تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف


مقایسه انواع روش های پرایس اکشن | انواع پرایس اکشن چیست؟

برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن و بروزترین تکنیک های پرایس اکشن بهتر است ابتدا مقاله آشنایی با الگوهای کندل استیک در پرایس اکشن و نوسان‌گیری را مطالعه کنید. یکی از نوین‌ترین روش‌های معاملاتی در بازارهای مالی، استراتژی پرایس اکشن است. تحلیلگران از پرایس اکشن برای بررسی موقعیت ورود و خروج در بازار استفاده می‌کنند. تکنیک های پرایس اکشن برای تحلیل وضعیت نمودار‌ها و دریافت سیگنال‌های ورود و خروج، از داده‌های قیمتی استفاده می‌کند که مهمترین هدف آن، پیشبینی روند آتی بازار و یافتن نقاط احتمالی بازگشت به بازار است.

استفاده از این استراتژی می‌تواند خطاهای شما را به حداقل برساند. همچنین تنها نموداری که در استراتژی پرایس اکشن استفاده می‌شود، کندل استیک یا نمودارهای شمعی می‌باشد. همچنین بهتر است بدانید که کندل استیک در پرایس اکشن به عنوان ستون اصلی عمل می‌کند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های معاملاتی پرایس اکشن، الگوهای معاملاتی است که به آن‌ها اصطلاحاً سیگنال یا ستاپ می‌‌گویند. وظیفه این ستاپ‌ها قادرسازی کاربر برای پیشبینی قیمت‌های بعدی است. البته الگوهای معاملاتی در بازار زیاد است که می‌توانید از آن‌ها برای پیشبینی قیمت‌های آینده استفاده کنید. در ادامه این نوشتار به آموزش صفر تا صد پرایس اکشن و مقایسه بهترین پرایس اکشن‌های حال حاظر خواهیم پرداخت.

آموزش صفر تا صد پرایس اکشن

اگر شما هم یکی از علاقه مندان به حوضه ارزهای دیجیتال هستید؛ حتماً تا به حال نام الگوهای پرایس اکشن را شنیده‌اید و درباره ماهیت آن کنجکاو شده‌اید. پرایس اکشن یک تکنیک معامله‌گری و تحلیل بازار است که به معامله گران این قابلیت را می‌دهد تا در تصمیم گیری در معاملات با حرکات واقعی، بهتر عمل کنند. بهتر است بدانید که پرایس اکشن در مقابله با اندیکاتورها گزینه مناسب‌تری است؛ چرا که معامله گرانی که از اندیکاتورها استفاده می‌کنند، همیشه از قیمت فعلی بازار عقب‌تر هستند.

معمولاً معامله گران از پرایس اکشن‌ها در معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده می‌کنند. پرایس اکشن متشکل از ترکیبات جالب اطلاعات و دیدگاه‌های مختلف است؛ این ترکیبات عبارت‌اند از: الگوی قیمت‌های تاریخی، شاخص‌های فنی، توانایی یک سرمایه گذار برای خواندن بازار و… .

مقایسه انواع روش های پرایس اکشن

همانطور که می‌دانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روش‌های مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روش‌های نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.

پرایس اکشن ال بروکس

یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازار‌های ارزی استفاده می‌کنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیل‌ها جدا می‌کند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارت‌ها و نمودار‌های پنچ دقیقه‌ای، روزانه یا هفتگی استفاده می‌شود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن می‌باشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهم‌ترین و برترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.

پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین می‌توانید از کندل‌ها، نمودار‌ها و چارت‌ها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده می‌کنند.این روش بخاطر استفاده در بازه‌های زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریم‌های بزرگ جز روش‌های کم ریسک به شمار می‌آید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های این تحلیل به حساب می‌آید. یکی دیگر از مهم‌ترین مزیت‌های ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش می‌باشد.

کاربر می‌تواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معامله‌گران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روش‌های تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیل‌های دقیق‌تری به همراه دارد. تاخیر‌های زمانی کم موجب می‌شود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریع‌تر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمی‌رود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پرایس اکشن لنس بگز

یکی دیگر از استراتژی‌های مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز می‌باشد که کاملا بر اساس تصمیم‌های کاربر انجام می‌شود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده می‌شود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان می‌دهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین می‌شود و معامله‌گران می‌توانند بر اساس این روند، بهترین فرصت‌های معاملاتی سودآور را پیدا کنند.

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف می‌باشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معامله‌گر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب می‌شود.

در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیش‌آمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را می‌توان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.

هدف لنس بگز در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن

تصور لنس بگز از بازار به این شکل است که بازار یک ماهیت عاطفی دارد و دلیل این تصور هم تصمیمات کاربران بر اساس هیجانات است. هدف پرایس اکشن لنس بگز در بازارهای مالی افزایش آگاهی کاربران از موقعیت نسبت به شرایط فعلی و حفظ تمرکز می‌باشد. کاربران به کمک این روش می‌توانند نقاط ضعف و قدرت و نوسانات بازار را بهتر بشناسند.

ستاپ‌های معاملاتی لنس بگز

ترکیب چند پارامتر در کنار هم برای درک صحیح از شرایط بازار را ستاپ‌های معاملاتی می‌گویند. در لنس بگز ستاپ‌های معاملاتی مختلفی وجود دارد که از طریق شناساندن ضعف‌های موجود در روند قیمت و مشخص کردن روند احتمالی بازار به کاربران در تصمیم‌گیری کمک خواهد کرد. در ادامه به معرفی چند ستاپ معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز می‌پردازیم:

1.ستاپ شکست ناموفق

2.ستاپ تست حمایت و مقاومت

3.ستاپ پول بک بعد از شکست

4.ستاپ پول بک ساده در روند

5.ستاپ پول بک پیچیده در روند

پرایس اکشن RTM

یکی دیگر از تکنیک های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM است که با کمک به کاربر در کسب سود بیشتر معروف است. استراتژی RTM بیشتر به عنوان یک روش برای معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتالی شناخته می‌شود. همانطور که گفته شد، در روش‌های پرایس اکشن نیازی به استفاده از برنامه خاصی نیست؛ در پرایس اکشن RTM نیز کاربران بدون نیاز به استفاده از ابزار یا اندیکاتور خاصی می‎‌توانند اقدام به معامله کنند. برای تحلیل به روش RTM تنها کافی است که کاربر قیمت گذشته توکن یا ارز دیجیتالی مورد نظر را بررسی کند. پرایس اکشن RTM آموزش نوین تحلیل الگوهای قیمتی و روند حاکم بر بازار که گاهی به صورت تصادفی است را بر عهده دارد.

بنابراین این روش معاملاتی شانس موفقیت شما را در معاملات چندین برابر خواهد کرد. از این روش برای سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت و کوتاه مدت بدون نیاز به برنامه یا اندیکاتور خاصی استفاده می‌شود. در پرایس اکشن RTM فقط از ارزش قیمتی برای تحلیل و بررسی استفاده می‌شود.

در این روش از گره‌های معاملاتی استفاده می‌شود که به صورت دو الگوی کلی نمایش داده می‌شود:

پرایس اکشن وودز

پرایس اکشن وودز یکی از روش‌های تحلیل و بررسی بازار است که نسبت به دیگر روش‌ها طرفدار کمتری دارد و نام آن کمتر شنیده شده است. این روش پرایس اکشن نسبت به روش لنس بگز پیچیده‌تر است اما از RTM پیچیدگی تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف کمتری دارد. روش پرایس اکشن وودز دارای 6 ستاپ معاملاتی است که برای بررسی روند قیمتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی دیگر از روش‌های پرایس اکشن است که افراد از آن برای کسب سود از بازارهای مالی استفاده می‌کنند. معمولاً تریدرها روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا را با روش پیدا کردن نقاط مقاوتی و حمایتی اشتباه می‌کنند. در این حال باید گفت که این دو روش متمایز از یکدیگر هستند و با استفاده از هر کدام می‌توان اطلاعاتی را از نمودارها استخراج کرد. سطوح عرضه و تقاضا را به راحتی می‌توان با مشاهده نمودارها پیدا کرد، اما در وهله اول باید نمودار را به صورت کندلی در بیارید. سطح‌های عرضه در بین دو قله بلند نمودار شکل می‌گیرد که در این حالت قیمت بار اول نزول و سپس حالت صعودی به خود گرفته است.

سطوح تقاضا نیز همانند سطوح عرضه به راحتی از روی نمودار قابل شناسایی می‌باشد، اما باید حالت نمودار شما به صورت کندل باشد. سطح تقاضا در بین پایین‌ترین دو قله قرار دارد که در ابتدا نمودار حالتی صعودی و سپس نزولی دارد. روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا در پوزیشن گیری کوتاه مدت به تریدرها کمک زیادی می‌کند، از این رو این روش بیشتر برای تریدهای روزانه یا هفتگی از آن استفاده می‌شود.

الگوهای عرضه و تقاضا

تریدرها پس از شناسایی سطوح عرضه و تقاضا از دو الگو برای گرفتن پرایس اکشن استفاده می‌کنند. الگوی Pin Bar و Engulfing دو الگویی است که در پرایس اکشن عرضه و تقاضا از آن استفاده می‌کنند. این دو الگو به تریدها در شناخت و پیدا کردن دقیق سطوح عرضه و تقاضا کمک می‌کنند، از این رو بهتر است که این دو الگو را به خوبی بلد باشید.

تفاوت پرایس اکشن لنس بگز و پرایس اکشن RTM

در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروزه به شمار می‌آیند که در ادامه به تفاوت‌های این دو استراتژی می‌پردازیم. همانطور که اشاره کردیم، در پرایس اکشن لنس بگز، همه تحلیل‌ها و بررسی‌ها بر اساس روند‌های قیمتی انجام می‌شود. در این روش برای بررسی و تحلیل روند بازار، ستاپ‌های معاملاتی بر اساس منطق کامل و روند قیمتی ایجاد می‌شوند. در صورتی که در RTM تحلیل و بررسی اینگونه نیست.

همچنین پرایس اکشن RTM نیازمند کسب مهارت و آموزش است؛ به همین خاطر فقط معامله‌گران حرفه‌ای از این روش استفاده می‌کنند. اما در استراتژی پرایس اکشن لنس بگز احتیاج به مهارت خاصی نیست و کاربران تازه وارد نیز می‌توانند به راحتی از این روش استفاده کنند.

مزایای معامله با پرایس اکشن‌ ها

رایگان و بدون هزینه بودن پرایس اکشن‌ها جز مهم‌ترین ویژگی تکنیک های پرایس اکشن به شمار می‌آید. همچنین تحلیل بازار به کمک پرایس اکشن‌ها نیاز به هیچگونه ابزار یا اندیکاتور خاصی نیست و تنها از کندل‌ها و نمودار‌ها استفاده می‌شود.

  • استراتژی پرایس اکشن در هر موقعیتی از بازار کاربرد دارد. کاربران می‌توانند در بازار سهام، ارز دیجیتال، کالا و فارکس از تحلیل‌های پرایس اکشن استفاده کنند.
  • سرعت بالا و تاخیر‌های کوتاه یکی دیگر از مزیت‌های مقایسه انواع روش های پرایس اکشن به حساب می‌آید.
  • کامل است؛ پرایس اکشن‌ها در واقع ترکیب روش‌های تحلیل معاملات است که به کاربران در گرفتن تصمیم درست کمک می‌کند.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

سوالات متداول

هدف پرایس اکشن چیست؟

هدف روش‎‌های پرایس اکشن تحلیل روی عملکرد ارزش قیمتی سهم است و تصمیم‌گیری برای کاربران را راحت می‌کند.

بهترین پرایس اکشن کدام است؟

همانطور که در قسمت‌های قبل توضیح داده شد، در حال حاظر RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروز به شمار می‌روند.

پرایس اکشن در چه بازار‌هایی کاربرد دارد؟

از روش‌های پرایس اکشن می‌توان در تمامی بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، کالا و… استفاده کرد.

برای استفاده از پرایس اکشن‌ها ابزار یا برنامه‌ای نیاز است؟

خیر برای استفاده از روش‌های تحلیل پرایس اکشن شما نیاز به برنامه یا ابزاری ندارید؛ نمودارها و چارت‌ها تنها ابزار مورد استفاده در این روش می‌باشند که معروف‌ترین آن‌ها نمودار‌های شمعی است.

برای استفاده از روش‌های پرایس اکشن آموزش خاصی لازم است؟

بله، در نظر داشته باشید که کار با تحلیل‌های پرایس اکشن بسیار ساده است اما هر کدام از پرایس اکشن‌ها نیازمند آموزش و مهارت خاصی می‌باشد. بنابراین اگر یک سرمایه‌گذار تازه وارد هستید حتما ابتدا مهارت لازم را کسب کنید.

سخن آخر

در این مقاله سعی کردیم مقایسه انواع روش های پرایس اکشن را به زبان ساده برای شما بیان کنیم. استفاده از روش‌های پرایس اکشن در بازارهای مالی یک امر ضروری است. شانس موفقیت شما بستگی به مهارت و دانش شما در روش‌های تحلیل و بررسی دارد. همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از محبوب‌ترین الگوهای معاملاتی است که امروزه بسیاری از معاملاگران در معاملات روزانه و کوتاه مدت خود از این الگو استفاده می‌کنند. در واقع پرایس اکشن را می‌توان ساده‌ترین روش معاملاتی است که با استفاده از می‌توان از بازار ارزهای دیجیتال کسب درآمد کرد، اما این نکته را درنظر بگیرید که برای کسب سود باید دوره اموزش ارز دیجیتال را نیز بگذرانید تا موفق به کسب درآمد دلاری از این بازار شوید. البته ممکن است پرایس اکشن‌ها به دلیل سادگی در میان معامله‌گران تازه کار چندان محبوبیتی نداشته باشد؛ اما در میان حرفه‌ای بسیار پرطرفدار است.

نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال

نمودار کندل استیک

نمودار کندل استیک چیست؟ اگر قصد معامله دارید و وارد دنیای کریپتوکارنسی شده اید. باید به این نکته توجه کرد که بدون تحلیل درست موفق از میدان بیرون نخواهید رفت. مفاهیم اولیه به ظاهر پیچیده به نظر میرسند.اما فراگیری آنها باعث میشود که مهارتتان بالا رود و شما کمتر شکست را تجربه کنید.

برای تحلیل ارز های دیجیتال به طور کلی دو روش تکنیکال و فاندامنتال وجود دارد.

با یک گریز کوچکی به بحث تحلیل ها به طور کلی میتوان گفت: تحلیل فاندامنتال، تحلیلی است که بر اساس اطلاعات کلی و منحصر به فرد صورت میگیرد. و تحلیل تکنیکال تحلیلی است که با کمک نمودار ها اخبار و داده های آماری انجام میشود.

برای تحلیل تکنیکال نیاز به ابزاری به اسم نمودار داریم و در این بین نمودار کندل استیک بیشترین نامی است که میشنویم. در این مقاله از پایگاه دانش سایت جامع فیبودکس به بررسی ماهیت نمودار کندل یا شمع میپردازیم که یکی از محبوب ترین نمودار های ارزهای دیجیتال است.

تایم فریم:

یک بازه زمانی را در نظر بگیرید این بازه میتواند فرضا هر دو ساعت یک بار، یا مثلا هر 24 ساعت یک بار باشد.

در این بازه زمانی تعیین شده ممکنه هزاران اتفاق رخ دهد. و با تغییرات متفاوتی مواجه شویم اما زمانی تغییر ثبت می‌شود که آخرین لحظه ی این تایم فریم تعریف شده باشد. شاید در این فاصله بارها نرخ ارز بالا و پایین شده باشد، اما معیار ما تایم فریم است. و بر اساس زمان تعریف شده آخرین تغییر ثبت میشود.

هر یک رکورد از این بازه های ثبت شده را اصطلاحا یک کندل میگویند.

از کنار هم قرار گرفتن این کندل ها نمودار کندل استیک شکل میگیرد که خود کمک شایانی به تحلیل های تکنیکال خواهد کرد.

رنگ ها در نمودار کندل:

رنگ هایی که در نمودار کندل استفاده شده بیانگر حالت نمودار است. رنگ سبز به معنای صعودی بودن و رنگ قرمز معنای نزولی را میدهد.

صعودی و نزولی بودن هم قیمت ابتدای تایم فریم و قیمت نهایی تایم فریم مشخص میکند.

اگر لحظه ای که تایم فریم بسته میشود (لحظه پایانی) قیمت نهایی از قیمتی که تایم فریم آغاز کرده (قیمت ابتدای تایم فریم) تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف بیشتر باشد کندل با رنگ سبز رنگ رکورد میشود. و اگر در لحظه پایانی تایم فریم قیمت کمتر از لحظه آغازین باشد کندل با رنگ قرمز ثبت خواهد شد.

ساختار کندل:

ساختار نمودار کندل از یک بخش بدنه و یک بخش سایه تشکیل شده

منظور از سایه بالا و پایین در شکل نمودار نیم خط های کوتاهی است که از دو سر نمودار بیرون زده است.

وقتی سایه کندل کوتاه و بلند بودن سایه نرخ ماکزیمم و مینیمم را نشان میدهد. وقتی که سایه کندل بلند است به این معنا است نوسانات در طول تایم فریم زیاد بوده و اختلاف زیادی با ابتدای تایم فریم دارد.

در نمودار کندل استیک شکل این کندل ها متفاوت است و از روی شکل ها تقسیم بندی های مختلف شده اند که بتوان راحت تر تفسیر کرد و تحلیل تکنیکال را انجام داد.

الگوی کندل ها:

الگوی چکش:

اگر سایه ی پایینی بلند و سایه بالایی بسیار بلند باشد اصطلاحا به آن الگوی چکش میگویند.

این الگو زمانی شکل میگیرد که نمودار قیمت صعودی باشد و با یک نزول همراه باشد.

الگوی ستاره دنباله دار:

عکس الگوی چکش است. سایه پایینی بسیار کوتاه و سایه بالایی بلند است. این الگو زمانی شکل میگیرد که نمودار نزولی و با یک صعود همراه باشد.

الگو شمع پوششی صعودی:

دو ستون از کندل ها به نحوی کنار هم قرار میگیرند که اولین شمع نزولی است و دومین صعودی به طوری که از کندل اول بلند تر است. عکس این الگو نیز رایج است به نام الگوی شمع پوششی نزولی.

الگو ستاره صبح و الگوی ستاره شب:

بین سه کندل است به طوری که کندل میانی یا دومین کندل ارتفاع بسیار کمی دارد. و کندل های اول و دوم هر کدام به ترتیب نزولی و صعودی هستند.

عکس الگوی ستاره صبح الگوی ستاره شب است که مشابه الگوی قبل بین سه کندل است.

در این مقاله با نمودار کندل آشنا شدیم امیدواریم که این مقاله به شما کمک کرده باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت جامع فیبودکس سربزنید.

آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری

آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری

تقریبا مهمترین بخش از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بورس، شناخت الگوها و شکل‌هایی است که در روی چارت قیمتی ایجاد می‌شود.

تحلیل تکنیکال

تشکیل شکل‌ها و الگوها به ظاهر کاملا تصادفی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت در پشت هر الگوی ایجاد شده، تغییر در روند عرضه و تقاضاست که با کاهش/افزایش قدرت خریداران/فروشندگان ایجاد شده است. در صورتیکه محرک خارجی وجود نداشته باشد، پس از تغییر در عرضه و تقاضا، تا حدود بسیار بالایی می‌توان از نحوه‌ی ادامه‌ی قیمت‌ها مطمئن بود و روند آتی قیمت را تحلیل و پیش بینی کرد. در این مقاله، چند الگوی مهم را به شما آموزش خواهیم داد. ابتدا اجازه دهید تا نگاهی به انواع الگوها داشته باشیم.

انواع الگوها

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، می‌توانند مربوط به یک کندل، دو کندل و یا مربوط به چندین کندل باشند که در مدت طولانی ایجاد شده‌اند. اما دقت داشته باشید که برای پیدا کردن این کندل‌ها، ابتدا باید نحوه تفسیر و تعبیر کندل‌ها در چارت قیمتی و نمایش با کندل استیک‌ها را یاد بگیرید. کندل استیک‌ها که با نام شمع‌های ژاپنی در ایران شناخته می‌شوند، رفتار قیمتی یک دارایی در یک تایم فریم انتخاب شده را نمایش می‌دهند. تایم فریم به معنای بازه‌ی زمانی برای بررسی تغییرات قیمتی است. تایم فریم می‌تواند بین ۱ ثانیه تا چندین ماه باشد. این بدان معناست که هر کندل، معادل یک تایم فریم انتخاب شده بوده و سه چیز را نمایش می دهد. اولین نکته، قیمتی است که دارایی در ابتدای باز شدن کندل داشته است، نکته دوم روند تغییر قیمت در طول تایم فریم است (که می‌تواند باعث ایجاد کندل خالی/قرمز یا کندل پر/سبز) شود و نهایتا نیز قیمت نهایی دارایی در زمان بسته شدن را نمایش می‌دهد.

در دسته بندی کلی، انواع الگوها را می‌توان به الگوهای ادامه دهنده یا برگشتی تقسیم بندی کرد. این بدان معناست که ظاهر شدن بعضی از الگوها در چارت قیمتی، به معنای ادامه روند بوده و یا روند قیمت در ادامه شکسته شده و روند عوض خواهد شد. برای مثال، اگر یکی الگوی ادامه دهنده در چارت مشاهده شود، می‌توان مطمئن بود که بازار به همین روند ادامه داده (یعنی افزایش قیمت یا کاهش قیمت استمرار پیدا می کند) و اگر الگوی برگشتی ظاهر شود، به معنای آن است که روند قیمت در حال عوض شدن از افزایشی به کاهشی یا از کاهشی به افزایش است. البته باید در نظر گرفت که در بعضی حالات، بازار در حالت رینج قرار گرفته و در بازه‌های مشخصی نوسان پیدا می‌کند، در این حالت بازار در حالت خنثی قرار گرفته است. در ادامه، چند الگوی بسیار مهم را به شما آموزش خواهیم داد.

کندل چکش

هنگامیکه در یک روند نزولی (قیمت دارایی در حال کاهش است)، یک کندل با سایه یا شدوی بسیار بلند در زیر خود ایجاد شود، اصطلاحا به آن کندل چکش گفته می‌شود. کندل چکش در حقیقت الگوی تک کندلی در تحلیل تکنیکال بوده و از آنجاییکه فقط بر اساس یک کندل شناسایایی می‌شود، عموما به آن کندل چکش گفته می‌شود. برای فهم بهتر، ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید.

کندل چکش

برای تحلیل این الگو بر مبنای عرضه و تقاضا باید گفت، زمانیکه قیمت بسیار کاهش یافته و تریدرها از افزایش قیمت تقریبا ناامید شده‌اند، معاملات خود را بسته و تعداد فروشندگان کاهش خواهد یافت. حال خریداران وجود داشته، اما کسی برای فروش وجود ندارد. بنابراین، رفته رفته قیمت افزایش خواهد یافت. این الگو، به معنای این نکته است که روند در حال تغییر است، چرا که عرضه کم و تقاضا زیاد شده است. بنابراین، کندل چکش نوعی الگوی برگشتی است. برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش و یادگیری اصول شناسایی و تشخیص آن، به مقاله جامع کندل چکش مراجعه کنید.

الگوی کنج

یکی از الگوهای مهمی که به تریدر می‌گوید فعلا باید دست نگه داشت و هیچ معامله‌ای انجام نداد، الگوی کنج است. این الگو از آنجایی مهم است که مانع از معامله کردن در زمان اشتباه می‌شود. الگوهای کنج (صعودی و نزولی) هنگامی در چارت قیمتی تشکیل می‌شوند که خریداران و فروشندگان به تعادل نسبی رسیده‌اند و به زودی این تعادل برهم خواهد خورد و روند جدید شکل خواهد گرفت. ابتدا بهتر است به تصویر زیر که نمونه‌ای از الگوی کنج افزایش است دقت کنید.

الگوی کنج افزایشی

الگوی کنج شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما این دو با در چند نکته باهم متفاوت هستند. جالب است بدانید که گاهی به الگوی کنج، الگوی گوه نیز گفته می‌شود. پس از شکل گرفتن کنج افزایشی و همگرا شدن دو خط بالا و پایین این الگو، باید انتظار تغییر روند را داشته باشیم. چرا که دیگر خریداران تمایل خود به خرید را از دست داده و حال فقط فروشنده در بازار باقی مانده است. بنابراین، روند افزایش تغییر کرده و روند کاهشی شروع خواهد شد. در نقطه مقابل نیز هرگاه الگوی کنج نزولی شکل بگیرد، باید انتظار تغییر روند و افزایش قیمت را داشت.

الگوی پروانه

یکی از الگوهایی که به صورت فرموله در آمده و محاسبه‌ی آن نسبتا سخت و پیچیده است، الگویی با نام گارتلی است. الگوی گارتلی در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط فردی با نام هارولد مک کینلی گارتلی معرفی شد. این الگو بر مبنای چهار نقطه که نام‌های ABCD معرفی می‌شوند، ترسیم می‌شود. در سال‌های بعدی، این الگو ارتقاع یافت و الگوهای دیگری با نام‌های پروانه، خرچنگ، ۲۲۲، خفاش و . اجرا شدند. تفاوت هر کدام از این الگوها، فاصله‌ی میان چهار نقطه‌ی مختلف بوده که شکل نهایی ترسیم خطوط را متفاوت و شبیه به یکی از اسامی قبلی می‌کند. برای یادگیری این الگوی کاربردی و نحوه‌ی گرفتن تایید با استفاده از سطوح فیبوناچی، به مقاله‌ای در سایت معامله‌گر ایرانی irtrader.net مراجعه نمایید.

استفاده از الگوها

دقت داشته باشید که به هیچ عنوان نباید بر مبنای یک الگو تصمیم گیری نموده و معاملات را انجام داد. تریدرهایی که در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت می‌کنند، یک استراتژی معاملاتی داشته و بر مبنای نتایج چندین الگو و همچنین استفاده از اندیکاتورها، تصمیم به انجام معاملات یا بستن معاملات خواهند گرفت. خصوصا هنگامی که اخبار سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد، به سرعت ممکن است سرمایه گذاران ترسیده، معاملات خود را بسته و نتیجتا روند بازار به کلی تغییر نماید. در این حالت، افرادی که معاملات را بدون توجه به اخبار باز کرده باشند و خصوصا با استفاده از لوریج معامله کرده و حجم معامله‌ی بالایی داشته باشند، دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهند شد. برای اینکه بدانید لوریج چیست این مقاله را مطالعه کنید.

برای جلوگیری از این اتفاقات، حتما باید استراتژی معاملاتی داشته و حتما باید اصول مدیریت سرمایه را دنبال کرد. برای مدیریت سرمایه، اصولا توصیه می‌شود که هیچگاه تمام سرمایه برروی یک دارایی گذاشته نشده و همواره میزان معاملات یا همان لات معاملات را با دقت انتخاب کرد. برای فهم این موضوع، ابتدا بهتر است که بدانید لات چیست و چگونه باید میزان آن را با توجه به مدیریت سرمایه، انتخاب کرد.

تریدرهای حرفه‌ای، نهایتا ۱۰ دارایی مختلف را مد نظر قرار داده و با بررسی مستمر تغییرات قیمتی و استفاده از اندیکاتورهای مختلف، در زمان مناسب وارد معامله‌ی آن‌ها می‌شوند. عموما هیچ تریدر حرفه‌ای بیش از ۱۰ دارایی را رصد نکرده، چرا که این کار نیاز به زمان زیادی داشته و تمرکز را از بین خواهد برد. توصیه می‌شود که شما هم استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را داشته باشید و پس از تمرین و کسب تجربه، دارایی‌ای را برای معامله انتخاب کنید که بهترین بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد.

اندیکاتور تایم کندل چیست و چگونه باید از آن در متاتریدر استفاده کرد؟

اندیکاتورها، ابزارهای قدرتمندی هستند که می‌توان با تکیه بر آن‌ها، معاملات را به شکل اصولی انجام داد. اگرچه اندیکاتورها عموما در تحلیل تکنیکال بازار کاربرد دارند، اما از بعضی از آن‌ها هم برای تحلیل تکنیکال و هم برای فاندامنتال استفاده می‌شود. یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم که در متاتریدر 4 نیز ارائه شده، اندیکاتور کندل تایم است. در این مقاله، به بررسی این اندیکاتور پرداخته و کاربردهایش را بیان خواهیم کرد.

اندیکاتور کندل تایم چیست؟

معامله گران با تجربه، عموما در یک یا نهایتا دو بازه‌ی زمانی (مثلا 4 ساعته یا مثلا هفتگی) معامله می‌کنند. این معامله گران، تمامی نمودارها را در بازه‌ی زمانی یا همان Time Frame مشخص (مثلا 4 ساعته) زیر نظر گرفته و تحلیل‌های خود را بر اساس این تایم فریم انجام خواهند داد. فارغ از تایم فریم انتخابی، بهتر است همواره حواستان به زمان باقی مانده برای بسته شدن یک کندل (اتمام یک دوره از تایم فریم) باشد. حال چرا زمان باقیمانده مهم است؟

اهمیت اندیکاتور Candle Time در چیست؟

بعد از اینکه مفاهیم اولیه و متوسطه در بازار فارکس را یاد گرفتید، نوبت به آموزش‌های حرفه‌ای می‌رسد. یکی از مهمترین بخش‌های آموزشی، تدوین استراتژی اختصاصی برای معامله کردن در این بازار بزرگ است. بسته به نوع شخصیت شما (عجول – صبور، کم ریسک – پر ریسک و …)، باید استراتژی مشخصی برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد ضرر و حد سود، انتخاب اهرم، اختصاص سرمایه و … را دنبال کنید. ممکن است برای موفقیت در این بازار، بیش از 50 مدل استراتژی مختلف را تست کنید و نهایتا استراتژی 51ام شما به نتیجه برسد.

یکی از اولین انتخاب‌ها (که باید بر مبنای شخصیت شما باشد)، انتخاب تایم فریم یا بازه‌ی زمانی معاملات است. در فریم‌های زمانی مختلف، ممکن است کانال‌های ترسیم شده، خطوط حمایت و مقاومت و … متفاوت باشد و نتیجتا شما تنها زمانی می‌توانید معاملات پرسود داشته باشید که زمان و دانش خود را برای معامله در یک بازه‌ی زمانی مشخص، صرف کنید.

پس تا بدین جای کار متوجه شدید که برای معاملات پر سود، باید استراتژی شخصی داشت و در استراتژی شخصی هم باید یک تایم فریم زمانی را انتخاب کرد. در حقیقت، تایم فریم انتخاب نمی‌شود، بلکه با توجه به استراتژی معاملاتی شما، اجبار می‌شود! اما به هر حال، تایم فریم بخش مهمی از زندگی و کسب درآمد تریدرها در بازار فارکس است. این توضیحات را بیان کردیم تا بتوانیم اهمیت اندیکاتور کندل تایم را توضیح دهیم.

اندیکاتور کندل تایم بر روی متاتریدر 4 قابل استفاده بوده و در لحظه، زمان باقیمانده برای بسته شدن یک کندل را نمایش می‌دهد. برای مثال، اگر شما در تایم فریم 8 ساعته معامله کنید، هر کندل معادل 8 ساعت بوده و پس از پایان هشت ساعت، کندل بسته شده و کندل جدیدی باز خواهد شد. بعضی از استراتژی‌های معاملاتی (مثل استراتژی معاملاتی بر پایه کندل استیک)، بر مبنای زمان شروع کندل یا تایم فریم چیده شده‌اند. به همین جهت نیز با فعال کردن اندیکاتور کندل تایم به سادگی می‌توانید زمان باقیمانده‌ برای بسته شدن کندل فعلی را رصد کرده و در زمان مناسب، وارد معامله شوید.

آموزش اندیکاتور کندل تایم

آموزش اندیکاتور کندل تایم شامل دو قسمت است. در قسمت اول باید روش نصب آن در متاتریدر 4 یا 5 را یاد گرفت و بخش مهمتر آن، نحوه‌ی استفاده از آن بر مبنای استراتژی معاملاتی است. در این مقاله، نحوه نمایش اندیکاتور کندل تایم در متاتریدر 4 را آموزش خواهیم داد.

نمایش اندیکاتور کندل تایم در متاتریدر 4

مراحل نصب و راه اندازی اندیکاتور Candle Time در متاتریدر 4 بسیار ساده است. ابتدا از قسمت منوی بالای صفحه بر روی گزینه‌ی File کلیک کرده و سپس برروی گزینه‌ی Open Data Folder کلیک کنید. پوشه‌ی MQL4 را باز کرده و اندیکاتور دانلود شده را (لینک در ادامه داده خواهد شد)، در داخل این صفحه کپی کنید. با رستارت کردن (بستن و مجددا باز کردن) متاتریدر خود، مشاهده خواهید کرد که این اندیکاتور در قسمت اندیکاتورهای متاتریردر 4 اضافه شده است. بر روی اندیکاتور تازه اضافه شده دابل کلیک کنید تا برروی نمودار نمایش داده شود. برای دانلود آخرین ورژن اندیکاتور کندل تایم و همچون آموزش نمایش اندیکاتور کندل تایم در متاتریدر 5 بر روی این لینک کلیک کنید.

نمایش زمان بسته شدن کندل در تریدینگ ویو

تریدینگ ویو مهمترین ابزار رایگان برای تحلیل طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها است. در تریدینگ ویو می‌توانید زوج ارزها، سهام، رمزارزها و … را به سادگی تحت نظر گرفته و آنالیزها و تحلیل‌های خود را (در تایم فریم اختصاصی خود) انجام دهید. اکثر تریدرهای حرفه‌ای، در کنار استفاده از نرم‌افزارهایی همچون متاتریدر، حتما نیم نگاهی به تریدینگ ویو داشته تا هیچ وقت از بازار عقب نمانند. برای آموزش نحوه نمایش زمان بسته شدن کندل در تریدینگ ویو برروی این لینک کلیک کنید.

چرا باید از اندیکاتور ها استفاده کرد؟

همانطور که متوجه شدید، بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی بر مبنای تحلیل‌های متعدد انجام شده که قطعا نمی‌توان آن‌ها را به صورت دستی انجام داد. یا حداقل، انجام دستی آن‌ها نیازمند زمان بسیار زیادی بوده و از آنجایی که در بازار فارکس، حتی ثانیه‌ها می‌توانند در نتیجه‌ی معاملات اثرگذار باشند، بنابراین، استفاده از اندیکاتور ها اجتناب ناپذیر است. این اندیکاتورها عموما با تکیه بر سال‌ها تجربه و همچنین بهره گیری از فرمول‌های ریاضی تدوین شده‌اند.

شاید اندیکاتور کندل تایم، یکی از ساده‌ترین اندیکاتورهای تحلیلی باشد، اما همین اندیکاتور هم در تحلیل فاندامنتال و هم در تحلیل تکنیکال کاربرد داشته و اکثر تریدرهای حرفه‌ای، همواره آن را روشن گذاشته‌اند. در نقطه‌ی مقابل (از نظر سادگی)، اندیکاتورهای دیگری نیز همانند ایچیموکو وجود دارند که به مراتب پیچیده‌تر بوده و می‌توانند با بیان مومنتوم بازار (جهت حرکت بازار) به تریدر، مانع از بستن معاملات در جهت اشتباه بازار شوند. به صورت خلاصه، وبسایت تجارت فارکس مزایای زیر را برای استفاده از اندیکاتور مطرح کرده است:

  1. کاهش زمان صرف شده در هر معامله
  2. افزایش قدرت تمرکز پیش از معامله
  3. محاسبات دقیق و بدون خطا
  4. انجام تحلیل‌های پیچیده در صدم ثانیه
  5. جلوگیری از معاملات اشتباه (معامله در جهت اشتباه بازار)
  6. جلوگیری از خستگی به دلیل رصد مستمر بازار

و قطعا تمامی این مزایا منجر به یک دست آورد کلیدی خواهد شد. اندیکاتورها ایجاد شده اند تا میزان راندمان کاری تریدر افزایش یافته و بتواند درآمد بیشتری را به ازای هر معامله ایجاد کند.

آیا اندیکاتور ها مرجع کامل هستند؟

خیر! اگرچه اندیکاتورها به ما کمک می‌کنند تا معاملات را با دقت بالاتری انجام دهیم، اما بهتر است بدانید که اندیکاتورها معیاری 100 درصدی نیستند. هیچ اندیکاتوری نیست که بتواند صد در صد باعث سودآوری شود. آنچه که معاملات را سودآور می‌کند، فقط و فقط استراتژی معاملاتی شما بوده که برای اجرای صحیح آن، باید از اندیکاتورها و حتی از اکسپرت‌ها استفاده کرد.

هر اندیکاتور بعد از انجام محاسبات، سیگنالی را برای شما صادر می‌کند. جمع سیگنال‌های دریافتی از اندیکاتورهای مختلف و همچنین تکیه بر اخبار روز است که می‌تواند تکلیف معاملات را مشخص کند. به هیچ عنوان به این فکر نکنید که یک اندیکاتور پیشرفته همانند ایچیموکو می‌تواند به تنهایی، باعث سودآوری معاملات شود. پارامترهای متعددی باید در کنار یکدیگر در نظر گرفته شوند تا بتوان معاملات را سودآور کرد. تجارت فارکس دوره‌ی کامل آموزش بازار فارکس را به صورت رایگان ارائه کرده که می‌توانید با دنبال کردن آن، مطمئن شوید که معاملات را به سبک درستی انجام می‌دهید.

تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف

آشنایی با تایم فریم | چارتیکال جبل عاملی

وقتی به بازار نگاه میکنید، اولین سوالی که برای برای شما ایجاد میشود، تایم فریم هست. با تایم فریم ها چکار کنیم؟ اول کدوم رو نگاه کنیم؟ کدوم تایم اصلیه؟ و… برای جواب به این سوال ها باید آشنایی با تایم فریم ها را داشته باشید. یعنی بدانیم تایم فریم ها چی هستند و نشان دهنده چی چیزی هستند.

تایم فریم ها چیزی نیستند به جز اندیکاتور!! ولی این به چه معناست؟ همانطور که میدانید تنها چیزی که در بازار وجود دارد و باعث حرکت قیمت میشود، دستورات معاملاتی هستند. به عنوان مثال یعنی یک نفر خرید انجام میدهد یک نفر فروش انجام میدهد، و قیمت حرکت میکند.

همانطور که در order book بازار میبینید هیچ تایم فریمی وجود ندارد و فقط قیمت ها و دستورات معاملاتی هستند.

آشنایی با تایم فریم

خب پس کندل ها و تایم فریم ها چطور به وجود اومدن؟

سایت ها، بروکر ها و سازمان هایی که امکانات معاملاتی را برای شما به وجود می آورند. تعداد معاملات انجام شده در یک زمان مشخص رو انتخاب میکنن. و بالاترین، پایین ترین، قیمت اولین وآخرین معامله در اون بازه رو در یک کندل قرار میدهند. حالا این بازه میتونه یک ساعته باشه یا یک ثانیه. به همین شکل کندل ها به وجود می آیند. و از کنار هم گذاشتن کندل ها تایم فریم ها شکل میگیرند.

در تصویر زیر شما نمودار رو در تایم یک ثانیه مشاهده میکنید. به کندل انتخاب شده نگاه کنید و در جدول سمت راست معاملات انجام شده در اون کندل رو ببینید به تایم انجام شده و قیمت و شکل کندل نگاه کنید.

آشنایی با تایم فریم

پس هرتایم فریم جامعه معامله گران مخصوص به خود را دارد. و هر تایم فریم نشان دهنده میزان حرکات، نقدینگی و… آن معامله گر ها است.

نکته مهم اینجا است که چون معامله گرانی که در تایم های بالا فعال هستند. نقدینگی و پول بیشتری دارند پس تایم فریم های بالاتر ارجحیت دارند.

چرا معامله گر های بزرگ در تایم های بالاتر هستند؟

معامله گر های بزرگ به دنبال دردسر نمیگردند یعنی تایم هایی را نگاه میکنند. که نوسانات آرام تر و ملایم تری دارند و از حرکات ناگهانی و هیجانی بازار که توسط اخبار و دیگر عواملی که از کنترل معامله گر خارج هستند در امانند

حالا که فهمیدیم تایم فریم ها چی چیزی هستند باید بدونید که چگونه از آن ها استفاده کنید.

افراد مختلف به شکل های مختلف به بازار نگاه میکنند.

اولین و ساده ترین راه و بهترین راه استفاده از تک تایم فریم است. یعنی فقط به یک تایم فریم نگاه کنید و برهمان اساس تصمیم بگیرید. و هیچ کاری به تایم های بالاتر و پایین تر نداشته باشید اصلا تایم های دیگر رو نگاه نکنید.

در تصویر زیر شما در تایم چهار ساعته موقعیتی نمیبیند و نمیتوانید ورود کنید. ولی در همان نماد در تایم پانزده میتوانید به دنبال موقعیت های برگشتی باشید.

آشنایی با تایم فریم

میبینید که در تصاویر بالا شما بدون دخالت دادن تایم فریم ها با یکدیگر به راحتی میتوانید از موقعیت های مختلف استفاده کنید.

اولین و مهم ترین نکته در نگاه کردن به تایم فریم ها شفافیت است. یعنی شما اگر تمام تایم فریم ها را هم نگاه کرده باشید. باز هم حرف اول و آخر برای ورود به معامله را شفافیت میزند. در نگاه کردن به تایم فریم ها نباید تحت تاثیر شکل نمودار در دیگر تایم فریم ها شفافیت و چک لیست رو نادیده بگیرید یا به اصطلاح به اون موقعیت تخفیف بدید.

وقتی که به تایم فریم های مختلف نگاه میکنید باید بدونید چرا این کار را انجام میدهید. تایم های مختلف رو نگاه میکنید و دنبال پیدا کردن روند کلی بازار هستید. یا بین تایم فریم ها میچرخید تا ستاپ مناسب پیدا کنید.

اگر شما جز افرادی هستید که تایم فریم های مختلف رو نگاه میکنید تا ستاپ مناسب پیدا کنید. باید ذهن خودتون رو به شکلی آموزش بدیدکه به تایم فریم ها به شکل مجزا نگاه کنید و اصل شفافیت در موقعیت ها را در نظر بگیرد.

اگر شما از دسته اول هستید یعنی در تایم فریم بالا جهت اصلی بازار رو پیدا کردید. حالا میخواهید در تایم پایین معامله انجام بدهید باید بدونید که برخلاف جهتی که پیدا کردید حق ورود ندارید. شما باید شفافیت رو در تایم فریم پایین هم ببینید و هم جهت بودن با تایم فریم بالا فقط احتمال موفقیت معامله رو بالا میبره و دلیلی بر نادیده گرفتن چک لیست معاملاتی نیست. بین تایم فریم های شما نباید خیلی فاصله باشد. مثلا روزانه و پنج دقیقه اصلا مناسب هم نیستند.

چون همانطور که گفتیم هرکدام از تایم فریم ها معامله گر های خود را دارند و درسته که روند در تایم بالا صعودی هست. ولی این امکان وجود دارد که در تایم پایین معامله گر ها در حال فروش و اصلاح باشند و شما به راحتی در تشخیص جهت اشتباه کنید و وارد معامله اشتباه بشوید. حالت ایده آل برای شما زمانی هست که موقعیت ها در تایم فریم هایی که نگاه میکنید در یک جهت باشند. به طور مثال در تصاویر زیر شما در تایم روزانه متوجه اتمام موومنت هستید بنابراین با مشخص شدن بازار درتایم بالا در تایم های پایین تر اجازه ورود برای معاملات long را ندارید.

خب اجازه بدهید به تایم پایین هم نگاهی داشته باشیم.

در تایم پایین هم شما به وضوح ضعف در صعود رو مشاهده میکنید. بنابراین اگر شما تایم بالا را هم نگاه نمیکردید بازهم متوجه ضعف در صعود و مناسب نبودن چارت برای معاملات long میشدید.

حالت دیگر هم اینکه شما در یک تایم فریم به وضوح و شفافیت یک موقعیت رو پیدا کنید ولی یک تایم بالا و یک تایم پایین رو نگاه میکنید و دنبال تائیدیه های بیشتری هستید. به طور مثال تایم بالاتر رو نگاه میکنید تا مطمئن بشید در تایم بالا مانعی سر راه قیمت نباشد. این کار تعداد معاملات شما را پایین می آورد و در بسیاری از مواقع شما را سر در گم میکند.

به گفته استاد جبل عاملی: هر اندازه که معامله گر به دنبال تائیدیه های بیشتری برای معامله باشد نشان دهنده بی تجربه بودن معامله گر هست.

گاهی اوقات شما میبینید در یک تایم فریم لبه تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف ورود شما صادر شده و شما نتوانستید ورود کنید. الان اگر به تایم فریم های پایین تر بروید باز هم با وجود دیدی که به بازار پیدا کردید. باید منتظر شفافیت و موقعیت تمیز در تایم پایین باشید.

در نهایت به شما توصیه میکنم از یک تایم فریم استفاده کنید. و دید خود را به بازار را هر اندازه که میتوانید ساده تر کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.