واگرایی همگرایی متحرک چیست؟


MACD Indicator

اندیکاتور MACD (مکدی) در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور MACD

اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی-واگرایی که به اختصار اندیکاتور MACD نامیده می‌شود یک اندیکاتور تکانه‌ای جهت تعقیب روند است و مشخص کننده‌ی رابطه‌ی میان دو میانگین متحرک در نمودار قیمت است. مکدی شامل یک خط سریع، یک خط آهسته و یک هیستوگرام است. ورودی‌های این شاخص عبارتند از یک میانگین متحرک سریع‌تر، میانگین متحرک کندتر و عددی که دوره را برای یک میانگین متحرک نشان می‌دهد.

در ادامه مقاله قصد داریم به‌طورکامل به معرفی اندیکاتور مک‌دی بپردازیم، اما پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه‌ی مقاله، از دوره آموزش پرایس اکشن آکادمی پارسیان بورس دیدن فرمایید! در این دوره، معامله‌گری به سبک پرایس اکشن را به‌طورکامل آموزش خواهید دید و تبدیل به یک تریدر حرفه‌ای پرایس اکشن خواهید شد!

اندیکاتور MACD (مکدی) در تحلیل تکنیکال | آموزش تحلیل تکنیکال | آموزش بورس در مشهد | آکادمی پارسیان بورس

MACD Indicator

اندیکاتور MACD چیست؟

میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزن نمایی دارد نیز معرفی می‌شود. باید این نکته را در نظر گرفت که یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد، واکنش بیشتری به تغییرات اخیر نشان می‌دهد. در حالی که یک میانگین متحرک ساده، برخورد یکسانی با تمامی مشاهدات بازه‌ی زمانی مشخص خواهد داشت.

این اندیکاتور که کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد، از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دوره‌ای از میانگین متحرک نمایی 12 دوره‌ای حاصل می‌شود. نتیجه‌ی حاصل واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ از این محاسبه خط مکدی را به دست می‌دهد. پس از آن، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از مکدی، روی خط کشیده می‌شود و خط سیگنال را به‌وجود می‌آورد. سیگنال لاین را می‌توان صادرکننده‌ی سیگنال‌های معامله درنظر گرفت.

در تحلیل تکنیکال اندیکاتور مکدی باید گفت اگر میانگین متحرک نمایی 12 دوره‌ای از میانگین متحرک نمایی 26 دوره‌ای بیشتر شود، مقدار اندیکاتور مثبت خواهدشد. اگر وضعیت نمودار عکس این موضوع را نشان دهد، مکدی منفی خواهدبود. هرچه قدر که مکدی از خط پایه (Baseline) در جهت بالا یا پایین فاصله بگیرد، تفاوت این میانگین‌ها بیشتر خواهد شد.

معامله‌گران معمولاً اوراق بهاداری را می‌خرند که در آن‌ها خط مکدی خط سیگنال را پشت سرگذاشته و خود بالاتر رود؛ و زمانی دست به فروش می‌زنند که مکدی را پایین‌تر از خط سیگنال بیابند.

تفسیر اندیکاتور MACD با استفاده از نمودار

اندیکاتورهای مکدی به روش‌های مختلف تفسیر می‌شود که رایج‌ترین آن‌ها تقاطع‌ها، واگرایی‌ها، و افزایش یا کاهش‌های سریع قیمت‌ را در برمی‌گیرد.

خط سریع مکدی، تفاوت حرکت میانگین بین میانگین متحرک سریع‌تر و میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. خط آهسته‌ی مکدی معرف میانگین متحرک خط سریع آن است. تعداد دوره‌ها با عبارت MA-period تعریف می‌گردد که همان دوره‌ی مکدی است.

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)

روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح تفسیر شاخص است. به عنوان مثال، متخصص معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در شاخص قدرت نسبی یک روند صعودی به احتمال زیاد بسیار بیشتر از 30٪ است و اینکه افزایش خرید در شاخص قدرت نسبی یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70 درصد است.

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)

شاخص قدرت نسبی چیست؟

شاخص قدرت نسبی (relative strength index) یک شاخص مومنتوم است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. شاخص قدرت نسبی به عنوان یک نوسان ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می کند) نمایش داده می شود و می تواند از 0 تا 100 خوانده شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور ایجاد شده و در کتاب اصلی او در سال 1978، «مفاهیم جدید در سیستم های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر شاخص قدرت نسبی به این صورت است که مقادیر 70 یا بالاتر، نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال خرید بیش از حد یا ارزش‌گذاری بیش از حد است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. رقم 30 یا کمتر، نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش شدن است.

نکات مهم

  • شاخص قدرت نسبی یک نوسان ساز مومنتوم محبوب است که در سال 1978 توسعه یافت.
  • شاخص قدرت نسبی سیگنال هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله گران تکنیکال ارائه می دهد و اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که شاخص قدرت نسبی بالای 70 درصد است، در شرایط اشباع خرید و زمانی که زیر 30 درصد است، در شرایط اشباع فروش در نظر گرفته می شود.

فرمول شاخص قدرت نسبی

شاخص قدرت نسبی در دو مرحله محاسبه می شود و با فرمول زیر شروع می شود:

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در این محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین زیان استفاده می کند. دوره‌هایی که با زیان قیمت همراه هستند در محاسبات میانگین سود و دوره‌هایی که با افزایش قیمت‌ همراه هستند برای محاسبه میانگین زیان صفر محاسبه می‌شوند.

برای محاسبه مقدار اولیه شاخص قدرت نسبی، استفاده از 14 دوره استاندارد است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از 14 روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود 1 درصدی داشته است. هفت روز باقیمانده، همه با کاهش متوسط 0.8-% پایین تر بسته شدند.

محاسبه برای بخش اول شاخص قدرت نسبی شبیه محاسبه گسترده زیر است:

هنگامی که 14 دوره داده در دسترس است، بخش دوم فرمول شاخص قدرت نسبی را می توان محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه نتایج را هموار می کند.

نحوه محاسبه

با استفاده از فرمول های بالا، شاخص قدرت نسبی را می توان محاسبه کرد و خط شاخص قدرت نسبی را می توان در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کرد.

شاخص قدرت نسبی با افزایش تعداد و اندازه قیمت های پایانی مثبت افزایش می یابد و با افزایش تعداد و اندازه قیمت های پایانی منفی کاهش می یابد. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می کند، بنابراین شاخص قدرت نسبی در یک بازار پر روند فقط به 100 یا 0 نزدیک می شود.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می تواند در دوره های بلند مدت منطقه ای که سهام در یک روند صعودی قرار دارد، در منطقه اشباع خرید باقی بماند. هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو فروش بیش از حد باقی بماند. این موضوع می تواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می کند.

شاخص قدرت نسبی به شما چه می گوید؟

روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح تفسیر شاخص است. به عنوان مثال، متخصص معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در شاخص قدرت نسبی یک روند صعودی به احتمال زیاد بسیار بیشتر از 30٪ است و اینکه افزایش خرید در شاخص قدرت نسبی یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70 درصد است.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، شاخص قدرت نسبی به جای 70%، نزدیک به سطح 50% به اوج خود می رسد که می تواند توسط سرمایه گذاران برای اطمینان از شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه گذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال می کنند تا دو سر طیف را بهتر شناسایی کنند. اصلاح سطوح خرید یا فروش بیش از حد، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط برای استفاده از سطوح خرید یا فروش بیش از حدِ متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های معاملاتی و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که شاخص قدرت نسبی می‌تواند ایجاد کند، کمک می‌کند.

تفسیر و محدوده شاخص قدرت نسبی

به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی از سطح مرجع 30 افقی فراتر می رود، یک علامت صعودی واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ است و زمانی که به زیر سطح مرجع 70 افقی می لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می توان تفسیر کرد که مقادیر شاخص قدرت نسبی 70 یا بالاتر نشان می دهد که یک اوراق بهادار در شرایط اشباع خرید یا ارزش گذاری بیش از حد است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. تفسیر شاخص قدرت نسبی 30 یا کمتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش است.

در طول روندها، تفسیر شاخص های قدرت نسبی ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بالای 30 بماند و اغلب باید به 70 برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده می شود که شاخص قدرت نسبی از 70 تجاوز کند، این اندیکاتور اغلب به 30 یا کمتر می رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی بازگشت های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر شاخص قدرت نسبی نتواند در چند نوسان متوالی قیمت یک روند صعودی به 70 برسد، اما سپس به زیر 30 برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.

برعکس این پروسه، برای روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به 30 یا کمتر برسد و سپس به بالای 70 صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین های متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از شاخص قدرت نسبی در این روش باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های شاخص قدرت نسبی

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می دهد که شاخص قدرت نسبی فروش بیش از حد را به دنبال یک سقف قیمتی پایین تر که به همان نسبت با کف های قیمتی پایین تر مطابقت دارد، مشاهده کند. این نشان‌دهنده افزایش حرکت صعودی است و می‌توان از شکست بالای فروش بیش از حد در ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

واگرایی نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که شاخص قدرت نسبی خرید بیش از حد را به دنبال یک کف قیمتی بالاتر که به همان نسبت با سقف های قیمتی بالاتر مطابقت دارد، نشان دهد.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، زمانی که شاخص قدرت نسبی سقف های قیمتی را تشکیل می‌دهد و همچنین قیمت کف های قیمتی را تشکیل می‌دهد، یک واگرایی صعودی شناسایی شد. این یک سیگنال معتبر بود، اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت پایدار است، واگرایی ها نادر هستند. استفاده از تفسیرهای قابل تغییر فروش یا خرید بیش از حد به شناسایی سیگنال های بالقوه بیشتر کمک می کند.

شاخص قدرت نسبی

مثالی از رد نوسان شاخص قدرت نسبی

یکی دیگر از تکنیک های معاملاتی، رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمانی که دوباره از قلمرو خرید یا فروش بیش از حد خارج می شود، بررسی می کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می شود و دارای چهار بخش است:

  1. شاخص قدرت نسبی در محدوده فروش بیش از حد قرار می واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ گیرد.
  2. شاخص قدرت نسبی به بالای 30 درصد می رسد.
  3. شاخص قدرت نسبی یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می کند.
  4. سپس شاخص قدرت نسبی بالاترین سطح اخیر خود را می شکند.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی به محدوده اشباع فروش رسید، تا 30٪ شکست خورد و پایین ترین سطح رد را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به بالاتر، ایجاد کرد. استفاده از شاخص قدرت نسبی در این روش بسیار شبیه ترسیم خطوط روند، روی نمودار قیمت است.

شاخص قدرت نسبی

مانند واگرایی ها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه قرینه نسخه صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. شاخص قدرت نسبی به منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می یابد.
  2. شاخص قدرت نسبی به زیر 70 درصد می رسد.
  3. شاخص قدرت نسبی بدون بازگشت به منطقه اشباع خرید، سقف قیمتی دیگری را تشکیل می دهد.
  4. سپس شاخص قدرت نسبی کف قیمتی اخیر خود را می شکند.

نمودار زیر سیگنال رد نوسان نزولی را نشان می دهد. مانند بسیاری از تکنیک‌های معاملاتی، این سیگنال زمانی معتبر تر است که با روند بلندمدت غالب، مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنال های نزولی در طول روندهای نزولی آلارم های کاذب ایجاد کنند.

شاخص قدرت نسبی

تفاوت بین شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی

شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) یکی دیگر از شاخص های مومنتوم پیروی از روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد. شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) از میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی است.

سپس یک میانگین متحرک نمایی نه روزه شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی، به نام “خط سیگنال” در بالای خط شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی رسم می شود که می تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله گران زمانی که شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال خود عبور می کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی از زیر خط سیگنال عبور می کند، اوراق بهادار را بفروشند.

شاخص قدرت نسبی برای نشان دادن اشباع خرید یا فروش اوراق بهادار، در رابطه با سطوح قیمت اخیر طراحی شده است. شاخص قدرت نسبی با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره زمانی معین محاسبه می شود. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره است که مقادیر آن از 0 تا 100 محدود شده است.

شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که شاخص قدرت نسبی تغییر قیمت را در ارتباط با سقف ها و کف های قیمتی اخیر اندازه‌گیری می‌کند. اغلب از هر دوی این شاخص ها برای ارائه تصویر تکنیکال کامل تری از بازار به تحلیلگران واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ استفاده می شود.

این شاخص ها هر دو میزان حرکت یک دارایی را اندازه گیری می کنند. با این حال، عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند، بنابراین گاهی اوقات نشانه های متناقضی را ارائه می دهند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی ممکن است برای یک دوره زمانی ثابت، بالاتر از 70 را نشان دهد، که نشان می دهد اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید سوق یافته است.

در همان زمان، شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی می تواند نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. ممکن است هر یک از این شاخص ها با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را نشان دهد (قیمت بالاتر می رود در حالی که شاخص پایین تر می رود یا برعکس).

محدودیت ها

شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می کند و نتایج را در نوسانگری نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از شاخص های تکنیکال، سیگنال های آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی، نادر هستند و جدا کردن آنها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام است. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب می گیرد.

از آنجایی که این شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت شتاب قابل توجهی داشته باشد، می‌تواند برای مدت طولانی در شرایط اشباع خرید یا فروش باقی بماند. بنابراین، شاخص قدرت نسبی در بازارهای پرنوسان که قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی قرارگیرد، بسیار مفید است.

شاخص قدرت نسبی چه چیزی را اندازه گیری می کند؟

شاخص قدرت نسبی مقیاسی است که توسط معامله گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می شود. شاخص قدرت نسبی میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. شاخص قدرت نسبی این نتیجه را در مقیاس 0 تا 100 ترسیم می کند. ارقام زیر 30 به طور کلی نشان دهنده سهام بیش فروش شده است، اما بالای 70 نشان دهنده سهام بیش خریداری شده است. معامله گران اغلب نمودار شاخص قدرت نسبی را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می دهند، بنابراین می توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید شاخص قدرت نسبی چیست؟

برخی از معامله گران بر این اساس که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده است و در نتیجه آماده بازگشت است، اگر شاخص قدرت نسبی یک اوراق بهادار به زیر 30 برسد، آن را یک “سیگنال خرید” می دانند. با این حال، قابلیت اطمینان این سیگنال تا حدودی به شرایط کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدت طولانی در سطح فروش بیش از حد، به معامله ادامه دهد. معامله گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال های تاییدی دیگری را مشاهده نکنند به تاخیر بیاندازند.

تفاوت بین شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی چیست؟

شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی، هر دو مقیاس هایی هستند که به معامله گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار کمک میکنند، اما آنها این هدف را به روش های مختلف انجام می دهند. در اصل، شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه خط روند میان مدت با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می دهد، کار می کند. سپس معامله گران می توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس بگیرند که آیا خط روند کوتاه مدت بالاتر یا پایین تر از خط روند میان مدت قرار می گیرد یا خیر.

اندیکاتور MACD چیست و در تحلیل ارزهای دیجیتال چگونه کار می‌کند؟

اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD که ترکیبی از میانگین متحرک، همگرایی و واگرایی است بعد از اندیکاتور حجم مهمترین اندیکاتور در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است.

اندیکاتور MACD چیست؟

MACD یکی از پرطرفدارترین اندیکاتورهای بکار رفته در تحلیل تکنیکال است. از MACD می‌توان برای شناسایی جنبه‌های مختلف روند امنیتی استفاده کرد. علاوه بر واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ جهت و مدت روند، بیشتر این جنبه‌ها ممنتوم (momentum) هستند. آنچه کارآمدی MACD را بیشتر می‌کند این است که ترکیبی از دو اندیکاتور است. در ابتدا دو میانگین متحرک با طول‌های مختلف (اندیکاتورهای متأخر هستند) را به کار می‌گیرد تا بتواند جهت و مدت‌زمان روند را تعیین کند.

سپس MACD تفاوت میان ارقام دو میانگین متحرک (خط MACD) و یک میانگین متحرک نمایی (EMA) (خط سیگنال) را محاسبه کرده و تفاوت میان آن‌ها را به شکل یک هیستوگرام که در بالا و پایین خط صفر مرکزی نوسان می‌کند، ترسیم می‌کند. هیستوگرام رسم شده به‌عنوان نشانه‌ای از ممنتوم امنیتی به کار می‌رود.

تاریخچه:

همان‌گونه که می‌دانیم، پیدایش MACD را به دو رویداد مختلف می‌توان نسبت داد.

  1. در دهه هفتاد میلادی جرالد اپل خط MACD را ساخت.
  2. در سال 1986 توماس اسپری هیستوگرام را به MACD اپل افزود

افزودن هیستوگرام توسط اسپری به ‌پیش‌بینی (و کاهش تأخیر (lag)) کراس آورهای ممکن MACD که بخش اصلی اندیکاتور هستند کمک بسیاری کرد.

آموزش Macd

خط MACD: (میانگین متحرک نمایی 12 روزه – میانگین متحرک نمایی 26 روزه)

خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی 9 روزه خط MACD

آموزش Macd

برای درک بهتر اندیکاتور MACD در ابتدا باید اجزای آن را از یکدیگر جدا کنیم.

اجزا اصلی اندیکاتور Macd

  1. خط MACD حاصل تفریق واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ یک میانگین متحرک نمایی بلندتر از یک میانگین متحرک نمایی کوتاه‌تر است. معمولاً برای میانگین متحرک نمایی بلندتر عدد 26 روز و برای کوتاه‌تر عدد 12 روز استفاده می‌شود، اما انتخاب به عهده معامله‌گر است.
  2. خط سیگنال یک میانگین متحرک نمایی خط MACD است که در بخش 1 توضیح داده شد. انتخاب طول دوره میانگین متحرک نمایی برای استفاده در خط سیگنال به عهده معامله‌گر است اما دوره 9 رایج‌ترین است.
  3. هیستوگرام MACD. باگذشت زمان اختلاف میان خط MACD و خط سیگنال همچنان متفاوت خواهد بود. هیستوگرام MACD این اختلاف را در یک هیستوگرام قابل‌ بررسی آسان ترسیم می‌کند. تفاوت میان دو خط حول خط صفر نوسان می‌کند.

استراتژی اندیکاتور Macd

اندیکاتور MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اصلی مناسب است؛ کراس آورهای خط سیگنال، کراس آورهای خط صفر و واگرایی.

استراتژی ترکیبی Macd و Rsi

با توجه به بررسی هایی که انجام گرفته شما با ترکیب این 2 اندیکاتور میتوانید نتایج درخشانی بگیرید قطعا بهترین تایم استفاده در تایم صبح ها که حجم خرید و فروش بالا می باشد

سیگنال خرید :

زمانی ما وارد معامله می شویم که اندیکاتور Macd خط سیگنال از پایین به سمت بالا بشکند و در کنار آن Rsi پایینتر از عدد 60 باشد

سیگنال فروش:

سیگنال خروج توسط Rsi و میانگین متحرک صادر می شود ، ما دو میانگین متحرک 13 روز کوتاه مدت و 21 روز بلند مدت لحاظ می کنیم ، زمانی که میانگین میانگین کوتاه مدت با میانگین بلند مدت از بالا به سمت پایین قطع کرد اولین نقطه خروج از معامله صادر می شود

کراس آورهای خط سیگنال:

کراس آور خط سیگنال رایج‌ترین سیگنال تولیدشده توسط MACD است. در ابتدا باید در نظر داشت که خط سیگنال در اصل اندیکاتور اندیکاتور دیگری است. خط سیگنال میانگین متحرک خط MACD را محاسبه می‌کند. ازاین‌رو خط سیگنال در پشت خط MACD عقب می‌ماند (lags). بااین‌وجود در مواردی که خط MACD از بالا یا پایین خط سیگنال عبور می‌کند، می‌توان آن را نشانه‌ای از یک نوسان بزرگ دانست.

میزان بزرگی نوسان تعیین‌کننده مدت کراس آور خط سیگنال است. درک و توانایی تحلیل قدرت نوسان و تشخیص سیگنال‌های اشتباه مهارتی است که تنها با کسب تجربه حاصل می‌شود.

اولین نوع کراس آور خط سیگنال که موردبررسی قرار می‌گیرد کراس آور خط سیگنال صعودی (گاوی) است. کراس آورهای خط سیگنال صعودی زمانی روی می‌دهند که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور می‌کند.

نوع دوم کراس آور خط سیگنال که بررسی می‌شود کراس آور خط سیگنال نزولی (خرسی) است. کراس آورهای خط سیگنال نزولی زمانی روی می‌دهند که خط MACD از زیرخط سیگنال عبور کند.

استراتژی اندیکاتور MACD

انواع واگرایی مکدی

واگرایی سیگنال دیگری است که توسط MACD تولید می‌شود. به زبان ساده، واگرایی زمانی روی می‌دهد که MACD و قیمت واقعی هماهنگ نیستند.

برای مثال، واگرایی صعودی زمانی روی می‌دهد که قیمت به کف‌ پایین‌تر برسد اما MACD کف بالاتری را ثبت کند. نوسان قیمت می‌تواند نشانگر روند جاری باشد، بااین‌وجود تغییرات ممنتوم همان‌گونه که توسط MACD مشخص شد می‌توانند گاهی پیش از یک بازگشت مهم روی دهند.

واگرایی مکد

البته واگرایی نزولی برعکس است و زمانی روی می‌دهد که قیمت به سقف بالاتر برسد اما MACD سقف پایین‌تری را ثبت کند.

اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟

اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟

اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از اسیلاتورهای محبوب و از مهم‌ترین اندیکاتورها در بین معامله گران برای تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود که در اواخر سال ۱۹۷۰، توسط جرالد اپل (Gerald Apple)، فیزیکدان و محقق آمریکایی، طراحی شد. MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence به معنی «همگرایی و واگرایی میانگین متحرک» است.

همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین‌ متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شده است؛ به همین دلیل، بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیده‌ای برخوردار نیست. اندیکاتور مکدی شامل سه میانگین متحرک است و سرمایه گذاران با استفاده از آن می‌توانند قدرت روند، جهت گیری روند و شتاب واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ روند نزولی یا صعودی در بازار بورس را شناسایی کنند.

میانگین‌های متحرک مورد استفاده در اندیکاتور مکدی، به ترتیب، شامل میانگین‌های متحرک 9، 12 و 26 روزه هستند که پراستفاده ترین زمان‌ها در اندیکاتور مکدی در نظر گرفته می‌شوند.

معرفی اندیکاتور MACD

اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از معروف‌ترین اندیکاتورهای بازار ارز و سهام است که در تحلیل تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اندیکاتور بیشتر به عنوان یک اندیکاتور تایید‌کننده مورد استفاده قرار می‌گیرد و بهتر است برای اطمینان از تحلیل خود از آن بهره ببریم. مقدار اندیکاتور MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره‌ای از میانگین متحرک نمایی 12 دوره‌ای به صورت خطی به دست می‌آید.

در واقع، اندیکاتور مکدی دو خط میانگین متحرک با بازه‌های زمانی ۱۲ و ۲۶ روزه را رسم می‌کند. خط با میانگین متحرک ۱۲ روزه را اصطلاحا خط مکدی و خط با میانگین متحرک ۲۶ روزه را خط سیگنال (Signal) می‌نامند. خط مکدی تند و پرنوسان است اما خط سیگنال بسیار کُند و کم‌تلاطم است که دلیل این تمایز، متفاوت بودن میانگین‌گیری در خطوط مکدی و سیگنال است.

جزء سوم مکدی هیستوگرام است که به شکل خطوطی عمودی اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نشان می‌دهد. این خطوط به صورت یک‌سری نمودار میله‌ای از بالا و پایین خطی فرضی خارج شده‌اند. قسمت‌هایی که از قسمت مثبت خارج شده‌اند، معمولا آبی رنگ و قسمت‌هایی که از قسمت منفی خارج شده‌اند، معمولا قرمز رنگ هستند. در نقاط تلاقی خطوط نیز، شاهد صفر شدن مقادیر هیستوگرام خواهیم بود.

لازم به ذکر است که اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نام‌های مکدی کلاسیک و مکدی در بین تحلیلگران مورد استفاده قرار می‌گیرد. عملکرد هر دو شکل یکسان است و تنها در ظاهر، تفاوت‌هایی با هم دارند که ما می‌توانیم با سلیقه خود یکی از آنها را انتخاب کرده و از آن استفاده نماییم.

نمودار مکدی کلاسیک

در نمودار بالا، مکدی کلاسیک را مشاهده می‌کنیم که از سه بخش تشکیل شده است. با توجه به آشنایی بیشتر تحلیلگران قدیمی با ظاهر کلاسیک این اندیکاتور، بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی مکدی کلاسیک به صورت پیش‌فرض ارائه می‌شوند.

نمودار مکدی (MACD)

در نمودار دوم، که مکدی جدید را نشان می‌دهد، هیستوگرام به عنوان خط مکدی نقش بازی می‌کند که باز هم خاطرنشان می‌کنیم که در محاسبات یا عملکرد اندیکاتور، هیچ تفاوتی وجود ندارد.

فرمول محاسبه اندیکاتور مکدی

خط مکدی به شکل یک خط پُرنوسان و سریع، همواره با خط سیگنال در حرکت است که گاهی اوقات، همدیگر را قطع نیز می‌کنند که در این حالت و در شرایطی خاص، سیگنال‌های مهمی را به تحلیلگران ارائه می‌کنند.

از سوی دیگر، حرکات خط مکدی با پیروی از نمودار قیمت، پیوت‌ هایی را تشکیل می‌دهند که در بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی رفتار نمودار قیمت و خط مکدی سیگنال‌های مهم دیگری نیز صادر می‌شود.

محاسبه خط مکدی بسیار ساده است و آشنایی با نحوه محاسبه آن ما را قادر می‌سازد تا اندیکاتور را بر اساس رفتار نمودار مدنظر خود بهینه‌سازی کنیم تا سیگنال‌های بهتری را دریافت کنیم. برای محاسبه خط مکدی، به دو میانگین متحرک نمایی (EMA) نیاز داریم. نحوه محاسبه اندیکاتور مکدی به صورت زیر است:

  • ابتدا، میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای قیمت را محاسبه می‌کنیم.
  • سپس، میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای را محاسبه می‌کنیم.
  • تفاضل میانگین ۱۲ دوره‌ای از میانگین ۲۶ دوره‌ای خط مکدی ما را ترسیم می‌کند.

میانگین متحرک 26 روزه – میانگین متحرک 12 روزه= MACD

اما خط سیگنال چگونه محاسبه می‌شود؟ محاسبه این خط ارتباط مستقیمی با خط مکدی دارد. در واقع، خط سیگنال میانگین نمایی ۹ روزه خط مکدی است.

خط سیگنال= میانگین متحرک نمایی 9 روزه

هیستوگرام نیز که در اندیکاتور مکدی کلاسیک، به اختلاف بین خط مکدی و خط سیگنال اشاره می‌کند، زمانی که خط مکدی و خط سیگنال با هم اختلاف زیادی داشته باشند، بزرگ خواهد شد و زمانی که این دو به هم نزدیک شده و یا با هم برابر شوند، هیستوگرام کوچکتر شده و یا حتی به یک خط تبدیل می‌شود.

تحلیل تکنیکال روی نمودار مکدی (MACD)

در زمان بررسی نمودار مکدی برای انجام تحلیل تکنیکال، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:

  • بالاتر بودن میانگین متحرک نمایی 12دوره‌ای یا آبی رنگ از میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای قرمز رنگ، نشان‌دهنده مثبت بودن مقدار اندیکاتور مکدی است.
  • پایین تر بودن میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای یا آبی رنگ از میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای قرمز رنگ، نشان‌دهنده منفی بودن مقدار اندیکاتور مکدی است.
  • فاصله گرفتن مکدی به هر میزان از بالا یا پایین نسبت به خط مبنا، نشان‌دهنده تفاوت بیشتر میانگین‌های متحرک نمایی (EMA) است.

همانطور که در نمودار قیمتی زیر مشخص است، دو میانگین متحرک نمایی با خط مکدی (خط آبی رنگ) تطابق داشته و خط مبنا از بالا و پایین توسط خط مکدی قطع می‌شود.

EMA در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال با اندیکاتور مکدی

برای تحلیل تکنیکال نمودار، لازم است ما دو خط سیگنال و خط مکدی را مورد بررسی قرار دهیم چون این دو خط روی نمودار می‌توانند نشان‌دهندۀ تغییر وضعیت و قیمت روز بازار باشد. بر خلاف خط سیگنال که روی نمودار به آرامی در حرکت است، خط مکدی هنگام حرکت سرعت بسیار زیادی دارد.واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ واگرایی همگرایی متحرک چیست؟

دلیل این مسئله این است که محاسبات این دو خط با یکدیگر تفاوت دارند. در زمان تحلیل تکنیکال نمودار، باید به این نکته توجه داشته باشیم که آیا خط سیگنال و خط مکدی با یکدیگر برخورد داشتند یا نه.

نقاط تقاطع این دو خط کاملاً باید مشخص شوند چون زمان برخورد خط مکدی و خط سیگنال، می‌توانیم سیگنال‌های خرید و فروش را دریافت کنیم. به همین دلیل، در مرحله بعد، ابتدا باید نقطه‌هایی که خط سیگنال و خط مکدی با یکدیگر برخورد کرده‌اند را مشخص کنیم.

در مرحله بعد، لازم است تا واگرایی و همگرایی خطوط را تعیین کنیم. زمانی که خطوط به شکل واگرا رسم شوند، نشان‌دهنده این است که گاوها قدرت بیشتری در بازار پیدا کرده‌اند. به عبارت دیگر، بازار روندی صعودی در پیش گرفته است و زمانی که خطوط همگرا شوند، نشان‌دهنده این است که واگرایی همگرایی متحرک چیست؟ خرس‌ها قدرت بیشتری پیدا کرده‌اند.

تنظیم اندیکاتور MACD

همانطور که گفته شد، اندیکاتور مکدی دارای یک سری تنظیمات پیش‌فرض است که عبارت هستند از:

  • خط مکدی (Fast Length): میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه
  • خط سیگنال (Slow Length): میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه
  • طول سیگنال (Signal Length): عدد 9

اگر بخواهیم نمودار را برای بازه‌های زمانی کوتاه مدت‌تر بررسی کنیم، بهتر است از تنظیمات زیر استفاده کنیم:

  • خط مکدی (Fast Length): میانگین متحرک نمایی 6 روزه
  • خط سیگنال (Slow Length): میانگین متحرک نمایی 13 روزه
  • طول سیگنال (Signal Length): عدد 1

اگر هم بخواهیم در یک دوره طولانی‌تر از اندیکاتور مکدی استفاده کنیم، بهتر است از تنظیمات زیر استفاده کنیم:

  • خط مکدی (Fast Length): میانگین متحرک نمایی 24 روزه
  • خط سیگنال (Slow Length): میانگین متحرک نمایی 52 روزه
  • طول سیگنال (Signal Length): عدد 9

مقایسه اندیکاتور MACD و RSI

همانطور که گفته شد، اندیکاتور مکدی در حقیقت رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را به ما نشان می‌دهد. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای مومنتوم قرار می‌گیرد، به این معنی که این اندیکاتور ابعاد حرکت بازار را به ما نشان می‌دهد.

اندیکاتور RSI (Relative Strength Index به معنی شاخص مقاومت نسبی) نیز در دسته‌ اندیکاتورهای مومنتوم قرار می‌گیرد، با این تفاوت که خرید بیش از حد (overbought) و فروش بیش از حد (oversold) را به تحلیل‌گران نشان می‌دهد. به صورت پیش‌فرض، بازه زمانی اندیکاتور RSI ۱۴ روزه است و می‌تواند بین صفر تا ۱۰۰ نوسان داشته باشد در حالی که در اندیکاتور مکدی، یک خط میانی با ارزش صفر برای هیستوگرام وجود داشت که می‌توانست دارای مقادیر منفی نیز باشد.

زمانی که اندیکاتور RSI در بازار یک ‌خرید بیش از حد را به نمایش می‌گذارد، اندیکاتور مکدی در آن لحظه ممکن است همچنان افزایش خرید بازار را نشان دهد. به همین دلیل است که توصیه می‌شود در کنار اندیکاتور مکدی، حتما از ابزار تحلیلی دیگری، مانند اندیکاتور RSI، نیز برای انجام معاملات استفاده کنیم.

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

مشکلات استفاده از اندیکاتور مکدی

مانند سایر الگوریتم‌های مورد استفاده برای پیش‌بینی در بازار، اندیکاتور مکدی نیز ممکن است سیگنال‌هایی کاذب را در اختیار تحلیل‌گران قرار دهد. برای مثال، پس از یک تلاقی بین خطوط سیگنال و مکدی، در حالی که انتظار افزایش قیمت داریم، ناگهان قیمت سقوط می‌کند. در اینجا، مدیریت دقیق سهام، اعمال فیلترها و استفاده از سایر تاییدیه‌ها برای ورود به معامله اهمیت زیادی می‌یابد. به عنوان مثال، یکی از فیلترهای تایید معامله، بالا ماندن قیمت پس از گذشت سه روز از تقاطع صعودی است. اگر بعد از عبور خط مکدی از خط سیگنال، این روند سه روز تداوم یابد، آنگاه می‌توانیم از تغییر روند بازار مطمئن شده و وارد پوزیشن خرید شویم.

علاوه بر این، می‌توانیم هر سه روش معاملاتی با استفاده از اندیکاتور MACD را با هم ترکیب کرده و سیستم دقیق‌تری برای انجام معاملات به وجود آوریم. برای مثال، بهتر است در صورت مشاهده واگرایی، منتظر دریافت تاییدیه تقاطع خطوط سیگنال و مکدی نیز برای دریافت تایید صعود یا نزول قیمت باشیم. استفاده از این تاییدیه‌ها احتمال تاثیر سیگنال‌های کاذب را کاهش می‌دهد، اما از سوی دیگر، همین کاهش ریسک پذیری ممکن است باعث کاهش سود در معاملات نیز بشود.

چه اندیکاتوری برای انجام معامله مطمئن‌تر است؟

هیچ اندیکاتوری نسبت به اندیکاتورهای دیگر برتری قابل‌توجهی ندارد. آن چه که ممکن است در نهایت به ایجاد تفاوت در نتیجه تحلیل‌ها و معاملات منجر شود، به استفاده به جا و مناسب از اندیکاتورها مربوط می‌شود. هر اندیکاتور ابزاری کمکی برای تحلیل نمودار محسوب می‌شود و به تنهایی نمی‌تواند سیگنال مناسبی به ما بدهد. بسیاری از معامله‌گران در شرایط نامناسب و یا به نادرستی از انواع اندیکاتورها استفاده می‌کنند. برای مثال، هیچ‌کس نمی‌تواند از پیچ‌گوشتی برای کوبیدن میخ استفاده کند و ابزار مناسب برای این‌کار چکش است. مطمئناً، اگر از پیچ‌گوشتی برای کوبیدن میخ استفاده کنیم، نتیجه مطلوبی را به دست نخواهیم آورد.

نکته مهم استفاده از ابزارهای درست در موقعیت مناسب است. این مسئله در مورد اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نیز صادق است. مهم‌ترین نکته پیش از استفاده از اندیکاتورها و انجام هر معامله‌ای بررسی شرایط کلی بازار و اخبار پیرامون سهام مورد نظر است. لازم است بدانیم که بازار در فازی خنثی یا در آستانه یک شوک و یا ایجاد روندی طبیعی است. پس از اطمینان از شرایط بازار، می‌توانیم از یک اندیکاتور مناسب مانند اندیکاتور مکدی استفاده کنیم.

علاوه بر این، هیچ اندیکاتوری نمی‌تواند سیگنال‌های معاملاتی مستقل و کاملی را به ما نشان ‌دهد و تنها می‌تواند نشانه‌های نموداری خاصی که از دید ما پنهان است را نمایان سازد. بنابراین، باید به خاطر داشته باشیم که بهترین کاربرد اندیکاتورها دریافت تاییدیه برای ورود یا خروج از بازار است.

واگرایی و همگرایی در اندیکاتور مکدی

همانطور که از نام کامل اندیکاتور MACD (همگرایی و واگرایی میانگین متحرک) مشخص است، یکی از کاربردهای اصلی این اندیکاتور بررسی واگرایی و همگرایی است که برای تحلیلگران از اهمیت زیادی برخوردار است. از ویژگی‌های مثبت اندیکاتور مکدی ارائه سیگنال واگرایی به بهترین شکل ممکن است. اگر بین مجموعه اسیلاتورها یا نوسانگرها مقایسه‌ای انجام دهیم، متوجه خواهیم شد که اندیکاتور مکدی در تشخیص ضعف روند بسیار هوشمندانه عمل می‌کند و به گفته جرالد اپل، بهترین اندیکاتور برای بررسی قدرت روند است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.

کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.

اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :

۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.

شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

واگرایی چیست ؟

واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.

انواع واگرایی

واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :

۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :

خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .

واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.

برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.

واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است. برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند. واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .

۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته

الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.

ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)

مثال هایی از انواع واگرایی

واگرایی مثبت در نمودار وساخت

شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)

واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.

واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.

نتیجه گیری و جمع بندی

برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.