اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله


شما باید منظم بودن و پایبند بودن را یاد بگیرید. اگر شما یک فرد متعهد هستید و می توانید به قوانینی که برای معامله گری خود طرح کرده اید وفادار باشید، قطعا یک معامله گر موفق و سودآور خواهید شد. ولی اگر شخصی هستید که بداهه سازی می کنید و احساسات تان را دنبال می کنید باید قاطعانه به شما بگویم معامله گری شغل مناسبی برای شما نخواهد بود و شما را را به شکست خواهد کشاند.

تکنیک تعیین حدضرر با استفاده از فیبوناچی

همان طور که دانستن این نکته مهم است که کجا وارد معامله شویم تا سود بیشتری کنیم، دانستن حدضرر هم اهمیت بالایی دارد.

نمی‌توانید فقط بر اساس سطح فیبو و بدون داشتن علامتی برای خروج از معامله، وارد معامله شوید. حساب کاربری شما در شعله‌های آتش فرو خواهد رفت و شما همیشه فیبوناچی را لعن و نفرین خواهید نمود.

در این درس، چندین تکنیک برای تنظیم حد ضرر هنگامیکه تصمیم می‌گیرید از سطوح قابل اعتماد فیبوناچی استفاده نمایید، یاد می‌گیرید.

این‌ها راه‌های ساده‌ای برای تنظیم ضرر و منطق نهفته پشت هر روشی هستند.

روش اول: حدضرر را بعد از فیبو بعدی قرار دهید

روش اول این است که حد ضرر خود را بعد از سطح بعدی فیبوناچی تنظیم نمایید.

اگر شما برنامه‌ریزی کرده‌اید که در سطح فیبو 38.2% وارد معامله شوید، حد ضرر را آن بعد از سطح 50% قرار می‌دهید.

اگر احساس کردید که سطح 50% مایل است قیمت را نگه دارد، پس می‌توانید حد ضرر را ماقبل از سطح 61.8% قرار می‌دهید و به همین ترتیب عمل می‌کنید.

اجازه دهید نگاه دیگری به نمودار ۴ ساعته EUR / USD که به شما در درس فیبوناچی اصلاحی نشان داشتیم، بیاندازیم.

34 1

اگر شما در سطح 50٪ فروش کرده بودید، می‌توانستید حد ضرر خود را بعد از سطح فیبو 61.8٪ قرار دهید.

استدلال پشت این روش تنظیم این است که شما معتقدید که سطح 50٪ به عنوان نقطه مقاومت، قیمت را نگه می‌دارد. بنابراین، اگر قیمت برخلاف تصور ما اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله از این نقطه بالاتر رفت، فرضیه معاملاتی شما عملا شکست خورده است.

مشکل با این روش تنظیم حد ضرر این است که کاملاً وابسته به این است که ورود خوبی داشته باشید.

تنظیم حد ضرر بعد از سطح فیبوناچی اصلاحی بعدی، فرض می‌کند که واقعاً اطمینان دارید که ناحیه حمایت یا مقاومت قیمت را باز می‌دارد و همان طور که زودتر اشاره کردیم، استفاده از ابزارهای طراحی دقیق نیست.

اما ممکن است اتفاقی بیفتد و باعث شود بازار یک دفعه دیوانه شود، حدضررتان را بزند و بعد به جهتی که دلخواه شماست ادامه دهد. در این زمان به گوشه‌ای خواهید رفت و سر خود را به دیوار می‌کوبید.

فقط به شما هشدار می‌دهیم که این امر ممکن است گاهی چندین رخ دهد، بنابراین مطمئن شوید که حد ضرر خود را تعیین کرده‌اید و اجازه دهید موقعیت‌های برنده شما در امتداد این روند حرکت کنند.

بهترین حالت ممکن استفاده از این نوع روش حد ضرر برای کوتاه مدت (معاملات کوتاه‌مدت و چندساعته) است.

روش دوم: حدضرر را بعد از نوسان کف/ سقف اخیر قرار دهید

حال، اگر می‌خواهید که کمی امن‌تر باشید، راه دیگر برای تعیین حد ضرر، چیدن آن بعد از کف نوسان (سویینگ کف) و سقف نوسان (سویینگ سقف) اخیر می‌باشد.

برای مثال وقتی که روند رو به بالا است و می‌توانید خرید انجام دهید، حدضرر را دقیقا زیر آخرین کف نوسان تعیین کنید که به عنوان یک سطح حمایت احتمالی عمل می‌کند.

و وقتی که قیمت رو به پایین است و می‌خواهید فروش انجام دهید، حدضرر را دقیقا بالاتر از سقف نوسان تعیین کنید که به عنوان سطح مقاوت احتمالی عمل می‌کند.

این نوع از جایگذاری حدضرر فضای بیشتری برای تنفس به تجارت شما می‌دهد و به شما شانس بهتری خواهد داد تا بازار در جهت منفعت شما گام بردارد.

تعیین حدضرر با استفاده از فیبوناچی

اگر قیمت بازار از نوسان سقف و نوسان کف بالاتر رفت، ممکن است اشاره به آن باشد که تغییر روند قبلاً رخ داده است. این بدین معناست که ایده یا چیدمان معامله شما باطل شده است و برای ورود به بازار خیلی دیر شده است.

تنظیم حد ضررهای بزرگ‌تر احتمالاً بهترین حالت برای معاملات دراز مدت و نوسان‌گیری باشد. همچنین می‌توانید این کار را با روش «مقیاس‌دهی موقعیت، که بعداً توضیح داده خواهد شد، ترکیب نمایید. همچنین باید به یاد داشته باشید که با حد ضرر بزرگ‌تر، اندازه موقعیت خود را باید متناسب با آن تنظیم کنید.

اگر تمایل دارید با همان اندازه موقعیت خرید و فروش انجام دهید، ممکن است زیان زیادی متحمل شوید، به خصوص اگر در یکی از سطوح فیبو قبلی وارد شوید.

این نیز می‌تواند منجر به نسبت‌های سود به ضرر نامطلوبی شود، همان طور که ممکن است حد ضرر گسترده‌ای داشته باشید که با سود احتمالی شما متناسب نباشد.

پس راه بهتر کدام است؟

حقیقت این است که درست مانند ترکیب ابزار فیبوناچی اصلاحی با حمایت و مقاومت، خطوط روند، و الگوهای شمعی برای پیدا کردن ورود بهتر، این امر می‌تواند بهترین استفاده از دانش شما از این ابزارها برای تجزیه اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله و تحلیل محیط فعلی به منظور کمک به شما برای برگزیدن نقطه خوب حد ضرر باشد.

تا آنجا که ممکن است، نباید فقط منحصر به نقاط حمایت و مقاومت سطوح فیبوناچی به عنوان پایه‌ای برای تعیین حد ضرر تکیه نمایید.

به یاد داشته باشید، جایگذاری حد ضرر چیز مطمئنی نیست، اما اگر بتوانید احتمالات را با ترکیب چندین ابزار بیشتر کنید، می‌تواند به شما در تعیین نقطه خروج بهتر، فضای معاملاتی بیشتر برای نفس کشیدن، و احتمالاً نسبت سود به زیان بهتر کمک کند.

خلاصه‌ای از ابزار فیبوناچی

سطوح اصلاحی فیبوناچی کلیدی که چشم‌ها باید همواره به آن خیره باشند، این مواردند:

به نظر می‌رسد بیشترین ورزن را سطوح 38.2٪، 50.0٪ و 61.8٪ دارند.

به طور معمول اینها سطوح در تنظیمات پیش فرض هر نرم افزار فیبوناچی گنجانده می‌شوند. اگر نرم افزار تجاری شما دارای ابزار فیبو نباشد (جای نگرانی نیست) ماشین حساب فیبوناچی داریم که تمام کارها را برای شما انجام می‌دهد.

تعیین حدضرر با استفاده از فیبوناچی

معامله‌گران از سطوح اصلاحی فیبوناچی به عنوان حمایت و مقاومت احتمالی استفاده می‌کنند. از آنجایی که بسیاری از معامله‌گران این سطوح را شدیدا زیرنظر دارند و سفارش‌های خرید و فروش خود را روی آنها برای وارد کردن تجارت یا جایگذاری حد ضرر انجام می‌دهند، این سطوح حمایت و مقاومت ممکن است خود به خود عمل کنند.

سطوح حمایت و مقاومت ممکن است به پیشگویی تبدیل شوند. سطوح فیبوناچی گسترشی کلیدی 38.2٪، 50٪، 61.8٪، 100٪، 138.2٪ و 161.8٪ هستند.

معامله‌گران از سطوح گسترش فیبوناچی به اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله عنوان مناطق احتمالی حمایت و مقاومت برای تعیین اهداف سود استفاده می‌کنند.

تکرار می‌کنم، از آنجا که بسیاری از معامله‌گران این سطوح را زیرنظر دارند و سفارشات خرید و فروش را برای کسب سود روی آنها قرار می‌دهند، این سطوح به خاطر توقعات خیلی از معامله‌گران اکثرا ممکن است به انتهای حرکت روند تبدیل شوند.

به منظور استفاده از سطوح فیبوناچی روی نمودارتان، نیاز به شناسایی نقاط کف نوسان یا سویینگ کف و سقف نوسان یا سویینگ سقف دارید. نوسان سقف (swing high) شمعی با حداقل دو سقف پایین‌تر در چپ و راست در طرفینش است. سویینگ کف (swing low) شمعی با حداقل دو کف شمع چپ و راست بالاتر در طرفینش است.

از آنجا که بسیاری از معامله‌گران از ابزار فیبوناچی استفاده می‌کنند، این سطوح تمایل به تبدیل به سطوح حمایتی و مقاومتی قابل اطمینان یا نواحی مورد علاقه می‌شوند.

هنگام استفاده از ابزار فیبوناچی، اگر این ابزار را با دیگر سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای شمعی (جهت تعیین نقاط ورود و حدضرر) ترکیب کنید، احتمال موفقیتتان در معاملات بالاتر می‌رود.

استراتژی معاملاتی

استراتژی در بازار های مالی به این معناست که معامله گر سرمایه خود را در چه زمانی وارد بازار کند و در چه زمانی از بازار خارج شود، که بهترین سود را از بازار بگیرد. استراتژی‌ معاملاتی مجموعه ای از قوانینی هستند که یک معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی آن ها را تعیین می کند و الگوی کار خود قرار می دهد و معامله‌گر از طریق این الگوها به معاملات سهام می‌پردازد.

برای یک معامله گر، استراتژی تنها راه حفظ سرمایه خود خواهد بود. اگر استراتژی معاملاتی نداشته باشید به دلیل هیجانی بودن بازار، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهد.

به ازای هر فرد معامله گر یک استراتژی معاملاتی ایجاد می شود. استراتژی معاملاتی بنیاد کار یک معامله گر حرفه ای است که یک معامله گر حرفه ای باید به استراتژی که خودش طراحی کرده پایبند و وفادار بماند.

استراتژی معاملاتی

در بازارهای مالی هزاران نفر فعالیت دارند که افراد زیادی از آنها در حال کسب سود به صورت مستمر هستند و گروهی بی شماری از آنها در حال ضررهای مکرر هستند و با از دست دادن سرمایه خود و با دلسردی و ناراحتی از بازار خارج می شوند و دیگر میلی به ادامه معامله گری ندارند.

به نظر شما تفاوت این دو گروه در چیست؟

حتما شما هم به ذهنتان خطور کرده که شاید گروه اول خوش شانس باشند و گروه دوم افرادی بد شانس بوده اند. ولی ما این فرایند را به شانس ربط نمی دهیم، بلکه رمز موفقیت افراد همیشه در حال سود، تحلیل بازار و داشتن استراتژی معاملاتی است.

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی معاملاتی به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که با فکر و تحلیل، تدوین شده اند و وضعیت معاملاتی شما در آینده را مشخص می کنند.

موفقیت و یا عدم موفقیت شما به طراحی استراتژی و پایبندی به تعهدی که به استراتژی معاملاتی خود دارید بستگی دارد.اگر شما استراتژی قابل قبولی را طراحی کرده باشید، مدیریت ریسک و سرمایه برای شما آسان خواهد شد و شما با داشتن استراتژی برای هر اتفاقی در بازار آماده هستید.

اگر می خواهید یک حرکت موفق و هدفمند داشته باشید باید با یک استراتژی قوی خود را آماده حرکت کنید. یک استراتژی خوب باید ساده و قابل اجرا باشد و کاراکترهای زیادی نداشته باشد تا تمرکز کردن و ارزیابی بر روی آن آسان باشد.

اهمیت دفترچه یاداشت معاملاتی

گام اول برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی، اختصاص دادن یک دفترچه برای یادداشت های معاملاتی می باشد، شما باید بعد از انجام هر معامله شروع به یادداشت پارامترهایی که در معاملاتتان موثر هستند یا موثر نیستند کنید. پس از گذشت چند ماه شما یک کتاب پر از نکات معاملاتی که مختص شماست در دست دارید. و با انجام چنین کاری شما در بلند مدت به نتایج بسیار عالی دست پیدا خواهید کرد.

به نظر شما معامله گری برای همه یک گزینه موفقیت آمیز است؟

آیا همه افراد معاملات سودآور و موفقی اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله دارند؟

آیا همه افرادی که وارد بازار می شوند به معامله گران حرفه ای تبدیل می شوند؟

خیر! برای همه اینگونه نیست و فقط کسانی موفق هستند که یک استراتژی قوی به همراه یک پلن معاملاتی شخصی داشته باشند و نسبت به استراتژی و پلن معاملاتی خود وفادار باشند.

chortke.com

شما باید منظم بودن و پایبند بودن را یاد بگیرید. اگر شما یک فرد متعهد هستید و می توانید به قوانینی که برای معامله گری خود طرح کرده اید وفادار باشید، قطعا یک معامله گر موفق و سودآور خواهید شد. ولی اگر شخصی هستید که بداهه سازی می کنید و احساسات تان را دنبال می کنید باید قاطعانه به شما بگویم معامله گری شغل مناسبی برای شما نخواهد بود و شما را را به شکست خواهد کشاند.

موفقیت در معامله گری رابطه مستقیمی با صبور بودن و درصد وفاداری شما به استراتژی معاملاتی تان دارد. شما نباید اجازه دهید پس از انجام یک معامله ضررده، استراتژی خود را تغییر دهید. یا اگر نمی توانید با پولی که در یک معامله از دست داده این کنار بیاید و پس از هر زیان به فکر انتقام و پس گرفتن پولتان هستید قطعا در معاملات بعدی تان شکست خواهید خورد. باید قبول کنید این بازار ضرر هم دارد و شما باید ضرر کردن را یاد بگیرید چون بخشی از معامله است.

اگر فقط روی استراتژی معاملاتی خودتان که چند نکته تحلیلی ساده است، تمرکز کنید به شما قول می دهم که در پایان این مسیری که انتخاب کرده اید به یک معامله گر موفق و سودآور تبدیل خواهید شد. در ابتدای مسیر احتمالا برای برخی از شما شاید سخت باشد که به یک سری از قوانین پایبند باشید و احساسات خود را کنترل کنید. اما مطمئن باشید پس از مدت خیلی کوتاهی به این قوانین عادت خواهید کرد و موفق خواهید شد.

برای اینکه شما به یک معامله گر سود آور تبدیل شوید باید در الگوی معاملاتی ضررده قبلی خود، یک تغییر الگوی بزرگ و سودساز داشته باشید. شغل معامله گری به صورت خیلی فاحش با بقیه شغل ها متفاوت است، در اکثر شغل ها باید بیشتر کار کنید تا نتیجه بهتری بگیرید و یا در آمد بیشتری داشته باشید ولی در معامله گری نیازی به تلاش زیاد ندارید بلکه بستگی به این دارد که شما چقدر آگاهانه از یک سیستم پول ساز استفاده کرده ید.

دو نکته مهم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی مستمر و موفق.

تعهد به استراتژی

در ابتدای اجرای استراتژی ممکن است شما به صورت مقطعی ضرر کنید ولی به مرور زمان به سود دهی مستمر خواهید رسید. اگر بازار را درک کرده باشید و با روانشناسی بازار آشنایی داشته باشید خواهید دید با پایبندی و تعهد به استراتژی و کنترل هیجانات خود به سادگی به سود مستمر خواهید رسید. سعی کنید از شایعات دور بمانید و احساسات خود را در استراتژی تان دخیل نکنید و فقط طبق استراتژی خود پیش بروید.

سادگی استراتژی

شما به یک استراتژی ساده و قابل درک نیاز دارید. اگر یک استراتژی پیچیده و پر از پارامتر های سخت و غیر قابل اجرا طراحی کنید قطعا برای اجرای آن به مشکل بر خواهید خورد. باید از اطلاعات درست و تحلیل های صحیح و پارامترهای قابل اجرا و راحت استفاده کنید. در ابتدا از یک استراتژی ساده شروع کنید و پله پله آن را ارتقاء دهید و به صورت حرفه ای پیش ببرید.

chortke.com

در اینجا می خواهیم چند موضوع برای طراحی یک استراتژی معاملاتی به شما عزیزان توصیه کنیم.

گام اول ابتدا بررسی کنید آیا معامله گری برای شما جذابیت لازم را دارد؟

در ابتدا با خودتان رو راست باشید و برسی کنید آیا من به این شغل علاقه ای دارم و اگر انگیزه لازم را برای ورود به دنیای معامله گری ندارید و صرفا به خاطر تعریف دیگران از بازار های می خواهید وارد این بازی خطرناک شوید به شما توصیه می کنم قبل از ورود به این دنیای بزرگ دیجیتالی آموزش های لازم را ببینید و انگیزه لازم برای معامله گری را در خود پیدا و تقویت کنید.

گام دوم این موضوع را برسی کنید چه نوع شخصیت معامله‌گری دارید؟

با توجه به شخصیت معامله گری و روحیات خود و با توجه به بازاری که قصد دارید درآن معامله کنید سبک معاملاتی را انتخاب می‌کنیم. ( در مورد شخصیت های معامله گری می توانید به مقاله مراجعه کنید)

گام سوم بررسی کنید تا چه اندازه به پلن معاملاتی خود پایبند هستید؟

در مورد اهمیت پلن معاملاتی در مقاله (توصیه های قبل از ورود به بازار فارکس) صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب می‌کنیم و صرفا اهمیت پلن معاملاتی را تاکید می کنم.

گام چهارم برسی کنید در چه بازه زمانی بهترین بازدهی برای انجام یک معامله را دارید ؟

بهترین کار این است که یک تایم مشخص و ثابت برای معامله کردن برای خودتان مشخص کنید. ولی با توجه به انتخاب استراتژی معاملاتی که برای خودتان انتخاب کرده اید یک بازه زمانی در طول روز تعیین کنید و وارد معامله شوید.

گلم پنجم چه مقدار از سرمایه خود را می خواهید وارد بازار کنید؟

با توجه با میزان حد سود و حد ضرری که در پلن معاملاتی تان مشخص کرده اید میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید را مشخص کنید. بهتر است سرمایه تان را به صورت پله ای وارد بازار کنید . اگر شخصیت هیجانی و ریسک پذیری دارید بهتر که سرمایه کمتری وارد بازار کنید و مدیریت سرمایه را راعایت کنید. ( مقاله توصیه های قبل از ورود به فارکس)

گام ششم با توجه به استراتژی معاملاتی که انتخاب می کنید نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کنید؟

یکی از سودآورترین کارهایی که به شما کمک میکنید که به یک معامله گر سود آور تبدیل شوید، انتخاب بهترین نقاط ورود و نقطه خروج در بازار است . اگر نقطه ورود مناسب را انتخاب باعث می‌شود تا قسمتی از سود شما از بین برود و جذابت معامله گری شما را کم کند.

گام هفتم با توجه به پلن معاملاتی که از قبل طراحی کرده اید حد سود و حد ضرر معامله خود را مشخص کنید؟

مهمترین و اساسی‌ترین بخش یک استراتژی خوب تعیین حد سود و حد ضرر است که باتوجه به مدیریت سرمایه و پلن معاملاتی خود آن را تعیین میکنید. اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابها وآموزش های زیادی در مورد آن تدریس و مکتوب شده است، پس هیچ وقت این اصل مهم را فراموش نکنید

گام هشتم بررسی کنید که آیا این معامله ای می خواهید انجام دهید برا شما جذاب است؟

از خودتان بپرسید آیا مقدار سودی که انتظار دارید برای بدست آوردنش این معامله را انجام دهید برای شما لذت بخش است، آیا به مقدار سودی که تعیین کرده اید راضی هستید.قبل از باز کردن یک معامله از خودتان بپرسید چه مقدار سود از این معامله دریافت کنید برای شما رضایت بخش است اینکار باعث میشود شما بتوانید مدیریت سرمایه خود را رعایت کنید.

گام نهم یک دفترچه یاداشت به معاملات تان اختصاص دهید و تمام موارد فوق را یادداشت کنید.

شما نیاز به یک دفترچه یاداشت شخصی دارید، که خودتان آن را طراحی و مکتوب کرده اید. این دفترچه بهترین کتاب آموزشی برای شما خواهد بود. باید همه نکات و رفتارهایی که در حین معامله گری داشته اید را یاداشت کنید. با این کار شما تمام نقاط قوت و نقاط ضعف خودتان در معامله گری را پیدا می کنید و می توانید آنها را حذف و یا تقویت کنید.

سخن آخر

باید رک و راست به شما بگویم که موفقیت در شغل معامله گری نیازمند این است که شما یک فرد منظم باشید و موفقیت شما به تعهدی که به استراتژی و پلن معاملاتی که برای خودتان طراحی کرده اید بستگی دارد.اگر نمی توانید به قوانینی که خود وضع کرده اید پایبند باشید پس هر چه زودتر قبل از اینکه شکست بخورید از شغل معامله گری دست بکشید و شغل دیگری انتخاب کنید که شخص دیگری برای شما طراحی کرده است.

اینکه شما هر بار بخواهید به دنبال یک پلن یا استراتژی جدید، یک کانال جدید، یک آموزش جدید یا یک ربات جدید باشید، شکست خواهید خورد. تنها راه نجات شما در دنیای بزرگ معاملاتی پایبندی به استراتژی و پلن معاملاتی که خودتان طراحی کرده اید است.

سپاس گزاریم از اینکه این مقاله را تا انتها مطالعه کرده اید و موفقیت شما در معامله‌گری و تمام مراحل زندگی را خواستاریم.

اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله

به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، حفظ سرمایه و دارایی در بورس اولویت بیشتری نسبت به کسب سود دارد. از همین رو علاوه بر انتخاب سهم مناسب باید یک محدوده ضرر و زیان نیز برای معاملات خود در نظر بگیریم. اهمیت رعایت حد ضرر ضرر کردن در معامله امری بدیهی است. افرادی که در بازارهای

به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، حفظ سرمایه و دارایی در بورس اولویت بیشتری نسبت به کسب سود دارد. از همین رو علاوه بر انتخاب سهم مناسب باید یک محدوده ضرر و زیان نیز برای معاملات خود در نظر بگیریم.

اهمیت رعایت حد ضرر

حد ضرر

ضرر کردن در معامله امری بدیهی است. افرادی که در بازارهای مالی مشغول فعالیت هستند، حتما تا کنون ضرر و زیان را نیز تجربه کرده‌اند. برخی مواقع پیش می‌آید که سهمی را خریداری می‌کنیم اما با کاهش قیمت مواجه می‌شود. سوالی که در این جا مطرح می‌شود این است که تا چه موقعی باید سهم را نگه‌داری کرد؟ یا در چه قیمتی باید آن را فروخت؟ سوالاتی این‌چنین در مشخص کردن حد ضرر تعیین‌کننده خواهند بود.

همه قبول داریم که انسان اشتباه می‌کند؛ اشتباه کردن در معاملات نیز بخشی از طبیعت انسانی است.‌ تمام بازارهای مالی محیطی پویا و متغیر دارند. شرایط اقتصادی و سیاسی هر لحظه در حال تغییر است. مسئله مهم در این خصوص، نحوه برخورد افراد در شرایط نامطلوب است، نه تعداد معاملاتی که هر یک ممکن است با ضرر و زیان انجام داده باشند. پایبندی به اصول معاملاتی و قبول و پذیرش خطاها و اشتباهات است که از اهمیت برخوردار است.

زمانی که قیمت‌ها در جهتی مخالف آن‌چه در نظر داشتیم حرکت می‌کنند، باید در فرصت مناسب از سهم خارج شویم. به این ترتیب از بیشتر شدن ضرر جلوگیری کرده‌ایم و در حفظ سرمایه اقدامی مناسب انجام داده‌ایم. اما در این میان برخی از معامله‌گران تازه‌کار احساسات را در تصمیم‌گیری‌های خود دخیل می‌کنند. آن‌ها در اقدامات خود قواعد معامله‌گری موفق را از یاد می‌برند. از همین رو اصلا زیان را نمی‌پذیرند و آن را باور ندارند. آن‌ها سعی در توجیه کار اشتباه خود دارند. این امر منجر به افزایش ضرر و زیان می‌شود. در نتیجه افراد احساس ناامیدی، شکست و سرخوردگی را همواره با خود خواهند داشت.

اما سوال مهم این‌جاست: اگر سهمی را خریداری کردیم و با کاهش قیمت مواجه شد، تا چه زمانی باید آن‌ را نگه‌داری کنیم؟ حد ضرر برای این سهم در چه محدوده‌ای است؟

استراتژی‌های افراد در مواجهه با زیان

اگر می‌خواهیم قیمت و زمان مناسب را برای فروش سهام تعیین کنیم، باید از تجربه و اطلاعات کافی برخوردار باشیم. به منظور حفظ سرمایه و سودآوری،‌ لازم است پیش از خرید در مورد روند سهم، نقاط حمایت و مقاومت و شرایط بنیادی سهم اطلاعاتی کسب کنیم. ممکن است با تکیه بر این موارد و انجام تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به نتایج خوبی برسیم. یعنی اگر به کمک این ابزار به نتیجه رسیدیم که سهمی رشد قیمت خواهد داشت، آن را خریداری می‌کنیم. اما اگر شرایط به گونه‌ای دیگر رقم بخورد که قیمت سهم کاهش پیدا کند‌، چند احتمال وجود دارد؛ یا محاسبات ما اشتباه بوده است، یا برخلاف روند بازار وارد سهم شده‌ایم و تحلیل‌مان نادرست بوده است. در چنین شرایطی دو راه پیش پای ما قرار دارد:

  1. منتظر بمانیم تا سهم پس از اصلاح و کاهش قیمت، مجددا به قیمت مورد نظر ما برسد.
  2. به محض مشاهده روند نزولی از سهم خارج شویم.

ماندن در سهامی که در حال کاهش قیمت است نیازمند برنامه است. این‌که بدون هیچ برنامه‌ای منتظر بمانیم تا سهم به قیمت موردنظر ما برسد، عملی پر از ریسک است. چرا که از دست دادن بخش زیادی از سرمایه در چنین حالتی بسیار محتمل است. در این میان راه‌حل دوم منطقی‌تر به نظر می‌رسد. یعنی به محض مشاهده روند نزولی از سهم خارج شویم.

تعیین حد ضرر پیش از ورود به سهم

یک سرمایه‌گذار مجرب و حرفه‌ای زمانی که سهمی را خریداری می‌کند، حد سود و حد ضرر را نیز تعیین می‌کند. اگر به سودی که مدنظرش بود دست پیدا کرد یا اگر سهم به نقطه مقاومت رسید، از سهم خارج می‌شود. به این ترتیب اقدام مناسبی در راستای حفظ سرمایه خود انجام داده است.

بدیهی است که هیچ سهمی همیشه حالت صعودی ندارد و دچار افت قیمت نیز خواهد بود. اما اگر به جای رشد و افزایش قیمت، حد ضرر فعال شود، این نقطه‌ای است که در آن باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس به طور کلی روندی نزولی داشته باشد، باید حد ضرر برای کل بازار در نظر گرفته شود. اگر در این شرایط حد ضرر فعال شود، باید از بازار خارج شد و تا زمانی که شرایط به حالت طبیعی برگردد تنها باید نظاره‌گر بود. در حقیقت به خاطر روند نزولی بازار، حتی از سهامی که هنوز به حد ضرر نرسیده نیز باید خارج شد.

افرادی که با شناخت کامل و با مطالعه و هم‌چنین با توجه به میزان سرمایه خود اقدام به سرمایه‌گذاری و سهام‌داری می‌کنند، قطعا اهداف قیمتی نیز در سر دارند. این اهداف قیمتی موارد مختلفی را در بر می‌گیرد؛ مواردی مانند قیمت خرید،‌ قیمت فروش، حد سود و حد ضرر. برای این‌که در بورس سرمایه‌گذاری کنیم، در آغاز باید تعریف درستی از انتظارات خود داشته باشیم. باید ابتدا از خود بپرسیم چه زمانی برای ورود به یک سهم یا خروج از آن مناسب است؟ حد سود مورد انتظارمان در چه محدوده‌ای است؟ چه میزان حد ضرر را باید برای سهم تعریف و به آن عمل کنیم؟

زمان مناسب خروج از سهم

باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که اگر معامله‌ای موفق انجام دادیم، چه زمانی باید از سهم خارج شویم. هم‌چنین اگر به هر دلیل در معامله خود ناکام شدیم، چه میزانی از ضرر را باید تحمل کنیم. حد ضرر یکی از ابزارهای مهم و قابل توجه در بازارهای مالی است. سرمایه‌گذاران به کمک این ابزار می‌توانند در صورت عدم تحقق انتظاراتشان از سهام مورد نظر، از پیشروی زیان و از دست رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.

عدم تعیین حد ضرر یعنی سهام‌داری تا مدت‌زمان نامشخص. این فرآیند ممکن است تا جایی ادامه داشته باشد که سرمایه‌گذار حتی نیمی از سرمایه اولیه خود و یا بیشتر را از دست بدهد. نکته‌ای که در این‌جا وجود دارد این است که به هر حال ممکن است هر لحظه سهم روند صعودی پیدا کند. به همین دلیل است که برخی گمان می‌کنند، بهتر است حد سود و یا حد ضرر تعیین نشود.

عدم تعیین حد سود و حد ضرر یعنی فقدان برنامه‌ریزی مناسب برای سرمایه‌گذاری؛ یعنی بی‌توجهی به مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک بالا. برای حفظ سرمایه باید پیش از این که معامله‌ای انجام بدهیم حد ضرر مناسب را مشخص کنیم. البته تنها تعیین این میزان مهم نیست؛ بلکه مهم آن است که به این مسئله عمل کنیم. پایبندی به حد ضرر به این معناست که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، بدون هیچ‌گونه تردید و اقدام اضافه‌ای، پرونده آن معامله را ببندیم. سرمایه‌گذار موفق کسی است که اگر سود نکرد، جلوی زیان را نیز در جایی بگیرد که میزان ضرر حداقل باشد.

واکنش معامله‌گر حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای در مواجهه با زیان‌های معاملاتی

یکی از مشخص‌ترین تفاوت‌های این دو گروه، نحوه برخورد آن‌ها با شرایط نامساعد و ناخوشایند بازار است. هنگامی که قیمت سهم بر خلاف انتظارات ما در جهتی معکوس حرکت می‌کند، باید چه کرد؟‌ در این شرایط خروج به موقع از بازار و جلوگیری از افزایش زیان به حفظ سرمایه کمک می‌کند.

تفاوت دیگر میان معامله‌گران حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای در اقدامات پس از خروج از سهم است. معامله‌گر غیرحرفه‌ای پس از رسیدن به حد ضرر اگر ببیند که قیمت سهم افزایش پیدا کرده؛ از عمل خود پشیمان می‌شود. اما معامله‌گر حرفه‌ای به دنبال اصلاح استراتژی معاملاتی و یافتن نقاط ضعف خود می‌گردد.

فواید و مزایای تعیین حد ضرر

اجازه دهید بحث را با یک مثال دنبال کنیم. فرض کنید که سهمی را خریده‌اید و با افت قیمت مواجه شده است. اگر قیمت سهم پس از یک سال به محدوده‌ای برگردد که مد نظر شما بوده است، از نقطه نظر معاملاتی شما زیانی نکرده‌اید. چرا که اصل سرمایه را هنوز در دست دارید. اما از منظر سرمایه‌گذاری شما متضرر شده‌اید. چرا که در این یک سال هزینه‌ فرصت سرمایه‌گذاری برای شما ایجاد شده است. این جمله به آن معناست که فرصت‌های سرمایه‌گذاری در سهم‌های دیگر را در این مدت زمان از دست داده‌اید. پس بر همین اساس یکی از مزایای اصلی تعیین حد ضرر، علاوه بر جلوگیری از بیشتر شدن ضرر و زیان، جلوگیری از خوب سرمایه است.

حد ضرر در یک نگاه

در این مطلب تلاش کردیم تا مفهوم حد ضرر را بیان کنیم. سپس از اهمیت و کاربرد‌های آن در سرمایه‌گذاری صحبت کردیم. هم‌چنین تفاوت افراد حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای را در مواجهه با زیان بررسی کردیم. بار دیگر تاکید می‌کنیم که سرمایه‌گذار موفق کسی نیست که همیشه سود می‌کند؛‌ بلکه فردی که از زیان‌های بیشتر جلوگیری می‌کند از سایرین جلوتر است.

ثبت شده در سایت شهر بورس – آخرین اخبار اقتصادی طی شماره 10479 توسط محمد مصدری و در روز پنجشنبه 6 آذر 1399 ساعت ۱۵:۰۷:۲۶

حد ضرر چیست ؛ بهترین روش انتخاب حد ضرر کدام است ؟

حد ضرر چیست ؛ بهترین روش انتخاب حد ضرر کدام است ؟ انسان ها ذاتاً موجوداتی احساسی هستند و احساسات آنها همیشه بر مهارت تصمیم گیری آنها در تجارت تأثیر منفی می گذارد و نتیجه این امر را تحت تأثیر قرار می دهد. این یک واقعیت کاملاً واضح است. همچنین داشتن اصول دقیق و استراتژی های بدون احساس در هنگام معاملات مهم است. یکی از مهمترین قوانین هنگام معامله استفاده از قانون حد ضرر روزانه است. هر معامله گر برای محدود کردن ضررها به نوعی سیستم یا “قانون” نیاز دارد. این که آیا این قانون براساس درصد ثابتی از کل دارایی ها یا درصد ضرر ثابت سرمایه مورد استفاده در یک معامله واحد است.

بسیاری از سیستم عامل های معاملاتی همچنین دارای یک سیستم ضرر ضروری روزانه هستند که به موجب آن ضرر خالص معامله گر نمی تواند در هر زمان از روز معاملاتی به حد ضرر از پیش تعیین شده روزانه برسد یا از آن عبور کند. اگر در هر زمان ضرر از حداکثر بیشتر شود ، این امکان وجود دارد که سکوی معاملاتی موقعیت های باز را تسویه کند ، سفارشات معلق را لغو کند یا حساب را از انجام معاملات جدید تا شروع روز معاملات بعدی معلق کند. در بیشتر موارد ، بیش از حد ضرر و زیان روزانه ، به طور خودکار حساب را واجد شرایط برنامه مالی نمی کند ، اگر تاجر در یک حساب باشد.

حد ضرر روزانه چقدر است؟

حداکثر مبلغی است که یک سرمایه گذار می تواند از کل دارایی یا تجارت خاص در روز از دست بدهد. بسیاری از سرمایه گذاران قانون ضرر و زیان روزانه را خودشان اجرا می کنند ، در حالی که سیستم عامل های معاملاتی یا برنامه های مالی قبل از به دست آوردن بودجه ، حد ضرر اجباری ایجاد می کنند. این که آیا این قانون براساس درصد ثابتی از کل دارایی ها یا درصد ضرر ثابت سرمایه مورد استفاده در یک معامله واحد است.

پس از از دست دادن درصد معینی (یا مقدار ثابت) معامله ، حد ضرر روزانه می تواند به طور خودکار معامله گر را برای مدت طولانی متوقف کند یا بلافاصله از موقعیت بازنده خارج شود. با در دست داشتن این ضرر روزانه ، خروج از موقعیت باخت باید به صورت خودکار و محاسبه شود.

چگونه حد ضرر روزانه در عمل کار می کند

در عمل راهی برای حفظ سود و تعیین حد معینی برای ضرر است. با رسیدن به stop loss تعیین شده ، معامله گران منضبط به سادگی معاملات خود را متوقف می کنند بدون اینکه به خود بگویند که هر لحظه بازار جهت تغییر خواهد کرد و دوباره تلاش می کنند و دوباره ضرر می کنند. امتناع از پیروی از قانون حد ضرر روزانه ، رفتاری بیشتر شبیه قمارباز است تا معامله گر.

هر معامله گر متفاوت است و هیچ پاسخ درستی برای stop loss روزانه وجود ندارد. این واقعاً به ریسک پذیری ، پرخاشگری و ثبات روحی کاملاً شما بستگی دارد. یک قانون امتحان شده و درست این است که روزانه حد ضرر 2٪ برای خود تعیین کنید. با این حال ، دوباره ، این به شما بستگی دارد. بسیاری از معامله گران معتقدند که سقف ضرر 2٪ برای آنها درصد کمی است. برای این دسته از معامله گران ، این محدودیت اساساً مانع توانایی آنها در تجارت دارایی های پرخطر است که رفتارهای ناپایداری بیشتری از خود نشان می دهند. از یک طرف ، بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذاران بر این باورند که تعیین سقف ضرر 2٪ پوچ و خطرناک است. در اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله واقع ، بسیاری از این معامله گران 0.5–0.25 از حد ضرر روزانه اوراق بهادار خود را دارند.

حتی قبل از شروع تجارت، سیستم محدودیت ضرر روزانه می تواند فعال شود. خیلی ساده است وقتی تصمیم گرفتیم که چه مقدار از دارایی را مایل به خرید هستیم ، شما می توانید بدون نقض قانون ضرر و زیان روزانه ، میزان ضرر و زیان خود را برای آن دارایی محاسبه کنید. بیایید بگوییم شما به عنوان مثال قانون حد ضرر 2٪ را دنبال می کنید. هنگام ایجاد موقعیت خود ، می توانید با حداکثر ضرر 2٪ نیز یک سفارش توقف ضرر داشته باشید.

چگونه از زیر پا گذاشتن قانون stop loss روزانه جلوگیری کنیم

دستور توقف ضرر قبل از هر چیز یک تاکتیک عالی برای اطمینان از این است که قانون حد ضرر روزانه را نقض نمی کنید.

این با تعیین قیمت مشخصی که کمتر از خطر شما نباشد ، ضرر را کاهش می دهد. اگر قیمت موقعیت شما به مقدار مشخص شده در دستور توقف ضرر برسد ، شما را از موقعیت خارج می کنند. اگر خودتان یک دستور توقف ضرر ایجاد نکنید ، همچنین می توانید دستور توقف ضرر ذهنی را ایجاد و اجرا کنید. اما اگر همچنان به استفاده از دستور stop mind ادامه می دهید ، مطمئن شوید که خود را می شناسید و به اصول خود پایبند هستید.

کارهای دیگری نیز وجود دارد که می توانید برای بهبود خود به عنوان یک تاجر و محدود کردن ضرر و زیان اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله خود انجام دهید. ابتدا می توانید مبلغ خود را برای هر معامله کاهش دهید. اگر مقدار پولی را که برای هر تجارت استفاده می کنید کاهش دهید ، این امر محدودیتی در درآمد شما ایجاد می کند. با این وجود ضررهای شما را نیز محدود می کند. اگر همیشه در تلاش هستید و به طور مداوم به آستانه ضرر خود می رسید ، این به طور خودکار خطر شما را کاهش می دهد و پول کمتری را در معرض خطر قرار می دهد.

همچنین باید قبل از معامله با پول واقعی ، مهارت های معاملاتی خود را روی یک شبیه ساز تمرین کنید. با این کار می توانید الگوهای رفتاری تکانشی را هنگام معامله اصلاح کنید. اطمینان حاصل کنید که همه کارهایی را که انجام می دهید تجزیه و تحلیل کنید و خود قوی ترین منتقد خود باشید. اطمینان حاصل کنید که زمان و نوسانات را مطالعه کنید و همچنین تجزیه و تحلیل اساسی و فنی را انجام دهید.

ایجاد یک مجله معاملات روزانه می تواند به شما در کاهش زیان روزانه نیز کمک کند. با داشتن مجله تجارت روزانه ، بیشتر از آنچه خود تصور می کنید درباره خود و رفتارهای تجاری خود یاد خواهید گرفت. این شما را مجبور می کند که معاملات خود را بررسی کنید و درک کنید چه چیزی به عملکرد شما آسیب می رساند.

این قاعده به سه دلیل مهم دارای اهمیت است. اولین دلیل ، ایجاد وضوح عاطفی و روانی هنگام تجارت است. تجارت می تواند یک تجربه بسیار استرس زا از نظر ذهنی باشد. با این حال ، اگر قبلاً می دانید که فقط مقدار مشخصی دلار در روز ضرر خواهید کرد ، این امر بدون توجه به شرایط ، تجارت را بسیار آسان می کند.

دلیل دوم این است که این یک روش موثر برای کسب درآمد و بهبود خود به عنوان یک تاجر است. همه یک روز تعطیل خواهند داشت. این یک واقعیت زندگی و یک واقعیت در دنیای تجارت نیز هست. با این حال ، اگر به طور مداوم به stop loss روزانه خود می رسید ، این می تواند نشانه آن باشد که شما باید پیشرفت کنید و بهتر بخوانید بازارها را یاد بگیرید. زدن مرتباً به حد ضرر خود به معنای این است که شما کار اشتباهی انجام می دهید و این بدان معنا نیست که بازار رفتاری غیرعادی دارد.

دلیل سوم و آخر این است که اگر بتوانید در حالیکه در اکثر روزها سودآوری دارید به زمان خرابی پایان دهید ، می توانید به سرعت به سمت یک مسیر سودمندتر حرکت کنید.

نحوه صحیح قرار دادن استاپ لاس

استاپ لاس جایی است که بازار بر خلاف پیش‌بینی معامله‌گر حرکت می‌کند. در چنین شرایطی با فعال شدن دستور stop loss ، معامله بسته می‌شود و از زیان بیشتر آن معامله‌گر جلوگیری می‌کند.

بحث تعیین stop loss یکی از مشکلاتی است که معامله گران تازه کار با آن روبرو هستند و حتی هستند کسانی که حد ضرر معامله را بصورت ذهنی مشخص می کنند. تعیین حد ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. با این حال دیدگاه‌های غلطی در میان معامله‌گران در رابطه با تعیین حد ضرر وجود دارد و چنین دیدگاه‌های غلطی می‌توانند بر عملکردتان در حساب معاملاتی تاثیر منفی بگذارد. اما واقعا نحوه صحیح مشخص کردن آن چگونه است؟

عوامل زیادی در تعیین آن نقش دارند مثل حجم معامله اما هستند معامله‌گرانی که از افزایش stop loss می‌ترسند و تمایل دارند که از حد ضررهای کوتاه استفاده کنند تا نسبت سود به زیان آن ها توجیه بیشتری داشته باشد. آن ها دستورات حد ضرر بلند استفاده نمی‌کنند و تنها وارد معاملاتی می‌شوند که حد ضرر کوتاه‌تری دارند. اما مشکل اصلی حجم معامله است که با کمتر کردن آن می توان حد ضرر معامله را بالاتر برد و استرس کمتری هم تحمل کرد.

پس اگر می‌خواهید ریسک معامله را کاهش دهید، کافی است تا حجم معامله را کاهش دهید، و به این نکته مهم توجه داشته باشید که افزایش آن بدون کاهش حجم می تواند فاجعه آمیز باشد و شما به جای سود خوب ضرر سنگین بکنید. هدف اصلی از افزایش آن، ایجاد فضای لازم برای نوسانات بازار است که بدون مشکل بتواند در آن معامله حضور داشته باشید.

در معاملات فارکس نکات زیادی وجود دارد که شما از آن بی اطلاع هستید پس اگر علاقه مند به یادگیری و آموزش فارکس هستید، حتما با ما تماس بگیرید

شما می‌توانید بعد از حرکت کافی بازار در جهت مد نظر خودتان حد ضرر را به محل سربه‌سر معامله انتقال دهید تا به اصطلاح معامله را فری ریسک کنید، پس سعی کنید stop loss را بلندتر انتخاب کنید تا بازار فضای کافی برای نوسان داشته باشد. استفاده از حد ضرر بلند به همراه کاهش حجم معامله علاوه بر اینکه می‌تواند عملکرد شما را بهبود بخشد، می‌تواند میزان استرس معامله را هم پایین بیاورد و باعث نشود که به خاطر این استرس معامله گر دست به اشتباهات خطرناک بزند.

چگونه حد ضرر را فعال کنیم :

چگونه حد ضرر را فعال کنیم : در کوینکس و سایر سامانه بعد از باز کردن معامله گزینه Tp – sl وجود دارد.

چگونه حد ضرر را فعال کنیم در نوبیتکس : وقتی معامله را باز کنید این گزینه ها برای آن معامله فعال می شود.

چگونه حد ضرر را در ایزی تریدر فعال کنیم : روی معامله دابل کلیک کنید و گزینه sl را فعال کنید.

حد ضرر در کوینکس : در کوینکس و سایر سامانه بعد از باز کردن معامله گزینه Tp – sl وجود دارد.

حد ضرر و حد سود چیست : هر معامله ای که شما باز می کنید باید حد ضرر و سود را مشخص کنید.

حد سود و ضرر اتوماتیک : در ارز دیجیتال وجود ندارد اما در متاتریدر در فارکس گزینه حد ضرر متحرک وجود دارد.

حد ضرر چیست و فرمول محاسبه آن : مقدار عددی است که شما از سرمایه کل حاضر به از دست دادن آن هستید. باید نهایت 1 تا 2 درصد سرمایه شما باشد.

استاپ لاس در ارز دیجیتال : در کوینکس و سایر سامانه بعد اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله از باز کردن معامله گزینه Tp – sl وجود دارد.

حد ضرر (Stop Loss) را چگونه مهار کنیم؟

stop loss orig - حد ضرر (Stop Loss) را چگونه مهار کنیم؟

حد ضرر (Stop Loss) دستوری برای بستن یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاصمی باشد تا به این صورت ضرر را محدود و کنترل کرد. همین طور که از نام آن مشخص است ، توقف حد ضرر برای محدود کردن و کنترل ضرر در مواردی می باشد که یک ایده ترید موفق از آب در نمی آید.

استفاده از توقف حد ضرر یکی از پایه های بسیار مهم مدیریت ریسک می باشد، به همین دلیل است که هر کتاب، وبینار و مربی معقول بر اهمیت استفاده از آن در ترید بسیار تاکید می کند. اما استفاده و مدیریت ضعیف حد ضرر می تواند هزینه زیادی برای شما به دنبال داشته باشد. بسیارپیش آمده که حد توقف را در فتیله شمع (نمودار کندل استیک) قرار دادیم و با رسیدن به آن حد از معامله خارج شویم و بعدا قیمت به هدف خورده و ما از معامله بیرون بوده ایم. در این مقاله به پنج اشتباه رایج در مورد گذاشتن و مدیریت حد ضرر پرداخته می شود.

قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) بر طبق هر عدد دلخواه

بازار کاری به نسبت ریسک شما ندارد. یکی از اشتباهاتی که ممکن است انجام دهید این است که تلاش کنیدکه بازار را با چارچوب خود متناسب کنید. در صورتی که برعکس باید چارچوب کاری خود را با بازار متناسب کنید. اگر یک عدد طلایی یا معادله ای برای قرار اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله دادن یک حد ضرر مناسب موجود بود، کاربسیار راحت می شد اما چنین چیزی وجود ندارد.

بنابراین زمانی که تصمیم می گیرید که حد ضرر خود را کجا بگذارید، این تصمیم گیری باید بر اساس تحلیل تکنیکال انجام شود. حد ضرر را بر اساس یک سطح جادویی قیمت که در درصد خاصی و بر اساس میل شماست،پیش بینی نمی کنند. بازار به این چیز ها اهمیتی نمی دهد.

تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف

باید حد توقف خود را قبل از باز کردن یک ترید بدانید . همین قضیه در رابطه با ورود و هدف های شما هم صادق است. تا زمانی که ترید فعال می باشد و سود و ضرر شما نوسان دارد، هر دلیلی برای ماندن در بازار پیدا خواهید کرد. فایده تعیین کردن حد توقف قبل از شروع معامله این است که هر گونه احساساتی از تصمیم گیری برداشته می شود زیرا شما هنوز سرمایه خود را به خطر نیانداخته اید و در واقع با نگاه به نمودار این حد را تعیین کرده اید. اما اگر از قبل این حد توقف را تعیین نکرده باشید و بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کند، به احتمال زیاد توسط بازار برهم زده می شوید و به این نکته توجه نمی کنید که ایده ترید شما در واقع بی اعتبار شده است . در این حالت دیگری حدی برای توقف ضرر شما متصور نخواهد بود. پس قبل از باز کردن یک پوزیشن در مورد جایی که اشتباه کرده اید، تصمیم گیری کنید.

حد ضرر (Stop Loss) را اولین زمان ممکن حرکت دهید

هدف از حد توقف محافظت از شما در شرایطی می باشد که ایده ترید شما درست درنیاید و هدف این نیست که معاملات شما خالی از ریسک شود. منطق حکم می کند که حد توقف بر اساس تحلیل تکنیکال تنظیم شود. بسیاری از افراد با این مطلب که حد ضرر باید بر اساس تحلیل تکنیکال باشد موافقند اما با این وجود خوشحالانه حد توقف را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای به حرکت در می آورند که در اینجا یک تناقض ایجاد می شود.

حرکت حد توقف در این حالت مشابه این است که جایگاه آن را براساس اعداد اختیاری تعیین کنید. برای بازار اهمیتی ندارد که شما در کجا وارد شده اید و در کجا سر به سر می شوید. زمانی که شما به دلخواه خود حد توقف را حرکت می دهید، یک رویکرد تکنیکال محور را رها کرده اید (مگر اینکه سر به سر شدن شما مطابق با یک سطح برجسته تکنیکال باشد).

حد توقف را برای سر به سر شدن و یا سودی جزئی نباید رها کرد و یا تغییر داد. سوالی که باید از خود بپرسید این است که اگر من پوزیشن نداشتم و قیمت به سمت سر به سر و یا سود حاشیه ای حرکت می کرد، آیا من آن را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار سازی تلقی می کردم؟

اگر جواب این سوال خیر باشد، شما نشان داده اید که خارج شدن از اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله ترید در آن نقطه فقط یک تصمیم شانسی و اختیاری بوده است. در عوض، حد توقف باید تا جایی برود که مسلم شود که شما در ترید خود اشتباه کرده اید. اگر شما در نقطه خاصی وارد معامله شوید باید قادر به تعیین این باشید که در فلان نقطه ترید من توسط بازار باطل می شود و باید از معامله خارج شوم. اگر نتوانید چنین کاری را انجام دهید، نباید اصلا وارد معامله شوید.

طرح ترید خود را باور داشته باشید و اجازه دهید که بازار به شما ثابت کند که در معامله اشتباه کرده اید که این با برخورد قیمت به سطح توقف انجام می شود. حرکت همیشگی و بدون فکر به سمت سر به سر شدن نوعی ترید تنبلانه است که شما را از تحلیل تکنیکال خودتان دور می کند.

حد توقف خود را به هیچ عنوان حرکت ندهید

بر اساس مباحث گذشته ، هدف از قرار دادن حد توقف محافظت از اکانت شما در زمانی می باشد که ایده ترید شما صحیح در نمی آید. اما زمانی که بازار به شما ثابت کرد که ایده ترید شما ممکن است صحیح باشد، این حد توقف را باید برای محافظت از سود کسب شده مورد استفاده قرار داد. در اینجا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که آیا این تناقض نیست؟ چون قبلا گفته شد که حد توقف را نباید حرکت داد. باید گفت که در این قضیه تناقضی نیست. این حرکت کور کورانه و بدون توجه به تحلیل تکنیکال است که نباید انجام شود اما اگر حد توقف را وقتی که بازار ثابت می کند، حرکت دهید در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار می باشد. این یک تصمیم بر اساس تحلیل تکنیکال و روشی برای حفظ سود شما در حالی است که قیمت به سمت هدف می رود.

تفاوت این دو باید کاملا واضح باشد. اولی یک تصمیم احساسی است اما دومی تصمیم بر اساس تحلیل تکنیکال می باشد تا اینکه سود خود را در حرکت قیمت به سمت هدف حفظ کنید. به عنوان مثال، حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری در جهت مورد انتظار که ثابت می کند که خریداران یا فروشندگان وارد آن ناحیه شده اند، امری رایج است. چنین قیمتی دلیلی واقعی برای برگشت به بالا یا زیر آن سطح ندارد. این بسیار متفاوت از حرکت احساسی قبلی است.

منظور از حرکت دادن حد توقف بالا بردن آن در زمان خرید و پایین آوردن آن در زمان فروش می باشد و این زمانی اتفاق می افتد که قیمت به سمت هدف شما حرکت می کند. دلیل این امر نسبتا آسان است؛ بازار التزامی برای برخورد دقیق به هدف شما را ندارد و با حرکت دادن حد توقف مانع از این می شوید که یک معامله سودآور سر به سر شود و یا وارد ضرر شود.
مثال بالا را در نظر بگیرید. وقتی وارد این معامله می شوید نسبت پاداش به ریسک شما ۲ به ۱ می باشد. فرض کنید همچنان که قیمت افت می کند شما نیز شروع به حرکت دادن حد توقف برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای می باشید. قیمت به هدف شما نزدیک می شود اما دقیقا به آن نمی رسد و برعکس می شود. در آن نقطه شما باید دوباره نسبت پاداش به ریسک خود را مقایسه کنید و ببینید که آیا این نسبت منطقی است.

اگر حد توقف را حرکت ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار موجود خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر اصلا حد توقف خود را حرکت ندهید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف برخورد نکند و برگردد بسیار نامناسب می شود. چیزی بنام ترید رایگان وجود ندارد و این در واقع پولی است که شما به بازار پس می دهید. همان طور که گفته شد، بازار التزامی برای برخورد به هدف شما ندارد. اگر انتخاب هدف شما عیب و نقص داشته باشد که اغلب هم همین طور است، حرکت دادن حد توقف برای شما سودآور خواهد بود.

سعی کنید متکبر نباشید، واقعا از دست دادن یک ترید خوب تنها به این دلیل که شما می خواهید دقیقا به هدف برسد، احمقانه است. بازار چیزی به شما بدهکار نیست و اهمیت نمی دهد که هدف دقیق شما چقدر است. زمانی که ترید پیشرفت می کند، پویایی و حرکت حد توقف نیز باید موجود باشد. در سراسر ترید باید نسبت پاداش به ریسک خوبی را حفظ کنید و هنوز هم می توانید در بازار بدون سازمان دادن نقاط دقیق هدف سود کنید.

حد توقف را در جیب های نقدینگی تنظیم کنید

ساختار های قیمتی معینی وجود دارند که معمولا قبل از این که بازار برعکس شود، مورد هجوم واقع می شوند. از گذاشتن حد ضرر دقیقا در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی کاملا خودداری کنید زیرا احتمال دارد که بازار قبل از برگشتن از این نواحی بگذرد. خودتان این تمرین را انجام دهید، یک نمودار قیمت از بازاری که در آن ترید می کنید را باز کنید و نقاط نوسان کلیدی و قله ها و کف ها را مشخص کنید. مشاهده می کنید که در اکثر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح می گذرد. تریدر هایی که حد ضرر را در بالا و پایین این ساختار ها تعیین کرده اند، قبل از برگشت بازار از معامله خارج می شوند.

چگونه می شود از خودتان در برابر شکار شدن محافظت کنید؟ این مساله آسان نیست و دلیل اهمیت موضوع نیز همین می باشد. اگر شما به قیمت توجه نکنید و اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله زمانی که به این نواحی کلیدی نزدیک می شود آن را تحت نظر نگیرید، احتمالا گرفتار این اشتباه خواهید شد. این توصیه را می توان به این صورت خلاصه کرد که نباید حد توقف را در جا هایی واقعا واضح قرار داد.

نقاط نوسانی عمیق و واضح، مرز های محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص هستند، همیشه در تلاش برای نقدینگی مورد هدف قرار می گیرند زیرا از آنها به عنوان نقاط مرجعی برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شوند. پس کمترین کاری که برای خود می توانید انجام دهید این است که فضایی را مابین این سطوح و حد توقف خود قرار دهید تا به قیمت اجازه دهید که بدون خارج کردن شما از معامله از این سطوح گذر کند. پس مخصوصا اگر بازاری که شما در آن کار می کنید اغلب خیزش هایی را تجربه می کند، به آن فضای کافی برای تنفس بدهید و از قرار دادن حد توقف دقیقا در این نقاط اجتناب کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.