انتقام تروریستهای اقتصادی از مردم/ مراکز امنیتی و قضایی ورود کنند
به گزارش مشرق، دلار 5 هزار تومان شد! جمله چند کلمهای و کوتاهی که تاثیر تلخ و باورنکردنی روی ثروت مردم دارد و هیچ مرجعی بهعنوان عامل و سبب ساز یا. پیدا نمیکند!
از شروع به کار دولت روحانی در مرداد 92 تا کنون 4 سال و 6 ماه میگذرد و تقریبا روزی نبوده که در این دو دولت (یازدهم و دوازدهم)حمله و هجمهای به دولت قبل نشده باشد و همه خوبیها و بدیهای آن دولت یکجا و یک پیمانه در سبد پلیدیها و ناکارآمدیها قرار نگرفته باشد. اما در بین همه این هجومها، حمله بهعنوان بیبرنامه، بریده از نخبگان و طبقه الیت، ویرانگر اقتصاد و عناوینی مشابه بیش از بقیه به چشم میخورد!
در مقابل هرچه نیکویی و خوشسیرتی و خوش صورتی است، خدا یکجا به دولت اعتدال داده و همه خصال پسندیده را یکجا به آنها ارزانی داشته! از خلق خوش و مردمداری تا سواد و تخصص و تجربه و پیوند با فرزانگان!
حالا حدود 5 سال بعد از آنهمه لاف گزاف، یک اتفاق غیر قابل انکار افتاده و آن اینکه دلار 5 هزار تومان را هم رد کرده است! به همین راحتی!
دستگیری ۹۰ سوداگر ارزی در پایتخت/ جایگزین جمشید بسم الله بازداشت شد
دولت بالاخره برای بازار ارز تصمیم گرفت
رئیسجمهور البته همچنان و بیتوجه به آثار مخرب این ماجرا، بر درستی رویه اقتصادی دولت تاکید دارد! اما کارشناسان معتقدند اساسا دولت رویه خاصی ندارد که بر سر درستی یا نادرستی آن بحث کنیم!
دولت کماکان معتقد است تورم حدود 8 درصد است اما از سوی دیگر دلار حدود 40 درصد گران شده است ! اینکه خرید از کوچه نزدیک منزل رئیسجمهور نصیب همه بشود یا نشود حرف دیگری است و تورم آن یک مغازه خیالی را نباید ملاک و معیار قرار داد،بلکه به گفته رئیسجمهور محترم، ملاک تورم جیب مردم است و گزارش این جیب تورمی حداقل 40 درصدی را حکایت میکند اما دولت همچنان ترجیح میدهد بدیهیات را انکار کند.
اینکه دولت بازار را به حال خودش رها کرده جای کمترین تردید ندارد. حتی همین وضع هم برای دولتیها غیرقابل تحمل است و با اینکه هیچ نظارتی بر هیچ قیمتی ندارند، باز هم از عالم و آدم شاکی هستند! عباس آخوندی وزیر اشرافی راه و مسکن که در طول دوره زمامداریاش به جز بد و بیراه گفتن به مسکن مهر، حتی یک واحد از مسکن اجتماعی معهود را هم نساخته، از وجود ابزارهای نظارتی و «داغ و درفش» گلایه کرده و آنها را مانع شکلگیری اقتصاد آزاد دانسته است!
میبینید که وزرای فرهیخته دولت اعتدال به شدت غمگینند که چرا برخی مراکز در جمهوری اسلامی هستند که حتی به اسم هم که شده مانع آزادی قیمتها هستند!
در چنین شرایطی و در هنگامه بلاکشی مردم، چنین حرفهایی نمک به زخم عمیق ناشی از تسلط بیهنران مدعی و تکنوکراتهای بیاخلاق است که همه چیز را برای خود میخواهند، حتی به قیمت نابودی اقتصاد ملی!
موج اخیر گرانی ارز را بسیاری از کارشناسان پیشبینی کرده بودند، از حدود یکسال قبل هشدارهایی مبنی بر شکلگیری یک رژیم جدید در مناسبات ارزی بخصوص بین ایران و منطقه خلیجفارس به گوش میرسید، هشدارهایی که همگی از در راه بودن یک طوفان خبر میداد و بسیاری از رسانهها بدون کمترین پردهپوشی از آن سخن گفتند. این موج حتی به زنجیرهایها هم رسید و آنها هم نتوانستند پیشبینی کارشناسان را نادیده بگیرند.
در مقابل، مسئولان دولتی مدعی بودند در اثر برجام، همه چیز بر وفق مراد است و همه دلارهای ناشی از فروش نفت به کشور باز میگردد! این ادعا بارها و بارها از زبان مسئولان کوچک و بزرگ دولتی بیان و تکرار شد و هرچه نخبگان منتقدان به این دروغ بزرگ اعتراض کردند، نه تنها به جایی نرسید که برعکس به مخالفت با برجام مقدس ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس متهم شدند!
اما زمان زیادی لازم نبود که این دروغ هم اثبات شود،البته با هزینهای گزاف از جیب ملت! اوایل محکم گفته میشد پول نفت تمام و کمال برمیگردد! کمکم با آشکار شدن نحستین علائم بحران،مجبور شدند اندکی عقب بنشینند،هرچند افرادی مثل عراقچی کماکان متبحرانه این ادعا را در چشم دوربین تلویزیون تکرار میکند!
زنگنه میگوید ما هیچ حساب بلوکه شدهای در خارج نداریم و پول نفت آزادانه به آن حسابها میرود،فقط نمیتوانیم آن را به راحتی به ایران منتقل کنیم! این مهمترین دستاورد برجام است!
دولتمردان در اقدامی عجیب اعلام کردهاند که بخشی از پول نفت را که هنوز به کشور باز نمیگردد و در اصل در کشورهای مقصد بلوکه شده،در ایران بهعنوان ریال چاپ کرده و روانه بازار میکنند! این اقدام را یکبار دیگر بخوانید تا بفهمید چرا امروز بازار تا این حد آشفته است!
این سقف دانش و کمال مدعیانی است که به همه از بالا نگاه میکنند و دچار بیماری خودبزرگبینی هستند! جماعت متخصص به این سؤال پاسخ نمیدهند که اگر میتوان پولی را که در یک کشور دیگر بلوکه شده، در ایران به ریال تبدیل و به بازار روانه کرد، چه نیازی به زحمت استخراج و فروش نفت است!؟ چرا ارزش نفت یک چاه را به ریال تبدیل نمیکنید و پولش را وارد چرخه نمیکنید!؟
میبینید که نظریات مشعشع جماعت تکنوکرات کار دست جامعه داده و مصیبت ناشی از حضور این جماعت تمامی ندارد.
اما این همه ماجرا نیست. ما در یک نبرد مهم و تمام نشدنی با دشمن هستیم و اکنون در جنگ ارزی، آنها از مردمی انتقام میگیرند که پای آرمانهای انقلاب ایستادهاند و 22 بهمن را آفریدند.
اگر این یک نبرد ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس تمام عیار است – که با هزار شاهد و دلیل هست - حتما همه مختصات نبرد راباید در آن دنبال کرد و از مهمترین آنها وجود و نقش شبکه نفوذ در قامت تروریست اقتصادی است.
اینکه شبکهای رخنه کرده در شریانهای کلیدی و اصلی و مهم کشور بتوانددر یک پروسه مرموز و حساب شده، ارزش پول ملی را تا 40 درصد کاهش دهد چیز کمی نیست و نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
اما متاسفانه معمولا این بخش ماجرا مغفول مانده و کسی توجه چندانی به عوامل عمدی آشفتگی ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس بازار ارز نمیکند.
تروریستهای اقتصادی که در این ماجرا نقش دارند چه کسانی هستند و اتاق فرمان آنها کجاست که ناگهان و بدون رخداد هیچ تغییری در میزان عرضه یا مصرف ارز، میتوانند اینگونه بازار را به هم بریزند؟!
کدام بخش امنیتی فعالیت شبکه در هم تنیده ارزی کشور را رصد میکند و نتیجه این رصد چیست؟
هرچند دلالان کف خیابان هم میتوانند در این سوداگری بیمار نقش داشته باشند، اما مراد این نوشته،بازی با چند دستفروش خیابان فردوسی نیست. آنها را هم باید به جای خود دنبال کرد و این سؤال مهم را از مسئولان در بارهشان پرسید که در کدام مملکت در ممالک پیشرفته، چنین سوداگری بیماری در مقابل بانک مرکزی وجود دارد و چرا باید بازار سیاه ارزی (متکی بر در پشتی بانک مرکزی) وجود داشته باشد!؟اما موضوع فراتر از این حرفهاست و جمشید بسماللهها در این دریای مواج آشفتگی، پر کاهی بیش نیستند.
باید به این نکته مهم توجه کرد که اصلیترین (و حتی یگانه) دارنده ارز در کشور فقط و فقط دولت است. این دولت است که پول ناشی از فروش نفت، پتروشیمی،گاز، میعانات نفتی و. را دریافت میکند و بقیه صادرات کشور در برابر آنچه از سوی دولت صادر میشود نزدیک به هیچ است. در چنین شرایطی که دارنده اصلی ارز دولت است،دو نکته مهم رخ مینماید،نخست آنکه ذینفع مستقیم و کوتاهمدت گرانی ارز دولت است و نکته دوم نقش مهم و غیر قابل انکار دولت در تنظیم بازار ارز است.
اکنون نباید از دستگاههای امنیتی و نظارتی و نیز دستگاه قضایی برخورد قاطع و جدی با جریان تروریست اقتصادی را مطالبه کرد؟! نباید انتظار داشت جلوی نابودی ثروت مردم و حراج اعتبار ایران را ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس بگیرند!؟
دستگاه قضایی یک دزد را محاکمه و حتی اعدام میکند چون بخشی از ثروت یک نفر را به یغما برده است،آیا جماعتی که ثروت یک ملت را در چند روز بیارزش کردهاند مستحق برخورد قاطع و بدون اغماض نیستند؟!
این انتظار زیادی نیست. هر چند روز گذشته جمعی از دلالان ارز دستگیر شدند اما واقعیت این است که موضوع به مراتب فراتر از چند دلال خردهپاست و فقدان نگاه کلان به جریان رخنه کرده در دل دولت،کار را از آنچه هست سختتر میکند.
مَکُران؛ راه ورود به بهشت توسعه
گنجی پنهان، بهشتی مغفول و مهجور و سرزمینی که وجب به وجب خاکش طلاست؛ اینها که گفتیم نام دیگر سواحل مکران است؛ سواحلی در جنوب شرقی ایران عزیزمان، تکیه داده به آبهای گرم و آزاد جهان؛ سواحلی بکر با ظرفیتهای پرشمار در هر بخش و حوزه، از اقتصادی و تجاری گرفته تا گردشگری. این بهشت بکر تا همین چند سال پیش مورد غفلتی بزرگ بود، اما مدتی است مورد توجه مسئولان قرار گرفته و طرح خروج آن از انزوا کلید خورده و سند توسعه و بهرهبرداری از ظرفیتهای شگرف ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس آن تدوین شده است.
حالا گاهی با اظهارنظر یک مسئول در صدر اخبار قرار میگیرد و نگاهها را دوباره معطوف به خود میکند، مثل همین چند روز پیش که حسین دهقان، دبیر شورایعالی توسعه سواحل مکران گفت، توسعه این سواحل نقشه راه دارد و درصورت عزم و حرکت جمعی براساس این نقشه تا سال۱۴۰۵ میتوانیم شاهد تحول و توسعه مکران باشیم. سخنان سردار دهقان درخصوص این مهم باعث شد دوباره ماجرای این سواحل طلاخیز و طرح تحول و توسعه و چالشهای پیش روی آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم؛ منطقهای که توسعه همهجانبه آن نهتنها به رشد و توسعه اقتصادی منطقه جنوب و معیشت هموطنان جنوبی منجر خواهد شد که یکی از پایههای اصلی توسعه کشور نیز بهشمار میرود.
آن گروه از هموطنان که حتی یکبار به سرزمین و سواحل و دریای آبی جنوب کشورمان سفر کردهاند، بهتر میدانند که آن سرزمین و سواحل زیبا و افسونگرش، چقدر بکر و دست نخورده است؛ سرزمینی باستانی با آثاری تاریخی و طبیعتی بکر و چشمنواز که در جوار آبهای آزاد جهان قرار گرفته و موقعیت استراتژیک و ظرفیتهای شگرفی برای توسعه همهجانبه دارد. این بهشت ظرفیت، اما پنهان و مغفول مانده بود تا اواخر دهه ۸۰ و بهویژه در آذر ۱۳۹۳ که مقام معظم رهبری با اشارهای و در سخنانی مبنی بر توسعه منطقه مکران، نگاهها را به سمت آن معطوف و روی برنامهریزی در جهت آبادسازی آن تاکید کردند.
رهبر معظم انقلاب پس از آن بهصورت مکتوب و در برنامه ششم توسعه نیز که به دولت وقت ابلاغ کردند، روی توسعه مکران انگشت گذاشته و در بند ۲۱ این برنامه بر توسعه محور چابهار ــ خرمشهر با تاکید بر توسعه سواحل مکران اشاره کردند.
تاکیدات بسیار ایشان بر توسعه این منطقه مهم، مسئولان کشوری و محلی را به تکاپو و هماندیشی برای تدوین سند توسعه همهجانبه منطقه واداشت و سند تحول منطقه مکران تدوین و تهیه و وارد مرحله اجرا شد. اما سواحل مکران کجاست و چه محدودهای را شامل میشود؟ گرچه در اخبار و گزارشها بیشتر از سواحل سیستانوبلوچستان با محوریت بندر چابهار بهعنوان سواحل مکران یاد میشود، اما داوود شهرکی، معاون امور اقتصادی استانداری سیستانوبلوچستان به جامجم میگوید که این سواحل با طول بیش از ۷۰۰کیلومتر علاوه بر سواحل چهار شهرستان جنوبی سیستانوبلوچستان یعنی دشتیاری، کنارک، چابهار و زرآباد، سه شهرستان ساحلی در هرمزگان شامل جاسک، میناب و سیریک را هم شامل میشود که همه آنها راه به دریای عمان و آبهای آزاد جهان دارند.
گرچه این سواحل و استانهای تکیهزده بر آنها، ظرفیتهای بسیاری در بخشهای مختلف دارد، اما به گفته شهرکی، مهمترین ویژگی سواحل مکران این است که این سواحل و بنادر آن، بهویژه بندر اقیانوسی چابهار تنها مسیر ورود ایران به آبهای آزاد جهان و واصل اقیانوس هند و کشورهای آسیای شرقی و هند و چین به آسیای میانه هستند. برای همین بندرچابهار تنها بندر غیرتحریمی ایران هم بوده و هست، چرا که بسیاری از متحدان کشورهای غربی کالاهای تجاری خود را از طریق ایران و این مسیر که هم امن است و هم مقرونبهصرفه، به دیگر کشورهای جهان بهویژه آسیای میانه انتقال میدهند.
با نقشه راه پیش میرویم
توسعه و تحول بزرگ در این منطقه مهم و استراتژیک حتما به یک نقشه راه جامع و کامل با جزئیات دقیق و ملاحظات کامل نیاز دارد؛ نقشهای که حسین دهقان، دبیر شورایعالی توسعه سواحل مکران در سخنان چندروز پیش خود در شورای اداری سیستانوبلوچستان در فرمانداری چابهار گفت توسعه تمامعیار در سواحل مکران مد نظر است. حسین دهقان آمادهسازی زیرساختهای توسعهای را مهمترین نیاز برای منطقه دانست و تاکید کرد سواحل مکران با ظرفیتهایی که دارد و با عزم جدی دولت، کمک و همراهی مردم و مسئولان و تعریف یکبرنامه توسعهای تا سال ۱۴۰۵ متحول و مشکلات پیش رو آن مرتفع میشود.
اینکه برنامه توسعهای که دهقان به آن اشاره و تحقق آن تا چهار سال آینده را وعده داد، عملی میشود یا مانند بسیاری از قوانین و مصوبات دیگر دچار معضل فراموشی یا بداجرایی میشود، پرسشی است که از معاون اقتصادی استانداری سیستانوبلوچستان پرسیدیم و در جواب گفت: ما یک سند با عنوان سند توسعه سواحل مکران داریم که برنامههایی برای توسعه در بخشهای صنعتی، شیلاتی و صادراتی و همچنین حمایتهای نرمافزاری در کنار تسهیلات فرآیند شکلگیری کسبوکار در این سواحل دارد که همه آنها تحت یک مدیریت واحد و منسجم صورت میگیرد. البته برای توسعه تمام و کمال این بخشها و بهعبارتی توسعه همهجانبه سواحل مکران نیاز مبرم به ایجاد زیرساختهای آب، برق، ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس جاده، فرودگاه و راهآهن است؛ زیرساختهایی که اکنون در منطقه یاوجود ندارد یا محدود و ناکافی است. شهرکی در توضیح ایجاد و تکمیل این زیرساختها میگوید: مهمترین زیرساخت مورد نیاز ما در منطقه برای توسعه تجارت و صادرات و. زیرساخت راه است. ما در چابهار اکنون فقط یک فرودگاه نظامی داریم و در سند توسعه احداث یک فرودگاه تجاری هم پیشبینی شده است. احداث راهآهن چابهار تا زاهدان هماکنون ۶۰درصد پیشرفت فیزیکی دارد و پیشبینی شده تا سال ۱۴۰۳ تکمیل شود.
شرایط جادههای استان هم مناسب نیست و برای توسعه تجاری و گردشگری و. باید توسعه جادهها محقق شود و علاوه بر دوبانده کردن راهها و نوسازی و بهسازی جادهها، بزرگراه هم در منطقه احداث شود. در بحث توسعه اسکلهها هم که اکنون حدود هشت و نیم میلیون تن کالا در آنها بارگیری و جابهجا میشود، طرحهایی برای توسعه وجود دارد، ضمن اینکه متناسب با توسعه این زیرساختها، توسعه و ایجاد صنایع آببر و صنایع دریایی هم در دستور کار قرار گرفته است. معاون امور اقتصادی استانداری سیستانوبلوچستان با اشاره به اینکه اجرای طرح توسعه سواحل مکران از پنجسال پیش کلیدخورده و انجام همه پروژهها آغاز شده، تاکید میکند که سعی شده منابع مالی بهترین برای این منظور دیده شده و اختصاص یابد، بهویژه در بحث راهآهن، زیرا این طرح عظیم جزو اولویتهای برنامههای توسعه کشور است.
مکران در ایران باستان
نام مَکُران در یکی دو دهه اخیر و پس از تاکید مقام معظم رهبری بر توسعه آن، شنیده و نوشته و پرتکرار شد، اما این عنوان که بر سواحل جنوبی ایران در سیستانوبلوچستان و بخشهایی از هرمزگان و همچنین بخشی از مناطق ساحلی پاکستان اطلاق میشود، نام و عنوان جدیدی نیست بلکه نامی بسیار قدیمی در ایران باستان است. در متون تاریخی بسیاری به این نام اشاره شده، از جمله در کتاب تاریخی هرودوت، مورخ یونانی قرن پنجم میلادی، از سواحل مکران یاد و گفته شده که یکی از ساتراپهای (استانهای) ایران در زمان هخامنشیان با عنوان ساتراپی مکا (ساتراپی چهاردهم ایران در عهد داریوش) بوده است. در نسخههای تاریخی عربی نیز از این منطقه، با نام سواحل دریای مکران یاد شده است. پیشینه این منطقه استراتژیک و تجاری عهد باستان به چند هزار سال پیش برمیگردد و گفته میشود که یکی از کلمات زبان سومری و بابلی و هم ریشه با مگان و به معنی کرانه مگا (قایقران) است.
مورخان و جهانگردان و نویسندگان و شعرای قدیمی زیادی در متون خود به این نام اشاره کردهاند، از جمله ابوریحان بیرونی، مارکوپولو و فردوسی. فردوسی در شاهنامه در باب رزم کیکاووس با شاه هاماوران به عدم ستیزهجویی و استقبال گرم بزرگان و پهلوانان مکران از کیکاووس و به سلامت گذشتن سپاهیانش از مکران اشاره میکند.
خلاصه اینکه واژه مکران که بهتازگی به گوش ما رسیده، نامی قدیمی و باستانی در ایران قدیم است که برای قرون بسیار نام بلوچستان امروز بوده و در سدههای اخیر کنار گذاشته شده یا به فراموشی سپرده شده بود تا به امروز که دوباره با درایت رهبر این سرزمین مطرح شد. ایشان برای جلب نگاه و توجه همگان به این منطقه مهم تاریخی از آن بهعنوان گنج پنهان یاد و بر توسعه آن تاکید کردهاند.
ظرفیتهای شگرف
طرفدار و فعال در هر بخشی که باشی منطقه بکر مکران انگار برای آن آفریده شده است. یک فعال و طرفدار عرصه گردشگری اگر باشی، جاذبههای طبیعی، تاریخی و بکر منطقه، گویای یک بهشت گردشگری است. برای صیاد و فعال و تاجر عرصه شیلات، بهترین موقعیت برای صید و ماهیگیری و تجارت این کالاست. اگر به توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با جهان چشم دوخته باشیم، بنادر اقیانوسی این منطقه که به آبهای آزاد وصل هستند نابترین موقعیت را برای توسعه و ترانزیت کالا و ارتباط دو سوی جهان با یکدیگر رقم میزنند و اگر به توسعه صنعتی و صنایع آببر بهعنوان راهحلی برای توسعه کشور نیمنگاهی داشته باشیم، ظرفیت استقرار این صنایع در سواحل مکران به نظر از هر منطقه ساحلی و غیرساحلی دیگری مناسبتر است. در نهایت اینکه حفظ امنیت منطقه و دریای آبی خلیجفارس و استانهای جنوبی ایران بزرگ و پهناور در گرو حفظ و برقراری امنیت و توسعه در این سواحل تاریخی ایرانی است.
در این سرزمین هرگاه بحث توسعه به میان آمده، بلافاصله فعالان محیطزیستی هم به میدان ورود کرده و خواستار رعایت ضوابط محیطزیستی شدهاند. درواقع سالها و دههها اجرای برنامهها و طرحهای توسعهای بدون ملاحظات زیستمحیطی و تخریبهای جبرانناپذیر آنها را نگران کرده تا بهدنبال تصویب اجرای هر طرحی، روی سر آن حاضر شوند و نگرانیهای خود را به زبان آورند. طرح توسعه سواحل مکران هم از این مسأله بینصیب نمانده و از همان ابتدای مطرح شدن با دغدغههای محیطزیستی فعالان این عرصه همراه شدهاست. احمد الهیاری، رئیس دبیرخانه ملی شورای توسعه سواحل مکران خرداد سال گذشته دراین خصوص به تسنیم گفت نگرانی فعالان محیطزیست و مردم محلی در اینخصوص بحق است. این امر موجب نگرانی شورای توسعه سواحل مکران هم بوده، به نحوی که در اولین جلسه شورا، سازمان حفاظت محیطزیست از سوی معاون اول رئیسجمهور موظف شد تا با جدیت حفاظت از محیطزیست را در قبال برنامههای توسعه مورد توجه قرار دهد. البته ناگفته نماند که دو نگرش در مورد تضاد میان برنامههای توسعه و حفاظت از محیطزیست وجود دارد که در یک نگاه اقدامات توسعهای بر حفاظت محیطزیست ارجحیت دارد و در نگاه دیگر این موضوع به عکس است؛ بنابراین در دبیرخانه توسعه سواحل مکران، تأکید بر یافتن راهکارهای نوآورانه برای تأمین و تجمیع آنهاست؛ ضمن اینکه برای اولین بار در کشور پهنهبندی کاربری اراضی با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی منطقه تعیین و ابلاغ شده است. در همین خصوص مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در دولت دوازدهم هم با اشاره به تشکیل یک کارگروه ویژه گفت هدف از تشکیل از این کارگروه به حداقل رساندن آسیبهای زیستمحیطی احتمالی در روند توسعه سواحل مکران است و سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان یکی از اعضای فعال این کارگروه در تمام جلسات و تصمیمگیریهای مربوط به این طرح شرکت میکند.
داوود شهرکی، معاون امور اقتصادی استانداری سیستانوبلوچستان هم به ما گفت که در هیچ کجای جهان اجرای طرحهای توسعهای بدون تخریب محیطزیست (هرچند اندک) نبوده و نیست، اما تلاش و برنامهریزی شده که در اجرای طرح توسعه مکران آسیبرسانی به محیطزیست در کمترین حد ممکن باشد.
امام خامنهای: تکریم شهیدان و خانوادههای آنان وظیفه آحاد مردم و مسئولان است
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۴۰۰ شهید استان کردستان منتشر شد.
به گزارش یاشیل وطن، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۴۰۰ شهید استان کردستان که در تاریخ ۲۷ خرداد ۹۸ برگزار شده بود، صبح امروز در محل این همایش در سنندج منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، شهدای عزیز کردستان را متمایز از مناطق دیگر کشور برشمردند و گفتند: مبارزان کردستان در عین مبارزه با دشمن خارجی، در داخل خانه و محیط زندگی خود نیز با ضدانقلاب در جنگ بودند، بنابراین شهادت در این منطقه با فداکاری بیشتر و با مجاهدت صادقانه توأم بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی، مزیت دیگر مردم کردستان را خنثی کردن توطئه اختلافافکنی قومی و مذهبی خواندند و خاطرنشان کردند: کشور ما از لحاظ تنوع قومی کمنظیر است و اقوام مختلف تحت نام بزرگ ایران و ملت ایران در کنار هم زندگی میکنند، البته دشمنان از ابتدا قصد داشتند از اختلافات مذهبی و قومی برای شکست جمهوری اسلامی استفاده کنند اما عناصر مؤمن و هوشمند در کردستان و همچنین در آذربایجان غربی، این توطئه را خنثی، و با خدمت به انقلاب، دشمن را مأیوس کردند.
ایشان تکریم شهیدان و خانوادههای آنان را وظیفه آحاد مردم و مسئولان دانستند و با تأکید بر تولید آثاری که خروجی آنها شناساندن قدر و عظمت کار شهیدان برای کشور باشد، افزودند: مردم و بهویژه نسل جوان باید بدانند برای پایهگذاری و محکم کردن پایههای انقلاب و پیشرفت و سربلندی این شجره طیبه و پرافتخار چه تلاشهایی انجام شده است.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به سیاست غلط و معیوب رژیم پهلوی در عقب نگه داشتن مناطق کردنشین، خطاب به مسئولان استان بر کار عمرانی و تلاش و پیگیری برای جبران عقبماندگیهای استان تأکید کردند.
ظرفیت مغفول مانده ورود مردم به بورس
در جوامع امروزی همه مردم برای همه وقت باید به آموختن بپردازند و به دانش روز تجهیز شوند. دنیای امروز با سرعتی شگفت انگیز در حال تغییر، توسعه و تحول است و این تحولات جنبه های مختلف زندگی را در بر می گیرد. پیشرفت علوم و فنون ، دانش های جدیدی را مطرح می سازد، که نیازهای جدیدی را نیز برای انسان ها ایجاد می کند.
بورس۲۴ : در جوامع امروزی همه مردم برای همه وقت باید به آموختن بپردازند و به دانش روز تجهیز شوند. دنیای امروز با سرعتی شگفت انگیز در حال تغییر، توسعه و تحول است و این تحولات جنبه های مختلف زندگی را در بر می گیرد. پیشرفت علوم و فنون ، دانش های جدیدی را مطرح می سازد که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها ایجاد می کند.
امروزه در همه سازمان ها، نیروی انسانی از سایر دارایی های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین میکند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر.
منابع انسانی، سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به وجود میآورند و توسعه ملی را پیش می برند.
سازمانی که نتواند مهارت ها و دانش کارکنان خود را توسعه دهد و از آن به نحو موثری بهرهبرداری کند، قادر نیست خود را در دنیای سرشار از رقابت امروزی حفظ کند.
توجه به تغییرات پرشتاب در جهان معاصر و رقابت شدید سازمان ها برای دستیابی به منابع ثروت، توجه جدی به منابع انسانی را ضرورتی اجتناب ناپذیر نموده است. دراین راستا توجه به رویکردهای نوین در امر آموزش نیروی انسانی بسیار جدی است. زیرا سرمایه گذاری در امر آموزش، افزایش بهره وری نیروی انسانی را بدنبال دارد.
استفاده از ظرفیت های موجود در آموزش عالی، برگزاری دوره های آموزش بدو استخدام، آموزش مهارت و دانش مورد نیاز کارکنان از طریق آموزش های ضمن خدمت در بهبود بهره وری نیروی انسانی بسیار موثر خواهد بود.
کارکنان در مسیر شغلی خود به انواع آموزش ها نیازمندند تا توانمندی های خود را افزایش داده و بهره وری سازمانی را ارتقا و کشور را به سوی اهداف توسعه هدایت کند.
بی شک یکی از راهکارهای مناسب جهت مرتفع کردن چالش های موجود، توجه به امر آموزش می باشد ، بررسی عملکرد شرکتهای تحت نظارت سازمان بورس حکایت از این دارد که این شرکتها تقریبا هیچ گونه هزینه آموزش در حوزه های نیروی انسانی نداشته اند.
این شرکت ها به مثابه یک بنگاه اقتصادی صرفا به افزایش دارایی های خود اقدام نموده اند، جدول زیر عملکرد این شرکت ها در دو سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ را نشان می دهد:
در کتب و منابع علمی مالی وظیفه مدیران در کلیه سازمانهای اقتصادی افزایش ثروت سهامداران میباشد , ولیکن در شرکتهای کمکی به نهادهای مالی ( شرکت بورس اوراق بهادار ، شرکت بورس کالا ، شرکت بورس انرژی و ….. ) که سهامداران آنها عموما فعالین بازار می باشند سود سهامداران بطور غیر مستقیم از طریق رونق بازار تامین خواهد شد.
آمار سنوات ماقبل سال ۱۳۹۸ این شرکتها نیز موید آنست که شرکتهای متولی بازار های سرمایه هیچ گونه هزینه آموزشی در حوزه منابع انسانی نداشته اند . این شرکتها در آمد کارمزد معاملات که بخشی از آن باید صرف توسعه و زیر ساختهای بورس اختصاص یابد را عموما سپرده گذاری نموده و بعضااز ورود منابع و نقدینگی خودشان نیز به بورس امتناع نموده اند.
فراز و نشیب بیست ساله بورس بیانگر تمامی بحرانهای اتفاق افتاده در طی این سالها است که تقریبا مشابه هم می باشند.
افزایش بی رویه درقیمت سهام ، صف های فروش سنگین ، صف های خرید و بدون تحلیل و افتهای بی رویه و … در همه ای این بحرانهای بورسی تقریبا مشترک بوده است . اگر نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده که دانش روز مالی را در دانشگاههای معتبر دنیا و تجربه کارآموزی و فعالیت در ۱۰ بورس معتبر دنیا را داشتند شاید این اتفاقهای فعلی ایجاد نمی شد.
به نظر بنده رسالت شرکت های تحت نظر سازمان بورس کسب سود و درامد از کارمزدهای دریافتی نیست و نباید باشد.
اعزام دانشجو و بورسیه نمودن افراد نخبه دانشگاههای معتبر و فراخوان عمومی در این خصوص و اعزام آنان جهت کسب تجربه از بورسهای دنیا که این بحرانها زمانی گریبان آنان را گرفته بوده می باشد.
اگر امروز سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر دست به کارنشود تکرار بحران های به مراتب بدتر که در سالیان گذشته با شدت و زمان کمتری بود در سال های آتی دور از انتظار نخواهد بود.
مصداق صحبت بنده این جمله معروف است:
اگر نیت یکسال دارید گندم بکارید اگر نیت ده سال دارید درخت بکارید و اگر نیت صد ساله دارید انسان تربیت کنید.
روی سخن بنده صرفا این شرکت ها نیستند، زمانی شرکتهای بیمه ، بانک ها و سایر شرکت های سرمایه گذاری، صنایع بزرگ صنعتی و … بصورت مرتب دانشجویانی جهت تحصل در رشته های مختلف به دانشگاه ها و مراکز علمی خارجی اعزام و بورسیه می نمودند ، ولیکن چند سالی است این موضوع در کلیه سازمان ها و نهادها مالی و …مغفول مانده است.
کمک به حوزه های تحقیقاتی و توسعه ،همکاری با مشترک با مراکز آموزشی و کمک به نهادهای علمی ، فرهنگی و هنری (خرید آثار هنری جهت کمک به هنرمندان) مدت مدیدی است که بی اهمیت شده و خبری از ارتباط با دنیای علمی بین المللی نیست.
اگر دنبال توسعه زیر ساخت های کشور در تمامی ابعاد هستیم باید از امروز به فکر تربیت نیروی انسانی کار آمد باشیم . کمک به مراکز فرهنگی و علمی ، همکاری مشترک با دانشگاههای داخلی و خارجی هزینه نبوده و به مقوله آموزش و تربیت نیروی انسانی در کوتاه مدت نباید به دید کسب سود و درآمد نگاه کنیم . باید بپذیریم فاصله ما حتی باکشورهای منطقه در این حوزه بسیار زیاد است.
متاسفانه در حال حاضر بخش عمده ای از اساتید دانشگاهها ، مدیران کشور و شاغلین در بخش دولتی و خصوصی دانش آموخته داخلی هستند و تجربه مواجهه با بحرانهای اقتصادی و غیر اقتصادی در سطح بین المللی را ندارند ، در همین کشور درس خوانده و وارد دانشگاه شده و استاد و یا مدیر شده اند . مواجهه و رقابت در سطح جهانی مدیرانی در سطح جهانی می طلبد.
دیدگاه شما