وزیر علوم: کنکور حذف شدنی نیست
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: تا زمانی که امکان تحصیل در رشته مورد نظر هر داوطلب که شرایط پذیرش را دارد مقدور نباشد، کنکور باقی میماند و حذف شدنی نیست.
محمد علی زلفی گل افزود: تا زمانی که چشم انداز آینده شغلی، پرستیز اجتماعی و درآمد برابر همه رشته های دانشگاهی یکسان نیست و بیشتر داوطلبان در پی انتخاب چند رشته خاص هستند، راهی به جز آزمون سراسری یا کنکور برای گزینش بهترین متقاضیان وجود ندارد.
وی در گفت وگوی تلویزیونی در پاسخ به این سوال که با تداوم برگزاری آزمون سراسری معضلاتی مثل مافیای کنکور همچنان باقی می ماند، اظهار داشت: حذف کنکور به این منظور است که هر داوطلب بتواند در هر رشته ای که مایل است و شرایط استاندارد آن را نیز دارد تحصیل کند اما چون هنوز آینده شغلی یکسانی برای همه رشته ها دیده نمی شود ناچار باید از طریق کنکور بهترین ها را گزینش کرد.
زلفی گل ادامه داد: تعداد زیادی داوطلب هستند که معدل های خیلی خوب حتی ۲۰ دارند و همه متقاضی چند رشته خاص هستند برای اینکه مشخص چه کسانی برای ظرفیت محدود این رشته های خاص پذیرفته شود راهی جز برگزاری یک آزمون سراسری وجود ندارد اما شیوه های برگزاری آن تغییر میکند.
زلفی گل به تجربه پذیرش دانشجویان دکتری توسط هر دانشگاه و حذف کنکور دکتری اشاره کرد و افزود: این طرح چند سال گذشته اجرا اما بعد از چند دوره متوقف شد و گزینش دانشجوی دکتری باز به آزمون سراسری واگذار شد زیرا محاسن و معایب آن سنجیده و معلوم شد که برگزاری آزمون سراسری همچنان بهترین راه است.
به گفته وی، مراجع تصمیم ساز و تصمیم گیر با استفاده از مستندات برگزاری کنکور دکتری و شیوه گزینش از سوی هر دانشگاه به این نتیجه رسیدند که کنکور دکتری مجددا به روال قبل و به صورت سراسری برگزار شود که این نیز یک تجربه برای حذف یا باقی ماندن کنکور در مقاطع دیگر بود.
وزیر علوم تصریح کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی شیوه جدید برگزاری کنکور تدوین کرده اما هنوز به ما ابلاغ نشده، و در رمزارزها ممنوعشدنی نیستند صورت ابلاغ، ما (سازمان سنجش آموزش کشور وابسته به وزارت علوم) به عنوان مجری شیوه نامه جدید به بهترین نحو آن را اجرا می کنیم.
زلفی گل گفت: در شیوه جدید مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، معدل سوابق تحصیلی به شکل قطعی و با نفوذ ۴۰ درصد و رتبه کنکور داوطلب با نفوذ ۶۰ درصد محاسبه خواهد شد.
وی تاکید کرد: کنکور ۱۴۰۱ که این روزها در جریان برگزاری آن هستیم سوابق تحصیلی یعنی معدل آزمون نهایی سراسری که در ۱۰ رشته برای دانش آموزان سال دوازدهم برگزار می شود تنها تاثیر مثبت در نتیجه کنکور داوطلبان دارد و لحاظ کردن تاثیر قطعی امسال اجرا نمی شود.
زلفی گل افزود: تاثیر مثبت به این معنی است که اگر داوطلبی رتبه پایینی در کنکور کسب کرد اما معدل سال دوازدهم دبیرستان او بالا مثلا ۲۰ باشد رتبه نهایی او در کنکور نیز بالا می رود. میزان این افزایش بسته به نسبت معدل این داوطلب با سایر رقبا دارد اما به هر حال تاثر افزایشی دارد.
وی گفت: همچنین تاثیر مثبت اینگونه است که اگر همین داوطلب در کنکور رتبه بالایی کسب کرد ولی معدل تحصیلی پایین تری داشت این معدل در کاهش رتبه کنکور او اثری ندارد.
هزینه تحصیل در مدرسه دولتی چقدر است؟
فرض کنید خانوادهای با حقوق ۶ میلیون تومان، دو فرزند دانش آموز هم داشته باشد و اگر برای هر دانش آموز محصل در مدرسه دولتی مجبور به حداقل یک میلیون تومان هزینه باشد، آموزش رایگان و همگانی معنایش را از دست نمیدهد؟ با چند ساعت گردش در بازار و صحبت با والدین میتوان به عمق شرایط سخت و چالش برانگیز آغاز سال تحصیلی برای خانوادهها پی برد.
ایلنا: با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس، خانوادهها نزدیک به دو سال طعم خرید مایحتاج آغاز سال تحصیلی را نچشیده بودند و حالا با اعلام این خبر که آموزش در مدارس برای سال تحصیلی جدید قطعا حضوری خواهد بود، کسانی که فرزند مدرسهای دارند باید به فکر تهیه اقلام مورد نیاز آنها باشند، اما تجربه خرید لوازم تحریر و کیف و کتاب با اینکه همیشه همراه با شوق و هیجان ناشی از بازگشایی مدرسه است، با وجود گرانی و تورم چندان تجربه خوشحال کنندهای به خصوص برای والدین نیست. در کنار مخارج آغاز مدرسه، شیرینی و کمک به مدارس نیز که گاها خانوادهها به دلایلی که در ادامه شرح داده خواهد شد مجبور به پرداخت آن میشوند، بیش از پیش کام والدین را تلخ میکند، کمکهایی که مدارس گاهی راضی به میزان کم آن هم نیستند و از خانوادهها وعده میگیرند که در طول سال هم ادامه داشته باشد. امسال سرویس مدارس و هزینه غیرمعقول آن یکی دیگر از چالشهای خانواده هاست. به دلیل تراکم جمعیت مدارس دولتی یا به دنبال پیدا کردن مدرسه بهتر، گاها خانوادهها مجبورند دانشآموزانشان را به مدرسهای در محلهای دیگر بفرستد که این کار هزینه سرویس را برایشان به همراه دارند. با توجه به نیاز و تقاضای خانوادهها به وسایل و لوازم تحریر سری به بازار بزرگ رمزارزها ممنوعشدنی نیستند تهران میزنیم؛ پلههای نوروزخان که محل فروش عمده و جزئی لوازم التحریر در بازار است را طی میکنیم؛ بازار فروش لوازم التحریر این روزها داغ است، والدین همراه فرزندانشان مشغول خرید هستند؛ از همان اولین مغازهها، کودکان و نوجوانانی را میبینیم که هیجان اول مهرماه را دارند هم والدینی که در حال پرسش از قیمتهای لوازم التحریر، حساب و کتاب سرانگشتی و تقاضای تخفیف از فروشندگان هستند.
استفاده از فرم مدرسه سالهای قبل شدنی نیست!
اولین کسی که با او وارد صحبت میشویم، مادرِ مهتا، دختر ۱۰سالهای است که خریدهایش را برانداز میکند. او در مورد هزینهای که امسال صرف فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی که طبعا باید رایگان باشد، کرده است، به خبرنگار ایلنا میگوید: امسال علاوه بر مهتا، پسرم هم به کلاس اول میرود و میدانید که مقطع دبستان بیشترین هزینه را به لحاظ لوازم مورد نیاز دارد. تا به امروز برای اینکه بتوانم فرزندانم را آماده آغاز سال تحصیلی کنم، برای دخترم مهتا نزدیک به حدود دو میلیون هزینه کرده ام.
او در خصوص جزئیات این هزینه اینطور توضیح میدهد: ما برای فرم مدرسه مهتا ۵۸۰ هزار تومان هزینه کردهایم. لباس مدرسه دخترانه که شامل روپوش، شلوار و مقنعه میشود را سه تکه حساب میکنند و از لباس پسران کمی گرانتر است. البته این روپوشها نه زیبایی و طراحی خاصی دارند نه کیفیت ویژه. اما ما جز خرید هم فرمی که مدرسه دستور به خریدش میدهد چاره دیگری نداشتیم.
چندی قبل «علیرضا کریمیان» مدیرکل آموزش و پرروش شهر تهران گفته بود لباس فرم برای دانشآموزان اجباری نیست و به همکاران ابلاغ و حتی توصیه کردیم چنانچه لباس سال گذشته کفاف میدهد و مناسب برای امسال است، دانشآموزان از همان لباس سال گذشته برای امسال به عنوان لباس فرم استفاده کنند. مادر مهتا نیز به این نکته اشاره کرد که مدیر مدرسه دخترش گفته که اگر لباس فرم دو سال قبل فرزندتان هنوز برایش اندازه است میتوانید همان لباس را استفاده کنید، اما او معتقد بود: این کار عملا شدنی نیست چون بچهها خیلی زود بزرگ میشوند و اصلا لباس دو سال قبل علاوه بر اینکه کهنه شده، از نظر سایز مناسب نیست.رمزارزها ممنوعشدنی نیستند
بیش از دو میلیون هزینه اولیه برای آغاز سال تحصیلی جدید
این مادر در مورد نوشت افزارها و لوازم تحریرهایی که خریده نیز اینطور اظهار میکند: کیفی که برای دخترم خریداری کردم ۴۰۰ هزار تومان بود. به هر حال باید کیفی میخریدم که برای یک یا دو سال تحصیلی مقاومت داشته باشد، بخصوص که به هرحال بچهها بازیگوشی میکنند و وسایلشان زود خراب میشود. در مورد نوشتافزار هم دفترهایی که انتخاب کردیم حداقل ۲۵ و حداکثر ۶۵ هزار تومان بود، البته دفترهای کمی ارزانتر و خیلی گرانتر هم بود که ما با توجه به بودجهای که داشتیم این موارد را خریداری کردیم. مجموع خریدهای دیگر دخترم شامل مداد، مداد نوکی، خودکار، دفترچه یادداشت، مشنبای جلد کتاب، چسب و… بود که حدودا ۲۵۰ هزار تومان شد. روی هم رفته با کمک به مدرسهای که به میزان ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کردیم، مخارج مهتا برای سال تحصیلی جدید تا به امروز بیش از دو میلیون تومان شده است که قطعا بیشتر خواهد شد چون تجربه سالهای قبل ثابت کرده، وقتی بچهها به کلاس درس میروند بازهم احتیاجاتی خواهند داشت.
در ادامه گشتزنی در بازار تهران، مادر علی که امسال به کلاس دهم میرود را میبینم؛ با او که درحال پرسیدن قیمت اجناس است صحبت میکنم؛ مادر علی نیز معتقد بود، گرانیهای لوازم تحریر او را شوکه کرده است و نتوانسته حتی نصف وسایلی که سالهای قبل برای فرزندش تهیه میکرده را بخرد. او در این رابطه توضیح میدهد: هرچند گرانی لوازم التحریر واقعا اذیت کننده است، اما حالا که فرزندم قرار است دوباره به صورت حضوری به کلاس درس برگردد، حاضرم وسایلی که دوست دارد را هرچند گران باشد برایش تهیه کنم. برخی وسایل مثل خط کش، خودکار و… از سالهای قبل در خانه هست و سعی کردیم در ابتدای سال از همان نوشت افزارها استفاده کند، اما احتمالا در میانه سال تحصیلی مجبور به خرید دوباره این اقلام خواهیم بود. پسرم خودش وقتی دید قیمت کوله پشتی چقدر گران شده است، از ما خواست کیف برایش تهیه نکنیم و اگر طی سال کیفش خراب یا پاره شد و ضرورت بود آن وقت برای تهیه کیف اقدام کنیم.
قادر به خرید چیزی جز ضروریات نیستم
مادر علی با بیان اینکه یکی از پسرانش که حالا دانشجو است هم مخارج خودش را دارد اینطور توضیحاتش را ادامه میدهد: وقتی به زمانی که پسر بزرگم مدرسه میرفت فکر میکنم میبینم در مقایسه با آن زمان که خیلی دور هم نیست، قیمتها به شکل سرسام آوری افزایش یافته و خیلی از وسایلی که شاید جنبه فانتزی داشت یا ضروری نبود را آن زمان به خاطر علاقه فرزندم خریداری میکردم که حالا واقعا قادر به خرید چیزی جز ضروریات برای پسر کوچک ترم نیستم.
او درباره مجموع مخارجی که تا امروز برای آغاز سال تحصیلی جدید متحمل شده است، گفت: فکر میکنم حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه دفترهایی بود که خریداری کردیم. به جای مداد فقط یک مداد نوکی و چند بسته نوک خردیم که همین چند قلم چون خارجی بود، بیش از ۱۵۰ هزار تومان شد.
از او پرسیدم که آیا حین ثبت نام در مدرسه کمک هزینه هم پرداخت کرده است و مادر علی به این سوال پاسخ مثبت داد. از او در مورد علت این کار و احتمال اجبار مدرسه سوال کردم و گفت: نه عملا اجباری برای پرداخت نیست، اما نکتهای که وجود دارد این است که بر اساس تجربه سالهای قبل، هربار به مدرسه و مسئولان کمک نقدی کردهام هم با بچهام ارتباط بهتری داشتهاند هم او را در کلاس معلم قویتر و با تجربهتری گذاشتهاند و من به خاطر اینکه بچهام در مدرسه اوضاع بهتری داشته باشد تا جایی که بتوانم به مدرسه کمک میکنم.
مدارس ما را برای کمک مالی در معذورات میگذارند
مادر علی در مورد میزان کمکی که به مدرسه دولتی پسرش کرده، توضیح داد: من فقط ۲۰۰ هزار تومان به مدرسه کمک کردم و میدانم این پولها در گرانیهای امروز شاید کمک زیادی نباشد، اما به دلیلی که گفتم این کار را میکنم هرچند طی سال و وقتی کارنامه بچهها را میگیریم، هم پولی تحت عنوان شیرینی از خانوادهها گرفته میشود که در آن زمان هم پرداخت نکردن شیرینی کارنامه به مدرسه بخصوص اگر معدل دانش آموز بالا باشد، راحت نیست و به نوعی ما را در معذورات و رمزارزها ممنوعشدنی نیستند رودربایستی میگذارند.
یکی از مادرها که در همان مغازه مشغول خرید است، وارد بحث میشود و میگوید: علاوه بر وسایل معمول مورد نیاز برای مدرسه برای دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مثلا مقاطع اول تا سوم به علت درست کردن کاردستیها و کارهای هنری وسایل دیگری هم مورد نیاز است که اصلا ارزان نیست مثل کاغذ و مقوای رنگی، چسب مایع و کاغذی، قیچی مخصوص کودک، پوشههای رنگی، آبرنگ، مداد شمعی، گواش و مداد رنگی و…
فروشنده مغازه در ادامه صحبتهای این دو مادر گفت: نه تنها تولید کم است و عرضه و تقاضا بالاست بلکه واردات برخی اقلام مثل پاککن، خودکار، مداد، تراش و ماژیک ممنوع است و در چنین شرایط پیچیدهای قیمتها بالا میرود و ما هم واقعا راضی نیستیم که خانوادهها را تحت فشار قرار بدهیم، اما اینجا بازار است و برای بقای معاملات خودمان ناچار باید گران بخریم و گران بفروشیم
آنچه در بازار مطرح میشد، افزایش ۱۰ تا ۳۰ درصدی قیمت لوازم التحریر نسبت به سال گذشته به دلیل افزایش هزینههای تولید بود و همانطور که این فروشنده تاکید میکرد، ممنوعیت واردات کالاهای معمول که تولید داخل آن به اندازه کافی نیست، مشکلاتی برای فروشندگان و خانوادهها ایجاد کرده است. البته برخی افزایش قیمت را بیش از این رقم میدانستند.
مسئولان بهتر از ما میدانند در چه شرایط اقتصادی سختی قرار داریم
ما همچنان در مغازههای لوازم التحریر میچرخیدیم که با پدر آتنا در یک فروشگاه نوشتافزار روبهرو شدیم که با دخترش در حال انتخاب دفترهای فانتزی بود و از آنها خواستم درمورد هزینهای که تا آن لحظه برای تهیه وسایل مدرسه صرف کردهاند بگوید؛ پدر آتنا که از شرایط فعلی گلایه داشت، میگوید: ترجیح میدهم در مورد وضعیت فعلی چیزی نگویم چراکه رمزارزها ممنوعشدنی نیستند واقعا باورم نمیشود وقتی دخترم را برای صرفه جویی در هزینهها به مدرسه دولتی میفرستم که تراکم دانش آموز بالایی دارد و در مقایسه با مدارس غیردولتی در برخی موارد کیفیت پایینتری دارد، باز هم میبینیم عملا چیزی به اسم آموزش رایگان وجود ندارد. ما هم در فشار مسئولان مدارس قرار میگیریم و کمک به مدرسه پرداخت میکنیم هم برای اینکه مدرسه دولتی و خلوتتری پیدا کنیم مجبوریم در جغرافیای دورتری بچه را به مدرسه بفرستیم که این مسئله ما را با چالش سرویس مدارس و قیمتهای نجومی آن رو به رو میکند و یک کارمند یا کارگر ساده با میانگین حقوق ۶ تا ۷ میلیون، دست کم چیزی حدود ۵ یا ۶ میلیون هزینه سرویس مدرسه را بپردازد که رقم سنگینی است.
در ادامه پدر آتنا گفت علاقه ندارد از جزئیات میزان هزینهای که برای فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی کرده است صحبت کند و عنوان کرد: فکر میکنم هم شما هم مسئولان بهتر از من میدانند در چه شرایط اقتصادی سختی قرار داریم.
او از وضعیت فعلی گلایهمند بود و با بیان اینکه دیگر فقط اسم مدارس دولتی است و مخارج جانبی، مفهوم آموزش رایگان و همگانی را از بین برده با ما خداحافظی کرد.
در یکی از مغازهها به پدر و مادر جوانی برخورد رمزارزها ممنوعشدنی نیستند کردم که فرزند دوقلوی کلاس ششمی داشتند. مادر این دو دانش آموز درباره هزینههایی که فرستادن فرزندانش به مدرسه دولتی برایش داشته، اینطور توضیح داد: مدرسه میخواست برای هرکدام از بچههایم ۵۰۰ هزار تومان کمک به مدرسه بپردازم که چون از انجمن اولیا و مربیان بودم توانستم برای هرکدام ۲۰۰ تومان بپردازم، اما به من گفتند که باید طی سال این ۵۰۰ تومان را کامل پرداخت کنی!
او ضمن اشاره به اینکه برای برخورد بهتر مسئولان مدرسه با بچههایش در طول سال راضی به پرداخت این پول شده، در مورد خریدهایش برای دو دانش آموزش ادامه داد: کیف مدرسه بچهها از طریق سامانه مدرسه ثبت نام کردهایم و قیمتش حدود ۲۰۰ هزار تومان بود البته هنوز کیف به دست ما نرسیده و نمیدانم کیفیتش چطور است. در مورد خرید لباس فرم هم مدرسه خودش جایی را به ما معرفی کرد و هزینه فرم مدرسه برای هرکدام از فرزندانم ۵۵۰ هزار تومان شده است.
او افزود: من فکر میکنم هرکدام از بچههایم برای ورود به مدرسه نزدیک به ۳ تا ۴ میلیون تومان لازم دارند یعنی امسال برای رفتن دو فرزندم به مدرسه دولتی باید نزدیک ۸ میلیون بپردازیم.امسال مدرسه رفتن بچهها نسبت به دو سال قبل و پیش از کرونا واقعا فشار اقتصادی به ما وارد کرده است.
از این فروشگاه خارج میشویم که با مادر مریم روبهرو میشویم؛ او در مورد هزینههای اول مهر دخترش که به مدرسه دولتی میرود، گفت: فرزندم سال قبل به مدرسه غیرانتفاعی میرفت، ولی راستش را بخواهید غیرانتفاعی با دولتی آنچنان فرقی از نظر هزینه نداشت. ما امسال دخترم را به مدرسه دولتی فرستادهایم و چون جثهاش ریز است، مانتویش ارزانتر از سایر همکلاسیهایش و حدود ۴۰۰ هزار تومان شد. فعلا که مداد و خودکار و برخی لوازم جزئی خریداری کردهام و نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان پرداخته ام. تازه این جدا از مبلغ کمک هزینهای است که به مدرسه داده ام.
او در مورد علت پرداخت کمک هزینه اظهار کرد: راستش به این دلیل که خارج از محدوده فرزندم را در مدرسه ثبت نام میکردم مجبور بودم کمک مدرسه بدهم. به ما گفتند معمولا خانوادهها ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان کمک به مدرسه پرداخت میکنند و من ۲۰۰ هزار تومان دادم. به این مبلغ هزینه سرویس را هم اضافه کنید. سرویس دخترم نزدیک به ۹ میلیون تومان شد که واقعا زیاد است البته ما این پول را در سه قسط میپردازیم و باید تا ابتدای بهمن ماه تسویه کنیم و برای اول کار سه میلیونش را پرداخت کردیم.
مادر مریم با بیان اینکه گرانی بازار لوازم التحریر شوک اقتصادی است، ادامه داد: فقط یک مثال از این گرانی برای شما میزنم؛ برای کلاس اول و دوم بچههایم یک جلد کتاب را به مبلغ ۷ هزار تومان میخریدم سال قبل ۲۴ هزار تومان و حالا امسال نزدیک به ۵۰ هزار تومان باید هزینه کنم یعنی حدود ۱۰۰ هزار تومان برای چند تکه مشنبای جلد کتاب دو فرزندم باید پول بدهیم. روی هم رفته نزدیک به ۴ میلیون تومان برای رفتن فرزندانم به مدرسه دولتی با صرفه جویی و خرید کمترین اقلام باید هزینه بپردازم و این رقم جدا از آن مبلغی است که درمورد سرویس مدارس گفتم. در خریدها نیز واقعا ما به خارجی و ایرانی بودن وسایل کار نداریم فقط فکر میکنیم وسعمان به خرید چه چیزهایی میرسد. البته که ترجیح میدهیم جنس ایرانی بخریم، ولی به این شرط که کیفیت هم داشته باشد.
واردات آیفون قانونی اما ناممکن است
سخنگوی انجمن واردکنندگان موبایل، تبلت و لوازم جانبی با بیان اینکه در حال حاضر به دلیل مشکلات مربوط به تامین ارز، واردات آیفون قانونی است، اما شدنی نیست و در مقابل، واردات غیرقانونی، ممنوع، اما شدنی است، از منتفی شدن تهاتر ارز خشکبار با موبایل خبر داد.
محمدرضا عالیان، سخنگوی انجمن واردکنندگان موبایل، تبلت و لوازم جانبی، با بیان اینکه واردات مسافری آیفون همچنان دردسرساز است، اظهار کرد: «موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار هم که قانونی وارد شدند در گمرک ماندهاند، چرا که ارز مورد نیاز آنها تامین نشده است. البته در حال حاضر تخصیص ارز برای ثبت سفارش موبایلهای زیر ۶۰۰ دلار هم انجام نمیشود.»
بلاتکلیفی وضعیت موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار
به گفته وی بانک مرکزی قرار بود در تالار دوم از ارز حاصل از صادرات خشکبار برای واردات موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار را تامین کند، اما با توجه به اینکه صادرکنندگان خشکبار نتوانستند این ارز را تامین کنند و قیمت اعلامی آنها حتی از قیمت ارز در بازار آزاد بیشتر بود، این امر محقق نشد. بانک مرکزی هم تالار دوم را بست و تخصیص ارز حاصل از صادرات خشکبار به واردات موبایل منتفی شد. بنابراین تا تصمیم گیریهای بعدی، وضعیت واردات موبایل بلاتکلیف است.
عالیان با بیان اینکه تعلیق در وضعیت واردات باعث رشد واردات مسافری شده، تصریح کرد: «از اول سال تا ۲۲ خرداد حدود ۱۰۰ هزار دستگاه موبایل از طریق رویه مسافری وارد کشور شده که ۹۰ هزار دستگاه از آنها آیفون بوده که عمدتا به صورت قاچاق و سوء استفاده از رویه مسافری به کشور وارد شده است. همچنین فقط از اول خرداد تا ۲۲ خرداد ۴۰ هزار دستگاه به صورت قاچاق وارد کشور شده است. این در حالی است که سال گذشته که واردات قانونی باز بوده، آمار واردات مسافری خیلی کمتر بوده و معمولا مسافران برای استفاده شخصی موبایل وارد میکردند.»
رونق قاچاق از طریق رویه مسافری
به گفته سخنگوی انجمن موبایل در حال حاضر هزینه واردات تجاری برای موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار، ۲۴.۵ درصد، اما هزینه واردات رویه مسافری ۲۱ درصد است و این اختلاف باعث شده قاچاق با رمزارزها ممنوعشدنی نیستند رمزارزها ممنوعشدنی نیستند سوء استفاده از رویه مسافری به صرفه باشد و رونق پیدا کند، تا جایی که این پدیده نسبت به یک ماه آخر سال گذشته چهار برابر رشد کرده است.
عالیان با بیان اینکه بخشی از درآمد دولت از طریق سوء استفاده از رویه مسافری از بین میرود و ارز به صورت غیرقانونی از کشور خارج میشود، گفت: «این وضعیت منجر به فشار تورمی ارز در بازار آزاد میشود. مصرف کننده هم کالای بدون پشتوانه مصرف میکند و در نهایت کل زنجیره تامین و عرضه موبایل و مصرف کننده آسیب میبیند.»
وی با بیان اینکه واردات قانونی آیفون و سایر موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار ممنوع نیست، اما شدنی هم نیست، تصریح کرد: «در مقابل واردات غیرقانونی، ممنوع، اما شدنی است.»
به گزارش ایسنا، اواخر اردیبهشت ماه اخباری مبنی بر ممنوعیت واردات آیفون منتشر شد، اما چند روز بعد این وضعیت به اختلال سیستمی نسبت داده شد و اعلام شد که ممنوعیتی در واردات هیچ کدام از برندهای موبایل وجود ندارد. اما در همان روزهایی که اخبار حاکی از انتقال گوشی آیفون به گروه ۲۷ و ممنوعیت واردات آن بود، رئیس اتحادیه دستگاههای مخابراتی، ارتباطی و لوازم جانبی با ادعای افزایش چند میلیونی قیمت این مدل گوشیها در یک روز گفته بود که در این شرایط برخی آژانسهای مسافرتی اطلاعات مسافران را بدون اطلاع آنها میفروشند و موبایل به اسم آنها (به صورت قاچاق) وارد کشور میشود. این موبایلها رجیستر میشوند، اما خدمات پس از فروش ندارند که باعث میشود مردم در سطح عرضه به مشکل بربخورند.
موبایلهای موجود در گمرک تعیین تکلیف شود، قیمت آیفون کاهش مییابد
در این شرایط به گفته سخنگوی انجمن موبایل خواسته واردکنندگان این است که موبایلهای موجود در گمرک که ثبت سفارش و تخصیص ارز دارند تعیین تکلیف و تامین ارز شوند تا این کالاها وارد بازار شود. اگر این امر محقق شود، واردات مسافری کاهش و قیمتها تعدیل میشوند و قیمتهای موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار واقعی خواهد شد.
عالیان با بیان اینکه در حال حاضر موبایلهای زیر ۶۰۰ دلار در ضرر هستند و کالا از قیمت منطقه ارزانتر است. یعنی اگر کالا را از ایران بخرند و ببرند در دبی بفروشند سود بیشتری میبرند. اما موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار سود خوبی دارد.
امسال چقدر موبایل وارد شد؟
وی افزود: «خواسته دیگر واردکنندگان این است که وزیر اقتصاد، احراز کالا در مبادی ورودی را به حالت قبل برگرداند، یعنی هر کسی مسافر است و با خود موبایل به کشور وارد میکند، در گمرکات فرودگاه احراز کند و فرصت یک ماهه به آنها داده نشود. چون همین اتفاق باعث شد امکان دور زدن قانون و سوء استفاده از رویه مسافری فراهم شود.»
عالیان همچنین با اشاره به واردات سه میلیون و ۲۸۴ هزاردستگاه در سال جاری که بیش از ۴۰ درصد آنها هنوز روشن (فروخته) نشده، گفت: «پس تقریبا یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه ذخیره موبایل در کشور وجود دارد که قابل قبول است. البته این شرایط عمدتا مربوط به موبایلهای زیر ۶۰۰ دلار است. به دلیل همین شرایط و رقابت بالا در گوشیهای زیر ۶۰۰ دلار، نوسانات نرخ ارز هم تاثیری بر قیمت این موبایلها نداشته است.»
طالبان از ارزهای دیجیتال بهره می برد؟
به طور قطع طالبان تا به امروز از ارزهای دیجیتال استفاده کرده است. جنگیدن و متوقف کردن فناوری بلاکچین یا رمز ارزها شدنی نیست و افغانستان در این مسیر حرکت خواهد کرد. در بدترین حالت طالبان روند را کند خواهند کرد یا ممکن رمز ارزها را حرام اعلام کنند.
همزمان با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، فعالان حوزه فناوری و مباحث مالی در خصوص شرایط بلاک چین و رمز ارزهای افغانستان در این دوران نگران هستند. در این خصوص نیما نعیمی خواه کارشناس بلاک چین و رمز ارز در گفتگو با گسترش نیوز گفت: زیرساختهای افغانستان چند سالیست که پیشرفت داشتند و برنامهنویسهای خوبی در این زمینه به دنیا معرفی کردهاند. تیمهای خوبی در سطوح دانشگاهی داشتند. در نتیجه پایه مناسبی شکل گرفت تا زنان و مردان علاقهمند به این حوزه در دو زمینه توسعهدهنده و تریدر فعالیت کنند. در خصوص تأثیر بر ارزهای دیجیتال لازم مثالی بزنیم. در زمینه فارکس یکی از ترسناکترین موجها از سوی بانوان هندی است. حجم سرمایه بانوان خانهدار هندی بین یک تا ۱۰ دلار هست اما به واسطه جمعیت زیادی که دارند بازار را متشنج میکنند. در این سالها سودهای عظیمی را کسب کردهاند. در زمینه ارزهای دیجیتال نیز این اتفاق در خصوص بانوان افغانستان نیز میتواند شکل بگیرد.
حساب بانکی یا ارز دیجیتال؟
نعیمی خواه اظهار کرد: بر اساس گزارشهای موجود تعداد زیادی از مردم جهان به بانک دسترسی ندارند. این عدد بالای ۷۰ درصد مردم جهان هست. شاید برای ما ایرانیها شنیدن این آمار باورنکردنی باشد، به این خاطر که درصد زیادی از مردم ایران در بیش از یک بانک حساب دارند. قوانین ایران به اینگونه هست که خیلی از تراکنشها از طریق بانک انجام میشود. در آمریکا همه مردم حساب بانکی ندارند و از طریق شرکتها خصوصی ویزا کارت و مستر کارت امورات مردم انجام میشود. پیش از قدرت گرفتن طالبان خیلی از معاملات به شیوه ارزهای دیجیتال انجام میشد. در نهایت ارزهای دیجیتال به واحدهای پولی تبدیل میشد.
رمز ارزها چهره سیاه و سفید دارند
وی افزود: به طور قطع طالبان تا به امروز از ارزهای دیجیتال استفاده کرده است. ارزهای دیجیتال مثل همه نظامهای پولی دو چهره دارد. یا شاهد چهره سیاه آنها هستیم یا چهره سفید که در جامعه دارد. چهره سفید مثل ایران که عملکردش مشخص هست. هرچند عملکرد ما در ایران برای خودمان مشخص هست. بر اساس یک سری از تحریمها عملکرد ما برای جهان سیاه هست. ارزهای دیجیتال بسیار شفاف هستند. برخلاف نظامهای بانکی که در آنها پول گم میشود، در بحث ارزهای دیجیتال گم کردن مسیر پول سخت هست. اگر برای یک کار تروریستی ارز دیجیتال جا به جا شود. منبع جا به جایی که مشخص شود، با استفاده از فناوریهای کامپیوتری آی پی مشخص میشود و امکان بلاک وجود دارد. در نهایت میتوانند ارزهای دیجیتال در آن مسیر را ممنوع کنند. تا زمانی که تکلیف رمز ارزها و مبدأ و مقصدش مشخص نشود، مسیر بازگشایی نمیشود.
طالبان هم به سمت ارزهای دیجیتال خواهد رفت
این کارشناس بلاک چین و رمز ارز خاطرنشان کرد: شروع ارزشمندی ارزهای دیجیتال به وبسایت ویکی لیکس و بازارهای زیرزمینی بر میگردد که به این واسطه این دید در حاکمیتها و نهادهای مالی ایجاد شده است که بازار سیاهی هست اما الزاماً به این صورت نیست. طالبان و تمام جهان به سمت ارزهای دیجیتال خواهند رفت.
طالبان رمزارزها را حرام اعلام می کند؟
نعیمی خواه در پایان گفت: با جریان فناوری نمیتوان مقابله کرد و روند موجود در افغانستان و ظهور طالبان شاید بتواند این روند را کند میکند. سالها امریکا با رمز ارزها جنگید اما در حال حاضر بزرگترین نهادهای مالی امریکا به رمز ارزها پیوستهاند. جنگیدن و متوقف کردن فناوری بلاک چین یا رمز ارزها شدنی نیست و افغانستان در این مسیر حرکت خواهد کرد. در بدترین حالت روند را کند خواهند کرد یا ممکن حرام اعلام کنند. در این شرایط همارزهای دیجیتال زیرزمینی میشود. به ما ایرانیها ثابت شده است که در شرایط تحریم و محدودیت راحتتر از سدها میگذرند. اگر چه روند کند میشود و قراردادهای رسمی معنا ندارد اما به صورت غیررسمی روند افزایش پیدا میکند.
افغانستان چه مسیری را پشت سر گذاشته است؟
در خصوص استفاده از بلاک چین افغانستان مسیر خوبی را پشت سر گذاشته است و در سال ۲۰۱۹، دولت افغانستان با شرکت بلاک چین Fantom Operations برای تکنولوژی بلاک چین با سیستم سلامت و بهداشت قرارداد همکاری امضا کرد. همچنین رویا محبوب، کارآفرین افغانی و مدیر شرکت Digital Citizen Fund که به عنوان یکی از ۱۰۰ شخص پرنفوذ دنیا در سال ۲۰۱۳ لقب گرفت، اعلام کرد که قصد دارد برای گسترش و شناخت هرچه بیشتر بیت کوین، کنفرانسهایی در این خصوص برگزار کند. همچنین فرشته فروغ، مؤسس و مدیر شرکت Indegogo، کلاسهای کدنویسی زنان در خصوص بلاک چین و بیت کوین را تأسیس کرد. جالب بدانید که بسیاری از زنان افغان به این دلیل که حساب بانکی نداشتند، به بیت کوین و کیف پولهای دیجیتالی روی آوردهاند.
هزینه تحصیل در مدرسه دولتی چقدر است؟
فرض کنید خانوادهای با حقوق ۶ میلیون تومان، دو فرزند دانش آموز هم داشته باشد و اگر برای هر دانش آموز محصل در مدرسه دولتی مجبور به حداقل یک میلیون تومان هزینه باشد، آموزش رایگان و همگانی معنایش را از دست نمیدهد؟ با چند ساعت گردش در بازار و صحبت با والدین میتوان به عمق شرایط سخت و چالش برانگیز آغاز سال تحصیلی برای خانوادهها پی برد.
ایلنا: با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس، خانوادهها نزدیک به دو سال طعم خرید مایحتاج آغاز سال تحصیلی را نچشیده بودند و حالا با اعلام این خبر که آموزش در مدارس برای سال تحصیلی جدید قطعا حضوری خواهد بود، کسانی که فرزند مدرسهای دارند باید به فکر تهیه اقلام مورد نیاز آنها باشند، اما تجربه خرید لوازم تحریر و کیف و کتاب با اینکه همیشه همراه با شوق و هیجان ناشی از بازگشایی مدرسه است، با وجود گرانی و تورم چندان تجربه خوشحال کنندهای به خصوص برای والدین نیست. در کنار مخارج آغاز مدرسه، شیرینی و کمک به مدارس نیز که گاها خانوادهها به دلایلی که در ادامه شرح داده خواهد شد مجبور به پرداخت آن میشوند، بیش از پیش کام والدین را تلخ میکند، کمکهایی که مدارس گاهی راضی به میزان کم آن هم نیستند و از خانوادهها وعده میگیرند که در طول سال رمزارزها ممنوعشدنی نیستند هم ادامه داشته باشد. امسال سرویس مدارس و هزینه غیرمعقول آن یکی دیگر از چالشهای خانواده هاست. به دلیل تراکم جمعیت مدارس دولتی یا به دنبال پیدا کردن مدرسه بهتر، گاها خانوادهها مجبورند دانشآموزانشان را به مدرسهای در محلهای دیگر بفرستد که این کار هزینه سرویس را برایشان به همراه دارند. با توجه به نیاز و تقاضای خانوادهها به وسایل و لوازم تحریر سری به بازار بزرگ تهران میزنیم؛ پلههای نوروزخان که محل فروش عمده و جزئی لوازم التحریر در بازار است را طی میکنیم؛ بازار فروش لوازم التحریر این روزها داغ است، والدین همراه فرزندانشان مشغول خرید هستند؛ از همان اولین مغازهها، کودکان و نوجوانانی را میبینیم که هیجان اول مهرماه را دارند هم والدینی که در حال پرسش از قیمتهای لوازم التحریر، حساب و کتاب سرانگشتی و تقاضای تخفیف از فروشندگان هستند.
استفاده از فرم مدرسه سالهای قبل شدنی نیست!
اولین کسی که با او وارد صحبت میشویم، مادرِ مهتا، دختر ۱۰سالهای است که خریدهایش را برانداز میکند. او در مورد هزینهای که امسال صرف فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی که طبعا باید رایگان باشد، کرده است، به خبرنگار ایلنا میگوید: امسال علاوه بر مهتا، پسرم هم به کلاس اول میرود و میدانید که مقطع دبستان بیشترین هزینه را به لحاظ لوازم مورد نیاز دارد. تا به امروز برای اینکه بتوانم فرزندانم را آماده آغاز سال تحصیلی کنم، برای دخترم مهتا نزدیک به حدود دو میلیون هزینه کرده ام.
او در خصوص جزئیات این هزینه اینطور توضیح میدهد: ما برای فرم مدرسه مهتا ۵۸۰ هزار تومان هزینه کردهایم. لباس مدرسه دخترانه که شامل روپوش، شلوار و مقنعه میشود را سه تکه حساب میکنند و از لباس پسران کمی گرانتر است. البته این روپوشها نه زیبایی و طراحی خاصی دارند نه کیفیت ویژه. اما ما جز خرید هم فرمی که مدرسه دستور به خریدش میدهد چاره دیگری نداشتیم.
چندی قبل «علیرضا کریمیان» مدیرکل آموزش و پرروش شهر تهران گفته بود لباس فرم برای دانشآموزان اجباری نیست و به همکاران ابلاغ و حتی توصیه کردیم چنانچه لباس سال گذشته کفاف میدهد و مناسب برای امسال است، دانشآموزان از همان لباس سال گذشته برای امسال به عنوان لباس فرم استفاده کنند. مادر مهتا نیز به این نکته اشاره کرد که مدیر مدرسه دخترش گفته که اگر لباس فرم دو سال قبل فرزندتان هنوز برایش اندازه است میتوانید همان لباس را استفاده کنید، اما او معتقد بود: این کار عملا شدنی نیست چون بچهها خیلی زود بزرگ میشوند و اصلا لباس دو سال قبل علاوه بر اینکه کهنه شده، از نظر سایز مناسب نیست.
بیش از دو میلیون هزینه اولیه برای آغاز سال تحصیلی جدید
این مادر در مورد نوشت افزارها و لوازم تحریرهایی که خریده نیز اینطور اظهار میکند: کیفی که برای دخترم خریداری کردم ۴۰۰ هزار تومان بود. به هر حال باید کیفی میخریدم که برای یک یا دو سال تحصیلی مقاومت داشته باشد، بخصوص که به هرحال بچهها بازیگوشی میکنند و وسایلشان زود خراب میشود. در مورد نوشتافزار هم دفترهایی که انتخاب کردیم حداقل ۲۵ و حداکثر ۶۵ هزار تومان بود، البته دفترهای کمی ارزانتر و خیلی گرانتر هم بود که ما با توجه به بودجهای که داشتیم این موارد را خریداری کردیم. مجموع خریدهای دیگر دخترم شامل مداد، مداد نوکی، خودکار، دفترچه یادداشت، مشنبای جلد کتاب، چسب و… بود که حدودا ۲۵۰ هزار تومان شد. روی هم رفته با کمک به مدرسهای که به میزان ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کردیم، مخارج مهتا برای سال تحصیلی جدید تا به امروز بیش از دو میلیون تومان شده است که قطعا بیشتر خواهد شد چون تجربه سالهای قبل ثابت کرده، وقتی بچهها به کلاس درس میروند بازهم احتیاجاتی خواهند داشت.
در ادامه گشتزنی در بازار تهران، مادر علی که امسال به کلاس دهم میرود را میبینم؛ با او که درحال پرسیدن قیمت اجناس است صحبت میکنم؛ مادر علی نیز معتقد بود، گرانیهای لوازم تحریر او را شوکه کرده است و نتوانسته حتی نصف وسایلی که سالهای قبل برای فرزندش تهیه میکرده را بخرد. او در این رابطه توضیح میدهد: هرچند گرانی لوازم التحریر واقعا اذیت کننده است، اما حالا که فرزندم قرار است دوباره به صورت حضوری به کلاس درس برگردد، حاضرم وسایلی که دوست دارد را هرچند گران باشد برایش تهیه کنم. برخی وسایل مثل خط کش، خودکار و… از سالهای قبل در خانه هست و سعی کردیم در ابتدای سال از همان نوشت افزارها استفاده کند، اما احتمالا در میانه سال تحصیلی مجبور به خرید دوباره این اقلام خواهیم بود. پسرم خودش وقتی دید قیمت کوله پشتی چقدر گران شده است، از ما خواست کیف برایش تهیه نکنیم و اگر طی سال کیفش خراب یا پاره شد و ضرورت بود آن وقت برای تهیه کیف اقدام کنیم.
قادر به خرید چیزی جز ضروریات نیستم
مادر علی با بیان اینکه یکی از پسرانش که حالا دانشجو است هم مخارج خودش را دارد اینطور توضیحاتش را ادامه میدهد: وقتی به زمانی که پسر بزرگم مدرسه میرفت فکر میکنم میبینم در مقایسه با آن زمان که خیلی دور هم نیست، قیمتها به شکل سرسام آوری افزایش یافته و خیلی از وسایلی که شاید جنبه فانتزی داشت یا ضروری نبود را آن زمان به خاطر علاقه فرزندم خریداری میکردم که حالا واقعا قادر به خرید چیزی جز ضروریات برای پسر کوچک ترم نیستم.
او درباره مجموع مخارجی که تا امروز برای آغاز سال تحصیلی جدید متحمل شده است، گفت: فکر میکنم حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه دفترهایی بود که خریداری کردیم. به جای مداد فقط یک مداد نوکی و چند بسته نوک خردیم که همین چند قلم چون خارجی بود، بیش از ۱۵۰ هزار تومان شد.
از او پرسیدم که آیا حین ثبت نام در مدرسه کمک هزینه هم پرداخت کرده است و مادر علی به این سوال پاسخ مثبت داد. از او در مورد علت این کار و احتمال اجبار مدرسه سوال کردم و گفت: نه عملا اجباری برای پرداخت نیست، اما نکتهای که وجود دارد این است که بر اساس تجربه سالهای قبل، هربار به مدرسه و مسئولان کمک نقدی کردهام هم با بچهام ارتباط بهتری داشتهاند هم او را در کلاس معلم قویتر و با تجربهتری گذاشتهاند و من به خاطر اینکه بچهام در مدرسه اوضاع بهتری داشته باشد تا جایی که بتوانم به مدرسه کمک میکنم.
مدارس ما را برای کمک مالی در معذورات میگذارند
مادر علی در مورد میزان کمکی که به مدرسه دولتی پسرش کرده، توضیح داد: من فقط ۲۰۰ هزار تومان به مدرسه کمک کردم و میدانم این پولها در گرانیهای امروز شاید کمک زیادی نباشد، اما به دلیلی که گفتم این کار را میکنم هرچند طی سال و وقتی کارنامه بچهها را میگیریم، هم پولی تحت عنوان شیرینی از خانوادهها گرفته میشود که در آن زمان هم پرداخت نکردن شیرینی کارنامه به مدرسه بخصوص اگر معدل دانش آموز بالا باشد، راحت نیست و به نوعی ما را در معذورات و رودربایستی میگذارند.
یکی از مادرها که در همان مغازه مشغول خرید است، وارد بحث میشود و میگوید: علاوه بر وسایل معمول مورد نیاز برای مدرسه برای دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مثلا مقاطع اول تا سوم به علت درست کردن کاردستیها و کارهای هنری وسایل دیگری هم مورد نیاز است که اصلا ارزان نیست مثل کاغذ و مقوای رنگی، چسب مایع و کاغذی، قیچی مخصوص کودک، پوشههای رنگی، آبرنگ، مداد شمعی، گواش و مداد رنگی و…
فروشنده مغازه در ادامه صحبتهای این دو مادر گفت: نه تنها تولید کم است و عرضه و تقاضا بالاست بلکه واردات برخی اقلام مثل پاککن، خودکار، مداد، تراش و ماژیک ممنوع است و در چنین شرایط پیچیدهای قیمتها بالا میرود و ما هم واقعا راضی نیستیم که خانوادهها را تحت فشار قرار بدهیم، اما اینجا بازار است و برای بقای معاملات خودمان ناچار باید رمزارزها ممنوعشدنی نیستند گران بخریم و گران بفروشیم
آنچه در بازار مطرح میشد، افزایش ۱۰ تا ۳۰ درصدی قیمت لوازم التحریر نسبت به سال گذشته به دلیل افزایش هزینههای تولید بود و همانطور که این فروشنده تاکید میکرد، ممنوعیت واردات کالاهای معمول که تولید داخل آن به اندازه کافی نیست، مشکلاتی برای فروشندگان و خانوادهها ایجاد کرده است. البته برخی افزایش قیمت را بیش از این رقم میدانستند.
مسئولان بهتر از ما میدانند در چه شرایط اقتصادی سختی قرار داریم
ما همچنان در مغازههای لوازم التحریر میچرخیدیم که با پدر آتنا در یک فروشگاه نوشتافزار روبهرو شدیم که با دخترش در حال انتخاب دفترهای فانتزی بود و از آنها خواستم درمورد هزینهای که تا آن لحظه برای تهیه وسایل مدرسه صرف کردهاند بگوید؛ پدر آتنا که از شرایط فعلی گلایه داشت، میگوید: ترجیح میدهم در مورد وضعیت فعلی چیزی نگویم چراکه واقعا باورم نمیشود وقتی دخترم را برای صرفه جویی در هزینهها به مدرسه دولتی میفرستم که تراکم دانش آموز بالایی دارد و در مقایسه با مدارس غیردولتی در برخی موارد کیفیت پایینتری دارد، باز هم میبینیم عملا چیزی به اسم آموزش رایگان وجود ندارد. ما هم در فشار مسئولان مدارس قرار میگیریم و کمک به مدرسه پرداخت میکنیم هم برای اینکه مدرسه دولتی و خلوتتری پیدا کنیم مجبوریم در جغرافیای دورتری بچه را به مدرسه بفرستیم که این مسئله ما را با چالش سرویس مدارس و قیمتهای نجومی آن رو به رو میکند و یک کارمند یا کارگر ساده با میانگین حقوق ۶ تا ۷ میلیون، دست کم چیزی حدود ۵ یا ۶ میلیون هزینه سرویس مدرسه را بپردازد که رقم سنگینی است.
در ادامه پدر آتنا گفت علاقه ندارد از جزئیات میزان هزینهای که برای فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی کرده است صحبت کند و عنوان کرد: فکر میکنم هم شما هم مسئولان بهتر از من میدانند در چه شرایط اقتصادی سختی قرار داریم.
او از وضعیت فعلی گلایهمند بود و با بیان اینکه دیگر فقط اسم مدارس دولتی است و مخارج جانبی، مفهوم آموزش رایگان و همگانی را از بین برده با ما خداحافظی کرد.
در یکی از مغازهها به پدر و مادر جوانی برخورد کردم که فرزند دوقلوی کلاس ششمی داشتند. مادر این دو دانش آموز درباره هزینههایی که فرستادن فرزندانش به مدرسه دولتی برایش داشته، اینطور توضیح داد: مدرسه میخواست برای هرکدام از بچههایم ۵۰۰ هزار تومان کمک به مدرسه بپردازم که چون از انجمن اولیا و مربیان بودم توانستم برای هرکدام ۲۰۰ تومان بپردازم، اما به من گفتند که باید طی سال این ۵۰۰ تومان را کامل پرداخت کنی!
او ضمن اشاره به اینکه برای برخورد بهتر مسئولان مدرسه با بچههایش در طول سال راضی به پرداخت این پول شده، در مورد خریدهایش برای دو دانش آموزش ادامه داد: کیف مدرسه بچهها از طریق سامانه مدرسه ثبت نام کردهایم و قیمتش حدود ۲۰۰ هزار تومان بود البته هنوز کیف به دست ما نرسیده و نمیدانم کیفیتش چطور است. در مورد خرید لباس فرم هم مدرسه خودش جایی را به ما معرفی کرد و هزینه فرم مدرسه برای هرکدام از فرزندانم ۵۵۰ هزار تومان شده است.
او افزود: من فکر میکنم هرکدام از بچههایم برای ورود به مدرسه نزدیک به ۳ تا ۴ میلیون تومان لازم دارند یعنی امسال برای رفتن دو فرزندم به مدرسه دولتی باید نزدیک ۸ میلیون بپردازیم.امسال مدرسه رفتن بچهها نسبت به دو سال قبل و پیش از کرونا واقعا فشار اقتصادی به ما وارد کرده است.
از این فروشگاه خارج میشویم که با مادر مریم روبهرو میشویم؛ او در مورد هزینههای اول مهر دخترش که به مدرسه دولتی میرود، گفت: فرزندم سال قبل به مدرسه غیرانتفاعی میرفت، ولی راستش را بخواهید غیرانتفاعی با دولتی آنچنان فرقی از نظر هزینه نداشت. ما امسال دخترم را به مدرسه دولتی فرستادهایم و چون جثهاش ریز است، مانتویش ارزانتر از سایر همکلاسیهایش و حدود ۴۰۰ هزار تومان شد. فعلا که مداد و خودکار و برخی لوازم جزئی خریداری کردهام و نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان پرداخته ام. تازه این جدا از مبلغ کمک هزینهای است که به مدرسه داده ام.
او در مورد علت پرداخت کمک هزینه اظهار کرد: راستش به این دلیل که خارج از محدوده فرزندم را در مدرسه ثبت نام میکردم مجبور بودم کمک مدرسه بدهم. به ما گفتند معمولا خانوادهها ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان کمک به مدرسه پرداخت میکنند و من ۲۰۰ هزار تومان دادم. به این مبلغ هزینه سرویس را هم اضافه کنید. سرویس دخترم نزدیک به ۹ میلیون تومان شد که واقعا زیاد است البته ما این پول را در سه قسط میپردازیم و باید تا ابتدای بهمن ماه تسویه کنیم و برای اول کار سه میلیونش را پرداخت کردیم.
مادر مریم با بیان اینکه گرانی بازار لوازم التحریر شوک اقتصادی است، ادامه داد: فقط یک مثال از این گرانی برای شما میزنم؛ برای کلاس اول و دوم بچههایم یک جلد کتاب را به مبلغ ۷ هزار تومان میخریدم سال قبل ۲۴ هزار تومان و حالا امسال نزدیک به ۵۰ هزار تومان باید هزینه کنم یعنی حدود ۱۰۰ هزار تومان برای چند تکه مشنبای جلد کتاب دو فرزندم باید پول بدهیم. روی هم رفته نزدیک به رمزارزها ممنوعشدنی نیستند ۴ میلیون تومان برای رفتن فرزندانم به مدرسه دولتی با صرفه جویی و خرید کمترین اقلام باید هزینه بپردازم و این رقم جدا از آن مبلغی است که درمورد سرویس مدارس گفتم. در خریدها نیز واقعا ما به خارجی و ایرانی بودن وسایل کار نداریم فقط فکر میکنیم وسعمان به خرید چه چیزهایی میرسد. البته که ترجیح میدهیم جنس ایرانی بخریم، ولی به این شرط که کیفیت هم داشته باشد.
دیدگاه شما