چگونه با divergence ترید کنیم


دانلود اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد چگونه با divergence ترید کنیم و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری چگونه با divergence ترید کنیم نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • چگونه با divergence ترید کنیم
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی چگونه با divergence ترید کنیم در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت چگونه با divergence ترید کنیم اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

در سطوح حمایتی، تقاضا بر عرضه غلبه می کند. زمانی که تقاضا قوی تر از عرضه است، قیمت افزایش پیدا می کند. یا حداقل، کاهش قیمت در سطح حمایتی متوقف می شود. در سطوح مقاومتی، با غلبه عرضه بر تقاضا، انتظار داریم افزایش قیمت متوقف شود و قیمت سقوط کند.

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

بهترین راه برای بهبود استراتژی معاملاتی شما چیست؟ در استراتژی معاملاتی خود از مفاهیم حمایت و مقامت استفاده کنید.

یادبگیرید که چگونه از سطوح حمایت و مقاومت در استراتژی معاملاتی خود برای بهبود نتایج معاملات خود استفاده کنید.

سطوح حمایت و مقاومت چیست؟

قبل از آنکه در مورد حمایت و مقاومت بیاموزید، ابتدا باید تقاضا و عرضه اولیه را درک کنید.

تقاضا و عرضه نیروهای اساسی پرایس اکشن هستند. هنگامی که تقاضا بر عرضه غلبه می کند، بازار افزایش می یابد و زمانی که عرضه بر تقاضا غلبه می کند، بازار کاهش می یابد.

(تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی دوره ای، ناشی از تغییرات تقاضا و عرضه را بررسی می کند. و تحلیل بنیادی، به دلایل و نشانه های تقاضا و عرضه می پردازد.)

وقتی تقاضا از عرضه قوی تر می شود قیمت ها افزایش پیدا می کنند. خریداران تمایل بیشتری به خرید دارند اما فروشندگان تمایل کمی به فروش دارند. بنابراین، خریداران قیمت بالاتری را برای جلب فروشندگان پیشنهاد می دهند و اینگونه قیمت افزایش می یابد.

وقتی عرضه از تقاضا قوی تر می شود قیمت ها کاهش پیدا می کنند. فروشندگان تمایل بیشتری به فروش دارند اما خریداران تمایل کمی به خرید دارند. بنابراین، فروشندگان قیمت درخواستی شان را تا زمانی کاهش می دهند که خریداران مشتاق خرید شوند و اینگونه قیمت کاهش می یابد.

در سطوح حمایتی، تقاضا بر عرضه غلبه می کند. زمانی که تقاضا قوی تر از عرضه است، قیمت افزایش پیدا می کند. یا حداقل، کاهش قیمت در سطح حمایتی متوقف می شود.

در سطوح مقاومتی، با غلبه عرضه بر تقاضا، انتظار داریم افزایش قیمت متوقف شود و قیمت سقوط کند.

توجه داشته باشید که حمایت و مقاومت سطوح قطعی قیمت نیستند. آنها در طیف وسیعی از قیمت ها رخ می دهند. با این حال،برای راحتی و قابل درک بودن، بسیاری از تحلیلگران تکنیکال برای نشان چگونه با divergence ترید کنیم دادن حمایت و مقاومت خطوطی را رسم می کنند.

رسم خطوط برای نشان دادن حمایت و مقاومت زمانی نیاز است که بدانید خطوط در واقع نشان دهنده ناحیه هایی هستند که روند تقاضا و عرضه تغییر می کند.

چگونه سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟

نوسانات رو به بالا و نوسانات رو به پایین

نوسانات رو به بالا و نوسانات رو به پایین، نقطه عطف اولیه بازار هستند. بنابراین، آنها گزینه های فطری برای پیش بینی سطح حمایت و مقاومت هستند.

هر نقطه نوسان یک سطح مقاومت و یا سطح حمایت احتمالی است. با این حال، برای انجام معاملات موثر، بر بالا و پایینی نوسانات عمده تمرکز کنید.

ناحیه تراکم

شرکت کنندگان در بازار، مدت زیادی را در ناحیه تراکم (congestion areas) می گذرانند. این موضوع به دلایل روان شناختی بروز می کند یا سود معاملاتی مدنظر را در این محدوده قیمتی پیش بینی کرده اند. بنابراین، ناحیه های تراکم سطوح مقاومتی و حمایتی قابل اطمینانی هستند.

ناحیه های تراکم این ایده را تقویت می کنند که حمایت و مقاومت ناحیه هستن و نه فقط یک سطح قیمت خاص. برای پیدا کردن ناحیه های تراکم، نمودار های قیمت بر حجم، می توانند مفید باشند.

اعداد روانشناختی

انسان ها به اعداد خاصی اهمیت می دهند.

به عنوان مثال اعداد رُند را می توان نام برد. اعداد رند همیشه سرفصل های مالی هستند. استراتژی های معاملات اعداد طبیعی، محدوده معاملاتی را بر اساس اعداد رند در نظر می گیرند.

بالاترین و پایین ترین قیمت در بازه 52 هفته، در نمودار یک دارایی، یک نمونه دیگر از روانشناسی اعداد مهم است.

حمایت و مقاومت محاسبه شده

همیچنین می توانید از مقادیر محاسبه شده مانند میانگین متحرک، حمایت و مقاومت بدست بیاورید. آنها در بازار های مبتنی بر روند، بهترین عملکرد را دارند.

ترکیب الگوهای شمعی با میانگین متحرک یک روش قابل اطمینان است که از میانگین متحرک برای حمایت و مقامت استفاده می کند.

فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement)، یکی دیگر از روش های محبوب برای پیش بینی حمایت و مقاومت است. با یک مجموعه نموداری مناسب، می توانیم سطوح اصلاح را به راحتی و بدون محاسبه دستی مشخص کنیم.

نوسانات عمده بازار را در نمودار پیدا کنید و بر اصلاح حرکت براساس فیبوناچی تمرکز کنید.

نسبت فیبوناچی شامل 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 100% است. یک اصلاح 100% همان نوسان بین بالاترین و پایین ترین قیمت بین محدوده حمایت و مقاومت است.

استراتژی معاملاتی روزانه که ما مورد بررسی قرار دادیم، برای یافتن بهترین معاملات، از اصلاح فیبوناچی استفاده می کند.

خطوط حمایت و مقاومت

تبدیل سطح حمایت و مقاومت

تبدیل، یک مفهوم مهم برای حمایت و مقاومت است. که به پدیده تبدیل حمایت به مقاومت یا تبدیل مقاومت به حمایت اشاره دارد.

هنگامی که قیمت از یک سطح حمایتی پایین می رود، تغییر قدرت خریداران به فروشندگان را نشان می دهد. سطح حمایتی پس از آن به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که فروشندگان از پشتیبانی این مطمئن هستند و نمودار به خط مقاومت، واکنش نزولی نشان می دهد.

این مفهوم بدون در نظر گرفتن روش مورد استفاده برای پیدا کردن سطح حمایت و مقاومت، قابل استفاده است.

حمایت و مقاومت براساس بازه های زمانی بالاتر

برای تمرکز بر سطوح اصلی حمایت و مقاومت، می توانید قبل از تحلیل و استفاده در بازه زمانی معاملاتی خود، آنها را در بازه های زمانی بالاتر پیدا کنید.

برای مثال، می توانید سطح حمایتی و مقاومتی را از نمودار هفتگی بدست آورید. سپس آنها را در نمودار روزانه قرار دهید تا فرصت های معاملاتی را پیدا کنید.

این روش به جای اینکه نمودارتان را با هزاران سطح حمایت و مقاومت احتمالی شلوغ کنید، شما را بر روی سطوح حمایت و مقاومت مهم متمرکز می کند.

چگونه می توان از سطوح حمایت و مقاومت در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد؟

راهبرد معاملاتی

در روند های صعودی، سطوح حمایتی به احتمال زیاد حفظ خواهند شد. در روند های نزولی، سطوح مقاومتی معمولا حفظ می شوند.

بنابر این، اگر می بینید که سطوح حمایتی همچنان رو به بالا هستند، بهتر است تنها معاملات خرید را در نظر بگیرید. در صورتی که سطوح مقاومتی همچنان حفظ شوند، عکس این موضوع صادق است.

توجه به سطوح قیمت، یک روش ساده برای یافتن جهت گیری بازار است.

خطوط حمایت و مقاومت

در این مثال، پایین ترین سطح حمایتی را نشان می دهد که نشانه ای از بازار صعودی است.

اجتناب از معاملات زیان آور

ممکن است استراتژی معاملاتی شما، روش خاصی برای تعیین جهت گیری بازار داشته باشد. با ترکیب تحلیل خود با حمایت و مقاومت سردرگم نشوید. برای جهت گیری اولیه به استراتژی خود اعتماد کنید.

با این حال، برای تقویت استراتژی معاملاتی خود می توانید از سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید.

برای مثال، اگر استراتژی معاملاتی شما سیگنال خرید می دهد، اما قیمت پایین تر از سطح مقاومتی اصلی قرار دارد، بهتر است قبل از ورود، منتطر تایید و رد شدن قیمت از خط مقاومت باشید.

با انتظار برای حرکت قیمتی بیشتر و تایید عبور قیمت از سطح حمایت و مقاومت، می توانید از معاملات زیان آور اجتناب کنید.

ورودی های معامله

به دنبال سیگنال های صعودی در سطوح حمایت و سیگنال های نزولی در سطوح مقاومت باشید. این روند، کلید یافتن بهترین معاملات در هر استراتژی معاملاتی است.

خطوط حمایت و مقاومت

این یک مثال برای یک معامله براساس همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا به اختصار (MACD) در ترکیب با استراتژی معاملاتی شمع داخلی را نشان می دهد. شمع صعودی داخلی در محدوده حمایت، همراستا با منطقه ی تراکم قیمت اولیه بوده است. و همانطور که مشخص است معامله ای با دقت بالا بوده است.

خروجی های معامله

حتی موارد جزئی حمایت و مقاومت، برای تعیین اهداف قیمتی و حد ضررها موثر هستند.

خطوط حمایت و مقاومت

برای معامله گران روزانه، بالاترین و پایین ترین محدوده نوسانات قیمتی اخیر، سطوح مهم حمایتی و مقاومتی هستند. این نمونه ( تنظیم مجدد معاملات روزانه)، نشان می دهد که پایین ترین قیمت موج قبلی، بهترین هدف قیمتی برای ورود مجدد به این معامله بوده است.

حمایت و مقاومت، ضروری و موثر هستند

حمایت و مقاومت، ویژگی های ضروری برای برآورد چشم انداز قیمت هستند. بدون آنها قیمت را جهت یابی نکنید.

قبل از بررسی هرگونه معامله، سطوح حمایت و مقاومت را مشخص کنید. این ناحیه های احتمالی تقاضا و عرضه، برای درک بازار به شما کمک می کنند.

آموزش اندیکاتور MACD؛ پادشاه اندیکاتورها در بازار های دارای روند

آموزش اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

اندیکاتورها می‌توانند سه کارکرد داشته باشد: به معامله‌گران در خصوص ایجاد یک شرایط خاص خبر دهند. جهت قیمت را پیش‌بینی کند. تحلیل پیشنهاد شده توسط پرایس اکشن (حرکات قیمتی) یا یک اندیکاتور تکنیکال دیگر را تأیید کند. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور MACD، اندیکاتور MACD کلاسیک و بررسی تنظیمات اندیکاتور MACD بپردازیم. همچنین طریقه دانلود اندیکاتور MACD و کاربرد اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو را با مثال توضیح می‌دهیم.

دسته‌بندی اندیکاتورها

در حالت کلی، دو نوع اندیکاتور داریم:

  1. اندیکاتورهای پس‌ رو، دنباله‌روی چگونه با divergence ترید کنیم پرایس اکشن (حرکات قیمتی) هستند.
  2. اندیکاتورهای پیش رو، سیگنال‌های معاملاتی را درجایی که روند می‌خواهد شروع شود صادر می‌کند.

اندیکاتورهای پیشرو با استفاده از یک بازه زمانی کوتاه‌تر در محاسبه خود که پیش از نوسان قیمت است، سعی در پیش‌بینی قیمت دارند. از مشهورترین اندیکاتورهای پیشرو می‌توان به اندیکاتور MACD اشاره کرد. به دلیل اهمیت ویژه اندیکاتور MACD قصد داریم در این مقاله به آموزش اندیکاتور MACD بپردازیم.

در نوعی دیگر از دسته‌بندی، چهار نوع اندیکاتور داریم.

۱. دنباله رو روند ۲. مومنتوم ۳. نوسانی ۴. حجم

اندیکاتورهای دنبال کننده روند: اندیکاتورهای دنباله‌روی روند به معامله‌گران کمک می‌کنند بتوانند جفت ارزی که دارای روند صعودی یا نزولی است، معامله کنند. این اندیکاتورها می‌توانند به شناسایی جهت روند کمک کرده و به ما بگویند که آیا روند واقعاً وجود دارد یا خیر. اندیکاتورهای دنباله‌رو با استفاده از نوعی میانگین‌گیری قیمت، جهت و قدرت یک‌روند را اندازه‌گیری می‌کنند. اگر قیمت بالاتر از میانگین حرکت کند، در یک‌روند صعودی در نظر گرفته می‌شود. وقتی قیمت در زیر میانگین حرکت می‌کند، روند نزولی را نشان می‌دهد.

معرفی و آموزش اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD مخفف Moving Average Convergence Divergence یک اندیکاتور مهم و کاربردی در آموزش تحلیل تکنیکال است. این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. اندیکاتور MACD ابداع آقای جرالد بی اپل است.
در آموزش اندیکاتور MACD از آن برای شناسایی میانگین های متحرکی استفاده می‌شود که روند جدیدی را نشان می‌دهند، چه صعودی باشد یا نزولی. درهرحال، اولویت اصلی در معاملات، این است که بتوانیم روند را پیدا کنیم، زیرا بیشترین مقدار سود آنجا وجود دارد.در آموزش اندیکاتور MACD از آن برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده می‌شود.

تنظیمات اندیکاتور MACD

در آموزش اندیکاتور MACD دو خط را بررسی می‌کنیم:

در مبحث آموزش اندیکاتور MACD ، یک باور غلط وجود دارد. دوخطی که رسم می‌شوند میانگین متحرکِ قیمت نیستند. بلکه خط MACD ، میانگین متحرکِ اختلاف بین دو میانگین متحرک است. در یک نمودار MACD، معمولاً سه عدد دیده می‌شود که از آن‌ها در تنظیمات اندیکاتور MACD استفاده می‌شود. در ادامه مباحث این بخش به بررسی تنظیمات اندیکاتور MACD می‌پردازیم.

2 1

تنظیمات اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

  • اولین عدد در تنظیمات اندیکاتور MACD تعداد دوره‌هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریع‌تر استفاده می‌شود.
  • عدد دوم تعداد دوره‌هایی است که در میانگین متحرک کندتر استفاده می‌شود.
  • و عدد سوم در تنظیمات اندیکاتور MACD تعداد میله‌هایی است که برای محاسبه میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک سریع‌تر و میانگین متحرک کندتر استفاده می‌شود.

به عنوان مثال، اعداد “12، 26، 9” به‌عنوان پارامترهای تنظیمات اندیکاتور MACD تفسیر آن این‌گونه است:

  • 12 نشان‌دهنده 12 میله قبلی میانگین متحرک سریع‌تر است.
  • 26 نشان‌دهنده 26 میله قبلی میانگین متحرک کندتر است.
  • 9 نشان‌دهنده 9 میله قبلی از اختلاف بین دو میانگین متحرک است.
  • در آموزش اندیکاتور MACD به خطوط عمودی (خطوط سبز نمودار بالا) هیستوگرام اندیکاتور MACD می‌گویند.

در مثال بالا، خط MACD میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک 12 و 26 دوره است. خط سیگنال، در حقیقت میانگین متحرک خط MACD است. در بین این دو خط اندیکاتور MACD، خط سیگنال، میانگین متحرک کندتر است.

میانگین متحرک کندتر، میانگین خط MACD قبلی را رسم می‌کند. در مثال بالا یک میانگین متحرک 9 دوره‌ای می‌شود. این بدان معناست که ما میانگین آخرین 9 دوره خط MACD سریع‌تر را در نظر گرفته و آن را به‌عنوان میانگین متحرک کندتر ترسیم می‌کنیم.
هدف از خط سیگنال این است که نسبت به خط MACD کمتر تحت تأثیر نوسان باشد و درنتیجه خط دقیق‌تری به ما ارائه دهد.

دانلود اندیکاتور MACD و تنظیمات اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو

برای فعال‌سازی و دانلود اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو، در بخش اضافه نمودن اندیکاتورهاِ، عبارت MACD را جست‌وجو می‌کنیم.

3 1

دانلود اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

تنظیمات اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو | آکادمی آینده

تنظیمات اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو | آکادمی آینده

هیستوگرام در MACD

هیستوگرام، اختلاف بین میانگین متحرک سریع و کند را رسم می‌کند. زمانی که خطوط اندیکاتور MACD در تراز مثبت باشند و خط سریع‌تر در بالای خط کند باشد، هیستوگرام بالای خط صفر قرار می‌گیرد. در شکل زیر اجزای اندیکاتور MACD کلاسیک نشان داده ‌شده‌اند.

هیستوگرام در اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

دانلود اندیکاتور MACD و تنظیمات اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو | آکادمی آینده

همان‌طور که مشخص است هر جا که خط MACD بالای خط اخطار قرار گیرد، هیستوگرام بالای خط صفر واقع می‌شود و درصورتی‌که خط MACD پایین خط اخطار قرار گیرد، هیستوگرام پایین خط صفر قرار می‌گیرد. البته باید توجه داشته باشید که رنگ های دو خطMACD ، اخطار و همچنین هیستوگرام، در نرم‌افزار های مختلف تحلیل تکنیکال متفاوت و حتی توسط کاربران نیز قابل تغییر می‌باشند.
هیستوگرام ممکن است گاهی به شما نشان دهد که یک تقاطع یا کراس اوور در شرف شکل‌گیری است. اگر به نمودار اصلی ما نگاه کنید، می‌بینید که با جدا شدن این دو میانگین متحرک از هم، هیستوگرام بزرگ‌تر می‌شود. به چنین حالتی واگرایی MACD گویند زیرا میانگین متحرک سریع‌تر از میانگین متحرک کندتر دور شده و فاصله می‌گیرد.
با نزدیک شدن میانگین‌های متحرک به یکدیگر، هیستوگرام کوچک‌تر می‌شود. به چنین حالتی همگرایی گفته می‌شود زیرا میانگین متحرک سریع‌تر در حال همگرا شدن یا نزدیک شدن به میانگین متحرک کندتر است.

مثالی از واگرایی منفی اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو | آکادمی آینده

مثالی از واگرایی منفی اندیکاتور MACD در تریدینگ ویو | آکادمی آینده

آموزش اندیکاتور MACD کلاسیک و سیگنال های خرید و فروش آن

زمانی که خطوط اندیکاتور MACD کلاسیک تا حد زیادی در بالای خط صفر فاصله می‌گیرند، شرایط خرید هیجانی محسوب می‌شود و همین‌طور وقتی در پایین خط صفر با یکدیگر فاصله زیادی دارند، فروش هیجانی چگونه با divergence ترید کنیم رخ می‌دهد.

سیگنال خرید و فروش در اندیکاتور MACD کلاسیک | آکادمی آینده

سیگنال خرید و فروش در اندیکاتور MACD کلاسیک | آکادمی آینده

در آموزش اندیکاتور MACD زمانی که خط اندیکاتور MACD کلاسیک (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع می‌کند سیگنال خرید صادر می‌شود. همچنین زمانی که خط MACD (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که تقاطع خط MACD و خط سیگنال در نواحی اشاره شده و با ویژگی‌های فوق به عنوان سیگنال محسوب می‌شوند. و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال MACD را نقض می‌کند.

سیگنال فروش در آموزش اندیکاتور MACD | آکادمی آینده

سیگنال فروش در آموزش اندیکاتور MACD کلاسیک | آکادمی آینده

در نمودار اندیکاتور MACD کلاسیک، خط سریع به زیر خط کند عبور کرده و روند نزولی جدیدی را به‌درستی شناسایی کرده است. توجه داشته باشید که هنگامی‌که خطوط متقاطع می‌شوند، هیستوگرام به‌طور موقت از بین می‌رود. زیرا اختلاف بین خطوط در زمان تقاطع صفر 0 است. با شروع روند نزولی و دور شدن خط سریع از خط کند، هیستوگرام بزرگ تر می‌شود که نشان‌دهنده قدرت روند است.

نتیجه‌گیری و کلام آخر

با توجه به اینکه اندیکاتور MACD کلاسیک که بر پایه میانگین های متحرک بنا شده است، از اندیکاتورهای پیرو به‌حساب می‌آید و نمی‌توان از اندیکاتورهای پیرو در بازار رنج استفاده کرد، لذا از اندیکاتور MACD کلاسیک فقط در بازارهای روند دار استفاده کنید. MACD فاقد مرز بالایی و پایینی مشخصی هست که بتواند حرکات آن را محدود کند. لذا نمی‌توان از آن برای تشخیص سطوح اشباع خرید و اشباع فروش به‌طور مؤثری استفاده نمود.

واگرایی مثبت و منفی با استفاده از اندیکاتور MACD کلاسیک اخطار خرید و فروش می‌باشد. اما اخطار خرید و فروش واقعی فقط زمانی صادر می‌شود که هیستوگرام از خط صفر خودش عبور کند و یا به عبارتی دو خط MACD و اخطار با یکدیگر برخورد کنند. هر چرخش در هیستوگرام، اخطار زود هنگامی درباره تضعیف روند موجود است. چرخش‌های هیستوگرام بهترین کاربرد را برای نشان دادن اخطارهای به‌موقع درباره پایان وضعیت موجود دارند اما خطرناک‌ترین کار این است که از چرخش‌های هیستوگرام به‌عنوان بهانه‌ای برای انجام معامله برخلاف جهت روند موجود استفاده شود.

آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه ارز دیجیتال در مشهد، مفتخر است که با همکاری متخصصین آموزش ارز دیجیتال در دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و در سایر نقاط ایران به صورت غیرحضوری میزبان سرمایه‌گذاران و معامله‌ گران علاقه‌مند به فعالیت در بازار ارز دیجیتال باشد.

در آکادمی آینده، دوره های آموزشی تخصصی در بازارهای مالی جهانی را طراحی کردیم تا شما بتوانید با ساده‌ترین روش، در ابتدا سرمایه خود را از آسیب‌های این بازار حفظ نموده و بعد از آن به‌راحتی به درآمد دلاری برسید.

معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید

معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید OlympTrade

معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید : همانطور که احتمالا از قبل می‌دانید، چیزی به عنوان بهترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال وجود ندارد. هر اندیکاتوری زمان و موقعیت مناسب خود را دارد.

با این حال، اگر از معامله‌گران بخواهند که یک اندیکاتور موردعلاقه را انتخاب کنند، جواب اکثر آنها MACD خواهد بود (معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید) .

اندیکاتور MACD (میانگین متحرک واگرا همگرا – Moving Average Convergence Divergence) در واقع یک اندیکاتور دنبال‌کننده‌ی ترند است که برای شناسایی یک ترند صعودی یا نزولی در حال شکل‌گیری استفاده می‌شود.

این اندیکاتور یکی از موثرترین و رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکالی است که تا به حال خلق شده است. بیایید نگاهی جامع‌تر به این اندیکاتور بیندازیم.

شارژ و برداشت ریالی - معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید - قمار در الیمپ ترید - معامله دودویی olymp trade - بونوس الیمپ ترید - بروکر معاملاتی olymp trade

اندیکاتور MACD چیست؟

میانگین متحرک واگرا همگرا به شما در شناسایی یکی از مهمترین موارد در فرایند معاملاتی یعنی ترند‌های در حال ظهور کمک می‌کند. اما مانند هر اندیکاتور دیگری، MACD باید به نحوه‌ای درستی استفاده شود تا نتایج محسوسی را ارائه دهد و شما باید چگونه با divergence ترید کنیم دقیقا درک کنید که چطور با آن کار کنید.

به زبانی ساده، MACD ترکیبی از دو خط است : یک میانگین متحرک آهسته‌تر (نارنجی) و یک میانگین متحرک تندتر (آبی). اختلاف این دو مورد توسط میله‌های قرمز و سبز نمایش داده شده‌اند و به عبارتی نشان‌دهنده‌ی همان کلمات همگرا و واگرا در نام این اندیکاتور هستند.

بطور پیش فرض، میانگین متحرک پرسرعت‌تر طبق 12 دوره محاسبه شده است در حالی چگونه با divergence ترید کنیم که میانگین متحرک آهسته‌تر از 26 دوره استفاده می‌کند (معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید) .

چرا از آن در معاملات استفاده کنیم؟

اندیکاتور MACD یک ابزار پیچیده است که می‌توان از آن به چند نحوه استفاده نمود:

ابتدا باید به دنبال تقاطع دو میانگین متحرک باشید. زمانی که میانگین متحرک پرسرعت‌تر بالاتر از میانگین متحرک کندتر می‌رود، انتظار می‌روند یک ترند صعودی ایجاد شود.

از طرفی دیگر اگر یک میانگین متحرک سریعتر به پایین‌تر از میانگین متحرک کندتر بیاید، یک ترند نزولی را می‌توان انتظار داشت. این رایج‌ترین نحوه‌ی استفاده از MACD است.

راه دوم این است که تمرکز خود را به تقاطع خط مرکزی معطوف کنید. زمانی که میانگین متحرک پرسرعت‌تر به بالاتر از خط مرکزی (سفید رنگ) می‌رود، انتظار می‌رود ترند به سمت بالا حرکت کند.

در حالت معکوس، زمانی که میانگین متحرک سریعتر به زیر خط مرکزی بیاید، می‌توان انتظار داشت قیمت افت کند. این احتمالا چندان روش رایجی نیست اما به هر حال روشی موثر است.

روش آخر به تمرکز بر روی واگرایی مربوط می‌شود. زمانی که رفتار قیمتی و اندیکاتور MACD حرکاتی در خلاف هم را نشان می‌دهند، امکان دارد ترند به زودی جهت خود را تغییر دهد.

یک واگرایی صعودی زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک نماد معاملاتی به پایین‌ترین حداقل خود رسیده و MACD یک حداقلِ بالاتر را نشان دهد.

فیبوناچی باینری آپشن - معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید - کلاهبرداری الیمپ ترید - شارژ و برداشت ریالی - احساسات بازار - بهترین بروکرهای باینری آپشن

یک واگرایی نزولی نیز زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک نماد معاملاتی به بالاترین حداکثر رسیده اما MACD حداکثر پایین‌تری را نشان دهد (معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید) .

این یک تکنیک پیشرفته است و احتمالا کمی به تمرین نیاز دارد تا بتوان به صورتی درست آن را پیاده‌سازی کرد. با تمام این موارد، این روش ارزش در نظر گرفتن را دارد.

همیشه به یاد داشته باشید که تمام اندیکاتور صرف نظر از اینکه چقدر در کارشان عالی هستند، می‌توانند گاها سیگنال‌های اشتباه برای شما فراهم کنند.

بنابراین، توصیه می‌شود که سیگنال‌ها را به وسیله‌ی دیگر اندیکاتورها و بازه‌های زمانی متفاوت دوباره بررسی و تایید کنید (معامله با اندیکاتور MACD الیمپ ترید) .

انتخاب بهترین اندیکاتور موجود در بازار به اولویت‌ها و سبک معاملاتی شما بستگی دارد. بنابراین، برای دریافت مشاوره تخصصی می‌توانید با شماره‌ی 00971555406880 یا پلتفرم‌های تلگرام، اسکایپ، وایبر و واتس آپ با ما در ارتباط باشید.

Swing High در تحلیل بازار چیست؟

Swing High

اصطلاح نوسان بالا یا سویینگ های (Swing High) در تجزیه و تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاح به اوج رسیدن یک اندیکاتور یا قیمت اوراق بهادار قبل از کاهش اشاره دارد. نوسان زیاد زمانی شکل می‌گیرد که تعداد مشخص اوج ها که در اطراف قرار گرفته اند، بیشتر باشد. مجموعه ای از اوج های نوسان پی در پی نشان می‌دهد که امنیت داده شده در یک روند صعودی است. یک نوسان بالا می‌تواند در یک بازار دامنه دار یا رو به رشد رخ دهد.

نوسان های بالا برای شناسایی و استفاده در هنگام روند معاملات، معاملات در محدوده یا هنگام استفاده از شاخص های فنی کاربردی هستند. تجزیه و تحلیل نوسان های بالا به تریدر کمک می‌کند تا جهت روند و قدرت روند را تعیین کند.

Swing High چگونه کار می‌کند؟

به محض اینکه قیمت به بالاترین حد برسد، یک نوسان جدید در حال انجام است. نقطه اوج دقیق آن نوسان تا زمان شروع افت قیمت مشخص نیست. هنگامی که قیمت شروع به کاهش کرد، نوسان ایجاد می‌شود و تریدر می‌تواند قیمت بالای نوسان را یادداشت کند. به این حالت نوسان بالاتر یا higher swing high می‌گویند، زیرا بالا بودن نوسان از قیمت بالای نوسان قبلی رخ می‌دهد.

بیشترین نوسانات بالا با روند صعودی همراه است زیرا قیمت همچنان به سمت قیمت های بالاتر و بالاتر حرکت می‌کند.

اینکه چقدر نوسان های بالا با یکدیگر فاصله دارند، نشانه ی قدرت روند است. اگر آخرین نوسان اوج، بالاتر از بالاترین نرخ نوسان قبلی باشد، نشان دهنده این است که دارایی، علاقه و قدرت خرید زیادی دارد. اگر یک نوسان بالا فقط کمی بالاتر از اوج نوسان قبلی شکل بگیرد، ممکن است قیمت همچنان در یک روند صعودی باشد، اما دارایی که نوسان اوج یا بالا را ایجاد کرده بود، تغییر وضعیت نمی‌دهد.

همچنین اوج هایی با نوسان پایین وجود دارد. در هنگام افزایش قیمت یک اُفت اتفاق می‌افتدو این افت قبل از رسیدن به بالاترین نرخ نوسان قبلی شروع می‌شود. اوج های پایین‌تر، نوسانات با روند نزولی یا صعودی را به همراه دارند، زیرا قیمت دیگر قادر به تغییر وضعیت به قسمت های بالاتر نیست. در صورت بالا رفتن متوالی نوسانات پایین، ممکن است روند نزولی در حال انجام باشد. (همچنین اگر قیمت نیز به پایین ترین سطح نوسان برسد).

معامله با Swing High

نوسانات بالا ممکن است چگونه با divergence ترید کنیم در بسیاری از فرآیندهای تحلیلی در معامله استفاده شوند.

معامله ی روند در چه زمانی رخ می‌دهد: در پایان اصلاحات، نوسانات بالا بصورت نزولی افزایش می‌یابند. تریدرها می‌توانند در حالی که یک نوسان در موقعیت بالا قرار گرفت و حرکت بصورت نزولی شد، شورت پوزیشنی (short position) را بدست می‌آورند. اندیکاتورها و نمودار شمعی ژاپن می‌تواند نقطه ی عطف نوسانات بالا و افزایش یک معامله ی موفق سودمند باشد.

برای مثال، تریدر ممکن است که به شاخص مقاومت نسبی احتیاج پیدا کند و بالای ۷۰ است و زمانی رخ می‌دهد که قیمت به سمت نوسانات بالا می‌رود و نمودار سه کلاغ سیاه (Three black crows) و یا شکل دیگری از الگوی خرس (bearish pattern) به ترتیب برای تأیید بازگشت کلی روند نزولی ظاهر می‌شوند. می‌توان دستور توقف حد ضرر (stop loss order) را که در صدر نوسانات بالا قرار دارد اگر در طی معامله تغییر نکند و یا جا به جا نشود به حداقل برساند.

اگر روند صعودی برای مدت زیادی طول بکشد، بعضی از تریدرها اوج های جدید را برای خروج از موقعیتی که در آن قیمت نوسان بالا شروع به سقوط می‌کند، بکار می‌گیرند.

ابزار توسعه ی فیبونانچی همچنین می‌توانند بکار گرفته شوند تا در نمودار ها محدوده های مقاومت احتمالی بین نوسانات بالا و نوسانات پایین را نشان دهد.

معامله در بازار Rangebound

هنگامی که قیمت متغیر است و از یک سمت در حال حرکت بین حمایت و مقاومت است، تریدرها می‌توانند لانگ پوزیشن (long position) را در نزدیکی پایین ترین سطح نوسان قبلی در سطح حمایت شروع کنند. منتظر بمانید تا قیمت نزدیک به سطح حمایت برسد، یک نوسان کم ایجاد کند و سپس دوباره شروع به حرکت به سمت بالا کند.

از نوسانات قبلی یا مقاومت، می‌توان به عنوان یک محدوده ی خروج برای تجارت طولانی استفاده کرد. متناوباً، تریدر ممکن است قبل از رسیدن قیمت به مقاومت و افزایش نرخ نوسان قبلی، ترجیح دهد از آن خارج شود یا ممکن است آنها منتظر بمانند تا ببینند آیا قیمت می‌تواند مقاومت را از بین ببرد و یک نوسان جدید را ایجاد کند.

یک تریدر می‌تواند زمانی که قیمت شروع به کاهش کرد، یک موقعیت کوتاهی را در نزدیکی اوج های نوسان قبلی آغاز کند. سپس به نظر می‌رسد که به دنبال خروج از پایین ترین نوسان (تکیه گاه)، که کمی بالاتر از آنها است و یا منتظر یک شکست از طریق پشتیبانی، هستند.

واگرایی اندیکاتور (Indicator Divergence)

اگر قیمت یک دارایی در حال افزایش است و باعث افزایش بالاترین نرخ نوسان می‌شود، نوسانگرهای حرکت مانند RSI و MACD نیز باید معمولی باشند. اگر قیمت در حال افزایش بالاترین نوسان باشد، اما این اندیکاتورها در اوج نوسان پایین تر باشند حالتی را ایجاد می‌کنند که واگرایی نامیده می‌شود. این اندیکاتور حرکت قیمت را تأیید نمی‌کند، بلکه در مورد تغییر بالقوه قیمت هشدار می‌دهد.

واگرایی همیشه یک سیگنال قابل اعتماد نیست. گاهی اوقات خیلی زود اتفاق می‌افتد. قیمت مدام در مسیر فعلی خود حرکت می‌کند و واگرایی مدت زیادی ادامه دارد. در مواقع دیگر، هشدار نمی‌دهد که قیمت تغییر کند. علی رغم این اشکالات، برخی از تریدرها همچنان واگرایی را در رابطه با نوسان بالا و پایین انتخاب می‌کنند.

مثال هایی از انواع نوسانات بالا

نمودار زیر شرکت اپل (AAPL) را نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از اوج های نوسان برای تجزیه و تحلیل قیمت استفاده کرد. فاصله های نوسان توسط خطوط رسم شده و بصورت دستی به یکدیگر متصل شده‌اند. خطوط در این بین به برجسته شدن روند صعودی و نزولی و انتقال کمک می‌کنند.

شرکت اپل (AAPL)

در سمت چپ، قیمت در حال افزایش است. نوسانات بالاتری وجود دارد که خطوط به برجسته سازی آنها کمک می‌کند. در وسط نمودار، یک نوسان پایین تر وجود دارد و به دنبال آن یک نوسان بالاتر قرار دارد که به سختی از بالای نوسان قبلی بالاتر می‌رود. این یک حرکت قوی نیست. قیمت پس از آن و با یک نوسان پایین تر دیگر عقب نشینی می‌کند.

قیمت همچنان افت می‌کند و در طی همین افت، بالاترین سطح نوسان را تشکیل می‌دهد.

سپس قیمت دوباره انتقال می‌یابد. اوج های نوسان شروع به عقب نشینی می‌کنند و خطوط رسم شده نشان می‌دهد که روند نزولی تراز شده است. سپس قیمت دوباره شروع به افزایش بالاترین نوسانات می‌کند و روند صعودی بعدی را آغاز می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.