نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
پدیدهای خطرناکتر از هر دشمن و خیانتکاری درکشور!
توهم دانایی یعنی اینکه فکر کنیم همه جوانب مطلبی را می دانیم ، بنابر این قاطعانه در مورد آن اظهار نظر می کنیم ، درصورتی که اشتباه می کنیم.
افراد سطحی نگر بخش قابل مشاهده دانش را می بینند و گمان می کنند که کل دانش را دریافت کرده اند غافل از آنند که دانش مانند کوه یخی است که بخش کمی از آن قابل روئیت است و بخش اعظم آن را نمی توان مشاهده کرد.
پدیده «اثر شـوفـر» خطرناکتر از هر دشمن و هر خیانتکاری درکشور!
صاحبنظران معتقدند که در شرایط فعلی، بیش از دشمن یا خشکسالی و یا دروغ ، آنچه که کشورمان را تهدید میکند، «اثر شوفر» است! اثر شوفر چیست؟ ماکس پلانک بعد از اینکه جایزه نوبل را در سال ۱۹۱۸ میگیرد ، یک تور دور آلمان میگذارد و در شهرهای مختلف درباره مکانیک کوانتوم صحبت میکند. چون هر دفعه دقیقاً یک محتوا را ارائه میکند شوفرش [رانندهاش] احساس میکند که همه مطالب آن دانشمند را یاد گرفته است و روزی به آقای پلانک میگوید:
"شما از تکرار این حرفها خسته نمیشوید؟ من الان میتوانم به جای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم. اگر اجازه دهید بنده در مقصد بعدی که شهر مونیخ است، بجای شما سخنرانی کنم و شما استراحت کنید لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید! برای هر دوی ما تنوعی ایجاد میشود. پلانک ، قبول میکند!"
شوفر خیلی خوب در جلسه درباره مکانیک کوانتوم صحبت میکند و شنوندهها هم خیلی لذت میبرند. در انتهای جلسه فیزیکدانی که درجلسه بود، بلند میشود و سوالی علمی را مطرح میکند. شوفر که پاسخ سوال را اصلأ نمیدانست، در نهایت خونسردی با زیرکی میگوید: "من تعجب میکنم که در شهری پیشرفته مثل مونیخ، سوالهایی به این اندازه پیش پا افتاده و ساده از من پرسیده می شود ! این سوال شما را حتی شوفر من هم میتواند جواب دهد! سپس از پشت تریبون با اشاره به ماکس پلانک ، که در جمع حضار نشسته بود، گفت جناب شوفر (آقای راننده) ، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید!" ماکس از جا برخواست و پاسخ آن فیزیکدان را داد. ازآن پس در علم مدیریت این (توّهم دانایی) را «اثر شوفر» مینامند.
این تَوّهُم دانایی گاهی در بسیاری از امور ازجمله (سیاست، اقتصاد، پزشکی و مدیریت و دین و فرهنگ) برای برخی افراد سطحینگر و اصطلاحا” همه چیـزدان پیش میآید.غافل از اینکه علم و دانش در هر رشتهای مانند کوهی یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آن را نمیتوان مشاهده کرد.
افراد سطحینگر صرفا” بخش قابل مشاهده دانش را میبینند و گمان میکنند که کل دانش را دریافت کردهاند در حالیکه این فقط توهمی از دانایی است نه خود دانایی. توهم دانایی یعنی اینکه فکر کنیم همه جوانب مطلبی را میدانیم، بنابراین قاطعانه درمورد آن اظهار نظر میکنیم ، در صورتی که اشتباه میکنیم. یعنی یا نمیدانیم و یا اشتباه و ناقص میدانیم و علت اصلی توهمِ دانایی ، تصور ناقص ما نسبت به تمام جوانب یک مطلب و سپس مقایسهی دانش خودمان با همان تصور است.
حال اگر در جامعهای ، روال اینگونه شود که هر کسی بی محابا در هر امری مدعی دانستن شود و مردم تفاوت بین فهم متخصص و مدعی را تشخیص ندهند یا به اصطلاح شوفر جای دانشمند اظهار نظر کند و دانشمند بخواهد ماشین را هدایت کند یعنی شوفر در مسند دانشمندان و دانشمندان در جایگاه شوفر ادامه فعالیت دهند امور جامعه به قهقرا میگراید. افسوس که ، این داستان در کشور ما اتفاق افتاده و جاری است. بیشتر افراد در جایگاه خود نیستند.
گروه عمدهای از مدیران و سیاستمداران و گردانندگان اقتصاد با روشهایی غیرعلمی بر مسند نشستهاند و توهم دانایی آنها را بدانجا کشانده است، تاجایی که کلمه (نمیدانم) را تحقیر خود میدانند. سقراط می گوید: (من داناترین فردم! چون تنها کسی هستم که میدانم که نمیدانم) در حالی که دیگران هنوز به نادانی خود نیـز، آگاه نیستند.
این جهل سقراطی که بعدها “نیکلاس کوزایی” آن را «جهلِ فرهیخته» نامید، درست همان چیزی است که برای تفکر و پژوهش و جستجو گری نیازمند آنیم. زیرا نخستین گام در تلاش برای کسب دانایی، غلبه بر توهم دانایی است . ما زمانی میتوانیم به درک و فهم و دانایی خود امیدوار شویم که آنچه را که نمیدانیم با شهامت و جسارت بگوییم؛ " نمیدانم."
سهامداری هوشمندانه
اثر دانینگ-کروگر نوعی سوگیری شناخت از خود، میان افراد غیرحرفهای و مبتدی است که توانایی خود را در تحلیل شرایط فراتر از میزان واقعی آن تصور میکنند. این اثر در نموداری قابل بررسی است که محور افقی آن میزان آگاهی شخص و محور عمودی میزان اعتماد به نفس وی است. به این ترتیب اشخاص با کمترین آگاهی با توجه به عدم آشنایی با سایر احتمالات ممکن است اعتماد بهنفس بالایی کسب کنند. این موارد در بازارهای مالی نیز به میزان قابلتوجهی اثرگذار است. این پدیده و اثر آن در بورس و ارز در سایت «دنیای بورس» مورد بحث قرار گرفته است. در نمودار این اثر سمت چپ نمودار افراد با کمترین میزان آگاهی و بیشترین میزان اعتماد بهنفس قرار دارند. افزایش تدریجی آگاهی موجب میشود که اعتماد به نفس شخص بهشدت کاهش یابد و این رویه تا اوج ناامیدی به احتمال موفقیت در این زمینه پیش رود و تلاش بیشتر میتواند فرد را با تردید بیشتری نسبت به گذشته به تلاش برای کسب دانش و پیمودن راه موفقیت هدایت کند. در اینخصوص اگر شخصی فقط به دلایل اولیه نوسان قیمتی یک سهم بدون عمیق شدن در آن اکتفا کند، میتواند دچار توهم دانایی شود. به بیان دیگر این مطابق با آنچه در اثر دانینگ-کروگر اشاره شد در ابتدای نمودار اثر دانینگ-کروگر (شخصی با بیشترین اعتماد بهنفس در نتیجه کوچکترین سطح از آگاهی) تبدیل شود و این موضوع حتی میتواند ریسک زیان را برای شخص افزایش دهد زیرا شخصی که پذیرفته از دیگران تبعیت کند و پذیرفته خود هیچ نمیداند حداقل در اجماع نظرات میتواند راه نجاتی برای خود پیدا کند. در مثالی ساده یک معاملهگر میبیند سهام با خبر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها رشد میکند؛ در نتیجه با خبر هر افزایش سرمایهای در معاملات شرکت میکند و هیچ توجهی به واقعیتها ندارد. این دسته از معاملهگران اتفاقا در شرایط کنونی بیشترین زیان را تجربه کردهاند، زیرا تنها در پوسته ماندهاند و در عین حال هر لحظه بهجای تلاش برای کسب دانش، در حال توجیه خود هستند. در خصوص چنین توهمی باید به مثالهایی از این دست مانند ریزش قیمتی سهام بانک تجارت در اوایل بهمن و بهدنبال انتشار خبر رسمی افزایش سرمایه این بانک، یا زیرمجموعههای مینو بهدنبال انتشار اطلاعیه کدال در هفتههای گذشته اشاره کرد. در چنین شرایطی لازم است معاملهگر پس از درک بهانههای نوسان قیمتی یک سهم، به سابقه تاریخی اثر چنین بهانههایی در دیگر نمادهای بازار توجه کند. همین موضوع تلاش معاملهگر را برای افزایش حداقلی سواد در زمینه موردنظر میطلبد. برای مثال در بخش تجدید ارزیابی رویه صحیح معاملهگر را به سمت اثر آن در ترازنامه و صورت سود و زیان شرکتها میکشاند. در چنین شرایطی است که اگر حداقل سواد مالی و حسابداری را دارا نیست تلاش میکند از منابع موجود در خصوص همین موضوع خاص اطلاعات کسب کند و همین مساله یک گام بزرگ برای پیشرفت در سهام محسوب میشود. یا در مثال دیگری اگر بهدنبال اجرای یک طرح یا مثلا راهاندازی یک کوره جدید بنا است میزان بهرهوری تولید افزایش یابد، به کسب دانش حداقلی در تکنولوژی جدید و اثرات آن در منابع موجود فارسی و انگلیسی میپردازد. در چنین شرایطی است که شاخکهای حسی معاملهگر هر روز قویتر میشود و امکان تبدیل به معاملهگری مستقل را فراهم میآورد. بر این اساس است که اشاره میشود یادگیری در بازار سهام از مفاهیم اولیه بسیار دشوار است زیرا مسیر تنها به علوم مالی و حسابداری محدود نمیشود و مجموعهای از علوم مختلف را در برمیگیرد. در مثال دیگری برای دلایل نوسان قیمتی سهام و امکان یادگیری ذرهای در آن میتوان به ملاک نوسان قیمتی عمده نمادهای کالایی یعنی سودآوری اشاره کرد. در این شرایط اینکه سودآوری هر شرکت از چه عاملی اثر میپذیرد خود مبحث بسیار بازی است. پیچیدگی عجیبی در این روند وجود ندارد و تنها حجم عظیمی از اطلاعات است که باید به درستی طبقهبندی شوند و اثر آنها بر یکدیگر تحلیل شوند. انتشار عملکرد نیمه نخست شرکتها شاید فرصت خوبی برای یادگیری معاملهگران در شرایط کنونی باشد.
توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس
چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ جواب این سوال قطعا میتواند شما را از ضررهای سنگین در بورس دور کند. اگر ما میدانستیم چه عواملی باعث میشود که افراد در بورس متحمل ضرر و زیان شوند قطعا با درس گرفتن از آنها از زیان جلوگیری میکردیم. شاید با دیدن تیتر “توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس” در همین ابتدای کار پاسخ سوال بالا را دریافته باشید. اما اجازه بدهید سطحی و سرسری از این مطلب مهم عبور نکنیم.
این روزها تعداد افراد تازه وارد به بازار سرمایه بسیار زیاد است. در این مقاله رفتار این دسته از معاملهگران را در بازار بورس واکاوی و علت عدم موفقیت آنها را بررسی خواهیم کرد. با ما همراه باشد.
آشنایی با پدیدهی دانینگ-کروگر
اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger effect) نوعی سوگیری شناخت از خود است که میان افراد غیرحرفهای و مبتدی وجود دارد. این دسته افراد توانایی خود را در تحلیل شرایط مختلف، فراتر از میزان واقعی آن تصور میکنند. البته روی دیگر پدیده دانتیگ-کروگر این است که افراد حرفهای معمولا به برتری توانایی خود نسبت به افراد مبتدی آگاهی ندارند و فکر میکنند چیزی که برای آنها ساده است برای دیگران نیز ساده است.
بنابراین به طور کلی اثر دانینگ-کروگر به نوعی بیانگر تصور اشتباهی است که ما در مورد میزان توانایی خودمان نسبت به شرایط واقعی و نسبت به دیگران داریم. این پدیده برای افراد تازه وارد به بازارهای مالی نیز رخ میدهد و این افراد توانایی شناسایی ناتوانی خود را ندارند.
«تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود؛ درحالیکه تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.»
دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل
احمقها اعتماد بنفس بیشتری دارند!
کلید واژه اثر دانینگ-کروگر اعتماد به نفس کاذب است. در سال 1999 تحقیقی علمی توسط دانینگ و کروگر به نام «بی مهارتی و بیخبری از آن» انجام شد. در این تحقیق که جزئیات آن در یک مقاله منتشر شد، مشخص گردید افرادی که در مورد مسئلهای توانایی و دانش پایینی دارند معمولا اعتماد به نفس بالاتری نسبت به مهارتهایشان داشته و از آن سمت، افراد با مهارت و دانش بالاتر، تواناییهای خود را نادیده میگیرند.
شاید نتایج این تحقیق کمی عجیب باشد، ولی اگر کمی عمیق شوید قطعا مثالهایی از این دو حالت را در اطراف خود مشاهده خواهید کرد. البته این نظر را در مورد خودتان نمیتوانید داشته باشید، زیرا در چنین صورتی مشخصا این اثر در شما رخ نخواهد داد!
این اثر روانشناختی توجیه کاملا منطقی دارد: افراد کم مهارت و مبتدی ایراداتی را که باید در موضوعی شناسایی کنند بسیار کم است و به سرعت همه چیز را درست ارزیابی میکنند و میگویند “بسیار خوب، همه چیز درست است”! ولی افراد با مهارت و با دانش بیشتر، احتمالا توانایی کشف ایرادات بیشتری را در موضوع دارند و از این رو اعتماد به نفس کمتری برای این سخن دارند.
نمودار اثر دانینگ-کروگر
دانینگ و کروگر با رسم یک نمودار بر اساس داده های خود، تصویر بسیار واضحی از شکلگیری این سوگیری روانشناختی را نشان میدهند که توجه به آن، پاسخ بسیاری از سوالات را مشخص میکند.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید این اثر در نموداری قابل بررسی است که محور افقی آن میزان آگاهی، دانش یا مهارت شخص و محور عمودی میزان اعتماد به نفس او را نشان میدهد. قابل مشاهده است اشخاص با کمترین دانش با توجه به عدم آشنایی با سایر احتمالات ممکن است، از اعتماد به نفس بالایی بر خوردار هستند. این مورد برای افراد مبتدی در بورس نیز به میزان قابلتوجهی دیده میشود.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در ابتدای نمودار (سمت چپ) اوج حماقت را مشاهده میکنیم که افراد با کمترین دانش بیشترین اعتماد به نفس را دارند. فرد زمانی که کمی دانش و آگاهی بیشتری بدست میاورد به مرحله سقوط به واقعیت میرسد و به یکباره اعتماد به نفس او به شدت کاهش میابد و به مرور با افزایش اگاهی، اعتماد بنفس وی بیشتر شده تا در نهایت یک فرد با دانش کامل به یک اعتماد به نفس معقول و پایدار میرسد که بر اساس واقعیت صحیح شکل گرفته است.
اثر دانینگ-کروگر برای افراد مبتدی در بورس ایران
نگاهی به سطح علم و آگاهی افراد مبتدی در بورس دقیقا میتواند اثر دانینگ-کروگر را یادآوری کند. البته این موضوع لزوما تنها در مورد افراد مبتدی و تازه وارد نیست بلکه برخی از معاملهگرهای باتجربهتر را نیز شامل میشود.
موضوع از آنجا آغاز میشود که تعداد زیادی از افراد در یک سال اخیر (از زمان نگارش این مقاله) به بورس ایران ورود پیدا کردهاند در حالی در ابتدا بدون هیچگونه آگاهی و دانشی و بدون هیچ درکی از «ریسک» معاملات سهام را آغاز کردهاند.
این افراد تنها به واسطه چند معامله سودده در روند مثبت بورس گمان میکنند همه چیز را میدانند و با کمترین آگاهی در زمان کوتاهی به بیشترین اعتماد به نفس میرسند. اگر اوایل تابستان 99 به سراغ بسیاری از فعالان در بورس میرفتید احتمالا بیان میکردند که بورس تا چند ماه دیگر رشد قابل توجهی را تجربه میکند. حال آن که تمامی پشتوانه این صحبت تنها حافظه کوتاهمدت از روند صعودی بازار در بهار 99 بوده است.
این افراد با کمی دانش و تجربه عملی ضرر تازه متوجه میشوند که خیلی چیزها را نمیدانند و به یکباره اعتماد به نفس آنها کاهش پیدا میکند. همین افراد حتی ممکن است با کسب اگاهی نیز همچنان اعتماد به نفس خود را پیدا نکنند.
در بورس هیچ چیز بدیهی نیست، احمق نباشیم!
توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس دامی است که اثر دانینگ-کروگر به خوبی آن را توصیف میکند. اما راهکار برای نیافتادن در این دام چیست؟ یکی از راهها این است که از خود سوال کنیم آیا همه چیز به نظر ما بدیهی است؟ آیا به نظر ما روند قیمتی یک سهام یا روند کلی بازار مثل روز روشن است و ما با قطعیت زیادی میتوانیم درباره آینده صحبت کنیم؟ هر گاه جواب پاسخ ما به این سوالات مثبت بود، یعنی ما در دامی به نام توهم دانایی گرفتار شدهایم که قطعا در آینده به ضرر ما خواهد بود.
این موضوع مخصوصا آنجا اهمیت بالایی پیدا میکند که تحلیلهای ما بر پایه نمودار است. زیرا تحلیل نموداری یا تحلیل تکنیکال در حقیقت ما را از تحلیلهای پیچیده بنیادی خلاص میکند و چه بسیار افرادی که در بورس با این توهم که چند خط ساده میتواند تمامی ارکان بازار را تحلیل کند، معاملات خود را آغاز میکنند. همین ساده انگاشتن استفاده از تحلیل نموداری است که باعث میشود عده زیادی به سمت این نوع تحلیل گرایش پیدا کنند. ساده بودن این تحلیل (اگرچه درک درست تحلیل تکنیکال مشکل توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس است) باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد شده و همین امر موجب میشود به سمت دام اثر دانینگ-کروگر پیش برود و انجایی به خود میآید که متحمل ضرر سنگینی شده است.
در بازارهای مالی مانند بورس شما هر چه وقت بیشتری برای آموزش صرف کنید تازه متوجه میشوید که چه چیزهای زیادی را نمیدانید. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقاله فرایند آموزش موثر در بورس مراجعه کنید.
توصیه به افراد باتجربه
توهم دانایی و اعتماد به نفسی بیش از آنچه واقعیت دارد نه تنها برای افراد مبتدی، بلکه برای همهی افراد با هر میزان از اگاهی رخ میدهد و این موضوع در ذات نوع بشر است. بر این اساس به معاملهگران با تجربهتر توصیه میشود حتی اگر در معاملهگری نسبتا باتجربه هستید در میزان دانستهها و دانش خود شک کنید.
مطمعنا این شک به ضرر شما نخواهد بود. بدانید آموزش و یادگیری پایانی ندارد و اگر فکر میکنید دیگر نیازی به دانستن ندارید، دچار نوعی توهم دانایی هستید. یک معاملهگر همیشه باید شاگرد بازار باشد، زمانی که فکر کنید چیزی برای یادگیری باقی نمانده است، بازار درس جدیدی به شما خواهد داد!
ریشهیابی زیانهای سنگین دلار و بورس/ اثر دانینگ-کروگر در رفتار معاملهگران
تلاطم اقتصاد کشور در ماههای اخیر به اوج رسید. عده بسیاری به دنبال حفظ ارزش سرمایه تصمیمات سراسیمه گرفتند. نتیجه این اقدامات سراسیمه بعضا به زیانهای سنگین منجر میشود. در این شرایط احتمالا شخص سرمایهگذار کائنات را مقصر ثبت اینچنین زیانی میداند در حالیکه به نظر میرسد مطابق با اثر دانینگ-کروگر به عنوان یک پدید روانشناختی عدم شناخت کافی از تواناییهای خود در بازارهای مالی چنین زیانهایی را رقم میزند.
دنیای بورس: اثر دانینگ-کروگر نوعی سوگیری شناخت از خود، میان افراد غیرحرفهای و مبتدی است که توانایی خود را در تحلیل شرایط فراتر از میزان واقعی آن تصور میکنند. در این گزارش به بررسی رفتار معاملهگران ارز و بورس پرداخته شده است. شاید یکی از دلایل اصلی ثبت زیانهای سنگین در میان معاملهگران بازارهای داخلی را بتوان همین موضوع و عدم تشخیص جایگاه خود در این نمودار عنوان کرد.
نمودار اثر دانینگ-کروگر در شکل پایین آورده شده است. به منظور بررسی این پدید در بازارهای مالی داخلی ابتدا اجزا این نمودار بررسی میشود. محور عمودی این نمودار را اعتماد به نفس و محور افقی مجموعهای دانش، تخصص و تجربه (wisdom) است. همانطور که مشاهده میشود میزان اعتماد به نفس با میزان دانایی شخص رابطه خطی ندارد. افراد ممکن است در اوج ناآگاهی و بلاهت اعتماد به نفس قابل توجهی داشته باشند. با این حال اگر شخص به دنبال تجربه بیشتر و همچنین کسب دانش تلاش ورزد به تدریج از میزان اعتماد به نفس کاسته میشود. به این ترتیب گرچه میزان دانایی شخص به تدریج افزایش یافته است اما با افت ضعف قابل توجه اعتماد به نفس در مقایسه با دوره توهم دانایی مواجه میشود. حال اگر میزان تلاش و همچنین تجربه شخص افزایش یابد به تدریج بر میزان اعتماد به نفس آن شخص افزوده میشود.
اثر دانینگ-کروگر در بورس و ارز ایران
نگاهی به سطح علم و آگاهی معاملهگران بازارهای داخلی دقیقا میتواند اثر دانینگ-کروگر را زنده کند. در ابتدا باید عنوان شود که این موضوع تنها در خصوص تازهواردها صدق نمیکند بلکه بسیار از معاملهگران قدیمی که بعضا بازار آنها را با عنوان کارشناس میشناسد نیز با چنین معضلی دست و پنجه نرم میکنند.
موضوع از آنجا شروع میشود که تعداد زیادی کد جدید معاملاتی در هفتههای اخیر به بورس تهران اضافه شده است. معاملهگران در ابتدا بدون هیچگونه آگاهی و به تعبیر درست از یکی از کارشناسان بازار بدون هیچ درکی از «ریسک» معاملات سهام را آغاز میکند. البته این موضوع تنها به بازار سهام محدود نمیشود و توهم شناخت متغیرهای اقتصادی میان معاملهگران ارزی نیز به وفور مشاهده میشود. به همین دلیل اگر از بازار ارز فردوسی عبور کرده باشید تمامی افراد از تمامی اصناف جرات خرید و فروش ارز را از خود نشان میدهند، در حالیکه از آثار زیانهای احتمالی آن بیاطلاع هستند. اگر اندکی با این افراد صحبت کنید تنها به واسطه تجربه بسیار کوتاهمدت خود در بازار ارز و همچنین حافظه نوسانات چند ماه گذشته، روند نرخ دلار را تحلیل میکنند. این موضوع در دیگر بازارها نیز مشاهده میشود بر این اساس اگر الان به سراغ بسیاری از فعالان در بازارها چه ارز یا سایر موارد بروید احتمالا بیان میکنند که دلار تا یک ماه دیگر رشد قابل توجهی را تجربه میکند. حال آنکه تمامی پشتوانه این صحبت تنها حافظه کوتاهمدت از واکنش دلار به کارشکنیهای آمریکا در قبال ایران است و نه شالوده تحلیلی اقتصادی و سیاسی.
آیا همه چیز را بدیهی میپندارید؟
بر این اساس باید به معاملهگران در هر بازاری هشدار داد. این موضوع تنها معاملهگران تازهوارد بازارها را شامل نمیشود و چه بسیاری که در نگاه خود و بسیاری دیگر کارشناس هستند اما در واقعیت در توهم به سر میبرند.
بر این اساس به شدت توصیه میشود توجه داشته باشید که آیا در بازارها روند قیمتی را بدیهی میبینید یا خیر. این موضوع از درجه اهمیت بالایی برخودار است که تحلیلهای بر پایه نمودار نیز این اثر را تقویت میکند. زیرا تحلیلهای نموداری در حقیقت برای راحت شدن از تحلیلهای پیچیده بنیادی و مشکل در درک مفاهیم بنیادی است. چه بسیاری که در بازارهای مالی با این توهم که چند خط ساده میتوانند تمامی ارکان هستی را تحلیل کند. علاوه بر این ساده انگاشتن استفاده از این ابزار باعث میشود که عده زیادی به سمت این نوع تحلیل جذب شوند.
بر این اساس شاید باید دقت بیشتری به خرج داد که آیا واقعا تمامی نوسانات بدیهی است یا خیر. در این وضعیت معاملهگر را میتوان در دو نقطه مقابل نمودار اثر دانینگ-کروگر شرح داد. یا شخصی که تمامی اتفاقات را بدیهی میانگارد یک متخصص کامل در این زمینه است یا اینکه اعتماد به نفسی سرشار از بلاهت را به دوش میکشد. این حالت خطرناک به خصوص برای تازهواردها به هر بازاری ریسک بیشتر دارد که در نهایت به زیان سنگین منجر میشود.
در بازار ارز به این دلیل که هیچ زمان بازار ارز متمرکزی در اقتصاد کشور وجود نداشته، سواد تحلیلی معاملهگران این بازار پیشرفت چندانی نداشته است؛ البته سیاستگذار نیز از این موضوع مستثنی نیست. علاوه بر تازهواردان ریسک اعتماد به نفس توهمی سایر معاملهگران را تهدید میکند؛ در بورس سواد تحلیلی بازار به طور قابل توجهی نسبت به سالهای گذشته رشد داشته است اما همچنان به جرات میتوان گفت مدیران زیادی وجود دارند که دقیقا در اوج اعتماد به نفس اما در ابتدای نمودار اثر دانینگ-کروگر قرار دارند. بر این اساس به نظر میرسد هر لحظه و سر هر تحلیلی از شرکتهای مختلف این سوال از خود مطرح شود که این تحلیل کجای نمودار قرار میگیرد.
در بازارهای مالی مانند بورس هر چه وقت بیشتری برای یادگیری توسط شخص گذاشته میشود مقدار ناآگاهی بیشتری را مشخص میکند. با توجه به تنوع صنایع و متغیرهای فراوانی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و سایر موارد پیچیدگی موضوع نیز کاملا مشخص است. بر این اساس شاید لازم باشد در هر لحظه این پرسش مطرح شود که آیا تحلیل از هر شرکتی در هر لحظه در کجای نمودار اثر دانینگ-کروگر قرار گرفته است.
اشتباه در مسیر سیاستگذاری
برداشت اشتباه از درک فعالان بازار از روند قیمتها میتواند به سیاستگذاری اشتباه منجر شود. بر این اساس در بازار ارز در بهمن سال گذشته تفاوت میان تقاضای ناشی از هراس توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس و سرمایهگذاری در نهایت دستکاری نرخ سود را رقم زد؛ انتشار اوراق سپرده ارزی. در حالیکه آنچه در ماههای بعد نیز مشاهده شد تقاضای بر پایه ترس از آینده اقتصادی کشور بود. تقاضایی که به دنبال اصلاح در مسیر سیاسی و اقتصادی است نه مسکن موقتی مانند افزایش نرخ سود که بالا بودن آن در سالهای گذشته نقش اساسی را در جهش غیرقابل توجیه نقدینگی (به عنوان عامل تلاطم) طی سالهای گذشته داشته است.
در بورس تهران نیز معاملهگران بسیاری وجود دارند که دل به تشکیل صفها و سیگنال نمودارها بستهاند. حال اینکه تشکیل صفهای خرید و فروش برای بسیاری از این معاملهگران سیگنال قابل توجهی را ایجاد میکند. در نتیجه هیجانی قابل توجه در نهایت به بدنه بازار ضربه وارد میکند و عامل اصلی سلب اعتماد سرمایهگذاران و عدم پیشرفت بورس تهران محسوب میشود. سیاستگذار با نگه داشتن دامنه نوسان قیمتی، فضا را برای بلاهت معاملاتی هر چه بیشتر باز گذاشته است، در این شرایط است که ریزش شدید قیمتها دچار توهم توطئه میشود.
بر این اساس به معاملهگران توصیه میشود حتی اگر معاملهگری نسبتا قدیمی در بازار سهام یا ارز هستید در میزان دانستههای خود شک کنید. اگر تا به این حد مسیر قیمتی مورد انتظار، برای مثال ارز، بدیهی است چرا قیمتها به استقبال چنین انتظاراتی نمیرود. این موضوع باعث میشود در حالیکه تصور متخصص کامل (سمت راست نمودار اثر رانینگ-کروگر) وجود دارد دقیقا در نقطه توهم دانایی و اوج اعتماد به نفس قرار بگیریم.
دیدگاه شما