه تشکیل شده است. سرمایه گذار با بررسی و تحلیل سیگنال ارز دیجیتال سعی دارد مسیر سود ده را برای خود انتخاب کند.

اما همیشه دنیا بر روی یک پاشنه نمی‌چرخد. ممکن است به جای اینکه نمودار ارزش‌گذاری رمز ارز روند صعودی طی کند، روند نزولی را در پیش گیرد. این بخش یکی از معایب فاحش استراتژی سرمایه‌گذاری با خرید پله‌ای است.

  • کاهش سود در روند صعودی ارزش گذاری

هنگامی‌که ارزش و قیمت یک رمز ارز یا سهام به مرور زمان افزایش می‌یابد، صف و قیمت خرید آن نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین اگر سرمایه گذار در فاصله‌های زمانی مختلف اقدام به خرید سهم نماید نسبت به فردی که کف قیمت حجم قابل توجهی از دارایی یک رمز ارز یا سهام را خریداری کرده سود بسیار کمتری دریافت خواهد نمود. علاوه بر این در هر دوره خرید باید در صف خرید منتظر بماند که چه زمانی و چه آستانه قیمتی موفق به خرید خواهد شد.

  • دچار شدن در گرداب میانگین

در حالتی که سرمایه گذار تمام دارایی خود را صرف خرید پلکانی یک سهم نموده ، نمودار سهام همچنان روند نزولی را می‌پیماید. در این حالت خود سرمایه گذار نقدینگی ندارد و از سوی دیگر دچار ضرر و زیان می‌باشد. به همین خاطر کاربر برای رفع ضرر گذشته در کف قیمت دوباره اقدام به خرید می‌کند.

کاربر سعی دارد از طریق معاملات سربه‌سر ضرر خود را جبران کند و به سوددهی برسد. اما نمودار و رفتار سهام مسیری خلاف پیش‌بینی وی را سپری می‌کند. در این زمان علاوه بر ضرر و زیان، سرمایه گذار زیر بار قرض‌های سنگین می‌رود.

تصمیم گیری در سرمایه گذاری

بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری در سرمایه گذاری بورس

بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری در سرمایه گذاری بورس

در این مقاله می خواهیم به بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری در سرمایه گذاری بورس بپردازیم؛ بازار بورس، بازار سرمایه، بازار مالی و بازارمانی پولی تعاریف و ویژگی‌هایی دارند که گاهی در دل یکدیگر مستتر و گاهی تعرفه‌های جداگانه‌ای برای هریک می‌توان قائل شد.

نقطه عطف همه آن‌ها این است که، همگی مبتنی بر تجارت بوده و در یک تعریف کلی می‌توان همگی را یک بازار مالی دانست چرا که داد و ستد در دل همه این بازارها ولو تجارت سهام و اوراق و انواع فلزات و غیره نیز انجام می‌شود .

بازار سرمایه را به نام بازار بورس اوراق بهادار نیز می‌شناسند. بازاری برای تجارت و خرید و فروش انواع اوراق قرضه و سهام؛ درواقع بازار سرمایه تونل ارتباطی است که زنجیره ارزشمند سرمایه‌گذاران کوچک و بزرگ اعم از حقیقی و حقوقی را از یک‌سو و سرمایه پذیران که همان شرکت‌های بورسی هستند را از سوی دیگر ایجاد و مدیریت می‌کنند.

پس می‌توان بدین صورت گفت که بازار سرمایه در واقع از طریق رویه‌ها ، تعرفه‌ها ، قوانین و شفاف‌سازی قیمت‌ها به‌ نوعی تسهیل‌ کننده ی فرآیند خرید و فروش ابزارهای مالی است. منظور از ابزارهای مالی ، اسناد خزانه، اوراق تجاری و گواهی سپرده هست و شناخته ‌شده‌ترین ارزشمند ترین و شاخص‌ ترین ابزار مالی در بازار سرمایه ، سهام یا همان اوراق مالکیت است و اگرچه اهمیت و ارزش اوراق قرضه یا مشارکت را نمی‌توان کمتر از سهام دانست. توجه داشته باشید که مشخصه این بازار مدت‌ دار بودن اوراق است که معمولاً بازه زمانی یک‌ ساله دارد.

بازار بورس فضایی کاملاً رقابتی است؛ در فضای رقابتی عدالت رفتاری بازار سرمایه حرف اول را می‌زند. منظور از عدالت رفتاری بازار، همان به اشتراک گذاشتن عادلانه خدمات به مشترکین ، ذینفعان و سرمایه‌گذاران است که بتوانند مبتنی بر شناسایی و مؤلفه‌های مهم و تأثیرگذار بر مدل‌های ذهنی در تصمیم سازی و تصمیم گیری سرمایه گذاران راه مشارکت برد-برد را فراهم کند.

رفتار سرمایه ‌گذار در تصمیم‌گیری عاقلانه و نه احساسی بر پایه چهار اصل مرسوم است :

  1. اعتبار سنجی اطلاعات دریافتی
  2. قدرت تحلیل دادها
  3. ستاده های مالی : که به رفتار تحلیل گری و همچنین رویکردهای جستجوگرانه و همچنین شناخت انحراف‌های تصمیم‌گیری است که همگی در کنار هم ترمینولوژی رفتار سرمایه‌گذاری را موجب می‌شود.

بورس بازان چه کسانی هستند ؟

با چه سطح دانش و اطلاعاتی ، با چه میزان سرمایه ؟

این روزها شاهد خیل عظیمی از مردم علاقه‌مند به بازار بورس هستیم که تصمیم گیری در سرمایه گذاری را مبنا خود قرار داده اند؛ مردمی که فارغ از جنسیت و سطح سواد و دانش و تخصص کافی و تنها بر تحلیل‌های شخصی و یا تبعیت از توده علاقه‌ مندان، تصمیم به تجارت در بازار سرمایه می‌کنند.

تصمیمی کاملاً شخصی و مبتنی بر دانسته‌ها و ندانسته‌های خود. هدف تمام بورس بازان سرمایه‌گذاری است به این معنی که برای به دست آوردن منافع آتی امروز پول خود را هزینه می‌کنند.

باید توجه داشت که بازار سرمایه بازار مبتنی بر ریسک است در واقع خرید و فروش سهام ریسک برنده شدن یا بازنده شدن را دارد . اینجاست که تصمیم‌گیری عقلایی اهمیت خودش را نشان می‌دهد.

تصمیم‌گیری فرآیند مشخصی دارد نکته مهم این است که عوامل تأثیرگذار بر تصمیم‌گیری بر روی تمامی مراحل فرآیند تصمیم‌گیری اثر گذار است . پس آنچه که ما را در جهت تصمیم‌ گیری عقلانی پیش می راند شناسایی و اولویت بندی این مؤلفه‌ کنترل خود در بازارهای مالی و بورس های اثر گذار است.

شناخت رویکرد و رفتار سرمایه گذاری

بدیهی است از منظر هر سرمایه‌گذار، عقلانی‌ترین تصمیم گیری در سرمایه ‌گذاری آن است که منتج به منفعت بیشتر و هزینه کمتر گردد و البته همه سرمایه ‌گذاران معتقد هستند که در این خصوص عاقلانه‌ترین تصمیم را خواهند گرفت.

در رویکرد سرمایه‌گذاری ما شاهد تعارضات رفتاری هستیم تعارضاتی که ریشه در روانشناختی سرمایه‌گذاران ، میزان ریسک پذیری آن‌ها و قدرت تحلیل های غیر هیجانی ایشان دارد و البته نکته مهم اینکه در بازار سرمایه اغلب تصمیمات سرمایه‌گذاران بر مبنای سعی و خطا و مبتنی بر تجربه است .

سندروم توده یا انبوه خلق در تصمیم گیری در سرمایه ‌گذاری

این مفهوم درواقع تبعیت و پیروی جمعی از خیل متقاضیان خریدوفروش در بازار سرمایه است این عارضه منجر به اخذ تصمیمات تقلید وار و گروهی می شود که یکی از عارضه‌های جدی در انحراف از اخذ تصمیم عقلانی است .

آیا مدل پیشنهادی برای تصمیم گیری در سرمایه ‌گذاری در بورس وجود دارد؟

در ابتدا بهتر است از خود بپرسیم تصمیم‌گیری چگونه فرآیندی است ؟ تصمیم‌گیری درواقع فرآیند انتخاب کنترل خود در بازارهای مالی و بورس بین گزینه‌هاست که می‌تواند محدود و یا حتی نامحدود باشد. شاید تعریف دقیق‌تر این باشد که تصمیم‌گیری فرآیندی است جهت یافتن راه‌حل درواقع تصمیم‌گیری نوعی حل مسئله است که البته از یکسری فعالیت تشکیل‌شده است.

فعالیت‌های که ماهیت گزینشی دارد. باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که فرایند تصمیم‌گیری دارای سبک‌های متفاوتی است که از مدل‌های ذهنی و تفسیری افراد نشاءت گرفته است . به همین دلیل است که هر فرد برای تصمیمی که گرفته است دلایل قابل‌ قبول خودش را دارد که قابل‌درک نیز هست .

بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران بر این باورند که تصمیم‌گیری ذاتاً عقلایی است و افراد عاقلانه بهترین انتخاب را بین گزینه‌ها خواهند داشت. در دیدگاهی دیگر بحث تحلیل‌های کیفی و تجربی‌ات شهودی مطرح می‌شود.

تصمیم‌گیری‌هایی که بعضاً ابتکاری است. ریشه‌های تصمیم‌گیری از چهار بعد قابل‌بحث است اول بعد فرهنگی و زیرساختی است که سبک و سیاق طبقه اجتماعی را شامل می‌شود.

دوم زیرساخت‌های اجتماعی است که نقش خانواده، مقام بزرگ‌تر و از این قبیل را مفهوم می‌بخشد. بعد سوم شخصی است که شامل سن افراد ، تحصیلات و شغل و درآمد و …. بعد چهارم نیز بعد روان‌شناختی است که انگیزه‌ها ، ادراکات ، یادگیری‌ها ، باورها و گرایش‌ها را مؤلفه‌های اصلی روان‌شناختی در تصمیم‌گیری معرفی می‌کند.

نگاهی بر فرآیند تصمیم‌گیری اثر مک دانیل

یک الگوی طبقه‌بندی‌شده بر مبنای رفتار مصرف‌کننده

فرآیند با شناخت نیاز شروع می‌شود. توجه داشته باشید که نیاز حد فاصل میان شرایط موجود و شرایط مطلوب است . چیزی باید اتفاق می‌افتاده که نیفتاده است و این احساس نیاز را در آدمی نمایان می‌کند.

به ‌محض آنکه احساس نیاز خودش را نشان داد فرد به محرک‌های درونی و بیرونی به‌منظور پاسخ به نیاز واکنش نشان خواهد داد.

سپس به جستجوی اطلاعات خواهد پرداخت. اطلاعاتی که اتفاقاً در بازار سرمایه هم از جنس معتبر آن و هم از جنس غیر معتبر آن به‌وفور یافت می‌شود و درست یا غلط بودن آن نیاز به بررسی دقیق دارد که گاهی از حوصله افراد خارج است.

حالا نوبت به انتخاب‌ها می‌رسد ارزیابی گزینه‌ها که نیاز به آگاهی جامعی دارد. ارزیابی گزینه‌ها مبتنی بر شناخت دقیق فرصت‌ها و تهدیدات است که آن‌هم خود از لابه‌لای جستجوی اطلاعات به دست می‌آید. دو مرحله آخر همانی است که عواقب سرمایه‌گذار در بازار سرمایه و بورس را رقم میزند .

تصمیم‌گیری و رفتار پس از خرید . پس‌ازآنکه سرمایه‌گذار تصمیم نهایی خود را گرفت و سهمی را خرید و یا کلاً از معامله منصرف شد به شکل ناخودآگاه شروع به بررسی وضعیت می‌کند با ببیند آیا تصمیمی که گرفته است درست و عقلانی بوده یا خیر . رفتار پس از خرید مبین رضایت یا عدم رضایت فرد تصمیم گیر است .

نتیجه‌گیری تصمیم گیری در سرمایه ‌گذاری :

بازار بورس یا همان بازار سرمایه فضای است دارای شفافیت مالی ولی ریسک محور چراکه عوامل مهم دیگری غیر از مسائل مالی در نوسانات این بازار دخیل هستند .

لذا فرآیند تصمیم‌گیری عاقلانه را سخت و پیچیده می‌کند آنچه در اخذ یک تصمیم عقلانی در بازار سرمایه بیشترین اهمیت را دارد جستجوی اطلاعات و اطمینان از صحت و درستی آن به‌عنوان رکن اصلی تصمیم‌گیری در بازار سرمایه است.

اثر بازده بازار سهام بر سلامت روانی

اثر بازده بازار سهام بر سلامت روانی

اگرچه بازار سهام در دولت گذشته با استقبال قابل توجه مردم روبه‌رو شد اما در نهایت روندی را طی کرد که سرمایه مردم در این بازار از بین رفت و دولت تنها به عنوان تماشاگر در مقابل این اتفاق تلخ ایفای نقش کرد. در حال حاضر نیز شاهد این هستیم که بازار سهام با حداقل حجم معاملات به کار خود ادامه می‌دهد و روند خروج نقدینگی حقیقی از بورس ادامه داشته است. این در حالی است که تحمل و پذیرش شکست در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه برای مردمی که با اعتماد به دولتمردان تمام سرمایه خود را به این بازار بردند و حتی خانه و خودروی خود را برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه فروختند، کار ساده‌ای نیست به طوری که طی ماه‌های اخیر بارها شاهد بروز رفتارهای خشن و قابل تامل از سوی سرمایه‌گذارانی که سرمایه خود را در بورس از دست دادند بودیم. البته بروز این رفتارها تنها مختص ایران نبوده و در دیگر کشورهای دنیا نیز رفتار سرمایه‌گذاران در مقابل از دست رفتن سرمایه‌هایشان همین قدر عجیب بوده است. اما به هر حال با توجه به اینکه اقتصاد ایران در شرایط فعلی در حالت بحران قرار دارد و به دلایلی همچون روند افسارگسیخته تورم، مردم روز‌به‌روز شاهد کم‌ارزش شدن هرچه بیشتر پول خود هستند، سلامت روانی آنان هرچه بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد و ممکن است رفتارهای خطرناکی از سوی آنها سر بزند که سلامت خود یا نزدیکانشان را در خطر قرار دهد. همان‌طور که طی ماه‌های اخیر نیز شاهد انتشار اخباری در مورد قتل، خودکشی یا خودسوزی به دلیل شکست سرمایه‌گذاران در بازار بورس یا از دست رفتن موقعیت اجتماعی و شغلی آنها به دلیل انتخاب سرمایه‌گذاری در این بازار بودیم. مهدی حق باعلی دکترای اقتصاد مالی از دانشگاه ایالتی جورجیا در این گفت‌وگو علاوه بر اعلام عواقب شکست در بازارهای مالی به لحاظ روانی، به ارتباط از دست دادن شغل و تاثیرات شدید روانشناختی، مثل میل به خودکشی اشاره و اعلام می‌کند که بازده بازار سهام اثر سریعی روی سلامت روانی افراد دارد.

‌ در ماه‌های گذشته که عده زیادی از مردم سرمایه خود را در بورس از دست دادند، گزارش‌های زیادی درباره بروز رفتارهای خشن از سوی افرادی منتشر شده که متضرر بورس بوده‌اند. اخیراً یک مهماندار قطار که پس از اخراج از محل کارش، همه سرمایه‌اش را در بورس از دست داده، دو نفر را به قتل رسانده است. تحلیل شما از اثر شکست در بازارهای مالی بر روح و روان افراد چیست؟ به طور کلی شکست در بازارهای مالی به لحاظ مالی، اجتماعی و روانی چه عواقبی می‌تواند به دنبال داشته باشد؟

البته در نتیجه‌گیری سریع و ارتباط دادن هر اتفاق «الف» به دلیل «ب» باید کمی تامل کرد. اطلاعات ما معمولاً در مورد حوادث محدود است و علاقه داریم همین اطلاعات اندک را به سرعت به هم متصل کنیم. به عنوان مثال در مورد مهماندار قطار، تنها اطلاعاتی که داریم این است که شخصی 1- سرمایه‌اش را در بازار سهام از دست داده بوده است و 2- دست به جنایت زده است. واقعاً با این اطلاعات اندک نمی‌توان به سرعت نتیجه گرفت که این جنایت فقط به خاطر فشار شکست در بازار سهام بوده است. شاید این شخص به طور کلی فردی بوده که تعادل عصبی مناسبی نداشته و حتی بدون شکست در بازار سهام هم ممکن بوده مرتکب جنایت شود. بنابراین از نتیجه‌گیری سریع باید اجتناب کرد، به‌خصوص که در اینجا یک عامل مهم دیگر -‌ از دست دادن شغل‌ - هم در کار بوده که می‌تواند به خودی خود اثرات روان‌شناختی قابل توجهی داشته باشد. مطالعاتی که باز هم روی بحران مالی 2007 تا 2009 متمرکز شده‌اند، یک همبستگی معنادار میان از دست دادن شغل و تاثیرات شدید روانشناختی، مثل میل به خودکشی مشاهده کرده‌اند.

با این همه، شواهدی موجود است که پیروزی و شکست در بازارهای مالی می‌توانند تاثیرات کوتاه و بلندمدتی در روحیه، خصیصه‌های شخصیتی، ریسک‌پذیری، افسردگی و سایر خصوصیات روانشناختی داشته باشند. مطابق نتایج پژوهشی که مک لرنی، میلر و نیکلاس در سال 2013 منتشر کردند، بعد از سقوط شدید بازار سهام آمریکا در اکتبر 2008، احساس افسردگی و میزان مصرف داروهای ضدافسردگی در کسانی که مقدار زیادی از ثروت خود را در بازار سهام سرمایه‌گذاری کرده بودند، به نحو قابل توجهی افزایش پیدا کرد. اما نکته جالب این پژوهش آن بود که در تست‌های بالینی این افراد، افزایش قابل توجهی در تشخیص افسردگی مشاهده نشده است.

به عبارت دیگر، در حالی که خود اشخاص گزارش می‌کردند که افسرده‌تر شده‌اند، اما این افسردگی در معیارهای بالینی رایج بروز پیدا نکرده است. مطالعات دیگری هم هستند که اثرات قوی‌تری مشاهده کرده‌اند. در یک مطالعه دقیق‌تر، انگلبرگ و پارسونز، با استفاده از داده‌های بیمارستان‌های کالیفرنیا بین سال‌های 1983 تا 2011، به این نتیجه رسیدند که بازده بازار سهام اثر سریعی روی سلامت روانی افراد دارد، به طوری که بازده بازار با میزان پذیرش بیمار در بیمارستان‌ها به علت مشکلات سلامت روان در همان روز همبستگی بالایی دارد. ایراد این مطالعات البته اینجاست که تشخیص دقیق علیت در چنین مساله‌ای کار بسیار دشواری است و همه اطلاعات در دسترس نیست.

هر چند که نویسندگان سعی کرده‌اند با بیرون کشیدن اثر سایر اتفاقاتی که ممکن بوده همزمان اثر روانشناختی داشته باشند، مثل اخبار ترور یا اخبار بد کلان اقتصادی، تا حد ممکن تست تمیزی انجام داده باشند. در یک مطالعه دیگر، شوانت با محاسبه میزان بالا و پایین شدن بازار سهام و اثر آن در ثروت بازنشستگان، تخمین زد که به ازای از دست رفتن 10 درصد از ثروت در بازار سهام در یک بازه دو‌ساله، احتمال بروز مشکلات سلامت جسمی و روانی (و نیز شانس ادامه زندگی تا دو سال آینده) حدود 5 /2 درصد کاهش پیدا می‌کند.

بنابراین از این بعد که شکست در بازار سهام یا به طور کلی وارد شدن شوک به ثروت افراد، می‌تواند اثرات روانشناختی و جسمی منفی داشته باشد، می‌توان گفت که شواهد زیادی موجود است.

یک جنبه دیگر از موضوع را هم نباید از قلم انداخت و آن اینکه این اثر روانشناختی می‌تواند سرمایه‌گذار را در یک چرخه منفی وارد کند. به این معنا که با از دست دادن بخشی از ثروت، سرمایه‌گذار در شرایط روانی نامساعدتری قرار بگیرد و همین باعث شود که در سرمایه‌گذاری‌های آینده، اشتباهات بیشتری مرتکب شود. بعد از دوشنبه سیاه سال 1987 که یکی از شدیدترین سقوط‌های بازار در یک روز بود، رابرت شیلر با فرستادن پرسشنامه برای سرمایه‌گذاران، سعی کرد این اثر را شناسایی کند. مطابق نتیجه او، کسانی که در تعطیلات آخر هفته قبل (شنبه و یکشنبه قبل از دوشنبه سیاه) اضطراب و نگرانی زیادی داشتند، با شدت و سرعت بیشتری اقدام به فروش سهام خود در ابتدای روز دوشنبه کردند، که خود یکی از دلایل سقوط تند و ناگهانی بازار در آن روز بود و بعداً بازار حد زیادی از سقوط را جبران کرد.

‌ به نظر شما دلیل واقعی شکست بازارهای مالی به خصوص در ایران چیست؟ منظور این است که آیا در شکست بازارها، ناشی‌گری معامله‌گران هم دخیل است؟

بعید است که میان شکست معامله‌گران در کشور ما با سایر کشورها تفاوت خاصی وجود داشته باشد. همه آنچه پژوهشگران حوزه بازارهای مالی در چند دهه اخیر گفته‌اند، در این خلاصه می‌شود که بازارها تا حد نسبتاً خوبی کارا هستند و معنای کارایی این است که سبقت گرفتن از بازار بسیار دشوار - ‌اگر نه غیر‌ممکن‌ - می‌شود.

گاه در تبلیغات نهادهای مالی ادعا می‌شود که مردم باید کار سرمایه‌گذاری را به حرفه‌ای بسپارند و علت اصلی شکست همین حضور افراد ناآگاه در بازارهای مالی است، اما همین نکته هم با اما و اگر همراه است. بخش عظیمی از کنترل خود در بازارهای مالی و بورس مطالعات صورت گرفته روی مدیران صندوق‌های مالی، نشان‌دهنده این بوده که این صندوق‌ها هم به طور متوسط در شکست دادن بازار و ایجاد بازدهی بالاتر از شاخص ناموفق بوده‌اند. آن دسته‌ای هم که در یک دوره شاخص را شکست داده‌اند، به احتمال زیاد در برهه‌های بعدی ناموفق می‌شوند و از تیم برنده به بازنده نقل مکان می‌کنند. بنابراین به طور کلی جهت‌گیری صنعت مالی در دنیا به این سمت رفته که سرمایه‌گذاران بتوانند با هزینه کم، صرفاً شاخص بازار سهام را دنبال کنند، همان کاری که غول‌هایی مثل ونگارد با ایجاد صندوق‌های غیرفعال (passive) و کم‌هزینه انجام دادند. ایده اصلی ونگارد دقیقاً همین بود که حالا که کسی نمی‌تواند شاخص را شکست دهد، بهتر است که ما ابزارهایی به سهامداران ارائه دهیم که بتوانند همین شاخص را دنبال کنند. شاید یک نقطه ضعف اصلی در کشور ما این باشد که این ابزارها هنوز به اندازه کافی توسعه پیدا نکرده‌اند.

اشتباه بزرگی که در دولت سابق در مورد بازار سهام انجام شد، تبلیغ رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت در ارتباط با بازار سهام و شادی بیش از حد از افزایش شاخص بود. هم بانک مرکزی و هم دولت از افزایش بی‌رویه شاخص سرمست شده بودند، به طوری که آنها مردم را به سرمایه‌گذاری در این بازار تشویق کردند و حالا که مردم تمام سرمایه‌های خود را در این بازار از دست داده‌اند، دولت خسارتی به آنها پرداخت نمی‌کند. به نظر

شما دولت مقصر از دست رفتن سرمایه مردم در بورس بوده یا اینکه سرمایه‌گذاران در این موضوع نقش داشته‌اند؟ به طور کلی گفته می‌شود این بده‌بستانی که بین دولت و سهامداران در رابطه با بازار سرمایه انجام شد، خطای دولت دوازدهم بود و به صورت اصولی دولت نباید خودش را متعهد به بهبود بازار سهام کند.

نمی‌توان گفت دولت اصلاً مقصر نبوده، اما خیلی از سرمایه‌گذاران و فعالان این بازار هم در شکل‌گیری این فضا چندان بی‌تقصیر نبوده‌اند. تصور اینکه آینده به نفع ما رقم خواهد خورد (همان چیزی که انگلیسی زبان‌ها به آن wishful thinking می‌گویند) یکی از سوگیری‌های ذهنی است که گاهی انسان‌ها را اسیر خود می‌کند. در این حالت، ذهن انسان برای آنکه یک آینده خوب و خوش را متصور شود، شروع به تصور سناریوهایی می‌کند که به‌تدریج واقعیت را فراموش می‌کند. تیم هارفورد اقتصاددان در کتاب اخیرش، یک فصل کامل را به این سوگیری ذهنی اختصاص داده و نشان داده که چطور یک منتقد درجه یک هنری، به خاطر همین سوگیری یک تابلوی تقلبی را با شاهکاری از ورمییر اشتباه گرفت.

کمابیش این سوگیری در شکل‌گیری حباب در بازار سهام ایران هم نقش داشت. سرمایه‌گذاران زیادی به درستی تشخیص داده بودند که دولت با معضل کسری بودجه بسیار جدی رو‌به‌رو است، اما در‌عین‌حال این روایت را برای خود درست کرده بودند که به همین علت، دولت قیمت‌ها را بالا نگه خواهد داشت تا بتواند دارایی‌های خود را به فروش برساند. این تصور که فقط یک فرضیه بود، به تدریج آنقدر تکرار شد تا به یک حقیقت مسلم در ذهن برخی سرمایه‌گذاران بدل شد، و وقتی که صعود حباب متوقف شد، حیرت کردند که پس دولت ما را فریب داده است. در‌حالی‌که به جز یکی دو تا وعده از سیاستمداران شاهد دیگری برای آن فرضیه خود نداشتند. بنابراین در عین حالی که وعده‌و‌وعید و اطمینان دادن از سوی دولت به سیاستمداران کار به غایت اشتباهی بود، اما بعید است که حتی در نبود این وعده‌ها، کلیت ماجرا تفاوت خاصی پیدا می‌کرد. در نهایت ممکن بود که شدت صعود و افول کمی کمتر باشد از آنچه در نهایت محقق شد.

‌ آیا برای حل این چالش می‌توان کاری انجام داد؟ یعنی سیاستگذار که خود مسبب این وضعیت است در برابر این بازار چه مسوولیتی دارد؟

در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که کار خاصی لازم باشد کنترل خود در بازارهای مالی و بورس انجام شود. بازار به طور کلی 30 تا 35 درصد از نقطه اوج خود سقوط کرده، و خیلی از سهم‌ها هم تا 70 درصد از ارزش اوج خودشان پایین‌تر آمده‌اند. به نظر می‌رسد که همه آن سقوطی که قرار بوده اتفاق بیفتد اتفاق افتاده و عملاً ضربه اصلی زده شده است و از این به بعد قرار نیست ضرر کسی بیشتر بشود. بنابراین من اگر جای سیاستگذار بودم، دخالت جدیدی نمی‌کردم. در واقع بازار سهام به طور کلی باید از دخالت‌های دولت و بانک مرکزی مستقل باشد و محدودیت‌های فعلی در رابطه با این بازار از میان برداشته شود. بازار سهام به هرحال بالا و پایین خواهد رفت و دخالت سیاستمداران به جز ایجاد موقعیت‌های وخیم و دامن زدن به انتظارات غیرواقعی، کمک دیگری به بازار نخواهد کرد. بنابراین امید آن است که سیاستگذاری اقتصاد کلان کشور، کاملاً، حتماً و واقعاً بی‌ارتباط به صعود و افول شاخص بورس تهران و بر مبنای معیارهای سیاستگذاری کلان و توجه به ابرچالش‌های فراروی اقتصاد ایران طراحی و اجرا شود. پایبندی به همین نکات، احتمالاً خود‌به‌خود بخشی از تلاطم‌های غیرضروری بورس را هم کاهش خواهد داد.

‌ سیاست سازمان بورس از حدود دو سال قبل این است که همه سهم‌ها بازارگردان داشته باشند اما این موضوع درمورد سهام دولت صدق نکرد و با وجود اینکه وعده آن در بازه‌های زمانی متفاوت از سوی مسوولان داده شد، هنوز هم سهامداران شاهد از بین رفتن سرمایه‌های خود در این دو صندوق هستند اما خبری از بازارگردان نیست. تحلیل شما در این خصوص چیست؟

نمی‌شود گفت اختصاص بازارگردان به سهم‌ها به‌کلی بی‌فایده است، اما آن تصوراتی که در مورد چوب جادویی بازارگردان هم ایجاد شده است به طور کلی غلط است. گفته می‌شود که نقش اصلی بازارگردان ضمانت نقدشوندگی سهام است. خوب این نقدشوندگی از طریق بازتر شدن دامنه نوسان خیلی راحت‌تر ممکن می‌شود. اینکه همچنان دامنه نوسان را با تمام قوا حفظ کنیم و از آن طرف برویم دنبال بهبود نقدشوندگی، مصداق کسی است که حلقه‌اش را در خانه گم کرده بود و چون خانه تاریک بود آمده بود در خیابان دنبال حلقه گمشده می‌گشت.

اما در پاسخ دقیق‌تر به سوال شما، منطق خاصی وجود ندارد که حضور یا عدم حضور بازارگردان به بالاتر رفتن قیمت سهام کمک بنیادی کند، آن‌طوری که برخی از سرمایه‌گذاران تصور کرده بودند. ممکن است بازارگردان بتواند در کوتاه‌مدت قیمت سهام را کنترل کند، اما این اثر موقتی است و قیمت‌ها به سرعت باید به قیمت تعادلی ‌- آنچه منعکس‌کننده برآیند اطلاعات موجود است‌- بازگردند. اگر ادعا کنیم که قیمت‌ها در بازار بدون هیچ دلیلی به مدت یک سال از قیمت بنیادی آن فاصله داشته‌اند، در واقع داریم خود ماهیت بازار را زیر سوال می‌بریم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.