وضع فعلی بورس نشان می دهد که واکنش اکثریت یا اغلب فعالان بازار یا علاقه مندی آنها روی دید کوتاه مدت سفته بازی است.
بیشتر تازه واردان بورس سفته باز شده اند/ با افزایش سرمایه شرکتها نمی توان سرمایه مردم عادی را جذب کرد
آقا بزرگی، کارشناس بازار سرمایه معتقد است: اکثر فعالان تازه وارد بازار سرمایه برای سفته بازی وارد شده اند و افزایش سرمایه طولانی مدت برای آنان جذاب نیست.
گروه بورس؛ بازار: هیأت دولت با این هدف که افزایش سرمایه شرکت های بورسی رخ بدهد و تامین مالی دولت عملی شود لایحه افزایش سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس از طریق صرف سهام با سلب حق تقدم» را در مرداد ماه سال جاری با قید دو فوریت به مجلس تقدیم کرد.
در حالی مجلس برای تصویب این لایحه، فعالیت خود را شروع کرده است که شاخص کل بورس، بیش از ۳۰۰ هزار واحد در دو هفته اخیر کاهش پیدا کرده است.
در گفت و گوی «بازار» با دکتر فردین آقابزرگی، آثار احتمالی اجرای این لایحه و قانون بررسی شده است. آقابزرگی، دکترای مدیریت مالی دارد و در حوزه بازار سرمایه فعالیت دارد.
*دولت لایحه ای را در مرداد امسال و با قید دو فوریت به مجلس تقدیم کرد و دو فوریت آن به تصویب مجلس رسید. این لایحه الان که در اواخر مرداد هستیم در دستور کار مجلس بوده و در حال بررسی و تصویب نهایی است.به نظر شما در این موقعیت که قرار داریم و در هفته های گذشته بورس در اوج خودش قرار داشته و در این بازار رونق در جریان بوده است، آیا نیاز بوده که چنین لایحه ای با قید دو فوریت از طرف دولت به مجلس ارائه شود؟
لازم یا غیر لازم بودن چنین لایحه ای یک بحث جداگانه است ولی من از ابعاد فنی بازار سرمایه و اقتصاد آن می خواهم بگویم در زمانی که یک اتفاق یا رویداد در عرصه اقتصادی رخ می دهد می باید از قبل، تمهیدات لازم به منظور پیشگیری از بیش واکنشی فعالان اقتصادی، پیش بینی شود.
اگر ما احساس می کنیم حجم نقدینگی ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومانی که با اتخاذ سیاست های پولی و مالی، به دلیل عدم وجود بازارهای موازی یا قانونمند و متشکل بودن بازار سرمایه، به یکباره روانه بازار سرمایه می شود، خُب یک بازار مهیا بوده است.
در اواخر سال ۱۳۹۸ که چنین وضعیتی پیش آمد از همان زمان باید در اسرع وقت و حتی با قید دو فوریت، خیلی از سیاست های اقتصادی باید شکل می گرفت. وقتی بورس در نقطه پیک یا قله خودش قرار دارد، به یکباره هرچیزی به تصویب برسانید یا قوانین و مقرراتی اینچنینی را به کار بگیرید، ممکن است حتی موجب واکنش منفی بازار منجر شود.
بنابراین، همه ابزارها در کنار هم باشد و تمهیداتی باید اندیشیده شود که از حد و حدود متعارف خودش از لحاظ واکنش فعالان اقتصادی عبور نکند. در برخی سال های گذشته، همین نوع اتفاقات رخ داده است و مثلاً افزایش یا کاهش نرخ سود سپرده ها، بر بازار سرمایه تاثیر گذاشته است.
الان ممکن است اتخاذ این نوع سیاست ها و تصویب قانون افزایش سرمایه شرکت ها، متناسب با حال و روز فضای اصلاحی قیمت های بورس ما نباشد.
وضع فعلی بورس نشان می دهد که واکنش اکثریت یا اغلب فعالان بازار یا علاقه مندی آنها روی دید کوتاه مدت سفته بازی است.
*آیا در مقطع فعلی که شاخص کل بورس از بالای ۲ میلیون واحد به زیر یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد رفته است، تصویب چنین قانون شبیه کاتالیزور عمل کرده و باعث کاهش بیش تر شاخص بورس می شود؟
دقیقاً همین طور است. ممکن است یک طرح باشد که از شش ماه پیش در دستور کار قرار گرفته باشد. این طرح تا بررسی شده و به تصویب برسد، زمان می برد و از طرفی، مرحله دوره گذار از نقطه کف بازار تا نقطه میانی و قله، اتفاق بیفتد یک دفعه چنین تصمیماتی را اجرا کنیم، احتمال واکنش معکوس بازار وجود دارد.
*در تیر ماه امسال بود که لایحه افزایش سرمایه شرکت های بورسی در دولت تصویب شد و گفته شد که آماده تقدیم به مجلس است اما این لایحه در ماه مرداد به مجلس تقدیم شده و الان و در اواخر مرداد، مجلس در حال بررسی و تصویب آن است یعنی یک ماه گذشته است.
به اقتباس از رویه گذشته تصویب لوایح می گویم این لایحه ای که در تیر ماه در دولت تصویب شده، جلسات کارشناسی اولیه آن حتماً در سال ۱۳۹۸ برگزار شده. در زمانی این لایحه تصویب و رونمایی و اجرا نکاتی بـرای تازه واردان به بورس می شود که در نقطه فعلی هستیم و شاید کمتر کسی انتظار این را داشت که در مقطع فعلی، چنین لایحه ای مطرح شود.به بیان دیگر، به جای این که سیاست هایی اتخاذ شود که به تلطیف بازار کمک کند این لایحه مطرح شده و به همین دلیل امکان دارد جواب معکوس بدهد.
*در زمانی که هیات دولت تصویب لایحه را تصویب کرد در تیر ماه بود ولی شاخص بورس تهران در مرداد به اوج خودش رسید و الان کاهش پیدا کرده است. اگر فرضاً لایحه دو فوریتی ضرورت دارد آیا نباید در همان تیرماه، لایحه به مجلس داده شود و الزاماً باید یک ماه می گذشت تا به این موضوع مهم رسیدگی شود؟
استنباط اغلب همکاران ما این است که مرداد ماه را نقطه قله قیمت ها می بینند. در صورتی که بنده اعتقاد دارم نقطه قله قیمت های ما از خرداد ماه شکل گرفته بود یعنی این لایحه باید در همان خرداد ماه با قید دو فوریت رونمایی می شد و حتی یک ماه قبل از تیر ماه که به چنین وضعیتی برسیم.در همان مقطع هم، ارزش ذاتی اغلب سهام صنایع و شرکت های بورسی، بیش از ارزش روز بازار سهام آنها بود. بنابراین، در همان مقطع، ضمن این که مردم برای ورود به بورس تشویق و ترغیب شدند، باید این نکات را هم ملاحظه می کردیم.با این حال، ما از آن دوره عبور کرده ایم ولی اساساً باید از ابتدای سال ۱۳۹۹ باید همه این تمهیدات با قید ۲ فوریت یا چه بسا با قید فوریت بالاتر، می باید تضویب و اجرا می شد.
*برخی کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند در زمانی که شاخص بورس در حد یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد بود بورس نیاز به استراحت داشته ولی دولت، مردم را تشویق و تحریک به بورس کرده است.جنابعالی هم اشاره کردید که در ماه خرداد بورس به اوج خودش رسیده بود. آیا دقیقا دولت نقش داشت در این که شاخص کل به بالای ۲ میلیون واحد جهش کند؟
نقش مستقیم، خیر ولی یکی از مبلغان قاطع و سریع، تیم اقتصادی دولت بود. شاید آنها به دلیل جلوگیری از ورود این حجم نقدینگی به سایر بازارها و در حقیقت اتفاقات غیر قابل پیش بینی و ناخوشایندی که موجبات تورم در بخش ارز، سکه و مسکن یا فرآیندهای سفته بازی در سایر حوزه ها را ایجاد کند، چنین فضایی ایجاد شد.
به هر روی، بنده هم اعتقاد دارم که حتی به یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد هم اعتقاد نداشتم و الان هم ندارم. در همان محدوده بالای یک میلیون و ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار واحد، باید تمهیدات لازم برای کنترل و ایجاد ثبات در بازار سرمایه، در نظر گرفته می شد و قوانین و مقررات یا هر طرح لازمی باید تهیه می شد و به اجرا در می آمد.
*روش های مختلفی برای افزایش سرمایه وجود دارد از جمله تجدید ارزیابی دارایی ها و همین روش صرف سهام که لایحه آن نکاتی بـرای تازه واردان به بورس نکاتی بـرای تازه واردان به بورس در مجلس در حال تصویب شدن است. صرف سهام یعنی تفاوت قیمت اسمی و تقاوت فروش سهم. وقتی که این روش مطرح و اجرا شود آیا قیمت بالاتر از چیزی است که در بورس وجود دارد؟
در این مدل افزایش سرمایه، بیش تر منظور این است که حجم منابعی را که به طور مستقیم در بازار اولیه عاید بنگاه اقتصادی می شود احیا کنیم. در معاملات سال ۱۳۹۴ ارزش بازار اولیه ۲۸ هزار میلیارد تومان بود در مقابل ۶۸ هزار میلیارد تومان بازار ثانویه بود. این ارقام در سال ۱۳۹۸ به ۳۸ هزار میلیارد تومان بازار اولیه در مقابل ۱۱۰۰ میلیارد تومان بازار ثانویه افزایش پیدا کرد.
تمهیداتی مثل افزایش سرمایه شرکت ها از طریق شناسایی صرف سهام یا انتشار اوراق یا عرضه های اولیه به تامین مالی به روش بازاراولیه کمک می کند یعنی این نقدینگی عاید خود ناشر یا تولید یا صنعت می شود.
این اختلافی که مشاهده می کنیم به این دلیل است که بیش از حد به بازار ثانویه اهمیت داده شده یعنی بحث سفته بازی یا بورس بازی. این سفته بازی، مزیت خاصی یا منفعت خاصی برای صنعت ایجاد نمی کند.
روش صرف سهام، عمدتاً شناسایی و معرفی مدلی است یا اجازه قانونی دادن به شرکت هایی است که آن منابع، عاید خود تولید کننده و ناشر و شرکت شود. بنابراین، شش ماه پیش، باید چنین تمهیداتی اندیشیده می شد که از حد منطقی اقتصادی و قابل تحلیل عبور نکنیم.
*با این روش افزایش سرمایه از طریق صرف سهام، دقیقاً نقدینگی از بورس خارج می شود؟
نقدینگی از بورس خارج نمی شود. کسانی که می خواهند سرمایه گذاری کنند حاصل ورود نقدینگی شان به بازار سرمایه، عاید بنگاه و شرکت شده و باعث می شود بنگاه مالی شرکت تقویت پیدا کند مثل افزایش سرمایه از محل آورده نقدی تلقی می شود.
یک شخص، سهم خودش را در حالت افزایش سرمایه عادی از وضع مطالبات و نقدی، به ازای ارزش اسمی ۱۰۰ تومان می فروشد اما در زمانی که شناسایی از طریق صرف سهام باشد مابه التفاوت قیمت تابلو منهای ارزش اسمی، در دفاتر شرکت ثبت می شود.
*پس چگونه است که دبیرکل انجمن حسابداران خبره ایران گفته است با افزایش سرمایه از طریق صرف سهام، نقدینگی از بازار سرمایه خارج می شود؟
تلقی ایشان از نظر سیستم های خاص مورد نظرشان بوده است. شاید فقط یک بُعد آن را می بینند. من الان مقایسه می کنم وضعیت یک شخص سرمایه گذار در مقابل یک شرکت که افزایش سرمایه می دهد و اگر افزایش سرمایه از طریق صرف سهام باشد منابع نقدی یک شخص سرمایه گذار، به طور مستقیم وارد صورت های مالی شرکت می شود.بنابراین، بنیه مالی آن شرکتی که در بورس حضور دارد تقویت می شود. به نظر من، این وضع به معنای خروج نقدینگی محسوب نیست. ورود نقدینگی مستقیم به شرکت است که یک مزیت اقتصادی است.
*دولت تاکید دارد بر این دستگاه های اجرایی این افزایش سرمایه را انجام بدهند. آیا پولی که می خواهد جمع آوری شود به نوعی برای تکمیل کردن پروژه های نیمه تمام است؟
دقیقا همین طور است و ۷۰۰ هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام در شرکت های دولتی و دولت وجود دارد و به اضافه ۵۰۰ هزار میلیارد تومان طرح نیمه تمام بخش خصوصی. اگر بازار سرمایه، مثل وضعیت فعلی در یک حدی بالغ شود یا یک ماه پیش که همه مشتاق باشند نقدینگی خودشان را وارد بازار کنند بهترین حالت این است که این منابع به طرح ها، شرکت ها و بنگاه هایی بدهند که طرح های نیمه تمام را تکمیل کنند.
در غیر این صورت، فرآیند سفته بازی و دست به دست شدن سهام، نه تنها موجب افزایش طرح های نیمه تمام می شود بلکه هیچگونه اثر مثبت دیگری ندارد.
الان می توانیم صنعتگری رد بخش خصوصی را به عنوان مثال ذکر کنیم که طی ۴ ماهه ابتدای سال، وقتی مشاهده می کند در صنعت مورد فعالیت خودش، یک سود متعارف در حد ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد یا حتی ۴۰ درصد بازدهی سرمایه دارد و در مقابل، بورسی که ۲۵۰ درصد بازدهی داده است، ممکن است کارخانه فعلی خودش را تعطیل کند و پولش را وارد فرآیند سفته بازی و استفاده از فرصت های سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس کند و البته این وضع، برای کشور خوب نیست.
*از ابتدای سال ۱۳۹۹ در حد ۹۰ هزار میلیارد تومان سرمایه توسط اشخاص حقیقی وارد بورس شده. در حالی که لایحه افزایش سرمایه از طریق صرف سهام، در پی جذب سرمایه های خُرد است و گروه هدف لایحه این است. از طرفی، سهامداران خرد و مردم عادی که با هیجان وارد بورس شده اند با این هدف ورود کرده اند که ۱۰۰ درصد یا ۲۰۰ درصد سود ببرند. آیا فکر می کنید این نوع سهامداران، سرمایه خودشان یا سرمایه های احتمالی بعدی را به سمت پروژه های نیمه تمام دولت ببرند؟
ما ابزارهایی مثل افزایش سرمایه از طریق صرف سهام و انتشار اوراق با محوریت بخش خصوی را داریم که این منابع صرف طرح های نیمه تمام یا صرف تولید و طرح های توسعه ای شود. با یک سیاست جهادی و سیاست سریع و انقلابی می شود این کارها را انجام داد. البته من حدس می زنم قسمت عمده منابعی که از ابتدای سال ۱۳۹۹ وارد بازار سرمایه شده، با نیت سفته بازی و استفاده کوتاه مدت از بازاری است که به مراتب از سایر بازارها بازدهی بیشتری دارد.
*شما گفتید رونق بورس در بخش بازار ثانویه است یعنی این که سرمایه گذاران بورسی از این حوزه استقبال می کنند. به هر حال، مردم هم به خاطر بازار ثانویه وارد بورس شده اند یعنی سفته بازی و برای کسب سود زیاد؟
بله؛ همین طور است.
*پس مردم از روشی که دولت می خواهد بازار اولیه را فعال کند، استقبال نخواهند کرد؟
-الان در بازار عمده علاقه مندان به سرمایه گذاری در بورس، به تجدید ارزیابی دارایی های شرکت ها، حساسیت زیادی دارند. سوال این است که چرا به دنبال افزایش سرمایه از طریق مطالبات و آورده نقدی نمی روند؟ این وضع نشان می دهد که واکنش اکثریت یا اغلب فعالان بازار یا علاقه مندی آنها روی دید کوتاه مدت سفته بازی است. کمتر کسی به فکر شرکت و به فکر ورود نقدینگی به شرکت برای اجرای طرح های توسعه ای و افزایش بهره وری و سودآوری شرکت های مختلف است.
سیاستگذار اقتصادی و قانونگذار اقتصادی، باید تمهیداتی را بیندیشد که این منابع به سمت شرکت ها سوق بدهد.
آموزش بورس به زبان ساده
بازار مکانی عمومی است که در آن خریداران و فروشندگان معاملات خود را به شکل مستقیم و یا از طریق یک واسطه انجام میدهند و خرید و فروش صورت میگیرد. بورس نیز عملا یک بازار است که در آن معاملهگران به شکل مستقیم یا غیرمستقیم اقدام به معامله میکنند و بازاری است که در آن داراییهای مختلفی مورد معامله قرار میگیرد.
داراییهای قابل معامله به دو دسته دارایی مالی و غیرمالی تقسیم بندی میشود. درایی غیرمالی (واقعی) این داراییها فیزیکی هستند و شامل زمین، ملک، خودرو و کالاهای اینچنینی می شوند. داراییهای مالی، فیزیکی نیستند اما ارزشمندند. این داراییها شامل پول نقد، سپردههای بانکی، سهام، اوراق مشارکت و. هستند.
اساسا بورس، به بازاری گفته میشود که چیزی در آن معامله شود. بورس به طور کلی شامل چهار بازار به شرح است.
بورس اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار بازاری متشکل و رسمی است که در آن داراییهای مالی تحت قوانین مصوب معامله میشود. از آنجایی که پذیرش شرکتها در این بازار تحت شرایط خاصی صورت میگیرد، این بازار دارای شفافیت قابل ملاحظهای است. البته شرکتهایی که امکان ورود به این بازار را ندارند، میتوانند وارد بازار فرابورس شوند. این امکان وجود دارد که درصورت تایید سازمان بورس، شرکت از بازار فرابورس به بورس اوراق بهادار منتقل شود.
به زبان ساده تر بورس اوراق بهادار در ایران به دو دسته بورس و فرابورس تقسیم بندی شده است.
بورس کالا
در این بازار کالاهای معینی مورد معامله قرار میگیرند، معمولا این کالاها شامل مواد اولیه و مواد خام هستند که مورد معامله قرار میگیرند. هر بورس کالایی را، با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری میکنند، مثل بورس نفت.
بورس انرژی
در این بازار، حاملهای انرژی (همانند گاز، برق، نفت و سایر حاملهای انرژی) و اوراق مبتنی بر این حامل ها معامله میشود. این بازار در سال 1391 به طور رسمی فعالیت خود را با معاملات برق، قطران، و زغالسنگ آغاز کرد.
بورس آتی
در این بازار، انواع نکاتی بـرای تازه واردان به بورس قراردادهای آتی (مثل سکه، زعفران و. ) معامله می شود. ورود به این بازار نیازمند آموزش های جداگانه و خاصی است و به تازه واردان بازار توصیه نمی شود.
بورس اوراق بهادار، به دو بخش بورس و فرابورس تقسیم می شود.
فرابورس چیست؟
بازار فرابورس ( OTC ) که مخفف ( Over The Counter ) می باشد و در تعریف جهانی فرابورس می توان گفت که سهام شرکتهایی که شفافیت کافی یا وضعیت سودآوری مناسب ندارند، در فرابورس قرار می گیرند.
بازار فرابورس بازاری غیرمتمرکز است که در آن سهام، کالا، ارز، رمز ارز و. به صورت مستقیم بین خریدار و فروشنده رد و بدل می شود. در این نوع از بازار واسطه هایی نظیر کارگزار یا سازمان مرکزی (نظیر سازمان بورس اوراق بهادار) حذف شده اند.
بازار فرابورس محل مشخصی برای معامله ندارد. توسعه اینترنت و خصوصا شبکههای اجتماعی، توسعه بازار فرابورس را وارد مرحلهی جدیدی کرد. مثالهای زیادی برای بازار فرابورس در ایران و جهان وجود دارد به عنوان مثال، بازار فارکس که در آن معاملهگران (افراد حقیقی یا بانک های مرکزی کشورهای مختلف و. ) از اقصی نقاط جهان اقدام به معامله ارزهای مختلف انجام میکنند یا بازار دلار یا طلای تهران که جای مشخصی ندارد و معامله گران در نقاط مختلفی از شهر اقدام به خرید و فروش میکنند.
نبود بازار متشکل و مکان مشخص و نبود سامانه معاملاتی شفاف نظیر آنچه در بورس اوراق بهادار میبینیم، باعث عدم شفافیت این بازار میشود و امکان دستکاری در بازار و فعالیتهای اینچنینی وجود دارد. اصلیترین بازار فرابورس در ایران بازار ارز است.
بازار فرابورسی که تحت مسئولیت و نظارت سازمان بورس در حال فعالیت است، چرا با این تعاریف گفته شده متفاوت است؟
فرابورس ایران از شکل اصلی خود در دنیا و بنا به تعریفی که در بالا ذکر کردیم جدا شده است. شرایط پذیرش در این بازار و معامله در آن سادهتر است. به طور کلی برای پذیرش در بورس اوراق بهادار، شرکت باید سطوح بالایی از شفافیت در مدیریت و صورتهای مالی و نهادهای تصمیمسازی نظیر هیئت مدیره داشته باشد. اما از آنجایی که تعریف فرابورس در دنیا (همانطور که گفته شد) بازاری آزاد و بدون واسطهگری و نظارت است، در ایران هم، پذیرش شرکتها در این بازار به نسبت راحتتر از بورس اوراق بهادار است.
این آسان گرفتن در پذیرش شرکتها در این بازار، به علت کمک به نیازهای مالی شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است. این بازار تفاوتی با بورس اوراق بهادار از نظر مزایای موجود برای شرکت پذیرفته شده ندارد. فرابورس ایران از پنج بازار: اول، دوم، سوم، ابزارهای نوین مالی و بازار پایه تشکیل شده است.
اگر یک شرکت شرایط لازم برای پذیرفته شدن در بازار فرابورس را داشته باشند در دو بازار اول و دوم وارد میشود. به طورکلی، پذیرش در بازار اول فرابورس آسانتر است. بازار پایه هم به منظور معامله سهام شرکت هایی که در هیچ یک از بازارهای فوق پذیرفته نشده اند، تشکیل شده است. به طور کلی سه بازار اول، نکاتی بـرای تازه واردان به بورس دوم و پایه از فرابورس فعال هستند.
در بازار سوم فرابورس شرکتها به سه دسته تقسیم می شوند و به وسیله رنگ تابلو دسته بندی می شوند:
- تابلوی زرد: دامنه نوسان این شرکت ها ۳٪ است.
- تابلوی نارنجی: دامنه نوسان این شرکت ها ۲٪ است.
- تابلوی قرمز: دامنه نوسان این شرکت ها ۱٪ است.
سود در بازار بورس ایران امکان پذیر است ؟
همه افراد برای پولی که به دست آوردند زحمت کشیدهاند و برای آن ارزش قائل هستند و حفظ سرمایه و انجام معاملات سودمند هدف اصلی سرمایه گذاران است. راه هایی وجود دارد که ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهید و اگر تصمیم دارید که در بورس سرمایهگذاری کنید و به دنبال بالاترین تضمین ممکن هستید، بهترین راه سرمایه گذاری آموزش گام به گام بورس است و باید توجه داشته باشید که بهترین سود به انتخاب شخص شما بستگی دارد مانند انتخاب شما در کارگزار، صندوق سرمایه گذاری، نوع صندوق سرمایه گذاری، نوع سرمایهگذاری، مشاور مالی و استراتژی که انتخاب می کنید و.
سود سرمایه گذاری در بورس به تغییرات قیمت سهام شرکت ها بستگی دارد و این تغییرات قیمت هم وابسته به عرضه و تقاضای بازیگران بورس می باشد.
انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
سرمایه گذاری مستقیم در بورس:
منظور از روش مستقیم این است که سرمایه گذار با افتتاح حساب نزد کارگزاری ها به صورت مستقیم اقدام به خرید و فروش سهم افراد غیر حرفهای نباید در سرمایه گذاری مستقیم سرمایه گذاری کنند چون، ریسک و چالشهای حضور در بورس را افزایش می دهد.
سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس:
سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس به این معنا است که به جای اینکه خودمان مستقیماً به خرید و فروش سهام بپردازیم، به افراد آگاه و متخصصی مراجعه می کنیم. این افراد متخصص به ما کمک می کنند، سرمایه خود را در حوزه های مختلف سرمایه گذاری به کار بگیریم. سرمایه گذاری غیرمستقیم هم انواعی دارد:
چگونه وارد بازار بورس شویم؟
ثبت نام شما در بورس بعد از ارائه مدارک شناسایی (اطلاعات شناسنامه، اطلاعات کارت ملی، اطلاعات حساب بانکی، ادری پستی) و ثبتنام اینترنتی (در سایت سجام و کارگزاری مورد نظر)که بسته به شلوغی دفاتر حدود30دقیقه وقتتان را میگیرد آغاز میشود. بعد از ثبتنام، احراز هویت در دفاتر کارگزاریهای بورس ایران (مثل آگاه، مفید و. ) و یا در دفاتر پیشخوان دولت انجام میشود که آدرس این دفاتر هم در سایت هر کارگزاری مشخص شده است. بعد از احراز هویت، نام کاربری و رمز عبور سامانه معاملاتی آنلاین برای شما پیامک می شود و شما از این لحظه می توانید فعالیت خود را در بورس شروع کنید و اگر به قصد دارید به صورت حرفه ای در بازار بورس ایران فعالیت کنید پیشنهاد میشه که حتما خرید انلاین دوره آموزش بورس را دریافت نمایید که بهترین راهنما برای شما در این بازار خواهد بود.
والدین نیز می توانند برای فرزندان خود کد بورسی و کد دسترسی به سامانه معاملات آنلاین بگیرند.
برخی نکات برای ورود به بورس:
هر سهمی در بازار بورس ایران، یک نماد دارد. مثلا نماد هتل پارسیان کوثر اصفهان، «گکوثر» است. در بورس، وقتی صحبت از شرکت ذوب آهن اصفهان می شود ، همه از «ذوب» صبحت می کنند. یا تولید برق ماهتاب کهنوج با نماد « بکهنوج » نمایش داده می شود.
چند ماه، صرفا تماشاچی سامانه معاملات بورس در نشانی tsetmc.com باشید. هر روز ببینید که پربیننده ترین نکاتی بـرای تازه واردان به بورس سهام، پر معامله ترین نماد ها، نمادهای شاخص ساز مثبت و منفی کدام است.
سعی کنید با نمادهای همه شرکت در گروه های مختلف از سیمانی تا دارویی و. آشنا شوید.
حداقل مبلغ مورد نیاز برای ورود به بازار سرمایه ایران در هر سفارش خرید، 5 میلیون ریال است.
شما به عنوان شخص حقیقی، کد حقیقی برای معاملات دارید و شرکت ها کد حقوقی. برای دریافت کد حقیقی به کارت ملی و شناسنامه نیاز دارید (و مدارک تکمیلی) و برای کد حقوقی به شماره ثبت و. نیاز دارید.
حدودا به مدت۶ ماه، فقط در عرضه اولیه ها شرکت کنید و تماشاچی بازار باشید تا با جو بازار آشنا شوید. وقت برای ورود به بورس همیشه هست. سعی کنید با اشراف کامل و مشورت خوب، وارد بازار شوید. نشانی سایت رسمی بورسtse.ir قرار دارد.
پیشنهاد می شود هیچ تازه واردی به دنبال سیگنال برای خرید و فروش سهام نباشد. بایستی مدتی، تماشاگر و نظاره گر بازار باشید تا اطلاعات مقدماتی خوبی از بازار، روانشناسی و تابلوخوانی آن به دست آورد.
اگر تحلیل صورت های مالی را بلد هستید و می توانید گزارش های مالی و حسابداری و حسابرسی قانونی شرکت ها را بررسی و ارزشیابی کنید، به سامانه کدال در نشانی codal.ir بروید. همه اطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکت ها و گزارش ۱۲ ماهه هیات مدیره، برگزاری مجامع، اگهی تقسیم سود و غیره، در سامانه جامع ناشران موجود است.
اگر زودتر اصول سرمایه گذاری در بازار را فرا نگیرید، روزگاری که باید فرا بگیرید، هزینه بیش¬تری پرداخت خواهید کرد! هم برای یادگیری و هم خرید سهام خوب. امروز با 20000 ریال، چیز خاصی در اقتصاد ایران به شما نمی دهند. اما تقریبا چند سهم خوب را میتوان با این قیمت خرید. آیا 2000 ریال، ریسک زیادی برای خرید چند سهم شرکت های خوب بازار دارد؟
معامله گر حرفهای در بازارهای مالی کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
چالش معامله گری زمانی هست که یک معامله گر حرفهای معامله نمیکند! پنج مورد از موقعیتهایی که یک معامله گر حرفهای دست از معامله میکشد را در این مقاله به شما معرفی خواهیم نکاتی بـرای تازه واردان به بورس کرد. در ابتدا تازه واردان بازار همیشه در این تصورند که معامله گر های حرفهای همواره در حال معامله و تریدینگ هستند. خرید و فروش و باز هم خرید و فروش و دائما در حال استفاده از اندیکاتور های مختلف برای تحلیل یک رمز ارز یا سهام هستند اما این چنین نیست.
یک معامله گر حرفهای چه کار میکند؟
تحلیل و تریدینگ فقط بخشی از حرفه ای بودن است. شاید باید گفت مرحله آخر و بخش کوچکی از برنامه معاملاتی یک معامله گر حرفهای است. جالب است بدانید یک معامله گر حرفهای تنها یک کار میکند آن هم اینکه هیچ کاری نمیکند!
موقعیت اول
معامله گر های حرفه ای تنها زمانی شروع به معامله میکنند که بازار سمت و سویی داشته باشد و یا همان دارای روند باشد. بعضی مواقع بازار مشخص نیست که در چه وضعیتی قرار دارد و به طور اصطلاح بازار در گیجی به سر میبرد در این جور مواقع اگر شما دست به انجام معامله بزنید شانس موفقیت شما تنها به اندازه میزان احتمال شیر یا خط آمدن یک سکه است.
موقعیت دوم
فومو یا پانیک هست. فومو ترس از دست دادن سود در بازار و پانیک به معنای موقعیتی است که همه از حضور در بازار می ترسند ؛ مثل احتمال وقوع ریزش بازار در این جور مواقع که بازار در گیر موج فومو یا پانیک هست. معاملهگران حرفهای تا زمان آرامش بازار معامله نمیکنند و و در مقابله خود را از فومو و پانیک دور نگه میدارند تا دچار این ترس ها نشوند.
موقعیت سوم
زمانی است که شما از تحلیل خود اطمینان ندارید یا بازار در موقعیتی قرار گرفته است که قابل تحلیل نیست در حین شرایط شما حق انجام هیچ معامله ای ندارید تا زمانی که بازار به شرایط تحلیل پذیر برسد و همچنین شما از تحلیل خود مطمئن باشید.
موقعیت چهارم
چهارمین موقعیت عرضه و تقاضا هست که مهمترین عامل تعیین قیمت در بازار می باشد. زمانی که ما تعطیلی بزرگ در پیش داریم مثل کریسمس یا سال نو چینی سعی کنید معامله نکنید زیرا حجم بازار کاهش پیدا می کند و ما از اتفاقی که بعد از تعطیلی رخ خواهد داد با خبر نیستیم.
موقعیت پنجم
این موقعیت فقط به شما مربوط می شود. به حال روحی جسمانی و عصبی شما و زمانی که کمبود خواب دارید اگر روز خوبی نداشته اید و از آرامش اعصاب و روان برخوردار نیستید دست به انجام هیچ معامله ای نزنید. زیرا دقت کار شما افت کرده است و ضریب خطای شما بالا رفته است. مخصوصاً زمانی که کمبود خواب دارید. یک معامله گر حرفهای مانند یک شطرنج باز حرفهای است. یک شطرنج باز حرفه ای زمانی که شرایط محیطی و روانی اش مناسب نیست بازی نمی کند. شما که معامله گر هستید اگر شرایط مناسبی ندارید ترید نکنید. در اکثر مواقع بهترین کار هیچ کار نکردن است.
چگونه به یک معامله گر حرفهای شویم؟
قوانین و راهکار های زیادی از افراد مشهور بازار های مالی درباره اینکه چگونه یک حرفهای باشیم وجود دارد. ما به طور خلاصه بخشی از این راهکار ها را جمعآوری کردهایم:
مهمترین راهکار کسب دانش در زمینه معاملاتی است. هیچ وقت جلوی کنجکاوی خود را درباره جواب سوالاتی که از بازار های مالی دارید، نگیرید. بلکه با یافتن پاسخ سوالات خود و تفکر به مسائل دیگر بازار و طرح سوال برای خود، به رشد این کنجکاوی کمک کنید. زیرا هرچه دانش شما بیشتر باشد قطعا معامله گر حرفهای خواهید شد. البته بدانید که این گنجینه بزرگ درباره بازار های مالی پایان پذیر نیست. همواره حجم علم در زمینه معاملاتی در حال افزایش است. پس اگر میخواهید یک معامله گر حرفهای باشید باید هر روز بخشی زیادی از زمان خود را به کسب دانش اختصاص دهید. از جمله یادگیری تکنیک ها که زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
استفاده از تجربه افراد موفق هم راهکار مهمی است که در سود کردن به شما کمک بزرگی میکند. برای مثال به تجارب چند نفر از افراد موفق بازار های مالی که از کتاب جادوگران بازار نوشته D.Schwager جمع آوری شده است توجه کنید.
لری هیت(Larry Hite)
او جمله معروفی دارد: صادقانه بگویم من بازارها را نمی بینم. من خطرات ، پاداش ها و پول را می بینم.
او به صبر در معامله اعتقاد زیادی دارد، او میگوید درست است که تریدر های حرفهای از سرعت بالایی در انجام معاملات متعدد برخوردار هستند. ولی تریدر های خرد باید از صبر برای معامله استفاده کنند.
مایکل مارکوس (Michael Marcus)
او به برقراری تعادل در زندگی بین کار و زندگی شخصی اعتقاد دارد.
در اصل به موقعیت پنجمی که در بالا نکاتی بـرای تازه واردان به بورس ذکر شده بود اشاره دارد. از آنجا که میگوید: (اگر معاملهگری زندگی شماست، زندگی طاقت فرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید، یکی از زندگیهای شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معاملهگران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیدهاند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کردهاند و خارج از دنیای معاملهگری هم برای خود تفریح پیدا کردهاند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمیتوانید در این حرفه دوام بیاورید. در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکستهای موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.)
مونرو تروت (Monroe Trout)
او در مصاحبه ای که داشته است میگوید: (بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار میشوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شدهاند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایهگذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایهگذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله میکنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شدهاند.)
حرفه ای شدن در بازار های مالی به این نکات کلیدی که ذکر شد وابسته اند، نکات زیاد دیگری در زیر مجوعه این نکات برای حرفهای شدن وجود دارد که لذت مطالعه درباره آنها، فرصتی است که نباید آن را از دست بدهید.
سخن پایانی
شما هرچه که بخواهید، میتوانید به دست بیاورید. به شرط اینکه بخواهید و تلاش کنید. هیچ چیز نشدنی نیست! از باخت ها و اشتباهات خود خشمگین نشوید چراکه بزرگان معاملات هم اشتباهات زیادی داشتهاند اما موفق شدند چون تسلیم بار منفی اشتباهات خود نشدند و به این راه محکم تر دل بستند، آنها گاهی اوقات بهترین کار را کردند یعنی آن زمان که هیچ کاری نکردند!
این را بدانید که همه چیز از یک خرید و فروش ساده شروع شد…
معاملهگران و مدرسان تیم آکادمی آینده با طراحی دورههای صفر تا صد آموزش ارزهای دیجیتال در مشهد ( به صورت حضوری ) و سایر شهرها ( به صورت غیر حضوری )، سعی در تبدیل علاقهمندان به فعالیت در این بازار، به یک معامله گر حرفهای را دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سر فصل های دوره آموزشی و مشاوره رایگان به وبسایت آکادمی آینده مراجعه کنید.
قطع امید از بورس /پیش بینی بازار سهام 8 مرداد
بورس تهران در یک روند نزولی گرفتار شده و مثبت هایی که گاهی اوقات در شاخص کل دیده می شود را نباید به حساب بازگشت به مدار صعودی گذاشت.
به گزارش اقتصادنیوز، روند بورس تهران فعلا نزولی است. طی مدت اخیر دیده شده که پس از چند روز نزول، یکی دو روز هم رشد در شاخص کل اتفاق می افتد اما میزان افت شاخص در روزهای منفی بیشتر از میزان رشد آن در روزهای مثبت است.
با این حساب پس از هر بار تکرار شدن این چرخه، شاخص در اعدادی پایین تر قرار می گیرد و این نشان دهنده یک روند نزولی است.
روز چهارشنبه هفته گذشته شاخص کل با رشد 5 هزار واحدی، به ارتفاع یک میلیون و 443 هزار واحد رسید اما این رشد هم از آن رشدهایی است که در میانه یک روند نزولی رخ داده و فعلا نباید به آن دل خوش کرد. این مثبت ها تا زمانی که تغییری در وضعیت ارزش معاملات رخ ندهد، امیدوارکننده نیستند.
فعلا مهم ترین آیتم در تحلیل های فعالان بازار سهام، همین ماجرای کاهش ارزش معاملات است. روز به روز ارزش معاملات خرد بورس کم میشود و این اصلا نکته خوبی برای بازار سهام نیست.
سهام ارزان قیمت هم خریدار ندارد
کاهش ارزش معاملات از دو جهت اهمیت فراوان دارد؛ ابتدا اینکه نشان دهنده از رونق افتادن بورس است و نکته بعدی، عدم تمایل معامله گران به خرید در قیمت های پایین. همین که معامله گران با وجود افت قیمت ها تمایلی به خرید در قیمت های پایین ندارند، یعنی توقع آن ها افت قیمت بیشتر است. به عبارتی سهام حتی در قیمت های افت کرده و پایین نیز جذابیتی برای خرید ندارد که دلیل آن هرچه هست، نتیجه اش افت بیشتر قیمت سهم هاست.
در روز چهارشنبه ارزش معاملات خرد رقم 1900 میلیارد تومان بود که اگر روزهای سه شنبه و چهارشنبه دو هفته قبل را به دلیل شرایط خاصی که توقف تعداد زیادی از نمادها ایجاد کرده بود نادیده بگیریم، رکورد جدیدی در کاهش ارزش معاملات خرد به ثبت رسیده است.
فعلا کسی امیدوار نیست
بورسی که ارزش معاملات آن به 2 هزار میلیارد تومان هم نمی رسد، به طور واضح از روزهای خوبش فاصله گرفته و فعلا نمی توان از آن انتظار رشد داشت.
ضمن اینکه فعالان حقیقی بورس هم از این بازار قطع امید کرده اند و مدت هاست که به طور متوالی در حال خارج کردن سرمایه خود از این بازار هستند.
برای بازار امروز، رشد اندک قیمت ها و شاخص ها در ابتدای معاملات را می توان متصور بود اما در نیمه دوم احتمالا فشار فروش کمی افزایش داشته باشد و شاخص ها و قیمت ها به سمت عقب برگردند.
چرا صندوق سهامی بخریم؟
امیر شاملویی
- اشتراکگذاری
تورم سالهای اخیر نشان داده است که تورم چطور به قاتل سریالی سرمایههای مردم تبدیل شده و دارایی و قدرت خرید آنها را چطور کاهش میدهد. این تجربه را همه ما داریم. اما چه راهکارهایی وجود دارد؟ بازار سهام به عنوان بهترین و پربازدهترین بازار در میانمدت و بلندمدت مطرح است و به بسیاری از مردم توصیه میشود در آن سرمایهگذاری کنند. اما تجربه یک سال اخیر بسیاری از افراد و ضرر کردن آنها تجربه ناخوشایند و متفاوتی به آنها داده است. ضررهایی قابل توجه به خصوص برای سرمایهگذاران تازهوارد آنها را از این بازار دلسرد کرد. با تمام این حرفها، راهکاری برای سود بردن از این بازار وجود دارد. در ادامه به این راه اشاره میکنیم.
داستان یک افت طولانی
یک سال و نیم پیش بود که با داغ شدن اخبار رشد بورس، پای بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد به بازار سهام باز شد. کسانی که تا پیش از مرداد 1399 وارد بازار شدند، سودهای قابل توجهی در دارایی خود مشاهده کردند. این اخبار دهان به دهان چرخید و پای تازهواردان دیگری هم به بازار باز شد. اما این رشد بالاخره متوقف شد و از مرداد ماه سال گذشته بازار شروع به ریزش کرد. شاخص کل بورس که تا 2 میلیون واحد هم رسیده بود، به مرور افت کرد و در ابتدای خرداد امسال به 1.1 میلیون واحد تنزل پیدا کرد. از اوایل تابستان بود که بازار سهام رشد خوبی را آغاز کرد و بخشی از افت 9 ماهه خود را جبران کرد و شاخص بورس تا پایان مرداد ماه امسال به 1.5 میلیون واحد برگشت.
با وجود این افزایش در دو ماه اخیر همچنان بسیاری از سرمایهگذاران بازار سهام در ضرر هستند. اما چه راهی وجود دارد که سود مناسب با ریسک معقولی کسب کنیم؟
نگاهی به بازدهی بازار سهام: کارشناسان مالی درست میگویند؟
این که کارشناسان مالی میگویند بازار سهام پربازدهترین بازار سرمایهگذاری است، تا چه حد درست است؟ برای فهمیدن درستی یا نادرستی این مطلب کافی است بازده داراییهای مختلف را در یک بازه 4 ساله با هم مقایسه کنیم. اگر آخر خرداد سال 96 یعنی 50 ماه قبل پولتان را در جاهای مختلف سرمایهگذاری میکردید، به نظرتان کدام بازار سود بیشتری میداد؟ دلار؟ مسکن؟ طلا؟ یا بانک؟ پاسخ بورس است. اگر نگاهی به رشد ارزش سرمایهگذاریها در این بازه بیندازیم، خواهیم دید که ارزش دلار بیش از 7 برابر و ارزش سکه امامی حدودا 10 برابر شده است. ارزش متوسط مسکن در شهر تهران نیز حدود 7 برابر شده اما پولی که در بانک مانده حدودا 2 برابر شده است. جالب است بدانید بورس در این بازه بیش از 19 برابر شده است! بنابراین کارشناسان مالی درست میگویند که بازار سهام پربازدهترین بازار در بازه میانمدت و بلندمدت است.
بنابراین، اگر بازار سهام بهترین بازار بوده و علاوه بر جبران تورم، دارایی و قدرت خرید سرمایهگذاران را افزایش داده، پس چطور در آن زیان دیدهاند و چه راهی برای سود بردن از آن وجود دارد؟
نکاتی در مورد سرمایهگذاری در بازار سهام
در مرحله اول بهتر است بدانیم بازار سهام ریسک دارد. این ریسک برای همه وجود دارد اما برای کسانی که اطلاع درستی از بازار ندارند، بسیار بیشتر است. زمان خرید یا فروش یک دارایی، نحوه تشخیص یک شرکت معتبر، تحلیل شرایط بازار و اقتصاد کلان همگی نیاز به وقت و دانش دارد. موضوعی که بسیاری از افرادی که زمان کمی دارند یا تخصصی ندارند را با چالش روبرو میکند. بسیاری از کسانی که اکنون زیان دیدهاند، در شرایطی نامساعد وارد بازار شدهاند و البته شرایط کلی اقتصادی نیز به این وضعیت دامن زد. اما آیا راهی وجود دارد که بتوانیم از بازار سود ببریم، حتی اگر وقت و زمان کافی نداریم؟ به نظر میرسد راه آن سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سهام یا خرید صندوقهای سهامی باشد. اما واقعا این گزینه سودآوری مناسبی دارد؟
مقایسه سرمایهگذاری مستقیم در بورس و خرید صندوقهای سهامی
بالاتر گفتیم که بازار سهام بهترین بازدهی را در بازارهای مختلف داشته است. بگذارید حالا این سرمایهگذاری غیرمستقیم را با سرمایهگذاری مستقیم مقایسه کنیم. صندوق آوای سهام کیان که یکی از معتبرترین و بهترین صندوقهای سهام است را در نظر بگیرید. مقایسه عملکرد ماهانه صندوق آوای سهام کیان و شاخص کل بازار سهام را از ابتدای سال 98 در نمودار مشاهده میکنید. در دو سوم ماهها عملکرد صندوق آوای سهام کیان از عملکرد شاخص کل بورس بهتر بوده، یعنی یا در موقع رشد بیش از آن رشد کرده یا در موقع افت کمتر از آن افت کرده است. در 6 ماه اخیر تنها در یک ماه رشد شاخص کل بیشتر از رشد صندوق آوای سهام بوده است. از ابتدای سال 1398 تا مرداد 1400 یعنی در مدت 29 ماه، 20 ماه صندوق آوای سهام بهتر از شاخص کل عمل کرده است.
در بازه بلندمدت 50 ماهه سوددهی صندوق آوای سهام از شاخص کل بورس بسیار بالاتر هم میرود. گفتیم که در بازه 50 ماهه، ارزش سرمایهگذاری در بورس بیش از 19 برابر شده، خوب است بدانید که در این بازه ارزش صندوق آوای سهام کیان بیش از 30 برابر شده است.
مقایسه صندوقها و بازدهی بورس در یک سال اخیر
شاید بگویید درست است که بازار سهام در بلندمدت سوددهی خوبی دارد، اما در یک سال اخیر وضعیت چطور بوده است؟ فرض کنید در یک سال اخیر و در اوج رشد بازار سهام، سرمایه خود را وارد بورس کرده بودید. آخر مرداد سال گذشته شاخص کل بازار سهام حدود یک میلیون و 757 هزار واحد بود. در پایان مرداد 1400 این عدد پس از افت چشمگیر و نیز رشد تابستانی، به یک میلیون و 515 هزار واحد رسید. این یعنی اگر شما در روزهایی که ورود به بازار خطرناک و شاخص بسیار بالا بود، وارد بازار شدهاید و سبد سهام خود را طوری انتخاب کردهاید که نمایندهای از شاخص کل باشد، آخر مرداد ماه امسال یعنی پس از گذشت یک سال حدودا 14 درصد از سرمایه خود را از دست دادهاید. مثلا اگر 100 میلیون تومان داشتید، این مقدار آخر مرداد امسال حدودا 86 میلیون تومان میشد.
البته بسیاری از سرمایهگذاران خصوصا تازهواردان نمیتوانند به اندازه شاخص کل بازدهی بگیرند و به همین دلیل احتمالا میزان زیان آنها بیش از این مقدار است. اما اگر در همان روزهای اوج بازار به جای سرمایهگذاری مستقیم، صندوق سهامی مانند آوای سهام کیان را خریده بودید، چطور؟ اگر آخر مرداد سال قبل صندوق آوای سهام کیان را میخریدید، پایان مرداد امسال نه تنها ضرر نکرده بودید، بلکه حدود 13 درصد هم سود کرده بودید. در این صورت، سرمایهگذاری 100 میلیون تومانی شما حدود 113 میلیون تومان شده بود! نکته جالب این است که حتی اگر در اوج بازار هم وارد شده بودید و حتی اگر به اندازه شاخص کل بازدهی میگرفتید، باز هم بسیار عقبتر از سرمایهگذاری در صندوق سهامی مانند آوای سهام کیان بودید.
جمعبندی
در این مطلب به اهمیت سرمایهگذاری در بازار سهام و مقایسه آن با سایر بازارها پرداختیم و دیدیم که بازار سهام در میانمدت و بلندمدت پربازدهترین بازار بوده است. سپس صندوق آوای سهام کیان را بررسی کرده و بازدهی آن را با بازار سهام در بلندمدت و کوتاهمدت مقایسه کردیم. علاوه بر این، در یک سال اخیر که وضعیت بازار سهام با ریزش همراه بوده است، حتی اگر به اندازه شاخص کل هم بازدهی گرفته بودید، باز هم حدود 14 درصد در زیان بودید. این در حالی است که اگر در این یک سال صندوقی مانند آوای سهام کیان را خریداری میکردید، در پایان مرداد امسال حدود 13 درصد سود کرده بودید. اختلاف این دو مورد حدود 27 درصد است! همان طور که دیدید، اگر دانش زیادی از بازار ندارید یا وقت شما اجازه نمیدهد، بهتر است در یک صندوق سهامی معتبر سرمایهگذاری کنید. زمان گویای رشد سرمایهگذاری شما خواهد بود. علاوه بر این، از یاد نبرید صندوقها برعکس بازار سهام دچار مساله صف فروش نمیشوند و نقدشوندگی بالایی دارند.
دیدگاه شما