پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست


تـوی ایــن دنـیـا هـمـیــشـه بعضــیا
“بــرای بــه جــایـــی رسیــدن”
و بعضـی ها
“بـعـد از به جـایــی رسیــدن”
هــمــه چیــزو
“زیـــر پــا”
میزارن

آشنایی با روش‌های مختلف کسب درآمد از صدا و نحوه نقد کردن آن

برای کسب درآمد از صدا نیاز نیست که لزوما صدایی جذاب، فریبنده و به اصطلاح مخملی داشته باشید. کافی است توانایی‌های خود را در استفاده از صدا کشف یا تقویت کنید و با اضافه کردن کمی چاشنی خلاقیت و پیروی از روش‌های متعدد، در مسیر کسب درآمد دلاری قرار بگیرید. فرصت‌های بسیاری برای شغل‌های مرتبط با صدا وجود دارند که بعضی از آن‌ها در دنیای فریلنسری تعریف می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید، دنیای فریلنسری این امکان را به شما می‌دهد تا در منزل و به صورت دورکاری مشغول به کسب درآمد باشید.

یک فریلنسر که در حوزه تولید محتوای صوتی مشغول به کار است، برای مثال می‌تواند به عنوان یک نریتور، پادکستر فریلنسر، آهنگساز یا گوینده کتاب‌های صوتی در منزل فعالیت کند. راه‌های درآمدزایی در منزل و کسب درآمد از صدا، دو مقوله مرتبط با هم هستند که می‌توان به واسطه آن‌ها به درآمد قابل توجهی دست یافت. اما چه روش‌هایی برای استفاده از صدا برای درآمدزایی وجود دارد؟ آیا فقط می‌توان صدای خود را از طریق خوانندگی به گوش دیگران رساند یا روش‌های دیگری هم برای این کار وجود دارند؟

با مطالعه نکاتی که در ادامه خواهید خواند، متوجه می‌شوید که برای کسب درآمد از صدا، نیاز چندانی به صدای خیلی خوب و خاص نیست. تنها چیزی که برای موفقیت در این کار لازم است، تلاش بسیار و علاقه وافر به تولید محتوای صوتی است. البته اگر صدای شما آن‌قدر خوب است که دیگران همیشه از آن تعریف می‌کنند، می‌تواند به عنوان یک مزیت در تولید محتوای صوتی تلقی شود، اما واقعا مهم‌ترین مزیت نیست.

پلتفرم‌های بسیاری وجود دارند که می‌توانند شما را برای کسب درآمد ارزی و دلاری یاری کنند. ما نیز در این مطلب، به ۱۰ روش برای کسب درآمد از صدا اشاره کنیم و مسائلی را مورد بررسی قرار دهیم که بسیاری از آن‌ها بدون سرمایه‌گذاری هم ممکن هستند. صدای خود را کمی صاف کنید و به مطالعه این مطلب ادامه دهید تا به سراغ یکی از جذاب‌ترین حرفه‌های دنیای فریلنسری برویم!

پادکستر فریلنسر

با استفاده از بخش ویژه نقد کردن درآمد ارزی در نیک‌پرداخت می‌توان درآمدهای ارزی و دلاری خود را به ریال تبدیل کرد.

چگونه می‌توان از صدا پول درآورد؟

کسب درآمد دلاری از صدا، از طریق روش‌های مختلفی ممکن است؛ برای مثال یک فریلنسر تولید محتوای صوتی می‌تواند به عنوان گوینده نریشن و یا سازنده پادکست مشغول به کار شود. همچنین، با حضور در پلتفرم‌های مختلف و با تسلط بر زبان انگلیسی می‌توان از کسب درآمد ارزی لذت برد و در حوزه گویندگی فیلم و کتاب یا تهیه تبلیغات صوتی جذاب و خلاقانه با آژانس‌ها فعالیت کرد.

با ما همراه باشید تا در ادامه با ۱۰ روش مهم و کاربردی برای کسب درآمد از صدا آشنا شویم. گفتنی است که روش‌های کسب درآمد از صدا، بسیار بیشتر از این ۱۰ روش هستند، اما ما سعی کردیم تا چند روش مهم و بسیار محبوب را در اختیار شما قرار دهیم.

روش اول: کسب درآمد از صدا از طریق Upwork

پلتفرم Upwork یک مجموعه معروف و محبوب برای فریلنسرهاست؛ کم‌تر فریلنسری وجود دارد که با این پلتفرم آشنایی نداشته باشد و از قابلیت‌های کسب درامد ارزی آن بی‌خبر بماند. این پلتفرم، اخیرا به پاتوق فریلنسرهای تولید محتوای صوتی تبدیل شده و پروژه‌های موجود در آن برای یک فریلنسر آهنگساز همیشه پر از درآمدهای کلان است.

علاوه بر فریلنسرهای آهنگساز، افرادی دیگری که در حوزه‌های مختلف دیگر از جمله گویندگان داستان‌های صوتی، نریتورها و صداپیشگان فعالیت می‌کنند هم می‌توانند در این پلتفرم کسب درآمد داشته باشند. اگر به تولید محتوای صوتی علاقه‌مند هستید و تسلط کافی بر زبان‌های خارجی دارید، کافی است تا در سایت Upwork ثبت نام کنید تا با تکیه بر قابلیت‌های صوتی خود، کسب درآمد ارزی و دلاری داشته باشید. در مورد نحوه کسب درآمد از سایت فریلنسر Freelancer.com به عنوان یکی از مشهورترین سایت های فریلنسر خارجی نیز این مطلب را بخوانید.

کسب درآمد از صدا

سایت Upwork پاتوق تمامی فریلنسرها، از جمله افرادی است که می‌خواهند از صدای خود کسب درآمد داشته باشند.

روش دوم: آموزش آنلاین خوانندگی

برای یک خواننده حرفه‌ای که دوره‌های تخصصی مثل سولفژ را پشت سر گذاشته است و با مبانی موسیقی آشنایی دارد، همیشه پروژه‌هایی برای کسب درآمد وجود دارند. از کلاس‌های آموزشی و حضوری که عبور کنیم، به دنیای وسیع و منعطف فریلنسری می‌رسیم. یک خواننده حرفه‌ای می‌تواند با استفاده از فضای ورک‌شاپ‌های آنلاین و استفاده از قابلیت‌های دنیای فریلنسری، برای آموزش آنلاین خوانندگی اقدام کند. برای مثال می‌توان از پلتفرم Takelesson برای این کار استفاده کرد و با برنامه‌ریزی‌های مختلف و جذب متقاضی و هنرجو، به کسب درآمد از صدا آن‌هم از نوع دلاری و ارزی مشغول شد.

روش سوم: خواندن کتاب صوتی (Narration)

اگر علاقه بسیاری به روایت داستان با صدای خودتان دارید، می‌توانید مهارت‌های خود در این زمینه را تقویت کنید و با اضافه کردن چاشنی فن بیان، به کسب درآمد ارزی مشغول شوید. البته فراموش نکنید که برای کسب درآمد ارزی این روش، علاوه بر تقویت فن بیان باید بر زبان انگلیسی و نحوه تلفظ درست واژه‌ها هم تسلط داشته باشید.

پلتفرم ACX یکی از بهترین بسترهای موجود برای فریلنسرهایی است که می‌خواهند از طریق نریشن یا گویندگی کتاب‌های صوتی، به درآمدزایی بپردازند. برای شروع، می‌توانید یک پروفایل در سایت ACX بسازید و به صورت دورکاری به کار خود مشغول شوید. ناگفته نماند که درآمد گویندگی از این روش در مقام مقایسه با دیگر روش‌ها (مثل استخدام در مجموعه‌های دولتی و خصوصی) به مراتب بیشتر است.

کسب درآمد از صدا

روایت داستان یا Narration از جمله فعالیت‌هایی است که می‌توان از طریق آن، درآمد دلاری داشت.

روش چهارم: آگهی‌های رادیویی

برای کسب درآمد از صدا می‌توان روی ضبط آگهی‌های صوتی برای رادیو هم حساب ویژه‌ای پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست باز کرد. بسیاری از برنامه‌های رادیویی با استفاده از فریلنسرهای تولید محتوای صوتی، برای ساختن تبلیغات رادیویی اقدام می‌کنند. اگر شما یک فریلنسر حرفه‌ای هستید و یک میکروفون درست‌ و حسابی در خانه دارید، می‌توانید بدون خروج از منزل و به صورت دورکاری به این کار مشغول شوید.

برای شروع کافی است تا ایستگاه‌های رادیویی مختلفی که می‌خواهند با فریلنسرها کار کنند را پیدا کنید و چند نمونه کار برای آن‌ها بفرستید. البته این کار می‌تواند برای پادکست‌ها هم صورت بگیرد و شما وارد فاز همکاری‌های چندجانبه در این زمینه شوید.

روش پنجم: ساخت پادکست

احتمالا خودتان به خوبی می‌دانید که این‌روزها پادکست چقدر طرفدار دارد و می‌توان برای کسب درآمد از پادکست در این زمینه وارد کار شد. اگر احساس می‌کنید که ایده‌های خلاقانه‌ای برای تولید محتوای صوتی از طریق پادکست دارید، دست به کار شوید و اولین اپیزود را به زودی خلق کنید.

جالب است بدانید که با استفاده از اسپانسرها و جذب آگهی‌های تبلیغاتی می‌توان از درآمد بسیار بالایی از طریق پادکست برخوردار شد. هرچند که اگر از مهارت‌های ویژه‌ای در حوزه زبان‌های خارجی بهره‌مند هستید، می‌توانید کسب درآمد ارزی به واسطه پادکست را هم تجربه کنید. در خصوص نقد کردن این درآمد نیز نگرانی نداشته باشید و آن را به نیک پرداخت بسپارید. روی بنر زیر بزنید تا در این مورد بیشتر بخوانید.

روش ششم: ایجاد یک کانال یوتیوب

اهمیت و کاربرد کانال‌های یوتیوبی بر هیچ شخصی پوشیده نیست. امروزه می‌توان با استفاده صحیح از یک کانال یوتیوبی یه گسترش انواع کسب‌وکارهای مستقل کمک کرد و البته به کسب درآمد از صدا هم رسید. اگر صدای خوبی دارید و از مهارت‌های ویژه خوانندگی یا گویندگی بهره‌مند هستد، می‌توانید یک کانال یوتیوبی با هدف آموزش گویندگی، خوانندگی و نریشن راه بیندازید.

برای شروع کار در YouTube و کسب درآمد ارزی و دلاری از طریق صدا، مراحل زیر را در نظر داشته باشید:

  • یک حساب کاربری در یوتیوب ایجاد کنید
  • با استفاده از محتواهای جذاب و خلاقانه، کاربران را برای عضویت در کانال خود ترغیب کنید
  • پس از ساخت ویدیوهای آموزشی، آن‌ها را در کانال به صورت دسته‌بندی‌شده قرار دهید
  • از کسب درآمد ارزی و دلاری نهایت لذت را ببرید!

روش هفتم: ضبط صدا برای ویدیو

یکی از محبوب‌ترین روش‌های خانگی برای کسب درآمد از صدا، صداگذاری برای انواع ویدیوهاست. در این روش، با استفاده از صدای شما محتوای صوتی یک ویدیو آماده می‌شود و می‌توان از آن برای روایت بخشی از محتوای تصویری استفاده کرد. بسیاری از پلتفرم‌ها مثل یوتیوب وجود دارند که می‌توانند شما را برای دریافت چنین پروژه‌هایی کمک کنند.

تنها کاری که برای موفقیت در این روش باید در پیش بگیرید، این است که بازاریابی مهارت خود را به صورت هوشمند و عالی برنامه‌ریزی کنید. برای مثال، شما می‌توانید با یک فریلنسر که در حوزه تولید محتوای تصویری در یوتیوب فعالیت می‌مند، وارد همکاری و قرارداد شوید و پروسه صداگذاری را برعهده بگیرید.

البته فراموش نکنید که بازار رقابتی در این روش بسیار سخت و در سطح بالاست. بنابراین برای پیروز شدن در کورس رقابتی حوزه صداگذاری، علاوه بر تمرین بسیار زیاد باید خلاقانه، حرفه‌ای و قدرتمند جلو بروید.

روش هشتم: تبلیغات و همکاری با آژانس‌ها

صداگذاری برای تبلیغات و عقد قرارداد با آژانس‌های تبلیغاتی، از جمله روش‌های دورکاری و کسب درآمد از صدا تلقی می‌شود. پلتفرم‌های بسیاری مثل Fiverr وجود دارند که امکان همکاری فریلنسرهای تولید محتوای صوتی را با آژانس‌های تبلیغاتی فراهم می‌کنند. اگر تمایل دارید تا در حوزه صداگذاری برای تبلیغات تیزر، محتوای ویدیوهای سوشال و … مشغول به کار شوید، بهتر است تا چند نمونه‌ کار خفن و حرفه‌ای با صدای خود آماده کنید تا در هنگام مذاکره با کارفرما دستتان خالی نباشد.

روش نهم: خوانندگی

احتمالا با آگهی‌های تلویزیونی کوتاهی که یک خواننده در آن برای مدت‌ کوتاهی خوانندگی می‌کند، مواجه شده‌اید. خوانندگان فریلنسر که در این آگهی‌ها حضور می‌یابند، یک پاراگراف یا شعر کوتاه که در رابطه با تبلیغ محصول یا برند خاصی نوشته شده است را می‌خوانند. بسیاری از این فریلنسرها پروسه آهنگسازی و میکس و مسترینگ را هم برعهده می‌گیرند تا همه‌‌چیز در حرفه‌ای‌ترین حالت خود وجود داشته باشد.

برای کسب درآمد از صدا از این روش، کافی است به پلتفرم‌هایی که تا اینجای مطلب به آن‌ها اشاره شد، رجوع کنید. البته این پلتفرم‌ها برای کسب درآمد دلاری و ارزی به کار گرفته می‌شوند و می‌توانند موقعیت‌ها و فرصت‌های درآمدزایی منحصربه‌فردی را برای فریلنسرها فراهم کنند. در خصوص خرید و گوش دادن به آلبوم و آهنگ‌ها با کمک گیفت کارت اسپاتیفای نیز خواندن این مطلب توصیه می‌شود.

کسب درآمد از صدا

فراموش نکنید که برای کسب درآمد دلاری از خوانندگی باید تمامی مهارت‌های مورد نیاز را به خوبی آموخت و تجربه کسب کرد.

روش دهم: استفاده از پلتفرم Voice 123

پلتفرم Voice 123 از آن‌ دسته مجموعه‌های حرفه‌ای است که با برنامه‌های تلویزیونی MTV و Universal Studios قرارداد همکاری دارد. برای کسب درآمد از صدا به صورت دلاری و بسیار حرفه‌ای می‌توان روی این پلتفرم حساب باز کرد و وارد دنیای بسیار رقابتی آن شد.

ثبت نام در سایت Voice 123 رایگان است، اما برای بهره‌مندی از قایلیت پرمیوم آن باید ۳۹۵ دلار هزینه پرداخت کرد تا شانس دریافت پروژه‌های حرفه‌ای‌تر افزایش یابد. البته اگر برای اولین بار است که می‌خواهید از صدای خود درآمد دلاری داشته باشید، نیازی به خرید اکانت پرمیوم و سرمایه‌گذاری آن‌چنانی نیست.

تا چه میزان می‌توانم از صدایم، درآمد کسب کنم؟

کسب درآمد از صدا با توجه به هنرمندانی که در حال حاضر، مشغول پول درآوردن هستند، بسیار قابل توجه است. برای مثال، فریلنسرهایی که از طریق صدای خود، کسب درامد می‌کنند، یه طور متوسط، سالانه بیش از ۵۸ هزار دلار درآمد دارند. طبق آمار سایت Ziprecruiter فربلنسرهای خواننده می‌توانند برای هر ساعت ۳۲ دلار و برای هرسال، ۵۸ هزار و ۸۳۵ دلار درآمد کسب کنند. همچنین، افراد بسیار حرفه‌ای هم می‌توانند برای هر ساعت ۵۰ دلار و در سال، بیش از ۱۰۳ هزار دلار پول بیرون بیاورند.

نقد کردن درآمد ارزی فریلنسر تولید محتوای صوتی

نقد کردن درآمد ارزی فریلنسرها مخصوصا افرادی که در حوزه کسب درآمد از صدا مشغول به فعالیت هستند، بسیار مهم است. مسئله نقد کردن و یا تبدیل ارزها به ارز دیگر، برای فریلنسرهای خارجی آن‌قدرها هم پیچیده نیست و آن‌ها می‌توانند با استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف، این پروسه را به پایان برسانند. اما داستان پر فراز و نشیب نقد کردن درآمد ارزی برای فریلنسرهای ایرانی از چه قرار است؟

فریلنسرهای ایرانی که که در حوزه کسب درآمد از صدا مشغول هستند، می‌توانند خدمات مجموعه حرفه‌ای و مطمئن نیک پرداخت را در نظر داشته باشند. برای این کار کافی است تا از طریق بخش نقد کردن درآمد ارزی در نیک پرداخت، سفارش عملیات نقد کردن خود را در کمتر از نیم‌ساعت و با کمترین کارمزد ثبت کنید.

جمع‌بندی

پتانسیل دنیای فریلنسری نشان داده است که می‌توان با استفاده از هر قابلیتی از پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست فضای آن کسب درآمد دلاری یا ارزی داشت. استفاده از مهارت‌های صدایی در روش‌های مختلف می‌تواند به فریلنسرها کمک کند تا با حضور در پلتفرم‌های مختلف، از پروژه‌های متعدد و حرفه‌ای بهره‌مند شوند.

مسئله مهمی که در رابطه با کسب درآمد از صدا وجود دارد، نقد کردن درآمد ارزی است. تمامی پروژه‌های ذکرشده در این مطلب، پتانسیل کسب درآمد ارزی و دلاری را برای فریلسنرها فراهم می‌کنند. در نهایت، فریلنسرهای ایرانی می‌توانند با استفاده از قابلیت‌های موجود در مجموعه نیک پرداخت تمامی پروسه نقد کردن را در عرض ۳۰ دقیقه انجام دهند.

چطور از زباله پول در بیاوریم؟

همه‌ی ما هر شب با دغدغه‌های مختلفی به خواب میریم. فکر و خیال‌هایی که حتی صبح روز بعد هم دست از سرمون برنمیدارن. واقعیت اینه که ما همیشه به مسائل مهم فکر نمی کنیم. روزمرگی آدما معمولا پر از چیزای بی اهمیت و وقت گیر ریز و درشته. اما

  • امروزه روز زندگی انگار جوری تغییر کرده که تقریبا بیشتر آدمها زمان زیادی برای فکر کردن به مسائلی میزارن که مستقیم یا غیر مستقیم به یک کلمه ختم میشه: پول!

پول

پول درآوردن، مسئله این است!

خیلی عجیبه،آدما همیشه کلی وقت و انرژی میزارن تا به مسائل مهم زندگی شون فکر کنن؛ مثلا چطور می‌تونم بیشتر پول دربیارم؟! که نتیجه اش هم معمولا کلیشه‌ای ترین راه ها برای حل مسئله است اما حاضر نیستن زیر بار امتحان یه راه تازه برن.

در‌حالیکه تجربه نشون داده:

  • معمولا راه حل‌های جدید موفقیت های چشمگیرتری به دنبال دارن.

صبر کنین!

نگران نباشید، قرار نیست فقط غر بزنیم! توی این مطلب قراره راجع به این حرف بزنیم که گاهی راه حل، درست جلوی چشم ماست ولی ما نمی بینیمش، فقط چون برامون بی اهمیته.

  • تصور کنید انقدر غرق روزمرگی باشید که هر روز یه کیسه طلا رو از خونه تون بیرون بندازین!

به نظر باورکردنی نیست اما حقیقت داره؛ شما روزی یک کیسه زباله پول دور میریزین،

  • مگه غیر از اینه که زباله، طلای کثیفه!

راه حل کسب درآمد آسان!

ما آدمها سابقه درخشانی در پشت گوش انداختن مسائل مهم داریم.

مثلا: همه میدونیم محیط زیست چقدر اهمیت داره اما باز آلوده اش میکنیم.

تو کتابای درسی، دیوارهای شهرمون، رادیو و تلویزیون مرتب می بینیم و می شنویم که شهر ما خانه ماست اما اولین آشغالی که توی ماشین می بینیم پرتش می کنیم بیرون! خنده دار به نظر میاد اما واقعا شبیه این میمونه که برای خلاص شدن از آشغال اونو به خونه ات ببری و بریزی کف اتاق!

شاید بگین خونه آدم با کوچه و خیابون فرق داره. ما که تو خیابون نمی خوابیم که بخوایم انقدر وسواس بخرج بدیم. این جمله ها به خودی خود شایدغلط نباشه اما یه سوال:

مگه اتاق و خونه تون بخشی از محله، شهر و زمینی که توش زندگی می‌کنیم نیست؟!

تصور کنین !

صبح دل‌انگیز یه جمعه‌ی بهاری میخواین با خانواده یا دوستان برای تفریح یا ورزش به کوه یا یه جای سرسبز برین. فکر کنین:

  • چه حالی میشین وقتی تعطیلات آخر هفته یه جایی بین یه عالمه زباله بگذره؟!
  • جایی که نشستین بوی بد زباله بیاد و حال اون روزتون خراب بشه؟!

پول در آوردن، یک کار ارزشمند!

از طرفی درسته که ما برای استقلال و آرامش به پول نیاز داریم و برای پول درآوردن کار می کنیم؛ ولی کار کردن زمانی لذت بخشه که: با احساس ارزشمند بودن همراه باشه.

  • ارزشمند بودن یعنی کاری که انجام میدیم باید در عین حال که باعث پیشرفت مون میشه، بتونه مشکلی از مشکلات دور و برمون حل کنه.

حالا اگه بشه در عین حال که یه کار ارزشمند انجام میدیم با روزی فقط چند دقیقه وقت گذاشتن، کارت بانکی‌مون هم از پول پر کنیم که چه بهتر!

یه مثال ساده

تصور کنین، صبح از خواب بیدار میشین و خیابون رو به پنجره اتاقتون پاک و بی‌زباله است.

  • چه حالی میشین اکه بدونین دلیل این پاکیزگی خود شما هستین؟!
  • بخاطر این کار ارزشمند و تمیزی همین یه خیابون که محل کار یا زندگی خودتم هست، نه تنها ازتون تشکر میشه بلکه حتی در مقابلش جایزه دریافت می‌کنین.

پول پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست درآوردن از زباله امکان‌پذیره!

دوباره برمیگردیم به همون جمله طلایی:

” آدما سابقه درخشانی در پشت گوش انداختن دارن”.

همه ما زیاد شنیدیم که:

  • زباله‌ی خشک‌و‌تر باهم فرق داره.
  • تفکیک زباله قبل از انداختن زباله‌ها توی سطل مخصوص چقدر موضوع مهمیه.

متاسفانه اما

از کل جمعیت هشتاد میلیونی ایران عده کمی از مردم زباله‌های خشک‌وتر خودشون تفکیک می‌کنن.

شاید چون فراموش می‌کنن:

  • میشه از زباله‌های خشک دوباره استفاده کرد ‍‍ !
  • میشه زباله های خشک بازیافت کرد و به چرخه مصرف برگردوند!
  • میشه اگه من و شما تفکیک زباله رو جدی بگیریم.

تفکیک زباله کار سختی نیست اگه تبدیل به عادت بشه. شروع یه عادت خوب بیشتر از اینکه سخت باشه نیاز به انگیزه بالا داره و اینجاست که جاروب به کمک شما میاد.

یه خبر خوب!

شما می تونین با تفکیک زباله هاتون پول دربیارین!

بله درست شنیدین، برای هر مقدار زباله‌ی خشکی که تفکیک کنین از جاروب پول دریافت می‌کنین. چه کاری ارزشمندتر از این که هم به محیط‌زیست کمک کنین و هم پول در بیارین؟!

مسئله جاروب

مسائله تفکیک زباله از همون ابتدی شکل‌گیری برای جاروب خیلی مهم و با اهمیت بوده و هست. ما در جاروب به این نتیجه رسیدیم که:

  • ایجاد انگیزه بهترین راه برای فراموش نکردن موضوعات مهمه

و این تازه قدم اول تو مسیر تغییر سبک زندگیه. برای تغییر سبک زندگی و تماشای خیابونهایی بی زباله:

  • شهروندای شهر ما باید به کارای ارزشمندی مثل تفکیک زباله عادت کنند.

جاروب خیال داره برای فرهنگسازی تفکیک زباله و ایجاد یه عادت ارزشمند، زباله‌های خشک شما رو هر جا که باشین ، تو خونه، مدرسه، محل کار و… ازتون خریداری کنه. با این کار:

  • بازیافت کار آسونتری میشه.
  • همه مردم در شیرینی نتیجه اون شریک هستن.

پس از امروز هر وقت که تو فکر و خیال پول درآوردن بودین، به تفکیک زباله فکر کنین!

دکتر سیکپ

دکتر سیکپ : به سایت ما خوش آمدید ! من و تمــام نویســندگان آرزومندیم لحظات خوبی در سایت ما سپری کنید ! در سمت راست همین متن مـراحل فعالیت در ســایت ما نشـــان داده شده اســت . با اســــتفاده از این تصـــاویر می توانید به راحتی در سایت ما فعالیت کنید .

  • :: موفقیت
  • :: مدیریت
  • :: مثبت اندیشی
  • :: تلاش و امید
  • :: اهداف و آرزوها
  • :: کسب و کار موفق
  • آمار کلی
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • کل کاربران : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 37
  • بازدید دیروز : 53
  • بازدید ماهانه : 2,302
  • بازدید کل : 150,320
  • اطلاعات
  • امروز : یکشنبه 08 آبان 1401
  • آی پی شما : 5.141.33.48
  • مرورگر شما : Chrome 19.0

پول درآوردن آنقدر ها هم سخت نیست!

پست شماره 25

پول درآوردن آنقدر ها هم سخت نیست!

موفقیت
مثبت اندیشی
اهداف و آرزوها

یک احتمال بسیار قوی وجود دارد همه چیز در مورد نحوه کسب درآمد به شما آموزش داده شده‌است. به دست آوردن پول هیچ ارتباطی با سن، تحصیلات رسمی، جنسیت یا جغرافیا ندارد. این ربطی به تجربه گذشته یا سن رسمی تحصیلات یا سطح هوش شما ندارد. این موضوع را بررسی کنید … افرادی هستند که از لحاظ کارکردی بیسواد هستند و در عین حال افرادی هستند که کاملا باهوش هستند و شکست می‌خورند. تقریبا هر کسی می‌تواند یاد بگیرد که چگونه میلیونها دلار درآمد داشته باشد و با این حال واقعیت غم‌انگیز این است که ۹۷ نفر از هر ۱۰۰ نفر به دنیا می‌آیند، تمام زندگی خود را زندگی می‌کنند و بدون اینکه یاد بگیرند چطور پول بدست بیاورند، می‌میرند. برای تداوم این مشکل مضحک، جهالت آن‌ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

بیایید به پول نگاه کنیم. چه خبر است؟ پول پاداشی است که شما برای خدمت به آن دریافت می‌کنید. هر چه خدمات ارزشمند باشد، پاداش بیشتری خواهد بود. تفکر به راه‌هایی که می‌توانیم خدمات بیشتری داشته باشیم، نه تنها به ما کمک می‌کند که پول بیشتری به دست آوریم، بلکه به ما این امکان را می‌دهد که از نظر فکری و معنوی رشد کنیم.

پول یک ایده است

کاغذی که در جیب یا جیب خود می‌گذارید، پول نیست. فقط یک کاغذ است اما پول نیست. پول یک ایده است.

برای جمع‌آوری ثروت، فرد باید با ایده پول بسیار راحت شود. این ممکن است عجیب به نظر برسد، با این حال اغلب مردم با ایده پول راحت نیستند، که به همین دلیل است که آن‌ها هیچ وقت پول ندارند. علت فقر آگاهی فقر است. آگاهی از فقر باعث می‌شود فردی که ببیند، بشنود، فکر کند و احساس کند …

مرحوم مایک تاد گفت: " این یک وضعیت موقتی است. فقیر بودن یک دولت ذهنی است."

حق با او بود. افراد ثروتمند وجود دارند که درصد خود را از طریق یک سری اشتباه‌ات در قضاوت از دست می‌دهند … اما این آن‌ها را فقیر نمی‌کند. آن‌ها در مدت کوتاهی به خاطر آگاهی از رفاه خود، همه چیز را پشت سر خواهند گذاشت.

اگر در ذهن خود در مورد سطح آگاهی تان نسبت به پول تردید دارید، با خودتان بسیار صادق باشید و به نتایج خود نگاه کنید.
الگوهای زندگی خود را مطالعه کنید.

اگر می‌خواهید موقعیت مالی خود را در زندگی بهبود بخشید، توجه خود را بر ایجاد سطح بالاتر آگاهی از موفقیت معطوف کنید. با آماده کردن یک تایید قوی، مثبت و روشن کردن آن با احساس شروع کنید. زمانی که این کار را انجام می‌دهید، این انرژی خلاقانه را در گنجینه ذهن نیمه هشیار خود می‌گذارید. و با تکرار این روند و بارها و بارها و بارها باعث تغییر conditioning و انتقال ذهنی شما به جهتی که می‌خواهید بروید، آغاز شود. آن را بنویسید، آن را بخوانید، آن را احساس کنید، و بگذارید ذهن شما را نگه دارد.

وقتی آن‌قدر پول دارید که نمی‌دانید چه کارش کنید، زندگی چه شکلی می‌شود؟

آدم‌هایی که در خانواده‌ای اشرافی به دنیا می‌آیند، یا وارث ثروتی عظیم می‌شوند، زندگی‌ای متفاوت از بقیه پیدا می‌کنند. چیزهایی که خیلی‌ها آرزویش را دارند، برای آن‌ها مثل آبِ خوردن در دسترس است، اما از طرف دیگر، از بسیاری از لذت‌های معمول زندگی آدم‌های عادی هم محروم می‌شوند. پیدا کردن یک دوست تازه یا گفتگویی معمولی با آدم‌ها در خیابان. همین وجه از ثروت بود که ابیگیل دیزنی، نوۀ بنیان‌گذار والت‌دیزنی را از دنیای پولدارها جدا می‌کرد. او می‌خواست طور دیگری زندگی کند.

به گزارش عصرایران به نقل از ترجمان علوم انسانی، گفت‌وگوی سارا مک‌وی با ابیگیل دیزنی که در کات منتشر شده است.

ابیگیل دیزنی پنجاه‌ونُه ساله است. او فعال مدنی و مستندسازی پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست است که جایزۀ اِمی بُرده است. همچنین نوۀ روی دیزنی، یکی از بنیان‌گذاران شرکت والت‌دیزنی، است و در نتیجه، یکی از میراث‌بران ثروت خانوادگی دیزنی بوده است. او در شمال هالیوود در کالیفرنیا بزرگ شده، سه خواهر و برادر دارد، دکترایش را از دانشگاه کلمبیا گرفته و اکنون در نیویورک زندگی می‌کند. اینجا دربارۀ پارادوکس‌های بزرگ شدن با آن ثروت عظیم حرف می‌زند.

سارا مک‌وی: وقتی داشتید بزرگ می‌شدید، می‌دانستید که خانوادۀ ثروتمندی دارید؟

ابیگیل دیزنی: حداقل وقتی کم‌سن‌وسال بودم، والدینم اهل خودنمایی نبودند. تا مدت‌ها بعد، پول واقعاً آن‌ها را عوض نکرد. در حقیقت، به تواضع افتخار می‌کردند (می‌دانم تعبیر متناقضی است). می‌خواستند ما را جوری بزرگ کنند که حس نکنیم بهتر از دیگرانیم.

با این حال، خانه‌ای که در آن زندگی می‌کردیم آنقدر بزرگ بود که روزهای هالوین باید دوتا نگهبان می‌گذاشتیم: بچه‌ها هم زنگ در جلو را می‌زدند، هم در عقب را، به این خیال که این‌ درها مال دو خانۀ جداگانه است. ولی محض تکرار بگویم که زندگی‌مان اشرافی نبود. تا وقتی خیلی بزرگ‌تر شدم، هواپیمای خصوصی و این چیزها در کار نبود.

مک‌وی: آیا اکثر آدم‌ها وقتی به شما می‌رسند، پیش‌فرض‌شان این است که پولدارید؟

دیزنی: خیلی‌ها رُک و پوست‌کنده به من می‌گویند: «یا خدا، تو حتماً خیلی خیلی پولداری». در هیچ تعاملی، شانس آن را پیدا نمی‌کنی که تأثیرِ دلخواه خودت را روی طرف مقابل داشته باشی، چون حتی پیش از آنکه با آن‌ها دست بدهی به این فکر کرده‌اند که قرار است چه نظری درباره‌ات داشته باشند.

مک‌وی: موقعیت‌هایی که طرفِ مقابل نمی‌داند پولدار هستید، چطور؟

دیزنی: اگر فامیلم را بدانند، معمولاً از آن قضیه هم خبر دارند. ولی سرشناس نیستم، لذا می‌توانم مثل یک آدم عادی در دنیا و رستوران‌ها و فرودگاه‌ها قدم بزنم و با بقیه تعامل کنم. این را دوست دارم. عالی است. هرازگاه هم کسانی هستند که این قضیه اصلاً به ذهن‌شان خطور نمی‌کند تا اینکه بالاخره خبردار می‌شوند و حسابی جا می‌خورند.

قسمت عجیب‌غریب زندگی‌ام همین است: هرقدر هیجان من برای دیدن کسی بیشتر باشد، هیجان او برای دیدن من کمتر می‌شود. من از قماشِ روشنفکرهای چپ‌گرای ساکن منهتن نیویورک هستم. این جماعت هم دقیقاً همان‌هایی‌اند که از دیزنی متنفرند و فکر می‌کنند مزخرف‌ترین چیز روی زمین است، شاید اگر من هم به پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست این شرکت ربطی نداشتم، لابد موضعم همین بود.

وقتی کسی را می‌بینم، راحت‌تر می‌توانم او را بخندانم. ولی این راحتی به نظرم منصفانه نمی‌آید. چون کافی است یک جوک دربارۀ تینکربل یا سیندرلا بگویم تا از من خوششان بیاید. بعضی وقت‌ها هم کافی است عوضی‌بازی درنیاورم. مردم فکر می‌کنند قرار است سوار بر ارابۀ زرین بیایی، یا چیزی در این حدود. همیشه هم ظرف یک ساعت می‌گویند: «خداجان، تو چقدر خاکی هستی!» ولی نمی‌دانم چه انتظاری داشته‌اند.

مک‌وی: آیا لحظه‌ای در زندگی‌تان بوده که وضع‌تان به سمت اشرافی شدن برود و بفهمید «عه، چرا من اینقدر پولدارم»؟

دیزنی: سال‌هایی که کالج می‌رفتم، مایکل آیسنر۱ به میدان آمد و خون تازه‌ای در رگ‌های شرکت به جریان افتاد. آن وقت بود که قیمت سهام شرکت، که پایۀ کل ثروت خالص خانواده‌ام بود، ده یا بیست یا پنجاه برابر زمان بچگی‌ام شد. ناگهان ما که یک خانوادۀ طبقۀ بالای متوسط بودیم و راحت و آسوده زندگی می‌کردیم، به جایی رسیدیم که پدرم جت شخصی خرید. احساس می‌کنم آنجا بود که پدرم مسیر زندگی‌اش را گم کرد. و به همین‌خاطر بسیار حساسم که ثروت با مردم چه می‌کند. بچه که بودم در خانواده‌ای زندگی می‌کردم که وقتی بزرگ شدم دیگر نمی‌شناختم‌شان.

مک‌وی: فارغ از جت شخصی، پدرتان از چه نظر تغییر کرد؟

دیزنی: خُب، در حقیقت جت داشتن مسئلۀ واقعاً مهمی است. اگر ملکۀ دنیا بودم قانونی علیه جت‌های شخصی وضع می‌کردم چون زمینه‌ساز آن می‌شوند که بخشی از واقعیت زندگی را دور بزنید. دیگر مجبور نیستید از ترمینال فرودگاه بگذرید، مجبور نیستید با بقیه تعامل کنید، مجبور نیستید صبور باشید، مجبور نیستید ناخوشایندی‌ها را تحمل کنید. ولی همین‌ تجربه‌هاست که به ما یادآوری می‌کند که ما هم آدم هستیم.

هواپیمای پدرم یک بوئینگ ۷۳۷ بود، و احمقانه است که هواپیمای شخصی کسی بوئینگ ۷۳۷ باشد. یک تخت دونفرۀ بزرگ داشت که رویش یک کمربند بزرگ بسته می‌شد، دوش هم داشت، و خب، مسخره بود. هرازگاه ما هم از هواپیما استفاده می‌کردیم. من هم چون چهارتا بچه دارم و خُب معلوم است که سفر رفتن با هواپیمای پدرم خیلی ساده‌تر است، این کار را می‌کرد. ولی بعد به نقطه‌ای رسیدم که گفتم: «نه، فکر می‌کنم این کار برای همۀ ما بد است».

مک‌وی: آن جت چه تغییری در پدرتان ایجاد کرد؟

دیزنی: فقط هواپیما نبود، ولی اتفاق کوچکی نیست که مجبور نباشید صبوری کنید یا کنار بقیۀ آدم‌ها بایستید. این تصور در ذهنتان رسوخ می‌کند که کمی بهتر از بقیه‌اید. و طی چهل‌سال گذشته، همه‌چیز در فرهنگ آمریکایی تقویت‌کنندۀ این باور بوده است. ما می‌گوییم «شغل‌آفرینان و کارآفرینان، این‌هایند که به آمریکا عظمت داده‌اند». لذا آدم‌هایی را دور و برتان می‌بینید که ثروتی عظیم دارند و فکر می‌کنند چون بهترند این ثروت را دارند. نکتۀ بنیادی این است که یادتان باشد شما هم عضوی از نژاد بشرید، مثل هر کس دیگر، و پولتان ابداً شما را بهتر از بقیه نمی‌کند. اگر این را ندانید و پول داشته باشید، مسیرتان به سوی جهنم ختم می‌شود، حالا هرقدر هم چیزهای مختلف اطرافتان داشته باشید.

مک‌وی: چه شد که دیگر سوار آن هواپیما نشدید؟

دیزنی: لحظه‌ای که تصمیم گرفتم دیگر سوار آن هواپیما نشوم، حدود ۲۰ سال پیش بود. باید برای جلسه‌ای به کالیفرنیا می‌رفتم، ولی صبح فردایش باید برای یک همایش به نیویورک برمی‌گشتم. فردی که شرکت خانوادگی ما را اداره می‌کرد، من را تنهایی سوار ۷۳۷ کرد. یک‌شبه از این سوی کشور به آن سو رفتم، یکه و تنها سوار آن هواپیما بودم. آنجا نشسته بودم و به تأثیر کربنی‌اش فکر می‌کردم، و به تعداد مهمان‌داران پرواز و کمک خلبان‌ها، و به هزینۀ این سفر، و داشتم بالا می‌آوردم. به‌هرحال، به‌نظرم کار وحشتناک و هولناکی بود، و به‌همین‌خاطر والدینم همیشه من را دست می‌انداختند چون با این چیزها راحت بودند.

مک‌وی: والدینتان دربارۀ پول چه درس‌هایی به شما داده‌اند؟

دیزنی: مادرم کسی بود که واقعاً از چیزهای زیبا مثلاً کت‌وشلوارهای شَنل خوشش می‌آمد. برای چیزهایی که واقعاً و حقیقتاً دوست داشت پول خرج می‌کرد. ولی شلخته لباس می‌پوشید، و مثلاً تخفیف‌گرفتن در خرید دستمال توالت بیشتر از کت‌وشلوار شنل خوشحالش می‌کرد.

مک‌وی: این مسئله گویا دربارۀ اغلب ثروتمندان صادق است؛ نه؟

دیزنی: بله. اکثر افراد میان این دو بخشِ هویتشان در حال رفت و آمدند. وضعیت مالی زندگی والدینم در دهۀ ۱۹۸۰ تغییر کرد، که من آن‌هنگام بزرگ‌ شده بودم و دیدم که به نوعی با آن تغییر خو گرفتند. تعبیر من این است که دولا دولا وارد میدان پولداری شدند. پنجاه‌وچندساله بودند و از میان‌بُرهای زندگی که ثروت برایشان می‌ساخت خوششان می‌آمد. به چنین چیزهایی سخت می‌شود «نه» گفت. ولی در نهایت امر، در محاصرۀ کسانی قرار می‌گیرید که هرگز «نه» نمی‌گویند. و مشکل شراب‌خواری پدرم وقتی وخیم‌تر شد که در محاصرۀ کسانی بود که به او نمی‌گفتند: «مشکل شراب‌خواری‌ات وخیم شده، باید از کسی کمک بگیری».

مک‌وی: خود شما در قبال پول محتاط هستید؟

دیزنی: خُب، نه. پنجاه‌ونُه سال دارم، و الآن که مدتی است روی پای خودم در دنیا زندگی کرده‌ام و پولم را مدیریت کرده‌ام، به نگاهی متضاد با همۀ آنچه والدینم می‌کردند رسیده‌ام. از بیست‌وچندسالگی بخشش پول را شروع کردم که به نظر والدینم دیوانگی بود. ولی پول خودم بود و دلم می‌خواست ببخشم. خوشبختانه پدربزرگم مستقیماً به ما پول می‌داد که عالی بود چون هرگز مجبور نبودم سراغ والدینم بروم و چیزی بخواهم. در بیست‌ویک سالگی کاملاً مستقل بودم. برای همین بخشش را آغاز کردم. ظرف چند سال، بیش از والدینم (که خیلی بیشتر از پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست من پول داشتند) می‌بخشیدم که گفتند این کارم مایۀ شرمساری‌شان است.

مک‌وی: مجبور نیستید جواب بدهید، ولی می‌خواهم سر در بیاورم که چقدر ارث بُرده‌اید، یا اگر صحبت درباره‌اش برایتان راحت نیست یک رقم حدودی بگویید.

دیزنی: خُب، رقمش طی این سال‌ها تغییر کرده است. ولی بگذارید اینطوری بگویم: اگر می‌خواستم میلیاردر باشم می‌توانستم، و نیستم چون نمی‌خواهم باشم. پول گزافی است. ولی اگر در آغاز راه پولی در بساط داشته باشید، پول درآوردن ساده‌ترین کار دنیا می‌شود. بعدش آدم‌ها خیال می‌کنند خیلی باهوش بوده‌اند، در حالی که نیستند.

مک‌وی: حدوداً چقدر پول بخشیده‌اید؟

دیزنی: ظرف سی سال گذشته، حدود ۷۰ میلیون دلار. به این کار هم افتخار می‌کنم. در وضعیتی هستم که تا روز مرگم می‌توانم کماکان پول زیادی ببخشم. در بُرهه‌ای از دهۀ سوم زندگی‌ام واقعاً به این فکر می‌کردم که کل پولم را ببخشم و کسانی را می‌شناختم که چنین کرده‌اند. و کاش می‌شد بگویم «شجاعت» بود که مانع من شد، ولی آنچه جلویم را گرفت ترس شدید بود. فکر می‌کردم نمی‌توانم دوام بیاورم. می‌ترسیدم نازپرورده‌ای باشم که طاقت نیاورم. نمی‌دانستم که آیا می‌توانم روی پای خودم بایستم یا نه.

الآن خوشحالم که کلش را نبخشیدم چون پولم زیادتر شده است. تا الآن بیش از رقمی که ارث بُرده‌ام، بخشیده‌ام. و الآن خیلی زیرک‌تر شده‌ام. اگر در بیست‌وچند سالگی آن کار را می‌کردم عالی و زیبا بود، ولی الآن خیلی اثرگذارتر شده‌ام.

مک‌وی: دوست دارید پولتان را خرج چه‌چیزهایی کنید؟

دیزنی: در ذهنم، با این قضیه مُدام در تنش هستم. من واقعاً هوس غذاهای خیلی خوب در رستوران‌های خیلی خوب و یک بطری خوب شراب می‌کنم. واقعاً دلم یک جفت کفش زیبا می‌خواهد، و پول زیادی خرج کفش یا کیف دستی می‌کنم. خوشبختانه مِلک‌باز نیستم یعنی مزرعه و پیستِ اسکی‌ و این‌جور چیزها نمی‌خواهم. و جت شخصی هم نمی‌خواهم چون آدم را از درون تُهی می‌کند. پس شانس آورده‌ام که چیزهایی که دلم می‌خواهد آن‌قدرها هم گران‌قیمت نیستند. ولی پولی که خرج یک شام خیلی خوب در یک رستوران خیلی خوب می‌کنم، لابد به نظر اکثر آدم‌های معمولی گزاف است. حتی تصور چنین خرجی هم به مخیله‌شان خطور نمی‌کند. لذا بعید است مقبول خیلی از چپ‌ها باشم.

مک‌وی: آیا شیوۀ پول خرج کردنتان تغییری هم کرده است؟

دیزنی: به نظرم کسانی که در این نوع زندگی بزرگ می‌شوند، دو راه پیش رویشان دارند. یا می‌توانند به راه کیم کارداشیان بروند، یعنی خرج و خرج و خرج، یعنی هضم و جذب کامل این تصور که «بله، تو خیلی خاص هستی»، اینکه بخواهی همه نگاهت کنند. یا مسیر دوم، که خیلی‌ها (به‌ویژه در میان دوستانم) را می‌شناسم که به این راه رفته‌اند، یعنی مسیر برعکس. در امورات روزمره، لباس‌های چرت‌و‌پرت می‌پوشم. نمی‌خواسته‌ام کسی بداند چه داشته‌ام. ولی به نظرم، پولداری اخلاقاً چیزی خنثی است. پول فی‌نفسه از شما آدم بدی نمی‌سازد. همچنین فی‌نفسه از شما آدم خوبی نمی‌سازد. شما همانی هستید که هستید، و کم‌اهمیت‌ترین مشخصۀ شما داشته‌هایتان است. ملاکم «از اول زحمت ثروتمند شدن را نکشیده‌ای» نبود. پس فلسفه‌ام این شد که سعی کنم بعداً در این راه زحمت بکشم.

مک‌وی: وقتی سایر ثروتمندان را می‌بینید، پیش خودتان فکر می‌کنید «آخ، تو زحمت ثروتت را کشیده‌ای ولی ثروت من را دو دستی تقدیمم کرده‌اند»؟

دیزنی: بی‌تردید کنار آدم‌هایی که واقعاً زحمت کشیده‌اند تا ثروتمند شده‌اند، عقدۀ حقارت دارم. در تمام سال‌های نوجوانی‌ام، این تردید را دربارۀ خودم داشتم. مثلاً اینکه، آیا دانشگاه ییل من را پذیرفت چون واقعاً در آن حد و اندازه خوب بودم، یا من را به خاطر فامیلم پذیرفت؟ هرگز پاسخش را نخواهم فهمید. وقت زیادی صرف به دست آوردن چیزهایی مثل مدرک تحصیلات تکمیلی کرده‌ام که موجب می‌شوند احساس کنم آدم موجهی‌ام. و آن احساس‌های سابق کم‌کم محو می‌شوند. ولی این یعنی فهمت از خودت را به دیگران بسپاری. یعنی عزت‌نفس‌ات را به دست دنیا بسپاری تا بگوید آیا حق داری عزت‌نفس، در هر حدی، داشته باشی یا نه. و این بازی، بازی خطرناکی است.

مک‌وی: مایلم بدانم آیا دوستانی دارید که ثروتمند نباشند؟ آن‌ها به نظرتان چطوری می‌رسند؟

دیزنی: خُب بله. پیدا کردن این‌جور دوستان واقعاً کار دشواری است. روش من برای ایجاد رابطه‌های واقعاً قوی، این بود که در سال ۱۹۹۲ عضو هیئت‌مدیرۀ بنیاد زنان نیویورک شدم. آن‌ها می‌گفتند یک اتحادیۀ میان‌طبقاتی از زنان‌اند که به زنان در کل شهر نیویورک کمک می‌کنند، که ایده‌شان خیلی تکراری و کُهنه به نظر می‌رسد، ولی واقعاً همین کار را می‌کردند. و آنجا بود که رابطه با افرادی بسیار متفاوت از خودم را شروع کردم.

یادم هست یک خانم فوق‌العادۀ کُره‌ای برای جلسه‌ای به آپارتمان من آمد، و روز بعد به من زنگ زد و گفت: «یک لیوان آب هم تعارفم نکردی». من هرگز به ذهنم خطور نکرده بود، ولی فهمیدم که باید حواسم باشد افرادی که به خانه‌ام می‌آیند، به خانه‌ای پا می‌گذارند که ابهت دارد و میخکوبشان می‌کند، و باید قدری بیشتر زحمت بکشم تا راحت باشند. و من این را نمی‌دانستم تا اینکه آن زن آمد و این نکته را به من گفت. همان‌طور که می‌دیدم پدرم خودش را با مردهای بله‌قربان‌گو احاطه کرده است، من هم عامدانه پیرامون خودم را پُر از زن‌هایی کردم که «نه» از زبان‌شان نمی‌افتاد. و آنها، بسیاری از مواقع، اذیتم می‌کردند. این چیز مهمی بود برایم.

مک‌وی: در وضعیت نابرابر، آیا سخت نیست اعتماد کنید که کسی به شما به‌خاطر خودتان علاقه دارد؟

دیزنی: بدترین قسمت ماجرا همین است. و الآن دیگر رادار خوبی برای خودم ساخته‌ام تا آدم‌ها را تشخیص بدهم. کسانی هستند که وقتی با تو حرف می‌زنند، واقعاً می‌توانی در حدقۀ چشم‌هایشان اسکناس ببینی. آدم‌های بدی هم نیستند. احساسی که منِ نوعی دربارۀ پول دارم، اساساً به شیوۀ بزرگ شدنم مربوط می‌شود، پس این احساس را علیه بقیه عَلَم نمی‌کنم، اما فاصله‌ام را با این‌جور افراد حفظ می‌کنم. من احمق نیستم، ولی ترجیح می‌دهم هرازگاهی گول بخورم (و بهایش را هم بپردازم) تا اینکه در بی‌اعتمادی مطلق زندگی کنم. وقتی هم گول می‌خورم، می‌گذارم به حساب اجاره‌ای که برای زندگی نکردن در «سیارۀ شکاکان» می‌دهم.

سال‌ها پیش در مجلۀ کرونیکل آو فیلانتروپی مطالعه‌ای انجام شده بود که در آن از افرادی که ثروتی ارث بُرده بودند پرسیدند: «چقدر پول لازم داری که احساس کنی کاملاً در امن و امانی؟» و تک‌تک آن‌ها، فارغ از اینکه چقدر پول داشتند، تقریباً دو برابر رقمی که به ارث‌ برده بودند را گفته بودند. پس چیزی که باید دربارۀ پول بدانید همین است. اگر پول معیار اصلی شما برای موفقیت یا ارزش در زندگی است، بروید به امان خدا، چون هرگز حس خوبی نخواهید داشت.

• این مطلب گفت‌وگویی است با ابیگیل دیزنی و در تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۱۹ با عنوان «What It’s Like to Grow Up With More Money Than You’ll Ever Spend» در وب‌سایت کات منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ با عنوان «وقتی آنقدر پول دارید که نمی‌دانید چکارش کنید، زندگی چه شکلی می‌شود؟» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.

•• سارا مک‌وی (Sarah McVeigh) روزنامه‌نگاری و پادکست‌ساز است. کارهای او در کات، جیملت‌مدیا و دیگر رسانه‌ها به انتشار رسیده است.

[۱] Michael Eisner: کارآفرین و مدیر اجرایی آمریکایی که از ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۵ مدیر عامل شرکت والت دیزنی بود [مترجم].

جملات نیش دار + عکس نوشته کنایه دار و نیش دار برای پروفایل

در این قسمت سایت روزانه جملات نیش دار و عکس نوشته های کنایه دار برای مخاطب خاص را قرار داده ایم که می توانید به عنوان کپشن و یا برای پروفایل انتخاب کنید. این جمله های نیش دار را می توانید در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاری کنید.

جملات و متن نیش دار + عکس نوشته کنایه دار و نیش دار

وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد
بهتر است او راهم نداشته باشی…
گاهی نداشتن بهتر است از داشتن!

جمله کوتاه کنایه دار

حواست به اونی باشه که حواسش بهت هست
نه اونی که جز تو حواسش به همه هست

به جرم وسوسه
چه طعنه ها که نشنیدی حوا…!
پس از تو…
همه تا توانستند ادم شدند!
چه صادقانه حوا بودی
چه ریاکارانه ادمیم.

جملات نیش دار

سکوت و صبوریم را به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار … دلم به چیز هایی پایبند است که تو یادت نمی آید !

تیز میکنم
زندگی را
زرق و براقش برای تو
برندگی اش بوای من!

متن و جملات نیش دار

یه سریام هستن وانمود می کنن نسبت به ما بیخیالن
اما هرشب پروفایل مارو چک می کنن بعد می خوابن

این روز ها
با میکاپ
کوسه ها,پری دریایی می شوند…
اهای تو که پشت پنجره ی قلبم اواز می خوانی!
دندانهایت را نشان بده

جملات نیش دار

متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را .. از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم … تا همیشه در شکـــــــــــ دروغ بودنش بمـــانم…!

تا حالا دقت کردین که همیشه آدمای دو زاری برامون گرون تموم میشن؟

جملات فوق العاده سنگین و تیکه دار

همیشه در عجب بودم که
چرا در جاده عشق
پا به پایم نمی آمدی
حتی وقتی آهسته و پیوسته می رفتم
امروز فهمیدم
ریگی که در کفشت بود تو را می آزرد

جملات نیش دار

خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید و تو وجودم را …

روزگاریست که همه ی ادم ها فقط سقف مشترک دارند نه دل مشترک!

عکس نوشته نیش دار

هر کس به ما رسید مربی بود
یه مدتی بازی مون داد و رفت …

ادم ها لالت میکنند
بعد میپرسند…
چرا حرف نمی زنی؟؟؟!
این خنده دار ترین نمایشنامه ی دنیاست!

جملات نیش دار

ﻋﺰﯾﺰﻡ … ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ … ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺎﻫﺎﺗﻪ ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﻦ …

اونی که لیاقت مارو نداره خب نداره دیگه
غصه کم سعادتیه مردم رو هم ما بخوریم؟

گوسفندانی بودیم
امدند خرمان کنند
گرگ شدیم

بعضی جمله ها هستن به مرور تبدیل به دروغ می‌شن مثله (پنیر تازه رسید) رو شیشه‌ی بقالی یا مثله (دوست دارمٍ) تو

جملات نیش دار

کوتاهی از من نبود
تو بلند پرواز شدی …

جمله عکس های کنایه دار زیبا

نوشت” قم حا”
همه خندیدند
گفت به “غم ها”یم نخندید
که هر طور نوشته شود درد دارد!
از سر به ته بخوان
تا منه ان روزها بشوی!

یه عده بودن اومدن مرامشونو نشون بدن
از دستشون در رفت چهره ی واقعیشونو نشون دادن

بعضی جمله ها هستن به مرور تبدیل به دروغ می‌شن مثله (پنیر تازه رسید) رو شیشه‌ی بقالی یا مثله (دوست دارمٍ) تو

جملات نیش دار

متن سنگین کوبنده و خاص

چه دنیای عجیبی شده
همه می گویند حرف دلت را بزن
اما هروقت حرف دلم را زدم,دل همه را زدم

این روزا سنگ صبورا
همونایی هستن که آخرش بهت زخم زبون میزنن

این روزها یکرنگ که باشی چشمشان را میزنی!
خسته میشوند از رنگ تکراریت
این روزها دوره رنگین کمان است!

نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی ! اکنون که زبانت نیش دارد ؛ دهنت را ببند … !

جملات نیش دار

متن کوتاه ضد حال

برخی آدم ها شما را ترک خواهند کرد اما آن پایان داستان شما نیست
آن پایان نقش آن ها در داستان شماست !

خوشبخت زندگی کردن
بزرگترین انتقام از اوناییه که لیاقتتو نداشتن …

با بعضیا هرچقدرم بخوایم راه بیایم باز مسیرمون بهشون نمیخوره

ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺘﻮ ﺑﺸﻨﺎﺱ ﻭ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻦ
ﺧﻮﺩﯾﺎ ﻧﺨﻮﺩﯾﺎ ﺑﯿﺨﻮﺩﯾﺎ …

از اینکه بعضیا نمیان سمتت ناراحت نشو ، ایراد از تو نیست ! مگس هیچوقت سمت گل نمیره ؛ همیشه میره سمت پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست یه چیزی مث خودش !

v

عکس پروفایل کنایه آمیز

به بعضیا باید گفت
رفتنت اگه واسه خودت “جون” بود
واسه ما آخ جوووووووووون بود.
آره بابا این جوریاست …

یه روز اتفاقی می بینمت
تنها نیستی اما خوشبختم که دیگه نیستی!

از فردا بیشتر مراقب باش تقاص ِ اشک های ِ امشب ِ من سنگین تراز تمام روزهایی است که عاشقانه گریه کردم…

جملات نیش دار

به بعضیا باس گفت :
مشتـــی این دلــه
مزرعه که نیست
هـی پول درآوردن انقدر ها هم سخت نیست شخمـش میزنـی

عزیزم حتے دیگر نمیخواهم آرزویت باشم… آرزو میڪنم “او” آرزوے تو باشد و آرزوی او… “دیگرے”…

مـــن محتـاجِ درک شــدن نـیستــم،
فقـط دردم مـی آیـد خـَـر فـرض شـوم
بـــفـــهــــم . . .

جملات نیش دار

عکس نوشته های نیش دار

مسواک هم شعورش میرسه که باید مال یه نفر باشه ولی بعضیا نه !

قشنگیه لیاقت به اینه که همه ندارنش

تمـــام غصه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم! بـــالا مــی آورم طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد…!

جملات نیش دار

من سخت نیستم
یک آسان دلتنگم که سخت فراموش می کنم
تو آسان نیستی
یک سخت دلسنگی که آسان فراموش می کنی

یه سریا هم هستن که وجود دارن اما وجودشو ندارن

تـوی ایــن دنـیـا هـمـیــشـه بعضــیا
“بــرای بــه جــایـــی رسیــدن”
و بعضـی ها
“بـعـد از به جـایــی رسیــدن”
هــمــه چیــزو
“زیـــر پــا”
میزارن

مشکل از خود ماست ! واسه کسی که یه قدم واسمون برمی داره، دو کیلومتر پیاده می ریم . . .

جملات نیش دار

متن و نوشته های نیش دار

شدیم مثل منشور
هرکی بهمون خورد هفت خط از آب در اومد

یـه رابـطـه فـقـط مـخـصـوص دو نـفـره…
ولـی بـعـضـی احـمـق ها،
شـمـارش بـلـد نـیـسـتـن !

جملات نیش دار

به بعضیا باید گفت :
این حرفا مال تو نیست
ببر بزار سر جاش …

به بعضیا باس گفت : برو عقب عزیــــــزِ من ! من خودمم انقـــــدر به خودم نزدیـــــــک نمیشم، شما که جـــــای خود داری !

جملات نیش دار

این روزها قلب هر کسی را ﻧﺸﺎﻧﻪ بگیرید
تیرتان ﺑﻪ ﺳﻨﮓ میﺧﻮﺭﺩ!

اخلاقم اینطوریه
تا جایــی باھات راه میام
که باھام روراست باشی

بودنـــــت همچــون نبـــودنـــــ اســت ! وقتی بودنــــت مــرا به وَجـــــد نمی آورد ، پس نبـــودنت هم مـرا رنـــــــج نمی دهد !

جملات نیش دار

جمله کوتاه کنایه دار برای دوست

اگه مهم بودی زیرت خط می کشیدم !
نه دورتــــــ . . .

به بعضیا باس گفت :
خوبه دنیای مجـــازی هست !
وگرنه تو کجا میخاستی کلاس بذاری ؟!

رفتنت را خیالى نیست
فقط مانده ام چگونه در چشمانى به آن زلالى
جا داده بودى آن همه دروغ را !

جملات نیش دار

بودنـــــت همچــون نبـــودنـــــ اســت !
وقتی بودنــــت مــرا به وَجـــــد نمی آورد
پس نبـــودنت هم مـرا رنـــــــج نمی دهد !

هر چه مغرورتر باشی
تشنه ترند برای با تو بودن
و هرچه دست نیافتنی باشی
بیشتر به دنبالت می آیند؛
امان از روزی که غروری نداشته باشی
و بی ریا به آنها محبت کنی
آن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند؛
سادهـ از کنارت عبور می کنند …

پسَــرے کِہ دَرد داشتــْـْـْ
خِیلے حَـرڣ داشتــ
وَلے یہ صِـدا اَز دَرون می گُفټ
هیښ خَفِہ شُو مَرد باشــ

جملات نیش دار

متن کنایه دار برای عشق و همسر

واسه بعضیا دلسوزی نکنین
چون به موقع اش بد می سوزین !

ﻣَـﻦ ﻫـﯿـﭽـﻮﻗـﺖ ﺗـﻈـاﻫـﺮ ﺑـه ﮐـﺴـی ﮐـِه ﻧـﯿـﺴـﺘـﻢ ﻧـﻤـی ﮐـﻨـﻤـ
ﭼـُـﻮﻥ ﺗـﺮﺟـﯿـﺞ ﻣـی ﺩﻫـﻢ ﻧـﺴـﺨـه ﺍﯼ ﺍﺻـﻠـی ﺍﺯ ﺧـﻮﺩﻣـ ﺑـاﺷـﻢ
ﺗـا ﻧـﺴـﺨـه ﺍﯼ ﺟـﻌـﻠـی ﺍﺯ ﺷـﺨـﺼـی ﺩﯾـﮕـﺮ . . !



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.