تعریف سرمایه گذاری فعال و غیرفعال چیست؟
معادل انگلیسی سرمایه گذاری پویا یا فعال Active Investing است.
سرمایه گذاری فعال یک استراتژی سرمایه گذاری است که شامل فرآیند خریدوفروش مداوم سهام توسط سرمایه گذار میشود. سرمایه گذاران فعال بعد از خرید سهام موردنظر خود، بهصورت پیوسته بر نحوه سوددهی و نوسانات قیمت و ارزش سهام خریداری شده نظارت میکنند تا از موقعیت های سودآور کوتاه مدت استفاده کنند.
سرمایه گذاری فعال به شدت به فعالیت و درگیری نیاز دارد. برخلاف سرمایه گذاران منفعل که وقتی سهامی را میخرند که به پتانسیل افزایش درازمدت آن باور دارند، چشم بر نوسانات کوتاه مدت آن میبندند، سرمایه گذاران فعال معمولاً چندین بار در طول روز به جابجایی قیمت های سهام نگاه میکنند و معمولاً به دنبال سودهای کوتاهمدت هستند.
تعریف سرمایه گذاری غیرعفال (انفعالی) چیست؟
معادل انگلیسی سرمایه گذاری منفعلانه یا غیرعفال Passive Investing است.
سرمایه گذاری انفعالی یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن فرد محدودیتهایی را برای خرید و فروش سهام در نظر میگیرد. سرمایه گذاران منفعل، سرمایه گذاری های خود را با هدف افزایش ارزش در درازمدت خریداری خواهند کرد.
استراتژی سرمایه گذاری منفعلانه با عناوینی چون استراتژی بخر و نگه دار یا استراتژی تنبل بی مصرف شناخته میشود. بهکارگیری این استراتژی نیازمند تحقیق اولیه خوب، صبر و بردباری و داشتن یک پرتفوی به خوبی متنوع سازی شده است
برخلاف سرمایه گذاران فعال، سرمایه گذاران منفعل سهام یک شرکت را میخرند و بهصورت فعالانه اقدام به کسب سود از نوسانات کوتاهمدت بازار نمیکنند. در عوض سرمایه گذاران منفعل بر باور خود مبنی بر اینکه سرمایه گذاری در سهام موردنظر در درازمدت سودآور خواهد بود تکیه دارند.
سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟
هر زمان که بحث در مورد سرمایه گذاری فعال (Active Investing) یا منفعل (Passive Investing) باشد، به سرعت به یک بحث داغ در بین سرمایهگذاران تبدیل میشود زیرا سرمایهگذاران و مدیران مالی تمایل زیادی دارند تا یک استراتژی را نسبت به دیگری ترجیح دهند. در حالی که سرمایهگذاری منفعل از محبوبیت بیشتری در بین سرمایه گذاران برخوردار است، بحثهایی در مورد مزایای سرمایه گذاری فعال نیز وجود دارد. سرمایه گذاری فعال نیاز به یک رویکرد عملی دارد و برای اقدام به چنین روشی معمولاً نیاز به یک مدیر یا به اصطلاح یک شرکت فعال سرمایهگذاری است.
مقالات دیگر بنده را در سایت پرسپت مطالعه بفرمایید.
سرمایه گذاری منفعل شامل خرید و فروش کمتری است و اغلب منجر به خرید صندوق های سرمایه گذارای شاخص یا سایر صندوق های سرمایه گذاری مشترک می شود.
اگرچه هر دو سبک سرمایهگذاری سودمند است، اما سرمایهگذاریهای منفعل بیشتر از سرمایهگذاریهای فعال توانستهاند جریان سرمایهگذاری به دست آوردند.
از نظر تاریخی نیز، سرمایهگذاریهای منفعل درآمد بیشتری نسبت به سرمایه گذاریهای فعال داشتهاند. سرمایهگذاری فعال نسبت به چند سال اخیر به ویژه در زمان آشفتگی بازارها، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
در این مقاله قصد دارم تا به شرح این دو مبحث بپردازم و پس از تعاریف این موارد و بررسی معایب و محاسن هر روش به یک جمعبندی برسیم.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاری فعال، همانطور که از نام آن پیداست، رویکرد عملی دارد و مستلزم آن است که شخصی در نقش یک مدیر سرمایهگذاری عمل کند. هدف از مدیریت فعال، غلبه بر متوسط بازده بورس و استفاده کامل از نوسانات کوتاه مدت قیمت است که شامل تجزیه و تحلیل بسیار عمیق تر و تخصصی برای دانستن اینکه چه زمانی باید یک سهام خاص، اوراق قرضه سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ یا هر دارایی خاصی را خرید یا از آن خارج شد. یک مدیر فعال معمولاً بر تیمی از تحلیلگران نظارت میکند که به فاکتورهای کمی و کیفی توجه میکنند، سپس برآیند نتایج تحلیل آنها را در نظر گرفته تا مشخص کند که در کجا و چه زمانی قیمت تغییر میکند.
سرمایه گذاری فعال مستلزم اطمینان به این موضوع است که هرکسی که در حال سرمایه گذاری است دقیقاً از زمان مناسب برای خرید یا فروش اطلاع داشته باشد. مدیریت موفق سرمایه گذاری فعال، مستلزم داشتن یک برآیند مثبت در معاملات است.
سرمایهگذاری منفعل
یک سرمایهگذار منفعل، برای مدت طولانی سرمایهگذاری میکند. سرمایهگذاران منفعل میزان خرید و فروش در سبد سهام خود را محدود میکنند و این روش برای سرمایه گذاری بسیار مقرون به صرفه است. این استراتژی به ذهنیت خرید و فروش نیاز دارد و به معنای مقاومت در برابر وسوسه یا پیش بینی حرکت بعدی بازار است.
مثال اصلی یک رویکرد انفعالی خرید صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت است.وقتی صاحب چندین سهام کوچک باشید، صرفاً با شرکت در مسیر صعودی سود شرکتها در طول زمان و از طریق بازده کلی بازار سهام، بازده خود را بدست می آورید. سرمایه گذاران منفعل موفق چشم خود را به جایزه سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ دوخته و از کوتاه مدت حتی رکودهای شدید چشم پوشی میکنند.
مزایای سرمایه گذاری منفعل
برخی از مزایای اصلی سرمایه گذاری منفعل عبارتند از:
هزینه کم: هیچ مدیری سهام را انتخاب نمیکند، بنابراین نظارت بسیار کم هزینه تر است. وجوه منفعل به سادگی از شاخصی که به عنوان معیار بازدهی خود استفاده میکنند پیروی میکنند.
شفافیت: همیشه مشخص است که چه داراییهایی در یک صندوق سرمایهگذاری وجود دارد.
کارآیی مالیاتی: استراتژی خرید و نگهداری آنها معمولاً منجر به مالیات بر عایدی سرمایه عظیم در سال نمی شود.
معایب سرمایه گذاری منفعل
طرفداران سرمایه گذاری فعال میگویند که استراتژیهای منفعل این نقاط ضعف را دارند:
محدودیت بیش از حد: وجوه منفعل محدود به یک سهم یا صندوق خاص یا مجموعه سرمایهگذاری از پیش تعیین شده با واریانس کم یا بدون محدودیت هستند. بنابراین، سرمایهگذاران بدون توجه به آنچه در بازار اتفاق میافتد، در آن منابع قفل میشوند.
بازده اندک: طبق تعریف، وجوه منفعل حتی در زمان آشفتگی بازار معمولا آن را شکست نخواهند داد یعنی قدرتی در شکل گیری روند ندارند، زیرا داراییهای اصلی آنها برای ردیابی بازار قفل شده است. گاهی اوقات، یک صندوق انفعالی ممکن است اندکی بازار را به سمتی سوق دهد، اما هرگز سود زیادی را برای مدیران فعال ایجاد نمیکند مگر اینکه بازار خود رونق بگیرد. از طرف دیگر، مدیران فعال میتوانند پاداشهای بزرگتری به ارمغان بیاورند اگرچه این پاداشها با خطر بیشتری نیز همراه هستند.
مزایای سرمایهگذاری فعال
مزایای سرمایه گذاری فعال عبارتند از:
انعطاف پذیری: مدیران فعال نیازی به دنبال کردن شاخص خاصی ندارند. آنها میتوانند سهام "ارزنده" را که اعتقاد دارند پیدا کرده اند، خریداری کنند.
مدیریت بهتر: مدیران فعال همچنین میتوانند پوزیشنهای خود را با استفاده از تکنیکهای مختلف از جمله فروش کوتاه یا گزینههای معامله رد کنند و در صورت بزرگ شدن ریسکها قادر به خروج از سهام یا بخشهای خاص هستند. مدیران منفعل بدون توجه به عملکرد خود با سهام شاخصی که در آن قرار دارند گیر کرده اند.
معایب سرمایه گذاری فعال
اما استراتژی های فعال این نقایص را دارند:
بسیار گران قیمت: هزینهها بیشتر است زیرا خرید و فروش فعال باعث ایجاد هزینههای معامله میشود، که تمام این هزینهها در طول چندین دهه سرمایه گذاری میتواند سود را از بین ببرد.
ریسک فعال: مدیران فعال در خرید هرگونه سرمایهگذاری که فکر میکنند بازده بالایی داشته باشد آزاد هستند، این امر درصورتی که بسیار پر بازده است اما در هنگام اشتباه نیز سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ وحشتناک است.
جمع بندی
- کدام یک از این استراتژیها بازده بیشتری برای سرمایه گذاران دارد؟
- آیا تواناییهای یک مدیر صندوق حرفهای، یک صندوق شاخص را موفق میکند؟
اگر به نتایج عملکرد هر یک از این استراتژیها نگاه کنیم، سرمایه گذاری منفعل برای اکثر سرمایهگذاران بهترین نتیجه را دارد. پس از مطالعه بازدهی مدیران و صندوقهای سرمایهگذاری (طی دهها سال) نتایج ناامیدکننده ای را برای مدیران فعال نشان میدهد. فقط درصد کمی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مدیریت فعال بهتر از صندوق های منفعل عمل میکنند.
همه این شواهد نشان میدهد سرمایهگذاری منفعلانه بر سرمایهگذاری فعال غلبه دارد، ممکن است چیز بسیار پیچیده تری را بیش از حد ساده کند، زیرا استراتژیهای فعال و منفعل فقط دو روی یک سکه هستند. هر دو به یک دلیل وجود دارد و بسیاری جوانب مثبت این استراتژیها را با هم ترکیب می کنند.
یک مثال عالی صنعت صندوقهای تامین مالی است. مدیران صندوقهای تامین مالی به دلیل حساسیت شدید نسبت به کوچکترین تغییر در قیمت دارایی شناخته میشوند. به طور معمول صندوقهای تامین مالی از سرمایهگذاریهای جریان اصلی اجتناب میکنند، با این حال همین مدیران صندوقهای تامین مالی در واقع در سال 2017 حدود 50 میلیارد دلار در صندوقهای شاخص سرمایهگذاری کردند (طبق تحقیقات شرکت Symmetric). ده سال پیش، صندوقهای تامین مالی فقط 12 میلیارد دلار صندوق منفعل در اختیار داشتند. واضح است که دلایل خوبی وجود دارد که چرا حتی ریسک پذیرترین مدیران دارایی فعال نیز ترجیح میدهند از سرمایه گذاریهای منفعل استفاده کنند.
با این حال، گزارشها حاکی از آن است که در خلال آشوبهای بازار به عنوان مثال مانند پایان سال 2019، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) که به طور فعال مدیریت میشوند، عملکرد خوبی داشته اند. در حالی که وجوه منفعل هنوز به طور کلی بر بازار تسلط دارند، به دلیل کارمزد پایین، سرمایه گذاران نشان میدهند که مایلند در ازای تخصص یک مدیر فعال، هزینههای بالاتر را تحمل کنند تا در میان تمام نوسانات قیمت بازار، آنها را راهنمایی کند.
مثالهایی از سرمایه گذاران فعال و منفعل
بسیاری از مشاوران سرمایهگذاری معتقدند که بهترین استراتژی سرمایهگذاری ترکیبی از سبکهای فعال و منفعل است. به عنوان مثال، دن جانسون تنها مشاور هزینه در اوهایو است که میگوید مشتریان من تمایل دارند از تغییرات شدید قیمت سهام دوری کنند و به نظر میرسد که آنها برای صندوق های با درآمد ثابت مناسب هستند.
او نیز از سرمایهگذاری منفعل طرفداری میکند و توضیح می دهد، "مدیریت منفعل در مقابل فعال نیازی به انتخاب مشاور سرمایهگذاری ندارد. ترکیب این دو میتواند سبد سهام را بیشتر متنوع کند و در واقع به مدیریت ریسک کلی کمک کند."
او برای مشتریانی که موجودی نقد زیادی دارند، میگوید؛ درست پس از عقب نشینی بازار، به دنبال فرصتهایی برای سرمایهگذاری در ETF است. برای مشتریان بازنشسته سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ که بیشتر به درآمد توجه دارند، او ممکن است فعالانه سهام خاصی را برای رشد سود سهام انتخاب کند و در عین حال ذهنیت خرید و نگهداری را حفظ کند. سود سهام پرداختی نقدی شرکتها برای سرمایهگذاران به عنوان پاداش مالکیت سهام است.
اندرو نیگرلی، مشاور و مدیر مالی در سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ بوستون، نیز موافق رفار منفعلانه است. او رویکردی مبتنی بر اهداف را در برنامهریزی مالی اتخاذ میکند. او عمدتاً به جای انتخاب سهام منفرد به استراتژیهای بلندمدت نمایهسازی سرمایهگذاری منفعل متکی است و به شدت از سرمایهگذاری منفعل حمایت میکند، با این حال او همچنین معتقد است که تنها بازدهها مهم نیستند، بلکه بازدههای تنظیم شده توسط ریسک نیز مهم هستند. بازده تعدیل شده توسط ریسک نشان دهنده سود حاصل از سرمایهگذاری است در حالی که سطح ریسکی را که برای دستیابی به آن بازپرداخت در نظر گرفته شده است در نظر می گیرد.
"کنترل مقدار پولی که به بخشهای خاص یا حتی شرکتهای خاص می رود در صورت تغییر سریع شرایط میتواند از مشتری در برابر ریسکها محافظت کند." برای بیشتر افراد، زمان و مکانی برای سرمایهگذاری فعال و منفعل در طول عمر پس انداز برای نقاط عطف اصلی مانند بازنشستگی وجود دارد.
تفاوت دو روش سرمایه گذاری؛ فعال و منفعل
تمام سرمایه گذاران و فعالان در بازارهای مالی، به بررسی یک استراتژی در مقایسه با سایر استراتژی ها می پردازند تا مناسب ترین و موفق ترین نمونه را یافته و آن را ترویج کنند. به همین دلیل صحبت از سرمایه گذاری فعال و منفعل یک موضوع مهم در بازارهای مالی و سرمایه گذاری محسوب می شود.
در بین طرفداران این دو روش سرمایه گذاری مباحثه هایی وجود دارد و می توان گفت که سرمایه گذاری منفعل از محبوبیت و رواج بیشتری بین فعالان بازار برخوردار است و همچنین بحث درباره سرمایه گذاری فعال و مزایای آن نیز همیشه وجود دارد.
سرمایه گذاری فعال چیست؟
هدف اصلی از این سرمایه گذاری، کسب سود بیشتر از متوسط بازدهی بازار و بهره برداری کامل از نوسانات کوتاه مدت قیمت است. در واقع می توان آن را یک رویکرد عملگرایانه به شمار آورد که مدیر پرتفوی بایستی تصمیمات کوتاهمدت زیادی را متناسب با شرایط موجود اتخاذ کند.
در سرمایه گذاری فعال، نیاز به تحلیل بسیار عمیق و تخصصی بازار، در جهت یافتن نقاط ورود و خروج مناسب بوده و مستلزم آن است که مدیر پرتفوی بتواند تخمین صحیحی از زمان مناسب خرید یا فروش سهام داشته باشد و پیش بینی های سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ صورت گرفته، دقیق و درست باشند. یک مدیر پرتفوی فعال، معمولا بر تیمی از تحلیل گران که فاکتورهای کمی و کیفی را بررسی می کنند، نظارت دارد و با کمک نتایج به دست آمده از تحلیل افراد تحت نظارت خود، نقاط حساس تغییر روند و سیگنال های خرید و فروش را شناسایی می کند.
سرمایه گذاری منفعل چیست؟
ویژگی سرمایه گذاری منفعل، نگهداری سهام برای مدتی طولانی تر است. در این روش، سرمایه گذاران میزان خرید و فروش در سبد سهام خود را محدود کرده و آن را شیوه ای کاملا مقرون به صرفه برای سرمایه گذاری می دانند. به عبارت دیگر میتوان گفت که این استراتژی مبنی بر یک ذهنیت بخر و نگه دار است. در واقع این ذهنیت به معنای مقاومت در برابر وسوسه ها و هیجانات مداومی است که در زمان سهامداری به سراغ سرمایه گذار خواهد آمد.
سرمایهگذاری منفعل بر خلاف سرمایه گذای فعال، چشم به سودهای بلندمدت داشته و شکست های مقطعی و یا حتی رکودهای شدید را بی اهمیت در نظر می گیرد.
نکاتی در مورد سرمایه گذاری فعال و منفعل
درباره دو رویکرد سرمایه گذاری فعال و منفعل معمولا صحبت ها و مباحث فراوانی می توان انجام داد، اما نکات مهمی در مورد آن وجود دارد که در اینجا به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
سرمایهگذاری فعال نیاز به یک رویکرد عملی و کوتاه مدت دارد که باید توسط یک مدیر پرتفوی یا سرمایه گذار شخصی، ایجاد و به کار گرفته شود.
در سرمایه گذاری منفعل خرید و فروش های کمتری انجام شده و در بسیاری از مواقع توجه به سمت صندوق های سرمایه گذاری یا سرمایه گذاری هایی با درآمد ثابت، معطوف است.
اگر چه هر دو روش سرمایه گذاری سودمند هستند، اما سرمایه گذاری منفعل رواج و محبوبیت بیشتری در مقایسه با سرمایه گذاری فعال دارد.
معمولا سرمایه گذاری های منفعل میزان درآمد بیشتری را در مقایسه با سرمایه گذاری های فعال کسب می کنند.
سرمایه گذاری فعال در چند سال اخیر محبوبیت بیشتری یافته و در زمان هایی که بازار در یک وضعیت آشفتگی قرار می گیرد، به خوبی عمل می کند.
با توجه به نکاتی که در مورد دو روش سرمایه گذاری ارائه نمودیم، ممکن است با این پرسش مهم مواجه شوید که کدام یک از آنها می تواند سود بیشتری را نصیب سرمایه گذاران نماید؟
شاید در ابتدا اینگونه تصور نمایید که استفاده از فرصت های جذاب بیشتر، سرمایه گذاری فعال را موفق تر از سرمایه گذاری منفعل و بلندمدت می کند، ولی در واقع اینگونه نیست. اگر به نتایج عملکرد این دو روش در طول تاریخ نگاه کنیم، سرمایه گذاری منفعل برای اکثر سرمایه گذاران نتایج خوبی داشته و متوسط بازدهی افرادی که از این استراتژی استفاده کرده اند نیز مطلوب بوده است.
در این زمینه باید به یک نکته توجه داشت و آن هم مزایای هر دو روش است. چرا که استراتژی های فعال و منفعل دو روی یک سکه هستند. لذا بسیاری از افراد حرفه ای، از مزایای هر دو روش سرمایه گذاری و به صورت همزمان بهره مند می شوند.
مزایا و معایب روش های سرمایه گذاری فعال و منفعل
مزایای سرمایه گذاری منفعل
ریسک سرمایهگذاری منفعل در مقایسه با سرمایه گذاری فعال کمتر و پایین تر است. در صورتی که سرمایه گذار بتواند بر اساس تحلیلی درست، سهام مناسبی را بیاید و آن را خریداری نماید، می تواند از سودآوری خرید های خود در طولانی مدت مطمئن باشد.
در سرمایه گذاری منفعل، به علت تعداد کمتر خرید و فروش، پرداخت کارمزد و مالیات بسیار کمتر است و دیگر اینکه، زمان و انرژی زیادی برای تحلیل تعداد زیادی سهم مصرف نشده و تمرکز اصلی بیشتر بر وضعیت کلی بازار است.
مزایای سرمایه گذاری فعال
سرمایه گذاری فعال در مقایسه با منفعل، از انعطاف بیشتری برخوردار است، سرمایه گذار می تواند میان صنایع و شرکت های متعدد به راحتی و آزادانه جابجا شود.
یکی از مزایای سرمایه گذاری فعال در مقایسه با منفعل، تامین مالی طرح ها و پروژه های شخصی یا شرکتی دیگر، در کوتاه مدت است. مدیران پرتفوی فعال می توانند از طریق درآمد های کوتاه مدتی که از سرمایه گذاری فعال و کوتاه مدت خود به دست می آورند، در طرح های دیگر و حتی پروژه های منفعل سرمایه گذاری کنند.
معایب سرمایه گذاری منفعل
سرمایه گذاری منفعل تنها بر روی یک یا چند صنعت و شرکت تعیین می شود و به همین دلیل، فرصت های سودآور دیگر را نادیده می گیرد.
ریسک این روش پایین تر است و به طور کلی، سرمایه گذاری منفعل سودهای شارپی و شدید را تجربه نمی کند، مگر آن که تمام بازار در یک روند صعودی قوی قرار بگیرد.
معایب سرمایه گذاری فعال
یکی از معایب اصلی روش سرمایه گذاری فعال در مقایسه با سرمایه گذاری منفعل، پرداخت مبالغ بالا برای کارمزد و مالیات است که با توجه به تعداد بالای خرید و فروش در این روش، طبیعی می باشد. و نکته دیگر اینکه، در این استراتژی به زمان و انرژی بیشتری برای تحلیل صنایع و شرکت های متعدد سودآور لازم است.
اساسی ترین مشکل سرمایه گذاری فعال در مقایسه با سرمایه گذاری منفعل، میزان ریسک بالای آن است. اگر چه که ریسک بالا، پتانسیل بازدهی بیشتری را به همراه خواهد داشت، اما احتمال خطا در تحلیل ها نیز به همین نسبت بالا بوده و ممکن است که پتانسیل زیان آوری در این روش افزایش یابد.
سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟
021-88536880 (512)
با ما تماس بگیرید
- دورههای آموزشی
- سنجش آنلاین سواد مالی
- آموزش سواد مالی
- راهنمای ثبت نام
- برگزاری آزمون
- دریافت گواهینامه
- سؤالات متداول
- تماس با ما
- شبکههای اجتماعی
- درخواست همکاری
سرمایهگذاری فعال و منفعل
در مطلب قبلی، سرمایهگذاری به روش GARP توضیح داده شد. در این مطلب، سرمایهگذاری فعال و منفعل و همچنین مزایا و معایب این نوع از سرمایهگذاری توضیح داده میشود.
سرمایهگذاری منفعل
سرمایهگذاران در سرمایهگذاری منفعل دید بلندمدت دارند. افراد با رویکرد سرمایهگذاری منفعل به خرید و نگهداری دارایی میپردازند و در برابر نوسانات بازار مقاومت میکنند. این دسته از سرمایهگذاران به علت رویکرد منفعلانهای که در پیش میگیرند تمایل به سرمایهگذاری در صندوقها نیز دارند.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران در سرمایهگذاری فعال دید کوتاهمدت دارند. افراد در این نوع سرمایهگذاری تمایل دارند از سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ نوسانات بازار بهره برده و بالاتر از حد معمول سود کنند. سرمایهگذاری فعال نیازمند رویکرد عملی است که عموماً توسط مدیر پرتفلیو صورت میگیرد.
رویکرد سرمایهگذاری فعال برای افرادی که وجه نقد زیادی در اختیار دارند، میتواند مفید باشد زیرا این امکان برای این نوع سرمایهگذاران وجود دارد که از برگشتهای بازار سود خوبی بدست آورند. اما در مقابل افراد بازنشسته که درآمد برای آنها حائز اهمیت است، تمایل به استفاده از رویکرد منفعل و خرید داراییهایی با پتانسیل رشد طولانی مدت دارند.
مزایا و معایب سرمایهگذاری فعال و منفعل
سرمایهگذاری منفعل
مزایا
- هزینۀ کم: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد منفعل، برای انتخاب داراییهای صندوق از شاخصی به عنوان شاخص معیار استفاده میکنند، بنابراین انتخاب سهام هزینۀ کمی دارد و همچنین به این علت که این رویکرد، استراتژی خرید و نگهداری سهام را در پیش میگیرد، هزینۀ کارمزد کمتری نیز به آن تعلق میگیرد.
- شفافیت: داراییهای موجود در صندوق شاخصی، همواره مشخص است.
معایب
- محدودیت زیاد: سرمایهگذاری منفعل به یک شاخص خاص یا فرصت سرمایهگذاری از پیش تعیین شده با نوسانات کم یا بدون نوسان محدود میشود.
- بازده کم: سرمایهگذاری منفعل نمیتواند بر بازار غلبه کند و بازدهی بیش از بازدهی بازار بدست آورد به این علت که منابع این نوع سرمایهگذاری محدود به پیروی از بازار هستند. یک صندوق با مدیریت منفعل نمیتواند بازدهی بیش از بازدهی بازار بدست آورد در حالی که صندوق با مدیریت فعال، میتواند بازده بیشتری نسبت به بازده بازار ایجاد کند که این بازده با ریسک بیشتری نیز همراه است.
سرمایهگذاری فعال
مزایا
- انعطافپذیری: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال نیازی به پیروی از یک شاخص خاص ندارند. آنها میتوانند سهام ارزشمندی که یافتهاند را خریداری کنند.
- پوشش ریسک: سرمایهگذاران فعال همچنین میتوانند ریسک سرمایهگذاریهای خود را با استفاده از تکنیکهای مختلفی چون فروش استقراضی (فعلاً در ایران موجود نیست) یا اختیار فروش، پوشش دهند.
معایب
- پر هزینه بودن: مدیر صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال، برای انتخاب داراییهای صندوق از تیم تحلیل استفاده کرده و بابت آن هزینه پرداخت میکنند. همچنین به علت خرید و فروش سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ زیاد سهام و هزینۀ معاملاتی که در پی آن وجود دارد، این رویکرد پر هزینه در نظر گرفته میشود.
- ریسک زیاد: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال، مختار هستند که به هر فرصت سرمایهگذاری که تصور میکنند بازدهی بالایی خواهد داشت، ورود کنند. تا زمانی که تحلیلگران پیشبینیهای درستی داشته باشند، اتخاذ این رویکرد عالی است اما در صورتی که اشتباهی مرتکب شوند، صندوق با زیان زیادی مواجه خواهد شد.
سرمایهگذاری فعال و منفعل، دو روی یک سکه
سرمایهگذاری فعال و منفعل، دو روی یک سکه بوده و اغلب سرمایهگذاریها، ترکیبی از این دو استراتژی هستند. صندوقهای سرمایهگذاری مثالی خوب در این زمینه هستند. مدیران این صندوقها با وجود جسارت زیاد در سرمایهگذاری، درصد زیادی از سرمایۀ صندوق را به صورت غیرفعال سرمایهگذاری میکنند.
سرمایهگذاری فعال و غیرفعال | آموزش کامل
پیش از آشنایی با انواع مدلهای مدیریت پورتفولیو لازم است بدانید اصلاً معنای پورتفولیو و انواع سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ پورتفو چیست، همچنین با مباحث کلی و اصلی مدیریت پورتفو آشنا باشید. بدین منظور پیشنهاد میکنیم مقالات مرتبط با این موضوعات را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرموده یا توضیحات مختصری را دربارهی مفاهیم اصلی مدیریت پورتفوی از جمله نحوهی تخصیص دارایی و تنوعبخشی به پورتفو در ادامه مرور نمایید:
تخصیص دارایی (Asset Allocation) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تخصیص دارایی شامل انتخاب وزن مناسب طبقات مختلف دارایی برای نگهداری در یک سبد است. سهام، اوراق قرضه و پول نقد اغلب سه طبقهی اصلی دارایی در هر سبدی هستند، اما سایر کلاسهای دارایی مثل املاک و مستغلات ، کالاها، ارزها و رمزارزها نیز میتواند در سبد دارایی قرار گیرند. هر یک از انواع دارایی شامل موضوعات حاشیهای دیگری هم هستند که در چینش پورتفولیو باید به آنها دقت نمود؛ بهعنوانمثال چقدر باید به سهام یا اوراققرضهی داخلی در مقابل خارجی وزن داده شود؟ رشد سهام در مقابل ارزش سهام چقدر است؟ و غیره.
نقش تنوعبخشی (Diversification) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تنوع شامل اختصاص بخشی از سرمایه به هریک از انواع دارایی است؛ به معنای عدم تمرکز بر یک نوع دارایی یا یک صنعت خاص، به جهت توزیع وزن ریسک سرمایهگذاری بین طبقات گوناگون دارایی که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر ندارند. بهاینترتیب، اگر سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟ یک کلاس دارایی شامل رکود یا افت ارزش شود، میتوان ضرر را از کلاسهای دیگر دارایی که در رونق یا بازده بیشتر قرار دارند، جبران نمود. ریاضیات مالی نشان میدهد که تنوع مناسب میتواند بازده مورد انتظار کلی یک سبد را افزایش دهد و درعینحال ریسک آن را کاهش دهد.
حال با دانستن این دو مفهوم پایهای دربارهی پورتفو، به توضیح مدلهای رایج مدیریت میپردازیم.
چگونه پورتفوی (سبد سرمایه) خود را مدیریت کنیم؟
در مقالهی مدیریت پورتفو خواندیم افراد ممکن است دو انتخاب داشته باشند: یک اینکه بخواهند خودشان پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند؛ دو اینکه آن را به دست مدیران پورتفولیوی دارای مجوز حرفهای (در قالب صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان) بسپارند که آنها به نمایندگی از مشتریان، کار گرداندن سبد سرمایهی افراد یا شرکتها را برعهده گیرند. درهرصورت، هدف نهایی مدیریت پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطح مناسبی از ریسک است. در موضوع مدیریت سبد سرمایه، چه بهصورت فردی و چه در قالب سپردن سرمایه به دست مدیران حرفهای صندوقهای سرمایهگذاری و تیم کارشناسان مالی در مؤسسات سرمایهگذاری و سبدگردانها، دو مدل مدیریت فعال و منفعل سبد سرمایه مطرح میشود که هرکدام طرفداران خود را دارد. در این مقاله قصد آشنایی و برشمردن مزایا و معایب هریک را داریم.
آشنایی با مفهوم سرمایهگذاری فعال و غیر فعال
مدیریت فعال سبد سرمایه یعنی تخصیص دارایی در طبقات متنوع دارایی و تعدّد معاملات در بازهی زمانی موردنظر، برای کسب سود از یک سرمایهگذاری معین، بهگونهای که شخص یا مدیر پورتفوی در پایان دوره بتواند بازدهی فراتر از شاخص کل بازار یا صنعت موردنظر کسب نماید و بهاصطلاح بر بازده بازار غلبه کند.
مدیریت منفعل یا غیرفعال سبد به معنای چینش پورتفوی هماهنگ با پورتفوی صندوقها یا شرکتهای سرمایهگذاری، در راستای کسب سودی مطابق شاخص کل بازار است؛ در روش مدیریت منفعل، وزن و نوع دارایی منتخب در سبد دارایی در ابتدای دوره تنظیم و تا پایان دوره بدون خریدوفروش و تغییر، به کناری گذاشته خواهد شد. مزیت این نوع سرمایهگذاری محتاطانهتر، کاهش هزینههای معاملات، کاهش ریسک سرمایهگذاری و سود نسبتاً تضمین شده در پایان دوره به میزانی نزدیک بازده کل بازار خواهد بود.
افرادی که به مدیریت منفعل سبد سرمایهی خود مایلاند، بهتر است از دانش و مهارت صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی استفاده کرده، در آنها سرمایهگذاری نمایند.
فاکتورهای تعیینکننده در انتخاب روش مدیریت فعال یا مدیریت منفعل پورتفوی
در انتخاب روش مدیریت سبد سرمایهگذاری که از نوع فعال باشد یا منفعل، لازم است فاکتورهای اثرگذار زیر را مدنظر داشته باشیم:
شرایط حاکم بازار:
بازارهای کارا و غیرکارا:
سطح ریسکپذیری و انتظارات سرمایهگذار:
تنوع و اندازهی پورتفو:
مدیران فعال پورتفولیو چه میکنند؟
سرمایهگذارانی که رویکرد مدیریت فعال را اجرا میکنند، میتوانند از دانش مدیران صندوق یا کارگزاران در تلاش برای داشتن عملکرد بهتر از یک شاخص خاص برای خریدوفروش سهام استفاده کنند.
یک صندوق سرمایهگذاری با مدیریت فعال دارای یک مدیر پرتفوی فردی، مدیران مشترک یا تیمی از مدیران است که به طور فعال تصمیمات سرمایهگذاری را برای صندوق میگیرند. موفقیت یک صندوق با مدیریت فعال به ترکیبی از تحقیقات عمیق، پیشبینی بازار و تخصص مدیر پورتفولیو یا تیم مدیریت بستگی دارد.
مدیران سبد سرمایهگذاری فعال به روندهای بازار، تغییرات در اقتصاد، تغییرات در چشمانداز سیاسی و اخباری که شرکتها را تحتتأثیر قرار میدهند توجه زیادی دارند. این دادهها برای زمان خرید یا فروش داراییها در تلاش برای بهرهبرداری از بینظمیها و آشفتگی بازار استفاده میشود. مدیران فعال ادعا میکنند که این فرایندها پتانسیل بازدهی بالاتر از بازدهی شاخص معمول بازار را فراهم میکند، زیرا مدیریت منفعل صرفاً با تقلید از داراییها در یک شاخص خاص به دست میآید که بازدهی مشابهی با آنها خواهد داشت و نه چیزی فراتر.
مدیران منفعل پورتفولیو چگونه سود میسازند؟
تلاش برای شکست دادن بازار ناگزیر مستلزم ریسک اضافی بازار است. مزیت مدیریت منفعل پورتفو و شاخصسازی (indexing) این ریسک خاص را از بین میبرد، زیرا احتمال خطای انسانی در انتخاب سهام کاهش مییابد؛ صندوقهای شاخص نیز کمتر معامله میشوند، به این معنی که نسبت به صندوقهایی که به طور فعال مدیریت میشوند، هزینههای معاملاتی و مالیاتی کمتری را متحمل میشوند.
مدیریت منفعل پرتفوی که به آن مدیریت صندوق شاخصی نیز میگویند، با هدف تکرار بازده یک شاخص یا معیار خاص بازار صوت میگیرد. مدیران منفعل سبد همان سهامی را که در شاخص فهرست شده است، با همان وزنی که در شاخص نشان میدهند، خریداری میکنند.
یک سبد استراتژی منفعل را میتوان در قالب خرید واحدهای یک صندوق قابل معامله در بورس (ETF)، یک صندوق سرمایهگذاری مشترک یا یک واحد سرمایهگذاری تراست شکل داد. صندوقهای شاخص بهعنوان مدیریت منفعلانه شناخته میشوند، زیرا هر یک دارای یک مدیر پورتفولیواند که وظیفه آن تکرار یک شاخص بهجای انتخاب و خریدوفروش داراییها از طبقات متنوع دارایی است.
هزینهی استراتژیهای مدیریتی که روی پرتفویها یا وجوه غیرفعال ارزیابی میشوند، معمولاً بسیار کمتر از هزینهی استراتژیهای مدیریت فعال است.
مدیریت پورتفوی منفعل چه تفاوتی با مدیریت پورتفوی فعال دارد؟
چینش پورتفولیوی منفعل یک استراتژی بلندمدت است که بهعنوان شاخصسازی یا سرمایهگذاری شاخصی شناخته میشود؛ همانطور که گفتیم هدف یک پورتفوی منفعل تکرار بازده یک شاخص یا معیار بازار خاص است و ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخصی بورسی (ETF) باشد. اما یک پورتفولیوی فعال در تلاش برای شکست و غلبه بر عملکرد یک شاخص از طریق خریدوفروش فعالانهی سهام و سایر داراییها و سود بردن از نوسانات بازار است.
مزایا و معایب پورتفولیوی فعال
بنابر این تعریف، مزیت سرمایهگذاری و مدیریت یک پورتفوی فعال، عدم محدودیت به یک شاخص، انعطاف در انتخاب و باز بودن دست مدیر پورتفوی برای تغییر داراییها از یک سرمایهگذاری کمبازده به سهام یا داراییهای پربازدهتر و عدم تقلید از یک شاخص معین است؛ در واقع در این مدل از سبد سرمایهگذاری، خلاقیت، مهارت و تجربیات مدیر بهکار گرفته میشود.
اما همانطور که گفتیم این کار نیازمند تحقیقات وسیع و داشتن اطلاعات صحیح و جامع از انواع بازارها و شرایط حاکم بر آنهاست، به همین جهت اغلب تنها یک نفر نمیتواند جامع همگی این اطلاعات باشد، پس بهتر است یک تیم شامل چندین مهارت و تجربیات گوناگون مدیریت فعال پورتفو را بر عهده گیرند. بدین ترتیب سپردن سرمایه به دست صندوقهای سرمایهگذاری فکری منطقی است، زیرا تنها آنها میتوانند چنین تیم گستردهای در اختیار داشته باشند. مشتریان این صندوقها هم در ازای کسب سود بهتر، لازم است هزینههای بالاتر و ریسک بیشتر معاملات متعدد این مدل سرمایهگذاری را بپذیرند.
مزایا و معایب پورتفولیوی منفعل
همانطور که پیشتر گفتیم در یک پورتفولیوی منفعل، فعالیت چندانی وجود ندارد و نیاز به دانش و مهارت، تحقیقات وسیع، پذیرش هزینههای سنگین معاملات و ریسک بالا نیست؛ در این مدل سرمایهگذاری همه چیز از ابتدا شفاف است پس اعتماد به بازدهی آن هم بالاتر است؛ بهنحویکه حتی مدیران فعال پورتفوی هم در بازههای بسیاری ترجیح میدهند از همان استراتژیهای مدیریت منفعل استفاده کنند تا سرمایه را از آسیب بازارهای غیرقابلپیشبینی و ریسکهای سیستماتیک موجود حفظ کنند.
سخن پایانی آکادمی دانایان دربارهی سرمایهگذاری فعال و غیرفعال
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت مدیریت فعال یا منفعل پورتفوی یا بهعبارتدیگر مدیریت یک سبد فعال یا منفعل، هر دو شامل مزایا و معایبی هستند که هیچکدام را بر دیگری برتری نمیدهد؛ بلکه این شرایط کلی حاکم بر بازار در زمانهای متفاوت و روحیه و اهداف فردی سرمایهگذاران است که تعیین میکند در هر برههی زمانی بهرهگیری کدام یک سودمندتر است.
علاوه بر این، برخی کارشناسان سرمایهگذاری معتقدند داشتن ترکیبی از هر دوی اینها بهصورت همزمان میتواند معقولترین روش باشد. بدین معنی که در برخی بازارها و برخی زمانها که بازار به حد کافی کارا است، رشد سرمایه را به روال طبیعی رشد شاخص سپرده، بهصورت منفعل عمل کنیم و در برخی زمینههای دیگر با تشکیل یک پورتفوی فعال که مناسب نوسانگیری باشد، با تنوع کمتر، حجم کوچکتر و پذیرش ریسک بالاتر، از سمت دیگر بازار وارد شده، خود را به سودهای خاص و مقطعی از نوسانگیری برسانیم. این کار از طریق سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی از یک سو و صندوقهای سهامی، طلا ، املاک و مستغلات، پروژهای و … از سوی دیگر امکانپذیر است.
دیدگاه شما