به عنوان مثال، این امکان وجود دارد که با رشد قیمت نوعی از کالا، بهای تمام شده و نرخ فروش محصول یک شرکت خاص، همزمان افزایش یابد.
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
سپس، در مورد قابلیت تحلیل سهام در بازار سرمایه صحبت کنیم.دستور روزانه در معاملهگری چیست؟
وظیفه تحلیل و تحلیلگر چیست؟
وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورتهای مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.
وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سودآوری شرکت است.
پیش از معامله سهام باید چه فاکتور هایی رو درنظر بگیریم؟
پیش از انتخاب یک یا چند گزینه از گزینه های سرمایه گذاری از بین تمامی گزینه های سرمایه گذاری، باید بدانیم ابزارهای تصمیم ساز برای تصمیم گیری کدامها هستند.
ریسک و بازده آتی
درهر زمان و شرایط، دارایی و یا حالتی از سرمایه گذاری باید انتخاب شود که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک یا به عبارت بهتر “ کمترین ریسک به ازای یک واحد بازدهی آتی ” را نصیب سرمایه گذار نماید.
بازدهی
همانگونه که در بالا گفته شد، بازدهی یا سود خالص آتی شرکت، توسط تحلیل گر و بر اساس اطلاعات و اخبار روز محاسبه می شود.
عبارت “بر اساس اطلاعات و اخبار روز” چیست که این همه روی آن تاکید می کنیم؟
آنچه به تصمیم گیری در مورد گزینه سرمایه گذاری به ما کمک میکند نتیجه کار تحلیل گر بنیادی است اما تحلیلگر بر چه اساسی به جمع بندی میرسد؟
اولین قدم برای شروع تحلیل بنیادی، انتشار خبر است اینکه چه خبری فردا منتشر می شود چه خبری منتشر نمی شود، در اختیار و در کنترل تحلیل گر نیست. تحلیل گران بنیادی با بررسی اخبار منتشر شده در سایت های رسمی و یا حتی غیر رسمی، صورت های مالی را با توجه شرایط روز دنیا، کشور و همچنین بر اساس شرایط داخلی شرکت مورد بررسی، بازنویسی و یا پیش بینی می کنند.
اگر دوست دارید در مورد شیوه باز نویسی و پیش بینی صورت سود و زیان بیشتر بدانید، اینجا را کلیک کنید.
به تفاوت بین آنچه تحلیلگر پیش بینی می کند و آنچه در واقعیت به وقوع می پیوندد، ریسک گفته میشود.
آنچه در بازارهای مالی وسرمایه گذاری ریسک ایجاد میکند، نا آگاهی نسبت به نوع خبر منتشر شده در روزهای آتی است.
منشور معامله گری چیست؟
برای محاسبه میزان دقیق ریسک و بازده و شروع یک معامله درست و تخصصی باید گام های زیر را در نظر بگیریم:
از انجایی که با طی کردن قدم ها بالا، بررسی ای جامع و همه جانبه انجام می شود، به مجموعه گامهای بالا، منشور معامله گری گفته می شود.
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
طبق منشور معامله گری، اولین گام برای شروع یک معامله درست و تخصصی، رصد نمودن اخبار داخلی و خارجی است. همانگونه که میدانید اخبارِ متفاوت داخلی و خارجی، به صورت لحظه ای منتشر میشود که برخی از آنها به نفع بعضی از شرکتها بوده و برخی دیگر به ضرر بعضی دیگر از شرکتها. گاهی هم پیش می آید که برخی از اخبار از یک منظر به نفع و از منظر دیگر به ضرر شرکت تمام می شود.
به عنوان مثال، این امکان وجود دارد که با رشد قیمت نوعی از کالا، بهای تمام شده و نرخ فروش محصول یک شرکت خاص، همزمان افزایش یابد.
تحلیگر بنیادی با پیگیری اخبار داخلی و خارجی به محاسبه شدت و حدت میزان اثرگذاری خبر منتشر شده بر سودآوری شرکت می پردازد به عنوان مثال:
فرض کنید در اخبار شنیده می شود نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 5درصد ارزان شد تحلیلگران بنیادی با محاسبات خود به این نتیجه می رسند که سود هر سهم شرکت “الف”، 2درصد بیشتر و سود هر سهم شرکت “ب” 3درصد کمتر می شود. بنابراین به کارگزار خود دستور خرید سهام شرکت “الف” و فروش سهم شرکت “ب” می دهند.
ازآنجاییکه اخبار به صورت لحظه ای تغییر میکند، ممکن دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ است مجدد خبری منتشر شود مبنی بر اینکه نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 10درصد بیشتر شد مجدد، تحلیلگر بنیادی اقدام به محاسبه سود هر سهم دو شرکت الف و ب میکند و به این نتیجه می رسد که سود هر سهم شرکت”الف”، 3درصد کمتر و سود هر سهم شرکت “ب” 5درصد بیشتر می شود.حال تصمیم گرفته شده در حالت قبل کاملا معکوس شده و باید سهام الف فروخته شده و سهام ب خریداری شود. اگر سرمایه گذار در ارسال دستور خرید و فروش دو معامله تعلل کرده باشد، شرایط کاملا تغییر میکند و متحمل زیان می شود.
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از بنیادی است؟
طبق منشور معامله گری برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
وظیفه اصلی تحلیل گران تکنیکی، پیش بینی قیمت آتی سهم بر بر اساس اطلاعات و اخبار روز است.
اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشودو به پشتوانه کانالهای بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.
در حالیکه که طبق منشور معامله گری، دو بال تحلیل گری یعنی تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ، باید به صورت کاملا علمی و دقیق و به صورت هم زمان، مورد استفاده قرار گیرد.
آیا تنها دارندگان اطلاعات نهانی دربازار سرمایه برنده هستند؟
همانگونه که در بخش های قبل توضیح داده شد، وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی و تکنیکی، محاسبه سود و قیمت آتی گزینه های سرمایه گذاری در بازار سرمایه بر اساس اطلاعات و اخبار روز می باشد.
دارندگان اطلاعات نهانی افرادی هستندکه سریعتر از دیگر فعالان بازار سرمایه به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند بنابراین سریعتر تحلیل بنیادی را انجام داده و در نهایت سریعتر اقدام به معامله می نمایند.
بنابراین صرف در اختیار داشتن اطلاعات نهانی به صاحبان آنها ، کمک نمی کند تا از معاملات خود سود ببرند و یا کمتر زیان کنند بلکه سرعت در تحلیل بنیادی است که به سود بیشتر و زیان کمتر می انجامد.
خلاصه
در این مقاله سعی کردیم به سوالات زیر پاسخ دهیم…
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب میدهد؟
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از تحلیل بنیادی است؟
آیا تنها برندگان بازار سرمایه، صاحبان اطلاعات نهانی هستند؟
پس از پاسخ به سوالات بالا به این نتیجه رسیدیم که…
- برای انجام معامله درست و تخصصی، باید 5 گام منشور معامله گری را به ترتیب و بدون لحاظ برتری یکی بر دیگری طی کنیم.
- برندگان اصلی در بازار های مالی و سرمایه گذاری افرادی هستندکه زودتر از سایرین به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند چرا که سریعتر از دیگران بررسیِ گامهای منشور معامله گری را شروع میکنند
درخشان باشید بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
بای استاپ و سل استاپ به چه معناست
ما در خرید و فروش و معامله 4 روش شرطی داریم دستورات شرطی در معاملات خیلی مهم هستند چرا که با نقاط شکست(Break out) ، مقاومت(Resistance) و حمایت(Support) ارتباط مستقیم دارند ، ما زمانی از دستورات شرطی استفاده خواهیم کرد که در قیمت حال حاظر در بازار خواستار انجام معامله نباشیم .
در پاسخ به سوال بای استاپ و سل استاپ به چه معناست می شود گفت : دستور های استاپی در واقع خرید و فروش و یا معاملات شرطی هستند که با شکستن نقاط مقاومت و حمایت انجام می شود .
بای استاپ به چه معناست
تریدر در روش بای استاپ سفارش خرید را بالاتر از قیمت فعلی ثبت سیستم می کند ، در حقیقت تریدر سطح مقاومتی برای قیمت در نظر میگیرد و در صورتی که قیمت بیشتر از سطح مقاومت بشود خرید را انجام می دهد .
به طور مثال : فرض کنید نرخ یورو 1.200 دلار است و مقاومت قوی در این نقطه وجود دارد تحلیل شما نشان دهنده آن است که اگر مقاومت 1.220 دلاری شکسته شود یورو میتواند رشد خوبی کند اما تا زمانی که نقطه مقاومت شکسته نشود احتمال ضعیف شدن وجود خواهد داشت ، پس شما باید یک دستور pending از نوع بای استاپ در بالای 1.200 دلار ایجاد کنید که اگر در آینده ask به بالای 1.200 برسد دستور معاملاتی شما به طور خودکار اجرا خواهد شد .
سل استاپ به چه معناست
تریدر در این روش بر خلاف روش بالا سفارش خرید را پایین تر از قیمت فعلی ثبت سیستم می کند ، در حقیقت سطح حمایتی برای قیمت در این روش در نظر گرفته می شود و در صورتی که قیمت بیشتر از سطح مقاومت بشود معامله گر خرید را انجام می هد .
به طور مثال فرض کنید قیمت یورو در مقابل دلار 1.220 دلار است تحلیلی که شما می کنید نشان میدهد که اگر نقطه حمایت در 1.200 دلاری شکسته شود بازار 1.100 دلار سود خواهد کرد ، به همین علت دستور سل استاپ را در زیر 1.200 دلار ایجاد میکنیم ، می شود گفت دستور سل استاپ دستوری است که سفارش فروش را پایین تر از قیمت جاری بازار قرار می دهیم .
استفاده از دستورات بالا برای تریدر ارجعیت ندارند و کاملا به نظر شخصی معامله گر مربوط می شود استفاده از این دستورات به مدیریت معامله و مدیریت ریسک و سرمایه کمک به سزایی خواهد کرد .
سفارش کوه یخ (Iceberg) چیست؟ چگونه میشود از آن استفاده کرد؟
احتمالاً تا امروز واژه کوه یخ به گوش شما خورده است اما شاید ندانید مفهومی به نام سفارش کوه یخ در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد. نهنگهای کریپتو دائماً در حال خرید و فروش رمزارزهای مختلف هستند. افراد زیادی فعالیت این نهنگها را دنبال میکنند تا بتوانند جریانهای قیمتی را پیشبینی کنند. نهنگها و سرمایهگذاران کلان نیز از این موضوع باخبر هستند. پس راهکاری به کار بستهاند که معاملهگران خرد نتوانند فعالیتهای آنها را شناسایی کند. یکی از این راهکارها سفارش کوه یخ یا Iceberg است. برای آنکه بدانید چطور یک سفارش کوه یخ از ایجاد تلاطم در بازار رمزارزها جلوگیری میکند، با ما همراه باشید.
سفارش کوه یخ (Iceberg) چیست؟
سفارش کوه یخ (Iceberg) یک سفارش تجاری بزرگ است که به تکههای کوچکتری تقسیم میشود. این نوع سفارش برای خرید و فروش مقادیر قابلتوجهی ارز دیجیتال استفاده میشود. اگر معاملاتی با حجم بسیار زیاد در بازار انجام شود، احتمال بروز اختلال و هیجانهای مقطعی زیاد است. برای مثال اگر قرار باشد معامله خرید ۵۰ هزار بیت کوین به صورت یکجا در دفتر کل توزیع ثبت شود، قطعاً توجه افراد زیادی را به خود جلب میکند. این اتفاق میتواند یک افزایش یا کاهش قیمت شدید را ایجاد کند. بنابراین ثبت چنین معاملاتی ثبات بازار را بر هم میزند و برای همه فعالان کریپتو دردسر ایجاد خواهد کرد.
زمانی که سرمایهگذاران بزرگ میخواهند معاملات سنگینی را ثبت کنند، آن را به چند سفارش کوچکتر تقسیم میکنند. بدین ترتیب هیچ کس متوجه فروش حجم زیادی از رمزارزها توسط یک سرمایهدار نخواهد شد و معاملات ایجادشده بین سایر سفارشها قرار خواهد گرفت. معمولاً اطلاعات یک سفارش کوه یخ زمانی افشا میشود که تراکنشها کاملاً پردازش شده است.
چرا سرمایهگذاران از Iceberg استفاده میکنند؟
سفارش های کوه یخ از بروز تغییرات و نوسانهای شدید و لحظهای جلوگیری میکند. در حقیقت Iceberg یک راه ساده برای جلوگیری از ایجاد وحشتهای مقطعی در بازار است. هر سفارش کوه یخ بنا بر یک طرح لجستیکی از چندین سفارش ساختاریافته تشکیل شده است. معاملات نیز معمولاً توسط یک کارگزار انجام میشود. مهمترین هدف چنین فرآیندی، جلوگیری از تغییر ناگهانی حجم عرضه و تقاضا است. در صورتی که این توازن از بین برود، سرمایهگذاران کلان هم نمیتوانند معاملات خود را به پایان برساند. در ادامه نمونهای از یک سفارش کوه یخ آورده شده است.
سرمایهگذاری که میخواهد ۱۰۰۰ بیت کوین را به فروش برساند، ابتدا یک سفارش برای فروختن 300 BTC ایجاد میکند. سپس سفارش دیگری برای فروش ۲۰۰ بیت کوین ثبت میشود و پس از آن ۲۵۰ بیت کوین دیگر فروخته خواهد شد. در نهایت 250 BTC باقیمانده فروخته میشود تا سفارش کوه یخ اصلی با موفقیت پردازش شود.
حال ممکن است سؤال دیگری برای ما ایجاد شود که سفارشات پنهان (hidden orders) چیست؟ آیا این دستورات شبیه به Iceberg هستند؟
سفارش کوه یخ در واقع همان سفارش پنهان است اما یک تفاوت اساسی دارد. سفارشهای کوه یخ دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ مستقیماً اجرا میشوند اما دستور پنهان تراکنشی است که پس از ثبت در دفتر سفارش اجرا خواهد شد.
چه افرادی از سفارش کوه یخ استفاده میکنند؟
سفارشات کوه یخ اغلب توسط سرمایهگذاران کلان مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع سفارش معمولاً برای انجام معاملات معکوس (reverse orders) به کار گرفته میشود. معامله معکوس بیشتر توسط بازارسازان ثبت میشود. بازارساز را میتوان یک فرد یا شرکت دانست که پیشنهادات زیادی ثبت میکند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی با نام سرمایهگذاران نهادی کریپتو نیز شناخته میشوند. این سرمایهگذاران حجم بسیار زیادی رمزارز در اختیار دارند و معاملات آنها تأثیر قابلتوجهی بر روند بازار خواهد داشت.
هر شخصی میتواند سفارشهای بازار ارزهای دیجیتال را در دفتر سفارشات (order books) مشاهده کند. حتی با در اختیار داشتن آدرس کیف پول میتوان تراکنشهای سرمایهگذار مورد نظر را جستوجو کرد. با این حال اطلاعات مختصری از سفارشهای کوه یخ در دفتر سفارشات سطح ۱ منتشر میشود. دفتر سفارشهای سطح ۲ درخواستهای ثبتشده در صرافیها را به همراه قیمت، حجم و زمان معامله نمایش خواهد داد و منبع بهتری برای کشف سفارشات کوه یخ است.
کاربران عادی صرفاً نوک کوه یخ را خواهند دید و مابقی معاملات زیر سطح آب است. در نتیجه مشاهده یک معامله بزرگ میتواند نشانهای برای وجود یک سفارش Iceberg باشد.
سفارشات کوه یخ چگونه کار میکنند؟
سرمایهگذاران یک سفارش Iceberg را به چند قطعه کوچکتر تقسیم میکنند و آنها را با نسبت یک به یک (مرحله به مرحله) به بازار عرضه میکنند.
زمانی که سرمایهگذاران بازار میخواهند معاملاتی را در خاموشی انجام دهند، شروع به ثبت سفارش کوه یخ میکنند. در واقع آنها نمیخواهند روند بازار را تغییر دهند؛ زیرا این تغییر، برنامه و اهداف آنها را نیز دستخوش تغییر میکند. با استفاده از Iceberg معاملات کلان در سکوت کامل انجام میشود و فعالیتهای سرمایهگذاران بزرگ توجه کسی را جلب نمیکند.
چنین سرمایهگذارانی میخواهند سفارشها در قیمت دلخواه آنها پردازش شود. برای مثال زمانی که یک ارز دیجیتال در حال سقوط است یا در کف قیمتی قرار دارد، سرمایهگذار ثبت سفارش برای خرید را شروع میکند. اگر خبر مربوط به ثبت سفارشهای بزرگ افشا شود، سایر معاملهگران نیز شروع به خرید میکنند و قبل از پردازش سفارش سرمایهگذار اصلی، قیمت دارایی افزایش مییابد. سؤال اینجا است که چگونه میشود یک سفارش کوه یخ را شناسایی کرد؟
اصلیترین عامل برای شناسایی سفارش های کوه یخ قیمتهای مشابه دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ است. به همین دلیل باید به دنبال معاملاتی با قیمت پیشنهادی یکسان یا نزدیک به هم بود. اگر چندین پیشنهاد با قیمت مشابه و حجم سفارش نزدیک به هم مشاهده کردید، احتمالاً شما با یک سفارش Iceberg روبهرو هستید.
چگونه یک سفارش Iceberg را ثبت کنیم؟
در ابتدا به سراغ وبسایت یا پلتفرمی بروید که دسترسی مستقیم به دفتر سفارشات دارد. در این پلتفرم یک حساب کاربری باز کنید و شروع به بررسی سفارشها کنید. بهتر است در ابتدا چند سفارش کوچک ایجاد کنید تا جزییات کار با رابط کاربری صرافی را به طور کامل بشناسید. پلتفرم دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ انتخابی شما باید از قابلیت دسترسی مستقیم به بازار (direct market access) یا DMA برخوردار باشد. در این پلتفرمها میتوانید دفتر سفارشهای صرافیها را مشاهده کنید. صرافیهای مشهوری مانند بیتمکس (BitMEX) و بیتفینکس (BitFinex) از این قابلیت برخوردارند.
پس از افتتاح حساب، باید به سراغ ایجاد سفارش بروید. در همان ابتدا نوع سفارش را باید انتخاب کنید. پس از انتخاب الگوی Iceberg چند فیلد برای شما نمایش داده خواهد شد. این فیلدها شامل حجم کل معامله، میانگین حجم هر معامله و قیمت پیشنهادی است. سپس با تأیید اعداد واردشده، پردازش سفارش کوه یخ آغاز دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ میشود و صرافی به طور خودکار معاملات را انجام خواهد داد.
خلاصه مطلب
سفارش کوه یخ یا Iceberg یک سفارش خرید یا فروش بزرگ است که به چند سفارش کوچکتر تقسیم شده است. کاربرد سفارشات کوه یخ جلوگیری از نوسانات شدید بازار در زمان پردازش سفارشهای سنگین است. سرمایهگذاران دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ نهادی و نهنگها از سفارشهای کوه یخ استفاده میکنند تا هیجانات معاملهگران خرد باعث ایجاد تلاطم در بازار نشود. برای کشف یک Iceberg باید اطلاعات دفتر سطح ۲ معاملات را بررسی کرد. امروزه برخی از صرافیهای مشهور مثل بیتمکس امکان ثبت سفارش کوه یخ را برای کاربران میسر کردهاند. اگر بتوانید این سفارشها را پیدا کنید، گام مهمی برای انجام معاملات پرسود برداشتهاید.
مدیریت سرمایه در فارکس، راز پنهان موفقیت در معامله گری!
مدیریت سرمایه در بازار فارکس چیزی است که بسیاری از افراد از آن غافل هستند. این غفلت ممکن است از روی نا آگاهی یا بی توجهی باشد. اما بهتر است بدانید تریدرهایی که این اصل مهم را نادیده میگیرند به ضرر خودشان است و چیزی که بین یک معامله گر حرفهای و آماتور تمایز ایجاد میکند مدیریت صحیح سرمایه است. در واقع هیچ بازیکن موفقی در فارکس وجود ندارد که بدون یک سیستم مدیریت پول کارآمد به نتیجه خوب و پایدار دست یابد. مدیریت عاقلانه و سنجیده است که امکان بازی در بازارهای پرریسک را برای شما فراهم میکند.
در این قسمت از امیرتریدر قصد داریم به بیان این که مدیریت سرمایه چیست وچه اهمیتی دارد، دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ بپردازیم. تا انتها با ما همراه باشید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
مدیریت سرمایه در فارکس چیست؟
مدیریت سرمایه مجموعهای از قوانین است که تریدرهای موفق برای مدیریت صحیح حساب به منظور به حداقل رساندن زیان، به حداکثر رساندن سود و بزرگ کردن حساب معاملاتی از آن استفاده میکنند. این مفهوم غالبا با مدیریت ریسک اشتباه گرفته میشود.
هدف از مدیریت ریسک بیشتر شناسایی، تجزیه و تحلیل و کاهش ریسکهای مرتبط با معاملات است تا از سرمایه خود در برابر تمامی خطرات موجود محافظت کنید. اما در Money management تمرکز فقط بر روی سرمایه است.
یک ضرب المثل قدیمی در بازار مالی وجود داد که میگوید ضررهایتان را محدود کنید و به سودهایتان اجازه رشد بدهید. با انجام این کار است که میتوانید به موفقیت برسید.
درک اهمیت مدریت سرمایه
به نظر من دانش و مهارت مدیریت سرمایه بزرگ ترین راز افشا نشده در بازارهای مالی است. برای درک این مورد فقط کافی است یک سرچ کوچک انجام دهید. مشاهده میکنید که صدها مرجع برای یادگیری تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود دارد اما تعداد مرجع هایی که برای آموزش مدیریت سرمایه وجود دارد، بسیار محدود است. این در صورتی است که تاثیر مدیریت سرمایه در موفقیت یک تریدر بیشتر از استراتژی معاملاتی است.
اگر بخواهیم یک تعریف عامیانه از Money management داشته باشیم این است که برای از بین نرفتن کل سرمایه، ماندگاری در بازار و به رسیدن به سود مستمر و پایدار برنامه ریزی کنید و برای خود دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ قوانین اعمال کنید.
درست است که این قوانین دست و پای شما را میبندد و اجازه نمیدهد سود زیادی به دست آورید، اما به آنها نیاز دارید. دقت داشته باشید که هیچ قطعیتی در دنیای معامله گری وجود ندارد و ما با دنیایی از احتمالات سر و دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ کار داریم. تحلیل تکنیکال درصد برد معاملات ما را افزایش میدهد اما تضمین نمیکند که ضرر نکنیم. هیچ استراتژی تا به حال وجود نداشته است که امکان ضرر در آن صفر باشد.
بنابراین اگر نتوانید خود را به عنوان یک تریدر برای روزی که احتمال دارد 10 ضرر پشت سر هم تجربه کنید، آماده کنید دیر یا زود باید با کوله باری از ضرر با بازار خداحافظی کنید.
نکاتی برای مدیریت سرمایه در فارکس
به عنوان یک تریدر تازه کار موارد زیادی وجود دارد که باید از آنها آگاه باشید. برای راحتی کار شما چند نکته برتر در زمینه Money management را جمع آوری کرده ایم که عبارتند از:
در مورد این که چقدر میخواهید ریسک کنید تصمیم بگیرید.
یکی از مهمترین تکنیکهای مدیریت سرمایه، اندازه گیری ریسک به ازای هر معامله است. در این روش مشخص میکنید در هر معامله در ازای چه مقدار سود چقدر ریسک خواهید کرد. به عنوان یک قاعده کلی سعی کنید در هر معامله بیش از 2 الی 3 درصد از حساب خود را به خطر نیندازید، با این کار سرمایه کافی برای مقابله با روزهایی که بازار مطابق میل شما پیش نمیرود را دارید. بهتر است همیشه پوزیشنهای کم ریسک باز کنید و حساب معاملاتی خود را پیوسته رشد دهید.
بیش از حد معامله باز نکنید.
لازم نیست هر روز یا هر ساعت معامله باز کنید. به این کار اورترید (Overtrade) میگویند. تا وقتی سبک معاملاتیتان به شما سیگنال ورود نداده است نباید وارد معامله شوید. بازار چیزی به شما بدهکار نیست. صبر و انضباط شرط موفقیت در بازارهای مالی است. حتی بهترین سیستم مدیریت ریسک هم در صورتی که بدون تحلیل وارد بازار شوید به شما کمک نخواهد کرد.
ضررها را محدود و به سودها اجازه رشد دهید.
معامله گران حرفهای فارکس در برابر ضررهای خود بی صبر هستند و معاملات بازنده را زودتر میبندند اما اجازه میدهند سودهایشان رشد کند. در حالی که آماتورها بر عکس عمل میکنند معاملات بازنده خود را به امید بازگشت بازار باز نگه میدارند و پوزیشنهای برنده را به دلیل ترس از دست دادن سودها زودتر میبندند.
همیشه از استاپلاس استفاده کنید.
استاپ لاس باید تبدیل به بخش جدایی ناپذیر سیستم مدیریت سرمایه تان شود. با تعیین این نقطه به محض این که قیمت به نقطهای که از قبل مشخص کردید برسد معامله به طور خودکار بسته میشود و از ضررهای بزرگتر جلوگیری میشود. تمامی معاملات شما باید شامل دستورات Stop Loss باشد.
ریسک به ریوارد خود را حداقل 1 در نظر بگیرید.
در تحقیقاتی که توسط یک کارگزاری فارکس انجام شد، نشان داد که تریدرهایی که معاملاتی با ریسک به ریوارد بالاتر از یک انجام میدهند نسبت به کسانی که R به R کمتر از یک دارند سود آوری بیشتری دارند.
یکی از روشهایی که میتوانید به کمک آن معاملاتی با وین ریت بالا باز کنید استفاده از کانال VIP امیرتریدر است. سیگنالهایی که در این کانال به اشتراک گذاشته میشود کاملا رایگان است و هر معامله نقاط ورود و خروج کاملا مشخصی دارد.
در استفاده از لوریج احتیاط کنید.
انجام معامله به کمک لوریج یکی از دلایل جذب معامله گران به بازار فارکس است. این ابزار یک شمشیر دو لبه است که سود و ضرر شما را افزایش میدهد. هر یک از بروکرهایی که در فارکس فعالیت میکنند لوریج های مشخصی را در اختیار کاربران خود قرار میدهند. به عنوان مثال بروکر آلپاری در حساب ECN خود امکان به کار بردن لوریج 3000 را نیز فراهم کرده است. توصیه میشود اگر در ابتدای کار هستید سعی کنید از اهرمهای پایین استفاده کنید زیرا در غیر این صورت امکان از دست دادن سرمایهتان زیاد است.
حریص نباشید.
حرص و طمع مخربترین عواطفی هستند که یک تریدر میتواند داشته باشد. هر چه سابقه حضور بیشتری در بازار داشته باشید بهتر می آموزید که چگونه عواطف خود را کنترل کنید. بهتر است نسبت به آن چه میتوانید از بازار خارج کنید واقع بین باشید و اهداف غیر واقعی برای خود تعیین نکنید.
سخن پایانی
احتمالا تا به حال سابقه کوهنوردی داشتهاید و میدانید اگر شیب زیاد باشد شما نیز باید انرژی بیشتری را صرف کنید. در این مورد میتوانید وضعیتی را در نظر بگیرید که با چند روز پر خوری وزن زیادی اضافه میکنید اما هنگامی که میخواهید وزن کم کنید پوستتان کنده میشود.
این مورد در دنیای ترید نیز صدق میکند. مثلا اگر شما 2 درصد ضرر کنید در صورتی روی 98 درصد باقیمانده 2 درصد سود کنید به راحتی این ضرر جبران میشود. اما اگر روی حسابتان 50 درصد ضرر کنید باید روی مقدار باقیمانده 100 درصد سود کنید تا جبران شود. بنابراین سعی کنید توجه بیشتری به مدیریت سرمایه داشته باشید زیرا اگر ضرر شما از یک درصد مشخص بالاتر برود عملا بازگشت آن غیر ممکن است و پوستتان کنده خواهد شد!!
تکنیک الگوی ساعت یا تیک صعودی چیست؟
الگوی ساعت در تابلوخوانی یکی از الگوهایی است که سرمایهگذاران در تحلیل رفتار سهم، بسیار از آن استفاده میکنند. استفاده از این الگو برخلاف محتواهایی که در سایتها و وبلاگهای مختلف در خصوص آن نوشته شده است دارای اصولی است که در این مقاله قصد داریم درباره همه آنها صحبت کنیم. معمولا الگوی تیک ساعت در دقایق پایانی بازار دارای بیشترین اهمیت است چرا که رفتار سرمایهگذاران در انتهای روز معاملاتی سهم، جهت معاملاتی فردای آن را تعیین میکند. پس تا انتهای این مقاله با من همراه باشید.
قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله چیست؟
قبل از توضیح در خصوص الگوی ساعت بهتر است ابتدا در مورد قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله اطلاعاتی کسب کنید. قیمت پایانی در واقع میانگین موزون قیمتهای معامله شده در روز است. نحوه محاسبه قیمت پایانی به شرطی که حجم معاملات سهم از حجم مبنا بیشتر باشد بر اساس محاسبه میانگین و یا معدل به دست میآید یعنی در محاسبه قیمت پایانی حجم نیز اهمیت زیادی دارد. قیمت آخرین معامله هم در واقع آخرین معاملهای است که در نماد شرکت انجام میشود. در الگوی تیک ساعت ما با این دو قیمت سر و کار داریم که در ادامه در خصوص آن توضیح میدهیم. به عنوان مثال، شکل زیر قیمت پایانی و آخرین معامله را در نماد شرکتی نشان میدهد.
همانطور که در شکل نشان داده شده قیمت آخرین معامله 1368 تومان ولی قیمت پایانی 1339 تومان است. قیمت پایانی سهم کمتر از قیمت آخرین معامله است و این نشان میدهد که این سهم در قیمتهای پایین بسیار معامله شدهو به همین دلیل قیمت پایانی آن که میانگین معاملات روزانه است، پایینتر است.
الگوی ساعت چیست؟
الگوی ساعت یا همان الگوی تیک صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت آخرین معامله بالاتر از قیمت پایانی باشد. حداقل اختلافی که باید بین این دو قیمت در نظر گرفت 2 درصد است و این اتفاق در نیم ساعت پایانی بازار اهمیت زیاد پیدا میکند. در این حالت الگوی تیک ساعت تشکیل میشود. در خصوص این الگو حتما توجه داشته باشید که سهم باید حجم معاملات مناسبی هم داشته باشد. این حجم معاملات بهتر است در محدوده حجم معاملات ماهانه سهم باشد. در این صورت معامله حجم کم و تشکیل دستور روزانه در معاملهگری چیست؟ الگوی تیک ساعت نمیتواند معیار مناسبی باشد حتی زمانی که اختلاف بین قیمت آخرین معامله و قیمت پایانی بالا بوده و از اعتبار بالایی هم برخوردار باشد.
چگونه از تکنیک الگوی تیک صعودی در تابلو خوانی سهم استفاده کنیم؟
حال که با الگوی تیک صعودی و کارکرد آن آشنا شدید، در ادامه باید استفاده از آن را در تابلوخوانی و نوسان گیری توضیح دهیم. برای شناسایی این سهمها نیازی نیست که کلیه نمادهای بازار را رصد کنید تا به هدف خود برسید بلکه قادرید با استفاده از یک فیلتر معاملاتی کاربردی نمادهایی که اختلاف بین قیمت پایانی و آخرین معامله آنها بیشتر از 2 درصد باشد را پیدا کنید.
برای نوشتن فیلتر سهامی که با توجه به نکات گذشته میتوانند برای روز آینده مورد بررسی قرار گیرند، کافی است دستور زیر را کپی کرده و در بخش فیلتر سایت tse تایپ کنید. در صورتی که تمایل دارید اختلاف بین آخرین معامله و قیمت پایانی افزایش یابد میتوانید عدد ۳ در تصویر که به معنای اختلاف ۳ درصدی بین قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله است را تغییر دهید. کافی است دستور زیرا در بخش فیلتر سایت tsetmc وارد کنید تا پس از آن شاهد معاملات نمادهایی از این دست باشید.
نکات مهمی که در استفاده از الگوی ساعت باید بدانید!
یکی از نکات مهم در استفاده از الگوی ساعت یا صعودی این است که حجم معاملات سهم در بازه زمانی که قیمت آخرین معامله در حال پر کردن گپ قیمتی با قیمت پایانی است باید حداقل 20 درصد حجم معاملات سهم باشد. اگر شاهد این اتفاق باشیم، میتوان گفت که الگوی ساعت از اعتبار معاملاتی بالایی برخوردار است. البته برخی از سرمایهگذارانی که سهام شرکت را دارند، معاملات سهم را در انتهای بازار خوب جلوه دهند تا نظر دیگران را به سهم جلب کنند و به همین دلیل با حجم کمی سهم را رو به بالا معامله میکنند در صورتی که صرفا جنبه فریب معاملاتی دارد.
یکی از نکات مهم در الگوی تیک ساعت تغییرات قیمت منفی و مثبت است. به عنوان مثال، فرض کنید که قیمت پایانی سهمی -4 درصد و قیمت اخرین معامله -1 درصد باشد. خب در اینجا اختلاف بین قیمت پایانی و آخرین معامله 3 درصد است و همین میتواند یک الگوی تیک ساعت تشکیل دهد. تفاوت اینجاست که همین اختلاف میتواند در حالتهای مثبت (آخرین معامله 4 درصد مثبت و قیمت پایانی 1 درصد مثبت) یا مثبت و منفی (آخرین معامله 2 درصد مثبت و قیمت پایانی -1 درصد ) اتفاق بیفتد. اما این نکته را مد نظر داشته باشید که هر چقدر اختلاف به سمت عددهای مثبت برود، شرایط بهتر است.
دیدگاه شما