انواع پلتفرم داده مشتری را بشناسید
طبق یافتههای اخیر موسسه CDP، صنعت فروشندگان پلتفرم داده مشتری (CDP) از ارائهدهندگان بیشتری با قابلیتهای تحویل و کمپین استقبال کرده است. گروههای جدید ارائهدهندگان CDP وضعیت رو به رشد این صنعت را نشان میدهند: این صنعت، که در حال حاضر ۱ میلیارد دلار برآورد میشود، در نیمه دوم سال ۲۰۱۹، با افزوده شدن ۱۲ فروشنده دیگر، ۱۳۰۰ کارمند و ۲۳۶ میلیون دلار بودجه انباشته، رشد ششماهه را تجربه کرد.
صرفنظر از اعداد، این قابلیتهای نوظهور کمپین و تحویل CDP برای بازاریابهایی که در نهایت پای میز خرید مینشینند، چه معنایی دارد؟ این یعنی برای انتخاب این تکنولوژیها، کارهای بیشتری برای انجام دارند، از جمله ارزیابی کامل اینکه قبلاً چه چیزی در استک تکنولوژی بازاریابی آنها وجود داشته است و چه مقدار کار سفارشیسازی و همگامسازی را میتوانند انجام دهند.
مسئولیت با خریدار است؟
متاسفانه، برخی سازندگان و فروشندگان پلتفرمهای داده مشتری در ایجاد سردرگمی درباره CDP سهم داشتهاند. ممکن است تعاریف مختلف و سرعت بالای تحولات به تصورات غلط و در نهایت سرخوردگی بازاریابها از برآورده نشدن وعدهها (یا انتظارات) دور از دسترس منجر شود.
بهگفته دیوید راب، بنیانگذار موسسه CDP، «خریداران CDP باید تفاوتها را درک کنند و به دنبال چیزی باشند که واقعاً مناسب آنها است، که این موضوع سختتر از چیزی است که به نظر میرسد. چون گاهی افراد فقط میگویند، خب، هرچه بیشتر، بهتر. چرا خواهان یک CDP تحویل نباشم که همه چیز داشته باشند؟ اما دست آخر هزینه چیزی را میدهند که استفاده نمیکنند. هر محصول بر اساس فرضیاتی طراحی میشود و اگر از آن به روشی که مورد نظر است، استفاده نشود، ممکن است کارآمد نباشد.»
برای مثال اگر یک CDP کمپین بخرید و تصمیم بگیرید که از ابزار کمپین دیگری در استک تکنولوژی بازاریابی (مارتک) استفاده کنید، آن CDP کمپین ممکن است دادههای خود را در اختیار ابزارهای کمپین خارجی قرار ندهد. شاید در طراحی آن همگامسازی در نظر گرفته نشده باشد.
کاستیها و نیازهای خود را بشناسید. اگر با سیستم کمپینی که دارید راحت هستید، احتمالاً به CDP کمپین نیاز ندارید. «جایگزین کردن تکنولوژی همیشه پر زحمت است، پس اگر ابزار کمپینتان مشابه CDPهای تحویل است، میتوانید CDP تحلیل بخرید. اگر با سیستمهای تحویل خود مشکلی ندارید، چرا میخواهید آنها را عوض کنید؟»
۴ گروه CDP: داده، تحلیل، کمپین، تحویل
نقطه شروع ارزیابی درباره CDPها این است که بفهمید موضوع چیست. سال گذشته، راب گفت که در بازار CDP بین شرکتهایی که بر جمعآوری داده متمرکز هستند و آنها که بر فعالسازی تمرکز دارند، شکاف عمیقی را شاهد بوده است. موسسه CDP در گزارش ماه گذشته خود، فروشندگان CDP را براساس کارکردهایی که سیستمهای آنها ارائه میکنند، به چهار دسته تقسیم کرده است:
داده: دادههای مشتری را از سیستمهای منبع جمعآوری میکند، دادهها را به هویت مشتری پیوند میدهد، نتایج را در دیتابیس دائمی که در دسترس سیستمهای خارجی است، ذخیره میکند. اغلب برای مدیریت داده و دسترسی به آنها از تکنولوژیهای تخصصی استفاده میکند.
تحلیل: جمعآوری داده و کارکرد تحلیل را با هم ارائه میکند. بخشبندی مشتری را نیز شامل میشود و گاهی به یادگیری ماشینی، مدلسازی مبتنیبر پیشبینی، انتساب درآمد و نقشه جرنی (سفر). اغلب توزیع فهرست سگمنتها در مارکتینگ اتومیشن یا تحلیل پیشرفته محصولات را اتوماتیک میکند.
کمپین: جمعآوری داده، تحلیل و رفتار مشتری. رفتارهای مختلف-پیام های شخصیسازیشده، کمپینهای بازاریابی برونگرا، تعاملات لحظهای، یا توصیهنامههای محصول یا محتوا-افراد مختلف در سگمنت را مشخص میکند.
تحویل: جمعآوری داده، تحلیل، رفتارهای مشتری و تحویل پیام. تحویل معمولاً از طریق ایمیل، وبسایت، CRM یا چند مورد از اینها اتفاق میافتد.
CDPهای تحویل و کمپین-که راب اخیراً متوجه ظهور آنها شده است- شامل «ترکیبی از شرکتهای جدید کوچکی است که از ابتدا به صورت CDP طراحی شدهاند و شرکتهای قدیمی بزرگی که قابلیتهای CDP را به قابلیتهای خود اضافه کردهاند. چندین CDP بزرگ متمرکز بر داده با تقویت موقعیتشان، خود را از CDPهای دارای قابلیتهای گستردهتر متمایز کردهاند.»
آیا انواع CDP ها واقعا بایکدیگر متمایز هستند؟
یکی از فروشندگان CDP این تمایزهای CDPها را به چالش کشید. استیو زیسک، مدیر ارشد بازاریابی محصول در ردپوینت گلوبال تمایز بین CDPهای «کمپین» و «تحویل» را «کمی ناجور» میداند؛ چراکه CDPها قرار است به خریداران حق انتخاب کانال بدهند و تمامی CDPها میتوانند رکوردهای مشتری را تحویل دهند. وی شاخصههای یک پلتفرم کارآمد چیست؟ اضافه میکند بسیاری از آنها میتوانند پیامها/محتوا را به نقاط تماس مورد نظر تحویل دهند.
زیسک میافزاید «تمایز صحیح باید این باشد که آیا CDP میتواند هماهنگسازی، تحویل، اندازهگیری و بهینهسازی لستمایل-آخرین مرحله تحویل پیام به مخاطب- را به صورت یکسان برای تمام کانالها انجام دهد یا خیر، نه اینکه آیا فروشنده CDP دارای نقطه پایانی است یا بر آن کنترل دارد یا خیر. برای مثال پلتفرم داده مشتری ردپوینت از APIهای بومی استفاده میکند تا پیامها را مستقیماً به مشتریان تحویل دهد و نتایج و پاسخها را بازگرداند.
CDPها در نحوه انجام کارها بایکدیگر تفاوت دارند و نه در امکانات
به گفته زیسک هر CDP کار جمعآوری داده را انجام میدهد، اما همه آنها یک کار انجام نمیدهند. از نظر بسیاری از خریداران CDP، آنها نهتنها دادههای منابع مارتک بلکه دادههای تمامی منابع بخش ستادی شرکت، یعنی CRM، سیستمهای POS و تجارت الکترونیک، سیستمهای خدمات مشتریان، انبارهای داده و دریاچههای داده را نیز میخواهند.
هر CDP یکپارچهسازی پروفایل را انجام میدهد، اما بسیاری از آنها این کار را در حد متوسط انجام میدهند. بر کیفیت داده یعنی پاکسازی، اعتبارسنجی، بهنجارسازی، که ممکن است برای دادههای گرفتهشده از فرایندهای جمعآوری ناقص انسانی مثل رکوردهای CRM یا پرتالهای سلفسرویس، بسیار مهم باشد، تأکید چندانی وجود ندارد.
بیشتر CDPها بخشبندی را با تعیین بخشها و اختصاص ID به رکورد مشتری یا با فیلتر مشتریان درست قبل از فعالسازی، انجام میدهند.
این بخشبندی مبتنیبر فهرست، ایجاد تعامل پویا، انعطافپذیر و «لحظهای» با مشتریان را خیلی دشوارتر میسازد.
تقسیم بندی وینتربری از CDPها
گزارش وینتربری (Winterberry) که در دسامبر 2020 منتشر شده است، CDPها را به این دستهها تقسیم میکند:
CDPهای دارای قابلیتهای قدرتمند در جمعآوری دادههای مشتری از سیستمهای منبع که از مجموعهای از همگامسازیها (API، SDK یا مدیریت تگ) برای جذب داده بهره میگیرند.
CDP با قابلیت تحلیل، که علاوهبر کارکردهای تحلیل (شامل مدلسازی مبتنیبر پیشبینی، بخشبندی و انتساب (اتریبیوشن))، گردآوری داده، همگامسازی و مدیریت پروفایل را نیز فراهم میکند.
CDP با کاربردهایی که گردآوری داده، همگامسازی و مدیریت پروفایل به اضافه کاربردهای تعامل (مثل نقشه سفر و ابزارهای فعالسازی برای ارتباطات درونگرا و برونگرا، پیامهای شخصیسازیشده، توصیههای مبتنیبر پیشبینی، و غیره) را فراهم میکند.
ابرهای بازاریابی مثل راهکارهایی که انواع مختلف راهکارهای mostly-acquired را همگامسازی میکنند، که اکثر آنها بر تعامل با مشتری تمرکز دارند و هدف آن است که راهکاری یکباره برای بازاریابها باشند.
CDPهای مخصوص B2B: سیستمهای CDP که بر کاربردها و نمونههای کاربردی B2B (کسب و کار با کسب و کار) متمرکز هستند؛ منشاء اکثر آنها پلتفرمهای ABM است.
از نظر بازاریابها، مهمترین نمونههای کاربردی پروفایل یکتای مشتری عبارتاند از شخصیسازی (۷۰٪)، بینشهای مشتری (۶۵٪) و ارزیابی در سراسر کانالها (۵۱٪).
پلتفرم های داده مشتری یا تخصصی و پیچیده هستند یا کاربردی و ساده؟
مایکل هریسون، از گروه وینتربری به سیاماس وایر (CMSWire) گفت تیمش شاهد یک دودستگی در بازار CDP است، از جمله CDPهایی که برای حلوفصل مسائل مربوط به میانه بازار طراحی شدهاند، که به استکهای بازاریابی کوچک شباهت دارند. هریسون میگوید این گروه از CDPها در قابلیتهای اصلی CDP نسبتاً متبحر هستند: گردآوری و یکپارچهسازی داده، مدیریت پروفایل یا همان پروفایل یکتای مشتری، بخشبندی لحظهای و فعالسازی داده در سراسر اکوسیستم بازاریابی. هریسون اضافه میکند «این CDPها تحلیلهای پیشرفته و کاربردهایی مثل ایمیل و شخصسازی را ایجاد یا کسب میکنند. بازاریابهای میانه بازار به سهولت اجرا نیاز دارند و در رویکردشان در مدیریت و فعالسازی داده پیچیدگی کمتری اعمال میشود و سادگی را به درجه یک بودن ترجیح میدهند.»
تمرکز cdpها بر فعالسازی، یکپارچهسازی داده
هریسون همچنین دریافت CDPهای متمرکز بر رفع نیازهای شرکت، موضوع فعالسازی و یکپارچهسازی دادهها را تقویت میکنند آنها یکپارچهسازی داده، شفافسازی هویت و تصمیمگیری و هماهنگسازی را به بهترین شکل انجام میدهند. وی میگوید «این گروه از CDPها به دنبال رقابت با استکهای بازاریابی شرکت نیستند؛ بلکه با این استکها کار و به پیوستگی جریان داده کمک میکنند. برندهای شرکتی اغلب از استکهای بازاریابی مختلف بهره میگیرند؛ غالباً گروههای مختلف در سازمان از Adobe و Salesforce استفاده میکنند و CDP داده درجه یک، اشتراکگذاری داده بین این دو سیستم را تسهیل میکند.»
سه نوع مهم CDP: دسترسی، تحلیل، کمپین
طبق راهنمای خرید پلتفرمهای داده مشتری شرکت سیاماسوایر، سیستمهای CDP را میتوان به سه نوع دستهبندی کرد: دسترسی (پایه)، تحلیل (پایه پلاس) و کمپین (چندمنظوره). CDPهای دسترسی، دادههای مشتری را از منابع مختلف جذب میکنند، و این دادهها را با پروفایل مشتری ترکیب میکنند و به آن پیوند میدهند. CDPهای تحلیل، کارکرد مدیریت داده CDPهای دسترسی را دارا هستند و علاوهبر آن از امکانات تحلیل و مصورسازی نیز برخوردارند. و CDPهای کمپین، سیستمهای چندمنظورهای هستند که قابلیتهای مدیریت داده، تحلیل و هماهنگسازی را فراهم میکنند.
CDPهای تخصصی داده-محور
بهگفته جف لونسفورد، مدیرعامل تیلیوم (Tealium)، مشخص است که فضای CDP سرشار از سردرگمی است. وی میگوید «فروشندگان قابلیتهای بسیار متفاوتی دارند که بسیاری از مشکلات، از کیفیت داده و حملپذیری تا انجام لحظهای ایونتهای کمپین، را مورد توجه قرار میدهند.»
لونسفورد و تیلیوم برای رفع این سردرگمی، بین دو نوع مهم CDP تمایز قائل میشوند: CDPهای داده-محور و CDPهای تخصصی:
CDPهای مبتنی بر داده دسته اول: به گفته لونسفرد، در این پلتفرمها کیفیت دادههایی که برای استفاده جمعآوری و تبدیل شدهاند، در اولویت قرار دارند. این سیستم یک لایه داده مستقل ایجاد میکند که تمامی سیستمها میتوانند برای دسترسی به موقع و همیشگی به دادههای مشتری از آن بهره بگیرند. وی میافزاید «به بیان دیگر، پلتفرم های داده مشتری مبتنی بر داده دسته اول دادهها را دارایی خود میدانند که باید بهینهسازی شود، نه فقط وسیلهای برای تحقق هدف. این نگرش کنترل کیفیت داده در سراسر سازمان را آسانتر میکند، که در نهایت به ایجاد اعتماد نسبت به دادهها کمک میکند. امکانات قدرتمند برای نظارت بر دادهها را نیز، که بیش از پیش برای مطابقت با مقررات حریم خصوصی دادهها ضروری است، امکانپذیر میکنند.»
CDP تخصصی: این گروه بیشتر برای اجرا و نتایج مناسب است تا کیفیت داده. به همین دلیل، اغلب در یک بخش خاص-معمولاً بازاریابی- و نمونههای کاربردی مثل بازاریابی ایمیلی، قابلیت پلتفرم مدیریت داده (DMP)، گزارش تحلیل یا انجام دیگر کارهای سطح کانال تخصصي عمل میکنند.
تعیین نمونه کاربردی مناسب
بهگفته زیسک، CDPها نیز بهلحاظ نمونه کاربردی/واحد استفادهکننده متفاوت هستند. میگوید «این پیوستار نیست؛ بلکه مجموعهای از قابلیتها برای جلب رضایت مجموعه گستردهای از کاربران و انجام نمونههای کاربردی است. برخی CDPها برای فراهمسازی رکوردهای مشتری، تصمیمها و اطلاعات مربوط به خدمات مشتریان، مراکز تماس و خدماترسانی درونفروشگاهی، از نمونههای کاربردی بازاریابی فراتر میروند.» برخی دیگر قابلیتی برای پاسخگویی یا هماهنگسازی درخواستهای موضوعی برای GDPR، CCPA یا دیگر الزامات حریم خصوصی ارائه میکنند؛ برخی میتوانند به مشتریان غیرعادی مثل مصرفکنندگان مراقبتهای بهداشتی در محیطهای مدیریت مراقبت رسیدگی کنند و برخی میتوانند نمونههای کاربردی بازاریابی توزیعی را با کنترلهای متمرکز بر دادههای مشتری، قوانین و تمپلیتهای پیشساخته و قادر ساختن بازاریابها به راهاندازی و مدیریت کمپینهایی متناسب با نیازهای محل به محصولا، محتوا و کنترل کانالها، مدیریت کنند.
هریسون از گروه وینتربری میگوید «لازم است بازاریابها تلاش صادقانه خود را صرف ایجاد نمونههای کاربردی کنند که لازم است حلوفصل شوند. این کار بازاریابها را آماده میکند که نیازهای وضعیت فعلی و آتی خود را با تکنولوژی مناسب همسو کنند و نقشه راهی برای اجرا توأم با موفقیتهایی در طول سفر ارائه کنند. با وجود تنوع زیاد CDP در بازار، مجوز دادن به CDP استراتژی نیست. گزارشهای متعددی از برندهایی شنیدهایم که از CDP خود رضایت ندارند. فروشندگان CDP که بیش از حد وعده میدهند و برندهایی که در نیازهای خود همسو نیستند، عامل نارضایتی در بازار هستند.»
نتیجه گیری و جمع بندی
پلتفرم داده و تجربه مشتری نسل آخر پلتفرمهای داده مشتری است که علاوه بر تحلیل و تحویل و کمپین به بهبود تجربه مشتری نیز کمک میکند. پلتفرم داده و تجربه مشتری دیتاآرت یک محصول نوآورانه ایرانی است که برای آشنایی با امکانات و ویژگیهای آن میتوانید با ما تماس بگیرید.
شاخص های کلیدی عملکرد-KPI چیست؟
شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، ابزاری است که ذینفعان را قادر میسازد تا موفقیت کسبوکار خود را بسنجند. فرض کنید میخواهید با یک اتوبوس به سفر بروید. هدف این سفر، رساندن مسافرین و تعدادی محموله باری در مدت مشخص است. مسلماً، به اطلاعاتی نیاز دارید تا به سلامتی به مقصد برسید. در این مثال KPI مفید میتواند دادههای مکانی، سرعت متوسط، سطح سوخت، اطلاعات آب و هوایی و … باشد. این شاخصها به شما کمک خواهد کرد که وضعیت خود را درک کنید و بدانید که آیا همسو با برنامه سفر در حرکتید یا خیر. همچنین به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید تصمیمات مطلوب را در ادامه سفر اخذ کنید. پس، KPI به صاحبان یک کسب و کار در موارد ذیل کمک میکند:
- نظارت بر عملکرد کسبوکار
- نظارت بر اجرای برنامهها
- بهروز رسانی راهبردها
- ارزشگذاری عادلانه کسب و کار در زمان جذب سرمایه
- صرفهجویی در وقت
شاخص عملکردی مطلوب، آنچه را که برای کسبوکار شما حائز اهمیت است، اندازه میگیرد. به عنوان مثال، شاخصها درحوزه خدمات آموزشی، میتواند هزینه تحصیل یک فرد، نرخ فرسایش دورههای آنلاین، معدل دانشآموزان و … باشد. شاخص تعریفشده همچنین، میبایست جامع، دقیق و قابل اجرا باشد.
دکتر محمدرضا فرحی، در کارگاه تخصصی «شاخصهای کلیدی عملکرد استارتاپ ها (KPI)» دوره اول کیمیاکالج پس از ارائه فهرستی از KPI های مهم، به نقش آنها در راهبری استارتاپ ها پرداخت.
تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد استارتآپها به دلیل عدم قطعیت و تفاوت نگرش بنیانگذاران چالش بزرگی است. این شاخصها، متناسب با صنعت، نوع فعالیت، مدل کسبوکار و مرحله رشد استارتاپ نیز تغییر میکند و میتواند مربوط به عملکرد مالی، بازار، مشتری، محصول و یا کلی باشد. رشد، نرخ تبدیل، درآمد، سود خالص و ناخالص، حاشیه سود ناخالص، رشد ماهانه، نرخ ماندگاری، نرخ ریزش، هزینه جذب مشتری، میانگین درآمد به ازای هر کاربر، بودجه مشتری و … از جمله شاخصهایی بود که محمدرضا فرحی به آنها اشاره کرد.
محمدرضا فرحی دکتری اقتصاد از مدرسه اقتصاد بارسلونا و دانشآموخته ارشد اقتصاد از تولوز فرانسه، یکی از فعالان اکوسیستم استارتآپی کشور است. ایشان بنیانگذار بیمه بازار و مدیر مالی شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر رهنماست.
اندیکاتور فیشر (Fisher transform) در تحلیل تکنیکال
استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال همواره برای بسیاری از تحلیلگران، تأثیرگذار و کارآمد بوده است. اندیکاتورها یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال میباشد که با استفاده از آنها میتوان داده ها و اطلاعات موثری را برای تحلیل انواع سهام به دست آورد. اندیکاتور Fisher transform نیز کاربرد خاصی در تحلیل سهام در بازار سرمایه دارد. در این مقاله سعی داریم تا به بررسی اندیکاتور فیشر ترنسفورم بپردازیم و مطالب مربوط به آن را شرح و بسط بدهیم:
- اندیکاتور Fisher transform چیست؟
- فرمول اندیکاتور فیشر
- نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور Fisher
- اندیکاتور فیشر در پلتفرم اقتصاد بیدار
- نکات معاملاتی اندیکاتور فیشر
- ترکیب اندیکاتور فیشر با سایر اندیکاتورها
اندیکاتور Fisher Transform چیست؟
Fisher Transform یک شاخص فنی است که توسط John F. Ehlers ایجاد شده است و قیمتها را به توزیع عادی گوسی تبدیل میکند. اندیکاتور فیشر ترنسفورم، یک شاخص مهم محسوب میشود که در محدوده صفر نوسان میکند و قابلیت این را دارد تا به راحتی سیگنال خرید یا فروش صادر کند.
به عبارتی میتوان گفت اندیکاتور فیشر ترنسفورم، نقاط عطف قیمت را مورد سنجش قرار میدهد. پس تشخیص نقاط عطف قیمتی یک دارایی یا یک سهام به کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. همچنین Fisher transform ، سطح قیمت را در گذشته ارزیابی میکند و طبق آن جهت روند را مشخص می نماید. اگر اندیکاتور فیشر مثبت باشد، سیگنال خرید و در صورتی که منفی باشد، سیگنال فروش صادر میگردد.
فرمول اندیکاتور فیشر
فرمول اندیکاتور فیشر ترنسفورم به صورت زیر میباشد:
Fisher transform= 1/2 * ln (1+X/ 1-X)
ln : برابر با لگاریتم طبیعی میباشد.
X : سطح قیمتی ترنسفورم بین -1 تا +1 است.
برای محاسبه اندیکاتور Fisher transform ، یک دوره زمانی بازگشت انتخاب میکنیم، مانند 9 دوره. به این صورت است که Fisher Transform در چند دوره اعمال میشود.
با در نظر گرفتن فرمول، قیمت این دورهها را به مقادیر بین 1- تا 1+ و ورودی برای X تبدیل میکنیم. ضرب در لگاریتم آن و سپس ضربدر 0.5. با پایان هر دوره نزدیک، محاسبه را تکرار میکنیم و جدیدترین قیمت را بر اساس آخرین قیمتهای نه دوره ای به مقدار بین -1 و 1+ تبدیل می نماییم . مقادیر محاسبه شده از مقدار محاسبه شده قبلی اضافه یا کسر میشوند.
نحوه سیگنالگیری از اندیکاتور Fisher
همان طور که گفته شد، خط بین محدوده صفر در اندیکاتور فیشر ترنسفورم، از اهمیت بالایی برخوردار است. در سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور Fisher ، هنگامی که اندیکاتور از پایین، خط صفر را به سمت بالا رد میکند، یک نوسان قیمتی از منفی به مثبت شکل میگیرد که میتوان در آن نقطه ترید خود را انجام داد.
همچنین زمانی که اندیکاتور Fisher ، از سمت بالا خط صفر را به سمت پایین رد میکند، نوسان قیمتی از مثبت به منفی را شاهد خواهیم بود که در آن نقطه میتوان معامله خود را به فروش تغییر دهیم. این روش میتواند یک گزینه ایدهآل برای معاملات کوتاهمدت یا نوسانگیری باشد. چرا که شما به راحتی میتوانید در زمان مناسب به سهم وارد شده و در بهترین زمان از سهم خارج شوید تا سود مناسبی را کسب کنید.
اندیکاتور فیشر در پلتفرم اقتصاد بیدار
پلتفرم اقتصاد بیدار قابلیت این را دارد تا تحلیلگران نسبت به هر سهمی که مد نظر دارند، بتوانند با استفاده از ابزار اندیکاتورها به بررسی و تحلیل انواع سهام بپردازند. در این پلتفرم، امکان مشاهده چارت هر سهم در بازههای زمانی خاص، فراهم است. برای این منظور برای هر سهم دلخواه، چارت مربوط به آن را کلیک میکنیم تا نمودار قیمتی آن باز شود. در قسمت منو، مثل اغلب نرمافزارهای تحلیلی، ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل رسم خطوط، ترسیم کانال و انواع اندیکاتورها به چشم میآید.
در قسمت اندیکاتورها میتوانید به راحتی گزینه اندیکاتور Fisher transform را انتخاب کنید. اندیکاتور فیشر ترنسفورم برای هر تغییر و نوسان قیمتی در نمودار از خود واکنش نشان میدهد تا معاملهگران بتوانند نسبت به آن برای سهم خود خرید یا فروش را انتخاب کنند.
نکات معاملاتی اندیکاتور فیشر
استفاده از اندیکاتور فیشر برای معاملات، کاربردهای گوناگونی دارد. برخی از معاملهگران به دنبال خواندن اعداد اندیکاتور برای نشان دادن مناطق احتمالی معکوس قیمت و برخی دیگر منتظر تغییر جهت Fisher Transform هستند.
- شاخص Fisher Transform نامحدود است. به این معنی که میتواند برای مدت طولانی رخ دهد. این نامحدود بودن، بر اساس قرائتهای تاریخی سهام مورد نظر است. برای برخی از داراییها، خواندن بالا ممکن است 7 یا 8 باشد، در حالی که خوانش پایین ممکن است 4- باشد. برای دارایی دیگر، این مقادیر ممکن است متفاوت باشد.
- شاخص اندیکاتور فیشر ترنسفورم، یک شاخص نسبتاً آسان برای استفاده به حساب میآید و سیگنال گیری با استفاده از آن به راحتی صورت میگیرد. همچنین اندیکاتوری است که در بازارهای دیگر مثل فارکس مورد استفاده قرار میگیرد.
- در اندیکاتور فیشر اغلب یک خط سیگنال به آن متصل شده است. این میانگین متحرک MA ، مقدار Fisher Transform است. بنابراین کمی کندتر از خط Fisher Transform حرکت میکند.
- برای انجام معاملات بهتر و مطمئنتر با استفاده از اندیکاتور فیشر ترنسفورم بهتر است این اندیکاتور با اندیکاتورهای معتبر و قدرتمند دیگر ترکیب شود تا نتیجه مطلوبتری گرفته شود.
در مقالهای جداگانه به طور مفصل راجع به ترکیب اندیکاتورهای گوناگون صحبت کردهایم.
ترکیب اندیکاتور فیشر با سایر اندیکاتورها
زمانی میتوانیم به اعتبار اندیکاتور فیشر ترنسفورم اضافه کنیم که در ترکیب با اندیکاتورهای دیگر قرار دهیم. اندیکاتور فیشر با بسیاری از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال ترکیب میشود که در این قسمت به شرح و بسط آن میپردازیم.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و استوکاستیک
نگاهی دقیق تر به شاخص Fisher Transform روی نمودار نشان میدهد که شباهت مشابهی با اندیکاتور Stochastic دارند.
ابتدا، میتوان از این دو برای شناسایی سطح اشباع فروش و اشباع خرید استفاده کرد. دوم، میتوان از آنها برای پیروی از روند استفاده کرد. این دو شاخص بیشتر هنگام افزایش قیمت افزایش مییابند و هنگامی که قیمت در حال کاهش است، کاهش مییابند .
همچنین، میتوان از کراس اوورهای آنها برای شناسایی سیگنالهای خرید و فروش استفاده کرد تا معامله با تحلیل بهتری انجام بگیرد.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و RSI
Fisher transform ، همچنین شباهتی به اندیکاتور RSI نیز دارد. این دو شاخص از نظر نحوه محاسبه متفاوت هستند. با این حال ، این دو شاخص به طور مشابه مورد استفاده قرار میگیرند. میتوان از آنها برای یافتن سطوح خرید و فروش بیش از حد استفاده کرد. علاوه بر این، میتوان از آنها برای یافتن واگراییها در روند بعدی استفاده کرد. به همین ترتیب زمانی که هر دو اندیکاتور در وضعیتی قرار میگیرند که سیگنال خرید یا فروش به طور همزمان صادر میکنند، آن تحلیل از قدرت و اعتبار بالایی برخوردار خواهد شد.
اندیکاتور فیشر ترنسفورم و باند بولینگر
اندیکاتور Fisher transform ، یک نوسانساز محسوب میشود در حالی که اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) یک شاخص برای شناسایی روند مطرح است. هر دو اندیکاتور فیشر ترنسفورم و باند بولینگر میتوانند به صورت مکمل قرار بگیرند چرا که هر کدام از آنها یک بخشی از تغییرات سهم را مورد ارزیابی قرار میدهند.
برای مثال میتوان از Fisher Transform برای تأیید سیگنال صعودی توسط Bollinger Bands استفاده کرد.
برای درک بهتر از مفهوم ترکیب اندیکاتورها بهتر است به مقاله ترکیب اندیکاتورها که قبل تر آماده شده است مراجعه کنید.
جمعبندی
اندیکاتور fisher transform یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بسیاری از تحلیلگران طبق آن معاملات خود را صورت میدهند. این اندیکاتور به راحتی با دیگر اندیکاتورها ترکیب میشود تا بتواند سیگنال مطمئنتری صادر کند. در این مقاله سعی داشتیم تا به بررسی ویژگیها و نحوه محاسبه اندیکاتور فیشر ترنسفورم بپردازیم و کاربردهای آن در ترکیب با اندیکاتورها را بیان کنیم.
شناخت بیشتر در مورد این اندیکاتور و نحوه معامله با آن نیاز به کسب مهارت و آموزشهای لازم دارد. در این خصوص کارگزاری اقتصاد بیدار خدمات آموزشی خود را به علاقهمندان و سرمایهگذاران این حوزه اختصاص میدهد و کافی است تا با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.
داشبورد مدیریتی چیست و چه مزایایی دارد؟
داشبورد مدیریتی که با نام داشبورد استراتژیک هم شناخته میشود، اطلاعات مهم و ضروریِ کسبوکار را بهصورت تصویری و گرافیکی، به مدیرانی که با محدودیتهای زمانی مواجه هستند، ارائه میدهد. این موضوع بسیار مهم است که داشبورد خود را براساس یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) معنادار و هدفدار ایجاد کنید تا بتوانید از مزایای داشبورد مدیریتی که شامل پاسخ به سؤالات مهم و حیاتی در زمینهی تجارت و کسبوکار، هماهنگ کردن فعالیتهای تجاری با استراتژی شرکت و افزایش بهرهوری و سودآوری است، بهرهمند شوید. استفاده از داشبورد مدیریتی با ترکیبی از نرمافزارهای مبتنی بر وب و دادههای واقعی، بسیار آسان است.
حتما بخوانید:
داشبورد مدیریتی چیست؟
براساس آمار شرکت آی شاخصههای یک پلتفرم کارآمد چیست؟ بی ام (IBM) روزانه بیش از ۲.۵ کوینتیلیون بایت دیتا تولید میشود. در دنیایی که در این حجم عظیم از اطلاعات در حال غرق شدن است، بسیار مهم است که بتوانید تنها اطلاعاتی را که برای شما و شرکتتان مهم و حیاتی هستند، به دست بیاورید تا بتوانید بهسرعت و بهراحتی، به تصمیماتی صحیح برای پیشرفت دست یابید.
شما از طریق یک داشبورد مدیریتی میتوانید مقدار بسیار عظیمی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهید و تصمیماتی را مبتنی بر اطلاعات واقعی و در زمان صحیح اتخاذ کنید. با توجه به اینکه داشبورد مدیریتی قادر است تا از طریق یک رابط گرافیکی و تصویری دادهها را بررسی کند، مدیران سازمانها میتوانند از طریق این اطلاعات، نمایی کلی از سازمان یا شرکت خود به دست بیاورند و آن را درمقابل بحرانهای مختلفی ایمن کنند و از طرفی فرصتهای مختلف را برای پیشرفت سازمان بررسی نمایند. داشبورد مدیریتی میتواند اعداد، شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و حتی در برخی موارد کارتهای امتیازدهی عملکرد (Performance Scorecards) را در صفحهای مجزا و با دسترسیهای مختلف برای مدیران سطوح بالای سازمانی نمایش دهد. یک رابط کاربری سفارشیسازیشده در داشبورد مدیریتی، باید قادر باشد شاخصههای یک پلتفرم کارآمد چیست؟ تا اطلاعات گوناگونی همچون نرمافزار حسابداری، سامانهی مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM)، ایمیلهای شرکتی و برنامههای تجزیهوتحلیل وبسایت را از منابع مختلف جمعآوری کند.
در داشبورد شما سه معیار برای ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد وجود دارد. اول اینکه این شاخصها باید بهطور مستقیم با اهداف سازمانتان مرتبط باشند. دوم، آنها باید بهصورت کمی و کیفی قابل اندازهگیری باشند و مهمتر از همه اینکه شاخصهای کلیدی عملکرد باید با شاخص اندازهگیری رشد و موفقیت سازمان شما ارتباطی مستقیم داشته باشند.
استفاده از داشبوردهای مدیریتی به عنوان راهی برای تصمیمگیریهای صحیح و استراتژیک دربرابر فشارهای رقابتی، بهطور مداوم در تمامی کسبوکارها، در حال رشد است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، استفاده از داشبوردهای گرافیکی و تصویری تأثیرات مثبتی دارند. گروه تجاری ابردین (Aberdeen Group) طی مطالعهای در سال ۲۰۱۳، متوجه شد که مدیرانی که از تجزیهوتحلیلهای تصویری استفاده میکنند، در مقایسه با مدیرانی که تنها از گزارشات کتبی استفاده میکنند، حدود ۳۰ درصد شانس بیشتری برای یافتن اطلاعاتی دارند که از تصمیماتشان در زمان لازم، پشتیبانی میکنند.
قابلیتهای مهم داشبورد مدیریتی چیست؟
مهمترین اطلاعات در زمینه کسبوکار، که مدیران سازمانها برای استفاده از داشبوردهای مدیریتی به آنها نیاز دارند، چه چیزهایی هستند؟ در اینجا برخی از قابلیتهای مهم داشبوردهای مدیریتی را توضیح میدهیم.
ویژگیهای بصری
۱. قابلیت سفارشیسازی
شما باید قادر باشید تا به اطلاعاتی که میخواهید دسترسی پیدا کنید و آنها را به شیوهای که برای شما راحتتر و مناسبتر است مشاهده نمایید. کاربران داشبوردهای مدیریتی باید بتوانند تا هرآنچه را که در داشبورد مشاهده میکنند، سفارشیسازی کنند و تغییر دهند.
۲. قابلیت کشیدن و رها کردن
کشیدن و رها کردن (Drag-and-Drop) روشی سریع و آسان برای کار با نرمافزارهای کاربردی است. با این روش شما میتوانید از طریق نشانگر موس، فایلها و مدارک موردنیازتان را به هرجا که دوست دارید منتقل کنید. شما از طریق این قابلیت میتوانید ابزارهای مختلفی را به داشبورد خود اضافه کنید تا اطلاعات بیشتری را موردبررسی قرار دهید. قابلیت کشیدن و رها کردن، یک روش بسیار ساده و آسان برای رفع نیازهای مدیریتی شماست.
۳. قابلیت انتخاب رنگ و فونت
شما میتوانید با انتخاب رنگها و فونتهای مختلف، داشبورد خود را از نظر بصری جذابتر کنید. این قابلیت بهخصوص برای شرکتهایی که میخواهند از بعضی اطلاعات، به عنوان ابزاری برای فروش استفاده کنند بسیار کارآمد است. این انعطافپذیری ظاهری، برای شرکتهایی که دوست دارند داشبوردشان را با برند خود هماهنگ کنند بسیار مناسب است.
۴. قابلیت نمایشهای گرافیکی مختلف
به جز نمودارها و چارتهای گرافیکی، شیوههای مختلف دیگری نیز برای نشان دادن اطلاعات مختلف وجود دارد. برخی از گزینههای نمایش گرافیکی اطلاعات عبارتند از: سرعت سنج (speedometers)، نقطهگذاری (dot plots)، محورها (pivots) و نمودارهای تعاملی (interactive graphs).
ویژگیهای زیرساختی و پلتفرم داشبوردهای مدیریتی
۱. مبتنی بر فضای ابری
میتوان این داشبوردهای مدیریتی را روی یک فضای ابری در محیط اینترنت بارگذاری کرد، به همین علت نصب و نگهداری از آن بسیار ساده خواهد بود. درحقیقت شما قادر خواهید بود تا در هر زمان و مکانی به داشبورد دسترسی پیدا کنید. با چنین قابلیتی، زمانی که مشغول تجزیهوتحلیل وبسایت و بازاریابی اینترنتی هستید، بسیاری از اطلاعات بهصورت خودکار در فضای ابری ذخیره خواهند شد. البته لازم است که شما از قبل میزان فضای ابری داشبورد را بدانید. برخی از این سرویسها دارای محدودیت ذخیرهسازیِ حجمیِ دادهها هستند.
۲. پشتیبانی از سیستم عاملهای مختلف
اگر قصد استفاده از داشبوردهای مدیریتی مبتنی بر وب را ندارید، باید مطمئن شوید که داشبورد شما قابلیت اجرا شدن روی سیستم عاملهای مختلفی مانند ویندوز، یونیکس و مک را داشته باشد.
۳. سازگاری با تلفنهای همراه
بسیاری از نرمافزارهای داشبورد مدیریتی دارای نسخهی تلفن همراه نیز هستند که به شما اجازه میدهند تا اطلاعات مختلف سازمان خود را از طریق تلفن همراه یا تبلت مشاهده کنید. اگر این قابلیت برای شما مهم است، باید حتما مطمئن شوید که دادههای مورداستفادهی شما دارای نسخهی مخصوص تلفنهای همراه باشند. البته حتی اگر هیچ نرمافزار تلفن همراهی موجود نباشد، درصورت داشتن پلتفرم مبتنی بر وب، همچنان قادر خواهید بود تا از طریق تلفن همراه خود به اطلاعات مختلف دسترسی پیدا کنید.
ویژگیهای مربوط به اطلاعات و دادهها
۱. ترکیب دادهها
داشبورد مدیریتی قادر است تا با استفاده از این قابلیت، اطلاعات را از منابع مختلفِ دادهها استخراج کند و تنها اطلاعات مفید را نمایش دهد. ترکیب دادهها همچنین برای پیدا کردن و ایجاد همبستگی بین مجموعهای از دادههای مختلف، مفید است.
۲. مختصر کردن اطلاعات
داشبوردها، مجموعهای از اطلاعات مختلف را در زمان فعلی بهصورت تصویری نشان میدهند. شما با کلیک کردن بر هر یک از قسمتهای داشبورد، قادر خواهید بود تا تمامی اطلاعات آن را مشاهده کنید. داشبورد مدیریتی با داشتن قابلیت مختصر کردن اطلاعات (Data Drill Down)، قادر خواهد بود تا خلاصهای از اطلاعات را بهصورت دقیق برای شما به نمایش بگذارد. برخی از نرمافزارهای داشبورد مدیریتی، میزان اطلاعات مختصرشدهی قابل نمایش را محدود میکنند.
۳. قابلیت دسترسی به پایگاههای داده، از جمله پایگاه اکسل (Excel)
اگر شما از یک پایگاه اختصاصی داده (مانند اس کیو ال SQLیا اوراکل Oracle) برای ذخیرهسازی اطلاعات شرکت خود استفاده کنید، داشبورد شما باید قادر باشد تا به پایگاه اطلاعاتی شما وصل شود و از آن استفاده کند. با توجه به این نکته، شما باید بدانید که مجموعهی اطلاعات سازمانتان روی کدامیک از پایگاههای داده قرار گرفتهاند، و این پایگاههای داده، حتما باید قادر به اتصال به داشبورد شما باشند. عموما کسبوکارها و سازمانهای کوچک یا متوسط، دادهها و اطلاعات خود را در نرمافزار مایکروسافت اکسل (Microsoft Excel) نگهداری میکنند. به همین علت بسیار مهم است که داشبوردی که قصد خرید آن را دارید، قادر باشد تا علاوهبر اینکه اطلاعات را از پایگاه دادهی اکسل میگیرد، دادههای خود را نیز به فرمتهای نرمافزار اکسل و یا فرمتهایی مانند پیدیاف PDF تبدیل کند.
۴. قابلیت دسترسی به منابع اطلاعاتی مختلف بهطور همزمان
اطلاعات شرکت و سازمان شما از مکانهای مختلفی به دست میآیند. درصورتی که مایل باشید تا داشبوردتان اطلاعات را از منابعی مانند تجزیهوتحلیل گوگل (Google Analytics)، توئیتر و شبکههای اجتماعی مختلف دیگری دریافت و تجمیع کند، حتما باید از وجود این قابلیت در داشبورد خود اطمینان حاصل کنید.
ویژگیهای مربوط به کاربران
۱. چندکاربره
بسته به نوع داشبوردی که انتخاب میکنید، قادر خواهید بود تا تعداد کاربرانی را که میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، تعیین کنید. علاوهبر این ممکن است که داشبوردها دارای محدودیتهایی برای استفادهی همزمان چند کاربر باشند. درصورتی که میخواهید افراد مختلفی به داشبورد دسترسی پیدا کنند، حتما از وجود قابلیت چندکاربره در داشبورد خود مطلع شوید.
۲. کنترل اشتراکگذاری داشبورد
این قابلیت به این بستگی دارد که میخواهید چه میزان از اطلاعات را با دیگران به اشتراک بگذارید. داشبوردهای خصوصی تنها اجازه میدهند که چند نفر بهصورت محدود به اطلاعات داشبورد دسترسی پیدا کنند. در اینجا مهمترین ویژگی، داشتن کنترل و تواناییِ به اشتراکگذاری محتوا با همه یا تعداد خاصی از افراد، و تعیین نحوهی انجام این کار است.
۳. ابزار همکاری
ابزار همکاری میتواند کمک کند تا کاربران و افراد مختلف با یکدیگر تعامل بهتری داشته باشند. ابزارهای همکاری نیز مانند سایر ابزارها و نرمافزارهای مدیریتی، میتوانند مفید باشند. نرمافزار داشبورد مدیریتی علاوهبر داشتن توانایی نظر دادن، ایجاد نمایش اسلاید و به اشتراک گذاشتن معیارهای کلیدی کسبوکار، باید دارای ویژگیهای خودکار همچون توانایی برنامهریزی گزارشها و اطلاعیههای مختلف نیز باشد.
مزایای داشبوردهای مدیریتی
ایجاد بستری برای بهبود و پیشرفت مداوم در سرتاسر سازمان یا شرکت شما، اصلیترین مزیت داشبورد مدیریتی است. از آنجا که شما قادرید تا میزان عملکرد سازمان خود را اندازهگیری شاخصههای یک پلتفرم کارآمد چیست؟ کنید، پس میتوانید آن را بهبود ببخشید.
همانطور که دوگ کانونت (Doug Conant) مدیر عامل سابق کمپانی کمپلز (Campbell’s) میگوید: «برای برنده شدن در بازار، ابتدا باید در محیط کار برنده شوید.»
داشبورد مدیریتی با آسان کردن روند بهبود سازمانها سود آنها را بیشتر میکند:
۱. ارزیابی عملکرد برای سنجش برنامههای سازمان به منظور افزایش بهرهوری
شما میتوانید با نظارت بر عملکرد تمامی بخشهای سازمان خود، میزان کارکرد بخشهای مختلف را بسنجید و آنها را بهتر کنید. به عنوان مثال شما میتوانید با بررسی مجموعهی اطلاعات مختلفی از سازمان خود، بین شرایط کاری و بازدهی کسبوکار خود ارتباط برقرار کنید یا قبل از اینکه مشکلاتی در سازمان به وجود بیاید آنها را حل کنید.
۲. بهبود ارتباطات درون سازمانی
داشبورد مدیریتی یک ابزار ارتباطی مفید و مؤثر است، چرا که امکان نظارت و مشاهدهی عملکرد بخشهای متخلف سازمان را بسیار آسان میکند. مشاهدهی اطلاعات سازمان از طریق رابط و نمودارهای تصویری باعث میشود تا بتوانید مطالب مهمی را جهت ارائه در جلسات، در مقیاسهای بزرگ یا کوچک به دست بیاورید.
۳. بهبود ارتباطات خارج از سازمان
داشبوردهای مدیریتی میتوانند میزان ارتباط با مشتریان و تأمینکنندگان مختلف را افزایش دهند. اگر سازمان شما به دنبال تأمین اعتبارات مالی یا ارائهی گزارش به اعضای هیئتمدیره و سرمایهگذاران است، داشبوردها ایجاد گزارشها وسخنرانیهای مختلف را بسیار آسان میکنند.
۴. صرفهجویی در وقت
با استفاده از داشبوردهایی که بهخوبی پیکربندی شدهاند، قادرید تا مقدار زیادی از زمان خود را صرفهجویی کنید ،چرا که این داشبوردها تمامی اطلاعات موردنیازتان را بهصورت یکجا در اختیار شما قرار میدهند. با استفاده از داشبورد مدیریتی، زمان بسیار کمتری برای ایجاد گزارشها و برقراری ارتباطات بین بخشهای مختلف سازمان صرف میشود. از طرفی هر گزارشی که در بخشهای مختلف سازمان شما ایجاد شود، در محیط داشبورد قابل به اشتراکگذاری خواهد بود و به این ترتیب از اتلاف وقت برای دسترسی به آنها و ارسالشان جلوگیری میشود.
۵. افزایش عملکرد کارکنان
ارزیابی دقیق و پیوستهی عملکرد کارکنان نه تنها برای موفقیت فردی بلکه برای موفقیت کلی سازمان ضرورت دارد. تحقیقی که توسط سازمان اس اچ آر ام (SHRM) انجام شد، نشان داده است که استفادهی مؤثر از شاخصهای کلیدی عملکردی که به سنجش سرمایههای انسانی سازمانها همچون مدیریت استعداد کارکنان، تعهدات کارمندان و بهترین عملکرد آنها میپردازد، میتواند در ترسیم اهداف کاری، مالی و استراتژیک شرکت مفید باشد، به شراکت با مدیران ارشد در جهت موفقیت سازمان کمک کند و ارزش منابع انسانی را برای سطوح بالاتر سازمان مشخص نماید.
۶. افزایش سودآوری
هنگامی که بدانید در کدامیک از بخشهای سازمانتان نیاز به پیشرفت دارید، انرژی، زمان و منابع خود را برای افزایش بهرهوری آن به کار خواهید برد. نتیجهی چنین اقدامی افزایش بهرهوری و سوددهی نهایی سازمان خواهد بود.
شهر هوشمند سنگاپور | 3 دلیل برای کسب رتبه یک هوشمندترین شهر
براساس شاخص IMD Smart City Index 2020، سنگاپور موفق به کسب رتبه اول «هوشمندترین شهر» در بین ۱۰۹ شهر جهان شده است. در این نظرسنجی اطلاعاتی در رابطه با چگونگی ترکیب یک شهر با فناوری، رهبری و قابلیت زندگی در محیط شهری، جمعآوری شده است. تلاش فراوان دولتمردان و رهبران سنگاپور این شهر را به یکی از مراکز نوآوری دیجیتال با سریعترین سرعت ممکن در سطح جهانی تبدیل کرده است. به همین علت، سنگاپور در دنیای امروز به عنوان یک قهرمان غیرقابل انکار در حوزه حملونقل هوشمند، سلامت و ایمنی، حکمرانی به شیوهای کارآمد و به طور کلی زیستپذیر شناخته میشود. در ادامه به سه دلیل مهم و اصلی که باعث شده شهر هوشمند سنگاپور در سطح جهانی رتبه یک را کسب کند، اشاره میکنیم. این سه دلیل شامل موارد ذیل هستند:
اولین دلیل توجه به مسئله سلامت و ایمنی
شهر هوشمند سنگاپور بر ارائه مدلهای مشارکتی و مردم محور خود در سطح جهانی تمرکز زیادی داشته است. توسعه پروژههای سلامت همچون Health City Novena از نمونه این مدلها هستند. به طور کلی, میتوان گفت سنگاپور محیطی برای سلامت ایجاد کرده که با کمک خلاقیت و نوآوری به افزایش کیفیت خدمات مراقبتی و پزشکی این شهر منجر شده است. به این ترتیب، جمعیت جوان و سالم شهر به نیروی کار و شهروندانی تابآور تبدیل میشود. البته با کمک تکنولوژیها و فناوریهای بسیاری نظیر دستگاههای کنترل از راه دور و پلتفرمهای ارائهدهنده خدمات دیجیتال امکانات مختلف مراقبتی و بهداشتی هم برای جمعیت سالمند شهر در نظر گرفته شده است.
همچنین وجود بیش از نیم میلیون دوربین نظارتی پلیس و پورتالهای پلیس مبتنی بر وب در سطح شهر، سنگاپور را به امنترین شهر در جهان (Safe Cities Index 2019) تبدیل کرده است. ایمنی وتابآوری در فناوری از شاخصهای مهم یک شهر هوشمند است که سنگاپور نمونه بارز هردوی آنهاست.
بیشتر بخوانید: شهر هوشمند چیست؟
یک شهر هوشمند نیاز به حملونقل هوشمند دارد
مقامات سنگاپور با ایده استفاده از راهحلهای پیشرفته حملونقل هوشمند، سیستمهای حملونقل عمومی مؤثر و کارآمدی براساس نیاز شهروندان ارائه کردهاند. سنگاپور شبکههای حملونقل شهری کارآمد، ارزان، در دسترس و پایدار از نظر زیستمحیطی دارد. این مسئله باعث تشویق مردم به استفاده از خدمات حملونقل ارزان و آسان شده و باعث میشود سبک زندگی فعالی داشته باشند.
براساس گزارش McKinsey 2018، سنگاپور بهترین سیستم حملونقل عمومی را در سطح جهانی دارد. همچنین, فناوری و تکنولوژی نقش کلیدی و مهمی در ابتکارات حملونقل سنگاپور دارد . مسئولان شهری فعالانه راهحلهای هوشمند را برای ترافیک ساخته و اجرا کردهاند. به عنوان مثال, وجود سیاستهای سختگیرانه برای مالکیت خودرو باعث افزایش و ترغیب استفاده شهروندان به حملونقل عمومی شده است.
ایالت/ شهر (سنگاپور) راهحلهای پیشگامانهای را در حوزه حملونقل هوشمند برای شهروندان خود توسعه و اجرا کرده است. امکاناتی نظیر دوچرخههای عمومی بدون ایستگاه -Ofo، Mobike، oBike، و خدمات جمعآوری ماشینهای برقی مانند BlueSG- به طرز چشمگیری حملونقل عمومی سنگاپور را توسعه دادهاند. همچنین در سنگاپور، زیرساختهایی برای پیادهسازی خدمات حملونقل مانند دوچرخهسواری و/یا پیادهروی با شبکههای حملونقل عمومی مانند حملونقل سریع انبوه (MRT) و اتوبوس ساخته میشوند.
خلق چشمانداز شهری هوشمند براساس خدمات اجرایی
شهر هوشمند سنگاپور اقتصاد بازار آزاد دارد و سومین کشور با GDP بالا در جهان است. در واقع، میتوان گفت این شهر در مدت چند دهه به طور قابل توجهی توسعه یافته است. سنگاپور به منظور جذب سرمایهگذارهای خارجی، فضایی را ایجاد کرده که در آن فساد مالی وجود ندارد و نرخ مالیتها بسیار پایین است. علت این اعتبار و سیاستهای اجرایی عمل گرایانه سازمانهای دولتی قوی کشور است. بعضی از پروژههای مهم ملی سنگاپور مثل SingPass (پرتال ملی هویت دیجیتال)، PayNow (رویکرد پرداخت الکترونیکی یکپارچه و قابل تعامل) و Moments of Life (ادغام خدمات دولتی در یک پلتفرم)، به سنگاپور اجازه برتری بیشتری در مقایسه با شهرهای دیگر جهانی را داده است.
استفاده از دادهها و اطلاعات، فناوری و دیجیتالیشدن از عوامل اصلی تبدیل سنگاپور به هوشمندترین شهر جهان است. علاوه بر این, سنگاپور به عنوان یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد جهان شناخته میشود. حمایت سنگاپور از همکاری بخشهای دولتی / خصوصی و اکوسیستم استارتاپ، این کشور را قادر ساخته تا راهحلهای فناوری دیجیتال را نوآوری و ابداع کند.
یک شهر با زیستپذیری و حملونقل ارتقا یافته، معیار استاندارد کیفیت زندگی ساکنان آن است. به همین علت، دولت سنگاپور فعالانه سعی در ارائه پیشرفتهایش در حوزه تکنولوژیکی دارد تا بدین طریق بتواند هر گونه امنیت، تسهیلات و آسایش را در اختیار شهروندان خود قرار دهد. سنگاپور با سرمایهگذاریهای مداوم در حوزههای مختلفی همچون حملونقل، سلامت، امنیت شهروندان، توسعه کسبوکار و انرژی بدون شک به عنوان یکی از هوشمندانهترین کشورهای جهانی باقی خواهد ماند.
دیدگاه شما