تبیین نقش سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت، نظارت بر منظرهای متفاوت تصمیمات مدیریتی
1 دانشجوی دکتری گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نور، مازندران، ایران.
2 استادیار گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر، مازندران، ایران .
3 استادیار گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نور، مازندران، ایران.
4 دانشیار گروه حسابداری، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران.
چکیده
در این پژوهش بررسی تبیین نقش سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت، نظارت بر تصمیمات مدیریتی از منظر ویژگیهای تصمیمات تامین مالی، تصمیمات پرداخت سود سهام و متغیرهای نوسانات می باشد. این پژوهش براساس اطلاعات منتشر شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1387 تا 1396 با نمونه انتخابی شامل 99 شرکت انتخاب شده است. آزمون فرضیات با بهره گیری از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و مدل های اقتصاد سنجی، اجرا شده است. فرضیه های پژوهش براساس داده های تلفیقی/ ترکیبی و رویکرد حداقل مجذورات جزئی آزمون فرضیات انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که،در شرکتهای دارای سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت ، نظارت بر تصمیمات مدیریتی از منظر تصمیمات تامین مالی است.در شرکتهای دارای سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت ، نظارت بر تصمیمات مدیریتی از منظر تصمیمات پرداخت سود سهام است.در شرکتهای دارای سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت کوتاه مدت ، نظارت بر تصمیمات مدیریتی از متغیرهای سودآوری است.در شرکتهای دارای سرمایهگذاران با افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت ، نظارت بر تصمیمات مدیریتی از منظر متغیرهای نوسانات است.
کلیدواژهها
- "افق سرمایه گذاری بلند مدت- کوتاه مدت"
- "نظارت بر تصمیمات مدیریتی"
- "ویژگیهای تصمیمات تامین مالی"
- "تصمیمات پرداخت سود سهام"
- "متغیرهای نوسانات"
عنوان مقاله [English]
Explain the role of investors with long-term / short-term investment horizons, monitoring different perspectives of managerial decisions
نویسندگان [English]
- majid kalantari 1
- javad ramezani 2
- mehdi khalilpour 3
- yahya kamyabi 4
2 Corresponding author, Assistant Prof., Department of Accounting, Islamic Azad University, Qaemshahr, Mazandaran, Iran.
In this study, we investigate the role of investors with long-term / short-term investment horizons, supervise management decisions in terms of characteristics of financing decisions, dividend payout decisions and volatility variables. This research is based on the published data of listed companies in Tehran Stock Exchange during 2008-2009 with a sample of 99 companies selected. Hypotheses were tested using multivariate linear regression model and econometric models. The research hypotheses are based on the combined / hybrid data and the partial least squares approach of the hypothesis test. The results show that, in companies with long-term, short-term investment horizons, management decisions are monitored from the perspective of financing decisions. In companies with long-to-short-term investor horizons, monitoring of managerial decisions is from the perspective of dividend payout decisions. In companies with long-term short-term investment horizons, monitoring of managerial decisions is a profitable variable. In companies with long-term-short-term investor horizons, monitoring of management decisions is from the perspective of volatility variables.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
زمانی که فردی تصمیم به سرمایه گذاری میگیرد، گزینههای متعددی پیش روی خود دارد. سرمایهگذاری در بورس، ملک، زمین، ارز، طلا، سکه و صندوقها سرمایهگذاری از جمله انتخابهای سرمایهگذاران به شمار میروند. ضمن اینکه برای انتخاب روش مناسب، معیارهای متفاوتی مثل میزان دارایی، ریسکپذیری و بازده مورد انتظار نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در بین همه معیارها، «افق زمانی» موضوعی متفاوت است. سرمایهگذاری میتواند با دو استراتژی «بلندمدت» و «کوتاهمدت» انجام شود که هر یک از آنها ویژگیهای خاص خود را دارد و میتواند نتیجه متفاوتی را برای فرد حاصل کند. در ادامه، قصد داریم به این موضوع بیشتر بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
منظور از سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
برای اینکه بدانیم چرا باید در بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟ نیاز است ابتدا با سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت بیشتر آشنا شویم.
سرمایهگذاری کوتاهمدت به سرمایهگذاریهایی گفته میشود که افق زمانی سرمایهگذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی افراد، سرمایهگذاری کوتاهمدت را دوره زمانی بسیار کوتاهتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر میگیرند.
دسته دیگر معاملهگران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری سهم برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معاملهگران ابتدای صبح، یک سهم را میخرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی بازار، آن را میفروشند. به این نوع سرمایهگذاری نوسانگیری گفته میشود. در مقاله آموزش نوسان گیری در بورس میتوانید با این روش بیشتر آشنا شوید. استراتژی نوسانگیری کاملا متفاوت با سرمایهگذاری کوتاهمدت است. بیشتر کار افراد خبره در زمینه تحلیل بازار است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.
به نوعی از سرمایهگذاری که در آن رسیدن به سود و نقدشوندگی وابسته به زمان طولانی باشد هم سرمایه گذاری بلندمدت میگویند. در این نوع از سرمایهگذاری معمولا سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت دید فرد برای نگهداری سهم بیش از یک سال است. گاهی اوقات سرمایهگذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود سالانه آن استفاده میکند.
سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چه تفاوتهایی دارند؟
افرادی که با افق زمانی کوتاهمدت به معامله میپردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام میدهند. برای این کار، یک سهم را زمانی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی سهام و بنیادی آن است، خریداری میکنند و زمانیکه قیمت آن، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت را میفروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر میرسد نیست.
تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمانبندی صحیح، میتوان به خرید و فروش در کوتاهمدت اقدام کرد. زمانبندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایینترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید، سود بالقوه را از دست میدهید و اگر دیر برای فروش اقدام کنید، ممکن است اصل پولتان در معرض خطر قرار بگیرد.
معاملهگران حرفهای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیشبینی میکنند. البته گاهی این اتفاق میافتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمیکند. در این حالت نیز استراتژی معاملهگر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان میدهد.
نکته دیگر در معاملات کوتاهمدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آنها است. معاملهگران کوتاهمدت در روز با تعداد بالایی معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حالشان شود، باز هم پرهزینه خواهد بود. برخلاف سرمایهگذاری بلندمدت که سهم برای مدتی طولانی نگهداری میشود و سرمایهگذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل خواهد شد.
با وجود این که معاملات کوتاهمدت میتواند برای افرادی که به آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد، اما اکثر سرمایهگذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را میپسندند. به گفته وارن بافت سرمایهگذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدتزمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است».
روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید میدید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکتهای بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.
با توجه به این نکته میتوان گفت که سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتهایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکتهای نوپا گزینه مناسبتری است زیرا این سرمایهگذاری ریسک کمتری را به دنبال دارد.
علاوه بر این، شرکتی که در گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت و به صورت منظم این سود را افزایش داده است، مسلما گزینه خوبی برای سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشود. سرمایهگذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهمها، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند و با بررسی گزارشها و صورتهای مالی شرکتها، بهترین گزینه را انتخاب میکنند.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
اما میرسیم به سوالی که در ابتدای مقاله مطرح کردیم، چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم؟ چرا نمیتوانیم به جای یک سرمایهگذاری ۵ ساله، سرمایهگذاریهای متعدد کوتاهمدت انجام دهیم؟
برای پاسخ به این سوال بیایید به زمان گذشته بازگردیم. در دهههای قبل پسانداز و سپردهگذاری وجه در بانکها مورد توجه بسیاری از افراد جامعه قرار داشت و آنها این کار را با اهداف مختلفی مانند پسانداز برای دوران بازنشستگی، سپردهگذاری برای آینده فرزندان و … انجام میدادند.
در نهایت هم فرد پس از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال از وجه پسانداز خود بهره میبرد اما در سالهای اخیر با توجه به کاهش ارزش پول، پسانداز به شکل قبل دیگر فایدهای ندارد و سرمایهگذاری بلندمدت است که میتواند ارزش دارایی شما را حفظ کند.
پس دلیل نخست، حفظ ارزش دارایی است. وقتی فردی از معاملهگری چندان سر در نمیآورد، نمیتواند سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و سودده انجام دهد. این فرد نیاز به یک گزینه امن و مطمئن برای سرمایه گذاری بلندمدت دارد. مثلا اگر دارایی قابل توجه باشد، ملک و زمین گزینههای خوبی هستند و برای داراییهای کمتر، صندوقهای سرمایه گذاری (خصوصا از نوع سهامی) بهترین انتخاب به حساب میآیند.
اما در رابطه با سهامداران بورس، این افراد چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنند؟ این افراد احتمالا اطلاعات خوبی درباره تکنیکهای معاملهگری دارند، پس چرا باید به سراغ سرمایه گذاری بلندمدت بروند؟
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس
در بازار بورس، شما کمتر معاملهگر حرفهای را میبینید که فقط با استراتژی بلندمدت یا کوتاهمدت سرمایهگذاری کند. معمولا افراد سبد سهام خود را به شکلی میچینند که از هر دو مورد سود کوتاهمدت و بلندمدت پشتیبانی کند. اما دلیل این استراتژی چیست؟ اصلا چرا یک معاملهگر حرفهای باید سرمایه گذای بلندمدت در بورس انجام دهد؟
افرادی که به سرمایهگذاری کوتاهمدت در بورس میپردازند، معاملهگری را به عنوان شغل برگزیدهاند. این افراد به نقدینگی نیاز دارند، یعنی اگر اصل و سود پول به سرعت بازنگردد، نمیتوانند مجددا معامله کنند.
از طرفی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت یا نوسانگیری، گاهی سود خوبی دارد و گاهی میتواند زیانبار باشد یا سود کمی را حاصل کند. پس همین افراد هم که معاملهگران ماهر هستند، بخشی از دارایی خود را در سهام بنیادی سرمایهگذاری میکنند. برای آن بخش از دارایی افق دید چند ساله دارند، نمیخواهند ریسک زیادی متوجه آن باشد و از همه مهمتر نقدینگی آن بخش برایشان اهمیت ندارد. بنابراین یک معاملهگر خبره که روزانه داراییاش را مدیریت میکند و افق دید کوتاهمدت دارد، باز هم به سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میپردازد.
حال برعکس این حالت را در نظر بگیرید. آیا همه سرمایه گذارانی که به صورت بلندمدت در بورس سرمایه گذاری میکنند، معاملات روزانه هم انجام میدهند؟ پاسخ منفی است. بسیار از افراد فرصت انجام معاملات روزانه رو ندارند و تنها سرمایه گذاری بلندمدت در بورس را با اهداف توضیح داده شده در قبل انجام میدهند.
برخی از این افراد، علاوه بر نداشتن فرصت کافی، از دانش بورسی هم برخوردار نیستند و نمیتوانند سهام بنیادی را تشخیص دهند. برخی دیگر دارایی کمی دارند و با آن میزان از دارایی نمیتوانند سهام مناسب را به تعداد قابل توجه تهیه کنند و در نهایت سود چندانی عایدشان نخواهد شد. در ادامه به بررسی انتخابهای این افراد برای سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میرویم.
سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس
برای افرادی که از دانش، زمان یا سرمایه کافی برای سهامداری برخوردار نیستند، بهترین انتخاب سرمایه گذاری غیرمستقیم و بلندمدت در بورس است. این افراد میتوانند روش سبدگردانی اختصاصی یا صندوقهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند. اگر فرد دارایی قابل توجهی داشته باشد، میتواند از طریق شرکتهای مدیریت دارایی، سبد سهامی با استراتژی بلندمدت تشکیل دهد. مدیران سبد با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار، دارایی فرد را بین سهام بنیادی تقسیم میکنند و فرد در طولانی مدت از سود خوبی بهرهمند میشود.
روش دیگر سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس، صندوقهای سرمایه گذاری هستند که شامل سه نوع سهامی (ریسک و سود بالا)، صندوق درآمد ثابت (سود و ریسک پایین) و مختلط (سود و ریسک متوسط) میشوند. سرمایهگذاری در همه این صندوقها میتواند با استراتژی بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت انجام شود. البته بهتر است قبل از خرید واحدها، امیدنامه و اساسنامه صندوق را مطالعه کنید، با اهداف آن آشنا شوید و در نهایت صندوقی که به اولویتهای شما نزدیکتر است را انتخاب کنید.
مزایای سرمایه گذاری بلندمدت
معمولا افراد پس از انجام سرمایه گذاری بلندمدت، احساسات متفاوتی را تجربه میکنند. مثلا در ابتدا دچار وسواس برای انتخاب بهترین روش میشوند، سپس کمی نگرانی و استرس را تجربه میکنند و در نهایت میآموزند که با جریان پیش بروند و افق دید عمیقتری داشته باشند. در ادامه برخی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت را بررسی میکنیم.
- وقتی شما با استراتژی بلندمدت سرمایه گذاری در بورس را شروع میکنید، تصمیمات هیجانی و لحظهای معنایی ندارند. اگر قیمتها به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی خاص دچار نوسان شود، تاثیری در تغییر تصمیم شما ندارد. این رخدادها گذرا هستند و احتمالا پس از مدتی، شرایط به حالت قبل باز میگردد و سرمایه شما رشد خود را خواهد داشت.
- تاریخ تکرار میشود. وقتی ما بازارهایی مثل مسکن، طلا و بورس را در چند سال متوالی بررسی میکنیم، کاهش قیمت قابل توجه و زیان برای سرمایه گذاران در آن نمیبینیم. تاریخ ثابت کرده است که رشد قیمت همواره وجود دارد و داشتن استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری همواره بهره خوبی را برای فرد حاصل میکند.
- بهره مرکب یکی از مهمترین موارد در سرمایه گذاری بلندمدت است. وقتی شما میخواهید از بهره مرکب بهرهمند شوید، باید به فاکتور «زمان» بیش از پیش اهمیت بدهید. اصلا سرمایه گذاری بلندمدت بدون بهره مرکب، معنایی ندارد! خصوصا در بازار بورس و صندوقهای سرمایهگذاری که سود دورهای پرداخت میکنند، بهره مرکب یک فاکتور اصلی است.
- امنیت یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت است. فردی که به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری میکند، سهام بنیادی و مطمئنتری را برای سهامداری (بلندمدت) در نظر میگیرد. در سرمایهگذاری غیرمستقیم هم امنیت از طرف شرکت مدیریت دارایی تامین میشود. افراد که روش سبدگردانی اختصاصی را برمیگزینند، میتوانند راجع به اهداف سرمایهگذاری با کارشناس سبدگردان صحبت کنند، بنابراین سبد طبق اولویتهای آنها چیده و مدیریت میشود. در انتخاب صندوق هم با توجه به تنوعی که وجود دارد، سرمایه گذار میتواند گزینهای منطبق با خواستهها و درصد امنیت و سود مدنظر را انتخاب کند.
- بهرهگیری از استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری، امکان خرجهای اضافه و هدررفت پول را از شما میگیرد. برخی از افراد هر مقدار پولی که بدست آورند را باید خرج کنند! سرمایهگذاری بلندمدت که امکان برداشت پول را به افراد نمیدهد، انتخاب بسیار مناسبی برای این افراد است.
سخن آخر
وقتی ما میخواهیم راه و روش خاصی را برای انجام یک کار پیش بگیریم، باید دلیل انتخاب آن راه و روش برایمان روشن باشد. مثلا اگر ندانیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم، دیگر چه فرقی میکند استراتژی بلندمدت باشد یا کوتاهمدت؟ حتی ممکن است مدتی پس از انتخاب استراتژی دچار سردرگمی شویم و تصمیم بگیریم راههای دیگر را امتحان کنیم. پس دانستن اینکه چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم، چگونگی انجام سرمایه گذاری بلندمدت به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بورس و ویژگیهای هر کدام میتواند ما را انتخاب بهترین روش یاری دهد.
سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال
سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال هر یک به نوبه ی خود می تواند سودآور باشد. معامله گرانی که ارزهای خود را در قیمت پایین می خرند و در قیمت بالا می فروشند، این بازار را فرصتی بی نظیر می دانند. چنین نوسانی در هیچ بخش دیگری از صنعت به چشم نمی خورد که با تحلیل و شناسایی الگوها می توان بسیار از آن سود برد.علاوه بر این، اگر سبد دارایی های خود را متنوع بچینید، از سرمایه گذاری بلند مدت سود خواهید کرد چراکه این بازار هیچ گونه همبستگی ای با سایر بازارها ندارد و به شدت پرنوسان است.
البته در برخی مواقع مقاومت هایی در قیمت خاصی رخ می دهد که در آن عرضه ی یک دارایی از تقاضای آن بیشتر می شود و اشباعی در بازار به وجود می آورد که از حرکت صعودی قیمت جلوگیری می کند. با این وجود می توان در ارزهایی سرمایه گذاری کرد که ثبات بیشتری دارند. اگر بتوانید نوسانات را پیش از وقوع آنها پیش بینی کنید از این بازار پرتلاطم سود خواهید برد.سرمایه گذاری در بازار بورس نیازمند به کارگیری استراتژی سرمایه گذاری کاملا متفاوتی است چراکه به خاطر برخی عوامل، نحوه ارزش گذاری روی رمزارزها و سهام دو پدیده کاملا مستقل در نظر گرفته می شود.
وقتی در مورد بورس صحبت می کنیم شما روی سهم های یک شرکت واقعی سرمایه گذاری می کنید که در آمد سه ماهه، بازده و سودش را به عنوان شاخص های رشد شرکت گزارش می دهد. این می تواند برای یک سرمایه گذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده مستلزم چه چیزهایی است و وضعیت در آینده چگونه خواهد بود.
قانون عرضه و تقاضا
عملکرد این دو بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. این مسئله مستقیما به تعداد خریدارانی که یک ارز یا یک سهم را می خرند وابسته است. افزایش قیمت زمانی اتفاق می افتد که هر خریدار در بازه ی زمانی متفاوت حاضر باشد بیشتر از خریداران قبلی برای خرید یک سهم یا ارز پول بپردازند.
ارزش گذاری مبتنی بر ایده
ارز دیجیتال بر اساس ایده ای که در وایت پیپر مربوط به آن نوشته شده ارزش گذاری می شود. همینطور ارزش یک سهم بر مبنای کسب و کار متعلق به آن و ایده و میزان کاربرد پذیری آن در صنایع مختلف باز می گردد.
قیمت گذاری بر اساس ارز های فیات
ابتدا باید بدانید ارزهای فیات یعنی پول های رسمی رایج مثل دلار، یورو و…. در حال حاضر هر دو بازار بر مبنای ارزهای فیات نظیر دلار و یورو قیمت گذاری می شوند. اکثر سرمایه گذاران ارزش سهم یا ارزدیجیتال مورد نظر خود را بر اساس ارز های فیات اندازه می گیرند.
ارزش دارایی
اول از همه، شباهت گریزناپذیر بین ارزهای دیجیتال و سهام این است که ارزش آنها براین اساس تعیین می شود که طرف مقابل معامله چقدر حاضر است بابت آن پول بپردازد. به طور مثال اگر قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال در بازار 1 دلار باشد ولی فروشنده ای بخواهد آن را با قیمت 10 دلار بفروشد، اگر شخصی حاضر شود بابت آن دارایی، 10 دلار را بپردازد، قیمت دارایی موردنظر همان 10 دلار خواهد بود.بنابراین به طور کلی تنها چیزی که مهم است، مشتریان و فروشندگان هستند که مایل به فروش یا خرید در یک قیمت مشخص هستند یا خیر.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
زمانی که فردی تصمیم به سرمایه گذاری میگیرد، گزینههای متعددی پیش روی خود دارد. سرمایهگذاری در بورس، ملک، زمین، ارز، طلا، سکه و صندوقها سرمایهگذاری از جمله انتخابهای سرمایهگذاران به شمار میروند. ضمن اینکه برای انتخاب روش مناسب، معیارهای متفاوتی مثل میزان دارایی، ریسکپذیری و بازده مورد انتظار نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در بین همه سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت معیارها، «افق زمانی» موضوعی متفاوت است. سرمایهگذاری میتواند با دو استراتژی «بلندمدت» و «کوتاهمدت» انجام شود که هر یک از آنها ویژگیهای خاص خود را دارد و میتواند نتیجه متفاوتی را برای فرد حاصل کند. در ادامه، قصد داریم به این موضوع بیشتر بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
منظور از سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
برای اینکه بدانیم چرا باید در بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟ نیاز است ابتدا با سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت بیشتر آشنا شویم.
سرمایهگذاری کوتاهمدت به سرمایهگذاریهایی گفته میشود که افق زمانی سرمایهگذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی افراد، سرمایهگذاری کوتاهمدت را دوره زمانی بسیار کوتاهتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر میگیرند.
دسته دیگر معاملهگران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری سهم برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معاملهگران ابتدای صبح، یک سهم را میخرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی بازار، آن را میفروشند. به این نوع سرمایهگذاری نوسانگیری گفته میشود. در مقاله آموزش نوسان گیری در بورس میتوانید با این روش بیشتر آشنا شوید. استراتژی نوسانگیری کاملا متفاوت با سرمایهگذاری کوتاهمدت است. بیشتر کار افراد خبره در زمینه تحلیل بازار است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.
به نوعی از سرمایهگذاری که در آن رسیدن به سود و نقدشوندگی وابسته به زمان طولانی باشد هم سرمایه گذاری بلندمدت میگویند. در این نوع از سرمایهگذاری معمولا دید فرد برای نگهداری سهم بیش از یک سال است. گاهی اوقات سرمایهگذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود سالانه آن استفاده میکند.
سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چه تفاوتهایی دارند؟
افرادی که با افق زمانی کوتاهمدت به معامله میپردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام میدهند. برای این کار، یک سهم را زمانی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی سهام و بنیادی آن است، خریداری میکنند و زمانیکه قیمت آن، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را میفروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر میرسد نیست.
تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمانبندی صحیح، میتوان به خرید و فروش در کوتاهمدت اقدام کرد. زمانبندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایینترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید، سود بالقوه را از دست میدهید و اگر دیر برای فروش اقدام کنید، ممکن است سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت اصل پولتان در معرض خطر قرار بگیرد.
معاملهگران حرفهای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیشبینی میکنند. البته گاهی این اتفاق میافتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمیکند. در این حالت نیز استراتژی معاملهگر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان میدهد.
نکته دیگر در معاملات کوتاهمدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آنها است. معاملهگران کوتاهمدت در روز با تعداد بالایی معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حالشان شود، باز هم پرهزینه خواهد بود. برخلاف سرمایهگذاری بلندمدت که سهم برای مدتی طولانی نگهداری میشود و سرمایهگذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل خواهد شد.
با وجود این که معاملات کوتاهمدت میتواند برای افرادی که به آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد، اما اکثر سرمایهگذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را میپسندند. به گفته وارن بافت سرمایهگذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدتزمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است».
روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید میدید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکتهای بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.
با توجه به این نکته میتوان گفت که سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتهایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکتهای نوپا گزینه مناسبتری است زیرا این سرمایهگذاری ریسک کمتری را به دنبال دارد.
علاوه بر این، شرکتی که در گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت و به صورت منظم این سود را افزایش داده است، مسلما گزینه خوبی برای سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشود. سرمایهگذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهمها، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند و با بررسی گزارشها و صورتهای مالی شرکتها، بهترین گزینه را انتخاب میکنند.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
اما میرسیم به سوالی که در ابتدای مقاله مطرح کردیم، چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم؟ چرا نمیتوانیم به جای سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت یک سرمایهگذاری ۵ ساله، سرمایهگذاریهای متعدد کوتاهمدت انجام دهیم؟
برای پاسخ به این سوال بیایید به زمان گذشته بازگردیم. در دهههای قبل پسانداز و سپردهگذاری وجه در بانکها مورد توجه بسیاری از افراد جامعه قرار داشت و آنها این کار را با اهداف مختلفی مانند پسانداز برای دوران بازنشستگی، سپردهگذاری برای آینده فرزندان و … انجام میدادند.
در نهایت هم فرد پس از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال از وجه پسانداز خود بهره میبرد اما در سالهای اخیر با توجه به کاهش ارزش پول، پسانداز به شکل قبل دیگر فایدهای ندارد و سرمایهگذاری بلندمدت است که میتواند ارزش دارایی شما را حفظ کند.
پس دلیل نخست، حفظ ارزش دارایی است. وقتی فردی از معاملهگری چندان سر در نمیآورد، نمیتواند سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و سودده انجام دهد. این فرد نیاز به یک گزینه امن و مطمئن برای سرمایه گذاری بلندمدت دارد. مثلا اگر دارایی قابل توجه باشد، ملک و زمین گزینههای خوبی هستند و برای داراییهای کمتر، صندوقهای سرمایه گذاری (خصوصا از نوع سهامی) بهترین انتخاب به حساب میآیند.
اما در رابطه با سهامداران بورس، این افراد چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنند؟ این افراد احتمالا اطلاعات خوبی درباره تکنیکهای معاملهگری دارند، پس چرا باید به سراغ سرمایه گذاری بلندمدت بروند؟
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس
در بازار بورس، شما کمتر معاملهگر حرفهای را میبینید که فقط با استراتژی بلندمدت یا کوتاهمدت سرمایهگذاری کند. معمولا افراد سبد سهام خود را به شکلی میچینند که از هر دو مورد سود کوتاهمدت و بلندمدت پشتیبانی کند. اما دلیل این استراتژی چیست؟ اصلا چرا یک معاملهگر حرفهای باید سرمایه گذای بلندمدت در بورس انجام دهد؟
افرادی که به سرمایهگذاری کوتاهمدت در بورس میپردازند، معاملهگری را به عنوان شغل برگزیدهاند. این افراد به نقدینگی نیاز دارند، یعنی اگر اصل و سود پول به سرعت بازنگردد، نمیتوانند مجددا معامله کنند.
از طرفی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت یا نوسانگیری، گاهی سود خوبی دارد و گاهی میتواند زیانبار باشد یا سود کمی را حاصل کند. پس همین افراد هم که معاملهگران ماهر هستند، بخشی از دارایی خود را در سهام بنیادی سرمایهگذاری میکنند. برای آن بخش از دارایی افق دید چند ساله دارند، نمیخواهند ریسک زیادی متوجه آن باشد و از همه مهمتر نقدینگی آن بخش برایشان اهمیت ندارد. بنابراین یک معاملهگر خبره که روزانه داراییاش را مدیریت میکند و افق دید کوتاهمدت دارد، باز هم به سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میپردازد.
حال برعکس این حالت را در نظر بگیرید. آیا همه سرمایه گذارانی که به صورت بلندمدت در بورس سرمایه گذاری میکنند، معاملات روزانه هم انجام میدهند؟ پاسخ منفی است. بسیار از افراد فرصت انجام معاملات روزانه رو ندارند و تنها سرمایه گذاری بلندمدت در بورس را با اهداف توضیح داده شده در قبل انجام میدهند.
برخی از این افراد، علاوه بر نداشتن فرصت کافی، از دانش بورسی هم برخوردار نیستند و نمیتوانند سهام بنیادی را تشخیص دهند. برخی دیگر دارایی کمی دارند و با آن میزان از دارایی نمیتوانند سهام مناسب را به تعداد قابل توجه تهیه کنند سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت و در نهایت سود چندانی عایدشان نخواهد شد. در ادامه به بررسی انتخابهای این افراد برای سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میرویم.
سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس
برای افرادی که از دانش، زمان یا سرمایه کافی برای سهامداری برخوردار نیستند، بهترین انتخاب سرمایه گذاری غیرمستقیم و بلندمدت در بورس است. این افراد میتوانند روش سبدگردانی اختصاصی یا صندوقهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند. اگر فرد دارایی قابل توجهی داشته باشد، میتواند از طریق شرکتهای مدیریت دارایی، سبد سهامی با استراتژی بلندمدت تشکیل دهد. مدیران سبد با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار، دارایی فرد را بین سهام بنیادی تقسیم میکنند و فرد در طولانی مدت از سود خوبی بهرهمند میشود.
روش دیگر سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس، صندوقهای سرمایه گذاری هستند که شامل سه نوع سهامی (ریسک و سود بالا)، صندوق درآمد ثابت (سود و ریسک پایین) و مختلط (سود و ریسک متوسط) میشوند. سرمایهگذاری در همه این صندوقها میتواند با استراتژی بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت انجام شود. البته بهتر است قبل از خرید واحدها، امیدنامه و اساسنامه صندوق را مطالعه کنید، با اهداف آن آشنا شوید و در نهایت صندوقی که به اولویتهای شما نزدیکتر است را انتخاب کنید.
مزایای سرمایه گذاری بلندمدت
معمولا افراد پس از انجام سرمایه گذاری بلندمدت، احساسات متفاوتی را تجربه میکنند. مثلا در ابتدا دچار وسواس برای انتخاب بهترین روش میشوند، سپس کمی نگرانی و استرس را تجربه میکنند و در نهایت میآموزند که با جریان پیش بروند و افق دید عمیقتری داشته باشند. در ادامه برخی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت را بررسی میکنیم.
- وقتی شما با استراتژی بلندمدت سرمایه گذاری در بورس را شروع میکنید، تصمیمات هیجانی و لحظهای معنایی ندارند. اگر قیمتها به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی خاص دچار نوسان شود، تاثیری در تغییر تصمیم شما ندارد. این رخدادها گذرا هستند و احتمالا پس از مدتی، شرایط به حالت قبل باز میگردد و سرمایه شما رشد خود را خواهد داشت.
- تاریخ تکرار میشود. وقتی ما بازارهایی مثل مسکن، طلا و بورس را در چند سال متوالی بررسی میکنیم، کاهش قیمت قابل توجه و زیان برای سرمایه گذاران در آن نمیبینیم. تاریخ ثابت کرده است که رشد قیمت همواره وجود دارد و داشتن استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری همواره بهره خوبی را برای فرد سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت حاصل میکند.
- بهره مرکب یکی از مهمترین موارد در سرمایه گذاری بلندمدت است. وقتی شما میخواهید از بهره مرکب بهرهمند شوید، باید به فاکتور «زمان» بیش از پیش اهمیت بدهید. اصلا سرمایه گذاری بلندمدت بدون بهره مرکب، معنایی ندارد! خصوصا در بازار بورس و صندوقهای سرمایهگذاری که سود دورهای پرداخت میکنند، بهره مرکب یک فاکتور اصلی است.
- امنیت یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت است. فردی که به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری میکند، سهام بنیادی و مطمئنتری را برای سهامداری (بلندمدت) در نظر میگیرد. در سرمایهگذاری غیرمستقیم هم امنیت از طرف شرکت مدیریت دارایی تامین میشود. افراد که روش سبدگردانی اختصاصی را برمیگزینند، میتوانند راجع به اهداف سرمایهگذاری با کارشناس سبدگردان صحبت کنند، بنابراین سبد طبق اولویتهای آنها چیده و مدیریت میشود. در انتخاب صندوق هم با توجه به تنوعی که وجود دارد، سرمایه گذار میتواند گزینهای منطبق با خواستهها و درصد امنیت و سود مدنظر را انتخاب کند.
- بهرهگیری از استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری، امکان خرجهای اضافه و هدررفت پول را از شما میگیرد. برخی از افراد هر مقدار پولی که بدست آورند را باید خرج کنند! سرمایهگذاری بلندمدت که امکان برداشت پول را به افراد نمیدهد، انتخاب بسیار مناسبی برای این افراد است.
سخن آخر
وقتی ما میخواهیم راه و روش خاصی را برای انجام یک کار پیش بگیریم، باید دلیل انتخاب آن راه و روش برایمان روشن باشد. مثلا اگر ندانیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم، دیگر چه فرقی میکند استراتژی بلندمدت باشد یا کوتاهمدت؟ حتی ممکن است مدتی پس از انتخاب استراتژی دچار سردرگمی شویم و تصمیم بگیریم راههای دیگر را امتحان سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت کنیم. پس دانستن اینکه چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم، چگونگی انجام سرمایه گذاری بلندمدت به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بورس و ویژگیهای هر کدام میتواند ما را انتخاب بهترین روش یاری دهد.
معاملات کوتاه مدت و بلند مدت
فعالان بازار های مالی را میتوان به دو دسته معاملهگر و سرمایهگذار تقسیم کرد.
تفاوت معامله گر در معاملات ارز دیجیتالی با سرمایه گذار:
فعالان بازار های مالی را میتوان به دو دسته معاملهگر و سرمایهگذار در معاملات ارز دیجیتال تقسیم کرد. در این مطلب قصد داریم آنها را بررسی کنیم:
معمولا تفاوت هایی میان معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی وجود دارد. افرادی که دائما در حال ورود و خروج از بازار هستند معامله گر هستند نه سرمایه گذار.
معمولا افق های سرمایه گذاری یک سرمایه گذار واقعی وابسته به اینکه در چه بازاری سرمایه گذاری میکند از یک سال تا چند سال است. ولی افق های معاملاتی یک معامله گر شاید کمتر از یک ماه باشد.سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت
معاملات بلند مدت سرمایه گذاری
معامله گران نه تنها کارمزد بیشتری به کارگزاران میدهند بلکه مالیات بیشتری نیز در قبال سودهای کوتاه مدت که از خرید و فروش مکرر حاصل می شود می پردازند.
فرق دیگر بین معامله گر و سرمایه گذار عموما مربوط به سودهای کسب شده است . یک سرمایه گذار در صورتی که سرمایه گذاری مناسبی را انجام دهد. سودهای بیشتری را نسبت به یک سرمایه گذار کوتاه مدت کسب می کند.
همه افراد در سرمایه گذاری خود متحمل استرس می شوند ولی مقدار آن متفاوت است. معمولا سرمایه گذارانی که کوتاه مدت معامله میکنند استرس بسیار بالاتری را نسبت به سرمایه گذارانی که بازه زمانی بالاتری را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند دارند.
معاملات کوتاه مدت یا ترید
سرمایه گذار به نوسانات قیمتی توجه زیادی ندارد ولی یک معامله گر دائما در حال چک کردن قیمت ها و بررسی آنها می باشد و به همین دلیل ممکن است معاملات ناموفق بیشتری داشته باشد.
سرمایه گذارانی که از لحاظ مالی باهوش هستند میدانند که چگونه با سرمایه گذاری هوشمندانه و با استفاده از کارگزاران خوب هزینه های معاملات خود را به حداقل برسانند.
بنابراین هر سرمایه گذاری ابتدا باید استراتژی معاملاتی خود را برای خرید و فروش در بازار تعیین کند و سپس بر اساس آن در بازار به معامله بپردازد.
دیدگاه شما