بازدهی سرمایه را بالا می‌برد


به همین علت با افزایش قیمت سهام که فعلا بنظر گران می آید آنرا خریداری می کنند تا در آینده بلند مدت از آن بهره ببرند که همین امر باعث افزایش نسبت P/E می شود.

نسبت P/E چیست؟

نسبت P/E یا به عبارتی price to earning یکی از پرکاربردترین و مهم ترین شاخص های بررسی و ارزش گذاری سهام می باشد. زیرا ۲ مورد از مهم ترین فاکتور های انتخاب سهام خوب یعنی قیمت و سود را بطور مستقیم بررسی می کند همچنین زمان نیز در این شاخص نقش به سزایی دارد.

عددی که به عنوان P/E مطرح می شود حاصل تقسیم قیمت هر سهم (price) بر درآمد هر سهم (EPS) است. تعاریف مختلف با مفهومی تقریبا یکسان را می توان برای این نسبت ارائه نمود.

اگر به مطالعه درباره درآمد هر سهم تمایل دارید مقاله EPS چیست؟! را پیشنهاد می کنیم.

تعاریف نسبت p/e :

معمول ترین تعریف این است که عدد ٬ نسبت P به E بیان گر این است که بازار برای هر واحد سود سهم مورد نظر چند واحد پولی پرداخت می کند یا به عبارت دیگر این عدد نشان دهنده ی این است که چند برابر سود دریافتی باید پول برای خرید پرداخت کنیم. مثلا اگر P به E برابر ۵ باشد برای یک میلیون سود باید ۵ میلیون سهام خریداری کنیم.

همچنین اگر سود شرکت برای سال های متمادی عدد ثابت باشد با خرید سهام در این قیمت ، عدد نسبت P/E نشان دهنده ی تعداد سال هایی است که طول می کشد سود دریافتی ما به میزان مبلغ خرید ما برسد که به آن نرخ بازگشت سرمایه می گویند.

برای مثال فرض کنید ۲ میلیون تومان از سهمی که P به E در آن ۴ می باشد ( با فرض ثابت بودن سود هر سهم ) را میخریم. این شرکت ۴ ساله کل پولی را که برای خرید این سهم پرداخت کرده ایم فقط از طریق سود تقسیمی برایمان واریز میکند در حالی که پولی که بابت خرید سهم داده ایم هنوز سرجایش است.

یعنی بعد از چهار سال ۲ میلیون تومان سود برای ما میسازد و ۲ میلیون هم که تعدادی سهام خریداری کرده بودیم نیز داریم . (اگر قیمت هرسهم تغییر کند میزان ارزش نقدی سهام نیز تغییر می کند.)

نسبت p/e

انواع نسبت های P/E و روش های محاسبه آنها

۳ نوع نسبت P/E وجود دارد که نوع آنها به روش محاسبه آنها بستگی دارد:

نسبت P/E دنباله دار: معمول ترین روش محاسبه نسبت P/E می باشد که قیمت روز سهام و EPS تحقق یافته در آن محاسبه می شود و بیشتر نشان دهنده ی سابقه سهم است و موارد زیادی درمورد آینده به تحلیل گر نمی گوید.

نسبت P/E برآوردی: در این روش قیمت روز سهام تقسیم بر EPS پیش بینی می شود و نسبت P/E پیش بینی یا برآوردی محسوب می شود که برای تحلیل های یک ساله و آینده شرکت کاربرد دارد.

نسبت P/E میانگین: در این روش هم قیمت سهام به بازدهی سرمایه را بالا می‌برد روز محاسبه می شود اما EPS از میانگین سود تحقق یافته ۶ ماه گذشته و EPS پیش بینی ۶ ماه آینده تشکیل می شود تا از مزایای تحلیل های گذشته و آینده برای تحلیل گر استفاده داشته باشد.

نکته خیلی مهم: در محاسبات این نسبت ها بهتر است معامله گر خود به محاسبه EPS و پیش بینی آن بپردازد زیرا روش های متفاوت حسابداری و قانونی موجب تفاوت زیاد EPS ها و طبیعتا در نسبت P/E می شود.

همچنین محاسبه و پیش بینی EPS توسط معامله گر کمک زیادی برای ارزش گذاری درست قیمت و خرید به موقع سهام می کند و سود خوبی را برای معامله گر به ارمغان می آورد.

نسبت P/E بزرگ بهتر است یا کوچک

طبیعتا اگر بتوانیم با سرمایه کم، سود و پول بیشتری بدست بیاوریم ثروت مند خواهیم شد که در نسبت بازدهی سرمایه را بالا می‌برد P/E ٬ این مفهوم ظاهرا با P/E کوچک تر هم معنی است.

برای مثال نسبت P به E برابر با ۲ یعنی ۵۰ % سود سالانه و بازگشت سرمایه اصلی طی ۲ سال اما برای مثال نسبت P/E به عدد ۲۰ بطور ظاهری یعنی ۲۰ سال طول می کشد تا به سرمایه خود و ۱۰۰ % برسید اما چرا شرکت هایی با این چنین نسبت های P/E بزرگ خریدار دارند؟

آیا خریداران از P/E شرکت آگاهی ندارند؟! باید در جواب بگوییم که تحلیل P/E به این سادگی هم نیست بلکه نسبت P/E بزرگ به معنی انتظار بازار از آن سهام است به عبارت دیگر قیمت زیاد سهام با سود نسبی پایین نشان گر این است که تحلیل گران آینده سود سازی و روند این شرکت را بسیار مناسب می بینند.

به همین علت با افزایش قیمت سهام که فعلا بنظر گران می آید آنرا خریداری می کنند تا در آینده بلند مدت از آن بهره ببرند که همین امر باعث افزایش نسبت P/E می شود.

بازار پایه اول فرابورس P/E

برای مثال همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید با وجود اینکه این نسبت برای سهم فرابورس ۲۲ می باشد ولی همچنان صف خرید در سهم شکل گرفته و معامله گران زیادی تمایل به خرید سهم دارند.

نتیجه:

پس با دیدن نسبت P/E و تنها مقایسه عدد آن نمی توان گفت که سهام شرکتی گران یا ارزان است بلکه باید با تحلیل و بررسی EPS و روند آن و مقایسه با دیگر شرکت های هم گروه سهم را سنجید و سپس اقدام به خرید کرد.

نسبت P/E به ۲ صورت امکان تغییر دارد که به عوامل نسبت P/E یعنی قیمت و سود هر سهم بستگی دارد.

در واقع کسانی که سهام هایی با نسبت P به E بالا خریداری می کنند انتظار دارند در آینده سود این سهام افزایش یابد و نسبت P/E آن متعادل شود اما اگر شرکت مورد نظر وضعیت مناسبی از لحاظ سود سازی نداشته باشد و نتواند سود مدنظر را ایجاد کند برای متعادل شدن نسبت P/E قیمت سهام شرکت به اجبار با کاهش چشم گیر مواجه خواهد شد زیرا گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری نیست و سرمایه گذاران سرمایه خود را از آن خارج می کنند.

همچنین سهام هایی که با نسبت P/E پایین معامله می شوند نشان گر این است که بازار انتظار کاهش سود سازی این سهام را دارد اما اگر شرکت همچنان به سود سازی خود و روند مثبت آن ادامه دهد با افزایش قیمت مواجه می شود تا نسبت P/E آن متعادل شود.

پیشنهاد می کنیم این مطلب را نیز از دست ندهید : حجم مبنا در بورس چیست؟!

مقایسه ی نسبت P/E شرکت ها

۳ روش مقایسه نسبت P/E وجود دارد:

P/E تاریخی: در این روش نسبت P/E یک شرکت به نسبت P/E خود در سال های گذشته مقایسه می شود که بسته به نرخ رشد سود سازی و روند آن سنجیده می شود.

P/E مقایسه ای: در این روش نسبت P/E دو شرکت متفاوت با یکدیگر مقایسه می شوند.در این مقایسه بسته به سابقه شرکت و برنامه های توسعه و توانایی آن در اجرا و سودسازی شرکت ها مقایسه می شوند.

نکته بسیار مهمی که باید در اینجا ذکر شود این است که برای مقایسه نسبت P/E دو شرکت باهم باید هردو در یک حوزه صنعت فعال باشند زیرا نرخ رشد، سود آوری، بازار و….. در صنایع مختلف متفاوت است و قابل مقایسه نیست. پس شرکت هایی که مقاسه می شوند هر دو باید در صنعت مشترک فعالیت کنند.

ٖنسبت P/E بکاب و صنعت مربوطه

نسبت P/E بکاب و صنعت مربوطه

P/E میانگین صنعت: در این روش P/E شرکت با P/E صنعتی که در آن فعالیت می کند سنجیده می شود.مقایسه ی نسبت P/E با میانگین صنعت ۳ حالت دارد که یا بیشتر است یا هم تراز است و یا کمتر است. اگر اختلاف عدد P/E با میانگین صنعت کمتر از ۱ باشد هم تراز محسوب می شود مگر نه یا بزرگتر است یا کوچکتر.

اگر P/E از میانگین صنعت بزرگتر باشد یا باید با افزایش سود٬ P به E خود را کاهش دهد و هم تراز کند یا با کاهش قیمت به این هدف نزدیک شود که خطرناک است. اگر نسبت P/E از میانگین صنعت کوچک تر باشد یا باید سود خود را کم کند که معقول نیست و یا اقبال بازار نسبت به سهم بیشتر می شود و قیمت سهام افزایش پیدا میکند در نتیجه p/e سهم دوباره به سمت نزدیک شدن به p به e صنعت می رود.

نکات مهم نسبت P/E:

♦ شرکتی که رشد خود را کرده و رشد آن متوقف شده و به ثبات رسیده P/E آن تعدیل می شود.

♦ در ارتباط با شرکت های زیان ده برخی معتقدند که نسبت P به E برای آنها برابر صفر است. اما برخی P به E برای این شرکت ها را منفی می دانند و عدد P/E منفی به معنی تعداد سال هایی است که اگر شرکت با همین روند پیش برود زمان می برد تا سرمایه های آن نابود شود و به صفر برسد. همچنین برخی نیز نسبت P/E برای شرکت های زیان ده را بی معنی و تعریف نشده می دانند که قابل تحلیل هم نیست.

نسبت P/E منفی برای سهم حتوکا

نسبت P/E منفی برای سهم حتوکا

♦نسبت P/E کوچکتر از یک و مثبت به معنی بازگشت تمام و کمال سرمایه کمتر از یک سال است به عبارت دیگر در با سرمایه گذاری در چنین سهامی در کمتر از یک سال بیش از ۱۰۰% سود حاصل می شود.

♦ نسبت P/E که به قیمت و سود هر سهم در مقیاس زمانی بستگی دارد از عواملی همچون برنامه های آتی شرکت،مدیریت،وضعیت اقتصاد بازار و کلان کشور،درصد دارایی های ثابت شرکت و….. تاثیر می پذیرد.

بازدهی سرمایه را بالا می‌برد

قابل معامله(ETF) در بورس کالای ایران

قابلیت سرمایه گذاری با سرمایه اندک

حذف ریسک نگه داری فیزیکی طلا

اصالت سنجی سکه های طلا توسط کارشناسان خبره

برخورداری از معافیت مالیاتی

کارمزد معاملاتی اندک

معرفی صندوق

صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار مبتنی بر طلای صبا(ETF)، از نوع صندوق های سرمایه گذاری در اوراق بهادار مبتنی بر سپرده کالایی است که با نماد «نفیس» در بازار معامله می شود. این صندوق ها موظف به سرمایه گذاری حداقل 70% از کل دارایی های خود در گواهی سپرده سکه طلا هستند؛ لذا بازدهی صندوق‌های مذکور به قیمت اونس جهانی و نرخ روز ارز وابسته است. از این رو، نمی توان تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی بر قیمت طلا و ریسک سرمایه گذاری در این صندوق ها را انکار کرد. با این حال بررسی داده ها نشان می‌دهد برآیند نوسانات بلندمدت در این بازار مثبت و سرمایه‌گذاری در آن سودآور بوده است.

سرمایه گذاری در صندوق های طلا مناسب آن دسته از سرمایه گذارانی است که می خواهند در عین ریسک گریز بودن، طیف گسترده ای از دارایی های مبتنی بر طلا را در پرتفوی خود جای دهند. لازم به ذکر است سرمایه‌گذاری در صندوق‌های طلا و خرید و فروش نماد این صندوق‌ها، مستلزم داشتن کد بورسی است و تمام کسانی که در کارگزاری‌ها به صورت آنلاین معامله انجام می‌دهند، امکان خرید و فروش نماد صندوق‌های طلا را نیز دارند. جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به سایت صندوق به آدرس nafis.sabaamc.ir مراجعه نمایید.

آموزش صندوق طلا

ارکان صندوق
ردیف نام رکن صندوق سمت در صندوق
1 مدیرصندوق شرکت سبدگردان اندیشه صبا (سهامی خاص)
2 بازارگردان صندوق اختصاصی بازارگردانی صبا گستر نفت و گاز تأمین
3 متولی مؤسسه حسابرسی بهراد مشار
4 حسابرس مؤسسه حسابرسی رازدار
حد نصاب سرمایه گذاری صندوق

حداقل و حداکثر حد نصاب سرمایه گذاری در صندوق های مبتنی بر طلا به شرح جدول زیر است:

ردیف موضوع سرمایه گذاری توضیحات
1 گواهی سپرده کالایی سکه طلا حداقل 70% از ارزش کل دارایی های صندوق
2 اوراق مشتقه مبتنی بر سکه طلا حداکثر 20% از ارزش کل دارایی های صندوق
2-1 تعهد خالص موقعیت های بدون پوشش در قراردادهای مشتقه مبتنی بر سکه طلا حداکثر 5% از ارزش کل دارایی های صندوق در زمان اتخاذ موقعیت
2-2 اخذ موقعیت خرید در قرارداد اختیار معامله سکه طلا حداکثر 5% از ارزش کل دارایی های صندوق

نحوه سرمایه گذاری در صندوق نفیس

جهت ثبت نام غیرحضوری و دریافت کد آنلاین می توانید از خدمات کارگزاری صبا تامین sbehraz.ir استفاده نمائید.

مزایای سرمایه گذاری در صندوق طلای نفیس

بازار طلا از گذشته یکی از محبوب ترین بازارها برای سرمایه گذاری بوده است و صندوق های طلا نیز با ایجاد امکان یک سرمایه گذاری امن و سودآور حتی با سرمایه های اندک در این بازار، بهترین جایگزین برای خرید فیزیکی طلا و سکه محسوب می شوند.

1. سپر تورمی

روند صعودی طلا در بلندمدت و هم چنین حفظ ارزش پول در برابر تورم از مهم ترین دلایل توجه سرمایه-گذاران به این بازار محسوب می شود. لذا با توجه به توانایی طلا در حفظ ارزش سرمایه در برابر تورم، قرار دادن این صندوق ها در سبد بازدهی سرمایه را بالا می‌برد سرمایه گذاری برای همه فعالان بازار سرمایه گزینه مناسبی است.

2. قابلیت سرمایه گذاری با سرمایه اندک

حداقل مبلغ سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مبتنی بر طلا 500 هزار تومان است که به سرمایه-گذار این امکان را می دهد تا با مبالغ اندک نیز از نوسانات قیمت طلا منتفع شود. هم چنین در هنگام فروش نیز نیاز نیست مبلغی معادل یک سکه ی کامل طلا فروخته شود بلکه می توان تنها به مقدار مبلغ مورد نیاز، اوراق را به فروش رساند.

3. کسب بازدهی مشابه سکه و طلای فیزیکی

مدیریت حرفه ای دارایی های صندوق طلا می تواند در بلندمدت بازدهی بیشتری نسبت به سکه و طلای فیزیکی ایجاد کند. در واقع ساز و کار این صندوق ها بدین شکل است که مدیران صندوق در زمان رونق بازار طلا می توانند تا 100درصد منابع در اختیار را به سرمایه گذاری در سکه طلا و اوارق مشتقه مبتنی بر آن اختصاص دهند و در زمان رکود نیز می توانند درصد سرمایه گذاری در سکه طلا را تا 70% کاهش داده و 30% باقی مانده را به اوراق با درآمد ثابت اختصاص دهند و بدین ترتیب ریسک سرمایه گذاری تا حد زیادی کاهش می یابد.

4. حذف ریسک های خرید و نگه داری فیزیکی طلا

سرمایه گذاری الکترونیکی در صندوق های سرمایه گذاری مبتنی بر طلا، ریسک سرقت، نگه داری، کلاهبرداری، و هم چنین مشکلات ذخیره سازی طلای فیزیکی را به طور کامل از بین می برد. در واقع اصالت سکه های طلا در صندوق های مبتنی بر طلا، از طریق کارشناسان خبره بررسی می شود و امکان کلاهبرداری و تقلب از این طریق از بین می رود.

5. کارمزد معاملاتی اندک

علی رغم کارمزد قابل توجه معاملات فیزیکی طلا، کارمزد صدور و ابطال صندوق‌های طلا بسیار ناچیز و حداکثر 0.2% است.

6. نقدشوندگی مطلوب

واحدهای صندوق های طلا به دلیل وجود بازارگردان از نقدشوندگی بالایی برخوردارند و می توان به راحتی واحدها را به پول نقد تبدیل کرد. به این صورت که بازارگردان با تنظیم عرضه و تقاضا، معاملات را کنترل می‌کند تا همواره طرف معاملاتی مطمئن وجود داشته باشد و تفاوت نرخ عرضه و تقاضا به کمترین میزان خود برسد.

7. خرید و فروش آنلاین و راحت

از آن جایی که سرمایه‌گذاری در صندوق‌های طلا به صورت خرید واحد است و قیمت هر واحد بسیار کمتر از قیمت یک سکه طلاست، سرمایه‌گذاران می‌توانند در مواقعی که نیاز به پول نقد دارند، هر تعداد واحدی که می‌خواهند بفروشند. درحالی که در فروش طلا و سکه فیزیکی، چنین امکانی وجود ندارد.

8. برخورداری از معافیت مالیاتی

علی رغم لزوم پرداخت مالیات در خرید و فروش فیزیکی طلا و سکه، صدور و ابطال واحدهای صندوق سرمایه گذاری در طلا معاف از مالیات است.

ریسک های سرمایه گذاری در صندوق طلای نفیس

ریسک‌هایی که صندوق طلا را تهدید می‌کند، همان ریسک‌هایی است که قیمت طلای فیزیکی را تهدید می‌کند. البته قابل ذکر است که صندوق‌های طلا بخشی از منابع خود را در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه‌ گذاری می‌کنند تا از این طریق ریسک خرید واحد صندوق نسبت‌ به طلای فیزیکی کاهش یابد. ولی باید در نظر داشته باشید که درنهایت بازدهی طلا و سکه فیزیکی تفاوت زیادی با صندوق طلا ندارد.

1. بازدهی همسو با طلای جهانی و نرخ ارز

بازدهی صندوق های طلا در ارتباط مستقیم با بازار طلای جهانی و ارز است و تحقق وقایع اقتصادی و سیاسی به نوبه خود می‌تواند در کاهش قیمت طلا نقش داشته باشد. از این رو، سرمایه گذاری در صندوق های مبتنی بر طلا روحیه ریسک پذیری نسبتا بالایی می طلبد. لذا این تصور که طلا یک دارایی پایدار است و نوسانات کمی دارد، غلط است و سرمایه گذاران باید دقت لازم را داشته باشند.

2. بدون تقسیم سود و بازدهی ثابت

برخلاف صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت، صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا سود ثابت و تقسیمی ندارند.

تماس با ما

آدرس شرکت: میدان آرژانتین، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست) ، خیابان شهید مسعود احمدیان ، پلاک ۱۶، طبقه سوم.

بازدهی سرمایه را بالا می‌برد

You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.

menu

«ملی پلاس» مظهری از آینده شعب بانک هاست
بیست و هفتمین المپیاد ورزشی کارکنان بانک ملی ایران در مشهد افتتاح شد
بانک ملی ایران با ابزارهای متنوع آماده ارائه هرگونه خدمات مالی به طرح های عمرانی در مشهد است
رونمایی از محصولات جدید «تامین سرمایه تمدن» در کیش اینوکس 2022
خروج سهامداران از بورس
عمده سودآوری بیمه کوثر از محل سرمایه گذاری در بازار سهام است
برنامه‌های اعتباری بانک توسعه تعاون در استان‌های کمتر برخوردار
ثبات قیمت انواع سکه و طلا در هفته گذشته
پیروزی ترامپ، بورس ایران را سرخ پوش کرد
بیمه رازی اولین شرکت ایرانی با رتبه اعتباری بین المللی
سهامداران، صورت های مالی موسسه کوثر را تصویب کردند
پیش بینی رشد 29 درصدی درآمدهای مالیاتی در سال 95
هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران بیمه تکمیلی می شوند
تغییر رییس بورس به مذاق سهامداران خوش آمد
سکان بورس راچه کسی تحویل گرفت
سود خالص 11.633 میلیارد ریالی بانک پاسارگاد در سال 94
اقتصاد مقاومتی تنها راه درمان اقتصاد ایران است
شاخص ها هفته را سبز پوش آغاز کردند
بیمه کوثر و موسسه اعتباری کوثر به مشتریان یکدیگر خدمات می دهند
بانک شهر هیچ گونه وابستگی به شهرداری تهران ندارد
برای بانک شدن لازم باشد افزایش سرمایه می دهیم
اوراق رهنی؛ نقطه اتصال بازار پول و سرمایه برای تامین مالی
مدیرعامل فناپ: نگاه به اقتصاد مقاومتی یک نگاه ریاضت اقتصادی نیست
استعفا مدیرعامل بانک دی
وزیر اقتصاد با استعفای رییس کل بیمه مرکزی موافقت کرد
رییس کل بیمه مرکزی استعفا کرد
موسسه اعتباری کوثر محصولات سایپا را لیزینگی می فروشد
بانک صادرات سود سهام سال 94 را محقق کرد
ارتقای رسمی موسسه آموزش عالی خاتم به دانشگاه با حضور وزرای ارشاد و علوم
سختی های زیادی در این دو سال و نیم کشیدم
جزییات پرداخت وام 160، 120 و 80 میلیونی مسکن
تجربیات دوران تحریم را در پساتحریم حفظ می کنیم
بانک پاسارگاد واحد کارآفرین و اشتغالزای کشور معرفی شد
برخی از روسای شعب برای خودشیرینی نرخ ها را تغییر می دهند
شهرداری از بانک شهر بابت شعب الکترونیک، اجاره بها نمی گیرد
بیمه زندگی خاورمیانه مجوز عرضه سهام گرفت
تجلیل از مدیرعامل موسسه کوثر به عنوان رهبر کارآفرین اقتصادی و اجتماعی
به هیچ وجه تک سهم نخرید
اولین جشنواره برترین بیمه گذاران باشگاه مشتریان بیمه ما

 مزیت‌ها و عدم مزیت‌های «سهام جایزه»

in out refresh

print version

نقدینه - در فصل مجامع بحث سود تقسیمی سهام به صورت نقدی و به صورت سهام (سهام جایزه) داغ می‌شود و در همین باره احمد یزدان‌پناه در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا به این موضوع پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، شاید لغت جایزه کمی تا قسمتی اغوا کننده باشد اما بهرحال "سهام جایزه" (Bonus Shares) سهامی هستند که شرکت‌ها بجای پرداخت سود تقسیمی نقدی آن‌ها را منتشر می‌کنند. مثل سایر اشکال و روش‌های انتقال ثروت، این سیاست پرداخت سود تقسیمی مزایا و عدم مزیت‌های خود را داراست. در این یادداشت سعی می‌شود نقطه نظرات شرکت‌های بورسی ناشر و سهامداران یا سرمایه گذاران را درباره موضوع بحث بطور کوتاه و گویا مطرح کنیم.

نقطه‌نظر سرمایه‌گذاران

چرا یک فرد بجای پولداری به سرمایه دار شدن، علاقه و رغبت نشان می‌دهد و به خرید و سرمایه‌گذاری در "سهام" یک شرکت در بورس اقدام می‌کند؟ می‌تواند دو دلیل داشته باشد:

۱- سرمایه‌گذاری اغلب برای بلند مدت انجام می‌شود، و لذا در کشور‌های صنعتی بیشتر برای ایام بازنشستگی‌ها که فرد مصرف دارد، ولی توان درآمدزایی ندارد بکار می‌رود (درک پیام فردوسی بزرگ: مصیبت بود پیری و نیستی!)

۲- تولید درآمد سالیانه از طریق افزایش قیمت آن سهام (عایدی سرمایه) و دریافت سود تقسیمی بصورت نقدی و سهام.

اولین هدف وقتی تحقق می‌یابد که شرکت از مدیریتی مناسب و متخصص و کارا بهره‌مند بوده و به خلق ارزش افزوده اقتصادی بپردازد. دومین هدف با توجه به محور بحث ما بستگی به سیاست‌های پرداخت سود تقسیمی شرکت دارد. یک شرکت که در مرحله رشد و توسعه خود است ممکن است از پرداخت سود تقسیمی نقدی خودداری کند و سود‌های فعالیت شرکت را برای سرمایه گذاری مجدد بکار گیرد. البته یک شرکت که از مرحله بلوغ سازمانی خود گذشته، همزمان می‌تواند سود نقدی منظم سالانه نیز پرداخت نماید. ولی این دو نوع شرکت با "سیاست سود تقسیمی" متفاوت، یکی پرداخت کننده سود تقسیمی و دیگری که سود تقسیمی نمی‌پردازد، می‌توانند از طریق انتشار سهام جایزه سود تقسیمی خود را بصورت سهام بپردازند.

مزایای سهام جایزه از دیدگاه سرمایه‌گذاران

۱- سرمایه گذار نیازی نیست برای دریافت سهام جایزه مالیاتی بپردازد.

۲- این سهام بخصوص برای سرمایه گذارانی که به سرمایه گذاری بلند مدت در آن شرکت ایمان و باور دارند نافع و سودمند است.

۳- نشر سهام اضافی و بیشتر و بکارگیری پول و وجوه نقد شرکت برای رشد کسب و کار آن باعث افزایش باور و اعتماد به کم و کیف فعالیت‌ها و عملیات آن شرکت می‌شود.

۴- اگر در آینده آن شرکت شروع به پرداخت سود تقسیمی نقدی بنماید، دریافتی سرمایه گذاران از آن محل بیشتر خواهد بود، چرا که با توزیع سهام جایزه بر طبق سیاست سود تقسیمی گذشته شرکت تعداد سهام در دست سهامداران شرکت مزبور بیشتر شده است.

عدم مزیت‌های سهام جایزه از دیدگاه سرمایه‌گذاران

۱- این امکان وجود دارد که تمامی سرمایه گذاران و سهامداران برای دریافت سود تقسیمی خود بصورت سهم علاقه‌ای نشان ندهند، برخی از آن‌ها می‌خواهند با پول نقد سود تقسیمی اهداف دیگری را محقق سازند و یا برای رفع نیاز‌هایی "پول لازم" باشند. وقتی چنین سرمایه گذارانی سهام جایزه خود را بخاطر نیاز به وجه نقد می‌فروشند، سهام شرکت مزبور با افت و کاهش روبرو می‌شود. (اینجا یکی از مصادیق کاربردی سیاست وثیقه گذاری سهام نزد بانک‌ها و دریافت وام از آن‌ها است که می‌تواند از مشکل گفته شده بکاهد یا آنرا رفع نماید.)

۲- سود تقسیمی بصورت سهم هیچ ثروت اضافی برای سهامداران در بر ندارد، زیرا قیمت آن سهم بطور نسبی به گونه‌ای به میزانی افت می‌کند تا ارزش سرمایه آن شرکت در بازار سهام در سطح همان اندازه قبلی آن حفظ و نگه داشته شود.

نقطه نظر شرکت‌ها

در طول عمر شرکت ها، سرمایه شرکت نیاز به تغییر پیدا می‌کند. در مرحله اولید رشد، حفظ و نگهداری وجوه نقد بیشترین اولویت را برای شرکت دارد، در حالیکه وقتی شرکت به بلوغ می‌رسد، جلب رضایت سهامداران در بدست آوردن سطح مطلوبی از بازده تقدم و اولویت شرکت می‌شود. یک شرکت برای دستیابی به اهداف خود وسایل و روش‌های گوناگونی روی میز دارد. یکی از آن‌ها نوع پرداخت سود تقسیمی است. یک شرکت به اختیار خود یا تحت فشار‌های ناشی از محدودیت‌های وجه نقد سود تقسیمی خود را بصورت نقدی یا بصورت و بر پایه سهام می‌پردازد. هر کدام از این دو مزیت‌ها و عدم مزیت‌های خود را دارند، که در زیر بدان‌ها اشاره می‌شود:

مزایای سهام جایزه از دیدگاه شرکت

۱- نشر سهام جایزه این امکان را برای شرکت مزبور فراهم می‌آورد تا پول نقد خود را برای سرمایه داری مجدد در کسب و کار خود حفظ و نگهداری نماید.

۲- این اقدام یک اثر سیگنالی و علامت دهی دارد و این پیام مثبت را به بازار مخابره می‌کند که شرکت به رشد بلند مدت خود اعتقاد و ایمان دارد.

۳- برخی مواقع و موارد شرکت قادر نیست پول نقد برای توزیع سود تقسیمی خود بپردازد، و لذا نشر سهام جایزه تنها وسیله پاسخ دهی به خواسته‌های سهامداران در مورد سود تقسیمی است.

۴- افزایش تعداد سهام در دست مردم از انتشار سهام جایزه موجب افزایش مشارکت سرمایه گذاران کوچکتر در سهام آن شرکت می‌شود و این خود موجب بالا رفتن درجه نقد شوندگی سهام شرکت مزبور می‌گردد.

۵- افزایش انتشار سهام تصور ذهنی سرمایه گذاران را نسبت به اندازه و وسعت شرکت بالا می‌برد که در ارزیابی آن‌ها نقش آفرین است.

عدم مزیت‌های سهام جایزه از دیدگاه شرکت

۱- انتشار سهام جایزه تعداد سهام در دست مردم شرکت را بالا می‌برد، و لذا موجب کاهش EPS یا "سود هر سهم" و "بازدهی سود تقسیمی نقدی" می‌گردد. این امر می‌تواند بر تصور ذهنی از ارزش بازار آن شرکت اثر منفی بگذارد.

۲- شرکت ناشر هیچ وجه نقدی از نشر سهام جایزه دریافت نمی‌کند؛ بنابراین در نتیجه این هدیه از قدرت و توانایی شرکت در جمع‌آوری سرمایه برای خود از طریق انتشار سهام (رعایت اصل مالی، بین "بدهی" و "انتشار سهام") توسط سهام کاسته می‌شود.

۳- هزینه‌های اداری اجرای یک "طرح سهام جایزه" بیشتر از پرداخت سود تقسیمی بصورت نقد است. اگر شرکت به انتشار سهام جایزه ادامه دهد این هزینه در طول آن سال‌ها می‌تواند آهنگ رشد بیشتری بخود بگیرد.

بازدهی اوراق قرضه (bond Yield) چیست؟

بازدهی اوراق قرضه

بازدهی اوراق قرضه یا Bond yields، نرخ بهره‌ای است که به اوراق قرضه به عنوان نسبتی از قیمت پرداخت شده برای اوراق داده می‌شود. ‌سرمایه گذاران با توجه به قیمت‌ها، پرداخت‌ها و زمان انقضای اوراق، بازدهی اوراق قرضه را محاسبه می‌کنند.

هر اوراقی بازدهی دارد و بازده اوراق یکی از رایج‌ترین موضوعات مورد بحث در بازارهای مالی است. با این حال، برای درک اینکه بازده اوراق قرضه چه مفهومی دارد، ابتدا باید معنای اوراق قرضه را درک کرد.

اساسا اوراق قرضه ثابت می‌کند افرادی که از یک وام دهنده پول قرض کرده‌‌اند، آن مقدار پول را در یک دوره مشخص دریافت خواهند کرد. به عبارت دیگر، شخصی که مایل است از شخص دیگری وام بگیرد، ممکن است بخواهد اوراق قرضه صادر کند. هنگامی که می‌خواهید یک اوراق قرضه را جهت سرمایه گذاری بخرید، اساساً به ارائه دهنده یا صادر کننده اوراق قرضه وام می‌دهید. در این مقاله بیشتر به بررسی مفهوم اوراق قرضه و بازدهی آن خواهیم پرداخت.

مفهوم بازدهی اوراق قرضه با بررسی یک مثال

بیایید الکس را در نظر بگیریم. الکس می‌خواهد اوراق قرضه را از خزانه داری ایالات متحده، خریداری کند. البته، الکس می‌تواند این تکه کاغذ را از شخص دیگری نیز خریداری کند؛ اما در این مثال اوراق قرضه از خود خزانه داری ایالات متحده خریداری شده است.

الکس اوراق قرضه‌ای را خریداری کرده که سالانه 1000 دلار به او پرداخت می‌کند، او این اوراق را به قیمت 950 دلار خریداری کرده است. الکس 950 دلار را تحویل می‌دهد و دولت در ازای آن تضمین پرداخت را به او می‌دهد.

بعد از گذشت یکسال، الکس این کاغذ را در اختیار دارد؛ مرحله بعدی چیست؟

فرض کنید این اوراق قرضه می‌گوید که «صاحب این اوراق 1000 دلار دریافت می‌کند». در پایان دوره، دولت ایالات متحده باید 1000 دلار به الکس پس دهد. وقتی یک قدم به عقب برمی‌دارید و در نظر می‌گیرید که چگونه پول بین افراد دست به دست شده است، احتمالا متوجه دو مورد خواهید شد:

  1. الکس به دولت 950 دلار قرض داده است.
  2. پس از گذشت یک سال، الکس 1000 دلار دریافت کرده است.

بیایید بررسی کنیم الکس در این شرایط چه میزان سود دریافت کرده است.

همانطور که مشاهده می‌کنید، الکس 100 درصد پول خود را قرض داد و در ازای آن 105.3 درصد دریافت کرد.

5.3% = (1000 – 950)/ 950

حال شرایطی را تصور کنید که بسیاری از مردم می‌خواهند این اوراق بهادار دولتی را بخرند، در نتیجه این موضوع قیمت آن بالا می‌رود. تقاضا در این شرایط بالا بوده و قیمت را نیز بالا می‌برد.

به جای 950 دلار، تصور کنید که اکنون قیمت آن 980 دلار است. در این شرایط، الکس پس از گذشت یک سال، 1000 دلار دریافت خواهد کرد که ارزش ظاهری آن است. اگر در ابتدا به جای 950 دلار، 980 دلار پرداخت کرده باشد، پس از یک سال، زمانی که 1000 دلار را پس بگیرد:

2.04% = (1000 – 980)/ 980

در این شرایط، الکس 980 دلار قرض داده وپس از یک سال 1000 دلار دریافت کرده است؛ سود سالانه او 2.04 درصد بوده است. تغییرات نرخ بازده اوراق قرضه همگی به دلیل عرضه و تقاضا اتفاق می‌افتد.

عملکرد بازدهی اوراق قرضه به چه صورت است؟

در این بخش رابطه بین نرخ بهره و قیمت اوراق قرضه را بررسی می‌کنیم. نکته مهم این است که اوراق قرضه یک اوراق بهادار با بهره ثابت است. اوراق بهادار با سود ثابت زمانی است که دولت اوراق قرضه‌ای منتشر می‌کند که معمولاً توسط بانک مرکزی یک کشور به بازارهای مالی فروخته می‌شود.

خود اوراق قرضه سالانه مبلغ ثابتی بهره می‌پردازد که به عنوان کوپن روی اوراق شناخته می‌شود. این کوپن‌ها را می‌توان با هر ارزی، دلار، پوند، یورو و غیره، پرداخت کرد. با این حال، مهم ترین جنبه اوراق قرضه ثابت بودن این مبلغ است.

بازده اوراق متفاوت است و ممکن است از لحظه‌ای به لحظه دیگر تغییر کند. بهترین راه برای بررسی بازده اوراق قرضه دولتی در نظر گرفتن آن به عنوان نرخ بهره اوراق قرضه است.

بازده اوراق قرضه با بهره ثابت ارتباط عکسی با قیمت بازار اوراق قرضه دارد. هنگامی که قیمت اوراق قرضه بالا می رود، بازده اوراق کاهش می‌یابد. زمانی که قیمت اوراق قرضه پایین بیاید، بازدهی افزایش می یابد.

بازده اوراق قرضه چگونه محاسبه می‌شود؟

نرخ کوپن

نرخ کوپن به عنوان درصدی از ارزش ظاهری اوراق، نشانه خوبی از سودآوری اوراق برای سرمایه گذار است. در واقع، نرخ کوپن، نرخ بهره‌ای است که به اوراق پرداخت می‌شود و بسته به زمان انتشار اوراق تا زمان انقضای آن متفاوت است.

برای مثال، در اوراق قرضه‌ای با ارزش ظاهری 5000 دلار و نرخ کوپن 5 درصد؛ مجموع پرداخت کوپن سالانه 250 دلار در سال خواهد بود.

250 = ($5,000/100) × 5

بنابراین نرخ کوپن به صورت زیر محاسبه می‌شود:

نرخ کوپن = پرداخت سالانه کوپن / ارزش ظاهری

عملکرد فعلی

چیزی که مثال قبلی نشان می‌دهد اساساً بازده فعلی است. برای استاندارد کردن این مثال، می‌توان مشاهده کرد که محاسبه به این صورت است:

بازده فعلی = پرداخت سالانه کوپن / قیمت اوراق قرضه

به عبارت دیگر، بازده فعلی نشان می‌دهد که سرمایه گذار یا وام دهنده در صورت خرید اوراق قرضه و نگهداری آن به مدت یک سال، چه درآمدی به دست خواهد آورد.

در مثالی که پیش از این بررسی کردیم یه مورد مهم نادیده گرفته شد. بسیاری از اوراق قرضه شامل پرداخت کوپن هستند. همانطور که قبلا ذکر شد، اینها پرداخت‌های دوره‌ای ثابت هستند.

مثالی را در نظر بگیرید که در آن کریس می‌خواهد اوراق قرضه 1000 دلاری را با پرداخت کوپن سالانه 100 دلار خریداری کند. سپس 100 دلار را بر کل قیمت اوراق قرضه یعنی 1000 دلار تقسیم کرده و متوجه می‌شود که بازده فعلی او 10 درصد است.

با این حال، قیمت اوراق به دلیل شرایط بازار، چه از نظر مالی چه اقتصادی، دائماً در حال تغییر است. در نتیجه کریس نمی‌داند بازده واقعی او چقدر خواهد بود، زیرا ممکن است قیمت‌ها بالا و پایین شود. بازده واقعی در این مورد، به مدت زمانی که او اوراق قرضه را نگه داشته و قیمت آنها در هنگام فروش مجدد بستگی دارد.

نرخ بازده تا سررسید (YTM)

نرخ بازده تا سررسید، میانگین سالانه بازدهی اوراق قرضه‌ای است که سرمایه گذار، تا موعد پرداخت، آنها را نگه می‌دارد. بازده اوراق قرضه تا سررسید به عنوان یک نرخ سالانه نمایش داده می‌شود و مورد بحث قرار می‌گیرد و ارزش تمام پرداخت‌های کوپن آتی اوراق را با ارزش لحظه‌ای محاسبه می‌کند.

معادله استفاده شده برای این کار به صورت زیر است:

بازده تا سررسید = (c + [FV-P]/T)/ ([FV-P]/2)

  • C = پرداخت کوپن در هر دوره
  • FV = ارزش اسمی
  • P = قیمت فعلی پرداخت شده برای اوراق قرضه
  • T = زمان تا رسیدن اوراق قرضه

بازده سالانه موثر (EAT)

نکته این است که کوپن‌های زیادی در هر دوره پرداخت می‌شود و این کوپن‌ها اغلب هر شش ماه یکبار هستند. سرمایه‌گذارانی که اوراق قرضه را برای دوره‌های طولانی‌تری نگه می‌دارند ممکن است بخواهند بازده واقعی آن‌ها در سال را بدانند. در مورد دو دوره پرداخت در سال، بازده سالانه موثر به صورت زیر محاسبه می‌شود:

بازده سالانه موثر= ( 1 + [ (بازده تا سررسید) / دوره‌ها ]) ^ دوره‌ها – 1

شاخص بورس تا کجا بالا می‌رود؟

هر روز در مورد شاخص بورس اخباری را می‌شنویم. عددی که بالا و پایین می‌رود و بر تصمیم افراد مبنی بر ورود به بازار سرمایه تاثیر می‌گذارد. اما شاید خیلی‌ها به درستی ندانند شاخص بورس چیست؟ و چه تاثیری بر سرمایه افراد می‌گذارد.

از وقتی که یادم می‌آید، این سوال در بازار سرمایه مطرح بود که شاخص تا کجا می‌رود؟ زمان‌هایی بود که شاخص 100 هزار واحد، یک رویا بود. بعدها سوال شد که آیا شاخص به 200 هزار می‌رسد؟ 800هزار یا یک میلیون واحد چطور؟

در این نوشته در مورد شاخص‌های موجود در بازار سرمایه حرف خواهیم زد و عوامل موثر بر آن‌ها را بررسی می‌کنیم. امیدواریم که بتوانیم کمک کنیم که بتوانید شاخص را بهتر و موثرتر درک کنید.

شاخص کل بورس چیست

معمولا وقتی از شاخص بورس حرف می‌زنند، منظورشان شاخص کل یا شاخص بازدهی و قیمت TEDPIX است.

در این شاخص قیمت و سود تعدادی از سهم‌های برگزیده و بزرگ با ضرایب متفاوت، میانگین گرفته می‌شود. یعنی شرکت‌های بزرگ تاثیر بیشتری در شاخص دارند تا شرکت‌های کوچک.

تفاوت وزن سهم‌ها در شاخص، یک نکته خوب و یک نکته بد دارد. نکته خوب این است که درک ما از وضعیت عمومی بازار سهام را بهتر می‌کند. طبیعی است که پرداخت سود از سوی یک شرکت بزرگ، تاثیر بیشتری داشته باشد تا پرداخت عددی به مراتب کم‌تر از سوی یک شرکت کوچکتر.

“شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کم‌تر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.”

اما مشکل اینجا است که ما در پرتفوی شخصی خود، متناسب با وزن منظور شده در شاخص سهام نمی‌خریم. برای همین شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کم‌تر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.

به سهم‌های حاضر در شاخص کل بورس، سهم‌های شاخصی یا شاخص‌ساز می‌گویند.

شاخص بورس چطور رشد می‌کند؟

همان‌طور که گفتیم، شاخص کل از دو قسمت ساخته شده است. قیمت سهم‌ها و بازدهی آن‌‌ها.

اگر اتفاقی رخ دهد که به موجب آن قیمت سهم‌ها رشد کند، شاخص بالا می‌رود. در این صورت نسبت P/E بازار هم افزایش پیدا می‌کند. یعنی مردم برای گرفتن یک میلیون بازدهی، ملزم به پرداخت عددی بالاتر خواهند بود.

اما از طرف دیگر، اگر قیمت سهم‌ها ثابت بماند و سود شرکت‌ها افزایش پیدا کند نیز شاخص بالا می‌رود. با این حال افزایش شاخص کل بیشتر تحت تاثیر تغییر قیمت‌ها است.

در این صورت، P/E بازار کاهش پیدا می‌کند.

در مجموع شاخص کل می‌خواهد نشان بدهد که به طور میانگین، سرمایه‌گذاران از بورس چه بازدهی‌ای را می‌گیرند.

عوامل متعددی می‌توانند قیمت و بازدهی سهم‌ها را تغییر دهند. برای مثال تورم می‌تواند دارایی‌های شرکت را گران کند و همین موضوع (به صورت تجدید ارزیابی) در سرمایه شرکت نمود پیدا می‌کند.

هدایت نقدینگی به سمت بازار (کشش تقاضا) از دیگر عواملی است که قیمت‌ها را بالا می‌برد.

تغییر در نرخ ارز (سامانه نیما) سودآوری بازدهی سرمایه را بالا می‌برد شرکت‌ها را تغییر می‌دهد. بهبود اوضاع اقتصادی هم می‌تواند باعث تعدیل مثبت در سودآوری شرکت شود.

شاخص کل هم‌وزن

یک شاخص دیگر در بورس، شاخص کل هم‌وزن است. در این شاخص بورس بجای در نظر گرفتن وزن متفاوت برای شرکت‌ها، تمام سهم‌ها با یک وزن در شاخص منظور می‌شوند.

یعنی اگر نیمی از سهم‌های شاخص‌ساز مثبت 5 و نیمی منفی 5 باشند، مستقل از این که کدام بزرگ و کدام کوچک است، شاخص کل هم‌وزن بدون تغییر باقی می‌ماند.

این شاخص درک بهتری از تغییرات بازار به دست می‌دهد. چرا که مثبت بودن چند شرکت بزرگ باعث بالا رفتن شاخص کل می‌شود اما ممکن است اثر آن را در پرتفوی شخصی خود نبینید.

شاخص قیمت

وقتی از شاخص بورس حرف می‌زنیم، منظورمان تغییر در قیمت و بازدهی شرکت‌ها است. یعنی اگر قیمت تمام سهم‌ها ثابت بماند، اما سود تقسیمی آن‌ها به طور سالانه افزایش داشته باشد، شاهد بالارفتن شاخص بورس خواهیم بود.

با این وجود برای بیشتر سرمایه‌گذاران حقیقی، تغییر قیمت سهم مهم‌تر از تغییر در سود تقسیمی شرکت‌ها است.

به همین دلیل شاخص دیگری به اسم شاخص قیمت تعریف می‌شود که در آن مستقل از تغییر در سود تقسیمی، تنها تغییر در قیمت سهم‌ها منظور شده است. گاهی به این شاخص، شاخص TEPIX هم می‌گویند.

شاخص شناور آزاد

تمام سهم شرکتی که در بورس پذیرفته شده، به صورت روزانه معامله نمی‌شود. بخشی از سهم یک شرکت، در اختیار سهام‌داران عمده‌ای است که قصد فروش سهم در کوتاه مدت را ندارند. این افراد می‌خواهند در مدیریت شرکت نقش داشته باشند. به قسمت دیگری از سهم که توسط دیگر سهام‌داران خرید و فروش می‌شود، سهام شناور آزاد می‌گویند.

تصور کنید که تنها دو شرکت در شاخص بورس حضور داشته باشند. شرکت اول یک شرکت بزرگ است که ده درصد سهام شناور آزاد دارد. شرکت دوم، یک پنجم این شرکت ابعاد دارد، اما همه سهم‌هایش شناور آزاد هستند. اگر قیمت این دو شرکت تغییر کند، تاثیر شرکت اول بر شاخص بورس بیشتر خواهد بود.

سهامداران حقیقی و خرد، معمولا در بخش شناور آزاد قرار می‌گیرند. برای آن‌ها شرکتی کوچک که سهام شناور آزاد بیشتری دارد، موثرتر است تا شرکتی بزرگ که بیشتر سهم آن در اختیار عده‌ای خاص است.

به همین دلیل توجه به شاخص شناور آزاد برای حقیقی‌ها اهمیت پیدا می‌کند.

شاخص صنعت

یکی از شاخص‌هایی که در بورس به آن پرداخته می‌شود، شاخص صنعت است. این شاخص، خود از شاخص‌های کوچک‌تری ساخته می‌شود.

هر صنعت موجود در بورس، برای خود یک شاخص دارد. مثلا شاخص صنعت خودرو، شاخص صنعت بانک‌ها و شاخص صنعت کانی‌های غیرفلزی.

این شاخص‌ها ابزاری بسیار مفید در بررسی و انتخاب سهم هستند.

از یک سو، به طور معمول سرمایه‌گذاران باتجربه، تلاش می‌کنند که سهم‌هایی خوب از صنایع قوی را انتخاب کنند. بسیاری از سرمایه‌گذاران هرگز سراغ یک صنعت نمی‌روند، حتی اگر یک سهم در این صنعت وضعیت خوبی داشته باشد.

مثلا وارن بافت علاقه زیادی به بانک‌های سرمایه‌گذاری ندارد و به غیر از سالامون برادرز، چندان سراغ این صنعت نرفته است. سالامون برادرز هم به او ضربه بزرگی زد.

یک وضعیت مهم زمانی است که شاخص یک صنعت رشد کرده، اما سهم خوبی در این گروه، از شاخص صنعت جا مانده است. معمولا در ایران، سهم به دنبال صنعت حرکت می‌کند. برای همین پیدا کردن چنین سهم‌های جامانده‌ای برای سرمایه‌گذاران ارزشمند خواهد بود.

توصیه می‌شود که همواره علاوه‌بر بررسی نمودار سهم، نمودار صنعت آن را هم بررسی کنید.

شاخص 30 شرکت بزرگ و 50 شرکت فعال‌تر

در شاخص بورس تعداد بسیار زیادی شرکت حضور دارند. برخی از آن‌ها شرکت‌هایی بزرگ و برخی دیگر کوچک و متوسط هستند. برای مثال اخابر، جم، وبملت، شتران، وصندوق و خودرو شرکت‌های بزرگ به حساب می‌آیند. اما خلنت، غالبر و ومشان شرکت‌هایی کوچک هستند.

سوال اینجا است که چطور می‌توانیم بفهمیم که رشد شاخص، به خاطر رشد شرکت‌های بزرگ است یا کوچک و بازدهی سرمایه را بالا می‌برد متوسط؟ گفتیم که یک راه، توجه به شاخص هم‌وزن بجای شاخص بورس است. اما از طرف دیگر می‌توانید تغییرات 30 شرکت بزرگ بازار را در شاخصی جداگانه مشاهده کنید.

یک موضوع جالب دیگر، تاثیر شرکت‌هایی با حجم معاملات کم‌تر در شاخص کل است. ممکن است سهمی بسته باشد، یا به تعدادی بسیار اندکی معامله شود، اما بر شاخص بورس اثر بگذارد.

سرمایه‌گذاران حقیقی و فعال، معمولا به سمت سهم‌هایی بازدهی سرمایه را بالا می‌برد با نقدشوندگی و فعالیت بیشتر کشیده می‌شوند. به همین دلیل می‌شود شاخصی جدید تعریف کرد که در آن فقط شرکت‌های فعال‌تر منظور شده باشد.

آیا شاخص کل گویای همه‌چیز است؟

همان‌طور که دیدیم، در شاخص کل سهم‌های متعددی حضور دارند. عملکرد پرتفوی شما در هر روز می‌تواند بهتر، بدتر یا مشابه روند تغییرات شاخص باشد. به بیان ساده، تغییرات شاخص کل، همان چیزی نیست که شما در پرتفوی خود می‌بینید.

اگر شما روی صندوق شاخصی سرمایه‌گذاری کرده باشید، باید بازدهی صندوق معادل شاخص کل شوند. صندوق شاخصی صندوقی است که سهم‌های شاخص‌ساز را با رعایت وزن در خود دارد. در این صورت رشد شاخص بورس دقیقا در حساب سرمایه‌ای شما نیز منعکس خواهد شد.

درست است که شاخص کل و دیگر شاخص‌ها روند حرکت بازار را به شما نشان می‌دهند، اما می‌شود در بازه‌هایی که شاخص بورس روندی نزولی دارد، پرتفوی سودآوری داشت.

به بیان دیگر، بجای آن که تمام تمرکز خود را متوجه تغییرات شاخص کنید، بهتر است برای ساختن یک پرتفوی ایمن و سودآور وقت بگذارید. در این صورت حتی اگر شاخص منفی باشد هم میتوانید سود کنید.

آیا شاخص بورس دماسنج اقتصاد است؟

شاید بارها شنیده باشید که شاخص بورس دماسنج اقتصاد است. یعنی اگر شرایط اقتصادی خوب شود، شاخص هم بالا می‌رود.

این حرف به هزاران دلیل اشتباه است. یک نمونه بسیار خوب، خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق برجام است.

با این تصمیم ترامپ، قیمت ارز در ایران بالا رفت، شرکت‌ها در تامین سرمایه، تامین مواد اولیه و فروش با مشکل مواجه شدند و اقتصاد ایران با مشکلاتی جدی روبرو شد.

از آن تاریخ تا به امروز (آبان 97 تا اردیبهشت 99)، شاخص نزدیک به 800 درصد رشد داشته است. این در حالی است که از نرخ بازار آزاد از آن تاریخ، نزدیک به 300 درصد بالا رفت.

اگر شاخص را با نرخ دلار تنظیم کنیم، می‌بینیم که یک سرمایه‌گذار توانسته در بازار سهام، 125 درصد سود دلاری بگیرد. (توجه کنید که یک میلیون تومان یا 250 دلار، به 9 میلیون تومان یا 562 دلار تبدیل شده است.) اما آیا می‌شود ادعا کرد که اقتصاد ایران از سال 96 بازدهی سرمایه را بالا می‌برد تا به امروز، 125 درصد پیش‌رفت داشته؟

برای این منظور می‌توانیم آمار رشد اقتصادی در سال‌های 97 و 98 را ببینیم، یا به تغییرات نرخ بیکاری، نرخ تورم و دیگر شاخص‌های اقتصادی نگاه کنیم تا متوجه شویم رشد 125 درصدی بازار سرمایه، به معنای بهبود اوضاع اقتصادی نیست.

به زبان ریاضی، بین نمودار GDP و شاخص کل، هیچ ارتباط معناداری وجود ندارد.

شاخص تا کجا بالا می‌رود؟

سال 92، زمانی که همه از بالا رفتن نجومی شاخص حرف می‌زدند، شاخص کل نتوانست از مرز 100 هزار واحد عبور کند. 4 سال طول کشید تا بالاخره سقف 100 هزار واحد شکسته شود. در آن زمان این عدد، بی‌اندازه بزرگ و سرسام‌آور بود.

در ابتدای سال 99 صحبت از میلیونی شدن شاخص بورس است. بعید نیست که چند سال دیگر از خودمان بپرسیم که آیا شاخص، می‌تواند از میلیارد عبور کند یا نه؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.