محدودیت‌های استفاده از واگرایی


بررسی اثر زاویه واگرایی روی نیروی جلوبرنده نازل همگرا - واگرا و تعیین زاویه واگرایی بهینه

بررسی اثر زاویه واگرایی روی نیروی جلوبرنده نازل همگرا - واگرا و تعیین زاویه واگرایی بهینه بهر نگ محمدی خل خالیان علی منتظری هدش در این مقاله به بررسی اثر زاویه واگرایی روی نیروی جلوبرنده نازل همگرا - واگرای مخروطی پرداخته شده است . به دلیل محدودیت امکانات و بالا بودن هزینه های انجام آزمایش، اثر این پارامتر برای دو نازل با زوایای واگرایی مختلف به صورت آزمایشگاهی بررسی شده و سپس جهت بررسی اثر زاویه واگرایی روی نیروی جلوبرنده و تعیین زاویه واگرایی بهینه، از حل تحلیلی و حل عددی استفاده شده است . در روش تحلیلی به کمک روابط حاکم بر جریان آدیاباتیک درون نازل و معادله اصطکاکی دارسی، تأثیر اتلافات اصطکاکی و واگرایی روی نیروی جلوبرنده بررسی شده و زاویه واگرایی بهینه تعیین شده است . در روش عددی نیز معادلات بقاء حاکم بر مسأله حل شده و اثر زاویه واگرایی روی نیروی جلوبرنده نازل بررسی و زاویه واگرایی ب هینه تعیین شده است . در انتها نیز نتایج حاصل از این روش ها با هم مقایسه شده اند و یک بازه وسیعی از زوایای واگرایی به دست آمده است؛ به طوری که طراح می تواند با در نظر گرفتن سایر پارامترها و محدودیت های موجود در طراحی و انتخاب زاویه ای از این بازه، به بیشترین مقدار نیروی جلوبرنده دست یابد .

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست ؟ آموزش انواع واگرایی (divergence)

واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود و به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی و معمولی تقسیم می شود .

واگرایی نشان دهنده ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد. واگرایی یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.

زمانی که واگرایی در بورس اتفاق می افتد با درصد بسیار بالا می توان به آن اعتماد کرد. با این تعریف می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر تکنیکالی از اعتبار بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که معامله گران شناسایی واگرایی ها را در اولویت معاملات خود قرار می دهند.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

سه نوع واگرایی در بورس و ارزهای دیجیتال وجود دارد که در ادامه به توضیح هر کدام از واگرایی ها می پردازیم.

۱- واگرایی معمولی (RD)

۲- واگرایی مخفی (HD)

۳- واگرایی زمانی (TD)

۱- واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (RD) :

واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند به وجود می آید. واگرایی معمولی در بورس زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند این نوع واگرایی در بورس نشان از از بازگشت قیمت سهم دارد.

بعد از مشاهده واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال قیمت سهم متوقف می شود و در جهت مخالف حرکت می کند.

واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال با علامت (RD) نشان داده می شود.

واگرایی معمولی در بورس به واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم بندی می شود.

واگرایی معمولی مثبت (RD+) :

واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال در میان دو کف قیمتی تشکیل می شود. باید توجه داشت واگرایی معمولی مثبت در بورس در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید.

به عبارت دیگر واگرایی معمولی مثبت در بورس نشان دهنده نزدیک شدن قیمت به خط حمایت می باشد.

واگرایی معمولی مثبت بیانگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان می باشد.

در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو کف قیمت تشکیل می شود:

در نمودار قیمت کف اول بالاتر از کف دوم به وجود می آید.

در اندیکاتور کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل خواهد شد. (اندیکاتور توانایی تشکیل کف جدید را ندارد)

واگرایی معمولی منفی(RD-):

واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود. در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.

این واگرایی به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.

۲- واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD) :

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند.

به عبارت دیگر در واگرایی مخفی اندیکاتور توانسته است کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت می گوییم واگرایی مخفی رخ داده است.

واگرایی مخفی در بورس در انتهای یک روند اصلاحی به وجود می آید و با علامت (HD) نشان داده می شود.

واگرایی مخفی در بورس به واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم بندی می شود.

واگرایی مخفی مثبت (HD+) :

واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال در بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی مثبت در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور کف اول بالاتر از کف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل می شود.

این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم می باشد.

این واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل می شود.

واگرایی مخفی منفی (HD-) :

واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی منفی در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور سقف اول پایین تر از از سقف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم تشکیل می شود.

این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم می باشد.

این واگرایی در کانال نزولی و در محدودیت‌های استفاده از واگرایی انتهای یک روند اصلاحی ایجاد می شود.

۳- واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD) :

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می آید که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی در بورس در یک روند اصلاحی به وجود می آید. واگرایی زمانی در بورس زمانی به وجود می آید که در یک روند اصلاحی نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان می دهد.

برای این که بتوانیم با استفاده از واگرایی زمانی در بورس معاملات موفقی داشته باشیم می بایست زمانی که قدرت خریداران زیاد می باشد خرید خود را انجام دهیم و زمانی که قدرت فروشندگان زیاد می باشد از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام نماییم.

برای اینکه استراتژی موفقی در واگرایی زمانی داشته باشیم می بایست در زمانی که سرمایه‌ گذاران قدرتمند معاملات خود را انجام می دهند در این زمان خرید خود را تکمیل کنیم و به عبارتی در جهت روند بازار بورس حرکت کنیم.

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام می شود و با علامت (TD) نشان داده می شود.

واگرایی زمانی در بورس به واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم بندی می شود.

واگرایی زمانی معمولی (RTD) :

واگرایی زمانی معمولی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می‌آید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.

به عبارت دیگر واگرایی زمانی معمولی در بورس زمان تشکیل می شود که نمودار قیمت بیش از سطح ۱۰۰% فیبوناچی را اصلاح می‌کند.

زمانیکه واگرایی زمانی معمولی در بورس اتفاق می‌افتد نشان دهنده قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی می‌باشد.

با ترسیم فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان واگرایی زمانی معمولی را مشاهده کرد. در تصویر زیر واگرایی زمانی معمولی مشخص می باشد.

نمونه ای دیگر از واگرایی زمانی معمولی در تصویر زیر ترسیم شده است.

واگرایی زمانی هوشمند (STD) :

واگرایی زمانی هوشمند در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می‌آید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.

به عبارت دیگر در واگرایی زمانی هوشمند در بورس در مدت زمان کمتری روند اصلاحی قبل طی شده است.

برای مشاهده واگرایی زمانی هوشمند می بایست فیبوناچی بازگشتی زمانی را ترسیم نمود. در عکس زیر واگرایی زمانی هوشمند را می توان مشاهده کرد.

در تصویر زیر می توان واگرایی زمانی هوشمند را بعد از واگرایی زمانی معمولی مشاهده نمود.

سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی

سطوح ۳۸/۲% ، ۵۰% ، ۶۱/۸% ، ۱۰۰% ، ۱۶۱/۸% در فیبوناچی بازگشتی زمانی مورد استفاده قرار می گیرند. از بین سطوح ذکر شده نسبتهای۱۰۰% و ۱۶۱/۸ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشند.

تفاوت بین واگرایی و تائید

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت و اندیکاتور دو چیز مختلف به معامله گر می گویند.

تائید (Confirmation) هنگامی اتفاق می افتد که اندیکاتور و قیمت، یا چندین اندیکاتور، به معامله گر یک سیگنال مشخص بدهند.

در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معامله ها و در زمان معامله به تائید احتیاج دارند.

اگر قیمت در حال افزایش باشد، معامله گران تمایل دارند اندیکاتورهایشان این سیگنال را بدهند که قیمت احتمالا به حرکت خود ادامه خواهد داد.

محدودیت های استفاده از واگرایی

همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید پیش از انجام معامله صرفا بر اساس واگرایی از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیک‌های تحلیل برای تائید روند بازگشتی استفاده کنند.

واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمی افتد؛ بنابراین، از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیل های دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.

همچنین، هنگامی که واگرایی رخ می‌دهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.

واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی، ممکن است به ضرر قابل توجهی منتهی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد.

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

استراتژی خرید شماره ۱

۱- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت (RD+) :

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که ابتدا خط روند نزولی سهم را ترسیم می نماییم.

برای شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس صبر می کنیم تا قیمت با یک کندل قدرتمند مثبت و با حجم بالا که در واگرایی اتفاق می افتد خط روند ترسیم شده را به سمت بالا قطع کند سپس در این زمان است که می توان نسبت به خرید سهم اقدام نمود.

برای کسب سود در این استراتژی می بایست واگرایی های مثبت را شناسایی کرد و در روند صعودی سهم مورد نظر را خرید نمود.

باید توجه داشت در این استراتژی هر زمان که قیمت خط روند ترسیم شده را به سمت پایین قطع کند می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.

۲- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت (HD+) :

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که می بایست قله تشکیل شده در سهم را عنوان مقاومت در نظر گرفت. در این استراتژی زمانی که نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کرد و از قله عبور نمود می بایست وارد سهم شد.

در این استراتژی نیز بررسی واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این نوع استراتژی بهتر است حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.

در نتیجه با عبور قیمت پایانی سهم در حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت می بایست نسبت به فروش سهم اقدام نمود.

استراتژی خرید شماره ۲

این استراتژی با استفاده از شناسایی واگرایی و اندیکاتور RSI انجام می شود. در این استراتژی پس از اینکه واگرایی را در سهمی مشاهده شد می بایست اندیکاتور RSI را بررسی نماییم در صورتی که RSI سطح ۵۰ را به سمت بالا قطع کرده باشد می بایست وارد سهم شد.

باید توجه داشت زمانی که اندیکاتور RSI سطح ۵۰ را به سمت پایین قطع نماید می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.

استراتژی خرید شماره ۳

استراتژی که در این واگرایی مورد استفاده قرار می گیرد یکی از بهترین استراتژی ها برای ورود به سهم می باشد.

در این واگرایی می بایست قیمت را رصد نمود تا سقف جدیدی در سهم تشکیل شود. در نتیجه قیمت جدید را می بایست به عنوان یک مقاومت در نظر گرفت.

نقطه ورود در این استراتژی زمانی است که قیمت سقف جدید و یا نقطه مقاومت را به سمت بالا قطع کند.

البته ممکن است نقطه ورود در این استراتژی با کمی تاخیر همراه باشد.

در این استراتژی می بایست حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.

استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس

برای خروج از سهم بهتر است از واگرایی منفی در بورس استفاده نشود. برای خارج شدن از سهم می بایست استراتژی خاصی داشته باشیم چون ممکن است در زمانی که حد ضرر را فعال می کنیم واگرایی مورد نظر ما رخ ندهد.

در استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس بهتر است با استفاده از تکنیکال سود مورد انتظار را پیش بینی کرد.

روش دیگری که می توان استفاده کرد این است که سودی حدود ۱۵ تا ۲۰ بعد از ورود به سهم در نظر گرفته شود و در این هنگام زمانی که قیمت سهم به این هدف رسید می بایست حد ضرر را فعال کرد و زمانی که قیمت سهم حدود ۶ درصد زیر بیشترین قیمت پایانی نزول کرد از سهم خارج شد.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

۱- واگرایی را باید با نمودار قیمت اگر یک اندیکاتور می باشد.

۲- واگرایی زمانی اتفاق می افتد نمودار قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور حرکت کند.

۳- واگرایی مثبت نشان دهنده افزایش قیمت و رشد سهم می باشد.

۴- در واگرایی مثبت قیمت کاهش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال صعود می باشد.

۵- واگرایی منفی نشان دهنده کاهش قیمت و افت قیمت سهم می باشد.

۶- در واگرایی منفی قیمت افزایش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال ریزش می باشد.

۷- برای معاملات تنها به واگرایی اکتفا نکنید.

۸- سعی کنید از واگرایی برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم استفاده کنید.

نکته بسیار مهم:

از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود.مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.

از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید. در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.

ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.

هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید

Divergence واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا می‌کنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه می‌دهیم.

واگرایی چیست؟

واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان می‌دهد، حرکت می‌کند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیف‌تر قیمت و شروع یک معکوس است.

به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:

  • واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند اما اندیکاتور می‌چرخد و به سمت بالا می‌رود
  • واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین می‌رود

منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر می‌کند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد می‌رود، سپس سرعتش کم می‌شود و در نهایت تغییر جهت می‌دهد و همراه با باد پرواز می‌کند.

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین‌ترین سطح جدید کاهش می‌یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی می‌کند، الگوهای صعود را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود می‌کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایین‌تر را تشکیل می‌دهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن می‌کند، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله‌گران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده می‌کنند:

  • ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
  • ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس

اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان می‌دهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالا تعیین می‌کند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد، که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطه‌ای، معامله‌گران احتمالا تصمیم می‌گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.

منظور از تحرکات قیمت چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص می‌شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می‌تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه‌تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی‌تر به سمت بالا نشان می‌دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه‌تر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیف‌تر است.

واگرایی صعودی

کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر محدودیت‌های استفاده از واگرایی عمل می‌کند؟

هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.

استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته می‌شود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه می‌شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری فنی» ایجاد شد.

این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد می‌کند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک می‌کند. وقتی روی تنظیم پیش‌فرض ۱۴ دوره تنظیم می‌شود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان می‌دهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی می‌شود، سیگنال‌های کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ می‌دهند قابل اعتمادتر هستند.

استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل

MACD یک شاخص تکانه‌ای است که در محیط‌های دنبال‌کننده روند به بهترین شکل استفاده می‌شود. نشانگر روند یک محدودیت‌های استفاده از واگرایی خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم می‌کند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا می‌شوند.

هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک می‌کند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شده‌ای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام سیگنال‌های تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را می‌توان با استفاده از پیک‌های قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیط‌های پرطرفدار استفاده می‌شود، سیگنال‌های نادرست زیادی را تولید می‌کند.

استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل

Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمت‌های قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار می‌کند.

واگرایی در مکدی

استوکاستیک شاخص حساس‌تری است، به این معنی که سیگنال‌های بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه می‌کند و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری را ارائه می‌دهد، اما این به معنای سیگنال‌های نادرست بیشتری نیز می‌باشد.

آیا واگرایی معاملات سودآور است؟

بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر می‌کنند. این فیلتر می‌تواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.

مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمان‌بندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه می‌دهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معامله‌گر می‌دهد.

نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که می‌تواند «سیگنال‌های نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت می‌دهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد می‌کند معکوس نمی‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی می‌ماند.

واگرایی در مقابل تأیید

تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معامله‌گر می‌گوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنال‌های مخالف ارائه می‌دهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنال‌های یکسانی را نشان می‌دهند.

هر دو در دوره‌های زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید زمانی مهم است که یک معامله‌گر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده می‌شود.

محدودیت‌های Divergence در تحلیل

هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمی‌شود. مهم است که شاخص‌ها را با سایر تکنیک‌های تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمی‌کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می‌تواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیش‌بینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش‌بینی موقعیت خروج یا ورود می‌تواند منجر به بسیاری از فرصت‌های از دست رفته و زیان‌های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

چگونه می‌توان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟

برخی از تکنیک‌های آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنال‌های غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم‌گیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:

  • خطوط روند
  • سطوح پشتیبانی
  • سطوح مقاومت

سیگنال‌های Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنال‌های RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنال‌هایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.

همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید می‌کند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه می‌دهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.

از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، محدودیت‌های استفاده از واگرایی نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.

۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف‌تر می‌شود یا نه، از واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملات‌شان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتی‌تان بروید و شروع به جستجوی واگرایی‌های احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگرایی‌های معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان می‌دهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.

انواع واگرایی در فارکس

۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید

برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:

  • ایجاد قله‌ای بالاتر از قله قبلی
  • ایجاد دره‌ای پایین‌تر از دره قبلی
  • تشکیل دو قله
  • تشکیل دو دره

با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.

۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید

بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را می‌بینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.

۳. فقط قله‌ها و دره‌ها را به هم متصل کنید

برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل ‌کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما دره‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنید.

۴. مراقب عکس‌العمل‌های قیمت باشید

بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به محدودیت‌های استفاده از واگرایی محدودیت‌های استفاده از واگرایی اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده می‌کنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه می‌کنید. فراموش نکنید که برخی از شاخص‌ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.

استراتژی واگرایی در بازارهای مالی

۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید

اگر خطی را رسم می‌کنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل می‌کند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم می‌کنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل می‌کند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!

۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید

اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی می‌کنید، باید آنهایی باشند که به‌طور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزول‌های نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفاده‌تان حفظ کنید.

۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیب‌ها را تحت نظر داشته باشید

Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).

۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید

اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.

Divergence در فارکس

۹. یک قدم به عقب برگردید

سیگنال‌های Divergence در تحلیل که در بازه‌های زمانی طولانی‌تری رخ می‌دهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنال‌های غلط کمتری دریافت می‌کنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما می‌تواند بسیار بزرگ باشد.

واگرایی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، بیشتر اتفاق می‌افتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معامله‌گران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا حتی سریع‌تر استفاده می‌کنند. در آن بازه‌های زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.

اگر می‌خواهید به طور جدی معاملات‌تان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور می‌شود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.

اکنون می‌توانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا می‌توانید برخی از واگرایی‌هایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارت‌های واگرایی خود ببینید یا نه!

واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» می‌شود، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت می‌کند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه می‌دهد.

الگوهای واگرایی در تحلیل نشان می‌دهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر می‌شود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر می‌شود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه می‌کنیم آنها را مد نظر قرار دهید:

میانگین واگرایی همگرایی متحرک چیست؟

واگرایی همگرایی متحرک (MACD) چیست؟ و چه کاربردهایی دارد؟

واگرایی همگرایی متحرک (MACD) یک شاخص حرکت روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان می‌دهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می‌شود.

نتیجه این محاسبه خط MACD است. سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم می‌شود، که می‌تواند به عنوان محرک سیگنال‌های خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود، خریداری کنند و هنگام عبور MACD از زیر خط سیگنال، بفروشند – یا شاخص‌های متحرک همگرایی میانگین (MACD) را می‌توان به روش‌های مختلفی تفسیر کرد، اما روش‌های متداول کراس اوور، واگرایی و افزایش / سقوط سریع است.

نکات کلیدی نمودار MACD

میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD) با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می‌شود.
MACD هنگام عبور از خط سیگنال خود از بالا (برای خرید) یا از پایین (برای فروش) سیگنال‌های تکنیکال را تحریک می‌کند.
سرعت کراس اوورها نیز به عنوان سیگنال خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد بازار در نظر گرفته می‌شود.
MACD به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا درک کنند که آیا حرکت صعودی یا نزولی قیمت تقویت یا ضعیف می‌شود.
MACD با کسر EMA بلند مدت (26 دوره) از EMA کوتاه مدت (12 دوره) محاسبه می‌شود. میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی میانگین متحرک (MA) است که اهمیت بیشتری را برای جدیدترین نقاط داده قائل می‌شود.

یادگیری از MACD

MACD هر زمان که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شده‌است) بالاتر از EMA دوره 26 دوره است (خط آبی رنگ در نمودار قیمت)، مقدار مثبت MACD وجود دارد (به عنوان خط آبی در نمودار پایین نشان داده می‌شود) و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای باشد، یک مقدار منفی است. هرچه فاصله MACD بالاتر یا پایینتر از خط پایه باشد نشان می‌دهد که فاصله بین دو EMA در حال افزایش است.

در نمودار زیر، می‌بینید که چگونه دو EMA اعمال شده در نمودار قیمت با MACD (آبی) عبور از بالا یا زیر خط پایه آن در شاخص زیر نمودار قیمت مطابقت دارد.

MACD اغلب با هیستوگرام نمایش داده می‌شود (نمودار زیر را ببینید) که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را ترسیم می‌کند. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام زیر خط مبنای MACD خواهد بود. معامله گران برای تشخیص زمان حرکت صعودی یا نزولی، از هیستوگرام MACD استفاده می‌کنند.

MACD در مقابل مقاومت نسبی

شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان می‌دهد که آیا یک بازار نسبت به سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته می‌شود. RSI نوسانی است که میانگین سود و زیان قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌کند. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره با مقادیر محدود از 0 تا 100 است.

MACD رابطه بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایین‌ترین قیمت اخیر اندازه‌گیری می‌کند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار را به تحلیلگران ارائه دهند.

این شاخص‌ها هر دو حرکت در بازار را اندازه‌گیری می‌کنند، اما، از آنجا که عوامل مختلفی را اندازه‌گیری می‌کنند، گاهی اوقات موارد متضادی ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نمایش دهد، نشان می‌دهد که بازار نسبت به قیمت‌های اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد، در حالی که MACD نشان می‌دهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است. هر یک از شاخص‌ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آینده را نشان دهند (قیمت بالاتر می‌رود در حالی که شاخص کم می‌شود، یا بالعکس)

محدودیت‌های MACD

یکی از مشکلات اصلی واگرایی این است که غالباً می‌تواند علامت معکوس احتمالی را نشان دهد اما در واقع هیچ معکوس واقعی اتفاق نمی‌افتد – یک مثبت کاذب ایجاد می‌کند. مشکل دیگر این است که واگرایی همه معکوس‌ها را پیش‌بینی نمی‌کند. به عبارت دیگر، این مقدار بسیاری از معکوس‌ها را که رخ نمی‌دهد و معکوس قیمت واقعی را به اندازه کافی پیش‌بینی می‌کند.

واگرایی «مثبت کاذب» اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی به یک طرف حرکت می‌کند، مثلاً در یک دامنه یا الگوی مثلث به دنبال یک روند. کاهش سرعت حرکت قیمت باعث می‌شود که MACD از افراط قبلی خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر گرایش پیدا کند حتی در صورت عدم بازگشت واقعی.

نمونه ای از کراس اوورهای MACD

هنگامی که MACD زیر خط سیگنال قرار می‌گیرد، این یک سیگنال نزولی است که نشان می‌دهد زمان فروش فرا رسیده‌است. برعکس، هنگامی که MACD از خط سیگنال بالا می‌رود، شاخص سیگنال صعودی را نشان می‌دهد، که نشان می‌دهد قیمت دارایی احتمالاً حرکت رو به بالا را تجربه خواهد کرد. برخی از معامله گران قبل از ورود به موقعیت منتظر عبور متقابل بالای خط سیگنال هستند تا احتمال «جعل» و ورود زود هنگام به موقعیت محدودیت‌های استفاده از واگرایی را کاهش دهند.

واگرایی چیست؟ – تعریف واگرایی و کاربردهای آن

واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی (مثل رمزارز) در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مثل یک اوسیلاتور یا دیگر داده‌های تحلیلی مربوطه حرکت می‌کند. واگرایی به شما هشدار می‌دهد که قیمت (روند) جاری در حال تضعیف است و در برخی موارد، ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.

واگرایی بر دو نوع است: مثبت و منفی. واگرایی مثبت، دلالت بر امکان بالارفتن قیمت دارد. واگرایی منفی، نشانه‌ای بر امکان پایین‌‌تر رفتن قیمت است.

واگرایی

دایورجنس یا واگرایی، ممکن است بین قیمت یک دارایی و تقریباً تمام داده‌ها یا اندیکاتورهای تکنیکال یا فاندامنتال آن رخ دهد. ولی عموماً فقط معامله‌گران تکنیکال از واگرایی استفاده می‌کنند تا موقعیت‌هایی را که جهت قیمت در حال عوض شدن است، تشخیص دهند.

واگرایی مثبت، بر این واقعیت دلالت دارد که به زودی قیمت حرکت خود را به سمت موقعیت‌های بالاتر شروع می‌کند. این نوع واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت بالا حرکت می‌کند و سیگنال حرکت گاوی را انتقال می‌دهد.

واگرایی منفی، به پایین رفتن قیمت در آینده دلالت دارد. این نوع واگرایی زمانی رخ می‌دهد که قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت پایین حرکت می‌کند و نشانه‌ایست بر یک حرکت خرسی در قیمت.

واگرایی به تنهایی نمی‌تواند مبنای تصمیم‌گیری معامله‌گر باشد، چرا که هیچ‌گونه سیگنالی مبنی بر معامله زمانی ارائه نمی‌دهد. ممکن است واگرایی مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد ولی هیچ تغییر جهتی در قیمت رخ ندهد.

این گونه نیست که در تمام مواردی که جهت قیمت تغییر می‌کند، واگرایی هم اتفاق بیافتد. فقط در برخی موارد تغییر جهت قیمت، واگرایی نیز رخ می‌دهد.

واگرایی چه می‌گوید؟

در تحلیل تکنیکال، واگرایی ممکن است نشانه‌ای بر حرکت مثبت یا منفی قیمت باشد. واگرایی مثبت، زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی، یک کف جدید ایجاد می‌کند ولی یکی از اندیکاتورها (مثلاً Money Flow) کفی بالاتر ایجاد کرده است. برعکس، محدودیت‌های استفاده از واگرایی واگرایی منفی زمانی رخ می‌دهد که قیمت، یک سقف جدید درست درست کرده ولی اندیکاتور موردنظر، یک سقف پایین‌تر ایجاد کرده است.

معامله‌گرها برای ارزیابی مومنتوم قیمت یک دارایی و نیز برای ارزیابی احتمال تغییر جهت قیمت از واگرایی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، سرمایه‌گذارها در نمودار قیمت از اوسیلاتورهایی چون RSI (Relative Strength Index) استفاده می‌کنند.

اگر قیمت دارایی یک سقف جدید ایجاد کند، در حالت ایده‌آل، RSI نیز سقف جدیدی ایجاد می‌کند. اگر دارایی، سقف‌های جدیدی ایجاد کند ولی سقفهای ایجاد شده توسط RSI، سطح پایینتری داشته باشند، این نشان‌گر ضعیف شدن روند قیمت است. به این واگرایی، واگرایی منفی گفته می‌شود. در این حالت، معامله‌گر، می‌تواند درباره خروج خود از موقعیت یا تعیین حد ضرر برای مواردی که کاهش قیمت اتفاق می‌افتد، تصمیم‌گیری کند.

واگرایی مثبت، عکس این موقعیت است. تصور کنید قیمت یک دارایی، کف پایینی ایجاد کند ولی RSI، کف‌های بالاتری ایجاد نماید. در این حالت، سرمایه‌گذارها نتیجه می‌گیرند که کف‌های پایین‌تری که در قیمت دارایی در حال ایجاد شدن است، مومنتوم خود به سمت پایین را از دست داده‌اند و در ادامه ممکن است تغییر جهت قیمت اتفاق بیافتد.

واگرایی یا دایورجنس، یکی از کاربردهای مهم اندیکاتورهای مختلف، به ویژه اوسیلاتورهاست.

تفاوت بین واگرایی و تأیید

واگرایی مواقعی رخ می‌دهد که نمودار قیمت و نمودار یک اندیکاتور، واقعیتهای متفاوتی را ابراز می‌دارند. تأیید اما زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور و قیمت یا چند اندیکاتور مختلف، همگی واقعیت یکسانی را به معامله‌گر بیان می‌کنند. در حالت ایده‌آل، معامله‌گرها برای ورود به معامله و ماندن در آن به تأیید نیاز دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کند، معامله‌گر به نشانه‌ای از سوی اندیکاتورها نیاز دارد که ادامه حرکت قیمت را مورد تأیید قرار می‌دهد.

محدودیت‌های استفاده از واگرایی

یک سرمایه‌گذار برای این که تأیید ادامه یک روند یا معکوس شدن آن را پیش از وقوع آن دریافت کند، پیش از آن که صرفاً با تکیه بر واگرایی وارد معاملات شود، باید از ترکیب اندیکاتورها و تکنیک‌های مختلف تحلیل قیمت استفاده کند. واگرایی به تنهایی نمی‌تواند مبین تمام موارد تغییر جهت قیمت باشد. لذا، در کنار واگرایی باید از دیگر ابزارهای تحلیل قیمت و ابزارهای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک استفاده شود.

همچنین، وقتی واگرایی اتفاق می‌افتد، این به معنای آن نیست که جهت حرکت قیمت حتماً تغییر می‌کند یا تغییر جهت در آینده نزدیک حتماً اتفاق خواهد افتاد. واگرایی، می‌تواند برای مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد لذا، تکیه بر واگرایی صرف، در صورتی که قیمت در جهت مورد انتظار حرکت نکند، می‌تواند منجر به ضررهای قابل ملاحظه شود.

توصیه مهم ما به شما

توصیه ما به شما این است که پیش از آن که پول ارزشمند خود را وارد بازارهای واقعی کنید، با استفاده از ابزارهای مختلف موجود برای انجام معاملات آزمایشی (مثل ابزار موجود در سایت Trading View، از مهارت خود در کسب سود در بازارها اطمینان حاصل کنید.

هرچند تا زمانی که پول واقعی خود را در معرض خطر قرار نداده‌اید، حس و حال یک معامله واقعی را درک نخواهید کرد، ولی قویاً توصیه می‌کنیم که برای جلوگیری از ضررهای عمده و از دست رفتن پول و اعتماد به نفستان، حتماً مدتی به صورت آزمایشی در بازارها فعالیت کنید و از مهارت‌های خود در انجام معاملات، اطمینان حاصل کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.