نوشتاری از ولی نادی قمی عمق کم بازار سرمایه و به تبع آن نقدشوندگی پایین دارایی های مالی، بسته بودن نمادهای معاملاتی و عدم شفافیت کافی معاملات علیالخصوص در مورد سهام عدالت، ریسک معاملات در بازار سهام را افزایش داده است. اگرچه برای افزایش نقدشوندگی بازار گام مهمی در قالب الزام ناشران بورسی و فرابورسی به معرفی بازارگردان، برداشته شده است اما این تصمیم کافی نیست و اقدامات دیگری به شرح زیر برای افزایش عمق بازار و شفافیت معاملات لازم است. حذف حجم مبنا و محدوده نوسان و.
مدیریت سرمایه (CM) چیست؟
مدیریت سرمایه (Capital Management) یک استراتژی مالی است که باهدف تضمین حداکثر کارایی و بازدهی انجام میشود.
هدف آن این است که معاملهگر با کنترل ریسک و حفظ دارایی، از امکانات کافی برای تأمین هزینههای روزانه خود و همچنین تعهدات مالی در کوتاهمدت برخوردار باشد. به همین خاطر، مدیریت سرمایه را مدیریت ریسک نیز میدانیم.
معاملهگر پیش از ورود به بازار و موقعیت معاملاتی، بازده و ریسک را در نظر میگیرد و باهدف کسب بازدهی موردنظر، ریسک مشخصی را میپذیرد. بدین ترتیب از ضررهای غیرقابلجبران و سنگین جلوگیری میکند.
هدف دیگر مدیریت سرمایه این است که بین داراییها و بدهیهای نسبت خوبی حفظ شود.
مدیرت سرمایه (CM) مؤثر تضمین میکند که معاملهگر میتواند بهراحتی هزینهها و بدهیهای خود را بدون هیچگونه ریسکی اداره کند.
مدیریت سرمایه بر اساس تجزیهوتحلیل دقیق داراییها و بدهیها انجام میشود و هر جزء، بهمنظور بهبود کارایی و درآمد مدیریت میشود.
با اعمال تغییری کوچک در یکی از فاکتورهای اصلی معامله، میتوان درآمد را افزایش داد.
در این حالت، داراییهای شما هر چیزی است که بهراحتی در یک دوره 12 ماهه به پول نقد تبدیل میشود که اغلب شامل حسابهای دریافتنی، پول نقد و موجودی میباشد.
وقتی مدیریت سرمایه بهدرستی انجام شود، باید شاهد افزایش سطوح مالی باشید، مگر اینکه در حال حاضر حداکثر بازده و سودآوری دارایی را داشته باشید که در بیشتر موارد بعید است.
مدیریت سرمایه در امور مالی مهم است زیرا حتی اگر در اقتصاد رقابتی امروز میخواهید در کسبوکار خود هم باقی بمانید، باید پول کافی برای تأمین نیازهای کوتاهمدت خود را تأمین کنید.
اهمیت مدیریت سرمایه (Capital Management)
سرمایهگذاری نیاز به آموزش و آگاهی از ارکان اصلی معاملهگری را دارد.
مدیریت سرمایه سنگ بنای اصلی موفقیت در بازار مالی است، به دلیل آنکه تضمینکننده بقایای سرمایهگذاران و حافظ رشد و سرمایه آن ها میباشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
معاملهگری که مدیریت سرمایه خود را بهخوبی انجام میدهد و از آن آگاهی دارد، به هنگام معاملات از آرامش روحی نیز برخوردار است زیرا تمام ریسکهای ممکن را در نظر گرفته و سپس اقدام به سرمایهگذاری کرده است.
چیزی که هرگز نباید از آن بگذرید، جریان نقدینگی و مدیریت سرمایه است.
نداشتن مهارت مدیریت سرمایه میتواند صدمات جدی (و به طور بالقوه غیرقابلجبران) به کسبوکار شما وارد کنند که جبران آن دشوار است.
بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه مدیریت سرمایه میتواند از کسبوکار شما محافظت کند و به شما کمک کند تا به یکباره پیشرفت کنید.
چرا مدیریت سرمایه اهمیت دارد؟
مسائل مربوط به جریان نقدی یک نگرانی عمده برای مشاغل در هر اندازه ای است و میتواند بهعنوان یک مشکل باشد.
حتی مطالعهای نشان داده است که 82 درصد از مشاغل کوچک که مجبور به تعطیلی کسبوکار خود شدهاند، به دلیل عدم داشتن مدیریت سرمایه و مشکلات مربوط به جریان نقد، شکست خوردهاند.
هیچکس نمیخواهد پولش تمام شود، حتی اگر این بدان معنا باشد که وجوه شما در داراییهای دیگر جمع شده است.
برای مثال، یک مکانیکی که از تمام بودجه خود برای استفاده از بالابر جدید ماشین استفاده میکند، ناگهان هیچ وجهی برای سفارش قطعات جدید، پرداخت هزینه کمپینهای بازاریابی، حفظ هزینه مجوز سالانه یا حتی پرداخت حقوق کارکنان خود نخواهد داشت. زیرا مدیریت سرمایه خوبی نداشته است.
این یک مثال بیش از حد ساده است، اما برای نشان دادن عدم داشتن مدیریت سرمایه درست مثال واضحی میباشد.
هنگامی که مدیریت سرمایه بهخوبی اجرا شود، میتواند به شما در دستیابی به نرخ بازگشت سرمایه بیشتر، افزایش سودآوری، افزایش ارزش و نقدینگی کمک کند.
هدف از مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه بهمنظور مؤثر بودن نیازمند دستورالعملها و اهداف مشخصی است.
دو هدف اصلی مدیریت سرمایه:
- افزایش سودآوری و سیو سود
- حفظ سرمایه و اطمینان از اینکه نقدینگی کافی همیشه در دسترس است.
سرمایهگذاری در داراییهای جاری، تنها در صورت پیشبینی بازده قابلقبول انجام میشود. سودآوری شرکت و افزایش ثروت سهامداران به همان اندازه نیز مهم است.
اهداف همزمان نقدینگی و سودآوری با یکدیگر در تعارض هستند. زیرا داراییهای نقد بیشتر، کمترین بازده را ارائه میدهند و پول نقد بهتنهایی بازدهی ایجاد نمیکند.
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار معاملات سهام و توضیحاتی در مورد عمق بازار دیگر ابزارهای مالی از قوانین مشخص و واحدی پیروی نمیکنند.
میزان ریسکپذیری باتوجهبه دیدگاه معاملاتی که کوتاه مدتی است یا بلند مدتی، متفاوت است، به همین خاطر همه افراد نمیتوانند از نسخه واحدی پیروی کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه به دیدگاه سرمایهگذاری، روحیات و طرز تفکر شخص، اهداف مالی سرمایهگذار و. بستگی دارد.
سرمایهگذاران باتوجه به میزان قبول ریسک به دو دسته کلی؛ ریسکپذیر و ریسکگریز تقسیم میشوند.
این ریسک، بهنوعی غیر قابل اجتناب است و به نوع سرمایه گذاری و میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران ربطی ندارد. به عبارتی، بر تمام بازارها تاثیر خواهد گذاشت و راه فراری از آن وجود ندارد. مانند اتفاقات و خبرهای سیاسی، نرخ تورم.
این نوع ریسک تنها تأثیرش را بر سهم یا گروه مشخصی از سرمایه خواهد داشت و کاملاً بستگی به نوع مدیریت سرمایه فرد دارد. افراد هوشمند میتوانند از ریسک اجتناب کنند. مانند: تغییر نرخ دلار.
بسیاری از افراد با امید یکشبه پولدار شدن وارد بازار بورس میشوند، با این هدف که در مدت زمانی کوتاه، بیشترین بازده را به دست آوردند تا سرمایه خود را افزایش دهند.
این افراد صرفاً به سود میاندیشند و ریسک برای آن ها معنا ندارد. در چنین مواردی ممکن است در کوتاهمدت فرد سود مناسبی کسب کند اما به دلیل نداشتن مدیریت سرمایه درست و روحیه ریسکپذیری بالایی که دارند، سرمایه خود را از دست خواهند داد.
بنابراین وجه تمایز معامله گران موفق و ناموفق را رعایت اصل مدیریت سرمایه میدانیم.
در نظر گرفتن ریسک به خطر (Risk/Revard) یکی از روشهای متداول در بازار سرمایه برای مدیریت صحیح سرمایه است.
فرمول محاسبه نسبت بازده به ریسک:
مقدار سود لازم برای بازگشت سرمایه به حالت اول
درصد افزایش سرمایه
11%
10%
25%
20%
43%
30%
67%
40%
100%
50%
150%
60%
233%
70%
400%
80%
900%
90%
ریسکهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک
در مفهوم عام، ریسک یا خطر موقعیتی است که ترکیبی از مفهوم فرصت و خطر است.
وقتی فردی ریسک میکند یعنی به امید کسب فرصتی و بازدهی بهتر، خطر آن کار را میپذیرد.
افراد حرفهای ریسک را کمک کننده برای شکار فرصتهای مناسب و کسب سود بیشتر میدانند.
رابطه ریسک و بازده صعودی است یعنی ریسک بیشتر، بازدهی و سود بیشتری را به همراه دارد.
افراد ریسکپذیر سود بیشتری نیز کسب خواهند کرد.
بیشتر سرمایهگذاریها بهجز سرمایهگذاری در بانک و صندوقهای درآمد ثابت و اوراق که با ریسک کمی همراه هستند، بازده مشخص ولی محدودی دارند.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری یکی از راههای کاهش ریسک و افزایش بازده پورتفو میباشد.
آشنایی با مفاهیم و اصول اساسی آن موجب تشکیل سبد بهینه سهام و مدیریت سرمایه صحیح میشود. سپس بعد از آشنایی با این مفاهیم، برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری میتوانید اقدام کنید.
تشکیل یک سبد بهینه و متناسب نیاز به دانش و تجربه کافی دارد که شرکتهای سبدگردان و مدیران سرمایه وظیفه دارد باتوجه به روحیات و میزان ریسکپذیری افراد، سن آن ها، سبد سرمایهگذاری متناسبی را تشکیل دهند و در صورت لزوم برای اصلاح آن اقدام کنند.
سبدگردانها ترکیبی از داراییها را در نظر میگیرند که برای هر یک از داراییهای با ریسک بالا و ریسک کم تر، درصدی را در نظر میگیرند و اینگونه ریسک کل سبد سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
فرمول مدیریت سرمایه
در بازار، سهام داشتن استراتژی معاملاتی درست، به کسب سود منجر خواهد شد.
- اولین و مهمترین نکته، داشتن سبد معاملاتی است. یعنی بهاصطلاح همه تخممرغهای خود را در یک سبد نچینید.
- خریدوفروش پلهای داشته باشید. به این صورت که اگر قصد خرید سهمی را دارید ابتدا آن را به سه قسمت تبدیل کرده و در قیمتهای مختلف سفارش خود را ثبت کنید.
- در سبد سهام خود بیش از 5 الی 6 سهم نداشته باشید.
- سهامی را انتخاب کنید که زیانده نباشند و بازدهی مناسبی در دورههای اخیر محقق کرده باشند.
- سهام با نقدشوندگی بالا را انتخاب کنید.
- دیگر فرمول مدیریت سرمایه، تشخیص درست نقاط ورود و خروج و داشتن حد سود و ضرر مشخص میباشد.
- توجه به این نکته که اگر ارزش سهمی نسبت به ارزش ماکزیمم خود 25 درصد کاهش یافت، آن را فروخته و خارج شود. بهاینترتیب از وقوع ضررهای بزرگ جلوگیری خواهد شد.
جدول زیر، درصدهای جبران ضرر برای رسیدن به نقطه سربهسر را نشان میدهد:
اگر سهمی 50 درصد از ارزش زمان خرید خود فاصله پیدا کرده، برای رسیدن به نقطه سربهسر باید 100 درصد سود کسب کنید تا جبران ضرر شود.
پیش از انجام معاملات درصد ریسک و بازده را بهدرستی بسنجید.
سرمایهگذاران موفق طبق اصول سرمایهگذاری، حداکثر ریسک در هر معامله را حداکثر 3 درصد در نظر میگیرند و حداقل مقدار نسبت بازده به ریسک را عدد 1 میدانند. درصورتیکه از 1 پایینتر بشد، ریسک معامله را نمیپذیرند.
جمعبندی
در این مقاله مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه توضیح داده شد. سپس به معرفی دو نوع ریسک بازار سرمایه که شامل ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میباشد پرداختیم.
دانستیم که سرمایهگذاران دارای دو دید کوتاهمدت و بلند مدتی هستند که باتوجهبه روحیات و سن و شخصیت میزان ریسکپذیری افراد متفاوت است.
مدیریت سرمایه میتواند بر اعتبار و ماندگاری سهام گران در بازار تأثیر گذارد و میتواند در تعیین موفقیت یا شکست یک معامله کمک کند.
دانستن دانش مدیریت سرمایه به شما کمک خواهد کرد که از ضرر اجتناب کنید و سراغ معاملات سودآور بروید و حتی ضررهای خود را جبران کنید.
مدیریت سرمایه بدون داشتن دانش و اطلاعات کافی امکانپذیر نخواهد بود. در صورتی که شخصی اطلاعات کافی را ندارد یا از میزان ریسکپذیری خود اطلاعی ندارد، توصیه میشود برای جلوگیری از ضرر، به کسب اطلاعات و گذراندن دورههای آموزشی بپردازد و از کارشناس مدیریت سرمایه برای مدیریت سبد سرمایهگذاری توضیحاتی در مورد عمق بازار خود راهنمایی بگیرد.
منظور از عمق بازار یا DOM چیست؟
توانایی دیدن عمق بازاریک سهام بخصوص، تبادل کننده ها را قادر می سازد تا از نوسانات قیمت کوتاه مدت آن سهام سود به دست بیاورند. به عنوان مثال، اگر شرکتی عمومی شود (یعنی فروش سهام خود را برای اولین بار آغاز کند) تبادلکنندهها می توانند منتظر تقاضای خرید بالا توضیحاتی در مورد عمق بازار باشند که نشان میدهد قیمت سهام این شرکت رو به افزایش خواهد رفت.
به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، عمق بازار (DOM) معیاری برای عرضه و تقاضا برای دارایی های قابل معامله است. بر اساس تعداد سفارشات خرید و فروش آزاد برای دارایی معین مانند سهام یا قرارداد آتی است. هرچه مقدار این سفارشات بیشتر باشد، بازار عمیق تر یا بیشتر باشد، بازار در نظر گرفته می شود.
Order book چیست؟
عمق داده های بازار به عنوان order book نیز شناخته می شود زیرا شامل لیستی از سفارشات معوق برای یک اوراق بهادار یا ارز است. داده های موجود در آن برای تعیین اینکه کدام معاملات قابل پردازش هستند استفاده می شود. اطلاعات DOM یا همان order book برای اکثر کارگزاران به صورت رایگان یا با هزینه ای اندک قابل دسترس است .
مفهوم DOM
با اندازه گیری عرضه و تقاضا در زمان واقعی ، معامله گران از عمق بازار برای ارزیابی جهت احتمالی قیمت یک دارایی استفاده می کنند. همچنین برای اندازه گیری تعداد سهام دارایی قابل خرید بدون ایجاد افزایش قیمت آن استفاده می شود.
اگر یک سهام بسیار نقدینه باشد ، تعداد زیادی خریدار و فروشنده دارد. یک خریدار می تواند یک سهم بزرگ سهام را خریداری کند بدون اینکه حرکت قابل توجهی در قیمت سهام ایجاد کند .
با این وجود، اگر سهامی نقدینه آسانی نداشته باشد، به طور مداوم معامله نمی شود. خرید یک بورس سهام ممکن است تأثیر قابل توجهی در قیمت سهام داشته باشد .
عمق بازار ( DOM ) معمولاً به عنوان یک لیست الکترونیکی از سفارشات خرید و فروش برجسته نمایش داده می شود که براساس سطح قیمت سازماندهی شده و در زمان واقعی به منظور بازتاب فعالیت فعلی به روز می شود. یک موتور منطبق معاملات سازگار را برای تکمیل جفت می کند .
بیشتر کارگزاران ( بروکرها ) نوعی نمایشگر DOM را ارائه می دهند. این به کاربران این امکان را می دهد که لیست کاملی از سفارشات خرید و فروش را که در انتظار اجرای آن است ، به همراه جزئیات مورد نیاز معامله گر، مشاهده کنند ( البته در بروکرهایی که با مارکت ایران کار میکنند این آفر برای مشتریان ارائه نمیشود )
توضیحات عمق بازار
علاوه بر اندازه گیری عرضه و تقاضا، عمق بازار نشان دهنده ی تعداد سهامی است که می توان از مجموع سهام یک شرکت خرید بدون اینکه باعث شود ارزش سهام آن شرکت افزایش قیمت پیدا کند. اگر نقدینگی سهام بسیار بالا باشد و در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده حضور داشته باشند، در این صورت خرید تعداد زیادی سهم هم منجر به تغییرات قیمت چشمگیر نخواهد شد. اما اگر نقدینگی سهام پایین باشد و در آن معاملات زیادی صورت نگیرد، خرید تعدادی سهم، تأثیر چشمگیری بر قیمت آن خواهد داشت.
عمق بازار معمولا به شکل یک لیست الکترونیک از تمام سفارش های خرید و فروش نشان داده می شود؛ این سفارش ها بر اساس سطح قیمت، دسته بندی شده اند و در هر لحظه بروزرسانی می شوند تا نشانگر تمام فعالیت های موجود باشند. یک موتورِ هماهنگ کننده، تبادل های سازگار را با هم جفت می کند.
اگرچه گاهی اوقات این اطلاعات در ازای هزینه ای در دسترس خواهد بود، اما حالا اکثر پلت فرم های تبادل، گونه ای از عمق بازار را به نمایش می گذارند. این مسئله، طرفین موجود در تبادل یک سهام را قادر می سازد تا به جای مشاهده ی بهترین گزینه ها، لیستی کامل از تمام سفارش های خرید و فروش که در انتظار انجام هستند را به همراه اندازه تبادل مشاهده کنند.
نکات کلیدی
- عمق بازار یا DOM یک ابزار تبادل است که تعداد سفارش های خرید و فروش فعال یک سهام یا ارز را در قیمت های مختلف نشان می دهد.
- عمق بازار که به عنوان دفتر سفارش نیز شناخته می شود در واقع میزان عرضه و تقاضا برای یک سهام بخصوص است.
- عمق بازار همچنین نشان دهنده تعداد سهامی است که می تواند خرید، بدون اینکه تأثیری در قیمت آن سهام گذاشت.
استفاده از داده های عمق بازار
با به انجام رسیدن، بروز رسانی شدن و یا منحل شدن سفارش ها، داده های مربوط به عمق بازار می توانند به تبادل کننده ها کمک کنند تا تشخیص دهند قیمت یک سهام بخصوص در آینده ی نزدیک به کدام سمت خواهد رفت. به عنوان مثال، یک تباد کننده ممکن است از داده های عمق بازار استفاده کند تا تفاوت بین قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی یک سهام را به همراه ارقام هر کدام از این قیمت ها بفهمد. سهامی که عمق بازارآنها زیاد است (به عنوان مثال سهام شرکت های معروف با بیشینه قیمت بالا مانند اپل) معمولا حجم و نقدینگی بالایی خواهند داشت، که تبادل کنندگان را قادر می سازد، سفارش های زیادی را به انجام برسانند بدون اینکه تأثیر بسزایی در قیمت بازار داشته باشند. اما اوراق بهاداری که عمق بازار ضعیف تری دارند (مانند شرکت های کمتر دیده شده که سرمایه های کمتری نیز در بازار دارند)، می توانند در صورتی که یک تبادل کننده سفارش خرید یا فروش بزرگی را به انجام رساند دگرگون شوند.
توانایی دیدن عمق بازاریک سهام بخصوص، تبادل کننده ها را قادر می سازد تا از نوسانات قیمت کوتاه مدت آن سهام سود به دست بیاورند. به عنوان مثال، اگر شرکتی عمومی شود (یعنی فروش سهام خود را برای اولین بار آغاز کند) تبادل کننده ها می توانند منتظر تقاضای خرید بالا باشند که نشان می دهد قیمت سهام این شرکت رو به افزایش خواهد رفت. در این صورت، یک تبادل کننده می تواند سهام بخرد و هنگامی که افزایش قیمت آن به حدِ ایده آل رسید و یا زمانی که فشار فروش بالا است آن را بفروشد.
مثالی از دنیای واقعی
به عنوان مثال، اگر تبادل کننده ای، سهامِ الف را تحت نظر دارد، ممکن است پیشنهادهای خرید و فروش شرکت آن سهام را در صفحه عمق بازارِ آن مشاهده کنند. سهام الف ممکن است در حال حاضر ۱ دلار معامله شود، اما همچنین ۲۵۰ پیشنهاد خرید وجود دارند به قیمت ۱.۰۵ دلار، ۲۵۰ پیشنهاد به قیمت ۱.۰۸ دلار، ۱۲۵ پیشنهاد به قیمت ۱.۱۰، و ۱۰۰ پیشنهاد به قیمت ۱.۱۲ دلار. در عین حال ۵۰ پیشنهاد وجود دارند به قیمت ۰.۹۸ دلار، ۴۰ پیشنهاد به قیمت ۰.۹۵ دلار، و ۱۰ پیشنهاد به قیمت های ۰.۹۳ و ۰.۹۲ دلار. با مشاهده این روند، تبادل کننده ممکن است تشخیص دهد که قیمت سهام الف کمی رو به افزایش است. با علم بر این موضوع، تبادل کننده می تواند تصمیم بگیرد که آیا زمان آن رسیده که خرید کند، بفروشد و یا تصمیم دیگری بگیرد.
توضیحاتی در مورد عمق بازار
این روزها زیاد به این عبارت یعنی عمق بخشیدن به بازار بورس برخورد میکنیم حال آنکه اولا، بسیاری از مفهوم آن بیاطلاعاند و در ثانی، بورس اوراق بهادار ایران به شدت از عدم داشتن عمق کافی رنج میبرد. عمق بخشیدن به بازار یا همانMarket Depth، یک اصطلاح تخصصی در علوم مالی - اقتصادی است. زمانی یک بازار بورس را میتوان عمیق دانست که اولا برای تغییرات نزولی یا صعودی قیمتها، حجم سفارشات باید به مقدار قابل توجهی نوسان داشته باشد که متاسفانه در بسیاری شرکتها و موسسات پذیرفته شده در بورس، چنین خصوصیتی را در نوسانات روزانه قیمت، شاهد نیستیم. ثانیا، پارامترهایی مانند شفافیت و کارآیی بازار، وجود ابزارهای مالی متنوع سرمایهگذاری و تأمین مالی و نظام حقوقی و قضایی فراگیر به ویژه در بخش نظارت قضایی دقیق و تخصصی بر سلامت مدیریت تولید آمارهای مالی و گردش اطلاعات شرکتها و موسسات حاضر در بورس اوراق بهادار از یک طرف و از طرف دیگر، وجود نهادهای مالی با توانگری مالی بالا جهت بازارگردانی و عدم توقف طولانی مدت نماد معاملاتی شرکتها و موسسات بورسی در هر دو بخش بازار سهام و فرابورس، از ویژگیهایی است که یک بازار عمیق بورس باید
داشته باشد.
سوال اساسی که در اینجا باید مطرح کرد این است که با آنکه بورس، باید در حقیقت کمک تامین مالی تولید باشد اما بورس فعلی ایران در بخش بازار سهام و فرابورس، آیا عهده دار ایفای چنین نقشی است؟! صاحب این قلم به صراحت به این سوال پاسخ منفی میدهد و یا حداقل اینکه در آن تردید بسیار وجود دارد.
در یادداشت قبلی از نگارنده، بخوبی این حقیقت تلخ تبیین شد که چگونه، ساختار و عملکرد فعلی بورس بیش از آنکه عهده دار تامین مالی برای افزایش نرخ تولید ملی و نرخ اشتغال باشد به کاهش ساختاری قدرت خرید پول ملی کمک میکند و برای اجتناب از اطاله کلام، خوانندگان محترم یادداشت به سه گانه قلمی نگارنده که در همین ستون سرمقاله در ماههای اردیبهشت و خرداد منتشر شد، ارجاع داده میشود.
نکته اساسی اول: یکی از بزرگترین کانونهایی که در تمام بورسهای دنیا میتواند بالقوه، مولد و موجب فساد باشد بورسهای سهام و اوراق بهادار است. نظارت قضایی تخصصی به بورس ایران در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود چه در بخش چگونگی حفاظت از محرمانهگی اطلاعات و آمار و چه در صحت و سلامت آمارهای خروجی شرکتها، موسسات و نهادهای بورسی. این نظارت تخصصی نمیتواند کارا باشد مگر اینکه به آن عمق بخشیده شود. یعنی باید به فعالیت تک تک این مجموعههای بورسی در طول دو دهه گذشته از ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۹ به دقت رسیدگی شود. این کار اگر سر حوصله و با به کارگیری افراد خبره مورد اعتماد، در علوم حسابداری و مهندسی مالی صورت بگیرد، برکات بسیار بزرگی را در بر خواهد داشت. در این مسیر باید توجه شود که این نظارت، مخل پویایی فعالیت شرکتها نشود اما در عین حال، زنگ خطری باشد که میبایست برای متخلفان و باندهای مافیایی بورسی به صدا در بیاید.
نکته اساسی دوم: براساس یک مطالعه و برآورد اولیه از بازار سهام توسط نگارنده، این قلم به ارقام غیر منطقی و حیرت انگیزی در بازار فعلی سهام ایران رسیده است. بطور مثال، سهامداری که در نیمه دوم ۱۳۹۶ سهمی را خریده است، در حال حاضر ارزش هر سهم آن نزدیک به ۵۰ برابر شده است یعنی ۵ هزار درصد رشد! این سهمی است که سود مورد انتظار قابل تقسیمش در سال ۱۳۹۹ کمتر از ۱۹ تومان اعلام شده است. قس علیهذا برای تقریبا ۹۰ درصد دیگر از سهامی که در حال حاضر در بازار معامله میشود با شرایطی مشابه یا قدری بالا یا پایین تر از این نمونه که جای آن دارد در یک مطالعه دقیق مورد پژوهش قرار گیرد. امیدواریم که وزیر محترم اقتصاد که مسئول مستقیم پاسخگویی به این مهم هستند، پاسخهای قانع کننده ای را بتوانند ارائه کنند. لازم به ذکر میباشد، نگارنده خود یک اقتصاددان است و تاکنون از دیگر اقتصاددانان و مهندسین مالی، هیچ توجیه علمی - منطقی را در این باب دریافت نکرده است؛ منتظر ید بیضاء آقای دکتر دژپسند هستیم در پاسخ به این پرسش اساسی همچنین مدیریت درآمدهای نجومی فوقالذکر.
نکته پایانی: شرایط بازار بورس اوراق بهادار ایران به گونهای است که شاید اجرای تمام پارامترهایی که برای تعریف عمق بخشیدن به بازار لازم است را در مقاطعی نتوان اعمال کرد. پارامتر «امکان نوسان نامحدود روزانه قیمتهای سهام»، مهمترین پارامتری است که امکان تحقق آن در بازار فعلی بورس سهام ایران وجود ندارد و حتی اجازه نوسان ۵ درصد روزانه قیمت نیز، گزینه مخربی است که باید از زمانی که شاخص کل بورس از نیم میلیون گذر میکرد کاهش مییافت. در حال حاضر که با دلایل غیر اقتصادی در دوره غیر معقولی، شاخص کل از نیم میلیون به یک میلیون رسید و از آن عبور کرده به یک میلیون چهارصد هزار رسیده است، دامنه نوسان روزانه قیمتهای سهام به هزار و یک دلیل میبایست در سطح ۲ درصد محدود شود ولی معلوم نیست که چرا اراده جدی در این زمینه و علی رغم خیز بسیار خوب شورای عالی بورس در سال گذشته برای اعمال محدودیت نوسان ۲ درصد در این بازار، وجود ندارد؟!
رشد عمق بازار سرمایه راهکار حذف محدودیتها در بازار
افزایش محدوده دامنه نوسان در کنار مزایای متعدد خود نیازمند تقویت بازارگردانی است، تقویت بازارگردانی میتواند در شرایط هیجانی بازار وارد مدار شده و از انحراف شدید روند با ثبات سهمها جلوگیری کند.
به گزارش ایران اکونومیست، دامنه نوسان در بورس تهران یکی از موضوعاتی است که همیشه مورد توجه اهالی بازار سرمایه قرار داشته است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
طبق مصوبه شورای عالی بورس دامنه نوسان در برخی نمادهای بازار سهام در حال افزایش است، اما کلیت بازار هنوز با محدودیت دامنه نوسان مواجه است.
دامنه نوسان بورس در سال جاری به صورت پلکانی برای برخی نمادها در حال افزایش است. در هفته های گذشته دامنه نوسان بازار اول بورس و فرابورس توضیحاتی در مورد عمق بازار برای برخی نمادها از 6 درصد به 7 درصد افزایش یافته و طبق مصوبه قرار است تا پایان سال این محدودیت به 10 درصد برسد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش این عامل مؤثر میتواند فرایند مثبتی را در معاملات سهام ایجاد کند و امید می رود که این تصمیم در نهایت به ورود نقدینگی و افزایش عمق بازار منجر شود. بورس این روزها به شدت نیازمند تعمیق یافتن است و کمبود عمق بازار مشکل اصلی حال حاضر بازار سهام است.
* تأثیر افزایش دامنه نوسان بر معاملات بورس و کلیت بازار سرمایه
افزایش پلکانی دامنه نوسان می تواند تاثیر مثبتی بر روی روند معاملات بازار سرمایه بگذارد. اما شرط اصلی برای افزایش این تاثیرگذاری، ورود تغییر دامنه نوسان به بقیه بازارهای بورس است.
در حال حاضر فقط در تابلوی اول بورس و فرابورس این افزایش رخ داده و اگر افزایش دامنه نوسان به تابلوی دوم بورس و فرابورس برسد، احتمالا بازار واکنش منطقی نشان دهد. دامنه نوسان و سایر مکانیزم های محدودیت کننده عملیات بازار مانند حجم مبنا یا حد اعتبار به طور مستقیم تاثیری برارزش ذاتی سهام ندارد و سودآوری شرکت ها و سطح نرخ بهره و رشد سودآوری است که ارزش سهام را تعیین می کند.
افزایش دامنه نوسان در مرحله اول سبب رونق بازار، افزایش حجم و ارزش معاملات و بهبود عملیات بازارگردان ها میشود و در مرحله دوم سبب کاهش ریسک معاملات اعتباری برای کارگزار و اعتبار دهنده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند مهمترین مشکل وجود دامنه نوسان زیر سوال بردن منطق بازار سرمایه است زیرا قیمت ها در مسیر تعادل با اطلاعات جدید، با اصطکاک مواجه می شوند؛ این مسئله ورود و خروج سرمایه گذار، نقدشوندگی و حجم معاملات را کاهش می دهد. دومین مشکل اساسی نیز اخلال در عملیات بازارگردان ها و مواجه صندوق با زیان های سنگین است.
البته در کنار معایب موجود، هفت مورد زیر را می توان از اصلی ترین مزایای افزایش دامنه نوسان روزانه دانست که شامل: 1- کم شدن و ازبین رفتن صف های خرید و فروش، 2- ورود نقدینگی به بازار سهام، 3- کاراتر شدن معاملات سهام، 4- افزایش جذابیت سرمایهگذاری در بورس، 5- کاهش احتمالی رفتارهای هیجانی، 6- کاهش میزان دستکاری سفته بازان و 7- افزایش عمق بازار سرمایه است.
افزایش محدوده دامنه نوسان در کنار مزایای متعدد خود نیازمند تقویت بازارگردانی است. تقویت بازارگردانی می تواند در شرایط هیجانی بازار وارد مدار شده و از انحراف شدید روند با ثبات سهمها جلوگیری کند تا زیان شدید به سهامداران وارد نشود.
* انواع ساز و کارهای کنترل نوسان بازار در بورس های اوراق بهادار
بورسهای اوراق بهادار معمولاً دارای دو دامنه نوسان با عناوین دامنه نوسان پویا و ایستا هستند. دامنه نوسان پیرامون قیمت مبنا و معمولاً به صورت درصدی بیشتر و کمتر از آن تعیین می شود. گروه بورس ژاپن در محاسبه دامنه نوسان به جای درصد از واحد پول ین استفاده می کنند. برخی دیگر از بورسها نیز اقدام به استفاده ترکیبی از درصد و عدد مطلق می کنند.
برای تعیین دامنه نوسان بورس بهطور معمول برای هر سهم، هر تابلو یا گروه های مختلف سهام دامنه نوسان متفاوتی تعیین می شود. البته برخی بورس ها نیز برای کل بازار دامنه نوسان ثابت تعیین کردند. دامنه نوسان عمدتا بهصورت متقارن تعیین می شود؛ اما در برخی از بورس ها همچون بورس مالزی، دامنه نوسان بصورت نامتقارن تعیین شده است. انجام معامله بیرون هر یک از دو دامنه، منجر به توقف معاملات و برگزاری حراج می شود. از آنجایی که استفاده از دامنه ایستا و پویا در بورس های دنیا بسیار متداول است در این بخش جزئیات مربوط به هر یک شرح داده شده است.
* دامنه نوسان ایستا
دامنه ایستا به حداکثر نوسان مجاز نسبت به قیمت مبنا ایستای جلسه معاملاتی پیشین گفته می شود و این دامنه معمولاً بر حسب درصد اعلام می شود. در بیشتر بورس های اوراق بهادار، قیمت تئوریک محاسبه شده در آخرین حراج به عنوان قیمت مبنای ایستا در نظر گرفته می شود.
اگر چنین قیمتی وجود نداشته باشد، قیمت حراج قبلی قیمت پایانی روز گذشته به عنوان قیمت مبنای ایستا در نظر گرفته می شود. این دامنه از دامنه پویا گسترده تر بوده و در طول کل جلسه معاملاتی هنگام برگزاری حراج آغازین در طول جلسه عادی معاملات و هنگام برگزاری حراج پایانی مورد استفاده قرار می گیرد.
در برخی بورسها زمانی که قیمت سهام به حد بالا یا پایین دامنه ایستا برسد، معاملات بهصورت خودکار متوقف شده و حراجی به عنوان حراج نوسان دامنه ایستا برگزار می شود.
* دامنه نوسان پویا
دامنه پویا حداکثر نوسان مجاز را در اطراف قیمت مبنای پویا نشان میدهد و معمولاً بهصورت درصدی حول قیمت مبنا تعریف می شود. قیمت مبنای مورد استفاده برای تعیین دامنه، قیمت آخرین معامله انجام شده در بازار عادی و حراج است. به عنوان مثال اگر قیمت آخرین معامله سهمی 100 واحد پولی و دامنه پویا دو درصد باشد، دامنه پویا 98 الی 102 واحد پولی است یعنی معامله بعد این باید بر روی این حدود یا خارج از آن باشد.
چنانچه سفارش در سامانه معاملات ثبت شود و قیمت حاصل از اجرای این سفارش بر روی حد بالایی یا پایین یا خارج دامنه پویای سهم واقع شود، این شرایط منجر به ایجاد توقف خودکار معاملات و برگزاری حراجی به عنوان حراج نوسان دامنه پویا می شود. دامنه پویا در طول جلسه اصلی معاملات و هنگام برگزاری حراج پایانی استفاده می شود.
* تغییرات در دامنه نوسان پویا و ایستا در اثر برگزاری حراج نوسان
حراج نوسان مربوط به دامنه نوسان پویا و ایستا در بورس های دیگر نیز برگزار میشود. به عنوان نمونه میتوان به بورس کشورهای همچون اتریش، برزیل، دانمارک، فنلاند، آلمان، یونان، ایرلند، ایتالیا، نروژ، آفریقای جنوبی، کرهجنوبی، سوئد، سوئیس و انگلیس اشاره کرد.
البته هر بورس بنا به شرایط اختصاصی دارای حدود نوسان و زمان حراج نوسان مختص به خود است. به عنوان مثال در دانمارک و فنلاند طول زمان جلسه حراج نوسان برای عبور از دامنه ایستا 60 ثانیه و برای عبور از دامنه پویا 180 ثانیه است و حد نوسان برای دامنه ایستا 15 درصد قیمت ایستا و برای دامنه پویا 3 درصد قیمت پویا تعریف شده است.
* دامنه نوسان در دیگر کشورها استفاده نمیشود
در اینباره، رضا گلستانی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با ایران اکونومیست، درباره دامنه نوسان اظهار داشت: دامنه نوسان قیمتی یا price limit یکی از ابزارهای کنترلی بازار سهام است، این عامل در بورسهای بزرگ جهان استفاده نمیشود.
وی ادامه داد: در بازار سهام، کشورهایی که دامنه نوسان دارند معمولا این عامل به تنهایی مورد استفاده قرار نمیگیرد و در ترکیب با دیگر ابزارها استفاده میشود. مهم ترین نکته قابل توجه این است که بورس تهران یکی از محدودترین دامنههای نوسان را در سطح جهان دارد.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در بسیاری از این کشورها از جمله ژاپن، سازوکاری وجود دارد که مطابق با شرایط و الزامات خاص، دامنه نوسان در طول جلسه معاملاتی شناور است، بنابراین میتوان همچنان حد نوسان روزانه را اعمال کرد؛ اما از قفل شدن بازار در یک دامنه نوسان بسته جلوگیری کرد.
گلستانی افزود: افزایش دامنه نوسان می تواند انتظار بازدهی در دوره های کوتاه مدت را در بازار سهام افزایش دهد، ضمن اینکه جذابیت بازار سرمایه را بیشتر خواهد کرد. افزایش جذابیت بازار سهام و همچنین افزایش انتظار بازدهی، موجب خواهد شد تا ورود نقدینگی به بازار سرمایه افزایش یابد، به طوری که پولها از بازارهای موازی به بازار سهام کوچ خواهد کرد.
وی تصریح کرد: بازار سرمایه کشورهای رشد یافته و بورسهای بزرگ جهانی اغلب بدون دامنه نوسان فعالیت میکنند. دلیل استفاده نکردن بورس های جهانی از دامنه نوسان عمق بالای بازار سهام آن هاست؛ بزرگترین مشکل بورس تهران در این سالها کم بودن عمق بازار است که به همین دلیل نیاز به وجود دامنه نوسان در آن احساس میشود.
شش پیشنهاد برای افزایش عمق بازار
نوشتاری از ولی نادی قمی عمق کم بازار سرمایه و به تبع آن نقدشوندگی پایین دارایی های مالی، بسته بودن نمادهای معاملاتی و عدم شفافیت کافی معاملات علیالخصوص در مورد سهام عدالت، ریسک معاملات در بازار سهام را افزایش داده است. اگرچه برای افزایش نقدشوندگی بازار گام مهمی در قالب الزام ناشران بورسی و فرابورسی به معرفی بازارگردان، برداشته شده است اما این تصمیم کافی نیست و اقدامات دیگری به شرح زیر برای افزایش عمق بازار و شفافیت معاملات لازم است. حذف حجم مبنا و محدوده نوسان و.
ولی نادی قمی
عمق کم بازار سرمایه و به تبع آن نقدشوندگی پایین دارایی های مالی، بسته بودن نمادهای معاملاتی و عدم شفافیت کافی معاملات علیالخصوص در مورد سهام عدالت، ریسک معاملات در بازار سهام را افزایش داده است. اگرچه برای افزایش نقدشوندگی بازار گام مهمی در قالب الزام ناشران بورسی و فرابورسی به معرفی بازارگردان، برداشته شده است اما این تصمیم کافی نیست و اقدامات دیگری به شرح زیر برای افزایش عمق بازار و شفافیت معاملات لازم است.
۱- حذف حجم مبنا و محدوده نوسان. گام فوری بعدی برای افزایش نقدشوندگی بازار، کنار گذاشتن مکانیزم های متوقفکننده خودکار در قالب حجم مبنا و محدوده نوسان است. اگرچه یکی از دلایل اصلی به کارگیری این مکانیزم ها جلوگیری از نوسان شدید قیمت ها است اما با توجه به ابعاد گسترده حال حاضر بازار سهام، کارآمدی خود را از دست داده و عملا مانع از به تعادل رسیدن سریع بازار و کارآیی آن شده است. به علاوه، این مکانیزم ها موجب صف محور شدن بازار شده که ضمن در بر داشتن فرصت های آربیتراژی ، بازار را از تحلیل دور می کند. البته، لزوما این صفهای خرید یا فروش دربردارنده محتوای اطلاعاتی صحیح نیست.
۲- افزایش میزان سهام شناور آزاد. در حال حاضر میزان شناوری سهام شرکت ها بسیار پایین است و عملا خرید یک سیت مدیریتی در یک شرکت مستلزم پرداخت صرف قیمتی حداقل ۲۰ درصدی است. این موضوع در بازارهای مدرن مالی رایج نیست. در صورت افزایش میزان شناوری سهام شرکتها، وجود یک بازارگردان برای یک شرکت کافی نیست و الزام به بازارگردانهای متعدد با توجه به ارزش بازار حقوق مالکانه شرکت ( Market Cap) ضروری است.
۳- توسعه فرهنگ بازار سرمایه و روحیه ریسک پذیری. برای تحقق این موضوع ضمن حضور فیزیکی نهادهای مالی بازار سرمایه در کنار مردم ( نظیر شعبات بانکی) از توسعه نرم افزارها و فناوریهای معاملاتی باید بهره گرفت. همچنین باید از کارآفرینان و استارتآپها حمایت قانونی ( نظیر معافیت مالیاتی،تسهیلات ارزان قیمت، حقوق معنوی و. ) کرد. اینکه سپرده های بانکی یا صندوق های سرمایهگذاری با درآمد ثابت بدون هیچ ریسک و بدون هیچ مالیاتی سود ۲۰ درصدی با پرداخت های ماهانه عاید سرمایهگذار کنند،ضد توسعه و ضد فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ بازار سرمایه تلقی می شود.
۴-استقرار نظام حاکمیت شرکتی. به طور خلاصه، استقرار نظام مدرن و قوی حاکمیت شرکتی موجب ارایه اطلاعات شفاف ، افزایش کیفیت سود و افزایش کیفیت گزارشگری مالی شرکت های می شود. این موضوع به نوبه خود موجب افزایش اعتماد به بازار سرمایه و به تبع آن روان شدن معاملات و نقدشوندگی سهام شرکت ها می شود. در حال حاضر بسیاری از شرکت ها و نهادهای مالی بازار پول و سرمایه به صورت شکلی کمیته های حاکمیت شرکتی را مستقر کردهاند که لزوما محتوای لازم را ندارد.
۵- افزایش شفافیت معاملات.در حال حاضر امکان کشف سیستمی معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی وجود ندارد و کشف سیستمی دستکاری قیمت های اوراق بهادار به روز نیست. بعلاوه در این خصوص آموزش های مدرن و به روزی وجود ندارد. در کنار این موضوعات، محدودیت های مقطعی در خصوص انجام معاملات توسط حقوقی های بازار و نیز موضوعات مرتبط با فروش سهام عدالت تا حدودی از شفافیت معاملات کاسته است. در حال حاضر از میزان سفارش انباشته سهام عدالت اطلاعاتی در دسترس نیست و اطمینان از منصفانه بودن معاملات سهام عدالت ( به جهت اینکه اغلب فروشندگان سهام عدالت با بازار سهام آشنا نیستند) صرفا بر مبنای معامله شدن آن بر اساس قیمت بازار سادهانگاری است.
۶- افزایش تحلیل در بازار. طی سال های اخیر و همراه با تعدد نهادهای مالی در بازار سرمایه کشور، میزان تحلیل در بازار زیادتر شده است. یکی از عوامل افزایش حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام طی یکی دو سال اخیر در مقایسه با سالهای گذشته به فعالیت های حرفهای این دسته از نهادهای مالی جدید بر می گردد. البته اعتبار تحلیل و تحلیلگر به قوت تحلیل مرتبط است. وقتی که تحلیلگران مالی اسیر تب و تاب بازار می شوند و افکار سفته بازانه را ترویج می دهند، اعتماد بازار کاهش پیدا می کند.البته کیفیت تحلیل در بازار ما در مقایسه با بازارهای مدرن پایین است. افزایش کیفیت مستلزم برقراری ارتباطات بینالمللی و حضور سرمایهگذاران خارجی است.
دیدگاه شما