نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که به منظور به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد بدست آمده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره قابل استفاده می اشد. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند.
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی بیانگر چه چیزی است ؟
سرمایه گذاران و تحلیلگران برای ارزیابی سلامت مالی شرکت ها از طریق بررسی صورت های مالی گذشته و فعلی شرکت نسبت های مالی استفاده می کنند. داده های تقریبی می توانند عملکرد شرکت را در طول زمان نشان دهند. هم چنین می توان از آنها برای تخمین عملکرد آینده شرکت استفاده کرد. این داده ها همچنین قادر خواهند بود وضعیت مالی یک شرکت را با میانگین بازدهی صنعت مقایسه کرده و همزمان با عملکرد سایر شرکت های حاضر درآن صنعت مقایسه نمایند.
نسبت های مالی معیاری به منظور مقایسه ی شرکت ها هستند. به وسیله ی نسبت های مالی می توان سهام هر صنعت را مورد ارزیابی قرار داد. به همین ترتیب می توانند عملکرد فعلی و گذشته ی آن را مورد مقایسه قرار دهند. به طور کلی، نسبت های مالی معمولا به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، بلکه در ترکیب با سایر نسبت ها استفاده می شوند.
نسبتهای نقدینگی
نسبت نقدینگی را به این صورت بیان کرد: نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در برابر پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند تعریف کرد.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری.
نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نخواهند شد.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
نسبتهای اهرمی
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را محاسبه میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی به منظور ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت ها استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر باشد:
نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از روش ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این دسته از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
نسبتهای سودآوری
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد در جهت عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میباشد:
بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان می دهد که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام: یکی از راه ها برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی کرده و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی می کند و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی بیانگر این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت بیانگر این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
نسبت ارزش دفتری (P/B): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام بخش شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی:
شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی:
شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
آشنایی با نسبت های مالی مهم حسابداری
یکی از عوامل مهم موفقیت حسابداران در کارشان، تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و ارائه گزارش های تخصصی به مدیران است تا مدیران و صاحبان سهام بتوانند بر اساس این آمار و اطلاعات و تحلیل ها تصمیم گیری درستی داشته باشند به نحوی که نتایج مطلوبتری به دست آورند.
در واقع حسابداران با تحلیل دقیق صورت های مالی یعنی صورتحساب عملکرد، سود و زیان و ترازنامه، نقش بسیار مهمی در پیشرفت موسسات و شرکتهای محل فعالیت خود ایفا خواهند کرد.
در ادامه چند مورد از مهم ترین نسبت های مالی که در شرکت ها و موسسات بازرگانی تهیه می نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی شود را مختصرا مورد بررسی قرار می دهیم.
نسبت های مالی صورت حساب عملکرد و سود و زیان
نسبت برگشت از فروش به فروش غیرخالص
برای محقق شدن امر فروش کالا، هزینه های مختلفی وجود دارد. این هزینه ها شامل صرف وقت، هزینه تبلیغات، هزینه حمل کالا و برخی هزینه های اداری و تشکیلاتی است. پس برگشت از فروش یعنی انجام این هزینه ها بدون انجام فروش و به دست آمدن سود.
نسبت برگشت از فروش و تخفیفات به فروش غیرخالص=برگشت از فروش و تخفیفات/فروش غیرخالص *۱۰۰
کوچک بودن این نسبت در مقایسه با نسبت شاخص و عرف محیط اقتصادی، مطلوب و نشانه ای از کارآیی مدیران فروش مجموعه است. این نسبت به صورت درصد بیان می شود.
نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش خالص
این نسبت هم به صورت درصد بیان می شود. هرچه فاصله بهای تمام شده کالای فروش رفته و فروش خالص بیشتر باشد سود حاصل از فروش کالا بیشتر و این نسبت کوچکتر است.
نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش رفته خالص= قیمت تمام شده کالای فروش رفته/فروش خالص*۱۰۰
در شرکتها و موسسات بازرگانی تلاش می شود این نسبت به کوچکترین حد ممکن برسد.
نسبت سود ناویژه به فروش خالص
حاصل تفریق قیمت تمام شده کالای فروش رفته از فروش خالص، سود ناویژه موسسات تجاری است.
سود ناویژه= قیمت تمام شده کالای فروش رفته – فروش خالص
پس اگر نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش خالص از ۱۰۰درصد کم کنیم نسبت سود ناویژه به فروش خالص به دست می آید.
نسبت سود ناویژه به فروش خالص= ۱۰۰% – قیمت تمام شده کالای فروش رفته/فروش خالص
در صورت در اختیار داشتن سود ناویژه و فروش خالص هم نسبت موردنظر به نحو زیر قابل محاسبه است:
نسبت سود ناویژه به فروش خالص=سود ناویژه /فروش خالص*۱۰۰
بزرگتر بودن این نسبت مطلوب نظر مدیران و صاحبان شرکتهاست.
نسبت سود ویژه دوره مالی به فروش خالص
بزرگی این نسبت که به درصد بیان می شود، نشانه کارآیی و لیاقت مدیران موسسه و نیز کارآیی بخش فروش و بازرگانی موسسه تلقی می شود.
نسبت سود ویژه به فروش خالص=سود ویژه/فروش خالص *۱۰۰
نسبت برگشت از خرید به خرید غیرخالص
نسبت برگشت از خرید و تخفیفات به خرید غیرخالص=برگشت از خرید و تخفیفات/خرید غیرخالص*۱۰۰
بزرگ بودن این نسبت مطلوب نیست، چرا که نشان دهنده آن است که هزینه های صرف شده برای امر خرید کالا، نتیجه مطلوب که همان خرید و پس از آن فروش کالا و کسب سود است را به همراه نداشته است.
نسبت هزینه حمل کالای خریداری شده به خرید غیرخالص
نسبت هزینه های حمل کالای خریداری شده به خرید غیرخالص= هزینه حمل کالای خریداری شده/ خرید غیرخالص*۱۰۰
عموما هزینه حمل کالای خریداری شده، یکی از اقلام مهم در قیمت تمام شده خرید است. پس موسسات بازرگانی تا جایی که ممکن باشد سعی در کاهش این هزینه خواهند داشت و هرچه کوچکتر بودن این نسبت بنابر شرایط، مطلوبتر خواهد بود.
نسبت های مالی صورتحساب ترازنامه:
نسبتهای جاری
نسبت جاری= دارایی های جاری/بدهی های جاری
بدهی های جاری از محل تبدیل به نقد دارایی های جاری پرداخت می شوند و چون کلیه دارایی های جاری به یکباره امکان نقد شدن پیدا نمی کنند؛ بنابراین این نسبت باید مساوی ۲ یا بزرگتر از آن باشد تا موسسات و شرکتها برای پرداخت تعهدات خود دچار مشکل نشوند.
سرمایه جاری
سرمایه جاری= دارایی های جاری – بدهی های جاری
مانده سرمایه جاری هر موسسه باید به میزانی باشد که در صورت پرداخت کلیه بدهی ها با میزان نقدینگی باقی مانده بتوان موسسه را برای مدت معقولی اداره نمود.
نسبت آنی
نسبت آنی= صندوق+بانک+خالص بدهکاران/بدهی های جاری
انجمن های حرفه ای حسابداران عقیده دارند که اگر نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی چنانچه این نسبت از عدد یک کمتر باشد، خطر عدم توانایی پرداخت سریع بدهی ها در صورت عدم تحمل زیان تبدیل به نقد عجولانه سایر دارایی ها، حیثیت تجاری موسسه را تهدید می کند.
نسبت ثابت
نسبت ثابت=دارایی ثابت/بدهی های طویل المده
دارایی های ثابت، در واقع تضمین پرداخت بدهی های طویل المدت هستند. این نسبت چنانچه عدد ۲ یا بیشتر باشد نشان دهنده آن است که شرکت موقع پرداخت بدهی های طویل المدت با مشکل مواجه نمی شود.
نسبت سود ویژه به جمع دارایی
نسبت سود ویژه به جمع دارایی ها=سود ویژه/(جمع دارایی های پایان سال+جمع دارایی های ابتدای سال/۲) *۱۰۰
این نسبت از تقسیم سود ویژه به متوسط جمع دارایی های موسسه طی سال بدست می آید.
در پایان باید گفت، نتیجه گیری و اظهارنظر نهایی در این مقوله، تا حد زیادی به تجربه، دانش و آگاهی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کارشناس امور مالی حسابداری وابسته است و لزوما نتیجه مشخص و یکسانی وجود نخواهد داشت. چون کارشناسان مختلف از تجربیات مختلف و سطح دانش متفاوت برخوردارند. برای هر حسابداری که علاقمند به پیشرفت در کار است بالابردن آگاهی، افزایش قدرت تجزیه و تحلیل و تسلط به انواع اطلاعات مالی بسیار ضروری به نظر می رسد.
محاسبه سرمایه در گردش
سرمایه در گردش خالص
سرمایه در گردش (Working capital) در مدیریت بنگاه اقتصادی و سرمایه گذاری از شاخص های اصلی است.دارایی های شرکت شامل دو بخش است : دارایی های جاری و دارایی های غیر جاری. به دارایی های جاری شرکت سرمایه در گردش نیز گفته می شود. اما اصطلاح سرمایه در گردش عموما به تفاوت دارایی های جاری و بدهی های جاری اشاره دارد که با کسر کردن بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری محاسبه میشود وبیانگر سرمایه مورد نیاز برای تداوم فعالیت عملیاتی واحد تولیدی یا شرکت است که با در نظر گرفتن عواملی مانند برنامه تولید و شاخص های اقتصادی نظیر تورم و . در داراییهای جاری یک شرکت سرمایهگذاری میشود. فعالیت تجاری شرکت ها با توجه به حوزه فعالیت و بازار و مشتریان متفاوت است. این تفاوت به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله :
- سطح تولید (مقدار تولید در دوره)
- زنجیره تامین مواد اولیه (نقد- اعتباری)
- مدت زمان عملیات تولید
- شیوه فروش به مشتریان (نقد – اعتباری)
- دوره وصول مطالبات و ساختار آن
- ریسک پذیری شرکت (نگهداری وجه نقد به منظور بالا بردن انعطاف پذیری)
مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، بهنحوی که داراییهای سهامداران در طول زمان همواره افزایش یابدو بازده دارایی ها (ROA) حداکثر شود. شرکتها میتوانند با بهکارگیری استراتژیهای گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و این استراتژیها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص میکند. استراتژی های مانند جسورانه و محافظه کارانه در اقلام دو طرف ترازنامه مفهوم خاص خود را دارند.
محاسبه سرمایه در گردش لازم :
دو رویکرد اساسی برای تخمین سرمایه در گردش لازم وجود دارد که تفاوت های با یکدیگر دارند. این دو روش عبارتند از :
- بررسی چرخه تولید و فروش شرکت و وصول مطالبات و تخمین سرمایه مورد نیاز بر حسب کسری از کل هزینه های تولید دوره
- پیش بینی جریان های نقدی شرکت
چرخه تولید و فروش شرکت :
سرمایه در گردش از اقلام ذیل تشکیل شده است:
- وجه نقد
- موجودی مواد اولیه و کالا (ساخته شده و در حال ساخت)
- هزینه دوره (سربار ساخت -حقوق و دستمزد –سوخت و انرژی- هزینه های فروش)
- حساب های دریافتنی
- حساب های پرداختنی
وجه نقد : وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت با استراتژی های مدریت ارتباط مستقیم دارد. نگهداری وجه نقد به منظور کاهش ریسک شرکت در تامین به موقع مواد اولیه و پرداخت ها صورت می گیرد. هر چه درجه ریسک پذیری کمتر باشد وجه نقد نکهداری شده بیشتر و در نتیجه انعطاف شرکت در مواجه با شرایط پیش بینی نشده بالاتر می رود. همچنین شرایط بیرونی نیز عامل مهمی در تععین این مقدار است. به طور مثال در شرایط تورمی و بی ثباتی اقتصادی تمایل فروشندگان مواد اولیه به فروش به صورت اعتباری کاهش و از طرفی شرکت به منظور حفظ بازار خود مجبور است بخش بزرگتری از حجم فروش خود را به صورت اعتباری در اختیار خریداران قرار دهد. به موارد فوق مشکلات در وصول مطالبات را نیز اضافه کنید تا به اهمیت مدیریت سرمایه در گردش و نگهداری وجه نقد پی ببرید.
موجود مواد اولیه و کالا : فعالیت عملیاتی و زنجیره تامین مواد اولیه به عنوان بخش مهمی از فعالیت شرکت مشخص می کند که نیاز شرکت به مواد اولیه چه مقدار است. همچنین فرآیند تولید و فروش (مدت زمانی که از خرید مواد اولیه تا زمان تبدیل به کالا و فروش آن) از عواملی هستند که نیاز به سرمایه در گردش در این بخش را تعیین می کنند.
به طور مثال ممکن است که مواد اولیه وارداتی باشد و سفارش کمتر از یک حجم معیین مقدور یا به صرفه نباشد.
هزینه های دوره :
هزینه های دوره یا بهره برداری در هر دوره تولید علاوه بر مواد اولیه شامل : حقوق و دستمزد مستقیم – دستمزد غیر مستقیم –هزینه های اداری- سوخت و انرژی و هزینه های فروش می شود. تامین هزینه های فوق شرط تداوم فعالیت شرکت یا واحد تولیدی است و از این باید در محاسبه سرمایه در گردش لحاظ گردد.
حساب های دریافتنی : فروش شرکت شامل دو بخش است. نقد و اعتباری. به طوری طبیعی هر بنگاه اقتصادی تمایل دارد تا تمامی فروش خود را به صورت نقد انجام دهد اما اغلب به دلیل شرایط مختلف این امر غیر ممکن است. از دلایل عمده فروش اعتباری مشکلات اقتصادی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی و کمبود سرمایه مشتریان، رقابت میان عرضه کنندگان با ارایه شرایط بهتر فروش به مشتریان (اعتباری) و کسب بزرگتر از بازار محصول است. همچنین کیفیت فروش اعتباری نیز عامل مهمی است باید به آن توجه کرد. مدت زمان وصول مطالبات و اعتباری مشتریان در عمل به تعهدات از جمله این عوامل اند.
حساب های پرداختنی : به صورت پیش فرض شرکت تمامی نیاز خود را به صورت نقد تهیه می کند اما در واقعیت قسمتی بزرگی از نیازهایش با اعتباری که نزد تهیه کنندگان مواد اولیه دارد مرتفع می کند. هر چه اعتبار شرکت بیشتر و رقابت تامین کنندگان بالاتر باشد سهم تامین اعتباری نیز بیشتر می شود و بلعکس. در محاسبه سرمایه در گردش با افزایش حساب های پرداختنی نیاز به وجه نقد و تزریق سرمایه در بخش سرمایه در گردش کاهش می یابد.
محاسبه سرمایه در گردش لازم :
مثال: هزینه های جاری یک شرکت تولید کننده بخاری گازی به شرح ذیل است :
محاسبه سرمایه در گردش خالص
مقدار سرمایه در گردش محاسبه شده برای شرکت فوق با فرض نقدی بودن تمامی فعالیت ها است. در صورتی که بخواهیم خرید و فروش اعتباری را در محاسبه لحاظ کنیم با توجه به سوابق خرید و فروش اعتباری (وصول مطالبات) باید ساختار این عوامل تعیین شود.
با در نظر گرفتن این شرایط می توان سرمایه در گردش لازم برای شروع فعالیت را به صورت ذیل محاسب کرد :
ملاحظه می کنید که خرید بخشی از مواد اولیه به صورت اعتباری، باعث کاهش 14 درصدی سرمایه در گردش لازم جهت شروع فعالیت شده است.
محاسبه افزایش سرمایه در گردش : بخش بزرگی از محاسبه سرمایه در گردش مربوط به شرکت هایی است که به بهره برداری رسیده اند و قصد افزایش سطح تولید دارند یا به دلیل تورم بالا و بالا رفتن هزینه های جاری با کسری سرمایه در گردش مواجه شده اند. محاسبه این قسمت به سادگی انجام می پذیرد. برای محاسبه خالص افزایش سرمایه در گردش کافی است که سرمایه در گردش را برای ظرفیت تولید فعلی و ظرفیت تولید مورد نظر محاسبه کرده و مقدار بدست آمده فعلی را از سرمایه در گردش سطح تولید مورد نظر کسر کردتا خالص افزایش سرمایه در گردش به دست آید.
ملاحظات : در صورتی که افزایش ظرفیت تولید نیاز به تغییرات عمده در زنجیره تامین مواد اولیه مانند ( خرید از تامین کنندگان جدید- شیوه حمل و نقل متفاوت- ساختار خرید متفاوت) و یا نیاز به تبلیغات و افزایش هزینه های فروش به دلیل لزوم همکاری با توزیع ککندگان مختلف باشد باید موارد فوق در محاسبه سرمایه در گردش ظرفیت تولید هدف در گرفته شود و تاثیرات آن در محاسبات لحاظ گردد.
ضریب سرمایه در گردش : در روش چرخه عملیات می توان چرخه عملیات شرکت را بر حسب روز محاسبه کرد سپس با تقسیم این مقدار بر تعداد روز های کاری سال طرح، ضریب سرمایه در گردش را محاسبه کرد.
مثال چرخه عملیات شرکت ( خرید مواد اولیه + فرآیند تولید + فروش + وصول مطالبات) یک شرکت برابر 100 روز است و تعداد روز های کاری 300 روز برای این طرح در نظر گرفته می شود. ضریب سرمایه در گردش برابر %33 است. ضریب سرمایه در گردش به این معنی است که در هر سطح از تولید شما به تمام هزثینه های تولید برای شروع فعالیت یا افزایش سطح تولید نیاز ندارید بلکه %33 درصد آن به عنوان سرمایه در گردش لازم جهت فعالیت باید در نظر گرفته شود.
پیش بینی جریان های نقدی شرکت : در رویکرد دوم نسبت به سرمایه در گردش مورد نیاز، از پیش بینی جریان های نقد استفاده می شود. هزینه های تولید و سرمایه در گردش با توجه ماهیت فعالیت و صنعت مورد نظر به سطح تولید وابسته است. در برخی صنایع هزینه های ثبات بخش بزرگی از هزینه ها را تشکیل می دهند. به منظور پیش بینی سرمایه در گردش مورد نیاز یک سال دوره تولید را به دوره های کوچکتر تقسیم می کنیم و جریان های نقدی این دوره ها را پیش بینی کنیم. حداقل سرمایه در گردش لازم برابر کل هزینه های دوره ها تا زمانی است که جریان نقدی مثبت شود.
به منظور محاسبه صحیح رعایت چند نکته لازم است :
- تنها هزینه های نقدی در پیش بینی لحاظ می شوند (استهلاک در نظر گرفته نمی شود)
- هزینه هایی مانند مالیات یا هزینه بهره برخی از تسهیلات که در آخر سال پرداخت می شوند در پیش بینی ها در نظر گرفته نمی شوند زیرا عموما طرح ها در کمتر از یک سال به جریان نقدی مثبت دست می یابند مگر در مواردی که رشد شرکت بسیار بالا یا وصول مطالبات بسیار زمان بر باشد.
مثال : شرکت تولید کننده در مثال قبل را در نظر بگیرید. ساختار وصول مطالبات آن به شکل ذیل است :
سرمایه در گردش به دست آمده به مقداری که از طریق روش قبلی محاسبه شد نزدیک است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) — به زبان ساده (+ فیلم آموزش رایگان)
علوم مالی و حسابداری براساس شاخصها و فرمولهایی بنا شدهاند که به خوبی نمایش دهنده وضعیت مالی و درآمدی شرکت یا کسب و کارها هستند. آگاهی از این شیوههای محاسباتی و شاخصهای مالی، در نحوه سرمایهگذاری و انتخاب کسب و کار مناسب بسیار مفید است. به همین جهت در این نوشتار با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) آشنا شده و از جنبههای گوناگون با آن مواجه میشویم. اگر میخواهید با نوشتن یک طرح سرمایهگذاری، وام دریافت کنید یا در یک صندوق سرمایهگذاری یا حتی بورس، وارد شوید خواندن این نوشتار به همراه امکان سنجی و تدوین طرح های توجیهی — آموزش محاسبات مالی مرتبط در Excel ضروری است. همچنین نحوه عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری در مطلب صندوق سرمایه گذاری چیست؟ — به زبان ساده شرح داده شده است.
فیلم آموزشی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
یکی از شاخصهای مربوط به محاسبه سود یک سرمایهگذاری در امور مالی «نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment) است که آن را با ROI نشان میدهند. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه، محاسبهگر نسبت درآمد به سرمایهای است که در یک کسب و کار صرف کردهاید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد، توانایی سود دهی آن کسب و کار بیشتر است. به این ترتیب در بین کسب و کارهایی که سرمایهگذاری در آنها به شما پیشنهاد میشود، میتوانید پرسودترین را انتخاب کنید.
نرخ بازگشت سرمایه در کنار شاخصهای دیگر «جریانهای نقدی» (Cash Flow) مانند «نرخ بازگشت داخلی» (Internal Rate of Return) یا IRR همچنین «ارزش خالص فعلی» (Net Present Value) که با NPV نشان داده میشود، شاخصهای مهمی در سرمایهگذاری محسوب میشوند. در بیشتر مواقع این شاخصها را به صورت درصدی یا نسبی بیان میکنند.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، بسیار ساده است. فرض کنید اقلام زیر در اختیار شما است:
- NRI یا سود خالص دریافتی (Net Return on Investment)
- CI یا مبلغ سرمایهگذاری (Cost of Investment)
در این صورت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد.
اگر بخواهید شاخص ROI را به صورت درصدی نمایش دهید، کافی است که نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنید.
نکته: ممکن است به جای سود خالص دریافتی، تفاضل مبلغ سرمایهگذاری اولیه (Initial Value of Investment) و کل دریافتی حاصل از سرمایهگذاری (Final Value of Investment) به کار گرفته شود. در این صورت نحوه محاسبه ROI به صورت زیر خواهد بود.
نکته: البته توجه دارید که نتیجه محاسبه ROI در هر دو حالت یکسان خواهد بود و فقط پیشنیازهای محاسبه آن تغییر کرده است.
مثال ۱
فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از سهام شرکت X را به مبلغ ۱00۰۰ ریال برای هر سهم، خریداری کردهاید. بعد از گذشت یک سال، همین تعداد سهام را به مبلغ ۱۲۵۰0 ریال به ازای هر سهم فروختهاید. همچنین این شرکت به ازاء ۱۰۰۰ سهم شما در پایان سال ۵۰۰ هزار ریال سود پرداخت کرده است. از طرفی به کارگزار بورس نیز ۲۵0 هزار ریال بابت کارمزد خرید و فروش این سهم، پردختهاید. دراین صورت ROI برابر است با:
همانطور که مشخص است مجموع سرمایهگذاری صورت گرفته (سرمایه اولیه) برابر است با:
- سرمایه اولیه: $$10000 \times 1000$$.
- سرمایه کسب شده: $$12500 \times 1000 +500000-250000$$.
مثال ۲
براساس دادههای مثال ۱، فرض کنید که کارمزد به کارگزاری بابت خرید برابر با ۱۵۰ هزار تومان و بابت فروش ۱۰۰ هزار تومان بوده است. در این صورت میتوان نوشت:
- سرمایه اولیه: $$1000\times 10000+150000$$.
- سرمایه کسب شده: $$1000 \times 125000+500000-100000$$.
در نتیجه ROI برابر است با:
از آنجایی که هزینهها یا درآمدها در این سرمایهگذاری با مثال ۱ متفاوت هستند، مقدار نرخ بازگشت سرمایه، یکسان نخواهد بود.
مثال ۳
فرض کنید قصد دارید در یک صندوق سرمایهگذاری یا یک کسب و کار، به فعالیت بپردازید. در این بین به سراغ سه شرکت سرمایهگذاری رفتهاید و مدیران صندوق یا شرکتها به شما پیشنهاداتی دادهاند که در آنها مبلغ سرمایهگذاری و همچنین مبلغی که به عنوان سود به شما پرداخت میشود، ذکر شده است.
با توجه به تنوع مقادیر سرمایه و سود بازگشتی، کدام شرکت یا صندوق بیشترین میزان بازده را دارد؟ به کمک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میتوانید به این پرسش پاسخ دهید. در تصویر زیر محاسباتی را میبینید که در اکسل به این منظور تهیه شده. همانطور که مشخص است صندوق شماره ۳ بیشترین نرخ بازگشت سرمایه (حدود ۷۰ درصد) را دارد. پس تصمیم به سرمایهگذاری در این صندوق به نفع شما خواهد بود زیرا با سرمایه اولیه کمتر، درآمد بیشتری خواهید داشت.
محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه
در محاسبه «نرخ سالانه بازگشت سرمایه» (Annualized ROI)، طول دورهای که شما به سود مورد انتظارتان میرسید نیز به کار میرود و این امر برتری این شاخص را نسبت به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نشان میدهد. به منظور محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، به شیوه زیر عمل میشود.
نرخ سالانه بازگشت سرمایه $$\large = [(1+ROI)^>-1]\times 100$$
توجه دارید که در اینجا $$n$$ تعداد دورههای سرمایهگذاری است. همانطور که میبینید، نرخ سالانه بازگشت سرمایه به نوعی میانگین هندسی نرخ بازگشت سرمایه است.
مثال ۴
فرض کنید یک سرمایهگذاری در طول ۵ سال، بازدهای برابر با 50٪ دارد. نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای این سرمایهگذاری به صورت زیر محاسبه میشود.
نرخ سالانه بازگشت سرمایه $$\large = [(1+0.50)^>-1]\times 100 = 8.45\%$$
توجه کنید که اگر محاسبه میانگین را به صورت میانگین حسابی در نظر میگرفتیم نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر با 10٪ میشد که یک تقریب نامناسب از Annual ROI خواهد بود.
از شیوه محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، برای مقاطع کوچکتر از یک سال نیز میتوان استفاده کرد. کافی است که $$n$$ را به صورت نسبتی از سال در نظر بگیرید.
مثال ۵
یک سرمایهگذاری کوتاه مدت به طول شش ماه را در نظر بگیرید. اگر مقدار ROI در این سرمایهگذاری ۱۰٪ در شش ماه باشد، نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر است با:
نرخ سالانه بازگشت سرمایه $$\large = [(1+0.10)^>-1]\times 100 = 21.00\%$$
زیرا شش ماه نصف یا نیم سال در نظر گرفته میشود.
باز هم میبینید که اگر به شیوه محاسبه میانگین حسابی عمل میکردیم، مقدار نرخ سالانه بازده سرمایه برابر با ۲۰٪ میشد که تقریبی نادقیق از این نرخ است.
به کارگیری نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای مقایسه صندوقها یا کسب و کارهایی که احتیاج به سرمایهگذار دارند، مناسب است زیرا طول دوره سرمایهگذاری را هم لحاظ میکند.
مثال ۶
شرکت X به شما پیشنهاد میکند که با نرخ بازگشت سرمایه ۵۰ درصدی و دوره ۵ ساله سرمایهگذاری کنید در حالیکه پیشنهاد شرکت Y نرخ ۳۰٪ ولی دوره سه ساله برای سرمایهگذاری است.
X نرخ بازگشت سرمایه $$\large = [(1+0.5)^>-1]\times 100 = 8.45\%$$
$$ \large =[(1+0.3)^>-1]\times 100 = 9.14\%$$ نرخ بازگشت سرمایه Y
در نتیجه، سرمایهگذاری در شرکت Y نسبت به شرکت X ارجح است، زیرا نرخ سالانه بازگشت سرمایه بیشتری دارد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نامتوازن با تابع IRR
زمانی که یک طرح سرمایهگذاری را ارزیابی میکنید، به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است دریافتیهای شما در طول دوره سرمایهگذاری رخ دهد. از طرفی میزان درآمدهای شما از این طرح سرمایهگذاری ممکن است در سالهای نخست کم و در سالهای انتهایی زیاد شوند. در این صورت نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشوند؟
زمانی که بازگشت سرمایه نامتوازن باشد، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل پیچیدهای محاسبه خواهد شد که به آن نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return) یا IRR میگویند. در IRR، در هر دوره، میزان پرداختهای سود ناشی از سرمایهگذاری با یکدیگر تفاوت دارد ولی دورههای بازپرداخت یکسان است. به این معنی که پرداختها همیشه سالانه یا مثلا شش ماهه صورت میگیرند.
مثال ۷
فرض کنید در یک طرح سرمایهگذاری، سرمایه اولیه ۱۰۰.۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. در نتیجه میتوان دوره مربوط به سرمایهگذاری را در سال صفر، ۱۰۰ هزار ریال محسوب کرد.
در پایان سال اول درآمد شما از این سرمایهگذاری ۲۵.۰۰۰ ریال است. به همین ترتیب در سالهای بعدی به ترتیب 30.000، 35.000، 20.000 و 15.000 ریال دریافتی خواهید داشت. مجموع این دریافتها برابر با 125.000 ریال خواهد بود.
با توجه به طول دورههای ثابت بازپرداخت، تابع IRR، نرخ بازگشت سرمایه را سالانه 8٫64 درصد محاسبه کرده است.
نکته: فرمول صریحی برای محاسبه IRR وجود ندارد و معمولا به روشهای عددی و به کمک محاسبات تکراری، نرخ بازگشت داخلی بدست میآید. در این مثال هم ما از تابع IRR در اکسل به منظور انجام محاسبات کمک گرفتهایم.
همانطور که مشاهده میکنید، سود شما در کل برابر با ۲۵ هزار ریال است که اگر در بین ۵ سال تقسیم کنیم حدود سالی ۵۰۰۰ ریال خواهد بود. در نتیجه براساس میانگین حسابی، متوسط نرخ سالانه بازگشت سرمایه چیزی حدود 5٫0 درصد میشود که با 8٫64 درصد تفاوت زیادی دارد. علت این امر، تخصیص تفاوت مبلغ پرداختی در طول دوره بازگشت سرمایه است.
مثال ۸
مسئله مثال ۷ را در نظر بگیرید. فرض کنید که در سالهای اول تا چهارم، مبلغ بازپرداخت ثابت و ۵۰۰۰ ریال باشد و باقیمانده مبلغ بازپرداخت در سال پنجم و به میزان ۱۰.۵۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. نرخ بازگشت داخلی در این حالت برابر با ۵٫0 درصد است.
همانطور که میبینید نحوه و مبلغ بازپرداختهای سرمایهگذاری در تعیین نرخ بازگشت سرمایه مهم هستند و به کمک تابع IRR این امر به درستی محاسبه میشود.
مزایای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه
از مزایای مهم برای نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، سادگی محاسبه آن است. از طرفی درک آن نیز بسیار ساده است. از آنجایی که این شاخص به صورت نسبت دو مقدار عددی است، واحد نداشته و میتواند بدون در نظر گرفتن واحد پولی کشورها به کار گرفته شود. به این ترتیب وقتی گفته میشود این سرمایهگذاری در کشور ایران، دارای نرخ بازگشت سرمایه ۲۰٪ است، در مثلا کشور دیگری مانند آرژانتین هم همین معنی را خواهد داشت.
هر چند این شاخص مبنای محاسباتی سادهای دارد ولی میتوان نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی از آن به عنوان یک شاخص کارا در انتخاب نحوه سرمایهگذاری استفاده کرد.
محدودیتهای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه
یکی از معایب شاخص ROI آن است که طول یا مدت زمان سرمایهگذاری در محاسبه آن نقشی ندارد. این امر هنگامی که نتایج حاصل از سرمایهگذاری و بازده برحسب زمان تغییر کند، بسیار مهم است. فرض کنید سرمایهگذاری در شرکت X، نرخ بازگشت سرمایهای به میزان ۲۵٪ دارد. که در یک دوره ۵ ساله حاصل میشود. از طرفی شرکت Y نرخ بازگشت سرمایهای به میزان ۱۵٪ داشته که دوره آن یکساله است. در نتیجه سرمایهگذاری در شرکت Y بسیار به صرفهتر از شرکت X است هر چند نرخ بازگشت سرمایه آن بیشتر است. به این ترتیب نرخ سالانه بازگشت سرمایه (Annual ROI) میتواند این مشکل را برای ROI برطرف کند.
از طرفی، نرخ بازگشت سرمایه ROI، به ریسک ناشی از سرمایهگذاری توجهی ندارد. طبق تجربه و مثالهای متعدد، مشخص است که هر چه نرخ بازگشت سرمایه بیشتر باشد، احتمال ریسک نیز بیشتر خواهد شد. این موضوع در بازار سرمایه و اوراق بهادار دیده میشود، سرمایهگذاری در صنایع بزرگ که نرخ بازده مناسبی دارند، دارای ریسک بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در صنایع کوچک دارد که البته نرخ بازده کمتر و البته ریسک سرمایهگذاری کمتری دارند. بنابراین توجه به ROI به تنهایی ممکن است سرمایه شما را به خطر بیاندازد.
همچنین اگر هزینههای واقعی و درآمدهای واقعی به درستی پیشبینی نشده باشند، ROI میتواند بسیار گمراه کننده باشد. برای مثال، سرمایهگذاری در معاملات املاک، بدون در نظر گرفتن سود وام مسکن و مالیات داراییها، بیمه و هزینههای جانبی دیگر، ممکن است سود حاصل از سرمایهگذاری را بیشتر از واقعیت نشان داده و در انتها آنچه انتظار داشتهاید از این سرمایهگذاری بدست نخواهد آمد.
به مانند دیگر شاخصهای مالی، ROI نیز به هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی توجهی نمیکند. به این ترتیب جایگزین مناسب برای آن شاخص SROI یا «بازده اجتماعی سرمایهگذاری» (Social Return on Investment) خواهد بود.
خلاصه و جمعبندی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازهگیری میزان سودآوری یک سرمایهگذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر میرسد ولی میتوان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط ب سرمایهگذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایهگذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب میشود.
همچنین به منظور تصمیمسازی برای انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری و محاسبه درصد سود آنها، استفاده از ROI مبنای مناسب و کارایی خواهد بود. همانطور که دیدید، نرخ بازگشت سرمایه، دارای معایبی نیز هست که از جمله میتوان به عدم دخالت زمان بازگشت سرمایه در آن اشاره کرد. به این ترتیب شاید نرخ سالانه بازگشت سرمایه بتواند جایگزینی مناسب برای شاخص مورد بحث محسوب شود.
هر چند محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI ساده است، ولی نرمافزارهای مالی و عمومی (مانند اکسل) برای چنین شاخصهایی، توابع بخصوصی دارند که باز هم محاسبات را سادهتر کرده و به کاربران اجازه تصمیمگیری سریع و دقیق را میدهند.
اگر مطلب بالا برای شما مفید بوده است، آموزشهای زیر نیز به شما پیشنهاد میشود:
انواع دارایی در حسابداری چیست
در این مقاله اطلاعات جامعی درباره انواع دارایی در حسابداری ارائه شده است و شما در انتهای این مقاله اطلاعات کافی در مودر دارایی ثابت ، دارایی جاری ، داریی مشهود ، استهلاک پذیر، استهلاک ناپذیر و انواع دارایی در ترازنامه و مفاهیمی در این حوزه بدست خواهید آورد. اگر برای انجام امور مالی و حسابداری به دنبال مرکزی معتبر هستید میتوانید از خدمات تخصصی حسابداری و مالیاتی شرکت حسابداری آریا تهران بهره مند شوید.
تعریف دارایی
در ابتدای این مقاله تصمیم گرفتیم شما را با تعریف دارایی آشنا کنیم تا در انتهای این مقاله بتوانید مفهوم دارایی را متوجه شوید و درک گسترده تری از انواع دارایی پیدا کنید و پاسخ جامعی از دارایی چیست داشته باشید.
بر اساس استاندارد های حسابدارید تعریف دارایی عبار است از:
همه اموال و منابع اقتصادی که در معاملات اقتصادی کسب میشوند و یا به بیان ساده تر در عملیات اقتصادی و مالی یک سری منابع اقتصادی به مالکیت واحد تجاری در میاید که بر حسب فاکتور پول مورد سنجش قرار میگیرند و به آن دارایی گفته میشود.
برای مثال میتوان از پول نقد، موجودی کالا، زمین ، ساختمان، ماشین الات، اسبغاب و اثاثیه اداری و اوراق بهادار نمونه هایی از دارایی در حسابداری هستند.
دارایی به انگلیسی Asset میباشد و در واقع منابعی میباشند که دارای ارزش اقتصادی هستند. در ادامه مقاله شما را با انواع دارایی آشنا میکنیم و تعریف دارایی و بدهی را به زبان ساده به شما توضیح میدهیم.
انواع دارایی در حسابداری
برای اینکه بدانیم انواع دارایی در حسابداری چیست ابتدا لازم است با تعریف دارایی آشنا شویم.
دارایی یا Asset به منابعی اطلاق می شود که دارای ارزش اقتصادی هستند و شرکت یا افراد از آنها منفعت می برند و در آینده می توانند ایجاد درآمد کنند.
دارایی ها در ترازنامه به ثبت می رسند و ستون سمت راست ترازنامه مربوط به دارایی های شرکت و سمت چپ مختص بدهی ها است.
معرفی انواع دارایی در حسابداری
ویژگی دارایی ها در حسابداری
دارایی ها دارای سه ویژگی هستند که به تفکیک به توضیح هر کدام می پردازیم.
منبع، طبق تعریف دارایی، دارایی ها منابعی هستند که در آینده برای شرکت منفعت اقتصادی دارند.
ارزش اقتصادی، دارایی ها ارزش اقتصادی دارند، به عبارتی دیگر دارایی ها قابلیت مبادله شدن دارند و میتوانند خرید و فروش شوند.
مالکیت، دارایی ها مالکیت دارند بدین معنا که می توانند به وجه نقد یا و یا معادل های آن تبدیل شوند.
طبقه بندی انواع دارایی
اکنون می خواهیم انواع دارایی از منظر حسابداری را بررسی کنیم تا انواع دارایی در حسابداری را بشناسید. دارایی ها به طور کلی به سه روش طبقه بندی می شوند :
طبقه بندی براساس سهولت تبدیل آنها به پول
طبقه بندی براساس وجود فیزیکی و ملموس آنها
طبقه بندی براساس روش استفاده یا به عبارتی هدف از فعالیت تجاری آنها
انواع دارایی در حسابداری بر مبنای وجود فیزیکی
دارایی ها بر مبنای وجود فیزیکی به دو دسته ی مشهود (ملموس) و غیر مشهود تقسیم بندی می شوند. در این قسمت انواع دارایی ها را بر مبنای فیزکی طبقه بندی کرده ایم تا به راحتی با ویژگی های خاص هرکدام آشنا شوید.
معرفی انواع دارایی در حسابداری بر مبنای وجود فیزیکی
دارایی مشهود یا Tangible Asset
همانطور که از نام دارایی های مشهود برمی آید دارایی های مشهود دارایی هایی هستند به صورت فیزیکی قابل دیدن یا لمس کردن هستند.
دارایی های مشهود به دو دسته ی جاری و ثابت تقسیم بندی می شوند.
دارایی های ثابت مشهود مانند زمین، ساختمان ها، ماشین آلات و… که به اسم اموال نیز معرفی می شوند. این دارایی ها اغلب تضمین کننده ی بقا و قدرت شرکت را دارند.
بنابراین حفاظت از آنها یکی از اصلی ترین و مهم ترین وظایف بخش حسابداری یک شرکت است.
دارایی جاری مشهود به اقلامی مانند لیست کالاهای موجود اطلاق می شود. همچنین دارایی های ثابت مشهود خود دارای سه نوع هستند که به توضیح و توصیف هر یک می پردازیم.
دارایی استهلاک پذیر
دارایی های استهلاک پذیر دسته ای از دارایی های مشهود هستند که در طی زمان، پس از طی کردن عمر مفید خود دچار استهلاک می شوند و عمر مفید اقتصادی شان به پایان می رسد.
دارایی استهلاک ناپذیر
دارایی های استهلاک ناپذیر دسته ای از دارایی های مشهود هستند که با گذر زمان دچار استهلاک نمی شوند و در اصطلاح دارای عمر نامحدود هستند. مانند زمین
دارایی نقصان پذیر
دارایی های نقصان پذیر دسته ای از Tangible Asset هستند که قابل استخراج هستند و بر اثر استخراج تهی می شوند.
این دارایی ها پس از استخراج تبدیل به به موجودی مواد یا کالا می شوند. مانند معادن، جنگل ها و… . این دسته از دارایی های مشهود در ترازنامه با نام معادن و ذخایر قید می شوند.
طبق این دسته بندی به اهمیت طول عمر مفید اقتصادی، استفاده در روال عادی عملیات و منابع آتی قابل اندازه گیری در دارایی های ثابت مشهود پی می بریم.
دارایی نامشهود یا Intangible Asset
دارایی های نامشهود دارای ماهیت فیزیکی نیستند و قابل لمس نمی باشند.
دارایی های نامشهود در طبقه بندی دارایی های ثابت قرار می گیرند و اگرچه قابل دیدن نیستند اما سود آتی شرکت را تضمین می کنند.
از مثال های دارایی نامشهود می توان به حق ثبت اختراع، حق چاپ ، سرقفلی، برند و نام تجاری و حق رای و روش منحصر به فرد یک شرکت اشاره کرد.
این دارایی ها می توانند در بازه ی زمانی محدود یا به طور نامحدود در اختیار یک شرکت باشند.
اما چیزی که مبرهن است، آنها راه را برای موفقیت و مطرح بودن شرکت هموار می کنند.
انواع دارایی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی
طبق این دسته بندی دارایی ها بر اساس عملیات های تجاری به دو دسته ی دارایی های عملیاتی و دارایی های غیر عملی تقسیم می شوند. در ادامه با ما همراه باشید تا با نوع های مختلف داریی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی بیشتر آشنا شوید.
معرفی انواع دارایی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی
دارایی عملیاتی
دارایی های عملیاتی در معاملات روزانه قابل استفاده هستند. در حقیقت دسته ای از دارایی ها که یک شرکت برای تولید محصولات خود و همچنین ارائه خدمات از آنها بهره می برد، دارایی های عملیاتی هستند.
به طور مثال وجه نقد، موجودی انبار و کارخانه، مانده ی حساب های بانکی، تجهیزات و… شامل این دسته از دارایی ها می شوند.
دارایی غیر عملی
پیش تر اشاره کردیم که دارایی های عملیاتی دارایی هایی هستند که در معاملات روزانه استفاده می شوند.
اما دارایی های غیر عملی در معاملات تجاری روزانه جایی ندارند و نقش خود را در برطرف سازی نیازهای آینده ایفا می کنند.
به طور مثال املاک و مستغلاتی که برای ارزش آنها توسط شرکت خریداری شده اند نمونه ای از دارایی های غیر عملی هستند.
انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت تبدیل یا همگرایی
انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت همگرایی و نقدشوندگی به دو دسته ی جاری و ثابت تقسیم بندی می شوند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
تعریف انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت تبدیل یا همگرایی
انواع دارایی ثابت
دارایی های ثابت دارایی هایی هستند که به آسانی تبدیل به وجه نقد نمی شوند، و برای خرید و فروش آنها باید مراحل و مدت زمانی را طی کرد.
دارایی های ثابت با نام های دیگر مانند دارایی غیرجاری، بلند مدت و دارایی های سخت نیز یاد می شوند.
ارزش دارایی های ثابت به مرور کم شده و به جز زمین، دچار استهلاک می شود.
لیست دارایی ثابت
در دارایی های مشهود به دارایی های ثابت نیز اشاره کردیم و آنها را از نظر استهلاک پذیر بودن، استهلاک ناپذیری و نقصان پذیری مورد بررسی قرار دادیم؛ اکنون از دیدگاه دارایی های ثابت به بررسی آنها می پردازیم.
زمین تنها دارایی استهلاک ناپذیر است.
ساختمان می تواند، انبار، شرکت و یا محل سکونت باشد. از این دارایی برای پوششی جهت نگهداری از ماشین آلات، تجهیزات، محصولات، انجام خدمات و… استفاده می شود. بنابراین تمام فعالیت های شرکت به نوعی وابسته به ساختمان هستند.
ماشین آلات، دستگاه ها یا ابزاری هستند که با نیروی محرکه ی خود به تنهایی یا توسط محرک های دیگر در فعالیت اصلی و خط تولید شرکت دخالت دارند.
این دارایی استفاده ی خدماتی دارد، به طوریکه برای راه اندازی یا تعمیر سایر لوازم و دارایی ها بهره برداری می شوند.
این دارایی از دسته دارایی های غیر مشهود است که به شرکت حق خرید و فروش و استفاده از یک اختراع در مدت زمان معین را می دهد.
علائم تجاری یا برند ها از دارایی های غیر مشهود هستند که نشانه ی یک محصول هستند و می توانند بارِ کیفی داشته باشند.
علائم تجاری یا برند ها از دارایی های غیر مشهود هستند که نشانه ی یک محصول هستند و می توانند بارِ کیفی داشته باشند.
نحوه ثبت انواع دارایی در حسابداری
نحوه ثبت انواع دارایی در حسابداری دارایی ها و بدهی ها در ترازنامه به ثبت می رسند.
دارایی ها در سمت راست ترازنامه و بدهی ها در سمت چپ آن به ثبت می رسند. همچنین برای منظم شدن و دسترسی راحت تر معمولا بخش دارایی خود به طبقه بندی حساب ها مانند حساب های دریافتی، سود حفظ شده و… تفکیک می شود.
همچنین همانطور که میدانید دارایی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی خود به سه دسته تقسیم می شود و هر کدام از دسته ها شامل دو نوع هستند.
به طور مثال دسته ی وجود فیزیکی به مشهود و غیر مشهود تقسیم می شود.
حال اگر یک شرکت دارایی های غیر مشهود ندارد نیازی به ذکر آنها در ترازنامه ی مالی نیست.
در کنار ترازنامه، شرکت ها صورت حساب های سود و زیان نیز دارند که توضیح آنها در این مقال نمی گنجد.
انواع دارایی در ترازنامه
دارایی های ثابت مشهود در ترازنامه با سر فصل نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی های دارایی های سرمایه ای، دارایی های بلند مدت، دارایی های ثابت یا اموال، ماشین آلات و تجهیزات، عنوان می شوند.
معرفی انواع دارایی در ترازنامه
انواع دارایی جاری
دارایی های ثابت دارایی هایی هستند که می توانند به آسانی تبدیل به وجه نقد شوند. این نوع از دارایی ها به نام دارایی های نقدی نیز یاد می شوند و نسبت به دارایی های ثابت از طول عمر کوتاه تری برخوردار هستند.
لیست دارایی جاری یا Current Asset
در این قسمت به لیست دارایی های جاری اشاره می کنیم:
وجه نقد اسکناس هایی است که یک شرکت در اختیار دارد و توسط آن می تواند نیازهای اساسی خود را تامین و کالا و خدمات خود را عرضه کند.
شبه نقد جایگزین وجه نقد است و به سپرده های غیردیداری و مدت دار اطلاق می شود
این دسته از سپرده ها توسط شرکت برای بهره برداری از سود سپرده ایجاد می شود.
موادی که در انبار شرکت تحت عنوان مواد اولیه، مواد نیمه آماده یا محصول آماده در مدت زمان مشخص نگهداری می شوند.
به اسنادی که مالک آن می تواند آن را خرید و فروش کند، اطلاق می شود.
بدهی هایی که شرکت های دیگر به شرکت دارند، از جمله دارایی های جاری است.
از دیگر دارایی های جاری می توان به طور مختصر به درآمد های حساب شده، قبض های دریافتی، هزینه های پیش پرداخت شده و… نیز اشاره کرد.
اهمیت طبقه بندی دارایی ها
اکنون که طبقه بندی دارایی ها را به طور کامل مورد بررسی قرار دادیم، اهمیت دسته بندی آنها مشخص می شود.
یک طبقه بندی درست نه تنها به نظم شرکت کمک می کند بلکه باعث پیشرفت آن نیز شده و فرصت های تازه ای برای آن ایجاد می کند.
دانستن دارایی های مشهود و نامشهود در یک کسب و کار پر ریسک به ارزیابی مقدار ریسک و توانایی پرداخت آن کمک می کند.
برای دانستن سهم درآمدهای هر دارایی و تعیین درصد سود و درآمد یک شرکت باید با دارایی های عملیاتی و غیرعملی و انواع آن به خوبی آشنا نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی باشیم.
و در نهایت تشخیص و تمییز دارایی های جاری و ثابت از یکدیگر نقش موثری در درک سرمایه در گردش خالص شرکت دارد.
تفاوت دارایی ودارایی خالص
کل دارایی ها از جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام به دست می آید. در حالیکه دارایی خالص به طور کلی با حقوق صاحبان سهام تقریبا یکسان و برابر است؛ و مقدار آن از تفاوت کل بدهی ها از کل دارایی به دست می آید.
کل دارایی = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام
دارایی خالص = کل دارایی – کل بدهی
مفهوم دارایی در حقوق
در حقوق، تعریف دارایی با اموال متفاوت است و مفهوم دارایی در حقوق گسترده تر از اموال می باشد.
در نتیجه دارایی جز مثبت اموالی که متعلق به یک شخص یا شرکت است و جز منفی که شامل بدهی ها می شود را پوشش می دهد.
تعریف دارایی و بدهی
اکنون می خواهیم دارایی ها و بدهی ها را بیشتر بشناسیم. پیش از این با تعریف دارایی و انواع دارایی به طور کامل آشنا شدیم و آنها را شرح دادیم و می دانیم که دارایی در حسابداری چیست.
بدهی ها در کنار سرمایه مجموع دارایی یک شرکت را تشکیل می دهد. اما تعریف بدهی چیست؟
بدهی به طور کلی بدهی کلیه مبالغی است که شرکت متعهد شده است در یک مدت زمان مشخص آنها را بازپرداخت کند.
دارایی و بدهی چیست
انواع بدهی
بدهی ها به دو دسته ی جاری یا کوتاه مدت و غیرجاری یا بلند مدت تقسیم می شوند.
بدهی های غیرجاری یا بلند مدت
بدهی های بلند مدت به آن دسته از بدهی ها اطلاق می شود که مهلت و فرآیند پرداخت آن از یک دوره ی مالی طولانی تر است. مانند اسناد یا وام های پرداختنی بلند مدت، کمک های بلاعوض دولت به شکل دارایی بلندمدت
بدهی های جاری یا کوتاه مدت
بدهی های کوتاه مدت بدهی هایی هستند که شرکت موظف به پرداخت آنها در یک سال مالی است.
بدهی های جاری یا کوتاه مدت
بدهی های کوتاه مدت بدهی هایی هستند که شرکت موظف به پرداخت آنها در یک سال مالی است.
انواع بدهی های جاری در حسابداری
که بدهی شرکت به دیگران هستند
به چک و سفته هایی که شرکت به دیگران داده است، اطلاق می شود.
وجهی که در ازای ارائه ی کالا یا خدمات شرکت از دیگران دریافت شده است
این حساب شامل تمام واریزها و برداشت ها توسط شرکا است.
شرکت ها مبلغ بعضی از بدهی های خود را مانند مزایای پایان خدمت یا مالیات بر درآمد را برآورد می کنند که در دسته ی بدهی های جاری قرار می گیرد.
سوالات متداول
همه اموال و منابع اقتصادی که در معاملات اقتصادی کسب میشوند و یا به بیان ساده تر در عملیات اقتصادی و مالی یک سری منابع اقتصادی به مالکیت واحد تجاری در میاید که بر حسب فاکتور پول مورد سنجش قرار میگیرند و به آن دارایی گفته میشود.
در این مقاله انواع دارایی ها را به تفکیک توضیح داده ایم به طور مثال برای انواع دارایی ها میتوان به دارایی های مشهود، نامشهود، استهلاک پذیر و استهلاک ناپذیر و دارایی ثابت و غیره اشاره کرد
دیدگاه شما