مثال هایی از انواع واگرایی


نکته مهم : لطفا دقت کنید که بیان این مطالب برای گرفتن سیگنال فقط جنبه آموزشی دارد.

روایی سازه چیست و چگونه تعیین می شود

روایی سازه (برساخت) یکی از انواع روایی (validity) می باشد. انواع مختلف روایی عبارتند از: روایی محتوا (content validity) ، روایی صوری (face validity)، روایی ملاکی (criterion validity) ، و روایی سازه (construct validity). روایی سازه مهم ترین دغدغه های در تحقیقات کمی انجام شده توسط نرم افزارهای ایموس، لیزرل، پی ال اس، یا اس پی اس اسس است. در ادامه، به بررسی بیشتر روایی سازه و روش های تعیین آن می پردازیم. با ما همراه باشید.

روایی سازه چیست؟

روایی سازه (construct validity) نشان دهنده سطح سازگاری نتایج به دست آمده از کاربرد سنجه ها با نظریه هایی است که آزمون براساس آنها طراحی شده است؟ همچنین روایی سازه نشان می دهد آیا سنجش انجام شده تا چه حدی مفهوم را براساس تئوری های مرتبط انعکاس می دهد.

یک سازه (برساخت) محدود به یک شاخص معین یا ویژگی های مشاهده پذیر نیست، بلکه شامل گروهی از متغیرهای مرتبط است.

ارائه فرضیه هایی درباره مفاهیم مورد بررسی، تست کردن این فرضیه ها، و محاسبه همبستگی نتایج به دست آمده با اندازه گیری اولیه مراحل مهم در مطالعه روایی سازه است. ضریب همبستگی بالا نشان دهنده اعتبار سازه بالا است، و بالعکس.

مراحل تعیین روایی سازه

برای تعیین روایی سازه مراحل زیر دنبال می شوند:

1. تعیین چارچوب ئتوری مفاهیم

2. تهیه آزمونی برای اندازه گیری روایی سازه

3. بررسی روابط تجربی و عینی بین ابزارهای سنجش یک مفهوم

4. تحلیل و تفسیر شواهد تجربی بر اساس روایی سازه ابزار (پرسشنامه).

در نتیجه باید مشخص شود که آیتم ها (گویه ها)پرسشنامه تهیه شده تا چه حد بر محور یک سازه نظری گرد می آیند و با هم همبستگی (انسجام درونی) یا تفاوت دارند.

در صورت وجود رابطه بین گویه ها، آزمون مورد نظر، دارای روایی برساخت (سازه) است. در غیر اینصورت، پرسشنامه فاقد روایی سازه است.

معیارها و آزمون های تعیین روایی سازه

معمولاً، برای تعیین روایی سازه (construct validity) از آزمون های تحلیل عاملی (factor analysis) و نیز تحلیل خوشه ای (cluster analsysis) استفاده می شود.

تحلیل عاملی، با هدف کشف الگوهای ساده از روابط میان متغیرها، روشی است که با بررسی همبستگی درونی تعداد زیادی از متغیرها یا گویه ها، آنها را به شکل عاملهای محدود، خلاصه و دسته بندی می کند.

تحلیل خوشه ای، به عنوان یک نظام سازماندهی مشاهدات، فنی است که یک مجموعه از داده ها را درون دو یا چند گروه مختلف یا به صورت دقیق تر درون چند زیر مجموعه به نام خوشه ها از طریق محاسبه روابط همبستگی و واریانس طبقه بندی می کند، به طوری که داده ها در هر خوشه شباهت زیادی با همدیگر داشته، اما با خوشه های دیگر تفاوت قابل ملاحظه ای دارد .

روایی سازه (construct validity) از طريق روايي همگرا و روايي واگرا (تشخيصي) ارزيابي می شود. بدین منظور، از معیارهای پایایی مرکب (Composite Reliabilty; CR) و میزان واریانس استخراج شده (average variance extracted; AVE) استفاده می شود.

انواع روایی سازه از نظر همبستگی

هرگاه یک یا چند خصیصه از طریق دو یا چند روش اندازه گیری شوند همبستگی بین این اندازه گیری ها دو شاخص مهم اعتبار را فراهم می سازد. از این جهت، روایی سازه به دو دسته روایی همگرا و روایی واگرا (تشخیصی) تقسیم می شود.

روایی همگرا (Convergent Validity)

اگر همبستگی بین نمرات آزمون هایی که خصیصه‌ی واحدی را اندازه گیری می کند بالا باشد، پرسشنامه دارای اعتبار همگرا می باشد. وجود همبستگی واگری برای اطمینان از این که آزمون آنچه را که باید سنجیده شود می­ سنجد، ضروری است. برای روایی همگرا باید روابط زیر بر قرار باشد:

روایی واگرا (Divergent Validity)

زمانی که همبستگی بین آزمون های به کار گرفته شده برای اندازه گیری ویژگی های مورد بررسی پایین باشد، آزمون دارای اعتبار تشخیصی (discriminant) است.

که در روابط بالا تشریح اختصارات به شکل زیر است:

Maximum Shared Squared Variance (MSV)

Average Shared Squared Variance (ASV)

Average Variance Extracted (AVE)

Composite Reliability (CR)

سایر مقالات مرتبط

ترجمه فارسی به انگلیسی

ویرایش مقاله و متن انگلیسی

قیمت ویرایش مقاله، ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی، و پارافریز

ترجمه انگلیسی به فارسی: ارزان و با کیفیت

رفع سرقت ادبی (پارافریز)

Why-my-Paper-got-Rejected

این مقاله در گروه ویرایش، رفع سرقت، و ترجمه ادیت95 تهیه شده است. استفاده بدون ذکر منبع مجاز نمی باشد.

ورود به حساب کاربری

محاسبه آنلاین قیمت ترجمه

 گزارش سرقت ادبی

انتشار : چهارشنبه ۲۰/ بهمن /۱۴۰۰

گزارش سرقت ادبی

 چگونه یک پروپوزال (Proposal) بنویسیم؟

انتشار : جمعه ۲۳/ مهر /۱۴۰۰

چگونه یک پروپوزال (Proposal) بنویسیم؟

 ترجمه فارسی به انگلیسی تضمینی و ارزان

انتشار : یکشنبه ۱۱/ مهر /۱۴۰۰

ترجمه فارسی به انگلیسی تضمینی و ارزان

 ترجمه انگلیسی به فارسی ارزان و با کیفیت

انتشار : یکشنبه ۱۱/ مهر /۱۴۰۰

مفاهیم پایه ای اندیکاتورها و اوسیلاتورها

شاخص های فنی یا اندیکاتورها سیگنال های ابتکاری یا مبتنی بر الگو هستند که توسط قیمت ، حجم و / یا بهره باز اوراق بهادار یا قرارداد مورد استفاده معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را دنبال می کنند ، تولید می شود.

تحلیل تکنیکال توسط اندیکاتور ها

با تجزیه و تحلیل داده های تاریخی ، تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتور هایی برای پیش بینی حرکات قیمت در آینده استفاده می کنند. نمونه هایی از شاخص های فنی یا اندیکاتور های متداول شامل شاخص قدرت های نسبی ، شاخص های جریان پول ، استاتیک ها ، MACD و بولینگر باند است.

شاخص های فنی یا اندیکاتورها، محاسباتی ابتکاری یا ریاضی بر اساس قیمت ، حجم یا سود بازده اوراق بهادار یا قرارداد است که توسط بازرگانانی که تجزیه و تحلیل فنی را دنبال می کنند ، استفاده می شود.

تحلیل گران تکنیکال یا نمودارشناسان برای تعیین در مورد نقاط ورود و خروج معاملات به دنبال شاخص های فنی یا اندیکاتور در داده های تاریخی دارایی هستند.

چندین شاخص فنی وجود دارد که به طور کلی در دو دسته اصلی قرار می گیرند:پوشش ها و اسیلاتورها یا overlays and oscillators.

چگونه شاخص های فنی یا اندیکاتورها کار می کنند؟

تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمع آوری شده از فعالیت های تجاری ، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.

بر خلاف تحلیلگران بنیادی ، که تلاش می کنند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را بر اساس داده های مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند ، تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت ، سیگنال های تجاری و سایر ابزارهای نمودار تحلیلی تجزیه و تحلیل می کنند.

تحلیل تکنیکال را می توان در هر شاخصی با داده های معاملات تاریخی استفاده کرد.

این شامل سهام ، معاملات آتی ، کالاها ، درآمد ثابت ، ارزها و سایر اوراق بهادار است.

در این آموزش ، ما معمولاً سهام موجود در مثالهای خود را تجزیه و تحلیل می کنیم ، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع شاخه ای به کار برد.

در واقع ، تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازارهای کالاها و فارکس که معامله گران بر حرکت کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند ،کاربرد بیشتری دارد.

شاخص های فنی ، همچنین به عنوان "اندیکاتور" شناخته می شوند ،که به مبانی اساسی یک تجارت ، مانند درآمد ، درآمد یا حاشیه سود ، بر داده های معاملات تاریخی مانند قیمت ، حجم و سود باز متمرکز هستند.

شاخص های فنی یا اندیکاتورها معمولاً توسط معامله گران فعال مورد استفاده قرار می گیرد ، زیرا این شاخص ها برای تجزیه و تحلیل حرکات کوتاه مدت قیمت طراحی شده اند ، اما ممکن است سرمایه گذاران بلند مدت نیز از شاخص های فنی برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.

اندیکاتورها

انواع اندیکاتور

شاخص های فنی یا اندیکاتور ها دو نوع اساسی دارند:

Overlays: شاخص های فنی که از مقیاس مشابه قیمت ها استفاده می شوند در بالای قیمت های نمودار سهام ترسیم می شوند.

به عنوان مثال می توان به میانگین های متحرک و بولینگر باند اشاره کرد.

اسیلاتورها: شاخص های فنی که بین حداقل و حداکثر محلی در نوسان هستند ، در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم شده اند. به عنوان مثال مثال هایی از انواع واگرایی می توان به نوسان ساز استاتیک ، MACD یا RSI اشاره کرد.

معامله گران اغلب هنگام تجزیه و تحلیل اوراق بهادار ، از شاخص های فنی مختلفی استفاده می کنند.

با هزاران گزینه مختلف ، معامله گران باید شاخص هایی یا اندیکاتور هایی را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برای آنها داشته باشد و با نحوه کار آنها آشنا شوند.

معامله گران همچنین ممکن است شاخص های فنی یا اندیکاتورها را همراه با اشکال ذهنی بیشتری از تجزیه و تحلیل تکنیکال ، مانند مشاهده الگوهای نمودار ، ترکیب کنند تا ایده های تجاری خود را ارائه دهند.

شاخص های فنی یا اندیکاتورها همچنین با توجه به ماهیت کمی که دارند می توانند در سیستم های تجاری خودکار گنجانده شوند.

نمونه ای از شاخص های فنی یا اندیکاتور

نمودار زیر برخی از متداول ترین شاخص های فنی شامل میانگین های متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) و میانگین متحرک همگرایی - واگرایی (MACD) را نشان می دهد.

در این مثال ، میانگین متحرک 50 و 200 روزه در بالای قیمت ها ترسیم شده است تا نشان دهد که قیمت فعلی نسبت به میانگین های تاریخی آن در کجا ایستاده است.

میانگین متحرک 50 روزه در این مورد بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه است که نشان می دهد روند کلی مثبت بوده است.

RSI بالای نمودار قدرت روند فعلی را نشان می دهد - در این حالت 49.07 خنثی است –

و MACD زیر نمودار نحوه همگرایی یا واگرایی دو میانگین متحرک را نشان می دهد - در این مورد کمی نزولی است.

بررسی تعدادی اندیکاتور و اوسیلاتور

به‌طورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده می‌شود:

هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا هم‌زمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش می‌دهند. پس یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.

پیش‌بینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.

تایید: مهم‌ترین استفاده‌ای که از اندیکاتورها می‌شود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحلیل‌گر بر اساس داده‌های تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیش‌بینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده می‌کند.

اندیکاتورها از نظر نوع نمایش یا مدل محاسبات به 4 دسته تقسیم می‌شوند:

Trend:1 برای شناسایی روندها کاربرد دارند.
2. اسیلاتور یا نوسان‌گرنما (به انگلیسی Oscillators) ابزارهایی برای تشخیص روند جاری و محدوده بیش خرید و بیش فروش هستند. اسیلاتورها خود به دو دسته Banded و Centered تقسیم می‌شوند.
3. Volumes: برای تشخیص حجم معاملات کاربرد دارند.
4. Bill Williams: برای تشخیص جابجایی سطوح قیمتی روند مورد استفاده قرار می‌گیرند.

فصل ۱۵: واگرایی چیست؟ انواع واگرایی

اندیکاتور مکدی اندیکاتوری دنبال کننده روند و نشان دهنده مومنتوم است که برای مشخص کردن روند از دو میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۶ و ۱۲ استفاده میکند و همین طور برای نشان دادن مومنتوم از یک میانگین متحرک ساده با دوره ۹ استفاده میکند که به عنوان صادر کننده سیگنال های خرید و فروش از آن استفاده می شود. اندیکاتور مکدی به ما کمک میکند تا خلاف روند ترید نکنیم. این اندیکاتور یکی از کاراترین اندیکاتورها برای مشخص کردن جهت فعلی قیمت و توان یا ضعف قیمت در ادامه روند کنونی است.

از تایم ۲ دقیقه و ۶ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی را روی چارت توضیح می دهند.

در اندیکاتور مکدی خطوط میله ای خط مکدی یا Main گفته می شود و اختلاف میانگین متحرک ها با دوره های ۱۲ و ۲۶ است:

EMA12 - EMA26 = Main MACD

خط ساده در اندیکاتور مکدی خط سیگنال نام دارد. لازم به ذکر است که با کمک اندیکاتور مکدی می توانیم خطاها و اشتباهات خودمان را فیلتر کنیم

چگونگی استفاده از MACD

  1. برای تعیین جهت روند ( با توجه به موقعیت مکدی نسبت به خط صفر)
  2. برای صدور سیگنال های خرید و فروش
  3. برای تشخیص کم شدن قدرت روند، احتمال برگشت روند و واگرایی ها

۱ استفاده برای تعیین جهت روند Trend Determination

از تایم ۱۰ دقیقه و ۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تعیین جهت روند را روی چارت توضیح می دهند.

عبور خط مکدی از خط صفر نشانه تغییر روند است. زمانی که خط مکدی بالای خط صفر است به معنی وجود روند صعودی و زمانی که خط مکدی زیر خط صفر باشد به معنی وجود روند نزولی است. به دلیل تاخیر میانگین متحرک نسبت به قیمت، در لحظه تغییر جهت روند نمی توان از مکدی تائید گرفت. با استفاده از دو تایم فریم می توانیم روند را بهتر تشخیص دهیم. به این صورت که اگر در تایم فریم بالاتر مکدی بالای خط صفر بود ولی در تایم فریم پایینتر مکدی زیر خط صفر بود یعنی روند کلی صعودی است. ولی در تایم فریم پایینتر موقتا روند نزولی داریم و شاهد اصلاح بودیم پس احتمالا قیمت مجددا بالا خواهد رفت.

۲. برای صدور سیگنال های خرید و فروش Buy and sell Signals

از تایم ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای صدور سیگنال های خرید و فروش را روی چارت توضیح میدهند.

نکته مهم : لطفا دقت کنید که بیان این مطالب برای گرفتن سیگنال فقط جنبه آموزشی دارد.

شیب خط مکدی برای گرفتن سیگنال بسیار مهم است. یکی از نقاط ورود به معامله تقاطع خط مکدی و خط سیگنال است. زمانی که میله های تشکیل دهنده قله ارتفاع کمتری را ایجاد کردند نشانه تغییر روند است.

البته نباید فراموش کرد که استفاده صرف از اندیکاتور ها می تواند زیان ده باشد. تاخیری بودن اندیکاتور ها باعث می شود که همیشه سیگنال های آنها دیرتر صادر شود.

٣. برای تشخیص واگرایی Divergence Recognition

یکی از موارد استفاده از مکدی استفاده برای تشخیص واگرایی است. و همچنین برای تشخیص کم شدن قدرت روند و احتمال برگشت روند نیز استفاده از این اندیکاتور کاربرد دارد و مناسب است.

واگرایی چیست؟

در تحلیل تکنیکال، هرگونه تفاوت جهت حرکت بین قیمت و اندیکاتور، واگرایی نامیده می شود. در واقع زمانی که جهت حرکت اندیکاتور خلاف جهت حرکت قیمت یک کالا یا جفت ارز باشد. به اصطلاح میگویند در آن کالا یا جفت ارز واگرایی رخ داده است. واگرایی یکی از نشانه های احتمال خستگی قیمت و احتمال تغییر مسیر قیمت در جهت عکس مسیر فعلی است.

از تایم ۲۷ دقیقه و ۱۹ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی را روی چارت توضیح می دهند.

برای تشخیص واگرایی می توان از اندیکاتور RSI هم استفاده کرد.

واگرایی ها به دو دسته تقسیم می شوند:

واگرایی معمولی (RD)

واگرایی معمولی زمانی تشکیل می شود که قیمت، یک قله یا کف جدید می سازد ولی اندیکاتور قادر به ساختن قله یا کف فراتر از قله یا کف قبلی خود نیست. واگرایی معمولی خود به دو نوع تقسیم می شود:

۱٫ واگرایی معمولی مثبت :

در کف ها و زمانی که قیمت کف قبلی را رد می کند ولی اندیکاتور نمی تواند کف قبلی خود را رد کند تشکیل می شود، در این حالت احتمال تغییر جهت قیمت به سمت صعود و مثبت وجود دارد و به همین دلیل به آن +RD گفته می شود.

RD+ or Bullish Divergence

۲. واگرایی معمولی منفی:

در سقف ها و زمانی که قیمت سقف قبلی را رد می کند ولی اندیکاتور نمی تواند سقف قبلی خود را رد کند تشکیل می شود. در این حالت احتمال تغییر جهت قیمت به سمت نزول و منفی وجود دارد و به همین دلیل به آن -RD گفته می شود.

RD- or Bearish Divergence

از تایم ۳۲ دقیقه و ۶ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی معمولی را روی چارت توضیح می دهند.

واگرایی مخفی (HD)

واگرایی مخفی عملا عکس واگرایی معمولی است و زمانی تشکیل می شود که اندیکاتور از نظر ساخت کف یا سقف جدید نسبت به قیمت تقدم دارد. واگرایی مخفی خود به دو نوع تقسیم می شود:

١. واگرایی مخفی مثبت (+HD):

در کف ها و زمانی که اندیکاتور کف قبلی را رد می کند ولی قیمت کف قبلی خود را رد نمی کند تشکیل می شود.

۲. واگرایی مخفی منفی (-HD):

در سقف ها و زمانی که اندیکاتور سقف قبلی را رد میکند ولی قیمت سقف قبلی خود را رد نمیکنند تشکیل می شود.

از تایم ۴۵ دقیقه و ۴۸ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی مخفی را روی چارت توضیح می دهند.

در واگرایی مخفی قیمت به ادامه روند قبلی خود تمایل دارد ولی در واگرایی معمولی قیمت خستگی خودش را نشان میدهد. در واگرایی مخفی قیمت باید حتما با تغییر فاز تائید بدهد. این تغییر فاز به صورت تغییر ناحیه مثبت و منفی اندیکاتور مثلا مکدی است. بنابراین واگرایی مخفی تائید کننده روند خودش است. در مثال های آقای گلشاهیان از اندیکاتور مکدی استفاده شده است و بین دو قله ای که از آنها برای تشخیص واگرایی مخفی استفاده شده است. قله یا قله هایی در ناحیه ی مخالف مکدی وجود دارد. در +HD قله های مکدی در ناحیه منفی هستند و در -HD قله های مکدی در ناحیه مثبت هستند. مکدی قابلیت تبدیل به اسیلاتور را هم دارد یعنی می توانیم حد بالا و پایین برایش تعریف کنیم.

یکی از هدف های تریدرها استفاده از چارت بدون اندیکاتورهاست که این امر فقط با تمرین و تکرار زیاد قابل دستیابی است.

ترکیب واگرایی و تحلیل تکنیکال

از تایم ۵۵ دقیقه و ۳۹ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان ترکیب واگرایی و تحلیل تکنیکال را روی چارت توضیح میدهند.

لازم به یادآوری است که نمی توان از واگرایی ها به تنهایی برای گرفتن پوزیشن استفاده کرد بلکه یکی از تائیدها می باشد. و در صورت رخ دادن سایر تائیدها مثلا شکستن خط روند و کندل فرمیشن می توان اطمینان بیشتری پیدا کرد. از واگرایی ها می توان به همراه تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند به صورت ترکیبی استفاده کرد.

در واگرایی معمولی حتما باید قله های مکدی پشت سر هم باشند. اگر قیمت نزدیک خط روند باشد و واگرایی معمولی در مکدی در حال شکل گرفتن بود نباید در جهت روند پوزیشن گیری کرد. و باید منتظر ماند و در صورتی که خط روند شکسته شد و واگرایی معمولی تکمیل شد. و کندل فرمیشن هم تائید داد می توان وارد پوزیشن عکس روند قبلی شد که تغییر فاز مکدی تائیدی بر درستی پوزیشن ما خواهد بود.

وقوع واگرایی ها در زون های همپوشانی فیبوناچی بسیار مهم است. کم شدن مومنتوم تائید دیگری بر درستی واگرایی است. برای تشخیص واگرایی می توان از شکست روند تایم فریم پایینتر هم کمک گرفت. نباید فراموش کرد تا زمانی که شکست روند تائید نشده است گرفتن پوزیشن خلاف روند ریسک بالایی دارد. حتما ابتدا باید با تحلیل تکنیکال نقاط و زون های مهم را تشخیص داد سپس واگرایی را زیر نظر قرار داد در غیر اینصورت واگرایی گول زننده خواهد بود.

در فصل بعدی یکی از معروفترین آندیکاتورها یعنی فصل ۱۶: RSI آموزش داده خواهد شد

اسیلاتور چیست | انواع اسیلاتورها را بشناسید

اسیلاتور با به انگلیسی oscillator، نوعی اندیکاتور است که می تواند به معامله گران در تعیین شرایط خرید بیش از حد overbought یا فروش بیش از حد oversold در بازارهای متغیر (غیر از ترند) کمک کند. میانگین های متحرک (MA) و ترندها در شناسایی مسیر ابزار مانند سهام بسیار مهم هستند. هنگامی که نمودارها ترند مشخصی در هر دو جهت نشان ندهند، یک تکنسین به اسیلاتور اعتماد خواهد کرد. در این جریان، اسیلاتورها زمانی بیشترین سود را می برند که سهام یک شرکت در یک الگوی معاملات افقی یا به پهلو باشد؛ یا نتوانسته روند مشخصی را در بازار متلاطم ایجاد کند.

اسیلاتور، oscillator

انواع اسیلاتور کدامند؟

اسیلاتور متداول ترین نوع اندیکاتور فنی هستند. آنها با تغییر مقدار در طول زمان و محدود شدن در محدوده، در بالا و پایین خط مرکزی یا بین سطوح تعیین شده در نوسان هستند. به عنوان مثال، یک اسیلاتور ممکن است کم 0 و 100 بالا باشد که صفر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد و 100 نشان دهنده شرایط خرید بیش از حد است.

1.اسیلاتورهای مرکزی یا Centered Oscillators

این نوع اسیلاتور به سمت بالا و پایین یک خط مرکزی یا یک نقطه تمایل به نوسان دارند. این شاخص ها در شناخت قدرت و ضعف یا جهت یک امنیت مفید هستند. هنگامی که اسیلاتور مرکزی در بالای خط مرکزی خود معامله می کند، حرکت مثبت است؛ یعنی صعودی است. اگر منفی باشد، یعنی وقتی اسیلاتور مرکزی در زیر خط مرکز معامله می کند، نزولی است.

2.اسیلاتورهای نواری یا Banded oscillators

این اسیلاتور در بالا و پایین دو باند نوسان دارند که بیانگر سطح شدید قیمت هستند. باند پایین نشان دهنده بیش از حد فروخته شده و باند بالا بیش از حد خرید را نشان می دهد. این باندهای تنظیم شده بر اساس نوسان ساز ساخته شده اند و به کاربران کمک می کنند تا شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد را به راحتی تفسیر کنند. چرا که این موارد از امنیت به امنیت تغییر می کنند.

3.اسیلاتور بدون محدودیت Non-bounded

این اندیکاتور اسیلاتور کمتر رایج است، اما هنوز هم سیگنال های خرید و فروش را ارائه می دهند. همچنین، آنها در نشان دادن قدرت یا ضعف ترند کمک می کنند. این اندیکاتور از بسیاری جهات سیگنال ها را بدون استفاده از یک محدوده تعیین شده تولید می کنند.

مفهوم اسیلاتور

مفهوم شاخص مقاومت نسبی (RSI) در oscillator

شاخص مقاومت نسبی (RSI) یک اسیلاتور محبوب است که میزان تغییرات اخیر قیمت را برای تعیین شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در یک ابزار اندازه گیری می کند. در مثال زیر، می توانید محدوده پایین شاخص مقاومت نسبی (RSI) Microsoft Corporation (MSFT) 30 و دامنه بالایی 70 را ببینید. دامنه متوسط 50 است.

اتفاق نظر تحلیلگران فنی در مورد فروش بیش از حد RSI در 30 سطح و خرید بیش از حد در سطح 70 است. این دو سطوح در هسته تنظیم نشده اند، بلکه اصولا از آنها برای اندازه گیری سطح خرید/فروش بیش از حد استفاده می شود. برخی از چارت ها از اعداد 20 و 80 به عنوان مرز کاهش و افزایش استفاده می کنند. برای تعداد معدودی از تکنسین ها، ممکن است این اعداد بیش از اندازه امنیت داشته باشد و باعث شود تاجر به خرید نرسد و سود سرمایه را از دست بدهد. علاوه بر این، اگر معامله گران از 80 نمره بالا استفاده کنند، ممکن است نقطه واقعی فروش را در سمت خرید بیش از حد از دست بدهند.

پیکان ها در نقاط ورودی نشان داده می شوند که در آن RSI از 30 سطوح باز می گردد. با ایجاد کانالی به شکل افقی بین سطح قیمت 66 و 72 دلاری، الگوی معاملات افقی مشخص می شود. توجه داشته باشید، شاخص مقاومت نسبی تمایل بیشتری دارد که بیش از 50 باقی بماند، در حالی که قیمت درون کانال افقی می باشد. در اینجا این شاخص تا حدودی موقعیت خرید بیش از حد را ایجاد کرده است؛ اما هیچ فشاری روی فروش نمایان نیست. تعداد زیادی از سرمایه گذاران باور دارند، می توان مایکروسافت را در هر سطحی خرید زیرا آن را برای مدت بسیار زیادی در سبد سهام خود نگه می دارند و دیگر نگرانی بابت تجارت کوتاه مدت نخواهند داشت.

شاخص مقاومت نسبی (RSI)

معنای overbought و oversold در شاخص اسیلاتور

بیشتر اسیلاتورها از جمله RSI با مناطقی به اصطلاح overbought و oversold رو به رو است. بازار در overbought بیش از حد خریداری کرده را نشان می دهد. برعکس، یک بازار زمانی oversold می شود که فروشندگان قیمت را کاهش داده اند. یک روش معمول برای مشاهده اسیلاتورها و منطقه بیش از حد خرید و فروش بیش از حد آنها، تصور کردن آنها به عنوان سیگنالی برای تجارت در جهت دیگر است. همانطور که از نامش پیداست، وقتی بازار بیش از حد خرید می کند، از خرید بیش از حد انتظار می رود که قیمت اصلاح یا کاهش یابد. در طرف دیگر، فروش بیش از حد فروش نیز افزایش احتمالی قیمت ها را نشان می دهد.

واگرایی یا Divergence

واگرایی یا به انگلیسی Divergence زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی در جهت مخالف اندیکاتور فنی مانند یک نوسان ساز حرکت کرده یا بر خلاف داده های دیگر حرکت کند. در برخی موارد واگرایی زنگ خطری اعلام می کند که ترند قیمت کنونی ممکن است در حال تضعیف باشد و در بعضی موارد نیز منجر به تغییر قیمت می شود. شایان ذکر است که واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت به این گونه است که حرکت به سمت بالا در قیمت دارایی ممکن است. این در حالی است که، واگرایی منفی نشانه هایی از حرکت به سمت پایین دارایی را ارائه می نماید.

تفکر واگرا چیست؟ افراد خلاق چطور فکر می کنند؟

تفکر واگرا یکی از انواع نگرش‌ها به مسائل است. بسیاری از روان‌شناسان معتقدند تفکر واگرا از مثال هایی از انواع واگرایی مثال هایی از انواع واگرایی مهم‌ترین ابعاد تفکر خلاقیت است. حتی بعضی از روان‌شناسان پا را از این تعریف فراتر می‌گذارند و تفکر واگرا را مساوی با تفکر خلاق می‌دانند. اما تفکر واگرا چیست؟ ما در این مقاله زیروبم تفکر واگرا را بررسی کرده‌ایم. با ما در ذهن همراه باشید.

تفکر واگرا و خلاقیت

قبل از طرح هر مساله‌ای باید به این سوال جواب بدهیم که اصلا تفکر واگرا چیست؟

تفکر واگرا به نوعی از نگرش اطلاق می‌شود که در آن افراد به جای فکر به چارچوب های مرسوم و نظم‌های همیشگی، دوست دارند جور متفاوتی به مسائل نگاه کنند. افرادی که تفکر واگرا دارند برای حل مسائل به روش‌های موسوم اکتفا نمی‌کنند و روش‌هایی را امتحان می‌کنند که عمدتا جدید و خلاقانه به حساب می‌آیند. اصلا به همین دلیل است که نام این تفکر، واگرا است.

بسیاری از روان شناسان عقیده دارند تفکر واگرا مهم‌ترین رکن تفکر خلاق است. اگر می‌خواهید فردی خلاق محسوب شوید، باید واگرا فکر کنید. یعنی باید به دنبال شکستن چارچوب‌ها و درهم ریختن قواعد معمول باشید. به‌این صورت می‌توانید قدمی مهم به سمت خلاقیت بردارید.

لازمه داشتن تفکر واگرا، نپذیرفتن قالب‌های فکری همسان است. معمولا افرادی که واگرا فکر می‌کنند به استفاده از تجربیات مشابه علاقه‌ای ندارند. آنها اصولا دوست دارند تجربیات جدید را کشف و آزمایش کنند.

به همین دلیل، معمولا تفکر واگرا منجر به خلق راه‌های جدید و بدیع می‌شود. معمولا افرادی که واگرا فکر می‌کنند، افراد خلاقی محسوب می‌شوند.

تفکر واگرا و خلاقیت

تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا

در نقطه مقابل تفکر واگرا، تفکر همگرا وجود دارد. این تفکر برخلاف تفکر واگرا بر استفاده از تجربیات پیشنیان، پیروی از اصول و مفاهیم سنتی و حرکت در چارچوب قواعد و هنجارها تاکید می‌کند. برخلف تفکر واگرا که مشخصه اصلی افراد خلاق محسوب می‌شود، تفکر همگرا ویژگی اصلی افراد منطقی است.

معمولا کسانی که تفکر خطی و اصول منطقی را دنبال می‌کنند، به صورت همگرا فکر می‌کنند. آنها به دنبال پیدا کردن جواب‌های متعدد برای یک سوال نیستند. بلکه ترجیح می‌دهند از اصولی پیروی کنند که از قبل آزمایش شده است و صحت و اعتبار آنها از قبل تایید شده است.

اصولا افراد با تفکر همگرا، برخلاف کسانی که تفکر واگرا دارند، افرادی قاعده‌مند، دقیق، منظم و محافظه‌کار شناخته می‌شوند. درصورتیکه افراد با تفکر واگرا، افرادی نامنظم، هنجارشکن، خلاق و متفاوت شناخته می‌شوند.

این افراد شخصیت‌های برونگرایی دارند و درمقابل اتفاقات متفاوت از خود انعطاف نشان می‌دهند. می‌توانید برای مطالعه نکات تفاوت تفکر واگرا و تفکر همگرا این مقاله ما را مطالعه کنید. اما در ادامه به صورت مفصل به ویژگی‌های شخصیتی افرادی که تفکر واگرا دارند خواهیم پرداخت.

تفکر واگرا و تفکر همگرا

ویژگی‌ها

کسانی که تفکر واگرا دارند، از چند مشخصه اصلی برخوردارند. مشخصه این افراد به صورت زیر تعریف می‌شود:

برونگرایی

یکی از جالب‌ترین ویژگی‌های افرادی که تفکر واگرا دارند برونگرایی آنهاست. این افراد معمولا بسیار اجتماعی، خونگرم و خوش اخلاق هستند. آنها معمولا به فعالیت در قالب گروه علاقه دارند. مشارکت گروهی و همکاری این افراد با گروه، در وضعیت ایده‌آلی قرار دارد و معمولا جزو افراد موثر در گروه به‌حساب می‌آیند.

آنها مثبت‌نگر هستند و به نسبت افراد با تفکر همگرا، خوش‌برخوردتر و باانرژیترند. همین مشخصه تاثیر زیادی در خلاقیت این دسته از افراد دارد.

کنجکاوی

یکی دیگر از مشخصه‌های افراد با تفکر خلاق، کنجکاوی آنهاست. آنها علاقه دارند از هرموضوعی سر دربیاورند. میل و عطش آنها به کسب دانش و مهارت‌های جدید تمام نشدنی است. همین ولع آنها نسبت به یادگیری دانش و مهارت جدید باعث می‌شود علاقه داشته باشند راه‌های مختلف و غیرمتعارف را برای حل مسائل مختلف امتحان کنند.

ذهن پیچیده و سیال

افرادی که تفکر واگرا دارند از ذهن پیچیده و سیالی برخوردارند. آنها به سادگی می‌توانند بین مسائل مختلف پل بزنند و مسائل مختلف را باهم ترکیب کنند. قدرت تحلیلی آنها در رویارویی با مسائل بسیار زیاد است و ذهن‌شان در آنالیز و ترکیب پدیده‌ها باهم از توانایی خاصی برخوردار است.

ذهن آنها می‌تواند بین بی‌ربط‌ترین مسائل هم ارتباط منطقی برقرار کند و به همین دلیل است که در پیداکردن راه‌حل‌های نو و بدیع یک استاد تمام عیار به‌حساب می‌آیند.

تفکر همگرا

انعطاف‌پذیری

مهم‌ترین ویژگی افرادی که به صورت واگرا فکر می‌کنند، انعطاف‌پذیری آنها است. آنها به سادگی می‌توانند با موقعیت‌ها و چالش‌های جدید روبه‌رو شوند. برای این دسته از افراد، هیچ بحرانی وجود ندارد. بلکه هر موقعیت و تغییر جدید، یک چالش جذاب است و به سادگی می‌توان با آن روبه‌رو شد.

آنها از تغییرات نمی‌ترسند و از آنها فرار نمی‌کنند. بلکه آغوش‌شان برای رویارویی با تغییرات جدید باز است و با روی خوش از آن استقبال می‌کنند. اگر با عوض شدن برنامه کاری و تغییر موقعیت، عصبانی نمی‌شوید یا ذهن‌تان بهم نمی‌ریزد، احتمالا یک فرد با تفکر واگرای قوی هستید یا پتانسیل تبدیل شدن به چنین شخصیتی در شما وجود دارد.

تفکر واگرا در چه موقعیت‌هایی به کمک‌مان می‌آید؟

واقعیت این است که استفاده مطلق از تفکر واگرا، همیشه خوب نیست. ما نیاز داریم که برای پیدا کردن صحیح‌ترین انتخاب‌ها در زندگی‌مان از ترکیب این تفکر و تفکر همگرا استفاده کنیم. اما تفکر واگرا به چه کارمان می‌آید؟

همانطور که قبلا هم گفتیم، این تفکر مهم‌ترین وجه اثرگذار بر خلاقیت است و وقتی قرار است دست به کارهایی بزنیم که به خلاقیت زیادی نیاز دارند، کمک بزرگی برای ما خواهد بود. از طرفی در تصمیم‌گیری نهایی و انتخاب میان گزینه‌ها، به تفکر همگرا نیاز داریم.

[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]

ما باید بتوانیم درنهایت بین گزینه‌های موجود یک گزینه را انتخاب کنیم و به تصمیم درست برسیم. در این مواقع است که تفکر همگرا با چاشنی منطق به مهم‌ترین نیاز ما تبدیل می‌شود.

تفکر واگرا

کشف پدیده‌ها

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که نیاز ما به تفکر واگرا را افزایش می‌دهد، زمانی است که مغزمان به آنالیز، تحلیل و کشف پدیده‌ها نیاز دارد. وقتی می‌خواهیم به دلایل موجود برای یک مساله فکر کنیم، مثال هایی از انواع واگرایی به تفکر واگرا نیاز داریم تا مغزمان توان ترکیب و تحلیل مسائل را به‌دست بیاورد.

با استفاده از تفکر واگرا می‌توانیم مسائل زیادی را تحلیل کنیم و بین متغیرهای مختلف، پیوند برقرار کنیم تا به درک ۳۶۰ درجه‌ای از پدیده‌ها برسیم.

درک صحیح موقعیت‌ها

یکی دیگر از فواید این تفکر درک صحیح موقعیت است. وقتی مغزمان توان کسب اطلاعات دقیق از علل پدیده‌ها را پیدا کرد، می‌تواند متغیرهای زیادی را بررسی کند و در چالش‌های گوناگون به صحیح‌ترین درک ممکن برسد.

شاید از نظر افرادی که منطقی فکر می‌کنند، تفکر افراد خلاق کمی عجیب به‌نظر برسد؛ اما معمولا این دسته از افراد به درک درستی می‌رسند.

پیدا کردن راه‌حل

پیدا کردن راه‌حل‌های نو و بدیع از دیگر فواید داشتن تفکر واگرا است. افراد خلاق می‌توانند با صرف این تفکر در تحلیل مسائل و پیوند دادن متغیرها به یکدیگر، معمولا راه‌حل‌هایی پیدا کنند که نو و بدیع هستند.

شاید درصدی از خطا همیشه همراه کسانی که به صورت واگرا فکر می‌کنند وجود داشته باشد؛ اما معمولا راه‌حل‌های آنها نو و بدیع و درصورت درستی، به بهترین شکل ممکن عمل می‌کند. آنها هیچ‌وقت تسلیم نمی‌شوند و سعی می‌کنند به بهترین شکل ممکن از پس حل مسائل بربیایند.

[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]

تفکر واگرا و حل مساله

اختراع و نوآوری

معمولا مخترعان از افراد خلاق هستند و این تفکر مهم‌ترین رکن خلاقیت به‌حساب می‌آید. کسانیکه به صورت واگرا فکر می‌کنند از ایده‌های نو و بدیع استقبال می‌کنند و از واکنش غیرمتعارف دیگران به راه‌حل‌هایشان نمی‌ترسند. آنها از تمسخر یا مخالفت سایرین نسبت به راه‌حل‌هایشان ابایی ندارند و به درستی کارشان ایمان دارند.

چگونه تفکر واگرا را در خودمان تقویت کنیم؟

داشتن تفکر واگرا در بسیاری از موارد به کمک ما می‌آید. بنابراین تقویت توان تفکر واگرا اهمیت زیادی دارد. با استفاده از دستورالعمل‌های زیر می‌توانید این تفکر را در خودتان تقویت کنید:

  • ایده‌پردازی کنید و ایده‌هایتان را روی کاغذ بنویسید. یادتان باشد هرایده‌ای ارزش فکر کردن و پرداخته شدن دارد.
  • در تحلیل مسائل و موضوعات مختلف، همه جوانب را درنظر بگیرید و مثال هایی از انواع واگرایی فقط به یک وجه ماجرا نگاه نکنید. تفکر تک بعدی شما را از واگرایی دور خواهد کرد.
  • آغوشتان را برای مواجهه با تغییرات باز کنید. به تغییرات به چشم چالش‌های جذابی نگاه کنید که می‌توانند تجربیات ارزشمندی را برایتان به همراه داشته باشند.
  • دایره معاشرت‌تان را وسیع کنید. هم‌نشینی با افراد و کارکردن در گروه به معنای کسب تجربه‌های جدید و استفاده از تجربیات دیگران است. چه چیزی در داشتن تفکر واگرا از این مساله کارامدتر است؟
  • کسب مهارت و دانش را فراموش نکنید. هرچقدر که مهارت‌های بیشتری داشته باشید، توان تفکرتان به طرز موثری افزایش خواهد یافت. هر دانش جدید، مانند پنجره‌ای جدید رو به دنیا است و افق دید شما را گسترش خواهد داد.
  • از هر فعالیتی که ذهن‌تان را تقویت می‌کند استقبال کنید. از بازی‌های فکری تا خواندن کتاب و انجام تمرین‌های تقویت ذهن. همیشه به دنبال ورزش دادن مغز و توان ذهنی‌تان باشید.

[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]

[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.